هجوم بیش از پانصد تن برای ثبت نام داوطلبی نامزدی ریاست جمهوری اسلامی نشان داد که از دید آنها این مقام چقدر ساده و بی اهمیت و بینیاز ازدانش و تجربه و تخصص است؛ و نیز اینکه در نبود رسانههای آزاد، انتخاب شدن به رای و نظر مردم ارتباطی ندارد، فقط باید چاپلوس و مطیع باشند.
شورای نگهبان با چند معیار ساختگی و دستوری برای سنجش صلاحیت نامزد شدن (استاندار، وزیر یا سرلشگر بودن!) فهرست پانصد تن را به چهل تن کاهش داد و سپس با فرمان رهبری در نهایت پنج تن را احراز صلاحیت کرد. در حالیکه این پستهای فرمایشی پس از انقلاب هیچگونه صلاحیت شغلی با معیارهای جهانی نداشتهاند. رئیس جمهوری نماینده ملت ایران در سطح جهانی باید مایه افتخار و غرور دستکم اکثریت افراد ملت باشد نه عکس آن. مدیریت حلقه بسته قدرت سیاسی و اقتصادی تحت کنترل و هدایت گروهی آخوند و سپاهی در این 42 سال جز نکبت و فلاکت و سرشکستگی و عقب افتادگی برای ملت ایران به بار نیاورده است. وقت آن رسیده که ملت ایران به حکومت دیکتاتوری مذهبی نه بگوید و در هیچ خیمه شب بازی انتخاباتی که موجب ننگ ملت ایران در سطح جهانی است شرکت نکند.
راه برونرفت از بنبست کنونی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ملت ایران، برونرفت از بندگی خودخواسته و اطاعت از خودکامگی است که تنها دلیل تداوم فلاکت و عقب افتادگی است. راه برونرفت، شورش و اعمال خشونت نیست. نافرمانی برای دفع خودکامگی موثرتر از اعمال خشونت است. ضرورت ندارد چیزی را از چنگ حکومتگران ضد ملی فاسد و خشونتگرا در آورد، بلکه کافی است که چیزی به
آنها داده نشود. مردم تنها با خدمت نکردن میتوانند بندهای اسارت خود را پاره کنند.
مردم ایران از سال 57، خود یوغ بردگی و اطاعت از ولایت فقیه را بر گردن نهادند و گلوگاه خود را به تیغ سپردند. اکنون با تجربه چهار دهه کشتار و غارت و سقوط وقت آن رسیده که خود را از قید قیمومیت و ولایت فرد نجات دهند و آزادی خود را برای انتخاب شکل حکومت مورد علاقه خود بدست آوردند. آزادی روح و اندیشه از ضرورتهای بنیادین ورود به دنیای سده بیست ویکم میباشد. خودکامگی مذهبی مرداب همه تباهی هاست. ما باید پس از هزار و چهارصد سال دستکم این را آموخته باشیم.
جبهه ملی ایران – شورای ششم
تهران – 16 خرداد 1400خ