گفتگوي تارنماي چراغ آزادي (يوحنا نجدي) با كورش زعيم
28 مهر 1390 (20 اكتبر 2011)
بايدها و نبايدهاي كنگره ملي اپوزيسيون در خارج از كشور
يوحنا مجدي:
بحث تشکیل کنگره ملی با حضور
گروه ها و چهره های سیاسی اپوزسیون، چندی است که در محافل سیاسی و خبری مطرح شده
است. بی تردید، هدف احتمالی تشکیل چنین کنگره ای، فراهم آوردن ائتلاف یا برنامه
های مشخص و واحدی برای امکان گذار به دموکراسی و سپس تثبیت ساز و کارهای دموکراتیک
در ایران است. با این وجود، بحث چگونگی شکل گیری این کنگره، امکان حضور اپوزسیون
داخل کشور و نحوه مشارکت گروه ها و چهره ها از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.
برای بررسی اهمیت و البته ضرورت تشکیل کنگره ملی و امکان حضور اپوزسیون داخل کشور،
با مهندس کورش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، به گفتگو نشستیم. مهندس
زعیم، اگرچه بعد از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری دهم، چندی را در زندان گذراند اما
با صراحت و مستدل به پرسش هایمان پاسخ گفت؛ همانگونه که از استخوان خرد کرده های
سیاست و نیروهای باسابقه ای چون جبهه ملی انتظار می رود
جراغ آزادي:
جناب آقای مهندس زعیم، با تشکر از وقتی که در اختیارمان
قرار دادید، اخیرا بحث های زیادی درباره تشکیل کنگره ملی توسط نیروهای اپوزسیون
شکل گرفته است. به عنوان نخستین پرسش، دیدگاه شما در زمینه تشکیل کنگره ملی و
ضرورت آن برای گذار به دموکراسی در ایران چیست؟
كورش زعيم:
من اين بحث ها را شنيده ام. نام "كنگره ملي" زنگ
دلنوازي دارد، ولي بايد ديد كه اين نام به چه معنايي گرفته شده است. دو جور كنگره
ملي و ضرورت تشكيل آن به ذهن من مي آيد. يكي وقتي كه كشور درگير جنگ داخلي باشد يا
هرج و مرج و خشونت چنان بالا گرفته باشد كه سازمان دادن هرگونه گردهمايي به منظور
نجات كشور در درون كشور امكان پذير نباشد. در اين صورت گروههاي سياسي همسو، يا
دستكم با الويت رعايت هنجارهاي جهاني مديريت كشور، در برونمرز گرد مي آيند و يك
برنامه موقت براي اداره كشور و بازنويسي قانون اساسي و انجام انتخابات آزاد تدوين
مي كنند. در چنين كنگره اي گروههاي تندرو، انتقامجو يا مسلح جايي ندارند، هرچند كه
پس از عادي شدن اوضاع كشور، همه گروه هاي سياسي بايد بتوانند درفضاي سياسي جديد
بطور مسالمت آميز فعاليت كنند.
دوم، در شرايطي است كه در كشور هنوز گروه هاي سياسي مستقل و
بيرون از حاكميت حضور دارند، فعاليت مي كنند، پايداري مي كنند و هزينه مي دهند به
اميد اينكه بتوانند كشور را از افتادن در شرايط هرج و مرج و جنگ داخلي بازدارند و
در آينده كشور مشاركت موثر داشته باشند. در چنين شرايطي فعالان سياسي درونمرز كه
بسياري از آنان زندگي خود را وقف ايجاد شرايط مساعد براي تشكيل چنين كنگره اي در
درون كشور كرده اند، و هنوز انگيزه و توان و اميد براي چنين مهمي را دارند، تشكيل يك
كنگره برونمرزي را، با وجود باور به نيك انديشي و همسويي نسبي سازمان دهندگان آن،
"دزد سوم" خواهند پنداشت. بويژه كه در برونمرز، البته به دلايل امنيتي و
دشواري ارتباط و تبادل نظر، آگاهي لازم را از آنچه در درونمرز برنامه ريزي مي شود
ندارند.
سرانجام اينكه، اين كنگره برونمرزي، چگونه مي تواند با
كنترل از راه دور برنامه خود را اجرا كند؟ آيا منتظر جنگ داخلي، هرج و مرج غيرقابل
كنترل يا حمله بيگانگان خواهد بود تا به صحنه سياسي كشور ورود كند؟
از سوي ديگر، وجود
يك كنگره ملي در برونمرز مي تواند جنبه مثبت هم داشته باشد، و آنهم هنگامي است كه
در شرايط اختناق، مانند اكنون، شكل بگيرد و كوشندگان سياسي درونمرز در آن حضور
ناپيدا داشته باشند، و كنگره در راستاي برنامه هاي اپوزيسيون درونمرز گام بردارد. آنگاه
اين باور در نظام حاكم بوجود خواهد آمد كه حتا اگر اوپوزيسيون درونمرز را نابود يا
خنثي كنند، يك جانشين مشابه حضور فعال دارد.
چراغ آزادي:
شما در همایشی با عنوان «ضرورت همبستگی نیروهای ملی و
دموکرات برای استقرار دموکراسی و دفاع از حقوق بشر» در دانشگاه مریلند در واشنگتن
دی.سی، از همگرایی و نزدیکی گروههای متنوع اپوزسیون سخن گفتید. آیا کنگره ملی مورد
نظر را می توان همان همگرایی مطلوب شما دانست؟
كورش زعيم:
من در خرداد 1387 (مه 2008) كه يك سال پيش از انتخابات 1388
بود، در تحليل خود از روند سياسي كشور، پيش بيني مي كردم كه فرصتي براي تغيير در
راه است. سخنراني من در دانشگاه مريلند گوياي اين باور بود كه براي بهره برداري از
شرايط پيش رو، بايد يك همبستگي ملي براي دموكراسي و حقوق بشر بوجود آيد، ضمن آنكه
همزمان، نگران خودخواهي ها، خودبزرگ بيني ها و عقده هايي كه ما كهنسالان مبارزه
سياسي در طول سالها در درون خود انباشته ايم و سدي براي روشن بيني سياسي در خود
ايجاد كرده ايم هم بودم.
در پي اين پيشنهاد، در طول سال 1387 تلاش زيادي در درونمرز
براي همبستگي سياسي شد. اين تلاش ها در واقع از اوايل دهه 80 آغاز شده بود كه ما
در جبهه ملي ايران و در راستاي تلاش جانكاه دكتر پرويز ورجاوند موفق به ايجاد
اجماع براي انتشار چند بيانيه مشترك با سازمانهاي سياسي مستقل ملي شديم. در سال
1387، ائتلاف نيروهاي ملي براي دموكراسي و حقوق بشر با حضورشمار زيادي از تشكل هاي
سياسي و مدني ملي شكل گرفت كه مورد يورش نرم افزاري نيروهاي امنيتي براي بي اعتبار
كردن آن قرار گرفت. ما كه اين واكنش را پيش بيني كرده بوديم، در فروردين 1388، آن
را بجاي ائتلاف يك "همبستگي" براي دموكراسي و حقوق بشر در ايران خوانديم
و اعلام موجوديت رسمي كرديم.
در اسفند 87، و سپس در فرورين و ارديبهشت 88، من در سخنراني
ها و مصاحبه هاي خود درباره "تابستان داغ" و اينكه دولت نهم هرگز كرسي
حكومت را به دولت دهمي كه خودش نباشد تحويل نخواهد داد، و نيز اينكه انتخابات منجر
به اعتراضات گسترده خياباني و دهها كشته و هزاران زنداني خواهد شد سخن گفتم. همچنين
براي جلوگيري از رويدادهاي شومي كه من در پيش رو مي ديدم، در 27 ارديبهشت 88، يك
ماه پيش از انتخابات رياست جمهوري، اقدام به انتشار يك مانيفست زير عنوان
"پيشنهاد براي نجات ميهن" كردم. شوربختانه پيش بيني هاي من بوقوع پيوست
و خودم نيز دستگير و زنداني شدم كه از جمله اتهامات من اقدام عليه امنيت ملي و
براندازي بود.
من روش نجات ميهن را كه در سخنراني دانشگاه مريلند به آن
اشاره و در مانيفست 1388 خود به جزئيات آن پرداختم، نخست تشكيل يك دولت موقت
دانستم. كنگره اي كه شما به آن اشاره مي كنيد بايستي كه پس از تشكيل دولت موقت،
آنهم براي بازنويسي قانون اساسي و آماده سازي شرايط براي انتخابات آزاد، صورت
گيرد. دولت موقت براي تامين امنيت و جلوگيري از هرج و مرج و فرصت طلبي گروه هاي
ستيزگر، و همچنين براي تداوم مديريت و جلوگيري از فروپاشيدگي امور كشور بوجود مي
آمد. ما در رويدادهاي پس از انقلاب 57، ديديم كه گروهي جوان ايده آليست بي تجربه و
عقده اي با همكاري روحانيتي بيگانه با اصول كشورداري، با تصميم هاي خام و احساسي
خود بنياد اقتصادي و اجتماعي كشور را نابود كردند. اين نبايد دوباره تكرار شود.
قتل ها و مصادره ها و فراري دادن هايي كه فقط بر پايه احساسات و حسادت و كينه و
انتقام جويي رخ داد و تواناترين شخصيت هاي سياسي، نظامي و اقتصادي كشور را كه
سرمايه هاي گرانبهاي كشور بودند نابود كرد نبايد دوباره رخ دهد.
چراغ آزادي:
همانطور که می دانیم، گروههای سیاسی اپوزسیون دارای گرایشهای
سیاسی مختلفی هستند. از سلطنت طلبان تا گروههای چپ و از مشروطه خواهان تا حتی
اصلاح طلبان. با توجه به تاریخ دیرپای ایرانیان در شکست اقدامها و برنامه های
گروهی در عرصه سیاست، چشم انداز تشکیل کنگره ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا
اساسا به نظر شما این گرایشهای سیاسی متنوع را می توان زیر سقف کنگره ملی گردهم
آورد؟
كورش زعيم:
يك كنگره ملي كه شامل همه گرايشهاي سياسي، از پادشاهي خواه
تا كمونيستي تا مذهبي يا ملي، باشد هنگامي معنا پيدا مي كند كه قصد اين گردهمايي
براي همبستگي در راستاي جنگ عليه يك مهاجم بيگانه باشد، يا حتا عليه حکومتی ضد ملی
که نقش اشغالگران را بازی می کند و يا شرايط را براي تجزيه كشور فراهم مي سازد. همه
ما، فارغ از گرايشهاي سياسي خود، در يك هدف مشترك هستيم و آنهم تماميت ارضي كشور
است. ولي اگر چنين گردهمايي براي ايجاد شرايط اداره كشور باشد، ما چگونه مي توانيم
هم پادشاهي باشيم، هم جمهوري باشيم، هم كمونيستي باشيم و هم حكومت مذهبي؟
چراغ آزادي:
به نظر شما چه پیش شرط هایی را برای حضور گروهها و شخصیتهای
سیاسی اپوزسیون باید در نظر گرفت؟ مواردی مثل حفظ تمامیت ارضی و پرهیز از خشونت؟ و
یا در گام اول نباید هیچ پیش شرطی درنظر گرفت؟
كورش زعيم:
اگر منظورتان يك كنگره ملي برونمرزي است، بايد نخست هدف
كنگره مشخص شود. آيا براي در دست گرفتن حكومت از راه دور است؟ براي ورود قهرآميز
به كشور و حكومت كردن است؟ يا براي پشتيباني از كنشگران درونمرز؟ وقتي هدف از
تشكيل كنگره مشخص شد، هويت شركت كنندگان در آن، با توجه به بحث بالا، بسيار آسان
گزينش مي شود.
چراغ آزادي:
طبیعتا تشکیل چنین کنگره و هم اندیشی یی برای رسیدن به فصل
مشترک و برنامه های مدونی است. به اعتقاد شما مطلوب ترین فصل مشترک حداقلی برای
گروههای حاضر در کنگره ملی چه می تواند باشد؟
كورش زعيم:
فصل مشترك در چنين كنگره اي نمي تواند چيزي جز تماميت ارضي
كشور، استقرار دموكراسي و رعايت حقوق بشر باشد؛ و البته اقداماتي مانند تلاش براي
آزادي زندانيان سياسي و عقيدتي، آزادي بيان، آزادي رسانه ها، آزادي انتخابات،
جدايي عقايد مذهبي از حكومت، تقبيح خشونت و شكنجه و امثال اينها. ولي تصميم گيري
براي روش اداره كشور در يك گردهمايي كه همه طيف هاي عقيدتي حضور داشته باشند مقدور
نخواهد بود، و اگر طيفي را از شركت در گردهمايي محروم كنند، براي خودشان دشمن
ايجاد كرده اند.
چراغ آزادي:
به عنوان آخرین سئوال، اگر از "جبهه ملی" به
عنوان یکی از گروههای سیاسی خوشنام، باسابقه و مدافع دموکراسی و حقوق بشر در
ایران، دعوت شود تا در این کنگره حضور یابد و یا حداقل در برنامه ها و اهداف آن
مشارکت نماید، آیا تشکل متبوع شما با کنگره ملی همکاری خواهد کرد؟
كورش زعيم:
جبهه ملي ايران بهيچوجه نمي تواند در يك كنگره سياسي
برونمرزي با تنوعي كه به آن اشاره كرديد مشاركت داشته باشد. مي پندارم كه كنگره
برلين درس عبرتي براي بسياري از كنشگران سياسي درونمرز شده باشد. از سوي ديگر،
فعالان برونمرز آزادي بيان كامل دارند و به آساني سينه سپر مي كنند و رژيم را به
چالش مي كشند. اگر ما در شرايط امنيتي شديدي كه در آن بسر مي بريم، با زبان الكن
در آن شركت كنيم، نه تنها در درونمرز خطرپذيري غير ضروري مي كنيم و فعاليتهاي
هزينه دار درونمرزي خودمان را دچار مخاطره بيشتر مي كنيم، كه توسط فعالان برونمرز
هم متهم به محافظه كاري مي شويم.
http://cheragheazadi.org/index.php/archives/1158