نوری علا: آقای زعيم. توجه کنيد که تلاش من، همچون همه ی دوستداران آزادی و دموکراسی برای ایران، در ارتباط با جبههء ملی ايران، که موجوديت اش حاصل فداکاری های آدميانی است که از نزديک آنها را ديده و به ميهن پرستی و ملت دوستی شان يقين کرده ام، يعنی کسانی چون خليل ملکی و دکتر غلامحسين صديقی، آن است که جبههء ملی، به عنوان یکی از بخش های مهم سیاسی ایرانی، جايگاه شايسته اما دچار تزلزل شدهء خود را در سپهر سياسی کشورمان پيدا کند. اما من همچنان کنجکاوی ام در مورد آن «راهبرد» است؛ که فکر می کنم شما می گویید می تواند بر فراز اشتباهات متعدد، از اعلاميهء دکتر سنجابی گرفته تا اعلاميهء اخير آقای برومند، پل بزند و مخالفانی را که يکديگر را با نسبت های غیر اصولی و ویرانگر بمباران می کنند در کنار هم نگاه دارد. چرا که، به گمان من، با روشن شدن دقيق آن راهبرد می توان همان را همچون يک معيار سنجش بکار برد و ديد که چه کسی واقعاً عضو مؤمن جبههء ملی است و چه کسی نيست. در پايان اين گفتگو خواهشم آن است که برای روشن شدن خوانندگانی که اساسنامهء جبهه و ساير اسناد آن را نخوانده اند، راهبرد اصلی جبهه را خودتان تشریح کنيد.
کورش زعیم: «راهبرد» عبارت است از مجموعهء آرمان ها و هدف نهایی یک سازمان سیاسی که موجودیت آن را تعریف می کند؛ مانند دستیابی به یک نظام مردم سالار و حاکمیت ملی، استقرار حقوق بشر، حفظ یکپارچگی ملی، پیشرفت اقتصادی، رفاه و امنیت ملت. «راهکارها» اما روش های دستیابی به این راهبرد اند.
راهبردهای جبههء ملی رساندن کشور به شرایطی است که به یک نظام مردم سالار منتهی شود؛ و این تا مذهب از دولت جدا نشود غیرممکن است؛ زیرا رهبران مذهبی مدعی هستند که بطور مستقیم از خدا دستور می گیرند و مردم را بحساب نمی آورند، و همانگونه که بارها گقته اند "مردم حق رای ندارند"، خداوند تصمیم می گیرد، و حکم خود را فقط به روحانیان ابلاغ می کند. دیگر، ایجاد شرایط برای آزادی فعالیت سازمان های سیاسی و مدنی و حقوق بشری، حذف قانون های ایدئولوژیک، استقلال سه قوهء قانوگذاری، اجرائی و دادگستری و در نهایت انجام انتخابات آزاد و سپردن سرنوشت کشور به دست نمایندگان برگزیده مردم فراهم شود. ما همه در جبههء ملی ایران به این «راهبرد» باور داریم.
جبههء ملی ایران تنها حزب یا سازمان سیاسی در تاریخ ایران است که تجربه و مثال عملی برای هدف هایش دارد و می تواند نشانی بدهد که روش مردم سالارانهء ادارهء کشور در زمان کوتاه دولت مصدق، شبیه شرایطی است که می خواهیم، با روزآمد سازی و اصلاحاتی در آن، دوباره برقرار شود. یعنی ما می خواهیم یک قانون اساسی دموکراتیک داشته باشیم که حرف آخر را رأی مردم بزند نه یک شخص یا یک فرقه. فکر نمی کنم در درون جبههء ملی کسی با راهبردی که گفتم مخالفتی داشته باشد اما، بطور طبيعی، در زمينهء راه کار هم می توان اختلاف نظرها را ديد و هم، بخاطر تسلط شرايط خفقان مشاهده کرد که اختلاف ها می توانند جنبهء شخصی و غير اصولی پيدا کنند. خفقان ناممکن شدن گفتگوهای سازنده را موجب می شود و سکوت مادر شخصی شدن اختلاف ها است. هدف اصلی مبارزهء ما بايد فراهم ساختن امکان گفتگو باشد، چه در داخل يک تشکل معين همچون جبههء ملی و چه در ميان احزاب و گروه های مختلف. من اگر تلاشی می کنم در مرحلهء اول در اين راستا است.
نوری علا: مثل هميشه، از پاسخ های صريح و روشن شما تشکر می کنم و اميدوارم که جنبش وسيع سکولار دموکراسی، که کوشندگانی چون شما پرجمداران آن در داخل کشور هستند، بتواند آينده ای بهتر را برای ملت بزرگ ما رغم زند.
http://isdmovement.com/2015/0415
/040815/041715.Kurosh-Zaim-2nd-interview-with-Nooriala.htm