گوینده: پس از این سه مهمان برنامه از هر سه طیف می شود گفت در برنامه حاضر هست. آقای مهدوی آزاد اعتقاد دارد که در این انتخابات باید در هر دو مجلس شرکت کرد، آقای زعیم جز و کسانی هست که اعتقاد دارد که نباید مشارکت کرد در انتخابات، همچنین آقای عمار ملکی که مشارکت حداقلی را توصیه می کنند. در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت می کنند، ولی در مجلس خبرگان اعتقاد دارند که این نظام نهاد نهادی غیردموکراتیک است و نباید شرکت کرد. حالا دلایل موضع هر سه مهمان برنامه می پرسم از آقای مهدوی آزاد شروع بکنیم. شما اعتقاد داشتید آقای مهدوی آزاد که در هر دو انتخابات باید شرکت کرد و گفتید که اصلن معنای رفراندوم پیدا کرده. چرا این حرف را می زنید که تبدیل شده به یک جور رفرندوم؟
مهدوی آزاد:
در مورد اصل قضییه بگویم که در موضع آقای ملکی و آقای زعیم توضیح بدهم که مواضع اصولگرای با پرنسیبل و درستی است. ما سر اصل موضعگیری آنان حرف نداریم که می گویند انتخابات از استانداردهای آزادی بیان برخوردار نیست و حق دارند. اما از اینجا به بعد بحث عملگراییست. بحث که خوب چه باید کرد؟ ساختار و طیف سیاسی داخل ایران را نگاه بکنیم، من می توانیم ثابت کنم که یکی از بی سابقه ترین اءتلافهای سیاسی در ایران طی پنجاه سال اخیر را دیده ایم. یعنی از نهضت آزادی آقای دکتر ابراهیم یزدی هست تا جامعه مدنی ایران، هنرمندان ایرانی، یکی پس از دیگری عملیات انتحاری می کنند و میگویند که ما از اصلاح طلبان حمایت میکنیم تا زندانی های سیاسی که همچنان در زندان هستند مانند آقای تاجزاده تا محصورین سیاسی، آقای موسوی، آقای خاتمی که حصر خانگی است. اصلاح طلبان ما تا اعتدالگران چون هاشمی و روحانی و نهایتا راستگرایان علی مطهری، لاریجانی. در واقع اینجا دیگر صحبت از طیف های مختلف سیاسی نیست. صحبت از دو جناح است. جناح افراطگراست، تقریبن می توانیم بگوییم به رهبری آقای خامنه ای و کسانی که ما میشناسیم آقای مصباح یزدی، آقای جنتی و یزدی، علم الهدی در مشهد، لاریجانی در مازندران که خبرگانش را گفتم، و طیف مقابل اصلاح طلب و منتقد نیست، جناح بزرگیست بنام جناح ضد افراط که در گام اول جلوگیری از روند پیش رونده افراط که جدا داشت به مراخل بسیار خطرناکی میرسید؛ و در گام دوم یک نه محکم (برای همین میگویم یک رفراندوم). اگر مردم از این انتخابات استقبال کنند، و آن چیزی که ما می بینیم قابل تعمیم باشد به کل کشور، ما می توانیم بگوییم که مردم یک نه محکم به حاکمیت گفته اند.
گوینده: آقای ملکی توضیح شما چی است. مشخصن در مجلس خبرگان
بویژه، بخاطر اینکه تعدای از کسانی که آقای مهدوی آزاد به نام هایشان اشاره کردند،
اینها نامزهای مجلس خبرگان هستند و بسیار شهره اند به تندروی و به مواضع سختی که
دارند بویژه در حمایت از آیت الله خامنه ای اتخاذ می کنند. چرا شما معتقدید که
برغم توضیحات آقای مهدوی آزاد نباید در مجلس خبرگان شرکت کرد؟
ملکی:
خدمتتان
اول یک توضیح کوچکی بدهم درباره صحبت آقای مهدوی آزاد اینکه یک اءتلاف بزرگ از نهضت
آزادی تا اصلاح طلبان تا محافظه کاران معتدل به اصطلاح شکل گرفته و ایت اءتلاف چیز
مهمی هستش واقعیت اینست که هر اءتلاف بزرگ بخودی خود هیچ ارزشی ندارد، همانطوریکه
ما میدانیم در اول انقلاب هم اءتلاف بسیار بزرگی از چپ و راست و کمونیست و لیبرال
و همه این ها شکل گرفت در آری گفتن به جمهوری اسلامی، در دعوت از آقای خمینی برای
بودن رهبر به اصطلاح بزرگ انقلاب. همه اینها را ما دیده ایم. این اءتلاف بزرگ
الزامن هیچ چیز مثبتی بخودی خود ندارد. مسءله اینجاست که این اءئلاف دارد کجا
میرود؟ در مورد بحث خوبی هست. ببینید در مجلس خبرگان ما اتفاقن یک اتفاق عجیب و
غریبی داریم که اینها نیازمند سؤالهای خیلی جدی هست. کسانی مانند نهضت آزادی، ملی
مذهبی ها، که در هر صورت شما سابقه دهه 60 را میدانید، شما در آن دوره سرکوب شدید،
در آن دوره بسیاری از دوستانتان اعدام شدند و هیچکدام از شماها هم دست به اسلحه
نبرده بودید. همه اینهایی که میگویند بالاخره آن دوره دوره طلایی بود، شما میدانید
که هیچ توضیح مشخصی و یا به نوعی گفتن اینکه یک جریان افراطی داره میاد ما برویم
به مثلا آقای ری شهری و دری نجف آبادی رای بدهیم. میخواهم بگویم که اینجا بحث
اصولی بودن هم نیستش. اگر فقط بحث اصولی بودن بود، موضع آقای زعیم و موضع جبهه ملی
موضع کاملن اصولی هستش که انتخابات آزاد نیست ما هم شرکت نمی کنیم. حتا پیشنهادی
که بنده میکنم موضع اصولی نیست. میگویم بله میشود اینگونه نگاه کرد که در رد صلحیت
ها میشود فرضا میشود در مجلس پنج نفر را پیدا کرد که برای حکمرانی خوب مفید هستند.
اما عملگرایی قرار نیست که تقریبا ذایل کنند تمامی آن چیزهایی باشد که برایش
مبارزه شده برایش ارزش بوده. این اتفاقی که الان دارد میافتد، نکته دیگری هم هست
این نکته مهمی هست که بگویم. موضعی :ه آقای مهدوی آزاد گفتند که اصلاح طلبان دارند
میگویند، اتفاقا در تضاد با رویه خودشان است. ببینید، اینها انتخابات را چنان دو
قطبی کرده اند که اتفاقا انحلال طلبان و براندازان بیشتر استقبال میکنند. اینها
آنچنان آنها را در برابر یک جریان دیگر قرار داده اند یک نه گفتن آمده اند که می
توانند این دوره باعث یک تنش بسیار بزرگ بشود. همان چیزی که جریان اقتدارگراها سعی
میکرد که اینرا حل کند بگوید که من فاصله گرفته ام از فتنه سبز، من آمده ام به
نوعی بار دیگر بیایید با هم باشیم. اتفاقی که دارد میافتد چیزی نیست که خواسته
اصولگراها و اعتدالگراها بوده. گفتند که ما بیاییم شکاف میان اصلاح طلبان و
اصولگرایان را کم بکنیم. اتفاقی که دارد میافتد اینست که این شکاف دارند دوباره
بزرگ میکنند. نمادین همه هویت انتخابات شده نه گفتن به جبهه مقابل هرچهره نمادین،
یک نگاه سلبی. این شاید برای آنها که تغییرخواه هستند خوب باشد، بله شما هرچقدر
شکاف در حاکمین ایجاد شود، هرقدر موسی ها از این نظام جدا شوند، هر قدر این
اتفاقها بیافتد در آینده به نفع دموکراس خواهی هست. ولی این چیزی نیست که
اعتدالگرایان و اصلاح طلبان میخواهند.
گوینده: بگذارید همین موضع را با آقای کورش زعیم مطرح بکنیم
که گروه سیاسیشان جزو گروههای تحول خواه محسوب می شود. آقای زعیم، شما درباره این
موضع چه فکر میکنید که آقای ملکی توضیح دادند؟ از یک ور شما گفتید که بطور اصولی
چون انتخابات آزاد نیست در این انتخابات شرکت نمی کنید، از طرف دیگر آقای مهدوی
آزاد هم تاکید داشت که به نتیجه ای خواهید رسید این عمل سیاسی که دارید انتخاب می
کنید و اینطور که آقای ملکی میگویند همین فضای دوقطبی که ایجاد شده، بحران آفرین
شده و میتواند باعث شکاف که در نهایت به نفع گروههای تحول خواه بشود مثل جبهه ملی.
آیا موضوعاتی از این دست باعث نمی شود که شما در نظرتان در ارتباط با انتخاباتی که
بطور اصولی اعتقاد دارید آزاد نیست تجدید نظر بکنید؟
کورش زعیم:
این تحلیل که شرایط سیاسی به کدام سو میرود که ما هم
موافقیم با این، و خودم هم نوشته ام و گفته ام که این روند به جدا افکنی دو قطب
موجود در نظام خواهد انجامید با رای دادن ما فرق میکند. اگر تنها چهار تن از شخصیت
های شناخته شده جبهه ملی بروند رای بدهند، کل جبهه ملی متهم میشود که با وجود حذف
شده بودنش از نظام، و خفقانش و عدم اجازه این نظام به فعالیت سیاسی، باز رفتند رای
دادند. بنابراین، همانطور که من گفتم، ما تحریم نمی کنیم بهیچوجه، حق نداریم تحریم
کنیم، یعنی برای دیگران تعیین تکلیف کنیم. ولی تحلیل میکنیم. مثل تحلیلی که من
کرده بودم، نزدیک بود به صحبتی که میهمان محترم (آقای ملکی) کرد. من گفتم که ما
باید سعی کنیم شکاف در نظام را افزایش بدهیم. یکی اینکه مهمترین آنچه دارد بر مجلس
خبرگان رخ میدهد، مجلسی که صد در صد غیرقانونیست. این مجلس در آغاز انقلاب مجلس
موسسان بود، مهندس امیرانتظام دهها سال زندانی کشید برای اینکه مخالفت با تشکیل
همین مجلس خبرگان. ولی حالا که هست و سرنوشت کشور را با انتخاب و نظارت بر شخص اول
که متاسفانه بصورت مطلقه گیرمان آمده، ما باید کسانی را نشانه گیری گیری کنیم که
آنها که میخواهند رای بدهند به آنان رای بدهند که مجلس خبرگان دستکم از آن حالت
اطاعت تام و پشتیبانی از دیکتاتوری کمی تخفیف پیدا بکند تا بلکه آغز یک تغییر
مسالمت آمیز در آن سطح باشد. ولی مجلس را ما کسانی را پیدا نکردیم در این فهرستها
که ما بخواهیم آنها را بفرستیم مجلس .بیشتر همان آقایان بودند که تکلیفشان را با
مردم روشن کرده اند...
گوینده: آقای زعیم درباره ترکیب این دو مجلس و اینکه لیستها
چه بود و آیا تفاوتی هست، و اینکه به سمت رای بدهیم یا به آن سمت حتمن خواهم
پرسید. حالا بمانید روی همان فضای دو قطبی و شکافی که اقای ملکی اعتقاد دارند
ایجاد شده و به نفع اعتدالیون و در رساتای سیاستهایی که تبلیغ میکنند نیست. پاسخ
شما چه است؟ آقای ملکی میگوید که وضع دو قطبی و این شکافی که ایجاد شده و این
هیجانی که در شب انتخابات و روز انتخابات ایجاد شده می تواند به تنش هایی بیانجامد
که برخلاف سیاستهای مورد تبلیغ اعتدالیون است؟
مهدوی آزاد:
اینکه ممکن است به تنشهایی بیانجامد و شورای نگهبان دوباره
بخواهد صندوق هایی را باطل کند و تقلب کند که من بعید می دانم ولی ممکن هست. یکی
از نتایج یک انتخابات محکم می تواند چنین پیامدهایی باشد. ولی جناب ملکی مصاحبه می
کنند و میگویند که اصلاح طلبان فضا را رادیکالیزه کردند برخلاف خوست خودشان. خیر،
اصلاح طلبان چنین نکردند. اصلاح طلبان آمدند مثلث جیم، بقول آقای گنجی،
افراطگرایان را از لیست خبرگانشان گذاشتند کنار. این خامنه ای بود که آمد گفت لیست
انگلیسی، کدام لیست انگلیسی داشت؟ کدام رسانه آمد چنین لیستی را مطرح کرد؟ این
جناح اصولگرا افراطگرا بود که فضا را دو قطبی کرد، تصور میکرد که با دوقطبی کردن
فضا و در انفعال مردم، یعنی تصور میکرد مردم خانه نشین خواهد بود، تصور میکرد
میتواند با یک رای منسجم جناح مقابلش با تمام پتنسیال سیاسی کشور، منتقدین را
اصلاح طلبان را هم وابسته به غرب نشان بدهد و هم انتخابات را ببرد. خوب، نتوانست.
اصلاح طلبان توانستند ابتکار عمل را بدست بگیرند. حداقل حتا اگر شکست هم بخورند تا
الآن برنده قطعی بازارند. دوم، میفرمایند، پاسخ صریح بدهم به جناب ملکی، میفرمایند
که شعار میدهند که، خیر شعار نمی دهند، برنامه عمل دارند زیرا آقای جنتی هر نماز
جمعه که میاید میگوید که امت همیشه در صحنه چنین میخواهد، مهم است که دیگر نتواند
بگوید مردم چه میخواهد. مهم است که آقای یزدی نگوید که من به پشتوانه رای ملت چنین
میکنم. آقای مصباح یزدی مشکلش مشخص تر است. آقای علم الهدی ببینید صبح تا شب زمین
و زمان را بهم میدوزد به نام مردم مشهد. این انتخابات نشان خواهد داد که آیا او حق
دارد به نام مردم مشهد سخن بگوید یا نه. تصمیم با مردم ایران است، تصمیم گیرنده من
نیستم. مجلس شورای اسلامی را انکار میکنند. این مهم است که در مجلس شورای اسلامی
کسی مانند حمید رسایی و کوچکزاده باشد یا حداقل کسانی که چنین رفتار نکنند.
بنابراین، این یک برنامه عمل جدیست، برنامه انفعالی نبوده، دو قطبی حاصل هم شرایط
ناشی از شرایط سیاسی ایران و عملکرد آیت الله خامنه ایست.
گوینده: آقای ملکی، این بحث نامزدها را اگر اجازه بدهید
فعلن جواب ندهید. صحبت های آقای مهدوی آزاد را یک تکه اش را نگه میدارم حتمن
درباره اش صحبت میکنیم. اما بحث شکاف. بحث شکاف را آقای مهدوی آزاد میگوید منشأش
همان آیت آلله خامنه ای بود که آن لیست رادیو انگلیسی که گفت و واقعا اصولگرایان
تبلیغ سنگینی کردند روی این لیست انگلیسی و بر این تنش و ین شرایطی که امروز
رسیدیم. آیا شما این بحث را قبول دارید یا نه؟
ملکی:
ببینید
بحث لیست انگلیسی درسته که از طرف آن جناح نوعی تبلیغ میشود، آن جناح همانجور که
اصلاح طلبان سعی می کنند با پروپاگاندایی بتوانند رای جمع بکنند، کسانی که بلاخره
ناراضی سیاسی هستند، غیر از پایگاه خودشان را بکشند پای صندوق؛ از آنور هم حکومت
دست بالاتری را برای ایجاد پروپاگاندا دارد. این اتفاقی که به اصطلاح مقاله ای که
در بی بی سی چاپ شد، و پیشنهادی که از خارج کشور، برخی میگویند از داخل کشور، آمد
و نگاهش سلبی بوده و هدفگیریش هذفگیری سلبی بود، بصورت خواه یا ناخواه این دو قطبی
بودن را ایجاد میکرد. من بحثم این نیست که اصلاح طلبان به عمد میخواستند این دو
قطبی ایجاد شود، من دارم میگویم اگر در جایگاه که یک اصلاح طلب یکی اعتداگرا هست،
این راهی که از 88 تا 92 پیموده و سعی کرده شکافها را بسته کنیم، شکاف جدید ایجاد
نکنیم، براءت از فتنه اعلام کردند. همه اینه که میخواهند به مجلس بروند براءت از
فتنه اعلام کرده اند، وگرنه تایید صلاحیت نمی شدند. این باز که شما سلبی آمده اید
و سرمایه شرکت در انتخابات را برای حذف جنتی و مصباح گذاشتید، این شکاف را ایجاد
میکند و این به نوعی .... میشود این چیزیست که من به عنوان یک تحلیلگر میگویم.
برای کسی که به نوعی تغییرخواه باشد ایجاد هر شکافی در جمهوری اسلامی مثبت است.
مسله من اینجاست که شما در مجلس خبرگان اول سلبی بود، بماند نقدهایی در مورد این
مسءله هست که چه لیستی که شما در اصل میخواهید بگویید که بیایند رای بدهند که آن
سه نفر نشوند، خودش دارای ایرادات اساسی هست، خودش افرادی که در آن هستند افراد
غیرموجهی هستند. فراتر از این شش نفر از این افرادی که در لیست آقای هاشمی می
بینید اعلام براءت کردند که ما در این لیست نیستیم، ما با اصلاح طلبان نیستیم.
تناقض های اساسی که در این راهبرد هستش را بگذارم کنار، اما مردم آن جوری که
استقبال کردند به نوعی آن طبقه متوسط هستش طبقه تغییرخواه و ناراضی هستش اتفاقا از
این دو طبی شده و اینکه برویم یک نه به آن طرف بگوییم به نوعی نمادی به او نه
بگوییم مطرح شده. اما چیزی که میگوید اگر رای نه به آقای جنتی داده شود و آقای
یزدی و آقای مصباح، اینها بالاخره تاثیر دارد باز مقداری فرافکنی است. آقای جنتی
اساسا پایگاه و جایگاهی که دارد از یک نهاد انتصابی نبوده. هیچکدام از ما آقای
جنتی را به عنوان نماینده خبرگان باهاش برخورد نداشته ایم. آقای جنتی سالهاست در
جایگاه شورای نگهبان قرار دارد و تا وقتی که زنده هستند ایشان در آن جایگاه هستند.
این نهاد انتصابیست که به ایشان جایگاه داده. آقای یزدی و آقای مصباح هم همینطور.
آقای یزدی شاید در خبرگان در سالهای اخیر نقش مهمی داشته اند ولی ایان هم بالاخره
با توجه به بیماریش اهمیت زیادی در خبرگان آینده نخواهند داشت. میخواهم بگویم
اینفدر تاکیئد می شود که اگر به اینها نه بگوییم گو اینکه رهبر جمهوری اسلامی اگر
به شما بگوید افرادی که من حامیش هستم و شما به آنها نه گفتید من هم اینرا فردا
برمیدارم. اگر او همچنین نگرشی داشت که ما از 76 به اینجا نمی رسیدیم. مثال آقای
جلیلی در انتخای قبل مردم 8% به ایشان را دادند، ایشان کاندیدای رهبر خطاب می شدند
در میان مردم، پس از آن رای 8درصدی ایشان سه تا جایگاه مهم منصوب کرد ایشان را:
مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی و شورای سیاستگذاری خارجی کشور. یعنی
پیام را اینجوری پاسخ دادند. یقینا اگر این اتفاق بیافتد نه جایگاه جنتی عوض میشود
نه جایگاه صادق لاریجانی. من نمی گویم که آن حرکت نمادین خوب است با بداست، بله در
شوری و شکافی که ایجاد میکند مثبت است. من هم از آن استقبال می کنم، ولی آنچه آقای
مهدوی آزاد میگوید، آن هدف حاصل نمی شود.
گوینده: بله من این را با آقای مهدوی آزاد صحبت می کنیم. دیگر
واقعا رسیدیم به جایی که ترکیب این دو مجلس را هم صحبت بکنیم که آیا اصولن یا مثلا
اینکه موحدی کرمانی برود به مجلس خبرگان یا نرود به مجلس خبرگان یا آیت الله جنتی.
ما توضیحات عمار ملکی را شنیدیم. ما یک مصاحبه داشتیم با خانم بیات نماینده دوره
هفتم مجلس شورای اسلامی همکارم محمد ضرغامی با ایان تماس گرفته. خانم بیات که از
نمایندگان اصولگرای مجلس بود نظرات خودشان را درباره ترکیب دو مجلس خبرگان و مجلس
شورای اسلامی بیان کرده. من از مهمانان برنامه خواهش میکنم بر روی خط بمانند و
همراه با شنونده ها مصاحبه با خانم بیات را میشنویم و بعد، برمیگردیم و نظرات
تحلیلگران حاضر در برنامه را درباره اظهارات خانم بیات و ترکیب دو مجلس شورای
اسلامی و خبرگان خواهیم شنید.
گوینده: آقای زعیم عزیز با شما شروع بکنیم. خانم بیات
طبیعتا نظراتی دارد که نزدیک است به نظرات حاکمیت. ایشان اعتقاد داشتش که گروههای
سیاسی همه باندازه کافی حضور داشتند و دارند در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای
اسلامی. شما به عنوان عضو جبهه ملی پاسختان چی است به خانم بیات؟
کورش زعیم:
من نمی خواهم صحبت های ایشان را و دوستان دیگر را پاسخ بدهم
به این دلیل که ما داریم در قفس کوچک رویدادی که الان در حال وقوع است درباره اش
صحبت کنیم. بگذارید من شما را ببرم به کمی عقب و فضا را بزرگتر بکنم. سه سال پیش
تحلیلی کردم به نام "تغییر راهبرد امریکا و غرب در خاورمیانه". تا آن
هنگام اگر یادتان باشد، تهدید جنگ بود، تهدید تشدید تحریم ها بود، و بالاخره ایران
در محدودیت بسیار زیادی بود. منتها آنجا تحلیلم این بود که بخاطر اتفاقاتی که دارد
میافتد، و راهبرد جدیدی که نشان داده میشود درباره خاورمیانه دارد اجرایی میشود،
ایران بسوی کمک برای ثبات و تقویتش جلو میرود. همان موقع من خبردار شدم که تیمی از
ایران بدون اطلاع رییس جمهور وقت در حال مذاکره برای رفع تحریم های اتمی است. یک
سال بعد معلوم شد که این تیم چه کسانی بودند و آنجا باز تحلیل هایی که شد، من گفتم
که آقای رفسنجانی احتمالن رییس جمهور آینده خواهد بود، که بعدا میدانید ایشان چقدر
.... ( صدای من را قطع کردند) و خود با دیگر میهمانان به بحث ادامه دادند.