دوم اینکه، از دید اقتصادی، این جمهوریها بعلت وابستگی فرهنگی و جغرافیایی، بازارهای طبیعی ایران به شمار می روند و منافع اقتصادی ایران اقتضاء میکند که روابط نزدیکی با آنها داشته باشد.
سوم اینکه، به دلایل جغرافیایی، این جمهوریها وابستگی ترابری و ارتباطاتی شدیدی به ایران دارند. به این معنی که ایران تنها کشور در همسایگی آنهاست که میتواند و باید در تمام سال از طریق زمین و دریا آنها را با همه جهان مرتبط کند. بنابراین، ایران در این جمهوریها دارای حقوق و منافع اقتصادی، فرهنگی و استراتژیکی است که هیچ یک از کشورهای منطقه (بجز شاید روسیه) نمیتواند آنها را انکار کند یا مشابه آن را ادعا نماید.
ارزیابی سیاست و عملکرد جمهوری اسلامی از آغاز کار سقوط شوروی و کمونیسم نشان میدهد که درک صحیح و عمیقی از عوارض و رویدادها وجود نداشته است. به همین دلیل تا یکی دو ماه اخیر، ظاهرا آمادگی ذهنی و سیاسی برای ابتکار عمل و عدم تردید بنظر نمیرسید. اعلام عدم شناسایی استقلال آذربایجان در آذرماه (توسط وزیر خارجه جمهوری اسلامی آقای ولایتی) و سپس شناسایی آن در بهمن ماه یکی از این نشانه هاست؛ همچنین خودداری وزارت آموزش و پرورش در ارسال کتابهای درسی فارسی به تاجیکستان و آذربایجان مورد درخواست آنها در سال گذشته، نشان دیگری است.
از نظر بسیاری از ناظران و علاقمندان به مسائل منطقه، بطور کلی سیاست نزدیک شدن به این جمهوریها مرددانه، دیر و جبونانه بوده است. یک مادر نسبت به بازیافتن جگرگوشههای گمشده خود چنین عمل نمیکند.
ولی هنگام وقوع قضييه قره باغ، سیاست ایران بلوغ خود را نمایش داد و هوشمندانه كوشيد بين اعضای خانواده خود را آشتی دهد، هر چند که دخالتها و تبلیغات عوامل بیگانه اجازه توفیق سریع و قاطع را به ایران نداده است. نگرانی من همیشه این بوده که با ادامه توجه ویژه به شیعیان این مناطق که در اقلیت هستند، نه تنها ایران را به صورت یک نفوذ تک بعدی یکسونگر جلوه میدهد، که شیعیان را نیز منزوی و زیر فشار اکثریت قرار میدهد. از سوی دیگر، ترکیه با تعصب روی گسترش زبان ترکی میکوشد تا خود محور مرکزی "ملتهای ترک زبان" قلمداد شود و از این زاويه شبح عظمت امپراتوری عثمانی را بازسازی نماید. به همین دلیل، ما شاهد مسایل و اختلافات زیادی در جمهوریهای تازه استقلال یافته خواهیم بود و گروههای اقلیت رادیکال "ترک ملتی" در این جمهوریها به وجود خواهند آمد و ثبات و آرامش منطقه را بهم خواهند ریخت.
اگر ترکیه خود را عضوی از یک خانواده بزرگ بداند، همانگونه که کشورهای اروپایی پس از قرنها جنگ و خونریزی اکنون رقابتهای ناسالم و طمعهای ارضی را کنار گذاشته و خود را از اعضای خانواده اروپا میشمارند، این منطقه نیز میتواند با چنین روحیه
ای، به کمک اعضای ارشد خود، از درگیریهای توانفرسا و زیانبار جلوگیری کند و با سرعت به سازندگی و پیشرفت و رفاه اقتصادی بپردازد. در غیر اینصورت، با روندی که اکنون مشاهده میشود، ما شاهد جنگهای طولانی در این جمهوریها، به ویژه در قفقاز خواهیم بود و دشمنیهای عمیقی در این ناحيه
ظهور خواهد کرد.
س - نقش ترکیه را در رابطه با مسئله قره باغ، ارمنستان و نخجوان چه می بینید؟ آیا ترکیه واقعا رقیب ایران است؟
کورش زعیم - مگر اینکه ایران در سیاست خارجی خود نسبت به جمهوریهای قفقاز مرتکب اشتباه شود، و یا مسیر یکسان نگری کنونی خود را برای حمایت از گروه خاصی عوض کند، نفوذ سیاسی ترکیه در آذربایجان فقط محدود به اقلیت کوچکی که به پان ترکیسم دل بسته اند محدود خواهد بود. ولی از دیدگاه اقتصادی، ترکیه در حال گسترش نفوذ خود با سرمایه گذاریهای گسترده در صنایع و خدمات کلیدی آذربایجان است و در این زمینه از ایران پیشی گرفته است؛ آنهم به این دلیل که ایران در منطقه مانند میهمان عمل می کند.
اظهارات آقای دمیرل درباره قره باغ نشانگر روحيه نظامیگری و عدم تعادل سیاست خارجی ترکیه در قفقاز است. تهدید آقای دمیرل مبنی بر اینکه اجازه تصرف نظامی قره باغ را نخواهد داد، افزون بر جنبه توهین آمیز آن نسبت به ایران، یک اشتباه سیاسی و تاکتیکی بود. ترکيه به جای درخواست آتش بس و ابراز همکاری با ایران برای کسب وجهه به عنوان حامی ترک زبانان، به موضع گیری نظامی پرداخت و دوباره خود را در برابر ارمنستان قرار داد.
نفوذ ترکیه در قفقاز میتواند مثبت باشد و در جهت پیشرفت منطقه عمل کند؛ یا میتواند سرچشمه دوگانگی و عدم ثبات سیاسی و درگیریهای موضعی مرزی باشد. ولی آنچه حاکم بر سیاست منطقه باید باشد، عملکرد هوشمندانه و خردمندانه دولت ایران است. ایران باید ستون ثبات و آرامش و یگانگی باشد، و به عنوان پشتیبان قدرتمند نیروهای پیشرو، دموکرات و اصلاح طلب تلقی گردد.
یکی از مسائل منطقه، نگرانی امریکا از نفوذ ایران در این جمهوریهاست که ممکن است باعث حمایت آنها از مقاصد ترکیه شود. اگر امریکا مشوق تركيه در خنثی سازی نفوذ ایران در قفقاز باشد، یکی دیگر از اشتباهات بزرگ استراتژیک خود را مرتکب شده خواهد بود. زیرا تشویق پان ترکیسم و دامن زدن به اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان، جامعه بزرگ و با نفوذ ارمنی در امریکا را جریحه دار خواهد کرد، آذربایجان را در دورانی طولانی از عدم ثبات فرو خواهد برد، روابط پیچیده ایران و امریکا را دشوارتر و تیره تر خواهد ساخت و بالاخره قفقاز را تبدیل به یک میدان بزرگ جنگ خواهد کرد که حتی امریکا از عهده کنترل آن بر نخواهد آمد.
در مورد نخجوان، تهدید ترکیه که جنبه نظامی داشت، مطمئنم مردم نخجوان را که همه ایرانی هستند در مورد مقاصد ترکیه نگران کرده است. ایران تهدید هیچ کشوری را، چه ارمنستان و چه ترکیه، به نخجوان نمیتواند تحمل کند و بایستی شرایطی به وجود آید که ترکیه هرگز جرات تکرار چنین اشتباهی را نداشته باشد. -0-