ما دیگر نباید فریب 1332 و نیز فریب 1358 را بخواهیم خوریم، و نه فریب 1388و 1400 را. همه سرکوب‌های آن رویدادها توسط ماموران بیگانه مدیریت می‌شد و ما این رویدادها را در زمان خود هشدار داده بودیم؛ و برای همین مورد تنفر و هدفگیری مزدوران بیگانگان بوده‌ و هستیم. آیا شما هرگز اندیشیده‌اید که چرا اسراییل همه همسایگان مسلمان‌تر از شما را در "پیمان ابراهیم" همبسته کرده؛ و همزمان چرا امریکا طالبان را که علیهش جنگیده بود به افغانستان برگرداند و 85 میلیارد دلار مدرن‌تررین تسلیحات جنگی را در اختیارشان گذاشت؟ آیا هرگز اندیشیده‌اید چرا، همانگونه که دو سال پیش گفتم، برجام هرگز نخواهد شد مگر تسلیم خواستهای امریکا شوید؟!

ما از سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان انتظار داریم که میهنی باشند نه ایدئولوژیک. اگر یک حکومت ایدئولوژیک در جهان کشوری را خوشبخت کرده ما دومی خواهیم بود. همه کشورهای همسایه با برونرفت از حاکمیت‌ ایدئولوژی ثروتمند و پیشرفته و خوشبخت شده‌اند و ما راهی معکوس پیموده‌ایم. شما نه تنها باید کشور را از نفوذ جاسوسان بیگانه و خودفروختگان داخلی آنها حفاظت کنید، که درون خود را نیز پاکسازی نمایید تا هیچکس بجز آنان که فقط و فقط به امروز و آینده ایران و ایرانی می‌اندیشند در میانتان حضور نداشته باشد؛ نه سرسپردگان پوتین که کشور را اداره میکنند، نه اسراییل که در همه زوایای حکومت اسلامی بی‌لیاقت و فاسد حضور دارد و نه امریکا و انگلستان که در سال 1357، ما را به این روز انداختند و امروز توطئه دیگری در سر دارند.

کسانی که دستور می‌دهند اعضای جبهه ملی ایران و دیگر کنشگران عاشق میهن احضار و ترسانده شوند و دیگر سازمانهای ملی و حقوق بشری و مدنی مخالف این نظام فاسد بی‌لیاقت ضد مردمی زیر فشار قرار گیرند و ناراضیان بطور کلی خنثی شوند؛ به آنان مشکوک شوید و زندگی و روابط آنان را با بیگانگان بررسی کنید. این گونه روش‌ها نمی‌تواند اندیشه یک ایرانی راستین باشد. ما بارها در این دهه‌ها درباره رویدادهای پیش رو هشدار دادیم و انتظار داشتیم که دستکم شما سازمانهای حفظ امنیت ملی که باید هوشیار و تیزهوش باشید به آنها توجه می‌کردید، مگر اینکه نفوذ بیگانه و خیانت برخی مسئولان بلند مرتبه هوش شما را دزدیده بوده باشند.

حاکمیت جمهوری اسلامی که بیشتر به دست روحانیان می‌چرخد، کشور را با سیاستهای ابلهانه از اوج رفاه دهه‌های پیش با کشتار بهترین فرماندهان ارتش و کشتن و گریزاندن بهترین تولیدگران و کارآفرینان و نخبگان به یکی از فقیرترین و دومین کشور فلاکت‌زده جهان تبدیل کرده، بودجه کشور را بلعیده، معدن‌ها و جنگلها و آبها و حتی خاک و ماسه کشور را دزدیده و به جیب زده، صدها کارخانه پیشرفته و مطرح را با مصادره و غارت نابود کرده، نفت و گاز ما را قاچاق فروخته بی‌اینکه به مردم گزارش دهد چقدر و چند فروخته و پولش را به چه کار رفته است. ما که از اوج ثروت و قدرت یکی از فقیرترین کشورهای جهان که ساخته فساد و غارتگری رهبری مذهبی، با 80% اقتصاد در مالکیت مافیایی، 70% ملت زیر خط فقر و50% در فقر مطلق هستند، چگونه دومین کشور جهان پس از امریکای 350 میلیون نفری، در تعداد میلیاردرهای دلاری شده‌ایم؟!

این میلیاردرها که برخی حتی سواد و تجربه دبستانی هم ندارند و به عمرشان یک روز کار سودمند نکرده اند؛ در جنگ هم بیرون ‌نشستند و نوجوانان ما را به جبهه می‌‌فرستادند. اگر راهنمایی‌های من نبود موشک باران تهران و بمباران شهر صنعتی نظامی اراک متوقف نمی‌شد و نیز الفبای شناخت و کاربرد موشک. اگر تلاش بین‌المللی من نبود شاید دهها هزار بیشتر دچار مرگ شیمیایی می‌شدند. بسیاری حکومتی‌ها بی اینکه هیچ کار تولیدی یا مثبتی کرده باشند میلیاردر شده‌اند و برخی با چنگ انداختن به تولیدات و دارایی‌های کارآفرینانی که کوچکترینش خود من بوده‌ام. همزمان، ما که تا چهل سال پیش محبوب همه منطقه و هدف سرمایه گذاری همه کشورهای عربی و همسایه بودیم، امروز همه را علیه خودمان همبسته کرده‌ایم؛ و سراسر مرزهای ما که همه دوستان بودند دشمنان بالقوه شده‌اند. اگر این سیاست‌ها که، به برداشت من، عمدی و برای نابودی ایران نیست، پس چه هست؟

اکنون ما از شما میخواهیم که به صورت نهادهای مردمی حافظ امنیت ملی ایران تغییر جهت بدهید. این هشدار آخر است. ما بارها گفته‌ایم خیزش بعدی را زنان جان به لب رسیده ما که همه از این رژیم سرکوبگر نفرت دارند رهبری خواهند کرد؛ و آخرین خیزش مردمی که این بار بیشتر بیکاران، حاشیه نشینان وهم‌میهنان ناامید از آینده که شاید بسیاری مسلح هم باشند و برخی فرزندان نظامی ما که ناامید و خشمگین هستند به میدان خواهند آمد رخ خواهد داد و در بیش از دویست شهر برخواهند خواست. هدف اصلی آنان این بار متاسفانه همانگونه که در بیشتر انقلاب‌ها بوده روحانیان خواهد بود که ناکارآمدی و فساد و بیسوادی و نابودگری کشور را رهبری کرده یا باعث آن بوده اند. من دو قطعه تاریخی از دو انقلاب مردمی را در ذیل این هشدارنامه می‌گذارم و دیگر سکوت میکنم. فقط یادتان باشد که اگر این حادثه هولناک در ایران رخ دهد مسئول شما سازمان‌های امنیتی خواهید بود که اعتراض‌ها را سرکوب می‌کنید، و نیز آنها که در قوه قضاییه به راحتی به ناراضیان و معترضان حکم زندان و اعدام می‌دهند و احساس قدرت میکنند. همه به هوش باشند که آینده در حال رسیدن است. در پایان، اگر فقط یکی از دهها تحلیل سیاسی حاوی پیش‌بینی‌های ما درباره رویدادهای پیش رو طی 43 سال گذشته درست در نیامده باشد، این ادعا را هم ندید بگیرید که شاید زائیده توهم باشد.

در انقلاب‌های فرانسه و روسیه، مذهب و کشیش‌ها دلیل عمده بدبختی مردم شمرده و همه قتل عام شدند. ما نمی‌خواهیم هرگز چنین شرایطی در ایران بوجود بیاید. چاره‌اش خشونت پیشگیرانه شما علیه مخالفان نیست که بسیاری مسئولان احمق چنین می‌اندیشند. تنها چاره جلوگیری از خشونت و خونریزی اجرای "طرح انتقال قدرت مسالمت آمیز" ما در جبهه ملی، عفو عمومی، لغو اعدام و حفظ جان و مال مسئولان حتی فاسد و گناهکار است که می‌تواند از انتقام‌جویی و خونریزی و غارت جلوگیری کند. دیگر خود دانید.

 کورش زعیم، هموند شورای ششم جبهه ملی ایران

تهران - 12 فروردین 1401خ – 1 آوریل 2022م 

بخشی از تاریخ: انقلاب فرانسه و قتل عام کامل روحانی و روحانیت

ازماه چهارم انقلاب فرانسه، که وحشت چنان بر جامعه سایه افکن شده بود که صداي همه مردم، روزنامه نويسان، نجيب زادگان و همه مقامها از ترس خاموش شده بود، شرارت عليه کشیشان آغاز شد. مردم عام کشیشان را باعث همه بدبختی‌هایشان میدانستند.

از ساعت 3 بعد از ظهر دوم سپتامبر 1792، زندانیان باستیل که همه اشخاصی بودند که با کمترین سوء ظنی در هم فشرده زندانی شده بودند، صداهايي از نقطة دوري در خيابان شنیدند. انبوه جمعيتي پرسر و صدا و تحریک شده فرياد مي‌زدند و از كوچة دوبوسي سردر آوردند. زندانيان كه به ميله‌هاي زندان آويزان شده بودند و فرياد خشم‌آگين وحشتناك و ده هزار مشت تهديد كننده به هوا برخاست. سپس كشيش جوان بلند قامتي كه جامه‌اي سفيد پوشيده بود ديده شد كه از درشكه‌اي كه به زندان رسيده بود بيرون آمد. او دست‌هايش را به سوي جمعيت دراز كرد و به چپ و راست چرخيد و فرياد زد: ترحم کنید! بخشش!

التماس او باعث تحريك بیشتر جمعيت شد و آن‌ها فريادهاي وحشتناكي بركشيدند، كشمكش درگرفت و ده شمشير بر روي كشيش جوان فرود آمد. لكة سرخ درازي بر روي جامة سفيدش پديدار شد و او با نرمي به زيرافتاد. حال كشيش‌هاي ديگر معلوم بود. دور هم جمع شده از وحشت رنگشان پريده و زبانش گرفته بود. جمعيت يورش برد و از بيست و چهار كشيش، بيست و دو تن همانجا قصابي شدند.بدين ترتيب بود كه قتل عام سپتامبر آغاز شد!

قتل عام براي چهارده ساعت ادامه داشت. همه کشیشان و روحانیانبلند مرتبه تر قصابی شدند. جمع مردگان 270 بود. از جمعيتهمة روحانياني را كه گفته مي‌شد در آنجا بودند قصابي كرد.

اين کشتار بیرحمانه در روزهاي بعد در زندانهاي ديگر هم ادامه يافت. قاتلان چنان از اين قتل عام سرمست شده بودند كه زندانيان معمولي و سياسي و زنان و بچه‌ها را هم بدون تبعيض مي‌كشتند. برخي از جسدهابه طور وحشتناكي قطعه قطعه شده بودند. تخمين‌هاي متفاوت، تعداد كشته شدگان را بين 1100 تا 1400 شمرده‌اند. بقية مردم با بي‌تفاوتي و يا با رضايت به اين جنايات مي‌نگريستند. آنهايي كه بيشتر قربانيان (قتل عام سپتامبر) را تشكيل مي‌دادند در همه جا، كشيش‌ها بودند.

 

انقلاب روسیه و نابودی مذهب و قتل عام روحانيت

روسيه از 1917 با مذهب و مردان كليسا جنگ كرده است.برخي از روشنفكران و هوشمندان كه درميان آن‌ها روحانيان نيز بودند با شدت خاصي نابود شدند. ماركس نوشته بود: «مذهب افيون مردم است. مذهب نوعي وُدكاي رواني است كه برده‌هاي سرمايه به وسيلة آن شكل انساني خود و هر گونه حق خود را نسبت به يك زندگي خوب انساني در آن غرق مي‌كنند.»لنين در سال 1909 نوشت: «ما بايد با مذهب بجنگيم- - اين مبادي اولية ماده پرستي است.» در 1918، پس از رسيدن به قدرت، او به چكا "نیروی ویژه انقلاب" دستور داد: «ترور بي‌رحمانه علیه كشيش‌ها انجام دهد.» در 1920، لنين نوشت: لازم است عليه روحانيت و عوامل ارتجاعي و كهنة ديگر مبارزه شود.

مبارزه و حملة شديد عليه مذهب در ژانويه 1928 آغاز شد. «در دهة نخست كمونيسم، درصد بزرگي از روحانيان همة دين‌ها، همراه با ديگر دشمنان رژيم، نابود شدند. كليساها مصادره شدند، مدرسه‌های مذهبی تسخير شدند و رسانه‌هاي مذهبي خاموش و هر گونه آموزش مذهبي جوانان ممنوع شد.

«آيا ما روحانيت مرتجع را زير فشار گذارده‌ايم؟ بله، ولی تأسف آوركه آن‌ها كاملاً منهدم نشده‌اند، انهدام كامل روحانيت مرتجع بايد عملي شود.» دربارة شكنجة روحانيت توسط كمونيست‌ها در ليتواني گفته شده كه بيشتر عكس‌هايي كه از جسدهاي روحانيان گرفته شده بود حاكي از چنان نقص اندام شديد بود كه نمي‌توانستند از روي مقايسه اين عكس‌ها با عكس‌هاي اشخاص، پيش از اين كه اندامشان تکه تکه شود، آن‌ها را شناسايي كنند.در چند شهر و روستا همة روحانيان تيرباران شدند. افزون بر کشتارها، تعداد 16 هزار كشيش در روسیه ناپديد شدند. در طی سه سال 10500 كليسا بسته شد و روحانيان از 50 هزار به 5600 كاهش يافت.

پایان بیانیه کورش زعیم