خط مشی انرژی ایران
ن
وشته:
مهندس کورش زعیم
هفته نامه فردوسی، شماره
18 دوره جدید،
14
اسفند 1359 (5 مارس 1981)
1
- انرژی اتمی برای تولید برق
در سال 1945، آلبرت اینشتین گفت: "من فکر نمی کنم که انرژی اتمی زودتر از آینده بسیار دوری مایه برکت باشد و تا آن هنگام، موجب خطر خواهد بود." با وجود بدبینی اینشتین، دیگر دانشمندان عقیده داشتند که نیروی اتمی باعث تولید انرژی فراوان و ارزان خواهد شد، و خط مشی انرژی اتمی جهان غرب هم بر این فرضییه استوار است.
امریکا و کشورهای صنعتی دیگر، امیدوار شدند که با کاربرد انرژی اتمی در تولید نیرو خواهند توانست خود را از اتکای روزافزون به منابع نفتی خاورمیانه رهایی دهند و در ضمن ذخایر زیرزمینی نفت و ذغال سنگ خود را حفط نمایند. بدین ترتیب، در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، دانشمندان کوشش خود را برای مهار کردن اقتصادی این انرژی تمرکز دادند.
دهه 1960 را می توان دوران انقلاب در استفاده از انرژی اتمی برای تولید نیرو به شمار آورد. پس از اینکه نخستین نیروگاه اتمی و نخستین زیر دریایی اتمی در امریکا موجودیتی موفقیت آمیز پیدا کرد، کشورهای غربی و بزودی شوروی با سرعت برنامه های وسیعی در گسترش تولید نیرو از انرژی اتمی پیاده کردند.
با وجود سرمایه گذاری عظیم اولیه لازم برای ساختمان یک نیروگاه اتمی در مقایسه با نیروگاههای که سوختهای سنتی بکار می برند، انرژی حاصله از آنها ارزانتر تمام می شود، ولی نه به آن ارزانی که پیشقدمان برآورد می کردند. هر چه تجربه جهان غرب با این تکنولوژی نوین بیشتر می شد، مسائل بیشتر و بزرگتری پیش می آمد و حتی مزایای اقتصادی آن کم کم تبدیل به سراب می شد.
مسایلی که استفاده از انرژی اتمی برای تولید نیروی برق را کم کم بسیار دشوار، غیراقتصادی و خطرناک نموده است، از قرار زیرند:
(1)
دفع زباله های سوخت اتمی.
(2)
احیاء اورانیوم مصرف شده.
(3)
افزایش هزینه تولید نیرو.
(4)
خطر صدمه به محیط زیست.
2- مشکل دفن زباله اتمی
مهمترین مسئله نیروگاههای اتمی دفع زباله سوختی آنهاست. مقصود از زباله سوختی، میله های اورانیوم مصرف شده است که، مگر اینکه دوباره احیاء شوند، دیگر به درد نمی خورند. این زباله اتمی هنوز رادیو اکتیو است و پرتو خود را تا دستکم بیست هزار سال حفظ خواهد کرد. وجود این پرتو اتمی است که دفع این زباله را به صورت مسئله ای حیاتی و جهانی در آورده است. هنگامی که نخستین نیروگاه اتمی به کار افتاد، دانشمندان تصور می کردند که چند سالی بیش طول نخواهد کشید که مسئله حل خواهد شد. بنابراین، نیروگاه ها زباله های خود را در محفظه های ویژه که از نفوذ پرتو به فضای خارج جلوگیری می کند در محیط نیروگاه دفن می کردند. هنوز هم این کار را می کنند. سی و پنج سال است که دولت امریکا زباله های بمب ها و زیردریایی ها را جمع کرده و بیست سال است که نیروگاههای اتمی جهان با افزودن به این زباله ها مسئله را تشدید کرده اند، ولی مسئله دفع آنها هنوز حل نشده است.
در اثر مرور زمان و افزایش اطلاعات علمی و آگاهی مردم، دفن این زباله ها در مجاورت مناطق زیستی خطرناک تشخیص داده شده و در نتیجه بسیاری از ایالات، شهرها و کشورها دفن ضایعات این زباله ها که آنها را در بشکه های فلزی قرار داده و اطرافش را با بتون قطور می پوشانند و در اعماق زمین دفن می کنند. در زمان حاضر این کار ایمنی است و اشعه مضری از آنها متصاعد نمی شود. ترس دانشمندان و مردم آنست که در طی 20 تا 30 هزار سال، که اورانیوم مصرف شده خاصییت رادیواکتیو خود را حفظ می کند، این محفظه ها به احتمال قوی خواهند پوسید و علاوه بر آن، یک زمین لرزه شدید و یا جایجایی قشرهای زمین خواهد توانست آنها را بشکند و رادیواکتیویته را رها سازد. بیشتر نیروگاههای جهان که زباله هایشان را در محیط خود کارخانه دفن می کنند، اگر مسئله دفع زباله ها در دهه 1980 حل نشود، مجبور به تعطیل خواهند بود.
تکنولوژی لازم برای دفع و یا خنثی کردن زباله های اتمی هنوز در مرحله ابتدایی خود می باشد. هر چند که برخی (مانند یکی از روسای شرکت جنرال الکتریک امریکا) اصرار دارند که این تکنولوژی اکنون موجود است و بهترین جا برای دفن این زباله ها در اعمال چینه های نمکین زمین می باشد. دانشمندان دیگر معتقدند که املاحی بهتر از نمک را باید برای چنین مقصودی پیدا کرد. اداره بررسی زمین شناسی امریکا اکنون در حال آزمایش های گسترده در این مورد است. بنابراین، واضح است که شایعات مربوط به دفن زباله های اتمی در دشت کویر ایران، با توجه به اینکه دولتهای امریکا و آلمان برنامه هایی در مورد احداث انبارهای بزرگ به صورت غارهای نمکی زیر زمینی داشتند، نمی تواند از واقعیت دور باشد. امریکا امیدوار بود که این انبارها تا سال 1985 آماده بهره برداری شوند، ولی اکنون به 1988 موکول شده است. آلمانها که برنامه ای مشابه دارند، پیش بینی سال بهره برداری از انبارها را که پیشتر 1992 بود، اکنون به 1995 تغییر داده اند. طول مدتی که برای چنین پروژه ای اختصاص داده شده، به این خاطر است که این طرح هنوز در مرحله پژوهشی و آزمایشی می باشد و هیچکدام از دانشمندان هنوز نمی دانند چه باید بکنند و یا اینکه نتیجه نهایی پژوهشهایشان چه خواهد بود.
3- ترس از احیای زباله ها
راه دیگر جلوگیری از انباشته شدن این زباله ها احیای آنهاست. اورانیوم مصرف شده را می توان دوباره غنی و مصرف کرد. ولی جریان احیاء و غنی سازی اورانیوم مصرف شده می تواند تولید «پلوتونیوم» هم بکند. پلوتونیوم برای ساختن بمب اتمی بکار می رود. دولت امریکا ترس دارد که اگر اجازه تاسیس کارخانه های احیای اورانیوم را بدهد، پلوتونیوم در دسترس همگان قرار بگیرد و هر تروریستی خواهد توانست بجای کوکتل مولوتوف، بمب اتمی بسازد. تقریبا همه کشورهای صنعتی با امریکا همصدا هستند و با احیای اورانیوم مصرف شده، بجز تحت کنترل شدید و برای مصارف نظامی، مخالفند. خط مشی فرانسه بر خلاف دیگران است و یکی از بزرگترین کارخانه های احیای اورانیوم را ساخته است. این کارخانه که در شهر «لاهاگ» قرار دارد گنجایشی معادل 400 تن در سال دارد که دولت فرانسه خیال دارد آن را به 1200 تن در سال گسترش دهد. ولی در چند سال اخیر، این کارخانه نتوانسته است بیش از 60 تن در سال تولید کند.
دلیل این کاهش تولید، بی تجربگی و ندانم بکاری مدیران آن و، مهمتر از آن، پر شدن همه انبارهای نگهداری زباله است. در ضمن، پوسته محفظه های زباله های اتمی انبار شده در محیط کارخانه در حال پوسیدن است و به عقیده کارشناسان، تجهیزات ایمنی و کنترل های موجود برای جلوگیری از خطرات احتمالی کافی نیستند. اتحادیه کارگران کارخانه پیشنهاد کرده که کارخانه را چند سال تعطیل کنند تا مدیران آن بیشتر در کار خود آموزش ببینند.
بدین ترتیب، ملاحظه می شود آنها که آمده اند برای ما نیروگاههای اتمی بسازند و اداره این تکنولوژی را به ما بیاموزند، حتی خودشان هم در این کار تجربه کافی ندارند و فقط مانند کورانی عصازنان در دالانی دراز و تاریک گام بر می دارند.
3- تکثیر یک تکنولوژی جنینی
از سوی دیگر، در طرح ساختمان نیروگاهها هم مسایلی بسیار وجود دارد. دومین نیروگاه اتمی جهان که در امریکا به سال 1965 ساخته شد و نویسنده در طراحی آن سهم داشته است، بر اساس استفاده از آب معمولی (سبک) به عنوان خنک کننده و واسط «نئوترون» تبدیل گرمایش شکافت هسته اتمی برای نیروی برق طرح شده بود. این روش هنوز هم تقریبا در کلیه نیروگاههای اتمی بکار برده می شود. بنابراین، هیچگونه پژوهش اساسی از آن تاریخ تا کنون انجام نشده و بدتر از آن اینکه حتی پیش از آنکه این طرح به مورد اجرا درآید، و مورد آزمایش قرار گیرد، شرکتهای تولید برق امریکا در عرض دو سال 75 نیروگاه جدید از همان تکنولوژی سفارش دادند. بنابراین، نه فرصت شد که از اشتباهات احتمالی طرح نخستین در ساختمانهای بعدی جلوگیری شود و نه مزایای اقتصادی آن هنوز به اثبات رسیده بود. بنابراین، تکنولوژی تولید نیروی اتمی جهان را می توان یک تکنولوژی جنینی به شمار آورد که هنوز به دنیا نیامده بطور خطرناکی تکثیر شد.
همه شرکتهای تولید نیروی اتمی از مدیریت بد و بی تجربه نیروگاهها ناله می کنند. صنعت هنوز بطور لازم استاندارد نشده و همه چیز در آن در حال تغییر و تجربه است. در آغاز تصور می کردند که نیروی برق حاصله از نیروگاههای اتمی آنقدر ارزان تمام خواهد شد که ارزش صورتحساب فرستادن برای مردم را نخواهد داشت. اکنون بیشتر نیروگاهها تا 65% گنجایش تولید می کنند و 35% بقیه طعمه توقف ها و تعمیرات و مسایل دیگر می شود.
در کشورهای اروپایی و ژاپن که سوخت نفتی خود را از خارج وارد می کنند، انرژی اتمی امیدیست برای استقلال از کشورهایی مانند ایران. بنابراین، حتی هزینه زیادتر انرژی اتمی منطقی قابل توجیه دارد. ولی در ایران که نفتش از آن خودش است و منابع گازش اغلب بی مصرف مانده، سرمایه گذاری عظیم در یک صنعت ناشناخته فقط می تواند حماقت محض یا اطاعت از فشارهای خارجی باشد که دلایلش در ذیل روشنتر خواهد شد.
با توجه به پنج برابر شدن بهای نفت در پنج سال اخیر، انرژی اتمی برای بیشتر کشورهای غربی اکنون با صرفه است. مثلا در امریکا هزینه تولید یک کیلووات ساعت برق با سوخت اتمی 6/1 ریال، با ذغال سنگ 6/2 ریال و با نفت 8/2 ریال تمام می شود. در حالیکه در ژاپن یک کیلووات ساعت برق 8/2 ریال با سوخت اتمی، 2/3 ریال با سوخت نفتی هزینه دارد. بنابراین، پیش از افزایش بهای نفت، یعنی در سال 1973- که تب گرایش به نیروگاههای اتمی در جهان به اوج خود رسیده بود - مزیت اقتصادی آن کاملا منفی بوده است.
این مسایل و مسایل ایمنی مردم جهان را علیه نیروگاههای اتمی بیدار کرد. ایالات کالیفرنیا، ایووا و ویسکانسین امریکا، تا حل مسئله دفع زباله، ساخت نیروگاههای اتمی را ممنوع کرده اند. چندین شهر از جمله نیویورک، حمل و نقل هرگونه مواد پرتوزا را در محدوده خود ممنوع نمودند و راه آهن امریکا در حمل زباله ها بیش از پیش سختگیری می کند.
ژاپن برنامه اش را که تولید 60 هزار مگاوات تا 1985 بود به 33 مگاوات که در دست اجراست کاهش داده و برنامه 1990 آن، از 100 هزار مگاوات به 60 هزار مگاوات تغییر داده شده است. آلمان ساختمان هرگونه نیروگاه اتمی را تا حداقل پنج سال، به امید اینکه تا آن هنگام راه حلی برای مسایل مربوطه پیدا شود، ممنوع کرده است.
در چندین ایالت امریکا مردم با اقامه دعوا از ساختمان نیروگاههای اتمی جلوگیری کرده اند. مردم ایالت های مونتانا و هاوایی سال گذشته در یک همه پرسی ساختمان نیروگاه های اتمی در ایالتهایشان را رد کردند. شرکت جنرال الکتریک (که یکی از بزرگترین پیمانکاران نیروگاه های اتمی در امریکاست) در یک همه پرسی که از مردم امریکا کرد، 46% جواب منفی در مخالفت با نیروگاه اتمی دریافت کرد، در صورتیکه، این عده در پنج سال پیش فقط 29% بودند.
اخیرا انرژی اتمی و مسایل مربوط به آن، دو دولت را در سوئد ساقط کرد. نخست وزیر اتریش، برونو کرایسکی، چند ماه پیش به خاطر یک همه پرسی در مورد تعیین تکلیف تنها نیروگاه اتمی آن کشور که با هزینه 38 میلیارد ریال احداث شده بود، در آستانه استعفا قرار گرفت. اکثریت مردم با براه انداختن آن مخالفت کردند و در نتیجه نیروگاه ساخته شده همانگونه بی مصرف مانده است.
هشتاد درصد رای دهندگان در شهر «آندن» بلژیک با وجود نیروگاه اتمی در نزدیکی شهرشان مخالفت کردند. در سوییس، برای تعیین آینده تولید نیروی اتمی در آن کشور به یک همه پرسی در ماه جاری متوسل شده اند، و احزاب اقلیت ایتالیا بر علیه احداث نیروگاههای اتمی مبارزه شدیدی را آغاز کرده اند. در این میان، فقط فرانسه است که برنامه تولید نیروی برق با سوخت اتمی را به شدت و بدون مخالفت دنبال می کند. این کشور اکنون 13 نیروگاه اتمی در حال کار دارد و در نظر دارد تا آخر این قرن، در این مورد از امریکا و شوروی پیشی گیرد.
بنابراین، تصمیم رژیم گذشته ایران بر احداث 24 نیروگاه در بیست سال آینده، به روشنی بر خلاف روند جهانی بوده و با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز و ذغال سنگ در ایران، ظاهرا به جنون بیشتر شباهت داشت تا یک بلندپروازی احمقانه، مگر اینکه دلایل آن بیشتر موشکافی کنیم.
4- قراردادهای تحمیلی
جهان غرب بالاخره از سال 1973، به جنون خود در گرایش به انرژی اتمی واقف شد و در کشورهای غربی جنبشی علیه این گرایش خطرزا آغاز گشت. در آلمان مردم و حزب های اقلیت به فعالیت پرداختند و موانع زیادی جلوی پای سازندگان قرار دادند، بطوریکه در سال 1975، شرکت «کرافت ورک یونیون» - که بزرگترین سازنده نیروگاههای اتمی در آلمان می باشد – حتی یک سفارش هم دریافت نکرد. سالهای بعد هم همانگونه بی ثمر بود و بالاخره دولت آلمان تحت فشار مردم مجبور شد احداث نیروگاههای جدید را حد اقل تا پنج سال ممنوع سازد. در ضمن، از 7 میلیارد دلار قراردادهایی که این شرکت تا سال 1974 امضاء کرده بود، نیمی از آنها توسط دادگاهها و شهرها متوقف شده بود. خطر ورشکستگی شرکت کرافت ورک یونیون و بیکاری هزاران کارگر آلمانی دولت آلمان را بر آن داشت که علی رغم مخالفت دولت امریکا، شاه را تحت فشار گذارد تا قراردادی با آن شرکت امضاء کند. بدین ترتیب، نخستین قرارداد ساختمان دو نیروگاه بوشهر به مبلغ 5/2 میلیارد دلار بسته شد. و به این ترتیب شرکت کرافت ورک یونیون از ورشکستگی حتمی نجات یافت. سال بعد، دو نیروگاه دیگر هم به مبلغ 3 میلیارد دلار به آن افزودند که جمع کلیه سفارش های خارجی آلمان را تشکیل می داد. آقای «کلاوس بارتهت» که از مرگ بازار داخلی آلمان ناراحت بود در صحبتی گفت: "اگر سفارشی از داخل آلمان بدست نیاوریم صادرات ما هم خواهد مرد." چون به قول او، "عدم وجود هیچگونه سفارش در کشورهای غربی همه سازندگان را در جهان سوم در رقابت مانند سگهای گرسنه به جان هم خواهد انداخت."
فرانسه هم در رقابت با آلمان، شاه را وادار کرد که عین قرارداد آلمانها را به آنها هم بدهد. در تمام این مدت، دولت امریکا از ترس احداث کارخانه ای برای احیای اورانیوم به دست شاه، با این قراردادها مخالفت می کرد، تا اینکه بالاخره فشارهای اقتصادی در داخل امریکا هرگونه تمایلات بشردوستانه را به بوته فراموشی سپرد.
در سال 1973، بیش از 130 نیروگاه اتمی در امریکا در دست اجرا بود. در آن سال 41 سفارش جدید به آن افزوده شد، ولی تعدادی از سفارشهای قبلی لغو گردید. سال بعد فقط 11 نیروگاه جدید سفارش داده شد و باز تعدادی دیگر لغو شد. تعداد سفارشها برای پیمانکاران نیروگاههای اتمی امریکا در سال 76 فقط 3 و در سال 77 فقط 4 واحد بود. سال 1978، خشکسالی بود و هیچ قرارداد جدیدی به امضاء نرسید. با وجود اینکه پیمانکاران امریکایی هنوز 131 سفارش در دست اجرا داشتند، آینده بازار داخلی آنها را سخت نگران کرده بود و رییس جمهور را تحت فشار گذاشتند که چاره جویی کند و به آنها اجازه بدهد که وارد بازارهای خارجی شوند. رییس جمهوری امریکا که تا آن موقع فروش نیروگاه اتمی به جهان سوم را ممنوع کرده بود، بالاخره در برابر نفوذ کارتل های بزرگ صنعتی تسلیم شد و به این ترتیب ایران وارٍ قرارداد شانزده نیروگاه دیگر شد.
بجز قراردادهای کلان ساختمان اینگونه نیروگاهها، قراردادهای دائمی برای تامین سوخت و تعمیر و نگهداریست که بخش اصلی سود این شرکتها را تامین می کند.
در مورد نزول صنعت اتمی لازم به تذکر است که در سال 1950، شش سازنده نیروگاههای اتمی در انگلستان وجود داشت که اکنون به علت بیکاری به دو شرکت کاهش یافته و این دو شرکت هم به علت اشکالات مالی و نبودن سفارشهای جدید به احتمال قوی در هم ادغام خواهند شد.
بیش از جوانب اقتصادی این نیروگاهها برای ایران، موارد ایمنی آنها در اینجا مطرح است. البته در عمر بیست ساله این صنعت در جهان غرب، هنوز حادثه ناگواری رخ نداده، ولی از دید علمی امکان آن همیشه وجود دارد. بویژه که ایران در مسیر کمربند زمین لرزه خیز آسیاست و نمی توان اطمینان داشت که یک زمین لرزه شدید چه صدمه ای به ساختمان این نیروگاهها وارد خواهد آورد. ولی اگر مردم نواحی در معرض رادیواکتیویته آن قرار بگیرند، نتایج آن جبران ناپذیر خواهد بود. افزون بر آن، مسئله دفن زباله های آنها برای کشور ما جدی تر خواهد بود، چون حتی دشت کویر نیز در مسیر خط زمین لرزه قرار گرفته است.
در مورد قراردادهای موجود در ایران، ما عقیده داریم که همه باید لغو شوند. فقط دو نیروگاه بوشهر به دلایل اقتصادی بایستی به پایان برسند، چون بیش از 90درصد ساختمان اولی و 70% دومی آن تمام شده است. لوله کشی و راکتور آن که بخش اساسی آن را تشکیل می دهد اکنون بر روی کشتی های منتظر در اسکله آماده تخلیه است. با نصب آنها هزینه اعظم نیروگاهها مصرف شده خواهد بود. بهرحال، رها ساختن این پروژه در مرحله موجود صلاح نیست و باعث زیان بسیار می شود. با وجوداین، من تصور نمی کنم این نیروگاهها که بهره برداری آنها برای سال 1981 برنامه ریزی شده بوده، زودتر 1985 به ثمر برسند.
نیروگاههای خوزستان که توسط فرانسویان ساخته می شوند باید لغو گردند. فعلا فقط زیربنای آنها را ساخته شده و ما باید قید آن را بزنیم و تحمل اتلاف این سرمایه را بنماییم، چون افزایش هزینه کل آن که به علت این تاخیرها بوجود خواهد آمد، خیلی بیشتر از سرمایه دور ریخته شده خواهد بود. طبیعتا، قرارداد نیروگاههای امریکایی باید بکلی حذف گردند.
کورش زعیم
14 اسفند 1359 (5 مارس 1981)