Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
27 تير 1394
انتخابات ترکیه و تاثیر آن در منطقه - گفتگوی ندای آزادی با کورش زعیم

انتخابات ترکیه و تاثیر آن در منطقه

گفتگوی ندای آزادی با کورش زعیم

هشتم تیر ۱۳۹٤(۲۹ ژوئن ۲٠۱۵)

 در شماره 11، 26 تیر 1394خ

پرسش ۱. در انتخابات اخیر ترکیه حزب دموکراتیک خلقها که یک حزب قومی کرد است موفق شد با جای دادن دفاع از سایر گروهها و اقلیتهای، حتی جنسی، محروم ترکیه در برنامه مبارزاتی خود به یک موفقیت نسبی دست یابد و تبدیل به یکی از علل عدم دستیابی حزب حاکم به اکثریت مطلق گردد. حالا پرسش ما از شما اینست که در یک دموکراسی اصولا آیا درست است که احزاب قومی بجای احزاب عقیدتی تاسیس گردند و دیگر اینکه موفقیت یک حزب قومی چپ (بدون ایجاد خطر برای تمامیت ارضی) در کشوری مانند ترکیه که سابقه طولانی در سرکوب اقوام غیرترک و غیرمسلمان دارد از نظر شما دارای چه درجه از اهمیت میباشد؟ و اصولا نظرتان درباره این انتخابات و چشم انداز آینده این کشور چیست؟

 

کورش زعیم: پیروزی نسبی حزب دموکراتیک خلقها [1] در انتخابات ترکیه را، هرچند بخشی از آن به علت انزجار از سیاستهای اردوغان بوده، من یک تحول بسیار مثبت در آینده سیاسی ترکیه بشمار می آورم. در انتخابات پیشین، نامزدان این حزب از ترس اینکه مبادا به ده درصد کمینه رای لازم برای حزبشان بدست نیابند، بطور مستقل شرکت می کردند. در قانون انتخابات ترکیه اگر حزبی دستکم ده درصد رای مردم را بدست نیاورد، رای آنها میان حزب های واجد شرط ده درصد بطور نسبی بخش می شود. ولی نگرانی از برنامه های دیکتاتورمآبانه رییس دولت حزب عدالت و توسعه و طرح بازآفرینش چهره نوینی از حکومت بدنام عثمانی به نام عثمانی نو، حزب دمکراتیک خلقها را وادار به مشارکت کرد، زیرا بخش قابل ملاحظه ای از مردم ترکیه نگران بلند پروازی های دولت اردوغان بودند و گمان می رفت که این حزب با جذب مخالفان حزب حاکم بتواند کمینه ده درصد رای مردم را بدست آورند.

 

خوشبختانه حزب دموکرات خلقها متعلق به جمعیت کرد ترکیه نه تنها ۱/۱۳% رای آورد، سه نماینده ارمنی و یک آشوری را هم برای نخستین بار پس از کشتار ۱۹۱۵ ارمنیان و آشوریان توسط دولت عثمانی وارد مجلس کرد. این تحول بزرگ و مثبتی است که نه تنها سلطه اسلامگرایان را بر سرنوشت مردم ترکیه کاهش می دهد، که می تواند در برابر ماجراجویی کمالیست ها و پان ترکیست ها و دخالت های جنگ طلبانه شبیه آنچه دولت اردوغان با مشارکت در پشتیبانی از داعش در منطقه ایجاد کرده، بازدارنده باشد.

 

حزب دموکراتیک خلقها بیشترین رای خود را در بخش خاوری آناتولی که کردنشین و ارمنی نشین است، و در گذشته بخشی از خاک ایران و خاک ارمنستان بوده، آورد. حزب جمهوریخواه خلق [2] که ۲۵% رای خود را در بخش باختری (یونیه) آورده، یک درصد و سه نماینده از انتخابات گذشته کاهش داشته است. این حزب سوسیالیست میانه رو و لائیک را کمال آتاتورک بوجود آورد و مهمترین اوپوزیسیون اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه بشمار میآید.

 

در هر حال، حزب عدالت و توسعه [3] که اردوغان با نقض قانون بیطرفی رییس جمهور، برای آن تبلیغ کرد تا بتواند رای کافی بیاورد و قانون اساسی را تغییر دهد تا ریاست جمهوری بجای مقام تشریفاتی کنونی یک قدرت اجرایی شود، تنها ۹/٤٠% رای آورد و به کمتر از ٤۷% مجلس، یعنی ۲۵۸ از ۵۵٠ کرسی، دست یافت. هرچند مقدار رای از انتخابات ۲٠۱۱ تنها ۹% کاهش داشته، ‌ولی ۲٠% نمایندگان مجلس را، از ۳۲۷کرسی انتخابات گذشته، از دست داده و از دوسوم رای لازم برای تغییر در قانون اساسی بسیار دور شده است. از دیگر عوامل شکست اردوغان می توان تضاد او با محمد فتح الله گولن (رهبر جنبش اسلام آناتولیایی) که نوعی اسلام میانه رو را ترویج می کند، مشکل با کردان شورشی تجزیه خواه، مداخله نظامی شکست خورده او در سوریه، کمک تسلیحاتی و آموزشی و درمانی به داعش، و در نهایت قصد اجرایی کردن سمت رییس جمهور است که ملت ترکیه را هشیار کرد که این سیاستهای ماجراجویانه می تواند آینده پرتنش و خطرناکی را برای ترکیه در پیش داشته باشد. حزب پان ترکیستی حرکت ملی [4] هم مانند حزب دموکراتیک خلق ها ۸٠ کرسی در مجلس بدست آورد که از ۵۳ کرسی انتخابات گذشته (۲٠۱۱) جهش چشمگیری را نشان می دهد. من پیشرفت این حزب را بیشتر در رویارویی با اسلامگرایی حزب حاکم می بینم تا افزایش گرایش پان ترکیستی.

 

من مشارکت هر گروه مخالف و ناراضی در این کشور را مثبت می دانم. اجازه مشارکت در سرنوشت کشور و پرهیز از تبعیض مذهبی یا قومی، و احترام به حقوق شهروندی امنیت ملی را تحکیم می بخشد و ستیزگری مسلحانه را تبدیل به چالشگری در مجلس شورای ملی و در رسانه ها می کند. در یک کشور دموکراتیک چالشگری و مبارزه نرم افزاری برای پیشبرد دیدگاه های حزبی یا شخصی یک ضرورت است نه یک امتیاز. با تحولاتی که در ترکیب مجلس شورای ملی ترکیه رخ داده، من پیش بینی می کنم که در سالگرد آینده نسل کشی ارمنیان بدست ترکان عثمانی، دولت و مجلس ترکیه از هم میهنان ارمنی و آشوری خود و همه جهانیان، پس از یک سده انکار، دلجویی و پوزشخواهی کنند.

 

من در سال ۱۳۷٦ (۱۹۹۷) در مقاله ای درباره حکومت دیکتاتوری نظامیان در ترکیه نوشتم که [5] " رژیم کنونی تحت کنترل نظامیان ترکیه باید درک کند که این کشور بر پایه دموکراسی بنیانگذاری شده است. در یک دموکراسی مردم ابرقدرت هستند و رای مردم بالاترین فرمان است. اگر مردم تصمیم بگیرند که می خواهند فرد دیگری با اندیشه متفاوتی کشور را اداره کند، باید همان شود. ایستادن در برابر خواست مردم، راهبرد برنده ای نیست ." و همچنین که، " امروز ترکیه در حال یک تغییر اجتماعی ژرف است. مردم ترکیه در جستجوی هویت راستین خود هستند، که آیا اروپایی هستند، آسیایی هستند یا یک گونه پیوندی جدیدی به نام پان ترکیسم؟ تاریخ کمک چندانی در این زمینه به آنها نمی کند، و نه حاکمیت نظامیانی که پیوند خود را با مردم از دست داده اند. آنگونه که این حاکمیت نظامی با دولتی که بطور قانونی و با رای مردم برگزیده شده بود رفتار کردند، لگدمال کردن غرور مردم بود – غرور احساس احترام به خویشتن، به عنوان یک ملت که شخصیتی بین المللی برای خود کسب کرده بود. مردم ترکیه این سیلی به چهره خود را فراموش نخواهند کرد. این رفتار ضد مردمی آینده آسوده ای را برای نظامیان ترکیه رقم نخواهد زد."  

 

پرسش ۲. در صورت وجود انتخابات آزاد (که فعلا محتمل نیست) در ایران آیا امکان وقوع چنین وضعی در کشور ما نیز وجود دارد که یک حزب قومی قادر بچنین موفقیت نسبی گردد که حتی با دفاع از خواسته های جنسی در   کشوری که دارای حزب اکثریت اسلامیست و با وجود تعصبات دینی که در کشور ما نیز بحد وفور وجود دارد اصولا کرسی در پارلمان بدست آورد وآیا چنین تحولی را در کشور ما نیز، در آینده محتمل و اصولا مثبت تلقی میکنید یا نه؟

 

کورش زعیم: در ایران شرایط متفاوت است. رهایی از سلطه جامعه مذهبی بر سرنوشت کشور بسیار دشوارتر از رهایی از سلطه نظامیان یا ناسیونالیستهای افراطی است. جامعه مذهبی به علت پایبندی هویتی به باورهای قبیله ای هزاره های گذشته، همراه با تغییر و پیشرفت در زندگی بشری تغییر و پیشرفت نمی کند؛ و برای حفظ موقعیت خود، کاستی های ذهنی و تعصبات کور بخش کمتر هوشمند جامعه را دامن می زند. موج سواری یک حکومت بر تعصبات مردم عامی منجر به سوء استفاده از قدرت و فساد می شود که ما اوج آن را در هشت سال دولت نهم و دهم مشاهده کردیم.

 

ولی انفجار اطلاعات و گسترده شدن پخش اطلاعات از راه شبکه های اجتماعی که خوشبختانه در میان طبقه متوسط به بالای ایران فراگیر شده و در حال رشد است،  بسیاری از فریبکاری ها، دروغ ها و فساد اقتصادی و اخلاقی را رسوا کرده و اخبار آن حتا به قشر زحمتکش زیر خط فقر هم رسیده است. پخش اطلاعات درباره سوء استفاده از اعتماد مردم، غارت اموال عمومی و اعمال فشار و خشونت برای ساکت نگه داشتن معترضان به غارتگری و فساد، به بهای فقر و بدبختی جامعه و عقب افتادگی کشور، حتا پیروان کور یا جیره خوار حاکمیت را هم هشیار کرده و ترس در دلشان انداخته است. اکنون حاکمیت دو راه بیشتر در پیش ندارد: یک گزینه این است به خشونت و فشارهای فزاینده ادامه بدهد تا مردم همه چیز از دست داده و ناامید از آینده به خیابانها بریزند و، با تحریک هزاران جاسوس نهفته در لابلای حاکمیت، به جان نظامی و روحانی بیافتند و کشور را در آشوب و جنگ داخلی فرو برند تا آنچه از آن هراس داریم رخ دهد. این گزینه خوبی برای حاکمیت نیست، زیرا اگر از دست مردم هم رها شوند هیچ راه گریزی به هیچ کشور ندارند، و ثروت غارت شده از ملت ایران، بعلت خطراتی که در برونمرز منتظر آنهاست، سودی برایشان نخواهد داشت. گزینه دیگر اینست که روزنه را برای مشارکت مردم باز کنند، حقوق برابر همه اقلیت های مذهبی کشور را محترم بدارند و اجازه دهند همه شهروندان در انتخاباتی مدیریت شده ولی آزاد نمایندگان خود را به مجلس بفرستند تا پیش نیاز تغییرات مسالمت آمیز فراهم آید. البته جنگ گسترده ای که برخی گروههای سیاسی   و مالی جهان و برخی کشورها برای ما تدارک دیده اند، هرچند اکنون خطرش کم شده، ولی هنوز باید آنرا یک گزینه تحمیلی دانست.

 

 گرایش برنامه ریخته شده به افشای فاسدان و غارتگران خزانه ملی که فعلن متمرکز بر دولت نهم و دهم است، اگر حاکمیت در تداوم خودکامگی پافشاری کند بسیار گسترده تر و ژرفتر خواهد شد و به قوه قضائیه و ساختار نظامی کشور هم کشانده خواهد شد. هرچه زودتر فضا برای انتخاباتی قابل قبول و عدم دخالت ارگانهای نظامی و قضائی باز شود، امنیت سردمداران آن ارگانها کمتر به خطر خواهند افتاد. نمایندگان راستین مردم و حضور نمایندگان همه سازمانهای سیاسی جامعه در مجلس آینده، حفظ ثبات و خردگرایی سیاسی و جلوگیری از تنش های خشونت آمیز را تضمین خواهد کرد. همه سازمانهای سیاسی اعم از ملی، مذهبی، قوم گرا یا جدایی طلب، بشرط ترک راهکارهای مسلحانه، باید اجازه ورود به مبارزه انتخاباتی را داشته باشند. هرگونه دخالت شورای نگهبان که وظیفه اش تنها نگهبانی از قانون اساسی است، و هرگونه اجبار کردن نامزدان نمایندگی مجلس به التزام عملی به همه اصل های قانون اساسی کنونی که طبق مفاد خودش قابل تغییر هستند، مردود می باشد. اجرای اینگونه محدودیت ها مجلس آینده را هم مسخره خاص و عام می کند، زیرا بجز نوکری سران نظام از آنان انتظاری نمی توان داشت. ما این رخداد تلخ را حتا در مجلس ششم دوران اصلاحات تجربه کردیم، و مجلس کنونی که هیچ!

 

مذاکره با امریکا و غرب برای لغو تحریم هایی که خود حاکمیت باعث آنها بوده، و بیشترین و سختترین آنها در دوران دولت نهم و دهم که تایید صریح سران حاکمیت را داشته انجام گرفته، و کوشش دولت کنونی برای امید دادن به لغو تحریم ها، ممکن است فرصتی تازه برای ایجاد تغییرات تدریجی بوجود بیاورد؛ ولی این در کوتاه مدت نمی تواند رضایت مردم را جلب کند. من با احتیاط پیش بینی می کنم که، در صورت ادامه محدودیت های انتخاباتی، در انتخابات آینده شاهد تغییراتی نمایشی مشابه آنچه در مورد مجلس ششم رخ داد خواهیم بود. این راهکار کافی نیست و مردم را فریب نخواهد داد و خرسند نخواهد کرد. حاکمیت باید دست از بازی دادن مردم بردارد، زیرا خود بر تختی نشسته که پایه هایش را موریانه خورده است. اگر موج شتاب آمیز جدید دستگیری و زندانی کردن نیروهای اوپوزیسیون سیاسی مستقل و حقوق بشری و نخبگان ادامه پیدا کند، حاکمیت جمهوری اسلامی واپسین فرصت خردگرایی را از دست خواهد داد، و با تحریک جاسوسان پرشمار بیگانه نهفته در ساختار حکومتی،شاهد  درگیری شدید و شاید خونینی میان غارتگران بیت المال و دلواپسان حفظ قدرت خواهیم بود.

 

پرسش ۳. نظرتان درباره توافق هسته ای احتمالی که در راه است و با وجود مخالفتهای شدیدی که هم در ایران و هم در آمریکا از سوی نیروهای راست و محافظه کار با این توافق انجام میگیرد چنانچه واقعا این توافق انجام گیرد چه تاثیری در روند انتخاباتی آینده ایران خواهد داشت. پیش بینی خودتان چیست؟

 

کورش زعیم: در جریان مذاکرات، با وجود دشواریها، ناباوریها، دخالتهای گروههای مخالف ایران و لابیهای ضدایران در امریکا و کشورهایی در منطقه که به جنگ و تجزیه ایران دل بسته اند، یک توافق آبکی هم که شده انجام خواهد شد. توافق بیشتر تاکید بر آزادسازی تحریم های اقتصادی خواهد داشت، مانند لغو تحریم بانک مرکزی و برخی بانکهای کلیدی، اعتبارات اسنادی و انتقال پول، کشتیرانی، هواپیمایی مسافری، و تحریم های خزانه داری امریکا از بانکهای کشورهای خارجی برای بلوکه کردن پولهای ایران، افزایش سطح سرمایه گزاری در صنایع غیرنظامی و غیرهسته ای از ۲٠ میلیون دلار کنونی، و آزادسازی صادرات فراورده های کشاورزی و فرش ایران. ولی عمده تحریم ها، بویژه آنها که در رابطه با تاسیسات نظامی و جنگ افزار، فعالیت های هسته ای، صنایع بزرگ و کلیدی، سرمایه گذاری های کلان، شرکتهای و اشخاص وابسته به فعالیت های هسته ای و نظامی، تحریم های حقوق بشری و تروریستی، به این زودیها و بویژه در زمان تداوم نظام جمهوری اسلامی آزاد نخواهند شد.

 

همانگونه که پیشتر گفته ام، تلاشهایی نمایشی برای آزاد جلوه دادن انتخابات آینده در جریان است، ولی در حال حاضر حاکمیت قصد ندارد کسانی را که به ساختار کنونی جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند اجازه فعالیت انتخاباتی بدهند. ولی می پندارم که در هر حال در دو سه ماه آینده شرایط روشنتر خواهد شد.

 

پرسش ٤. ثبات و آرامش نسبی در ایران و عدم حضور نیروهای داعشی، طالبان و امثالهم و همچنین قدرت رزمی و قدرت بازهم بیشتر ایران در آینده ظاهرا خوشایند عربستان سعودی، قطر و امارات نیست و با صف بندی نظامی و ایجاد حملات تروریستی در حد کوچک و محلی و همچنین تشویق و تحریک اختلافات قومی و دینی بین شیعه و سنی سعی در باز کردن پای ایران بمیدان جنگ دارند. اصولا نظرتان درباره تحولات منطقه و نقش ایران چیست؟

    

کورش زعیم: طالبان دیگر خطری برای ایران بشمار نمی آید و من در زمانی که می توانست برای ایران خطرساز باشد دیدگاه خود را ابراز کردم [6] . ولی نیروهای داعشی اکنون در ایران حضور دارند، در دو سه شهر هم سربرآوردند و ناپدید شدند، ولی هنوز جرات اینکه به عملیات دست بزنند ندارند، زیرا راه لجیستیکی آنها هنوز باز نشده؛ و نیز اینکه ما هشیارانه در مبارزه با آنها در بیرون از مرزها پیشدستی و از نزدیک شدنشان به مرزهای ایران جلوگیری کرده ایم. خطر موجود اینست که داعش تلاش دارد خط لجیستیکی خود را از افغانستان یا تاجیکستان به درون ایران از راه خراسان باز کند. در پاکستان به علت حضور طالبان این امکان برایشان وجود ندارد. البته احتمال اینکه در ایران به عملیات انتحاری دست بزنند همیشه وجود دارد. همانگونه که من پیشتر نوشته ام، در مبارزه با داعش نیروهای رزمی کلاسیک کاربرد ندارند. ما باید شکارچیان خوبی باشیم. آن کشوری که برای داعش برنامه ریزی می کند بخوبی می داند که مردم ایران که بیش از دویست سال زیر حمله اول داعش بوده اند دیگر خوش باوری را کنار گذاشته به ریسمان سیاه و سپید هم حمله می کنند. بهمین دلیل، سران برجسته نظامی و امنیتی آنها بشدت با دولتشان برای درگیر شدن با ایران مخالفت می کنند، و حتا وزیر دفاعشان که تا کنون سنگ جنگ با ایران را به سینه می زد، اخیرا ۱۸٠ درجه چرخش کرده است.  

 

مسئله تحریک اختلافات قومی و مذهبی در تاریخ معاصر ما، با پاگذاردن بریتانیا به هندوستان و خلیج پارس به عنوان ابزار بی ثبات کردن و ناتوان سازی ایران که تا دوران نادرشاه و زند و آقا محمد خان قدرتمندترین کشور جهان بود و بزرگترین اقتصاد جهان را داشت، آغاز شد. حکومت های فاسد و بی لیاقت بعدی حاکم بر ایران آن زمان، تامین منابع مالی خوشگذرانی و هوسرانی های خود را بر حفظ اقتدار ایران و حتا دفاع علیه تجاور روسیه ترجیح می دادند؛ و در نتیجه ایران را در طی کمتر از یک سده از اوج قدرت به دوسوم مساحت و پست ترین جایگاه جهانی کاهش دادند. هرچند انقلاب مشروطیت اعتراض مردم ذلت و خفت کشیده به خودکامگی رژیم قاجار و سلطه روحانیان بر کشور بود، ولی تا آن زمان بیگانگان تازه وارد به منطقه و همسایگان آزمند به سرزمین ما چنان در تاروپود ساختار حکومتی ایران رخنه و لانه کرده بودند، و جنگهای یکم و دوم جهانی حضورشان را تثبیت کرد، که ایران به تدریج جولانگاه بیگانگان پنهان در وجودمان شد. ما هنوز از این بیماری رنج می بریم و درمان این ویروس خطرناک را نیافته ایم.     

 

عربستان سعودی، با یاری قطر و امارات، در توهم دست درازی به سرزمین ایران، و در پیوندی شوم با ترکیه در رویای باززنده سازی حکومت عثمانی، و با اسراییل نتانیاهو که همراه با پشتیبانان خود در امریکا تجزیه ایران را خواهان هستند، داعش را با پول و تسلیحات و لجیستیک و اطلاعات پشتیبانی کردند، و همانگونه که در نخستین اعلام مواضع رهبران داعش شنیده شد، هدف اصلی آنها ایران بود. بهمین دلیل من نخستین کسی بودم که به محض ظهور داعش در سوریه، نسبت به خطر آن برای ایران هشدار دادم و به ساختار نظامی ایران تاکید کردم که صبر جایز نیست و هم اکنون باید داعش را چنان سرکوب کنند که در مورد ایران پشیمان شوند [7] . تاریخچه دلایل وجودی داعش را نیز توضیح داده ام [8] . این هدف هنوز پابرجا است و علت تشکیل "داعش خراسان" حمله از جناح پشت است. البته احتمال آن با بازنگری امریکا و اتحادیه اروپا در سیاست راهبردی خود نسبت به آینده خاورمیانه تا حدی کاهش یافته، ولی هنوز قطار بی ترمز این گروه تروریستی برای سالها خطرآفرین خواهد بود. همکاری با افغانستان و ازبکستان، و شاید پاکستان، برای پاکسازی جناح خاوری جنگ طراحی شده علیه ما حیاتی است.

 

در روند کنونی راهبردی جهانی، من سقوط دولتهای قبیله ای در عربستان و قطر و بحرین در ماههای آینده و حداکثر در طی دوسال را بسیار محتمل می بینم. همزمان در ایران هم تحولات ساختاری بنیادین صورت خواهد گرفت، حال یا با زبان خوش یا با خشونت. اگر جمهوری اسلامی شرایط مشابه آنچه در شوروی رخ داد را، ) من رویداد فروپاشی شوروی را طی ده تا دوازده سال آینده، در سال ۱۳۵۸ (۱۹۸٠) در زنجیره مقالاتی در روزنامه میزان پیش بینی کرده و نوشته بودم، ( نقشه راه قرار بدهد و از اشتباه هایی که در روسیه رخ داد پرهیز کند، جایگاه بهتری در تاریخ خواهد داشت. من " پیشنهاد برای نجات میهن [9] " خود را برای یک گذار خردمندانه و مسالمت آمیز، همانگونه که نخست در اردیبهشت ۱۳۸۸، و پیش از برگزاری انتخابات، در پیش بینی تقلب گسترده انتخاباتی و اعتراضات و رویدادهای خشونت آمیز ۸۸ عرضه کردم تا داستان غم انگیز آن سال و فساد و تباهی گسترده چهار سال دولت دهم رخ ندهد، بار دیگر پیش از انتخابات پیش رو خواهم داد. بی تردید با ساختار سیاسی کنونی، حتا اگر تحریم ها رو به رفع شدن بروند، ‌ایران نخواهد توانست به این زودی ها به سلامت اقتصادی و سیاسی و رعایت حقوق مدنی مردم برسد.  

 

من چندی پیش در یک جمله نوشتم که " ایران باید برای جنگی بزرگ آماده شود" و هنوز باور دارم که خطر یک جنگ بزرگ منطقه ای که ایران را در خود درگیر کند غیرمحتمل نیست. برای پیشگیری و تحولی عمده در ساختار نیروهای مسلح و دفاعی کشور که بتوانند از عهده حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی برآیند نیز پیشنهادهای خود را ارائه خواهم داد. در پایان، من با اطمینان می گویم که با ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ما هرگز به پیشرفت، سربلندی و خوشبختی ملی نخواهیم رسید. اگر جمهوری اسلامی پاکستان رسید ما هم خواهیم رسید و یا جمهوری های اسلامی افغانستان و عراق، جمهوری های کمونیستی کوبا، شوروی و دیگر نظام های ایدئولوژیک مشابه در گذشته، مانند دهه های واپسین ساسانیان. این در ارتباط با ماهیت حکومت است نه نام آن. موفقیت برای کشورهایی که نظام ایدئولوژیک دارند غیرممکن است، زیرا برای بقای نظام خود که ضد طبیعت بشری است، خودکامگی، خشونت و فساد سیاسی، مالی و اخلاقی نیازهایی ایجابی هستند. -پایان-                

بازدید صفحه: 2694
 



جناب زعيم درست است كه "همه این کشورها ملتهایی متمدن و آگاه دارند" اما در سياست جهاني قدرت و ژئوپلتيك حرف اول و آخر را مي زند. توازن قوا ايجاب مي كند كه كشورهاي عرب در برابر ما ضعيف باشند.آيا حمايت ١٧ كشور عربي از صدام در جنگ با ايران را فراموش كرده ايد!؟ سپاس
Reza
حمایت بیشتر آنها بیشتر حرف بود تا عمل. آنها لازم نیست ضعیف باشند، ما باید قوی باشیم. و قدرت تنها در ادوات نظامی نیست. قدرت در پشتیبانی ملت از دولت است و رفاه و پیشرفت اقتصادی و حقوق بشری.

پاسخي به آقاي زعيم درباره يمن و عربستان: در عربستان کودتا امکان ندارد. ده هزار شاهزاده حساس ترین ارگانها را میگردانند.حوثی ها شکست خوردند و طرح ولایت فقیه دود شد و به هوا رفت.یمن هم دوپاره نمیشود.در هر استان سعودی امیری حاکم است که ارتش و گارد ملی دارد کی میخواهد کودتا کند ؟بین واقعیت و آنچه ما آرزوداریم مسافت زیادی است.
شاید حق با شما باشد. بهتر است بردبار باشیم و تماشا کنیم.

هرچه كشورهاي عربي ضعيف تر و بحران زده تر باشند به نفع منافع ملي ماست. عراق، سوريه، يمن، مصر، عربستان و بقيه.فراموش نمي كنيم كه ١٧ كشور عربي از صدام در جنگ با ايران حمايت كردند.اگر اعراب قدرتمند باشند دوباره هم مي تواند اين اتفاق رخ دهد.آيا ما مي خواهيم تاريخ تكرار شود؟ در سياست جهاني عشق و محبت وجود ندارد.قدرت و ژئوپلتيك حرف اول و آخر را مي زند. توازن قوا ايجاب مي كند كه كشورهاي عرب در برابر ما ضعيف باشند.چون در غير اين صورت امنيت ملي ما در خطر قرار مي گيرد.همانطور كه دولت ايران پيش از انقلاب هم نمي خواست عربها قدرتمند باشند.
Reza
همه این کشورها ملتهایی متمدن و آگاه دارند. تنها عربستان است که هنوز به قافله تمدن نپیوسته.

اقاي زعيم نظر شما درباره دكتر شاپور بختيار چيست؟ آيا دكتر بختيار مي توانست موفق شود يا اجتناب ناپذير بود؟ با سپاس
رضا
دگرگونی در ایران و ایجاد هلال شیعه برنامه ریخته شده بود و بختیار با خوش خیالی که می تواند ایران از این مصیبت نجات دهد خود را به آب و آتش زد. "جبهه ملی زیر ذره بین" من را بخوانید. البته برخی جزییات محرمانه هنوز بطور رسمی فاش نشده هرچند که در تحلیهای غربی آمده است.

درود به استاد گرامي جناب استاد آيا شكست حوثي ها باعث افزايش قدرت منطقه اي عربستان مي شود؟
سعيد
نه. این یک عقب نشینی برای جلوگیری از جنایات جنگی است. متعاقبا یمن دو تکه خواهد شد و جکومت عربستان سرنگون یا کودتا.

جناب استاد حوثي ها چهارمين شكست در ٢ هفته اخير را متحمل شدند.آينده جنگ يمن را چگونه مي بينيد؟
سعيد
من می پندارم که در یک توافق پشت پرده قرار است حوثی ها عقب نشینی کنند و یمن دوباره تقسیم به شمال و جنوب شود.

اسراييلي ها در بمبارانهاي حساس معمولا از اف16 بعنوان هواپيماي بمباران و اف15 بعنوان هواپيماي اسكورت استفاده مي كنند.از جمله بمباران تاسيسات اتمي عراق و همچنين بمباران تاسيسات اتمي سوريه و حمله به مقر ساف در تونس.كاري كه ما در جنگ با فانتومها(بمباران) و اف14ها (اسكورت) انجام مي داديم.
سعيد
اف 15 به علت سرعت زیاد و توان مانور و گریز برای اسکورت ایده آل است.

جناب استاد با ويژگي هايي كه برشمرديد اف15 برتر از اف16 است.با توجه به اينكه عربستان دارنده سومين اسكادران بزرگ اف15 در دنياست بهتر نيست ما هم از هر ١٠ هواپيما شش يا هفت فروند اف15 و سه يا چهار فروند اف16 داشته باشيم؟ ٢.نيروي هوايي اسراييل هم گمان كنم همين ديدگاه شما را داشته باشد چون ٣٦٠ فروند اف16 و ٨٠ فروند اف15 دارد. با سپاس
سعيد
اف 15 گاهی می تواند دست و پاگیر باشد و همیشه نمی شود در جاهایی که حجم حمله بر چابکی می چربد، اف 15 بکار برد.

جناب استاد در مقايسه فني و عملكرد شما اف16 را بعنوان ستون فقرات يك نيروي هوايي بهتر مي دانيد يا اف15 ؟
سعيد
این دو هواپیما برای مامویت های متفاوتی ساخته شده اند. اف 15 امپراتور آسمان بوده با سرعت 5/2 ماخ وو برد 2000 کیلومتر و توان صعود عمودی 10 هزار متر در 60 ثانیه رقیب نداشته. ولی اکنون نزدیک 35 سال از عمر هر دو می گذرد. اف 16 هواپیمان تک موتوره چند منظوره است. در بمباران و موشک پرانی و توپخانه پا به پای اف 15 پیش می رود، سرعت و توان ویراژ و جاخالی کردن اف 15 را ندارد. من هر دو (یا جت هایی مشابه آنها) را در نیروی هوایی لازم می دانم. اف 15 دو برابر اف 16 قیمت دارد: 30 میلیون دلار و برای کشوری چون ایران صرفه ندارد. من بودم از هر 10 هواپیما دو تا اف 15 و 8 تا اف 16 می گرفتم.

درود به استاد گرامي جناب استاد بالاخره در يك نبرد خلبانهاي مزدور خارجي عربستان هم حضور دارند و مي توانند تاثيرگذار باشند.ما كه نمي دانيم در آن جنگنده خلبان عرب است يا خارجي.براي مثال فانتوم ما كه در سال ١٣٦٣ توسط اف15هاي عربستان(با خلبان يا كمك خلبان امريكايي)سرنگون شد. ٢.سوال من توان بمباران سنگين فانتومهاي تركيه در مقايسه با اف15هاي و تورنادوهاي عربستان است نه درگيري هوايي.چون در درگيري هوايي بدون شك فانتوم مغلوب ميشود مانند همان در گيري فانتومهاي ما با اف15هاي سعودي سپاس
سعيد
درست است، بویژه که اف 15 هواپیمای بسیار برتر از فانتوم است. اف 15 هم در بمباران دست کمی از فاتوم ندارد ولی برتری مانور و سرعت دارد. تورنادو ها جت درگیری و هنوز ستون فقرات نیروی هوایی بریتانیا هستند. البته قرار است در سال 2019 بازنشسته شوند.

جناب زعيم اگر ايران با قدرت نظامي بحرين را مي گرفت آيا با كشورهاي عربي و بريتانيا و امريكا وارد جنگ ميشد؟
Reza
در آن زمان حق ایران بود، زیرا سازمان ملل دستور همه پرسی داده بود، و نماینده سازمان ملل مرتکب تقلب شده بود. ایران می توانست آنجا را پس بگیرد و بعد با حضور سازمان ملل همه پرسی کند تا تصرف قانونی شود.

جناب مهندس پرسش ها رسيده؟ مدت زيادي است كه فرستاده ام! سپاس
Reza
از دیرکرد پوزش می خواهم، ولی هر روز دهها آگهی دروغین در این بخش می فرستند که من را در دسترسی و پاسخ دادن فلج کنند. من برای رسیدن به پرسش ها هر روز باید دهها آگهی تکراری دروغین را حذف کنم. وقتی چند روز می گذرد شمار آنها چند برابرمی شود.

درود اقاي زعيم يكي از تحليل گران درباره استقلال بحرين از ايران نظراتي ابراز كرده است.نظر شما چيست؟سپاس ١.در زمان استقلال بيش از 80 درصد مردم بحرين عرب بودند يا عرب شده بودند ٢.در همه پرسي اكثريت مردم بحرين به استقلال راي دادند ٣.اگر ايران با قدرت نظامي بحرين را مي گرفت آن وقت بايد با كشورهاي عربي و بريتانيا و امريكا وارد جنگ ميشد
Reza
1- در صد عرب شدن جمعیت بحرین دروغ محض و بسیار زشت است. در آن زمان بیش از 97درصد ایرانی یا ایرانی تبار یا کار خارجی بودند. جمعیت عرب که از حجاز کوچ داده بودند همان دو قبیله که حاکم هستند بود. هم اکنون هم بیش از 80% جمعیت بومی ایرانی یا ایران تبار هستند و از اینکه ایران آنها را "فروخت" بشدت ناراحتند. 2- هیچ همه پرسی انجام نشد. این هم یک دروغ محض است. قرار بود همه پرسی تحت نظارت سازمان ملل انجام شود. سازمان ملل یک نماینده فرستاد و او فقط در یک میهمانی شیخ های بحرین شرکت کرد که سران دو قبیله حضور داشتند و آنها گفتند که نیازی به همه پرسی از همه مردم نیست، ما همه موافق استقلال بحرین هستیم. او هم همراه هدایای گرانبها به نیوویرک برگشت و گزارش داد. شاه ایران که از این تقلب فاحش آگاه بود دم فروبست و اعتراض نکرد. اگر آن زمان شاه با نیروی نظامی بحرین را پس می گرفت، سازمان ملل نمی توانست اعتراض کند زیرا تخلف از قطعنامه کرده بود. 2-

اگر نگاهي به سفرهاي شاه يا نخست وزير يا وزير خارجه ايران به كشورهاي عربي از جمله عربستان در دوران قبل از انقلاب نگاهي بيندازيم و آنرا با سفرهاي مقامات آن كشورها به ايران مقايسه كنيم مي بينيم كه در مقايسه با ميزان سفرهايي كه آنها به ايران داشتند مقامات ايراني سفرهاي بسيار كمتري به آن كشورها انجام دادند.اين مساله يعني ايران دست بالا را داشت و اهميتي كه كشورهاي عرب براي رابطه شان با ايران قائل بودند بسيار بسيار بيشتر از اهميتي بود كه ايران براي آنها قائل بود(ايران تقريبا اهميتي براي آنها قائل نبود چون در برابر ما عددي نبودند)سوال اينجاست كه چرا اكنون برخي دوستان از سفرهاي حقيرانه ظريف و قبل از او متكي و خرازي و خاتمي و احمدي نژاد و رفسنجاني به اين كشورها دفاع مي كنند!؟ آن هم در شرايطي كه آنها مدعي تماميت سرزميني ما هستند و نام خليج فارس را تحريف مي كنند! تعداد سفرهاي مقامات ارشد جمهوري اسلامي به اين كشورها را با تعداد سفرهاي مقامات ارشد كشورهاي عربي به ايران مقايسه كنيد(دقيقا برعكس دوران قبل از انقلاب).من با رابطه خوب مخالف نيستم اما با حفظ اقتدار و عزت ملي و پذيرش جايگاه برتر ايران نه حقارت جمهوري اسلامي در برابر عربستان و امارات و بحرين.نه سفر به كشورهاي مدعي جزاير سه گانه و نام خليج فارس.اگر امارات مدعي جزاير ميشد آيا مرحوم خلعتبري سفر مي كرد!؟ اگر عربستان از ادعاي امارات حمايت ميكرد آيا شاه يا آقاي اردشير زاهدي به عربستان سفر مي كردند!؟ ما قدرت بالقوه برتر منطقه هستيم و هيچ كشوري نبايد در برابر ما جرات گستاخي داشته باشد.چه عربستان يا امارات يا بحرين يا عبدالفتاح سيسي.بهترين معيار و الگو دوران قبل از انقلاب است
Reza
آن روزها این کشورها ایران را دشمن امنیتی خود نمی شمردند. برعکس ایران را یک مدافع می دانستند زیرا ایران شرایط اعتماد را بوجود آورده بود. بنابراین نیازی به رفت و آمد زیاد نبود. بسیاری از شیخ های عرب تابستان خود را در شمال ایران می گذراندند (اکنون با ساحل فرانسه می روند) و در تابستان خیابانهای تهران پر از خودروهای آخرین سیستم با پلاکهای آن کشورها بود. پس از انقلاب سطح هوشمندی و سواد حاکمیت بشدت کاهش پیدا کرد و جاسوسان بیگانه آسانتر می توانستند در این مسئولان بی تجربه نفوذ کنند. نتیجه اش همین خرابی ها و پس رفت و بی اعتمادی و تحقیر.

درود به استاد گرامي يكي از تحليل گران خارج از كشور در سخناني گفته: ايران پس از توافق اتمي اگر بخواهد نفوذش را در منطقه گسترش دهد با دو مانع روبروست، عربستان و اسراييل.جناب استاد من با اين سخنان مخالفم چون اگر روابط ايران با امريكا و غرب عادي شود هيچكدام از اين دو كشور در حدي نيستند كه بتوانند مانع گسترش نفوذ منطقه اي ايران شوند.ديدگاه شما چيست؟ سپاس
سعيد
در دو سال آینده ما باید خودمان را از زیر بار تحریم ها درآوریم و همزمان ثابت کنیم که همسایه قابل اعتمادی هستیم. اسراییل هم پس از نتانیاهو یک از همراهان ایران خواهد شد و عربستان پس از فروپاشی حکومت قبیله ای که زیاد دورنیست به ایران نزدیک خواهد شد. ولی اگر نابخردانه عمل کنیم و اجازه بدهیم تندروها و لشگر جاسوسانی که در کشور بشدت مشغول هستند موفق شوند جنگ بزرگی در راه خواهد بود.

در ۸ سال ریاست جمهوری خاتمی، ایران ۸ بار در بیانیه های شورای همکاری خلیج پارس محکوم شد و در سال آخر برای اولین بار اشغالگر خوانده شد. آن وقت اين اصلاح طلبان حكومتي با افتخار از سياست تنش زدايي شان ياد مي كنند كه بله ما روابط خوبي با كشورهاي عربي داشتيم. فهد و عبدالله خيلي خوب از ما استقبال مي كردند و سفره هاي رنگين مي چيدند و بر گونه هاي ما بوسه مي زدند و مي خواستند ما را به رقص شمشير هم دعوت كنند.
Reza
می پذیریم که اصلاح طلبان کارنانه خوب یا حتا قابل قبولی نداشته اند.

من مخالف سفر ظريف و سفرهاي مشابه به كشورهاي عربي هستم.چرا ایران باید همیشه خود را حقیر کند و مقاماتش به آنجا بروند ولی مقامات آنها به ایران سفر نکنند؟آیا این مساله با عزت و اقتدار ملی سازگار است؟اگر من تصمیم گیر بودم نه تنها سفر نمی کردم بلکه در برابر هر ادعای آنها در مورد جزایر و نام خلیج پارس سفرای ایران را فرا می خواندم و حتا تا مرحله قطع کامل روابط پیش می رفتم و برقراری دوباره روابط را به احترام آنها به قلمرو ایران و نام خلیج پارس مشروط مي كردم ما روابط خوب با کشور‌های عربی را به بهای ضعف و انفعال در برابر آنها نمی خواهیم. در دوران رفسنجانی،خاتمی، احمدی نژاد و روحانی(یعنی در کل دوران پس از انقلاب)روابط ایران با کشورهای عربی از موضع ضعف و انفعالي بود براي اينكه روابط به ظاهر خوب با آنها حفظ شود و جمهوری اسلامی به خیال خود آمریکا را در منطقه منزوي کند.چون دوست دیگری در دنیا نداشت و ناچار بود به اعراب باج بدهد.ما روابطی با کشورهای عربی را میخواهیم که پیش از انقلاب بود.یعنی روابطی براساس اقتدار و نقش برتر ایران در منطقه که نه عربستان و نه امارات جرات گستاخی نداشتند و همانند رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد دستمال عربستان را نمی زدیم. با سپاس
Reza
عزت و اقتدار در خردمندی و هوشمندی و هشیاری است نه در تکبر یا انفعال. یک کشور قدرتمند باید دستکم به همسایگان نشان بدهد که در عین قدرت فیزیکی می تواند پدر خوبی یا برادر بزرگتر خوبی برای آنها باشد. همسایگان بابد به ما اعتماد کنند. هار و پورت کردن کار لات های چاله میدان است.

جناب استاد چرا به نظر شما ادغام شهرباني و ژاندارمري نادرست بود؟ در حاليكه مي توانيم بگوييم همانطور كه داشتن يك ارتش واحد(بجاي ارتش و سپاه) در جهت منافع كشور است،داشتن يك نيروي انتظامي واحد هم بهتر از دو نيروي انتظامي است. ٢.آيا در طرح شما ژاندارمري باز زنده سازي خواهد شد و آيا بعنوان ضابط قضايي هم خواهند بود؟ با سپاس
سعيد
ژاندارمری نیروی انتظامی نیست، نیروی بازدارند و امنیت مرزیست. همه چیزشان با هم فرق می کند. متن روزآمد شده سازماندهی نیروی انتظامی را همین روز ها منتشر خواهم کرد.

جناب استاد ديدگاه شما درباره تحليل زير چيست؟ آيا فارغ از سود اقتصادي افزايش فروش سلاح به كشورهاي منطقه پاره سنگ متعادل كننده اي در برابر ايران است؟ با سپاس در این فضا قدرت سپاه در منطقه بعد از اجرای توافق افزایش می یاید. دولت آمریکا با پیشبینی این مسئله درصدد است با افزایش توان تسلیحاتی کشور های عربی و توسعه همکاری های امنیتی و نظامی با اسرائیل پاره سنگی در ترازوی جدید معادلات منطقه ای گذاشته و پیشروی جمهوری اسلامی را مهار نماید. در واقع گسترش داد وستد های امنیتی و نظامی با بلوک مخالف جمهوری اسلامی در منطقه و در عین حال امید بستن به جناح میانه رو در حکومت دو محور اصلی راهبرد آمریکا است تا موازنه قوای منطقه در عصر پسا توافق حالت متوازن پیدا کرده و تهدیدات افزایش نیابند.
سعيد
رسیدن تسلیحاتی فارغ از ملاحظات بازرگانی، برای ساکت کردن شیخ نشین هاست. من تصور نمی کنم توازن قوا هدف باشد، بلکه یک توهم توازن قوا. سپاس هم در آینده تغییر شکل خواهد داد یعنی باید تغییر ساختار بدهد. من باره هر دو مورد بزودی خواهم نوشت.

اسراييل هم ٣٦٠ فروند اف16 و ٨٠ فروند اف15 و ١١٠ فروند فانتوم مدرنيزه شده دارد(براي تركيه هم اسراييلي ها مدرنيزه كردند) در حاليكه عربستان دو برابر اسراييل اف15 دارد و ستون فقرات نيروي هوايي اسراييل جنگنده سبك اف16 است(نسبت به تورنادوها و يوروفايترهاي عربستان).با سپاس
سعيد
اسراییل متکی به مهارت و تکنولوژی خود در بهسازی و کاربرد جت های جنگی خود است و امریکا را هم در کنار خود دارد. عربستان این مزایا را ندارد.

درود به استاد گرامي جناب استاد نيروي هوايي تركيه ٢٠٠ فروند فانتوم مدرنيزه شده(همانهايي كه پيش از انقلاب ما هم خريديم)و ٢٤٠ فروند اف16 دارد.نيروي هوايي عربستان ١٧٥ فروند اف15 و ٩٠ فروند تورنادو و ٧٢ فروند يوروفايتر دارد. چند پرسش دارم: ١. چرا تنوع هواپيما در نيروي هوايي عربستان از نيروي هوايي تركيه بيشتر است؟ ٢.با توجه به اينكه اف16 نسبت به اف15 و يوروفايتر جنگنده سبكتري مي باشد آيا نيروي هوايي عربستان از تركيه قويتر است؟ ٣. آيا فانتومهاي تركيه مي توانند در بمباران هاي سنگين نقش اف15ها و تورنادوهاي عربستان را بازي كنند؟
سعيد
1- برای اینکه ترکیه خودش گزینش می کند و می خرد، عربستان را می فروشانند. 2- قویتر بودن به شما هواپیماها و بهتر یا بدتر بدنشان وابستگی کمتری دارد تا تاکتیک های جنگی و روش بهره بردای و مهارت خلبانها. شما در جنگ ایران-عراق دیدید که خلبانهای ما با جت های کهنه ولی با مهارت و تاکتیکهای هوشمندانه عراق را بهت زده کردند. 3- فانتوم های ترکیه می توانند خلبانهای عربستان را که اکثریت مزدور هستند کلافه کنند. خلبانهای خارجی جتهای عربستان برای پول نبرد مبی کنند نه میهنشان.

جناب زعيم شما گفتيد: عربستان داعش را وادار به بمبگذاري در قطيف ميكند ولي حالا ميگوييد: حكومت عربستان ناچار به برخورد شده! بالاخره كدام را بپذيريم!؟
رضا
هر دو را. ترکیه هم که تا کنون از داعش پشتیبانی تسلیحاتی و آموزشی و درمانی می کرده، حال مجبور شده به آنها حمله کند. همانگونه من بارها گفته بودم، سیاست راهبردی در منطقه در حال تغییر است.

جناب استاد ديدگاه شما درباره تحليل زير چيست؟ "ايران نمي تواند به قدرت پيش از انقلاب برسد چون قدرت بقيه كشورهاي منطقه مانند تركيه،عربستان و مصر در ٣٧ سال گذشته افزايش يافته ولي ايران قدرتش كاهش يافته است.در نتيجه امكان ابرقدرتي نيست." سپاس
سعيد
البته اگر قدرت را نسبی حساب بکنبم، می شود گفت که ایران در تنگنا قرار دارد. اگر هم بخواهد نمی گذارند. ولی روندی را در دوردست می بینم که در صورت تغییر نظام سیاسی ایران و مسجدنشین شدن آخوندها، ایران بتواند یکی از ده قدرت جهانی شود.

جناب استاد ديدگاه شما درباره تهديد ديروز بندر بن سلطان درباره حمله به ايران بدون حمايت امريكا چيست؟ گويا بندر پس از كنار گذاشته شدن از بازي قدرت در حكومت به هذيان گويي دچار شده است! با سپاس
سعيد
اکنون هم غرب و هم دولت عربستان متوجه شده اند که بندرسلطان یک بیمار روانی است. بهمبن دلیل نتانیاهو و اردوغان و بندرسلطان که هر سه روانی هستند هم تیم شده اند.

جناب استاد به نظر من عربستان با داعشي ها و جهادي ها در داخل كشور برخورد ميكند ولي در خارج از آنها در جهت منافع عربستان حمايت مي كند مانند طالبان و چچني ها در دهه 90 و اكنون هم از داعش و جيش الفتح در سوريه و عراق.يعني سياست سركوب در داخل و حمايت در خارج. نظر شما چيست؟ با سپاس
سعيد
اکنون مجبور شده برخورد کند، زیرا منطقه شیعه نشین عربستان که هدف داعش شده، منطقه ایست که تاسیسات نفتی عربستان قرار دارد. آری، ولی این سیاست همیشه تف سربالا بوده. امریکا القاعده را علیه شوروی بوجود آورد، بعد از شوروی خودشان هدف شدند. برجهای دوقلوی نیویورک.

زعيم جان مگه ميشه حكومت عربستان داعش رو وادار كنه كه در كشور خودش بمبگذاري كنه و تنش فرقه اي بوجود بياره كه به ضرر امنيت حكومت هست؟
رضا
داعش را بوجود آوردند که نخست سوریه را از زیر نفوذ ایران خارج کند، دوم منطقه ای را که انگلستان پس از جنگ اول به آنها قول داده بود زیر نفوذ خود بیاورند. سپس با اسراییل و ترکیه همدست شدند که آنها را بسوی ایران گسیل دارند. ولی داعش پس از مدتی بخش شیعه نشین عربستان (قطیف) را هم هدف خود قرار داد.

aya benazare shoma agahyeh khamnee ejazeh midahad masalan hassane komeyni ra majles kobregaan entekhab khoanand ta shayad fazaa behtar shavad ?
soheyla javadi
مگر مصالحه با امریکا با اجازه ایشان بود. در مرحله گذار، یک شورای رهبری بیشتر احتمال دارد.

درود به استاد گرامي جناب استاد ديدگاه شما چيست؟ با سپاس عادل جبير وزير خارجه عربستان دیدار با جان کری، در حضور خبرنگاران گفت: «اميدواريم ايران پولي كه از لغو تحريم ها بدست مي آورد صرف اقتصاد و مردم خود كند نه بي ثباتي در منطقه.اگر ایران بخواهد در منطقه مشکل ایجاد کند ما با قاطعیت با آن برخورد خواهیم کرد
سعيد
درست می گوید، ولی باید به ایشان یادآوری کرد که درآمد کلان نفت خودشان را چرا به مصرف بهبود اقتصاد و وضع مردمشان نمی کنند که اکنون بیش از 40% بیسواد و فقیر هستند. از زیر زمین توسط کشورهای غربی درآوردن و قروختن و میان 7 هزار شیخ زاده تقسیم کردن که افتخار ندارد. اگر این برخورد را با من می کردند، در همان روز نخست با طرحی موثر ساکتشان می کردم.

به جناب زعیم بگوييد همین امروز عربستان بیش از 400 داعشی را دستگیر کرد بزرگترین دشمن داعش عربستان است.ترکیه بیشرف بازی میکند برای ترس از کردها.با اسرائیلش کاملا موافقم به اضافه روسها که هرچه آشغال چچن داشتند راهی کردند به سوی ما
رضا
عربستان داعش را وادار به بمب گذاری در بخش شمالی (قطیف) که شیعه نشین و در گذشته جزو ایران بوده می کند. بعد آنها را دستگیر می کند که خیال جنوب نکنند. ترکیه هم همین باز را می کند.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد