سالگرد قتل بیرحمانه شاپور بختیار
شاپور بختیار در تمامی دوران عضویتش در حزب ایران و جبهه
ملی ایران نشان داده بود که مردی متعصابانه میهن پرست است و فوق
العاده با شهامت.
او برای خدمت به میهن و تغییر اوضاع به سود دموکراسی و حقوق بشر بسیار صریح و
نابردبار بود. او سیاست باز نبود و ظرافت های دیپلوماسی را بر نمی تابید. همین
نابردباری و صراحت لهجه او را در جبهه ملی ایران انگشت نما کرده بود و مخالفت و هم
رشگ دیگران را بر می انگیخت. جلسه ای که او را از جبهه ملی ایران اخراج کرد بر
خلاف گزارش های دروغ، فرمایشی بود و نصاب نداشت. در هر حال جبهه ملی دو رهبر دیگر
هم داشت که شایستگی نخست وزیری را داشتند و شاه با آنان هم مذاکره کرده بود.
غلامحسین صدیقی، مردی دانشمند و خردمند، و وزیر توانمند و قانونگرای دولت محمد
مصدق، که شرط نخست وزیری را ماندن شاه دانست تا بتوان ارتش را کنترل و از خشونت و
هرج و مرج جلوگیری کرد؛ و کریم سنجابی، دبیرکل جبهه ملی ایران، که شرط پذیرش نخست
وزیری را تایید آیت الله خمینی و خروج شاه از کشور گذاشته بود. سنجابی از بروز
اختلافی همانند میان شاه و کاشانی می ترسید؛ ولی تفاوت بنیادین میان آن دو را
نشناخته بود.