جنبش دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ هم یک ۱٦ آذر بود، با خشونت بیشتر، تلفات بیشتر و ایجاد خشم بیشتر. جنبش اعتراضی انتخابات تقلب آمیز ۱۳۸۸ هم یک جنبش اعتراضی دانشجویی و یک ۱٦ آذر دیگر بود که مردم هم به آن پیوستند، ولی با خشونتگری بیشتر و وحشیانه تر، زندانی کردن بیشتر و خشونت آمیزتر، و کشتار بیشتر و وحشیانه تر. همه اینها برای چه؟ برای اینکه یک دولت بیسواد و نادان و غارتگر را به زور به ملت تحمیل کنند و کشور را به ویرانی و نابودی و اختلافات داخلی و جنگ داخلی بکشانند.
حاکمیت باید بداند که جایگاه اندیشه، نوآوری و پرورش سیاست ملی، و روشهای مدیریت بهینه کشور در دانشگاه است نه در مسجد، و این دانشجویان هستند که آینده کشور را رقم می زنند و هرگز نمیتوان آنان را با گروههای فشار و تهدید مرعوب کرد. روند افزایش
تصاعدی خشونتگرایی حکومتی علیه جامعه دانشجویی در طی سه دهه گذشته، جامعه را آماده یک انفجار بزرگ مردمی کرده بود. ولی اکنون که جامعه دانشجویی با وعده هایی که داده شده سیاست صبر و انتظار را در پیش گرفته است، باید از فرصت استفاده کرد و برای جبران خطاها و خیانتهای گذشته به دیدگاههای دانشجویان و به آنچه آنان برای آینده خود و کشور می خواهند توجه کرد و ارزش قایل شد. اگر مدیریت جدید کشور نتواند وعده های خود را به ملت برآورده کند، و سنگ اندازی و خیانت پیشگی تندروان مهار نشود، جامعه دانشجویی با استقبال از خطر، آخرین و تصمیم گیرنده ترین ۱٦ آذر را خواهند آفرید.
کورش زعیم
هموند شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران - ۱٦ آذر ۱۳۹٤خ