Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
28 فروردين 1393
گفتگوی تلویزیون رها (کامیار بهرنگ) با کورش زعیم - بلوچستان در گذر تاریخ و تبعیض های تاریخی

بلوچستان در گذر تاریخ و تبعیض های تاریخی


گفتگوی تلویزیون رها (کامیار بهرنگ) با کورش زعیم

28 فروردین 1393 – 17 آوریل 2014

کامیار بهرنگ: در هفته هی گذشته موضوع بلوچستان و سفر آقای روحانی به این استان، گرونگانگیری مرزبانان ایرانی توسط گروه جیش العدل و حاشیه های بسیار، نام بلوچستان را مجددا تیتر خبرها کرد. ما در برنامه های مختلف به موضوع گروگانگیری مرزبانان ایرانی پرداختیم، به مضوع محرومیت در این منطقه، به موضوعمشکلات این منطقه و همچنین نقش ریش سپیدان اهل سنت، مخصوصا مولوی عبدالحمید بسیار پرداخته ایم. در برنامه امروز در ادامه این برنامه ها نگاهی به بلوچستان با کورش زعیم از اعضای جبهه ملی ایران در تهران با شما همراه خواهیم بود و از دید ایشان مسائل را بررسی می کنیم. آقای زعیم عزیز، درود و سلام بسیار، بسیار لطف کردید که وقتتان را به ما دادید.

پرسش: تاریخ ایران همواره ار بلوچستان به نیکی یاد می کند و همواره هم شاهد این بوده ایم که بسیاری کسانی ک از این خطه آمده اند در خدمت ایران و ایرانی بوده اند، اما همواره، حداقل در تاریخ ایران اگر نگاه بکنیم، این بخش از ایران دچار تبعیض بوده و همواره دچار محرومیت.   شما تاریخ معاصر بلوچستان را من مشاهده کردم در موردش بسیار کار کرده اید. تاریخ بلوچستان را و این تاریخ تبعیض و محرومیت را نگاه بکنبم می شود اگر کنار هم بگذاریم؟

  کورش زعیم: این تبعیض ریشه در دشواری های ما از دوران قاجار دارد. اجازه بدهید من نخست چکیده ای از تاریخ بلوچستان و مردم بلوچ را بگویم، که شناخت این مردم و سرزمین بلوچستان، بسیاری از پرسشها خود بخود پاسخ داده شده خواهد بود؛ سپس به ریشه دشواری های کنونی خواهم پرداخت.

  در اسطوره ایرانی، سرزمین مکران (بلوچستان کنونی)، یازدهمین سرزمینی است که آهورامزدا آفرید. پیش از ورود آریاییان به ایران، ساکنان این سرزمین "دراویدیان" یا "براهوییان"بوده‌اند که یکی از نژادهای هند و ایرانی پیش از ورود مهاجران آریایی‌ بوده اند. ساکنان این منطقه در دوران 6 تا 7000 سال پیش در صنایع سفال و فیروزه و مس و غیره مهارت و شهرت داشتند.   حدود 2500 سال پیش از میلاد حکومتی در آن ناحیه وجود داشته که از آن سکه هایی از زر و سیم و مس با نقش چلیپای شکسته (همان که نازیهای آلمان برای آرم خود برگزیدند) در میان یک دایره یافت شده است.

  خود مردم بلوچ، یکی از قبیله های قوم کاسپین هستند که پیش از ورود آریاییان در پیرامون دریای کاسپین در کرانه دریای کاسپین و در کوهستانهای گیلان می زیسته اند و به پرطاقت و دلاور و جنگاور بودن شهرت داشتند. هرودوت در 450 پیش از میلاد می نویسد که مردم این منطقه در سده هشتم پیش از میلاد تابع دیاکو، پادشاه ماد بوده اند.      

  بسیاری از فرماندهان نخبه ارتش کورش بزرگ، بلوچ بودند و چنانکه در کتیبه های بیستون و تخت جمشید ثبت شده از زمان کورش بزرگ تا پایان ساسانیان، بسیاری از فرماندهان ارشد و نخبه ارتش ایران بلوچ بوده اند و ستوان فقرات نیروهای مسلح ایران را تشکیل می داده اند. کورش بلوچان را به مرزداری در شما خراسان گماشته بود و خسرو انوشیروان ساسانی که بلوچان بخشی از نیروی نظامی او را تشکیل می دادند، قوم آنان را به شما خراسان کوچ داد تا کشور از مهاجمان وحشی آن زمان در امان باشد. انوشیروان هنگامی که سفیر چین را پیشباز می کرد، گارد شاهنشاهی او متشکل از جنگجویان گیلان، آلان و بلوچ بود که با سپرهای زرین صف کشیده بودند.

  در دوره ساسانیان، بویژه از زمان خسرو انوشیروان، بلوچان مرزبانان شمال خاوری ایران بودند. فردوسی هم در شاهنامه جایگاه بلوچان را در شمال خراسان امروز ذکر کرده است. فردوسی درباره بلوچ می گوید که سیاوش برای نبرد با افراسیاب زبده ترین نام آوران را از کوچ و بلوچ شایسته همرزمی با رستم و توس دانست:
گزین کرد زآن نام آوران سوار/ دلیران جنگی ده و دو هزار
 هم از پهلو، پارس، کوچ و بلوچ/ ز گیلان جنگی و دشت سروچ

 سپاهی ز گردان کوچ و بلوچ/ سگالیده جنگ و برآورده خوچ
 که کس در جهان پشت ایشان ندید/ برهنه یک انگشت ایشان ندید
 درفشی برآورده پیکر پلنگ / همی از درفشش بیازید جنگ

  در جریان جنگ تحمیلی با عراق، یک سرهنگ بلوچ با ۹ سرباز یک لشگر عراقی   را برای یک شبانه روز ایستاند، و آن تپه به نام «تپه طلایی» نام گذاری شد. همچنین تپه استراتژیک ۴۰۲ که به فرماندهی یک سرهنگ دیگر بلوچ نگهبانی می شد، صدام حسین برای تسخیر آن جایزه ۴۰۲ خودرو مرسدس بنز تعیین می کند، ولی هرگز موفق به تصرف آن تپه نشدند.

     بلوچان از اصیل ترین ایرانیان هستند، و زبان بلوچی پهلوی اوستایی است که اصالت خود را حفظ کرده است. زبان بلوچی با زبانهای شمال باختری ایران طبقه بندی شده، و بلوچان در مسیر کوچ خود از شمال به جنوب ایران، آثار زیادی از زبان خود در روستاهای کویرهای مرکزی فلات ایران بر جای گذاشته اند. این زبان دربخشی ازبلوچستان و همچنین در برخی نواحی ترکمنستان رایج است. در بلوچستان افزون بر بلوچی، زبان براهویی هم متداول است که ازجمله زبانهای بومیان این منطقه پیش از مهاجرت و نفوذ آریاییان است. زبان، شعر، موسیقی و باورهای آنان نشانگر ویژگی‌های مشترک فرهنگی بلوچان با دیگر مردمان کاسپی، یعنی از شمال تا جنوب کرانه دریای کاسپین و تا قزوین و کاشان است.

  با ظهور اسلام و حمله عرب به ایران، از سده هشتم و بیشتر در سده های نهم و دهم میلادی بلوچان از شمال و شمال غرب به جنوب ایران در کرمان مهاجرت کردند و تا حمله مغول در آنجا اقامت داشتند، و پس از آن بار دیگر به سوی خاور مهاجرت کردند و سرانجام بخش عمده جمعیت بلوچ در مکران زیست یافتند و نام بلوچستان بر آن منطقه گذاشته شد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مردم بلوچستان کنونی، آمیخته ای از مردم کهن مکران و قوم کاسپی هستند که هر دو از کهنترین ایرانیان این سرزمین پیش از آغاز کوچ آریاییان به فلات ایران هستند. پس از حمله های وحشیانه مغول بود که بخشی از این مردم به سوی سند و پنجاب (بلوچستان پاکستان) جابجا شدند. .

  پس از حمله عرب به ایران و پایداری این مردم، برای درهم شکستن روحیه دفاع از سرزمین مردم بلوج، به دروغ شایع کردند که آنان از نوادگان حمزه عموی پیامبر اسلام هستند، ولی نگفتند چگونه در این مدت کم صدها هزار نفر می توانند نواده آن حضرت باشند. برخی گفتند که بلوچان ار   سوریه مهاجرت کرده اند، ولی هیچ مدرکی بر مهاجرت صدها هزار نفر فارسی زبان با فرهنگ ایرانی این مسافت دو هزار کیلومتری را پیموده اند و در این میان عربی را فراموش کرده اند. البته نخبگان بلوچ هیچگاه این انتساب ها را نپذیرفتند. در زمان خليفه دوم اسلام، اين سرزمين به وسيله عربان فتح و يكي از سرداران عرب به عنوان حاكم آنجا گماشته شد، ولي مردم بلوچستان با وي سخت جنگیدند و او را مجبور به فرار کردند. در سال 304 ماهگاهی، سرزمين بلوچستان از سلطه عربان بکلی زدوده شده بود.

  رهبران بلوچ در سپاه نادرشاه، کریم خان زند و محمدشاه قاجار هم حضور داشتند. نادرشاه نصیرخان بلوچ را به دلیل خدمات نظامی او در حمله به هند به سمت بیگلربیگی بلوچستان منصوب کرد، و حکمرانی کهکیلویه و بویراحمد را به محمدخان بلوچ که در جنگ علیه عثمانی شرکت کرده بود داد. امیرکبیر هم محمدرضا خان نخعی، سردار بلوچ، را فرماندار سیستان کرد.

  دکتر مهری باقری می نویسد؛ که زبان بلوچی جزو مهمترین زبان های ایرانی دوره نوین به شمار می رود و دنباله طبیعی زبانهای ایرانی دوره میانه که تحول یافته زبانهای دوران باستان است.
 امیر توکل کامبوزیا پژوهشگر زبان نوشته است؛ «اگر شما واژه نامه زبان پهلوی را در مقابل یک فرد بلوچ بگشایید و لغاتی از هر صفحه آن پیدا کنید و به او بگویید، او خواهد گفت: "آقا زبان پهلوی یعنی زبان بلوچی".

  رقابت فرانسه و انگلستان بر سر هندوستان و خطر روسیه

  رقابت دولتهای فرانسه و بریتانیا بر سر هندوستان، بریتانیا را برآن داشت تا کنترل بلوچستان را که راه دسترسی به هندوستان بود، در دست بگیرد. بریتانیا برای جدا کردن بلوچستان بطور گسترده‌ای به شناسایی بلوچستان و مردم آن پرداختند. همزمان دولت ایران در تلاش بود تا تسلط و گسترش نفوذ خود را در بلوچستان برای کنترل بیشتر مرزهای خاوری افزایش دهد. با پیشینه ای که از قدرت نادرشاه و حمله او به هندوستان وجود داشت، بریتانیا نگران تحرکات جدید ایران شد و تصمیم گرفت از پیشروی ایران جلوگیری نماید.

  از سوی دیگر، پس از پایان جنگهای ایران و روسیه، بریتانیا از پیشروی روسیه، که بخشهای عمده ای از ایران تصاحب کرده بود، از راه خراسان بزرگ به سوی هندوستان نگران بود. پس از جنگهای ایران و روسیه، بریتانیا با روسیه توافق کرده بود که افغانستان زیر نفوذ روسیه باشد، ولی با وجود ایران ترس داشت که روسیه پس از تصرف افغانستان، طبق وصیتنامه منتسب به پتر کبیر از راه بلوچستان به هندوستان حمله کند؛ و در این توهم بود که توجه دولت ایران به بلوچستان با اشاره دولت روسیه است. در آن زمان، جاسوسان انگلستان در دربار ایران خبر داده بودند که عباس میرزا و محمد شاه هر دو مرز طبیعی ایران را رود سند می دانند. داستان توطئه حمله نمایشی به بوشهر و سپس تجزیه هرات بر پایه این نگرانی بریتانیا بود. براستی، حمله شوروی و تصرف افغانستان بر پایه همین تفاهم میان بریتانیا و روسیه بوده است.

  بریتانیا افدام به کشیدن خط تلگراف در سراسر بلوچستان کرد تا بتواند اخبار مربوط به تحرکات ایران را در رابطه با هندوستان سریع دریافت کند. سپس درخواست کرد که مرز ایران در بلوچستان که در آن زمان زیاد مشخص نبود تعیین حدود شود. ولی دولت ایرن زیر بار نرفت. سرانجام در دوران ناصرالدین شاه که در برابر سیاست بریتانیا سست بود، با تشکیل کمیسیون مرزی مشترک موافقت شد. نتیجه این تحدید حدود، واگذاری بخش گسترده ای از بلوچستان، به نام بلوچستان انگلیس، و تصرف آن شد که حایلی میان ایران و هندوستان باشد.

  در بلوچستان، ورود افسران انگلیسی به بهانه نگهبانی از خط های تلگراف با مقاومت بلوچان روبرو شد. انگستان با دادن اسلحه و مقرری به سران طایفه ها به عنوان نگهبانی از خط تلگراف آنها را فریب داد، و فرصت یافت تلفنخانه های زیادی بر پا کند و پرچم انگلستان را بر سردر آنها بیافرازد. مردم بلوچستان که مخالف حضور انگلیسی ها بودند سیم های تلگراف را بریدند و با حمله به تلگرافخانه ها برخی کارکنان را کشتند یا اسیر کردند. انگلیسیان به بهانه ناامنی از دولت ایران خواستند که مرز ایران و هند تعیین شود که دولت نپذیرفت. گلداسمیت فرمانده نیروهای بریتانیا آغاز به تحریک بلوچان ناراضی به شورش کرد، و یک گردان سرباز هندی را به مرز بلوچستان آورد و تهدید کرد که بلوچستان را تصرف خواهد کرد. ناصرالدین شاه تعیین مرز را پذیرفت.     

  موضوع تعیین مرز را انگلستان مسکوت نگه داشت، ولی در سراسر بلوچستان به نصب تیرهای تلگراف و سیم کشی پرداخت. اکنون بریتانیا در همه بلوچستان حضور یافته بود، و حتا دومین آکادمی نظامی خود را، پس از رویال آکادمی نظامی کمبرلی در انگلستان، در کویته تاسیس کرد و در آنجا به آموزش افسران انگلیسی و هندی پرداخت و یک نیروی نظامی حدود چهل هزار نفری را هم در آنجا مستقر کرد. آکادمی نظامی کویته هنوز موجود است و حتا شماری افسران ایرانی هم در آنجا آموزش دیده اند. در زمان محمدرضا شاه تا 450 افسر ایرانی در آنجا و فقط چهار تا پنج نفر در کیمبرلی آموزش می دیدند. هنگام جدا شدن پاکستان از هندوستان، بخش بزرگی از بلوچستان را که در عمل جدا و تصرف شده و بلوچستان انگلستان نامیده می شد به پاکستان واگذار کردند، که داستانش ر همه می دانند. اکنون هم، به باور من، مهمترین خطر سرزمینی برای ایران از سمت بلوچستان پاکستان متوجه ایران است، و استان بلوچستان را باید یکی از راهبردی ترین استانهای ایران دانست.

  از آن زمان کنترل دولت مرکری ایران در بلوچستان کاهش پیدا کرد و به علت حضور ماموران و نظامیان بیگانه و فقدان امنیت برای ماموران دولت مرکزی، بلوچستان عملا رها شد. بویژه اینکه ماموران انگلستان به تحریک مردم به مخالفت و شورش علیه دولت مرکزی می پرداختند. امیرکبیر نخستین بار به بلوچستان توجه کرد و دستور داد که در آنجا به کارهای عمرانی و رفاه مردم بپردازند، ولی پس از کشته شدن او دوباره استان بلوچستان به فراموشی سپرده شد.

  پس از آن من فقط دوران کوتاه 1346 تا 53 را به یاد دارم که سازمان برنامه به بلوچستان توجه کرد و بسیاری پروژه های عمرانی و آموزشی در آنجا آغاز شد. پس از انقلاب، مهندس بازرگان شخصی را که مورد اعتماد او بود به بلوچستان فرستاد و از او خواست که بررسی کند مردم چه دارند، می خواهند، چه می اندیشند و دولت چکار باید بکند. این تلاش هم پس از دولت موقت تا امروز به فراموشی سپرده شده است.     

  جالب اینکه در تمام طول تاریخ، با وجود محرومیت و فراموش شدگی، با وجود تحریک های انگلستان، و با وجود شورش های متعدد ایل ها و یاغیان و غیره در دوران هرج و مرج انقلاب مشروطیت، مردم بلوچ در با وجود روحیه جنگاوری، یک بار هم علیه دولت مرکزی شورش نکردند.     

     پرسش: آقای زعیم، شما با مردم منطقه به صورت مستقیم در تماس بوده اید با توجه به اتفاقاتی که در منطقه رخ داده، اگر بخواهیم نگاه دیگری به منطقه داشته باشیم، شما عمده ترین مشکلات منطقه را چه می بینید؟

  کورش زعیم: بزرگترین مشکل منطقه فراموش شدگی است. در طرح های عمرانی فراموش شده، در طرحهای آموزشی فراموش شده، در آبادانی راه و روستا فراموش شده. کمترین سهم سرمایه گذاری دولتی به این استان گسترده که دارای امکانات اقتصادی خارق العاده ایست تخصیص داده شده و هیچ انگیزه ای برای سرمایه گذاری بخش خصوصی هم از سوی دولت عرضه نشده است.

  بسیار مردم در کپر زندگی می کنند، کودکان در کپر درس می خوانند، روستا ها راه ندارند مگر در مسیر راههای اصلی باشند، صنعت چندانی به آنجا برده نشده و صنایع سنتی هم بها داده نشده اند. یک بندر بزرگ چابهار که آنجا ساخته شده، برای مردم نبوده، بلکه یک برنامه استراتژیک برای کل کشور بوده است. بندر کنارک به صورت یک بندر نظامی فوق مدرن با پیشرفته ترین تجهیزات در آمده بود که جمهوری اسلامی در همان آغاز تمام تجهیزات را از آنجا تخلیه و آنجا را رها کرد به این بهانه که ما دیگر در اقیانوس هند بندر نظامی لازم نداریم. این بندر می توانست پایگاه مهمی برای امنیت تنگه هرمز باشد و برای دهها هزار نفر اشتغال بوجود بیاورد. انگار این بی اعتنایی ها و بی مهری ها کم بوده که این مردم بشدت مورد تبعیض مذهبی هم شده اند، و بهمین دلیل در هیچ یک از امور کشوری و لشگری نقشی بالاتر از یک کارمند داده نشده اند.

  من در زاهدان و سراوان و کنارک و چابهار بوده ام، و با هم میهنان بلوچ محشور شده ام و از دردهای آنان آگاه هستم. مهربانتر و صلح جوتر و میهمان نوازتر از این ایرانیان اصیل کمیاب است، و فقیرتر و محرومتر و بی پناهتر از آنان نیز کمیاب. درسده بیست و یکم شرایط زندگی و رفاه هم میهنان بلوچ ما از زندگی آنان در بیست و پنج سده پیش عقب افتاده تر است.

  ارضایتی مردم از دولت مرکزی، و بی اعتمادی دولت مرکزی به بلوچستان، از دیرباز دولت به دولت تا کنون منتقل شده و استان به حال خود رها شده است. در صورتیکه مردم بلوچستان خیلی ایرانی تر از مردمانی که کشور را اداره می کنند هستند و به سرزمین ایران وفاداری تاریخی دارند. حتا مردم بلوچستان پاکستان دلشان برای میهنشان ایران تنگ است. چند سال پیش، که یکی از دوستان من به کویته سفر کرده بود، توی بازار وقتی فهمیدند او ایرانی است، دورش را گرفتند و گفتند: " ما هم همه ایرانی هستیم، کی میایید ما را نجات دهید؟ "

  مردم بلوچستان از دست رفته ما در پاکستان زیر فقر و خفقان و فشار امنیتی شدید قرار دارند. بسیاری از آنان که به ستم ها و خشونتهای دولت پاکستان اعتراض می کنند بشدت تحت شکنجه و زندان قرار می گیرند. در طی چند سال گذشته حدود بیست هزار نفر را تا کنون سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ربوده یا ناپديد شده اند که جسدهای بیش از هزار نفر آنان پیدا شده است.

  پارسال دهها زن بلوچ در اعتراض به این خشونت ها به یک راهپيمايی اعتراضی ۷۵۰ کيلومتری از کویته تا کراچی دست زدند. رسانه های جمهوری اسلامی نه این حرکت عظیم را پوشش دادند و نه در اخبار ذکر کردند. اینها هم میهنان ما هستند که از خانه دور افتاده اند و اینگونه در فقر وخفقان و خشونت آرزوی بازگشت به میهن را دارند و ما بی اعتنا سرمان را بر می گردانیم. با این احساسات میهنی که این مردم دارند، ببینید ما با آنان که در درون مرزهای ما زندگی می کنند چگونه رفتار می کنیم. امروز بزرگترین مسئله هم میهنان بلوچ ما که آنها را آزرده و خشمگین کرده، تبعیض اقتصادی و مذهبی است.

  من انتظار داشتم، که به علت هوش و توان و پیشینه جنگاوری، همراه با عشق و احساس مالکیتی که این مردم نسبت به کل ایران دارند، افزون بر نمایندگی مجلس و وزارت و مدیریت های کلان، دستکم بخش عمده ای از فرماندهی نیروهای مسلح را بر عهده داشته باشند. اگر یک بلوچ مسئولیت بالایی بر دوش بگیرد، دستکم برخلاف برخی که اکنون در میان مسئولان هستند، به کشور خیانت نمی کند، یا مردم را غارت نمی کند.      

  پرسش: در سال های اخیر بجای کارکرد اقتصادی و فرهنگی، کار امنیتی-سیاسی شده است، آیا به نظر شما این سیاست پاسخ مثبتی داده است ؟

  کورش زعیم: شرایط امنیتی-سیاسی را سیاستهای دولت مرکزی ایجاد کرده است. کار اقتصادی مهمی بجز بازگذاشتن راههای قاچاق مواد مخدر و اسلحه از پاکستان و افغانستان انجام نگرفته است. دولت مرکزی تصور می کند که چون مردم آنجا فقیر هستند، سربازان مرزبان ما هم باید بجای پاسگاه مستحکم امن شده در چادرهای مندرس در میان بیابان پاسداری کنند. ما حتا عرضه نداشتیم سهم این مردم را از آب رودخانه هیرمند بگیریم، و بسیاری کشاورزان بیکار شدند و برخی به اجبار وارد کار قاچاق شدند.

  من بارها گفته ام که استان بلوچستان امکان بالقوه آن را دارد که از خوزستان نفت خیز هم بیشتر درآمدزا باشد. من از امکانات خارق العاده بلوچستان آگاه هستم و در طی سی سال گذشته مطالعه کرده ام و پیشنهادها و طرح هایی را آماده کرده ام که قرار بود از احداث شهر صنعتی چابهار آغاز شود، که پس از بازدید آنجا و سامانه مدیریتی منصرف شدم. در هشت سال گذشته هرچند به برخی از آنها در صحبت هایم اشاره کرده ام، ولی هرگز طرحی را ارائه نداده ام، زیرا آنها درکی از مسئولیت مردمی خود نداشتند. اینگونه طرحهای ابتکاری سیل سرمایه و تکنولوژی خارجی را به آنها روان می کند.

  اکنون منتظرم ببینم آیا این دولت براستی قصد آبادانی دارد، و یا توان آن را دارد، یا دشمنان ایران در خارج و داخل که اکنون سنگ اندازی می کنند می گذارند دوام بیاورد یا نه. من در سراسر بلوچستان ایران ثروت نهفته می بینم، و این ایرانیان اصیل و دوست داشتنی سزاوارند که از ثروتمندترین مردم ایران باشند.     

     پرسش: تجربه ی شما و تحلیل شما از گروه ریگی و بعد از آن چیست؟

  کورش زعیم: منطقه سيستان و بلوچستان در سال های اخير با دشواری های زيادی روبرو بوده است؛ يکی از مهم ترين اين مشکلات رشد بنياد گرايی است که زائیده فقر، بیکاری، بی اعتنایی دولت مرکزی و تبعیض مذهبی است.

  من در سال 1385، هنگامی که در انفرادی اوین زندانی بودم، در بازجویی ها گفتم که سیاست جمهوری اسلامی در بلوچستان بسیار تبعیض گرانه و خطرزا است. من گفتم که مدتی پیش یک کشور قدرتمند ماموران مخفی خود را با جتر در آنجا پیاده کرده، و قصدشان ایجاد گروه های تروریستی برای بی ثبات کردن منطقه، ایجاد جنگ داخلی و تجزیه بلوچستان است.

  گروه جندالله از همان سالها تشکیل شده بود و من گفتم اگر درایت و سیاست درست بخرج ندهیم بزودی در بلوچستان آتش درو خواهیم کرد. دولت باید بی درنگ تبعیض مذهبی را بردارد، راه ورود مردم بلوچ و سنی مذهب را به هر مقام و مسئولیتی که شایستگی آنرا دارند، بویژه به دولت و اداره کشور باز کند، و در آنجا به سرمایه گذاری سنگین عمرانی و صنعتی و کشاورزی بپردازد.

  من گفتم گروه های مخالف مسلح بیشتری تشکیل و فعال خواهند شد و برخی کشورهایی که با موجودیت جمهوری اسلامی و رفتار بین المللی آن، و حتا یکپارچگی ایران، مخالف هستند، به آنان کمک مالی و تسلیحاتی خواهند کرد. اگر این رخ بدهد شاهد خشونت ها و خونریزی های زیادی خواهیم بود. عملیات خشونت آمیز گروه جندالله را در آن زمان می شد پیشگیری کرد.

  وقتی در سال 88 اعلام کردند که عبدالمالک ریگی را دستگیر کرده اند، من با اعدام او مخالف بودم، و گفتم که اعدام او ممکن است جندالله را ناتوان کند، ولی گروه های دیگری مجهزتر و توانمندتر ایجاد خواهند شد، و این بار نه آن کشور قدرتمند که اکنون سیاست راهبردیش درباره ایران در حال چرخش است، بلکه یک همسایه ثروتمند شرور پشتیبانشان خواهد بود. گفتم ما شاهد خونریزی های فراوانی خواهیم بود. گروه جیش العدل زاده شد که تا امروز بیش از 30 عملیات و قتل بیش از صد نفر را انجام داده است.

     گروه جیش العدل که رییس آن گویا یکی از گروه جندالله است که فرار کرده، اکنون مشغول آموزش شمار زیادی کودک دبستانی برای کارهای انتحاری هستند که معنای آن یک برنامه درازمدت تروریستی است. ولی من باور دارم که هنوز امکان آن وجود دارد که با سیاستی معقول و آینده نگر جلوی خشونت های آینده و برنامه ریخته شده را بگیریم.

  پرسش: گروگانگیری مرزبانان ایرانی و پروسه ی آزاد شدن آنها را چگونه تحلیل می کنید؟

  کورش زعیم : من تصور می کنم که این کار دو هدف را دنبال می کرده. یکی ضعف مرزبانی ما را نشان بدهید و اینکه آنها می توانند براحتی به منافع ما ضربه بزنند، دوم اینکه با درخواست آزادی زندانیان سنی مذهب خودشان را پشتیبان هم میهنان سنی مذهب ما قلمداد کنند، و اینکه به آنان آسیبی نخواهند رساند.

  پذیرش میانجیگری رهبر مذهبی بلوچستان، تعهد آنان را به احترام به مراجع مذهبی سنی نمایش می دهد، ولی کشته شدن داماد ایشان در این ماجرا، و اینکه هیچکدام از طرفین مسئولیت آن را بر عهده نگرفته، یک معمای ناگفته است که شاید ایشان به اسراری آگاهی یافته بوده که نباید فاش می شده، و من تصور می کنم که چیزهای شگفت آوری از این ماجرا بیرون خواهد آمد.

  پرسش: در سال های اخیر بجای کارکرد اقتصادی و فرهنگی ، کار امنیتی - سیاسی شده است، آیا به نظر شما این سیاست پاسخ مثبتی داده است ؟ سفر اخیر حسن روحانی و حاشیه های آن را چگونه می بینید و اینکه اجاز ندادند مولوی عبدالحمید هم سخن بگوید.

کورش زعیم : به هیچ وجه. برخوردهای امنیتی-سیاسی مانند یک بومرنگ بر می گردد   به خود ما. هر چه بیشتر و تندتر برخورد کنید، شدت واکنش آن بیشتر خواهد بود.   

بازدید صفحه: 2298
 



جناب استاد،دم خروس را باور کنیم یا سوگند حضرت عباس!؟ http://farsi.alarabiya.net/fa/views/2014/06/14/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85%D8%A7%D8%A6%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B6-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html
سعید
این تبلیغات معمول پان عربیسم در خوزستان است که همیشه با دروغهای تاریخی توام است. برنامه درازمدت تجزیه خوزستان و کردستان اکنون از طریق داعش در حال انجام است. آنها سطح درندگی و جنایت را چنان بالا نگه داشته اند که مدافعان از ترس جلو نیایند. ولی مردم آن منطقه نمی دانند در صورت موفقیت داعش چه جهنمی در انتظارشان خواهد بود که حاضر خواهند بود از داعش به طالبان پناه ببرند.

درود به استاد گرامی جناب استاد شعبه های انشگاههای معتبر جهان، آزادی اجتماعی و رفاه بالا در امارات شاید جذاب باشد! با سپاس
سعید
امارات، بویژه شیخ نشین دوبی خود را از قیدهای قبیله ای ای تا حدود زیادی آزاد کرده و آزادی کامل برای خارجیان و نسبی برای شهروندان را فراهم کرده است. دوبی که به اندازه یک شهر ایران است، کمی بیش از دو میلیون جمعیت دارد که 800 هزار نفر آن خارجی هستند. نمی تواند بدون فراهم کردن نیازهای این خارجیان به زندگی خود ادامه بدهد. 76% هندی و پاکستانی و بنگلادشی هستند که آنجا را راحت تر از کشور خودشان می دانند.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما چیست؟ با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/views/2014/06/11/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B9%DA%A9%D9%88%D8%B3-%D9%85%D8%BA%D8%B2%D9%87%D8%A7.html
سعید
این یک مقاله خیال پردازانه است. فرار مغزها به امارات؟!! اینها کارمندان شرکتهای خارجی در امارات و کشورهای مشابه را که هم چیزشان را خارجیان می سازند، ورود مغز می خوانند! امارات چه امکاناتی دارد که حتا برای "مغز"های خودش جذاب باشد.

درود به شما آقای مهندس در سیاست جهانی و ژئوپلتیکی توجهی به تفاوت"مردم و دولت" ندارند و کشورها فقط به دنبال منافع خود هستند. 2.لطفا درباره نیمه داخلی بودن اف14 توضیحی دهید. سپاس
a.m
اگر حافظه ام درست بیاد بیاورد، قرار بود پس از تحویل آنها تعمیر و نگهداری و کم کم تولید برخی قطعات و ..... شاید هم مونتاژ در اینجا صورت بگیرد.

با تاسف برای ما http://ir.voanews.com/content/iraq-f16/1929969.html
سعید
من چشم به اف 22 دوخته ام که شاید بزودی امکان خریدنش پیش بیاید؛ و اگر دست از کثافتکاری های سیاسی برداریم، شاید مانند اف 14 ها نیمه داخلی شود. البته ج 20 چین هم خیلی پیشرفته شده و با ت 50 روسی رقابت می کند.

عراق با ما جنگید.مصر،سودان،اردن و مراکش نیرو فرستادند.عربستان ،کویت،امارات و قطر پول دادند.فقط سوریه از ما حمایت کرد.آن هم از بغض معاویه(صدام)نه حب علی.
a.m
هیچکدام با "ما" مردم ایران نجنگیدند با "جمهوری اسلامی" جنگیدند، و "ما" فدا شدیم.

آقای مهندس پس می توانیم بگوییم آمریکا را هم می دوشند.چون آمریکا هم کمکهای مالی زیادی به کشورهای منطقه و دنیا می کند.
a.m
امریکا هزینه هایش را حساب شده می کند، تا رهبری جهان را حفظ کند.

درود به استاد گرامی جناب استاد پیشتر فرموده بودید:ارتش متعارف ایران می تواند بدون سلاح اتمی در برابر اتحادیه عرب بازدارندگی ایجاد کند.اگر ابرقدرتها دخالت نکنند. با توجه به اینکه"یک طرح راهبردی نمی تواند هیچ پارامتر احتمالی را ندید بگیرد"،آیا گمان نمی کنید ارتش مصر به تنهایی با ما برابری می کند!؟عراق،عربستان،سوریه و... را هم باید درنظر گرفت. با سپاس
سعید
عراق با ما درگیر نمی شود. سوریه با ما درگیر نمی شود. مصر هم درگیر نمی شود، حریف ما هم نمی شود. عربستان هم فقط می تواند از پشت دیگران را تهییج و کمک می کند. عربستان از احساسات ایرانیان نسبت به خود به دلیل سده های یکم و دوم هجری آکاه است و می داند که ایرانیان اگر بهانه پیدا کنند، جبران قادسیه و همه جنایت های آن هجوم را خواهند کرد.

آقای مهندس ولی عربستان هیچکدام را ندارد و فقط پول دارد و با این پول همه را می خرد.پاکستان،مصر،اردن،یمن،سودان.دنیا هم بخاطر نفت ملاحظه اش را می کند. سپاس
a. m
عربستان را فقط می دوشند.

نتیجه:"پول نفت"عربستان تعیین کننده سیاست مصر،سودان و... در برابر ایران است.پس ما هم باید برای کشاندن مصر و سودان به طرف خودمان صادرات نفت و گاز را افزایش دهیم تا پول بیشتری داشته باشیم. سپاس
a.m
چند بار به شما بگویم، پول مطرح نیست، احترام بین المللی مطرح است. صادرات منابع زیرزمینی نشانه درماندگی و عقب افتادگی یک ملت است. باید پیشزفته اقتصادی، دانشیک، کشورداری، دموکراسی و نظامی بود.

از آقای ناظری انتظار نداشتیم!! http://farsi.alarabiya.net/fa/iran/2014/05/30/%D8%AE%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%85-.html
سعید
این ترانه ای قدیمی است و نباید با واکنش نشان دادن آنرا تبدیل به یک دستاویز کنیم. فقط باید گوش کنیم و لذت ببریم. تیتر العربیه نشان می دهد که قصد داشته اند از یک مورد بسیار عادی در فرهنگ و فولکلور ایرانی یک بحث نژادی بسازند.

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا در طرح نظامی تان احتمال حمایت مصر و دیگر کشورهای عرب(زبان)از امارات را در نظر گرفته اید؟ با سپاس
سعید
یک طرح راهبردی نمی تواند هیچ پارامن احتمالی را ندید بگیرد.

در مجموع نتیجه می گیریم که پول نفت عربستان و آدمکش های جهادی اش تعیین کننده سیاست مصر،سودان و... در برابر ایران است.شاید نباید به سپاه قدس خرده گرفت.تنها تفاوت عربستان با ایران درآمد بیشتر نفتی است و ما باید برای کشاندن مصر و سودان به طرف خودمان صادرات نفت و گاز را افزایش دهیم.در کشورهای عربی مردم حکومت نمی کنند تا ما دلخوش باشیم که اکثریت مردم سودان به ایران علاقه دارند. سپاس
a. m
شاید اگر سپاه قدس ضمن اینکه سوریه را آرام نگه می داشت، باعث کنار رفتن داوطلبانه بشار اسد و انتخابات برای یک دولت جدید می شد، پای عربستان و دیگران باز نمی شد و ایهمه جنایت و مصیبت بر سر مردم سوریه فرود نمی آمد، و مردم سوریه به جای نفرت از ایران مانند گذشته با دید احترام می نگریستند.

درود به شما آقای مهندس نظرتان درباره سخنان وزیرخارجه سودان چیست؟شما گفته بودید"سودان در کنار فرهنگ ایرانی زیسته و عرب نیست".ولی در واقعیت می بینیم که خود را عرب می داند و به عربستان نزدیکتر!! "وزیر خارجه سودان در مصاحبه با روزنامه الحیات گفته است پس از حمله هوایی دو سال پیش اسراییل به یک کارخانه تسلیحات در خارطوم، ایران به سودان پیشنهاد کرد در ساحل دریای سرخ در این کشور دفاع ضدهوایی مستقرکند اما این کشور پیشنهاد ایران را رد کرد زیرا پذیرفتن آن به معنای حضور ایران در سودان در مقابل عربستان محسوب می شد. همچنین استقرار دفاع ضدهوایی نیاز به حضور متخصصان تسلیحاتی ایران در سودان داشت."
a.m
اگر دولت سودان بیانگر خواست اکثریت مردم آنجاست، پس نتانیاهو هم بیانگر خواست اکثریت مردم اسراییل و جمهوری اسلامی هم نماینده اکثریت مردم ایران، پادشاه عربستان اکثریت مردم عربستان و پادشاه قطر اکثریت مردم قطر .... الی آخر.

درود به استاد گرامی جناب استاد شاید منظور سیسی این بوده که"اگر شما با ایران بر سر جزایر درگیر شوید و آمریکا بیطرف بماند سریع به کمک شما خواهیم آمد". ۲.عربستان از سرکوب اخوان حمایت کرد که نوکر قطر بودند نه نوکر ریاض.بنابراین از ادامه سرکوب اخوانی ها خوشنود خواهد بود. با سپاس
سعید
1- من تصور نمی کنم سیسی بر علیه ما وارد شود. 2- من بارها در ایجا توضیح دادم که دشمنی میان عربستان اختلاف سر زمینی است و پشتیبانی قطر از اخوان. نه تنها از سرکوب اخوان راضی است که برای تشویق سیسی مقدار زیادی پول هم به مصر داد. ولی خودش هم می تواند آدمکش های خود را در قالب شبه نظامیان جهادی به مصر بفرستد. بنابراین روابط خوب سیاسی میان مصر و عربستان برای مصر حیاتی است.

اگر مصدق در سال2014 بود: ایران نه به مصر و نه هیچ کشور دیگری اجازه نمی دهد در خلیج فارس دخالت کنند.امنیت منطقه توسط ارتش ایران تامین می شود اما هیچ کشور خارج از منطقه حق دخالت نخواهد داشت.درصورت لزوم از نیروی نظامی هم استفاده خواهیم کرد.
خشمگین
دندان سر جگر بگذارید، مصدق برخواهد گشت.

زعیم یک سوال: گفتی اگر طراح باشی با ابزار زنگ زده قادسیه ای نشان خواهی داد که تاریخ را بازنویسی کند".آیا احتمال اعزام ارتش مصر را در نظر گرفته ای!؟ سیسی چه گفت!؟
پان عرب
من فرماندهی شخص شما را هم در نظر گرفته ام، چه رسد به سیسی.

جناب استاد به نظر شما آیا سیسی میخواهد عبدالناصری نوین باشد!؟
سعید
چنین رگی در او هست. خودش کمی مذهبی است، البته به علت پدرش، و یک مذهبی دموکرات است، البته آنهم به علت پدر ملی مذهبیش. من می پندارم که در او بیشتر به سامان دادن به اوضاع اجتماعی و اقتصادی مصر خواهد پرداخت تا بلندپروازی های "ناصرانه". مردم مصر بشدت فقیر و بیکار و خسته از درگیری هستند. اگر در دوران ریاست جمهوریش نتواند اقتصاد مصر را با کمک مالی امریکا و عربستان سامان بدهد، مردم به او پشت خواهند کرد. از آنجا که چند سال وابسته نظامی مصر در ریاض بوده، ارتباطات خوبی با سلسله مراتب عربستان دارد و از فساد و از هم گسیختگی و جنگ درونی آنها و نارضایتی شدید مردم آگاه است. بنابراین باید هر چه سریعتر عربستان را بدوشد.

درود به استاد گرامی جناب استاد من بعنوان یک ایرانی نمی توانم بپذیرم یک کشور از صدها کیلومتر دورتر بخواهد در"منطقه منافع حیاتی"برای ما خط و نشان بکشد.سیسی طوری حرف می زند که انگار آمریکا با لیبی طرف است. این سخنان او توهین و تحقیر ماست.حتی عبدالناصر هم جرات نکرده بود درمورد امنیت خلیج پارس اینگونه حرف بزند! سادات که صریحن گفته بود:ما از سیاست ایران در خلیج پارس پشتیبانی می کنیم.شما و جبهه ملی با دخالت زورمندانی مانند آمریکا در خلیج پارس مخالف هستید و قطعا مخالف دخالت مصر صدقه بگیر. ۲.با توجه به تامین امنیت خلیج پارس توسط آمریکا آیا سخنان سیسی نمایشی نیست؟ ۳. دیدگاه شما درباره"در صورت بروز هرگونه خطری و تقاضای کمک توسط آنها، ما بدون فوت وقت بلافاصله به آنجا خواهیم رسید".از بعد نظامی چیست؟ با سپاس
سعید
1- فراموش نکنید که جمهوری اسلامی از مرسی پشتیبانی می کرد، با وجود اینکه مرسی خیلی توهین آمیز با آنها رفتار کرد. دوم اینکه جمهوری اسلامی نام قاتل انور سادات را روی یک خیابان گذاشته که تجلیل اوست، سوم اینکه سیسی بشدت به پول عربستان نیازمند است، ولی به علت تفاوت فاحش فرهنگی هرگز هرگز با عربستان همخوابه نمی شود. ولی چون نوکران قطر و عربستان را سرکوب کرده و این سرکوب پس از انتخابات شذت خواهد گرفت، باید به آنها وانمود کند که از نظر امنیتی با هم خواهند بود. 2- چرا، نمایشی است. او یک تار موی ایران را به همه شبه جزیره نمی دهد. 3- بدون فوت وقت می آیند که ما به شبه جزیره حمله نکنیم؟ ما در این سده های اخیر به کدام کشور حمله کرده ایم؟ شما کمی دقیقتر به گفته های سیاستمداران توجه کنید.

خاک بر سر ما که پول عربستان و قطر و امارات تعیین کننده سیاست پاکستان و مصر دربرابر ایران شده است! خاک بر سر ما که مصر از 1000 کیلومتر دورتر می خواهد در خلیج فارس دخالت کند ولی منافع ما در به گفته دوستان"حیاط خلوت ما"نادیده گرفته می شود. ننگ بر پدران ما که چنین گندی به مملکت قدرتمند و مورد احترام ما زدند.
خشمگین
حیات خلوت در قباله کسی نیست. حیات خلوت حاشیه امنیتی یک کشور مقتدر نظامی و توانمند اقتصادی و پرستیژ بین المللی است. کدام را آقای خشمگین در جمهوری اسلامی سراغ دارید؟

عبدالفتاح سیسی در مصاحبه با الشرق الاوسط گفت : "اگر در انتخابات ریاست جمهوری مصر برنده شود اولین اقدام وی سفر به پادشاهی سعودی خواهد بود تا از حمایت های بی دریغ پادشاه سعودی از دولت و مردم مصر در شرایط بسیار حساس سپاسگزاری کند.این نامزد انتخابات ریاست جمهوری مصر با بیان روابط بسیار نزدیک و مهم کشورش با دول خلیج(فارس) گفت: "امنیت خلیج(فارس)امنیت مصر است، به هیچ کس اجازه نخواهیم داد خللی درامنیت آنها ایجاد کند".وی افزود: "مصر با کشورهای خلیج(فارس) فاصله ای ندارد به همین دلیل در صورت بروز هرگونه خطری و تقاضای کمک توسط آنها، ما بدون فوت وقت بلافاصله به آنجا خواهیم رسید". جناب استاد آیا همچنان بر این باور هستید که"ارتش متعارف ما برای کشورهای عرب(زبان) بازدارنده است"؟
سعید
شما متوجه سخنان این مرد باهوش نشده اید! با پادشاه سعدی ملاقات خواهد کرد (پول!). البته ملک عبدالله کناره گیری کرده همانگونه که من پیشتر گفته بودم. همچنین گفته که امنیت خلیج فارس امنیت مصر است. به "هیچ کس" اجازه نخواهد داد که امنیت را به خطر بیاندازد. ما هم همین را می خواهیم.

من از این شادمانم که می‌خواهد به خلیج نیرو بفرستد و شما را مهار کند.اخطار هم داده است.
پان عرب
امیدوارم شما او را منصرف کنید.

درود بر سیسی که می خواهد ایران را مهار کند و به خلیج نیرو بفرستد. ایران باید با نوستالژی اقتدار در خلیج زندگی کند.نوستالژی!!
پان عرب
هم میهن پان عرب گرامی، شادمانم که از عربستان دست کشیده ای و به مصر آویزان شده ای. مصر یک کشور کهن متمدن است و شاید در آینده به شما کمک کند تا عربستان را هم به تمدن بشری نزدیک کنی.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما درباره سخنان سیسی(درباره ایران)چیست؟ ۱.آیا مصر قصد دخالت نظامی در حیاط خلوت ما دارد؟ ۲.آیا سیسی با تاکید روی"ملیت عربی"میخواهد عبدالناصری نوین باشد؟ با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/05/22/%D8%B3%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D9%85%D8%B5%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%AF.html
سعید
من تصور نمی کنم سیسی چنین تیپ آدمی باشد. گفته او برای خنثی کردن ترس کشورهایی مانند عربستان و امارات و قطر است که می توانند با پشتیبانی از از آدمکش های خود ثبات را در مصر برهم بزنند، و پول آنها که می تواند اقتصاد مصر را نجات دهد. مصر هرگز حتا یک تلنگر هم به ایران نخواهد زد. زیرا آن پیشنهاد کتبی من در دهه 70 مبنی بر پیمان راهبردی میان ایران و مصر و هندوستان، که در برخی رسانه های مصری هم مطرح شد، بهترین راه برای تضمین ثبات مصر است، البته نه در جمهوری اسلامی.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما چیست؟(به خصوص درمورد بخش مربوط به توازن روابط)با سپاس http://www.radiofarda.mobi/a/f8-pakistan-iran-and-saudi/25391627.html
سعید
پاکستان به علت روابط عربستان با القاعده و نیز به علت کسری بودجه که می توانست عربستان را بدوشد؛ و از سوی دیگر جمهوری اسلامی منزوی جهانی بود، خود را به عربستان نزدیک کرده بود. بویژه اینکه بیش از یک میلیون پاکستانی در عربستان کار می کنند و درآمد خود را به خانه می فرستند. ما این نقش را کمابیش در پیش از انقلاب داشتیم. ولی اکنون که روابط ایران با غرب گرم می شود، و عربستان به علت جنایت هایی که گروههای مورد حمایتش در سوریه و دیگر کشورهای خاور میانه و افریقا می کنند کم کم منزوی و احتمالن فروپاشی خواهد شد، پاکستان می کوشد روابط خود را با تهران بازسازی کند.

آقای مهندس من از صحبتهای شما درباره سوریه،محاصره عربستان،سنگر از پشت و جلو و... نتیجه می گیرم که سیاستهای ایران(اجرایی بوسیله سپاه قدس)در عراق،سوریه و یمن درست بوده است.
a.m
بهیچوجه. سیاستهای سپاه قدس دشمن ساز و بسیار برای مردم ایران هزینه بر بوده است. کاری را که می شود با خردمندی و برنامه ریزی هوشمندانه انجام داد، نباید با زور وارد شد که حز دشمن سازی نتیجه ای نخواهد داشت. اشاره ای که من کردم ارتباطی با سپاه قدس نداشت.

درود به استاد گرامی جناب استاد در مصر که اکنون حکومت دلخواه عربستان سرکار است. ۲.ما هنوز در تحریم تسلیحاتی هستیم و با اقتصادی ضعیف شده چگونه قدرت نظامی مان افزایش یافته!؟ ۳.دیدگاه شما درباره حضور و پایداری ایران در سوریه بهانه به بهانه جویان و دشمنان می دهد که شما را متهم به حمایت تلویحی از سیاست جمهوری اسلامی کنند. با سپاس
سعید
ما نباید حضور نظامی در سوریه می داشتیم و اکنون هم نباید، ولی حضور امنیتی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی چرا. دستکم تا رفع فتنه! من این را مقاله "سوریه" خود توضیح داده ام. من از کیفیت سیاست جمهوری اسلامی در سوریه بهیچوجه پشتیبانی نمی کنم. این کار را به بدترین شیوه ممکن انجام دادند، ولی از اینکه باید به سوریه کمک می کردیم هم جلوی موج تغییرات یک مشت "استراتژیت" دیوانه، از نوع آنها که خاور کشور ما را مانند کیک عروسی تقسیم کردند، بگیرد، کار ضروری بود. ولی ما باید بشار اسد را از همان آغاز وادار و کناره گیری و تشکیل دئلت موقت می کردیم. اینرا هم من توضیح داده ام. اگر این کار می َشد، اینهمه به سوریه آسیب نمی رسید، پای آدمخورها به آنجا باز نمی شد و مردم سوریه ما را منجی خود می انگاشتند و ما هم به هدف خود می رسیدیم و هم اینهمه هزینه گزاف را متحمل نمی شدیم. وقتی کار بدست نابخردان و بزن بهادرها بیافتد از این بهتر نمی شود. حکومت مصر هم دلبخواه عربستان نیست. آنها از دید قبیله ای نگاه می کنند که دشمنشان قطر و اخوان پیروز نشدند.

زنگ زده!؟ هواپیماهای مدرن آمریکایی و انگلیسی زنگ زده است یا تانکهای ابرامز؟ زنگ زده مانورهای ایران است با هواپیماهای 40 سال قبل!
پان عرب
هم میهن پان عرب عزیز، امیدوارم بخاطر تقویت روحیه شما هم شده، عربستان وارد جنگ شود. اگر ما طراح باشیم، با همین ابزار زنگ زده قادسیه ای نشان خواهیم داد که تاریخ را بازنویسی کند. لابد شما می دانید که من اهل بلوف زدن نیستم. آنگاه کمترین امتیاز ما برگرداندن تو به مام میهن خواهد بود.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما درباره مقاله زیر چیست؟ من با تمام مقاله موافق هستم بجز سه مورد: ۱.حل مشکلات منطقه ای۲.جایگاه ایران در اوپک ۳.نفوذ منطقه ای ایران به نظر می رسد نویسنده در این سه مورد پیشنهاد می کند که ایران یک کشور حاشیه ای و بدون نفوذ باشد و میدان را به رقبا واگذار کند ولی کشورهای عربی دارای نفوذ و میدان دار منطقه!! با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/views/2014/05/14/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%9F.html
سعید
این مقاله نیست یک ابراز دیدگاه خوش بینانه و یک نگاه بیگناهانه به منطقه است بی اینکه استدلالی داشته باشد. آلمان و ژاپن توانستند به درون خود بپردازند، چون برون آنها را کشور دیگری پاسداری می کرد. ما در پیرامون خود کشورهای ناامن و نیز ناامنی زا داریم. ما اگر در این کشورها نفوذ نداشته باشیم، هرگز نمی گذارند روی کار داخل خود متمرکز شویم. در سوریه ما بسیار بد عمل کردیم و منفور مردم آنجا شدیم، ولی حضور ما و پایداری ما از دید استراتژیک بسیار ضروری بود. من از همان آغاز، سه سال پیش، گفتم که سوریه سنگر ما برای جلوگیری از توطئه های تندرویان غرب و هم پیمانانشان برای ایجاد آشوب و تجزیه ایران است. حتا اوسامه بن لادن هم قول داده بود که ایران هدف نهایی است. شما اصلن ایران را با کشورهای عربی نسنجید. ما از تیره جانوران متفاوتی از آنها هستیم و با هیچکدام هم سر دعوا نداریم، ولی نباید اجازه هم دهیم که آنها حرات سر دعوا باز کردن با ما را داشته باشند.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما چیست؟(به خصوص درمورد بخش مربوط به توازن قوا) با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/views/2014/05/14/%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html
سعید
سعودی ها می دانند که وضع خودشان چندان خوب نیست و بدتر هم می شود؛ بنابراین، شاخ و شانه کشیدن برای ایران به سودشان نخواهد بود. در سوریه، مصر و یمن شکست خورده اند، به لحاظ پشتیبانی از القاعده و سلفی ها بدنام و متهم به جنایت علیه بشریت شده است، و از سوی دیگر ایران هم موقعیت بین المللی خود بهبود داده و هم قدرت نظامیش افزایش می یابد. پس چه بهتر که کمی آب روی آتش بپاشد و خانه خود را سرو سامان بدهد.

جناب مهندس بازار خوب برای صنایع ما درست. ولی زرادخانه عربستان تهدید است.انبار این حجم از سلاح
a. m
هیچ تهدیدی نیست. عربستان با ایران نخواهد جنگید، چون از پشت و جلو ما سنگر داریم، هم اکنون در محاصره ما هستند. اگر نمی دانی از من نپرس.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما چیست؟ با سپاس http://www.bbc.co.uk/persian/world/2014/05/140510_an_china_military_spending.shtml
سعید
هزینه‌های نظامی: موازنه به‌سود چین تغییر می‌کند - ارزیابی درستی از تحولات نظامی جهان است. ولی بودجه نظامی امریکا هزینه های پژوهشی تکنولوژیکی را که غیرمستقیم وارد رده بندی نظامی می شود در بر نمی گیرد. من بودجه نظامی امریکا را 20 تا 30% بیشتر از آنچه در آمار می آید می بینم. چین بیشتر نگران آینده هندوستان و بلندپروازی های روسیه است، با کسی هم سر جنگ ندارد. این یک رفتار تاریخی است که هزاران سال همین بوده است. برعکس ایران که هر گاه تنبانش دو تا می شده به دنبال کشورکشایی می رفته.

1.آقای زعیم درمورد استقرار موشکهای دانگ فنگ عربستان گفته بودند:اسراییل شکمش را گرفته و می خندد و اجازه دیوانگی به عربستان و پاکستان درباره خرید کلاهک اتمی نمی دهد. 2.فکر می‌کنم پس از آن تحول اجتماعی-سیاسی در عربستان بهتر است با تقویت یمن جنگی میان یمن و عربستان راه انداخت تا تمام سلاحهای مدرنی که عربستان خریده در این جنگ استفاده و نابود شوند.دقیقا مشابه اتفاقی که برای ما در جنگ با عراق افتاد.
a.m
1-من هم می پندارم اطلاعاتی که به من رساندند یک شایعه بوده باشد. 2- ما بهیچوجه در جایی جنگ براه نمی اندازیم، چون جنگ سلاح ها را تمام نمی کند، بلکه سیل فروشندگان سلاح های نوین تر را به آنجا سرازیر می کند. ما می خواهیم هر دو کشور آباد و مرفه شوند تا هم همسایه خوبی برای ما و هم بازار خوبی برای صنایع ما باشند.

زعیم قدرت سعودی را در مانور سیف عبدالله دیدی؟ زودتر از شما هم به بمب اتم رسید و حالا قدرت برتر منطقه شده است حتی برتر از اسراییل.من طرف قدرت هستم نه طرف ضعف که ایران باشد.
پان عرب
من سیف عبدالله را زنگ زده دیدم، ولی هر چه شما را خوشنود می کند ما هم راضی هستیم. زیرا نمی خواهیم چیزی بگوییم که به غرور کاذب شما نسبت به کشوری بیگانه، از میهن خودتان بیش از این دور شوید.

جناب استاد من بسیار شگفت زده هستم که دو کشوری که برای امنیت و اقتصاد خود نیازمند حمایت آمریکا هستند توانسته اند زیر چشم ماهواره های جاسوسی آمریکا(و اسراییل)کلاهک اتمی جابجا کنند! اسراییل هم که فقط بلد است ایران را تهدید کند و به محموله های موشکهای سوریه حمله کند اما در برابر خطری به این بزرگی ساکت است.
سعید
من با وجود اینکه این شایعه را شنیده ام، در جای قابل اعتمادی نخوانده ام. حدس می زنم که فقط یک شایعه برای ترساندن ایران باشد. امریکا و اروپا در حالیکه ایران را باز می دارند بهیچ وجه این حرکت پاکستان و عربستان را تحمل نمی کنند. امیدواریم که گربه است.

جناب استاد شما نگران نیستید؟ توازن قوا در منطقه به زیان ما بهم نریخته است؟ با سپاس
سعید
نه هنوز. شما برای دو سال آینده عربستان را تماشا کنید. در ایران هم تحولاتی رخ خواهد داد که امیدوارم این غارتگران اسلحه به دست مسیرش را عوض نکنند، هر چند که این کار به تلاشی خودشان منجر خواهد شد.

درود به استاد گرامی جناب استاد دیدگاه شما درباره مطلب زیر چیست؟آیا رسانه های اسراییل مانند بادکنک عربستان را باد نمی کنند؟ با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/05/08/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C.html
سعید
این تایید همان خبر است که من شنیده بودم پاکستان بمب هایی را که برای تامین کسری بودجه خود به عربستان فروخته به آنان تحویل داده است. آشکارا این نقض فاحش پیمان ان پی تی است. باید دید سازمان انرژی اتمی چگونه واکنش نشان می دهد. اسراییل کمتر از ما نگران این رژیم بدوی نیست. البته حمله اتمی به ایران خود شبه جزیره را هم غیرقابل سکونت خواهد کرد، ولی همینکه بمب اتمی خریده اند و تحویل گرفته اند، نشان می دهد که هم عربستان و هم پاکستان کشورهایی فاقد خرد سیاسی هستند و باید مهار شوند. امسل سال جالبی خواهد بود.

درود آقای زعیم معنای"استوان هستم"چیست؟ 2.مصر که بدش نمی آید رهبر کشورهای عرب(زبان)باشد و بتواند در منطقه با ایران رقابت کند.
a.m
1- یعنی "مطمئن" هستم. 2- فقط زمان عبدالناصز این بلندپروازی را داشتند. پس از آن فقط می خواستند مورد احترام کشورهای عرب و منطقه باشند و در بازیهای سیاسی طرف مشورت باشند.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.mobi/a/f35_iran_us_persian_gulf_def_system/25375631.html
سعید
من بارها گفته ام که اتحاد میان "کشور"های جنوب خلیج پارس امکان ندارد. امریکا هنوز این را نفهمیده. آنها کشور نیستند، آنها قبیله های رقیب و متخاصم هستند که رقابت آنها به دوهزار سال پیش بر می کردد. هیچ وقت "کشور" نیوده اند.

درود به شما آقای زعیم گفته های ولیعهد ابوظبی را ببینید.فکر نمی کنم تقسیم بندی عرب و عرب زبان شما(در ارتباط با منافع ملی ایران)توسط کشورهای عرب(زبان)پذیرفته شده باشد. "احمد الفضالی دبیرکل جریان استقلال مصر به العربیه نت گفت شیخ محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی به آن ها تاکید کرده است که امنیت و ثبات مصر، یکی از ضمانت های اصلی ثبات در دیگر کشورهای عربی و منطقه خاورمیانه است. او همچنین خاطرنشان کرد که حمایت از مصر در اوضاع کنونی اش، وظیفه هر عربی است که مصر را به عنوان برادر بزرگ همه عرب ها می شناسد".
a.m
سخن ولیعهد ابوظبی اثبات نادرست بودن طبقه بندی من است؟! دم روباه؟ استوان هستم که بندر سلطان و شاه قطر و بقیه شیخ نشین ها هم همین را می خواهند القا کنند. آنها می خواهند با چسباندن مصر به خودشان حیثیت سیاسی تاریخی پیدا کنند. ولی از حسنین هیکل بپرسید. از مبارک بپرسید، از هر دانشمند اصیل مصری بپرسید. از مردم کوچه و بازار لبنان بپرسید. این مصر عرب بودن را جمال عبدالناصر برای ارضای بلندپروازی های خود که رییس تمام کشورهای عرب زبان شود براه انداخت.

کیسینجر درمورد پرزیدنت نیکسون می گوید: او پردانش ترین رییس جمهور آمریکا در حوزه روابط خارجی بود.
سعید
من موافقم.

جناب استاد در جنگ دوم،آلمان چندین برابر قدرتمندتر از جنگ اول بود ولی حتی در جبهه شرقی هم نتوانست پیروز شود،در حالیکه آمریکا در هر دو جنگ جهانی وارد شده و از متفقین پشتیبانی کرده بود! با سپاس
سعید
در جنگ اول کسی نمی خواست تصرف سرزمینی بکند. هدف درجه اول این بود که می خواستند امپراتوری عثمانی را متلاشی کنند که برای غرب بسیار خطرناک بود. دوم اینکه اتحادهای متعددی صورت گرفته بود که به علت بدی ارتباطات سوء تفاهم های زیادی میان دولتها شکل گرفته بود. همبسته می شدند و می شکستند، دشمان قدیم دوستان جدید می شدند و دوباره دشمن می شدند. ولی به باور من جهان مبارزه برای ناتوان سازی پادشاهی های آلمان و محارستان و اتریش بود. انگستان و فرانسه و حتا امریکا به هیچکدام از آنها اعتماد نداشتند. هنوز رقابت های سده نوزدهم که پس از جنگهای طولانی و بلندپروازی های برخی کشورها هنوز وجود داشت. در این میدان قدرتمند بودن جندان کارآمد نیست، بلکه دشمنان شما کی هستند و شما در چند جبهه باید بجنگید. آلمان نازی همان اشتباهی را کرد که آلمان ویلهلم دوم کرد. یعنی خود را در چند جبهه درگیر کرد، هم روسیه و هم فرانسه. ولی آلمان نازی قصد یکپارچه کردن جهان را زیرا یک پرچم داشت و روش های تند و غیرانسانی آن بقیه جهان را ترساند و متحد کرد. بنابراین آلمان هم محاصره اقتصادی شد و هم نظامی و هم مردم آن ترجیح می دادند فرار کنند. چیزی شبیه جمهوری اسلامی که ما تجربه کرده ایم. در این شرایط سرنوشت متجاوز چیزی جز شکست و ذلت و تحقیر نیست.

درود به استاد گرامی جناب استاد علت عدم اعتماد به نفس نیکسون چه بود!؟ با سپاس
سعید
من نمی دانم، روحیه اش اینجور بود. این پرسش را از زیگموند فروید بپرسید.

درود من از این پس به تمام فعالیتهای خود در تارنما به عنوان پرسش گر پایان می دهم و فقط خواننده خواهم بود تا دیگر به دلیل نقل پاسخهای وطندوستانه شما به دوستان عربستان (علیرضا ن.ز)متهم به دروغگویی نشوم.بگذارید دوستان عربستان هزاران بار به کاخ عبدالله بروند و برای سخنان او(کسی که خواهان حمله به ایران شده بود)کف بزنند.بگذارید هزار بار بگویند"بحرین حیاط خلوت عربستان".هزار بار بگویند:عربستان از جهادی ها حمایت نمی کند".به حرف گربه سیاه باران نمی آید. من به وظیفه ملی خود عمل کردم و پاسخهای کورش زعیم را برای او نقل کردم.حالا او به ما بگوید دروغگو.اشکالی ندارد.تمام پاسخها در همین تارنما موجود است. از شما جناب زعیم که در این مدت با حوصله فراوان به سوالات من پاسخ دادید سپاسگزاری می کنم. خدا نگهدارتان باشد.
رضا احدی
ـقتی احدی گرامی، شخصیت های رسانه ای مانند آقای نوری زاده از دیدگاههای من آگاه هستند و مطالب را یا می خوانند یا برایشان فرستاده می شود. نیازی به نقل قول ندارند. نقل قول ها معمولن اگر راشت هم باشند باور نمی شوند یا ایجاد تردید یا سوئ تفاهم می کنند. شما که مطالب من را می خوانید خودتان اظهار نظر کنید چکار به اظهار نظر دیگران دارید.

جناب استاد چرا آلمان در جنگ جهانی اول تقریبا شکست نخورد و حتی روسیه را شکست داد(پیمان برست لیتوفسک)ولی در جنگ جهانی دوم که چندین برابر قدرت جنگ اول را داشت در هردو جبهه شکست خورد؟ با سپاس
سعید
چطور شکست نخورد! اگر بیسمارک نخست وزیر می ماند شاید، ولی وقتی ویلهلم دوم به تخت نشست، سردرگمی زیادی در سیاست خارجی آلمان ایجاد شد. در آن هنگام هدف اصلی امپراتوری عثمانی بود که اروپای خاوری از دست جنایت هایشان به تنگ آمده بودند. اتحادشان بهم ریخت، در روسیه انقلاب شد، و در معاهده ورسای 1919، آلمان آغاز کننده جنگ شناخته شد که به آن اعتراف کرد و موظف شده همه هزینه های جنگی دشمنانش را بپردازد. فقط در جبهه شرقی که روسیه مجبور به صلح کردن بود آلمان شرایط تعیین کرد. اولین شرط آلمان این بود که تروتسکی که برای امضای پیمان صلح در برست لیتوفسک رفته بود باید جامه رسمی بپوشد و با کاپشن چریکی نمی تواند پیمان را امضا کند. تروتسکی موضوع را برای لنین نوشت و لنین پاسخ داد که ما نیاز به صلح داریم، اگر خواستند لباس زنانه هم بپوشی، بپوش و پیمان را امضا کن!

درود به استاد گرامی جناب استاد دیدگاه شما درباره پرزیدنت ریچارد نیکسون و عملکرد او در حوزه روابط خارجی چیست؟ 2.دیدگاه شما درباره سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه چیست؟
سعید
1- نیکسون مرد باهوشی بود، ولی سخنران خوبی نبود و از عدم اعتماد به نفس عجیبی رنج مبی برد. من باور دارم که سیاست خارجی او که البته زیر نفوذ کیسینجر بود برای امریکا خوب بود. 2- لوروف هم مرد باهوش، توانمند و نکته سنجی است. اگر او نبود، پوتین دست به ماجراجویی های خطرناکی می زد.

آقای زعیم شما قبلا گفته بودید آمریکا و اسراییل اجازه نمی دهند پاکستان به عربستان بمب اتم بفروشد!
a.m
آری، و اکنون هم مطمئن نیستم، ولی شایع شده که این کار را دستکم برای مانور اخیرشان کرده اند. ولی چون هیچ واکنشی در رسانه ها ندیده ام، احتمال دارد درست نباشد.

فرمودید:عربستان برای اینکه چنین جایگاهی پیدا کند، بجز روی کاغذ و با آمار، بایستی تحول اجتماعی بزرگی را تجربه نماید. جناب استاد آیا بهتر نیست برای اینکه آن جایگاه را پیدا نکند،آن تحول اجتماعی رخ ندهد؟ با سپاس
سعید
تحول اجتماعی حتمن باید رخ دهد تا همسایه معقولتری داشته باشیم. ابن تحول همانگونگه که دو سال پیش گفتم از امسال آغاز خواهد شد و تا سه سال دیگر ما همسایه نوع دیگری خواهیم داشت. برکناری بندر سلطان و ولیعهدی و نایب ولیعهدی دو برادر کوچکتر ملک عبدالله زخم های پیشین را باز کرده و بزودی شاهد درگیری های خونین میان قبیله حاکم و قبیله های معتزض یا مدعی خواهیم بود. همچنین جنبش بطزگی توسط نسل جوان که اکنون 70& جمعیت را تشکیل می دهد، زنان، و کازگران خارجی سراسر کشو.ر را در خواهد گرفت.

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f10-china-gas-project-iran-azadegan-pakistan/25369871.html
سعید
چین تا کنون رشوه داده بو.ده و مفت خورده و کار نکرده. مدتی طول می کشد تا بفهمندبازی تمام شده است. همسو شدن با عربستان محکوم به شکست است، زیرا عربستان بزودی شکل دیگری خواهد شد.

زعیم آرام آرام قدرت سعودی و ضعف ایران را می پذیرد.دیگر کسی نمی تواند بگوید سعودی وابسته به آمریکاست.
پان عرب
پان عرب گرامی، ضمن اینکه برای روحیه ضد میهنی که داری برایت تاسف می خورم، شادمانم که سرانجام جایگاه خود را پیدا کرده ای. اگر به عربستان مهاجرت کنی، ما از دست دادن شما را به عنوان یک ایرانی ارزشمند یک زیان خواهیم شمرد. ولی همیشه می توانی به آغوش میهن بازگردی.

جناب استاد آیا پس از جمهوری اسلامی از نظر نظامی عربستان رقیب ارتش ما خواهد بود؟ 2.آیا در پیش تز انقلاب ارتش عراق رقیب ارتش ما بود؟ با سپاس
سعید
1- عربستان سخت می کوشد که در جهان عرب و عرب زبان خود را پیشرفته و رقیب نظامی ایران بشناساند. عربستان برای اینکه چنین جایگاهی پیدا کند، بجز روی کاغذ و با آمار، بایستی تحول اجتماعی بزرگی را تجربه نماید، که جرقه هایش، همانگونه که من دو سال پیش پیش بینی کردم از دو سال بعد آغار خواهد شد، دیده می شود. در طی سه سال آینده مدیریت کشور برای شیخ ها دشوار خواهد شد. 2- عراق صدام حسین هم تلاش می کرد رقیب نظامی ایران باشد و براستی دومین ارتش منطقه بود، ولی بهمین دلایلی که برای عربستان گفتم خیلی زود از هم پاشید و اگر کمک چندین کشور غزبی، چون روسیه و امریکا و آلمان و فرانسه و انگلستان و غیره نبود همان سال اول شکست می خورد. ولی ما باوجود جنایت های زیادی که علیه ارتش ملی توسط انقلابیون ما انجام گرفت و روحیه آنها را کشت، ولی در جنگ با عراق از هم نپاشید، تاکتیک های ارتش و نیروی هوایی در آن جنگ تدریس می شوند، و بر همه توظئه ها چیره شد. این تفاوت فرهنگی ما با عراق بود. این تفاوت فرهنگی با ساختار قبیله ای عربستان صد برابر بیشتر است.

بنابراین عربستان هنوز راه درازی تا رسیدن به سطح یک ارتش کارآمدفاصله دارد؟
سعید
آری. در یک ارتش فقط جنگ افزار مطرح نیست. آموزش دیسیپلین و فرمانبری و دانش نظامی گری برای طراحی جنگ یا نبردهاست. ابتکار عمل و تطبیق با شرایط متغییر در میدان جنگ هم مهم است. پارامین مهم دیگر که جنیه حیاتی دارد هماهنگی و همکاری فرماندهان است. برای مثال ما در اواخر ساسانیان ارتش بسیار قدرتمندی داشتیم، ولی فرماندهان آلوده فساد شده بودند، با هم رقابت داشتند و ایجاد یک سرفرماندهی دشوار شده بود. وگرنه هیچ نیرویی در جهان آن روز نمی توانست ایران را شکست دهد. در عربستان هم طول می کشد تا فرماندهان که از قبیله های گوناگون هستند خودشان را با یک ساختار سلسله مراتب فرماندهی ملی هماهنگ کنند. بهمبن دلیل شاهزاده سلمان را به فرماندهی کل نیروهای مسلح گماشته اند که از اختیارات درباری خود بهره ببرد. البته شنیده ام که چهار بمب اتمی خریداری شده از پاکستان را هم دستکم برای مانور تحویل گرفته اند.

درود به استاد گرامی جناب استاد(از نظر فنی-تخصصی)دیدگاه شما چیست؟ با سپاس http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/04/30/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B3%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2.html
سعید
چندین سال بود که امریکا تلاش می کرد عربستان دارای یک ارتش نوین پیشرفته شود. البته اندیشه نخستینی زهر چشم گرفتن از جمهوری اسلامی بود. ولی با آمدن سلمان به ولیعهدی و فرماندهی ارتش، برای نخستین بار با راهنمایی و برنامه ریزی امریکا دست به این مانور زدند. پیشتر هم با امریکا و عمان مانور داده بودند، ولی این یکی منظورش قدرتنمایی بود. تاریخ تکرار می شود. ما 1400 سال پیش توسط "سلمان" که یک ایرانی خائن وطن فروش بود، قبیله های عرب را که با هم در ستیز بودند همبسته و تبدیل به یک ارتش مهاجم علیه ایران کردیم؛ اکنون هم امریکا برای زهر چشم گرفتن از ایران توسط یک "سلمان" دیگر عربستان را دارای یک ارتش مجهز و نوین می کند. ولی با تغییر رویکرد راهبردی امریکا و اتحادیه اروپا نسبت به ایران، پس از جمهوری اسلامی ایران امن خواهد بود.

پس دموکراسی خوب نیست مثلن هند در مقایسه با چین که شرح داده اید.
a.m
شما چرا همه چیز را سیاه و سپید می بینید؟ رنگی به نام سیاه یا سپید وجود ندارد. یکی آغاز یک طیف خاکستری است (سیاه که بی رنگی است) و دیگری پایان یک طیف خاکستری است (سپید که همه رنگهاست).

جناب استاد مساله ای که ذهن مرا مشغول کرده این است که چطور چین غیردمکراتیک و تک حزبی از هند دمکراتیک قدرتمندتر شده است!جمعیت برابر و آغاز توسعه اقتصادی هردو همزمان از اوایل دهه1950.اما تولید ناخالص داخلی چین 4برابر هند!
سعید
توسعه اقتصادی چین براستی از دهه 1980 با از بین بردن باند خطرنانک زن مائو و برگشتن دنگ شیاو پینگ جدی شد. دولت چین هنوز دیسیپلین و کنترل دیکتاتوری تک حزبی را حفظ کرده بود و از آغاز رویش را به غرب چرخاند. هنوز هم همان سیستم تک حزبی دیکتاتورمابانه را حفظ کرده. با آن دیسیپلین و کنترل اجتماعی برای یک دولت دلسوز و درستکار و میهن دوست توسعه اقتصادی آسانتر است. هر کس دزدی از انوال عمومی می کرد بیدرنگ اعدام می شد و دشواری های رسانه ای، رقابت های حزبی و اعتراض های مردمی کشورهای دموکراتیک را نداشت. کما اینکه در نخستین گردهمایی اعتراضی در میدان تیان آن من حدود صدهزار نفر را قتل عام کرد. یعنی یک نفر هم از میدان زنده بیرون نیامد. و این پایان اعتراضات مردمی بود. در هندوستان که از همان دهه 50 آغاز کردند، نخست در چارچوب دموکراسی تلاش کردند از الگوی شوروی پیروی کنند و خود را کاملا به دامان شوروی انداخته بودند. ایندیرا گاندی کم کم استقلال اقتصادی هند را برگرداند و نگاه خود را به غرب چرخاند. بنابراین بیش ار دو دهه را بکلی از دست داد. ملاحظات دموکراتیک، استقلال قوه قضائیه و رفابت های حزبی و فساد گسترده پیشرفت هند را بسیار کند کرد و هنوز هم از چین عق افتاده تر است.

جناب مهندس فهمیدم. فکر کنم در نوشته شما اشتباه تایپی رخ ثداده!بجای فعل آورید از آوردید استفاده کرده اید.با پوزش
رضا احدی
شاید.

ببخشید فرمودید"همه پاسخ ها را نوشته زعیم بشمار آوردید".معنای آوردید را نمی فهمم!
رضا احدی
به چه زبانی بگوییم؟ Consider all answers Zaim's own answers

درود به استاد زعیم جناب استاد دیدگاه شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://newcoy.persianblog.ir/post/626/
سعید
چین راه درست و منطقی برای میانبر زدن در این زمینه را بکار برده است. اصولن چینی ها خیلی هوشمندانه و بی هیچ های و هوی توسعه صنعتی خود را آغاز کردند و مانند ما به شعارهای احمقانه و گزافه گویان و غیرعملی نپرداختند. من در همان اواسط دهه 1980 که جزو یکصدتن برگزیده برای کمک به طرح توسعه صننعتی و تکنولوژیکی چین به آنجا دعوت شدم، متوجه شدم که اینها چقدر ساکت و بی ادعا و تیزهوشانه برنامه ریزی می کنند.

درود ببخشیدجناب مهندس"تحت نظارت دقیق"یعنی پاسخها را شما می دهید و شخص دیگری ثبت می کند؟
رضا احدی
همه پاسخ ها را نوشته زعیم بشمار آوردید.

درود به استاد گرامی جناب استاد تصور می کنم از زمان روحانی پاکسازی ادارات از عوامل بیگانه آغاز شده باشد. به نظر شما موضع ما دربرابر عوامل باکو که شناسنامه جعلی دارند چگونه باید باشد!؟
سعید
ردگیری شناسنامه ها دشوار است، نخست باد ورود بی روادید یکسویه کنونی را متوقف کرد. کسانی که این قانون را اعنمال کردند باید آدم های مشکوکی باشند. سپس خبرچین های وزارت اطلاعات باید کسانی را که تبلیغ تجزیه می کنند فرا بخواند و شناسنامه های آنان را بررسی کند. از لهجه هم می شود آنان را شناخت. بقیه اش را من در فرصت مناسب به دولت پیشنهاد خواهم کرد.

استاد طرح شما راخواندم طرح بسیار خوبی است، فقط سوالی که دارم این است که در تبریز بحث تجزیه طلبی داغ است آیا این طرح خطر تجزیه تبریز را افزایش نمیدهد ؟ آیا می توان راهکاری در این ارتباط ارائه داد که هم این طرح اجرا شود و هم خطر تجزیه از بین برود ؟ چون این افراد پان ترک به نظر می رسد به این چیزها راضی نمی شوند.
سجاد
این خطر مانند زمان پیشه وری، از بیرون هدایت می شود و عوامل بیگانه روی ذهن هم میهنان ما اثر می گذارند. شما تاریخچه بنیانگذاری و عملکرد پان ترکیسم را بخوانید. در طی سالهای آخر آقای پروفسور دکتر محمود احمدی نژاد که با امام زمان روزانه در تماس بودند، عواملی در دولت ویزای شهروندان دولت باکو را لغو کردند بدون اینکه آنها ویزا برای ایرانیان را لغو کنند. در نتیجه، افزون بر جهار هزار نفری که ترکیه پیش از اردوغان از ایرانیان آموزش داد و به ایران برگرداند، در میان صدها نفر که روزانه به ایران رفت و آمد می کنند، شمار زیادی بی درنگ در اردبیل و تبریز و تهران در عرض چند دقیقه شناسنامه جعلی ایرانی می گیرند و به عنوان شهروند ایرانی در قهوه خانه ها، ادارات و پارکها مخ مردم ما را می خورند که: ما تورک هستیم، ما ایرانی نیستیم، ما باید شمال و جنوب با هم باشیم .... الخ. شماری از این عوامل در وزارتخانه های کلیدی ارشاد، کشور، آموزش و پرورش و حتا اطلاعات، نهادهای کلیدی و استانداری ها و فرمانداری ها و شهرداریها لانه کردند و به تبلیغ می پردازند. حدود سال 1376 تا 78 سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه 200 میلیون دلار برای تبلیغات "پان ترکیسم" در ایران هزینه کرد و شماری نویسندگان کتابهای فرمایشی در دروغ خواندن فرهنگ ایران و هخامنشی و غیره نوشتند و تبلیغات گسترده در دانشگاهها براه انداختند و به آموزش زبان ترکی اسلامبولی بطور رایگان پرداختند. از همان زمان عوامل آنها به آموزش ترکی اسلامبولی در تبریز و اردبیل و غیره بجای فارسی و حتا در دبستانها پرداختند که من یک نامه تذکر به وزیر آموزش و پرورش وقت نوشتم. سه جهار سال پیش هم عربستان 480 میلیون دلار بودجه برای تبلیغات پان ترکیسم در شمال و پان عربیسم در جنوب ایران و مسلح کردن گ�=�w�9�ه هایی هزینه کرد.

ببخشید آیا پاسخ به سوالات و اداره تارنما توسط شخص آقای زعیم صورت می گیرد؟ با سپاس
رضا احدی
تحت نظارت دقیق.

ممنون استاد، نوشتار شما را خواندم فقط دو سوال دارم عده ای بر این عقیده هستن که ایجاد سیستم فدرال در کشور مقدمه تجزیه است نظر شما در این باره چیست ؟ یک طرحی هم آقای رضایی داشتند برای فدرال اقتصادی در قالب همین استانهای فعلی نظر شما درباره این فدرال اقتصادی چیست البته بدون آوردن اسم فدرال، یعنی فقط اختیارات اقتصادی و اداری به استانها داده شود.
سجاد
پیشنهاد می کنم که شما طرح من را برای انتخابات در ایران بخوانید. http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=463

درود به استاد گرامی حمایت از یک قوم یا گروه خاص باعث میشود که کشورهای دیگر هم از قوم یا گروه خاص حمایت کنند و با توجه به جانیفتادن دمکراسی در جوامع منطقه شاهد جنگهای داخلی مانند افغانستان باشیم.ضمن آنکه نفوذ ما(با حمایت از یک قوم یا گروه خاص)محدود می شود و نه سراسری!مشابه اشتباه جمهوری اسلامی در حمایت از شیعیان منطقه. بهترین روش همان تشکیل جبهه ملی در افغانستان،تاجیکستان، ازبکستان و بقیه کشورهای منطقه می باشد یعنی تاکید بر مفهوم ملت-دولت نوین بجای گرایش های قومی. با سپاس
سعید
سخن شما درست است. ما هرگز از قوم خاصی پشتیبانی نکرده ایم. برای ما ملت یک کشور مهم است. جبهه ملی افغانستان با همکاری زنده یاد دکتر ورجاوند، دکتر باوند و من تشکیل شد. جبهه ملی تاجیکستان هم پیشنهاد من بود که در شرف تشکیل است، و در ازبکستان هم تشکیل جبهه ملی ازبکستان را من به یکی از نامزدهای ریاست جمهوری آنجا پیشنهاد کردم که شرط پشتیبانی ما از آنها همین است. در سه کشور دیگر هم ما در حال رایزنی برای همین حرکت هستیم.

استاد عزیز اگر اسد در سوریه شکست بخورد این شکست چه اثری بر ایران می گذارد ممکن است مسئولان ایران بر اثر این ضربه و به دنبال آن ناامیدی، حکومت را تدریجاً یا فوری به مردم تحویل دهند ؟ ضمناً پیش بینی شما از جنگ داخلی سوریه چیست ؟
سجاد
شما نوشتار من درباره سوریه را در همین تارنما بخوانید. سوریه سد هجوم بهار عربی و آدمکش های عربستان و برنامه تجزیه نئوکانها و اسراییل و ... در ایران بود که باید حفظ می شد، ولی نه با این نابخردی. ایران در همان سال نخست می توانست بشار اسد را وادار به کناره گیری و تشکیل یک دولت موقت می کرد. در آن زمان هم ایران نفوذ خود را حفظ می کرد و هم منفور مردم سوریه نمی شد، تلفات سنگین کنونی هم بوجود نمی آمد و آدمکش های تکفیری و سلفی و غیره به آنجا نمی بردند. اکنون جهادی ها دست بالا را دارند و از جنگجویان بومی قابل تفکیک نیستند. http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=583

سلام و درود بر شما، به نظر من یک حکومت ملی علاوه بر دنبال کردن منافع ایران باید از بلوچهای پاکستان و تاجیکهای افغانستان و کردهای عراق و ترکیه و سوریه حمایت کند تا به ایران بپیوندند نظر شما در این باره چیست ؟یعنی به جای زوم کردن روی لبنان و سوریه و فلسطین روی این موارد زوم شود. لازم به ذکر است که افغان یک واژه پشتون است و تاجیکها با این کلمه مشکل دارند و تاجیکها حداقل در فضای اینترنت که من دیده ام دوستار برگشت به ایران هستند.
سجاد
نظر من اینست که باید اول قاچ زین را بچسبیم. اگر کشور ما آزاد و مرفه و پیشرفته باشد، خود بخود گرایش های منطقه ای رخ خواهد داد.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد