جزئیات مطالب اندیشه ها ، گفتار و نوشتار کوروش زعیم

Monday, December 23, 2024 امروز , دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب

ارديبهشت

1399

روز جهانی آزادی مطبوعات و رسانه - کورش زعیم

روز جهانی آزادی مطبوعات و رسانه ها

ردیف‌ترین | روز جهانی آزادی مطبوعات در ایران: روزنامه‌نگاران متهم ...

از: کورش زعیم

روز سوم ماه مه ۱۹۹۳ ، سوم اردیبهشت ۱۳۷۲ ، به پیشنهاد سازمان یونسکو مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای ترغیب کشورهای سرکوبگر رسانه ها، مانند جمهوری اسلامی در ایران، برای آزادسازی مطبوعات، آن روز را "روز جهانی آزادی رسانه ها" خواندند. از آن روز به بعد حکومت جمهوری اسلامی نه تنها فشار روی مطبوعات و رسانه ها را کم نکرد که به قلع و قمع بیشتر رسانه ها پرداخت. برای مثال، در ۱۳۷۹، بیش از صد روزنامه ها یکجا توقیف کرد و روش سختگیرانه تری را نسبت به رسانه ها در پیش گرفت.

مطبوعات و بطور کلی رسانه ها ستون چهارم یک حکومت دموکراتیک برای اداره کشور هستند. بدون رسانه ها یا بدون آزادی رسانه ها در انتشار خبرهای واقعی و بحث و تحلیل رویدادها و تصمیم های حکومتی، ناکارآمدی ها، فساد و قانون شکنی ها، کشورها به بیماری چهل ساله ایران مبتلا می شوند و رو به سقوط و فروپاشی میروند.

تنها دورانی در ایران که ما آزادی کامل مطبوعات را داشتیم، دوران در دوازده سال پس از جنگ جهانی دوم و دولت دکتر محمد مصدق تا کودتای ۱۳۳۲ بود. البته پس از پیروزی مشروطیت هم چند سالی این آزادی وجود داشت. در دوران مصدق دستگیری و توقیف روزنامه ها ممنوع بود حتی اگر به رییس دولت توهین میکردند یا او را به سخره میگرفتند. رسانه ها مقدس بودند نه اشخاص یا نظام حکومتی.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در پیامی به مناسبت روز جهانی آزادی رسانه‌ها گفت که "رسیدن به دموکراسی بدون دسترسی به اطلاعات آزاد و شفاف امکان‌پذیر نیست". برپایه همین واقعیت است که جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن آزادی رسانه هاست زیرا نه تنها به دموکراسی باور ندارد که از اطلاعات آزاد و شفاف هراس دارد. دسترسی به اطلاعات آزاد زمینه را برای پیشرفت و نیز صلح جهانی فراهم می سازد و بهمین دلیل است که جمهوری اسلامی بشدت از آن جلوگیری میکند، زیرا پیشرفت کشور و افزایش تولید داخلی باعث کمتر شدن واردات انحصاری پولساز برای انحصارهای سران حاکمیت میشود و صلح با جهان هم سود معاملات و تولیدات نظامی را که محرمانه انجام می گیرد، بعلت آشکار شدن زد و بندها، کاهش میدهد و سودهای کلان مالی آقایان را هم.

جمهوری اسلامی در رده بندی جهانی یکی از "بزرگترین دشمنان آزادی رسانه ها" و یکی از بزرگ‌ترین زندان‌های جهان برای روزنامه‌نگاران و کنشگران رسانه‌ای شناخته شده است. سرکوب رسانه ها شامل تهدید یا توقیف رسانه ها، محدود کردن سرعت اینترنت، حکومتی بودن و کنترل مستقیم رادیو و تلویزیون، پارازیت اندازی به پخش تلویزیونهای برونمرزی، فیلتر کردن اینترنت و شبکه های اجتماعی و در نهایت دستگیری و زندانی کردن و حتی اعدام روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای آزادمنش است.

کنترل محتوای رسانه‌ها و سرکوب روزنامه ‌نگاران از همان آغاز انقلاب آغاز شد که من خود شاهد آن بوده ام. انتقادها به روش های مدیریتی کشور تبدیل به اتهام های توهین به مقدسات و توهین به رهبر جمهوری اسلامی و دیگر مسئولان بلند مرتبه نظام شد. سپس نظام جمهوری اسلامی خودش "مقدس" شد و رهبر جمهوری اسلامی مقدس تر. انتقادها به توهین به رهبر و دیگر مسئولان، تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب تعبیر شد. گردهمایی های اعتراضی تبدیل به اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت ملی شد و محکومیت های زندان و شلاق. انتقاد روزنامه نگار و افشاگری رسانه ها بزه نیست بلکه خدمت به مردم و جلوگیری از دروغ و اشاعه فساد است. جمهوری اسلامی به ندرت دادگاه ویژه مطبوعات را برای رسیدگی تخلفات روزنامه ‌نگاران تشکیل داده و اگر هم داده بدون حضور هیئت منصفه و رای ها فرمایشی بوده که خود نقض آشکار حقوق فعالان رسانه ها و روزنامه نگاران است.

در جمهوری اسلامی رادیو و تلویزیون، که بودجه بسیار کلانی از دولت می گیرد، در حالیکه باید خودکفا و حتی سودآور و منبع درآمد مالیاتی برای دولت باشد، فقط نقش تبلیغات حکومتی را ایفا می کند که غالبا دروغ یا منحرف کننده است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی نقش آموزشی که هیچ حتی نقش سرگرمی و تفریح مردم را هم باز نمیکند و فیلم ها و سریالهای آن بشدت زیر سانسور عقیدتی و امنیتی شدید تهیه یا دستکاری می شوند. به همین دلیل بیشتر مردم به تلویزیون های فارسی زبان برونمرزی روی آورده اند.

در رده بندی سازمان گزارشگران بی مرز، رتبه آزادی روزنامه نگاری و رسانه ای در ایران ۱۷۰ در میان ۱۸۰ کشور بررسی شده است که یک ننگ ملی به شمار میاید. در این گزارش ، جمهوری اسلامی در طی چهل سال گذشته یکی از سرکوبگرترین حکومت ها برای رسانه ها و خبرنگاران بوده و عاملان این سرکوبگری را قوه قضائیه، وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران دانسته است.

کورش زعیم

هموند جبهه ملی ایران – سامان ششم

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹خ – ۲ مه ۲۰۲۰م

بازدید صفحه: 1063

بالاخره نگفتید اعضای دفتر سیاسی در جبهه ملی چه کسانی هستند

هیئت رهبری که 5 تن هستند

زعیم چه مشکلی با کمونیسم(عدالت و‌ برابری)دارد؟ آیا بد است که مثلا همه یک اتومبیل داشته باشند بجای اینکه یک نفر چهار اتومبیل داشته باشد و چهار نفر اتومبیل نداشته باشند؟ یا همه یک منزل مسکونی داشته باشند بجای اینکه یک نفر چهار منزل داشته باشد و چهار نفر هم بی‌خانمان باشند؟

ما با عدالت و برابری موافق هستیم، ولی تجربه حکومتهای کمونیستی همه چیزی مانند جمهوری اسلامی بوده اند. سران دزد و سرکوبگر، مردم فقیر و سرکوب شده.

با توجه به پاسخ شما آیا اکنون قدرت صنعتی چین بیشتر از آمریکاست؟
آرش

هنوز نه، ولی چین با سرعت رشد میکند.

منظور ما این بود که آیا جبهه ملی در مبارزه با سلطه آمریکا در کنار ما خواهد بود یا نه؟ منظور مبارزه برای تحقق دمکراسی در ایران نبود.
حزب کمونیست ایران

شما یک حزب ایدئولوژیک هستید و در پیروزی کشور را بسوی یک ایدئولوژی دیگر خواهید برد و هنر اندیشیدن را خاموش خواهید کرد. اگر برخلاف نامتان باور به دموکراسی و رای مردم دارید در کنار ما باشید و فقط به اندازه رای آزاد مردم در سیاست و مدیریت کشور دخالت کنید. ما به آزادی همه گونه حزب های سیاسی ناوابسته باور داریم.

اگر ملکه در سیاست بریتانیا دخالت می‌کند چطور میتوان بریتانیا را دمکراسی دانست؟ چرا در بریتانیا انقلاب ضد استبدادی اتفاق نیفتاده است؟

ملکه دخالت نمیکند. سیاستها را یک کمیته ویژه انجام میدهد. چهارسد سال پیش انقلاب ضد استبداد رخ داد و شاه چارلز را گردن زدند و پس از آن به تدریج مجلس ها شکل گرفتند و قدرتمند شدند.

درود جناب زعیم آیا ملکه در سیاست بریتانیا دخالت میکند؟ https://www.bbc.com/persian/iran-53045747

آری، ولی او یک کمیته مشاور دارد که در سیاستهای دیگر کشورها هم دخالت میکنند. همین دو سال پیش بود که رییس جمهور فرانسه مکرون فریاد زد "ملکه الیزابت دست از سر ما بردار!"

برخی از سخنان تکراری و بی اساس پانها وتحریک شدگان اسیمیله کردن ملل غیرفارس: اینان توضیح نمی دهند که ملت فارس کیست؟ کودکی که مثلا از پدر ترک و مادر کرد در تهران متولد شده کجایی است؟ یا پدر بلوچ و مادر عرب در اصفهان؟یا پدر تهرانی و مادر ترکمن در تبریز؟ یا پدر شیرازی و مادر ترک در کرمانشاه؟ مشابه این آمیختگی ها در طی قرنها در ایران رخ داده و عملا چیزی به نام ملت فارس نداریم.همچنين اگر به مقامات بلندپايه و ميان پايه كشوري و لشگري ايران نگاهي بيندازيم حضور پررنگ ترك زبانان غيرقابل انكار است.همينطور نفوذ و قدرت اقتصادي آنها به خصوص در پايتخت.به قول معروف مي گويند: ايران را تركها اداره مي كنند. تلاش برای نابودی زبان مادری: اینان توضیح نمی دهند که آیا به دلیل صحبت به زبان محلی یا مادری مجازات شده اند!؟ آیا(مانند ایران پس از حمله اعراب) زبانشان را سوراخ کرده اند!؟ آیا از دانشگاه اخراج شده اند!؟ تنها خواسته مشروع آنها آموزش زبان محلی یا مادری و ايجاد فرهنگستان زبان است که کسی هم مخالفتی با آن ندارد. تحمیلی بودن زبان پارسی: این در حالی است که پس از اسلام و از زمان سامانیان(یعنی بیش از ۱۱۰۰ سال) زبان پارسی دری زبان مشترک همه اقوام ایرانی بوده و وطنپرستانی مانند ستارخان و باقرخان مخالفتي با آن نداشتند.معلوم نیست اگر قرار باشد پارسی، زبان رسمی نباشد ایرانیان باید به چه زبانی باهم ارتباط برقرار کنند!؟ آیا باید مترجم بیاورند!؟ حمله به زبان پارسی و بی ریشه دانستن آن: این مساله که از لطیفه های مسخره است.هر انسان باسوادی میتواند با یک تحقیق ساده جایگاه زبان پارسی را که از هند تا اروپا گسترده بود دریابد.فارسي زبان ديواني و رسمي حكومت عثماني بود.حدود ٨٠٠ سال زبان رسمي در هند بود.امروز هم آميختگي غيرقابل انكاري ميان زبان فارسي و زبانهاي گروه توركيك وجود دارد. كافيست به واژه هاي مشترك توجه كرد.معلوم نیست اگر ما پان فارس و فاشیست هستیم این دوستان چرا از ما الگو میگیرند و به زبان پارسی حمله می کنند!؟ آیا تحریف و دروغ بافی درباره زبان پارسی باعث شکوفایی زبان مادری آنان می شود و از اسیمیله شدن جلوگیری می کند!؟ وجود ۳۵ میلیون ترک زبان در ایران: این در حالی استکه در سرشماری ها تعداد كل هموطنان ترك زبان حداکثر ۲۰ درصد جمعیت کشور(١٦ميليون نفر)است. ترک دانستن آذربایجان از هزاران سال قبل: این در حالی است که با نگاهی به تاریخ و آثار مورخان برجسته غیرایرانی مانند پروفسور اقرار علیوف و دکتر جواد هیات(که از پانترکهای متعصب است)ورود گسترده قبایل اغوز از آسياي ميانه به آذربایجان از زمان سلجوقیان و سپس ایلخانان است و ترک زبان شدن آذربایجان روندی بسیار طولانی بوده که در زمان صفویه تکمیل و غالب شده است

دو دانشگاه بزرگ و معروف امریکا و فکر میکنم انگلستان حدود 20 سال پیش اهالی ترکیه را آزمایش ژنتیکی کردند که نتیجه اش در مجله های علمی منتشر شد. 97% مردم ترکیه آریایی هستند.

ادامه کامنت قبلی: یکی از مهمانان برنامه که فعال قومی ترک زبان بود گفت: بیاییم تقسیم بندی قدیمی ایران را احیا کنیم و از ایالت آذربایجان نام برد که اکنون به پنج استان تقسیم شده است. جدا از اینکه بر چه مبنایی ایشان آذربایجان را شامل پنج استان کنونی می‌دانند و احتمالا زنجان و قزوین را هم جزوی از ایالت آذربایجان میشناسند باید از ایشان پرسید آیا تقسیم‌بندی بر مبنای زبان یا قومیت گام اول جدایی ایرانیان از یکدیگر نیست؟ به خصوص با توجه به اینکه در استانهایی مانند آذربایجان غربی، اردبیل،زنجان،قزوین همه ساکنان ترک زبان نیستند و اگر قرار باشد این مناطق جزوی از ایالت آذربایجان باشند قطعا با اعتراض ساکنین غیر ترک زبان مواجه خواهد شد و جرقه تنش قومی زده خواهد شد.برای مثال حدود ۴۰-۳۵ درصد ساکنان شهر ارومیه،کردهای ایرانی هستند و ممکن است نخواهند بخشی از ایالت آذربایجان باشند و بخواهند بخشی از ایالت کردستان باشند. آیا باید شهر ارومیه را با یک خط تقسیم کرد و مثلا شمال خط بخشی از ایالت آذربایجان و جنوب خط بخشی از ایالت کردستان باشد؟ تکلیف کردهایی که در شمال زندگی میکنند یا آذری‌هایی که در جنوب زندگی می‌کنند چیست؟ آیا باید آنها را به زور از محل زندگی‌شان به شمال یا جنوب خط کوچاند؟ مشابه این مساله در تمام استانهای کشور مانند خوزستان وجود دارد و هرگونه تقسیم بندی استانی بر مبنای قومیت یا زبان آغازگر تنش قومی-زبانی خواهد بود. نتیجه: تقسیم بندی استانی کنونی ایران با اندکی جرح و تعدیل مبنای بسیار خوبی برای پیاده سازی طرح جناب زعیم است.

دشواری ها خیلی بیشتر از اینهاست. پان ترکیسم را ام آی 6 بریتانیا پس از جنگ اول ایجاد کرد، ولی اکنون بیشتر از ترکیه و باکو پشتیبانی و ترغیب میشوند.

مناظره درباره فدرالیسم بین آقای زعیم و دو فعال قومی(که یکی از آنها گرایشات تجزیه طلبانه داشت) را دیدم. جالب بود که یکی از آنها از ایالات متحده آمریکا بعنوان نمونه‌ای موفق از فدرالیسم نام برد ولی طرح آقای زعیم برای تشکیل مجالس استانی در کنار مجلس شورای ملی و مجلس مهستان(که نوعا مشابه نظام آمریکاست)را بازتولید نظام متمرکز دانست. آن که گرایشات تجزیه طلبانه داشت و خوزستان را محمره میخواند و از ملیتهای ایرانی حرف میزد(دقیقا واژه‌ها و عبارتهایی که صدام حسین در دوران جنگ تکرار میکرد) طوری صحبت میکرد که انگار خوزستان فقط متعلق به عربهای ایرانی است و ایرانیان غیر عرب حق ندارند در خوزستان زندگی کنند و اگر خواستند در آینده کاندیدای سمت استانداری یا فرمانداری شوند. جالب است که همین حالا فقط یک سوم ساکنان خوزستان عرب هستند و بقیه ساکنین استان غیر عرب هستند از جمله لرها و بختیاری‌ها که جمعیتشان بیشتر از عربهاست

درست است. برخی آمار هم میهنان عرب ما در خوزستان را حدود 20% میدانند. این تحریکات عربستان و اسراییل است که میخواهند خوزستان از بدنه ایران جدا کنند، مانند بحرین که 96% ایرانی و 64% شیعه بودند. تنها دو طایفه عرب در آنجا میزیست که اکنون حاکم هستند.

آقای زعیم شما به اشتباه گفته بودید:آمریکا بزرگترین قدرت صنعتی جهان است.در حالیکه چین بزرگترین است. سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی چین حدود ۴۰ درصد،معادل 5500 میلیارد دلار و سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی آمریکا حدود ۱۹ درصد،معادل 4200 میلیارد دلار است. پس صنعت چین بزرگتر است
آرش

چین خیلی مانده که "بزرگترین" شود. تنها حجم تولید صنعتی قدرت را تعیین نمیکند کیفیت و پیشرفتگی هم دخالت دارد. امریکا بخش عمده ای از صنایع معمولی خود را به چین منتقل کرد و خود روی صنایع تکنولوژی بالا و خدمات تکنولوژیک تمرکز کرد. سرمایه پیشرفت اقتصادی چین را پس از مرگ مائو و روی کار آمدن دنگ شیاو پینگ امریکا تامین کرد. نخستین تزریقش 300 میلیارد دلار بود!

باز هم ملت جوگیر ما.تا حبیب الله سیاری یک حرف زد طرفدارش شدند.انگار نه انگار که سیاری از وفاداران این نظام است.درست مانند قاسم سلیمانی

شاید می خواهد به مردم بپیوندد. ما نباید کینه توز باشیم، ولی در مورد جدا شدگان از نظام باید بسیار محتاط باشیم.

آیا جبهه ملی در مبارزه با سلطه آمریکا در کنار ما خواهد بود؟
حزب کمونیست ایران

ما با هیچ سازمان سیاسی مخالف نیستیم، و در راه نجات کشور از این موجودات و هدایت بسوی دموکراسی دست هر کس را که با همکاری کند می فشاریم.

یعنی جبهه ملی دفتر سیاسی(پولیت بورو) ندارد؟

در دوران شوروی حزب کمونیست که حاکم بود به دفتر سیاسی حزب پولیت بورو میگفتند. پولیت مخفف پولیتیکال (سیاسی) و بورو یعنی دفتر.

اعضای پولیت‌ بورو در جبهه ملی چه کسانی هستند؟

پرسش طنزآلود جالبی است!

حماسه بزرگ.نفتکشهای ایران به ونزوئلا رسیدند آمریکا نتوانست هیچ کاری بکند

تنها سه تانکر رسیدند و دو تای دیگر به علت تحریم امریکا برگشتند. با همان سه تا مصرف دو هفته ونزوئلا تامین شد. اکنون بپرسید شمش های زر که بجای پول گرفته اند به کجا خواهند رفت.

سردار دلها در فاصله مارس تا دسامبر 2011 که مردم سوریه در حال تظاهرات آرام علیه بشار اسد بودند در دمشق چه میکرد؟ آن موقع که داعش وجود نداشت.

از دل خودتان بپرسید که سردار را در خود دارد! درباره عملیات ایشان در مرز افغانستان هم پرس و جو کنید.

درود جناب استاد آیا نیروی زمینی روسیه با داشتن ۱۳۰۰۰ دستگاه تانک از نیروی زمینی آمریکا با داشتن ۹۰۰۰ دستگاه تانک قویتر است؟
سعید

جنگ زمینی کم کم از رده خارج میشود. به فرض غیرممکن اگر جنگی زمینی میان این دو کشور رخ دهد، شمار تانکها معیار نخواهد بود. سرعت و قابلیت مانور و البته قدرت سلاحهای نصب شده روی آنها. تانکهای روسیه نسبت به امریکا و انگلستان هنوز بسیار سنگین و تنبل هستند.

طبق گفته بعضی از عقلا و حکما: ایران آزادترین کشور جهان است

این عقلا و حکما در کدام تیمارستان نگهداری می شوند؟