جزئیات مطالب اندیشه ها ، گفتار و نوشتار کوروش زعیم

Monday, December 23, 2024 امروز , دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب

فروردين

1393

بلوچستان و امنیت سرزمینی ایران - کورش رعیم

بلوچستان و امنیت سرزمینی ایران

در اسطوره ایرانی، سیستان و بلوچستان یازدهمین سرزمینی است که آهورامزدا آفرید. بلوچان همانند کردان اصیل ترین ایرانیان، و پیشا آریایی هستند، و زبان بلوچی پهلوی اوستایی است که اصالت خود را حفظ کرده است. از زمان کورش بزرگ تا ساسانیان، بلوچان از نخبگان ارتش ایران بودند و در کتیبه های بیستون و تخت جمشید از آنان یاد شده است. با پیشینه ای که از شایستگی ایرانیان بلوچ و کرد می دانیم، باور دارم که کشور ما باید بیشتر به دست آنان اداره شود، نه کسانی که همه ایران را وطن خود نمی شمارند.

من در زاهدان و سراوان و کنارک و چابهار بوده ام، و با هم میهنان بلوچ محشور و از دردهای آنان آگاه هستم. مهربانتر و صلح جوتر و میهمان نوازتر از این ایرانیان اصیل کمیاب است، و فقیرتر و محرومتر و بی پناهتر از آنان نیز کمیاب. درسده بیست و یکم شرایط زندگی اکثریت هم میهنان بلوچ ما از زندگی آنان در بیست و پنج سده پیش عقب افتاده تر است.

نارضایتی مردم از دولت مرکزی، و بی اعتمادی دولت مرکزی به بلوچستان، از دیرباز دولت به دولت تا کنون منتقل شده و استان به حال خود رها شده بوده است. در صورتیکه مردم بلوچستان خیلی ایرانی تر از مردمانی که کشور را اداره می کنند هستند و به سرزمین ایران وفاداری تاریخی دارند. حدود ده سال پیش، که یکی از دوستان من به کویته (در بلوچستان از دست رفته) سفر کرده بود، توی بازار وقتی فهمیدند او ایرانی است، دورش را گرفتند و گفتند: " ما هم همه ایرانی هستیم، کی میایید ما را نجات دهید؟"

امروز بزرگترین مسئله هم میهنان بلوچ ما که آنها را آزرده و خشمگین کرده، تبعیض مذهبی و اقتصادی است. مردم بلوچ، در سال 19 هجری، خیلی زودتر از بقیه ایرانیان، به اسلام گرویدند و اکنون اکثریت آنان اهل سنت حنفی هستند.

من در سال 1385، هنگامی که در انفرادی اوین زندانی بودم، در بازجویی ها گفتم و نوشتم که سیاست جمهوری اسلامی در بلوچستان بسیار خطرزا است. گفتم که می بینم ماموران مخفی یک کشور خاص در آنجا به ایجاد گروه های تروریستی بپردازند و بزودی ما در بلوچستان آتش درو خواهیم کرد. دولت باید بی درنگ تبعیض مذهبی را بردارد، راه ورود مردم بلوچ و سنی مذهب را به هر مقام و مسئولیتی که شایستگی آنرا دارند، بویژه به دولت و اداره کشور باز کند، و در آنجا به سرمایه گذاری سنگین عمرانی و صنعتی و کشاورزی بپردازد.

من گفتم گروه های مخالف مسلح تشکیل و فعال خواهند شد و برخی کشورهایی که با موجودیت جمهوری اسلامی و رفتار بین المللی آن، و حتا یکپارچگی ایران، مخالف هستند، به آنان کمک مالی و تسلیحاتی خواهند کرد. اگر این رخ بدهد شاهد خشونت ها و خونریزی های زیادی خواهیم بود. عملیات خشونت آمیز گروه جندالله را در آن زمان می شد پیشگیری کرد.

به من گفته شد که دیدگاه من را به "بالا" گزارش خواهند کرد. ظاهرا سیاستگزاران "بالا"ی آن زمان که به استناد گواهینامه های جعلی یا فرمایشی تحصیلی، خود را با سواد و عقل کل می پنداشتند، نفهمیدند چه می گفتم. مسئولان بجای دلجویی از مردم به اعدام و اعدام و اعدام پرداختند و بسیاری خانواده ها را سوگوار کرد وکینه را در دلهای مردم نشاندند؛ و کشور ما دهها سرباز جوان ایرانی و بسیاری مردم بیگناه را در خشونت ها از دست داد. من مشابه چنین سخنانی را درباره بخش های محروم کردستان و خوزستان و محروم نگه داشته شدن ترکمن صحرا هم گفتم. خطرات را هم با صراحت نوشتم.

در سال 88 که دوباره میهمان اجباری وزارت اطلاعات در انفرادی زندان اوین بودم، یادآوری کردم که وقتی بیسوادها و نادانان کشور را اداره می کنند جز این نمی شود. دیدید که با فعال شدن گروه جندالله چه ها رخ داد و با واکنش های خشونت آمیز و اعدام های تلافی جویانه چه رودیدهای فاجعه باری را شاهد بودیم و چه تعداد از فرزندان سرباز و شهروندان بیگناه خود را از دست دادیم. باز برای جلوگیری از خونریزی بیشتر نسخه ای نوشتم. گفتند که به "بالا" انتقال می دهند.

این گروه های خشمگین بلوچ که دست به کارهای خشونت بار می زنند از عربستان نیامده اند، هرچند می شود از آنها علیه منافع ملی ایران بهره برداری کرد. اینها ایرانی هستند، و سرشت ایرانی آنان با خشونت بیگانه است؛ ولی وقتی شاهد اینهمه تبعیض و بی عدالتی و عقب افتادگی باشند و صبرشان تمام شود، هیچ نیرویی جلودارشان نیست. روحانیت اهل سنت در طی این سه دهه نشان داده اند که با خشونت و بی قانونی مخالف هستند و آبادانی و سربلندی ایران برایشان از هر چیز دیگر مهمتر است. جمهوری اسلامی باید این تبعیض غیرانسانی را متوقف کند و به آنان همان آزادی را بدهند که روحانیان شیعه از آن برخوردارند. امنیت کشور بویژه در مرزها در گرو آزادی های مدنی و به شمار آوردن روحانیت سنی بدور از تبعیض ها و محدودیت های مذهبی و اقتصادی است.

در سال 89 که باز وزارت اطلاعات لطف نمود و من را به انفرادی اوین دعوت کرد، عبدالمالک ریگی دستگیر شده بود. من با اعدام او مخالف بودم. زنده او می توانست تضمین امنیت در بلوچستان باشد. گفتم او ایرانی است و نباید اعدام شود. اگر او برود گروههایی خطرناکتر ایجاد و پای القاعده به بلوچستان باز خواهد شد. فراموش نکنید که اسامه بن لادن گفته بود که هدف اصلی ایران است و نوبت ایران هم خواهد رسید.

گفتم جوانان هوادار جبهه ملی ایران از همه نقاط کشور ما را در جریان رویدادها می گذارند و می دانیم چه جریان هایی زیر پوست کشور در حال وقوع است. جمهوری اسلامی باید روش کورش بزرگ را اعمال کند، و بجای تلافی و انتقامجویی و اعدام های غیر اصولی و غیر ضروری، باید دشمن را تبدیل به دوست یا دستکم تبدیل به مخالف یا معترض کند. این واکنش های خونین زاییده ستمی است که به بلوچستان و هم میهنان سنی مذهب ما رفته است. من گفتم که گروه جدیدی در بلوچستان تشکیل شده و در نزدیکی کویته کودکان دبستانی را در اردوگاهی آموزش حمله های انتحاری می دهند. اگر زود چاره نشود، آینده خونینی در پیش داریم.

در گروگانی اخیر سربازان ایرانی، نقش مثبت روحانیت سنی نشان داد که چقدر جایشان در جامعه ایران خالیست. در بلوچستان و کردستان و خوزستان، فقر و محرومیت اقتصادی و اجتماعی در کنار مدارس کپری و زندگی در شرایط ماقبل تاریخ همچنان وجود دارد. هنوز هم میهنان ما در بلوچستان از شغل هایی که شایسته آن هستند محروم و هزاران تحصیلکرده دانشگاهی بلوچ بیکار، و در سراسر بلوچستان اکثریت مردم از کمترین امکانات زندگی محروم هستند. اگر سردمداران جمهوری اسلامی نمی توانند تمامی ایران را میهن خود بدانند و با همه هم میهنان ما یکسان و برابر رفتار کنند، کنار بروند و جای خود را به ما ایرانیان بدهند.

کورش زعیم

شانزدهم فروردین 1393

بازدید صفحه: 1848

بنابراین آیا باید جبهه ملی را برای نمونه به حزب سوسیال دمکرات آلمان نزدیکتر دانست یا حزب لیبرال دمکرات بریتانیا؟ با سپاس
سعید

آنچه در ذهن من است: دو تا را جمع بزن بخش بر دو کن!

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا جبهه ملی یک حزب سوسیال دمکرات است یا لیبرال دمکرات؟ با سپاس
سعید

من برای پایان دادن به این اصطلاحات کلیشه ای بارها در بحث ها و حتا در شورای مرکزی جبهه گفته ام که جبهه دموکرات است و سوسیولیبرال. یکی از بزرگان اقتصاد ما یک روز به من گفت این دیگر جه اصطلاحیست که ساخته ای و من توضیح دادم. راهکار اقتصادی ما در منشور جبهه ملی ایران تشریح شده است.

درود آقای زعیم ما در مدرسه خوانده بودیم کوروش بزرگ در جنگ با ماساژتها کشته شد.ملکه اتروپات اولین بار است که به گوش من خورده!
a.m

من نسبت به این تاریخ نگاری تردید دارم. گزنفون و دو تاریخ نگار دیگر یونانی مرگ او را از پیری ذکر کرده اند و اینکه کورش در جنگ با ماساژت ها که قصدش تنییه آنها بود پیروز شد و حتا شمشیر ویژه ملکه آنها را با خود آورد که در تابوت او قرار داده شد. فیثاقورت که همیشه همراه کورش بود در آیین خاکسپاری او شرکت داشت و او چنین داستانی را بازگو نمی کند. من شرح مرگ کورش را از زبان گزنفون و شرح خاکسپاری او را از زبان فیثاغورث در کتاب هنر رهبری و جنگ کورش بزرگ" آورده ام.

برخی از سخنان تکراری و بی اساس پانها و تحریک شدگان: 1.اسیمیله کردن ملل غیرفارس: اینان توضیح نمی دهند که ملت فارس کیست؟ کودکی که مثلا از پدر ترک و مادر کرد در تهران متولد شده کجایی است؟ یا پدر بلوچ و مادر عرب در اصفهان؟مشابه این آمیختگی ها در طی بیش از هزار سال در ایران رخ داده و عملا چیزی به نام ملت فارس نداریم. 2.تلاش برای نابودی زبان مادری: اینان توضیح نمی دهند که آیا به دلیل صحبت به زبان محلی یا مادری مجازات شده اند!؟آیا(مانند ایران پس از حمله اعراب)زبانشان سوراخ شده است!؟آیا از دانشگاه اخراج شده اند!؟تنها خواسته مشروع آنها آموزش زبان محلی یا مادری است که کسی هم مخالفتی با آن ندارد. 3.وجود بیش از ۳۵ میلیون ترک زبان در ایران: این در حالی است که در منابع معتبر و سرشماری ها تعداد کل هموطنان ترک زبان حداکثر 20درصد جمعیت کشور است نه ۳۵میلیون ادعایی. 4.حمله به زبان پارسی و بی ریشه دانستن آن: این مساله که از لطیفه های مسخره است.هر انسان باسوادی می تواند با یک تحقیق ساده جایگاه زبان پارسی را که از هند تا اروپا گسترده بود دریابد.معلوم نیست اگر ما پان فارس و فاشیست هستیم این دوستان چرا از ما الگو می گیرند و به زبان پارسی حمله می کنند!؟آیا تحریف و دروغ بافی درباره زبان پارسی باعث شکوفایی زبان مادری آنان می شود و از اسیمیله شدن جلوگیری می کند!؟ 5.ترک دانستن آذربایجان از هزاران سال قبل: این در حالی است که با نگاهی به تاریخ و آثار مورخان برجسته غیرایرانی مانند پروفسور اقرار علیوف و دکتر جواد هیات(که از پانترکهای متعصب است)ورود گسترده قبایل اغوز به ایران از زمان سلجوقیان و سپس ایلخانان است و ترک زبان شدن آذربایجان روندی بسیار طولانی بوده که در زمان صفویه تکمیل و غالب شده است. با سپاس
رضا

***

همین آقای تورک که از آذربایجان جنوبی حرف می زند
a.m

این آقای تورک هم میهن ماست. یک هم میهن ناراض است. ما نباید به ایشان حمله یا توهین کنیم، بلکه باید نشان دهیم که همه یکی هستیم و باهم می توانیم این دشواری ها را رفع کنیم. و نیازی نیست خشم ما باعث شود که به میهن خود و فرهنگ خود پشت کنیم و به یک فرهنگ و موجودیت جعلی متوسل شویم.

آقای زعیم آیا گرگ نماد ترک است یا پانترکیسم؟
رضا

نگاهی به سازمان شبکه ای گرگ های خاکستری/ فعالیت های مخفی در ترکیه، ایران و قفقاز صنم مهدی پور | گرگ‌های خاکستری ترکیه فعالترین سازمان نژادپرست پان‌تورانی در جهان امروز هستند. گرگ‌های خاکستری یک سازمان فراملیتی و نئوفاشیستی است که در برهه‌های مختلف از طرف دولت ترکیه متهم به تروریسم شده است و در بین سالهای 1974-1980، 694 فقره قتل را در ترکیه و خارج از آن انجام داده است. دامنه ی فعالیت‌های آن‌ها به اروپا نیز رسیده است. تلاش برای به قتل رساندن پاپ ژان پل دوم در 13می1981 توسط یکی از فعالان این سازمان تروریستی به نام محمد علی آقچا (Mehmet Ali Agca) انجام شده است اما در واقع این ترکها هستند که بیشترین خسارت را از جانب گرگ‌های خاکستری متحمل شده اند. در بیشتر سالهای دهه ی هفتاد میلادی، این سازمان صدها تن از شخصیت های برجسته ی تورکش بنیانگذار گرگهای خاکستری در یک باشگاه صهیونی مردمی، فعالان اصناف، وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران و دانشجویان ترکیه را به قتل رساند. نام این گروه برگرفته از افسانه گرگ خاکستری است و اعضای آن با دست‌هایشان شکل سر گرگ را تقلید می‌کنند و از اندیشه های نویسنده ترک، ضیاگوک‌آلپ الهام می‌گیرد. ایده‌های این نویسنده به وسیله نیهال آتسیز نویسنده قرن بیستم گسترش داده شد. این گروه در موضع گیری‌های رسمی خود هرگونه ارتباط مستقیم با حزب ملی گرای ترکیه (mph) را رد کرده و خودشان را به عنوان یک سازمان مستقل جوانان، معرفی می‌کنند اما وابستگی این دو به یکدیگر برای همگان روشن است. مهم‌ترین ایدئولوژی این گروه، رویای تشکیل امپراطوری بزگ توران است که باید شامل تمام مردم ترک، به طور عمده کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق در آسیای‌میانه و قفقاز و سرزمین اویغورها در ترکستان شرقی واقع در استان سین کیانگ (شمال غربی چین) شود. گرگ‌های خاکستری همچنین تجمعات اعتراضی پیرامون مسایل پان‌ترکیستی برگزار می‌کنند. از جمله این مسایل می‌توان به انزوای اقتصادی و ارضی جمهوری ترک قبرس شمالی، اشغال نظامی قره‌باغ و مناطق اطراف آن توسط ارمنیان و به تبع آن جابجایی غیر نظامیان آذری، کمپین علیه آسیمیله‌کردن و سرکوب ترکمن‌های عراقی در کرکوک و مناطق مجاور توسط دولت منطقه‌ای کردستان عراق و سرکوب فرهنگ اویغور و استعمار چینی ترکستان‌شرقی اشاره کرد. آن‌ها همچنین از مردم غیرترک که به نظر آن‌ها ترک محسوب می‌شوند حمایت می‌کنند برای مثال می‌توان از حمایت آن‌ها از مبارزات استقلال طلبانه در چچن، آلبانیایی ها در کوزوو، مقاومت بوسنیایی ها در جنگ بوسنی اشاره کرد. سه شعار اصلی گرگ‌های خاکستری 1) قلمرو ترکها نه ترکیه و نه ترکستان بلکه امپراطوری بزرگ و جاویدان توران است 2) هدف ما اتحاد صد میلیون ترک در یک ملت واحد است 3) همه چیز از آن ترک‌ها و برای برتری ترک‌هاست شباهت های بسیاری بین شعارهای این سازمان و عقاید نژادپرستانه نازیها وجود دارد. دو شعار نخست یادآور فلسفه ی پان ژرمن ها در مورد ایجاد کشور گسترده ی ژرمن از سواحل اقیانوس اطلس تا مرز سیبری است. سومین شعار یارآور عقاید نازیها در مورد ابرمرد آریاییست، بنابراین عقیده نژاد ژرمن های شمالی برتر از نژادهای دیگر است و حق حکمرانی و اسارت نژادهای دیگر را دارا می باشند. • پایه گذاری گرگ‌های خاکستری ریشه گرگهای خاکستری به سال 1968 بر می گردد، زمانیکه عناصری در سازمان اطلاعات ترکیه در پیوند با طرح گلادیو، این سازمان را به عنوان وزنه تعادلی در مقابل کمونیست‌ها و فعالان دانشجویی تشکیل دادند. گرگهای خاکستری به عنوان سازمان جوانان حزب حرکت ملی ترکیه به رهبری سرهنگ آلپ ارسلان تورکشAlparslan Türkeş در سال 1969 بنا نهاده شد. گلادیو نام یک گروه شبه نظامی مخفی و ضد کمونیستی تحت فرمان ناتو بود. این گروه، وظیفه‌ی آماده‌سازی سازمان‌های مختلف برای مبارزات چریکی در صورت تجاوز شوروی را برعهده داشت. گرگ‌های خاکستری قابل رویت‌ترین نیروی تحت فرمان کانتر-گریلا(شعبه‌ی ترک عملیات گلادیو) بودند. روزنامه لوموند تایید می‌کند که گرگ‌های خاکستری تحت نفوذ و اداره‌ی گلادیو بودند و اینکه عضو مهم گرگ‌های خاکستری، عبدالله چاتلی Abdullah Çatlı با گلادیو همکاری می‌کرد. براساس همان مقاله در روزنامه‌ی لوموند، چاتلی با تروریست بین المللی اهل ایتالیا (استفانو دلاسیا- Stefano Delle Chiaie ارتباط داشته است. این تروریست ایتالیایی علاوه بر شرکت کردن در استراتژی تنش ایتالیا، روابطی با پینوشه داشت و در جنگ کثیف آرژانتین شرکت کرد. به هر حال گلادیو از استراتژی تنش در ترکیه و ایتالیا حمایت می کرد برای مثال اقدام به حملات تروریستی با نام های دروغین می نمود تا مرحوم عبدالله چاتلی جنبش کمونیستی را بی اعتبار کند. به گفته دانیل گنسر، یک محقق دانشگاه زوریخ، آلپ ارسلان تورکش (بنیانگذار گرگ‌های خاکستری)، عضوی از کانتر-گریلا (شعبه‌ ترک عملیات گلادیو) بود. سرهنگ آلپ ارسلان بین سال 1955 تا 1957 نماینده ارتش ترکیه در کمیته دائمی ناتو در واشنگتن بوده است. با استفاده از چنین ساختارهای شبه نظامی رهبران قادر به حفظ یک ظاهر قابل قبول اما جعلی بودند. در سال 1990 مقاله ای در یکی از روزنامه های سوییسی اظهار داشت که ستاد کانتر-گریلا در ساختمان سرویس مخفی نظامی آمریکا بود. منابع متعددی نشان می دهد که MHP و گرگ‌های خاکستری ارتباطات گسترده ای با مافیای ترکیه، سازمان اطلاعات ترکیه، سازمان سیا و دیگر سازمانهای اطلاعاتی داشته اند. وکیل عمومی سابق نظامی و عضو دادگاه عالی ترکیه، امین دگر، ثابت کرده است که گرگ‌های خاکستری با نیروهای ضد شورش دولتی همکاری کرده اند و این نیروهای امنیتی دولتی با سازمان سیا روابط نزدیکی دارند. درواقع مارتین لی در مقاله ای بیان کرد که جناح شبه نظامی گرگ‌های خاکستری مخفیانه توسط سیا که با شبکه ی گلادیو همکاری می‌کرد، حمایت می‌شد.براساس تحقیق خبرنگار، لوچی کمیسار Lucy Komisar، تلاش برای ترور پاپ‌ژان‌پل‌دوم به دست محمت علی آقچا Mehmet Ali Ağca احتمالاً مرتبط با عملیات گلادیو بوده است. بر فرض درست بودن این احتمال، علی آقچا به وسیله‌ی ساختار مخفی ناتو هدایت می‌شده، تا آتش تنش در ایتالیا را شعله ورتر کند (استراتژی تنش در ایتالیا در سال 1980 با قتل عام بولونیا به پایان رسید). این خبرنگار بر این حقیقت تاکید می‌کند که علی آقچا در به قتل رساندن عبدی ایپکچی، سردبیر چپ‌گرای روزنامه‌ی ملیت(1979) با چاتلی همکاری کرده است. بر اساس گزارش‌ها چاتلی به علی آقچا در فرار از زندان نظامی ترکیه کمک کرده است و حتی بعضی‌ها مطرح می‌کنند که چاتلی در ترور پاپ دست داشته است. در محل تصادفی که چاتلی در آن کشته شد، از او پاسپورتی به نام محمت اوزبی بدست آمد این نام مستعار به وسیله ی علی آقچا نیز استفاده می‌شد. لوموند نوشت که سیا از طرفداران ”ترکیه‌ی بزرگ“ استفاده کرد تا احساسات ضد شوروی را در میان اقلیت ترک در شوروی تحریک کند. بنابراین درسال 1992، سرهنگ تورکش به جمهوری تازه استقلال یافته‌ی آذربایجان رفت. در آنجا او به عنوان یک قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. او از نامزدی یکی از هواداران گرگ‌های خاکستری به نام ابوالفضل ایلچی بیگ برای انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد. پس از انتخاب شدن، ایلچی‌بیگ، اسکندر حمیدوف را به سمت وزیرکشور برگزید. اسکندر حمیدوف یکی از اعضای گرگ‌های خاکستری، طرفدار تشکیل ترکیه‌ی بزرگ بود. این کشور خیالی شامل قسمت های شمالی ایران تا سیبری،آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و شمال‌غربی چین می‌شد. اسکندر حمیدوف بعد از تهدید ارمنستان به حمله اتمی در سال 1993،استعفا داد این در حالی بود که مشخص نبود آیا حمیدوف به چه نوع سلاح اتمی دسترسی دارد. • گرگ‌های خاکستری و کودتای 1980 در زمان کودتای نظامی سال 1980، به رهبری ژنرال کنعان اورن، در حدود 1700 سازمان مرتبط به گرگ‌های خاکستری وجود داشت. این سازمآن‌ها در حدود دویست هزار عضو رسمی (ثبت نام شده) و یک میلیون هوادار داشتند. گرگ‌های خاکستری ترورهایی را بر علیه روشنفکران و دانشگاهیان چپ ترتیب دادند. شکنجه و قتل بسیاری از پارتیزان‌ها و هواداران جناح چپ بخشی از جنایاتشان است. گرگ‌های خاکستری، علاوه بر قتل و بمبگذاری، در قتل عام اقلیت ها در چروم و ماراش شرکت داشتند. به هر حال، علی رغم نقش مفیدی که برای ژنرال کنعان ایفا کردند، وی پس از آنکه رییس جمهور شد گرگ‌های خاکستری و حزب ملی گرای ترکیه را غیرقانونی اعلام کرد. سرهنگ تورکش (Türkeş ) و دیگر اعضای گرگ‌های خاکستری دستگیر شدند. در کیفرخواست، حزب حرکت ملی در سال 1981، دولت ترکیه 220 عضو این حزب را متهم به 694 مورد قتل کرد. اگرچه به اعضای زندانی گرگ‌های خاکستری در ازای پذیرفتن مبارزه با کردهای تجزیه طلب و پ.ک.ک و آسالا (ارتش مخفی ارمنی برای آزادی ارمنستان) پیشنهاد عفو داده شد. در دهه نود بسیاری از اعضای کادر اصلی گرگ‌های خاکستری به حزب مام میهن و یا به جنبش های اسلام‌گرا پیوستند. در سال 1983 حزب ملی کار به عنوان جایگزین حزب حرکت ملی بنا نهاده شد که در سال 1992 دوباره به عنوان قبلی باز گشت. از افراد فعال باندهای مرتبط با گرگ‌های خاکستری می توان به علاالدین چاکیشی اشاره کرد او یکی از مجرمان تحت تعقیب در ترکیه و اروپا و همچنین یکی از قدرتمند ترین افراد این کشور در دهه نود است. چاکیجی یکی از اعضای گروه Nevsehir یا همان شهرستان نوشهر ترکیه است (جوانان روستایی که در سالهای دهه ی هفتاد به گرگ‌های خاکستری پیوستند و بعد از کودتای 1980 به فعالیت‌های بزرگتر رو آوردند. عبدالله چاتلی و آقجا از اعضای این اند ودند) چاکیجی یکی از چهره های پیشرو در جنگ کثیف بر علیه جناح چپ و کردها در ترکیه بوده است. او مغز متفکر پشت انحلال موفق آسالا(گروه نظامی ارمنی در لبنان) و بسیاری از عملیات‌های دیگر بوده است. چاکیشی ثروت زیادی را از طریق قاچاق هرویین (با همکاری مقام‌های رسمی) به دست آورده است و گفته می‌شود که نفوذی پنهان در هر معامله بزرگ در ترکیه دارد. دست داشتن او در خرید اخیر ترک بانک که به وسیله روزنامه ملیت فاش شد، به رسوایی بزرگی انجامید. چاکیشی هم اکنون در فرانسه زندانی‌ست و به احتمال زیاد به ترکیه فرستاده نمی‌شود زیرا اتهامات کافی علیه او در اروپا وجود دارد که بتواند او را برای مدتی در آن‌جا نگه دارد. تانسو چیلر نمونه ای عالی از توانایی‌ها و استعداد یک زن ثروتمند است. در سال 1993، او نخستین نخست‌وزیر زن ترکیه شد. تسلط کاملش به انگلیسی و داشتن مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد، باعث شد افراد زیادی در آمریکای شمالی و اروپا فکر کنند که ترکیه گامی بزرگ به سوی جلو برداشته است اما حقیقت چیز دیگری بود. ریشه‌های ایدئولوژی سیاسی چیلر در سال 1997 در مراسم تشییع رهبر فاشیستی ترکیه، آلپ ارسلان تورکش آشکار شد. او با چشمانی پر از اشک گفت: ”من همه چیز را از تو آموختم.“ چیلر از قدرت و مصونیتش از پیگرد قانونی به عنوان عضوی از پارلمان، در جهت افزودن به ثروت خانواده خود بهره برده است، خانواده ای که ثروتش میلیاردها دلار تخمین زده می‌شود. همسرش اوزر، با علاتین چاکیجی در معاملات کثیف، تقلب و ترور رقابت می‌کند. پارلمان ترکیه در چندین نوبت تلاش‌هایی برای تحقیق در مورد اموال خانواده چیلر انجام داده است اما در هر بار چیلر با استفاده از ائتلاف های ریاکارانه این تحقیقات را به بیراهه کشانده است. بدنامترین این دستکاری‌ها در امور سیاسی، تشکیل ائتلاف بین حزب راه حقیقت چیلر و حزب رفاه نجم الدین اربکان در سال 1996 بود که اربکان را در مقام نخست وزیر قرارداده و به اولین دولت اسلامی در تاریخ ترکیه منجر شد. در ششم فوریه ی 2001، مرال آکشنرMeral Aksener، یک فعال پان‌تورانی که در دولت تانسو چیلر- مسعود ییلماز سمت وزیر کشور را بر عهده داشت، آشکارا از یکی‌شدن جمهوری آذربایجان و ترکیه حمایت کرد. این مساله به طور ترسناکی یادآور درخواست اتحاد از جانب آلمان نازی با اتریش است. بیانیه‌ی آکشنر، حمایت نیروهای مسلح ترکیه و آژانس ملی اطلاعات(MIT) را دارا بود. • عملیات در کشورهای خارجی بسیاری از افسران ترکیه با گرایش متمایل به گرگ‌های خاکستری، در جنگهای قفقاز بر علیه ارمنی ها و روس ها (در جنگ چچن) جنگیدند. گزارشهای تایید نشده ای از آموزش فعالان گرگ‌های خاکستری بدست افسران ترک برای انجام عملیات در داخل خاک ایران وجود دارد. گزارش هایی درباره حضور فعالان گرگ‌های خاکستری در مراسم قلعه بابک در کوههای ایران شرکت کرده اند وجود دارد. تاکتیک‌های گرگ‌های خاکستری در انتشار شایعه در ایران، شبیه تاکتیک‌های نئو نازی‌های عصر حاضر در اروپاست. بیانیه‌های گرگ‌های خاکستری به طور منظم در سراسر آذربایجان ایران پخش می‌شود. گرگ‌های خاکستری به سختی تلاش می‌کردند از مراسم قلعه بابک به عنوان وسیله‌ای برای ایجاد یک حادثه خشونت‌بار استفاده کنند. همان‌طورکه در یوگسلاوی سابق، این حوادث به طور گسترده‌ای در رسانه ها پخش می‌شد و توجه سازمان‌های حقوق بشر را به خود جلب می‌کرد. گرگ‌های خاکستری، طرفداران‌شان را به کشورهای خارجی گسیل می‌کنند تا از این طریق بتوانند در امور سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها دخالت کنند. رادیو مزاپوتامیا در ژانویه سال 2005 اشاره کرد: هزاران ترکمن به وسیله دولت ترکیه به عراق روانه شده اند. هدف آن‌ها این است که ترکمن‌های هوادار ترکیه در انتخابات عراق را در موقعیت بهتری قرار دهند.چندین راننده تایید کردند که ترکمن‌های زیادی را از ترکیه به کردستان منتقل کرده‌اند. تجمعات قلعه بابک محصول حمایت شبکه گرگهای خاکستری و سرویس مخفی ترکیه از عناصر قومگرا بود در مقیاس جهانی، گرگ‌های خاکستری مشکوک به دست داشتن در قتل و ناپدیدشدن شمار زیادی از فعالان حقوق بشر کرد و ترک هستند. آنها همچنین با مافیای ترکیه ارتباطاتی دارند.گرگ‌های خاکستری برای چریکهای جدایی طلب چچن کمک‌های مالی می‌فرستند، آن‌ها تجزیه طلبان چچنی را برادران خود می خوانند. همان طور که قبلا اشاره شد، ”مورخان“ گرگ‌های خاکستری ادعا می‌کنند یونان باستان در حقیقت ترک بوده است. گرگ‌های خاکستری موفق به ایجاد یکی از طنزهای (تناقضات) بزرگ تاریخ شدند. به خاطر لفّاظی و فعالیت‌های این گروه، آن‌ها موفق به ایجاد اولین و تنها اتحاد نظامی بین یونان و ایران در تاریخ گشتند. در ماه ژوئن سال 1998، یونان و ایران بر سر اتحادی نظامی به توافق رسیدند. این اتحاد شامل کشورهای ارمنستان و روسیه نیز می‌شد. یکی از اهداف مهم این اتحاد نظامی جلوگیری از تحرکات و جاه طلبی‌های احتمالی گرگهای خاکستری در قفقاز، آسیای‌میانه، بالکان و تاتارستان در کریمه و همچنین ارائه پشتیبانی‌های پنهان بود. وزیر دفاع یونان در تاریخ 29 ژوئن 1998 به تهران پرواز و با مقامات ایرانی دیدار کرد. هدف او از سفر به تهران، توافق‌های نهایی برای ایجاد این اتحاد تاریخی بود.

جناب مهندس لطفا درباره خط فارسی هم توضیح دهید.پانها می گویند فارسی خط ندارد و این خط عربی است.
رضا

خواهش می کنم این چرت و پرت های کودکانه دیگران بازگو نکنید. چون می دانند ترکی هرگز خط نداشته و در اواخر عثمانی به فکر ایجاد خط افادند و سرانجام خط لاتین را برگزیدند، حالا احساس عقده حقارت می کنند. در صورتیکه همه ملت ها سرانجام در روز از تاریخ خود خط ایجاد کردند. این خط موجد ما که پس از اسلام بجای خط میخی و آرامی رایج شده، همان خط اوستایی است که برای اینکه در عربی هم قابل استفاده باشد شش حرف آوایی را به آن افزودند مانند ص ض ط ظ ع ق. سیبویه دانشمند شیرازی برای اینکه هربی را بتوان با این خط نوشت برایشان صرف و نحو عربی را اختراع کرد. خط لاتین را هم که برای زبان ترکی اتاتورک برگزید همه خط میخی ایرانی است که در طی سده ها توسط اروپاییان ساده سازی شده است.

جدیدا هم می گویند ما ترکان چندهزار سال حاکم ایران بودیم.حال من نمی دانم از غزنویان تا قاجارها چندسال می شود که می گویند چند هزار سال!؟ جناب زعیم توضیحی دهید لطفن. سپاس
رضا

من نمی دانم. شاید کره زمین را ترکان اختراع کرده اند. امریکا که ترک بوده، آسیا که تر بوده، خلیج پارس خلیج ترکی بوده، هخامنشیان و غیره هم یا دروغ هستند یا ترک بوده اند، الی آخر. چه عیب دارد بگذارید همه ترک باشیم شاید تسکینی برایشان باشد.

درود به شما آقای مهندس چرا نظرات این پانهای نوکر بیگانه را منتشر می کنید؟
a.m

کدام نظرات کدام پان های نوکر بیگانه؟

درود جناب مهندس اخیرا دروغ جدیدی در محافل پانتورکی و فریب خوردگان مطرح شده و آن هم کشته شدن کوروش بزرگ توسط ملکه آتروپاگان و جدا کردن سر از بدن می باشد.لطفن در این مورد توضیح دهید.با سپاس
رضا

توجه به این مزخرفات نکنید. برخی گروه هایی که سخت در جستجوی هویتی تازه هستند، بجای تعریف از خودشان هویت دیگران را تخطعه می کنند. بسیاری فریب نویسندگانی را می خورند که از منابع سیاسی توطئه گر پول می گیرند تا ایران را تحقیر کنند و قوم های مهاجم نیمه متمدن را بزرگ کنند. مانند تولید فیلم 300 و مقاله هایی که گاهی در برخی رسانه های پر تیراژ بصورت آگهی چاپ می شود. برخی جوانان ساده اندیش ما فریب این جماعت مزدور بیگانه را می خورند. هم اکنون صدها نفر را دولت باکو به ایران فرستاده که در استانهای شمالی نقش ایرانیان ناراضی طرفدار باکو را بازی کنند. جمهوری اسلامی هم که از آغاز گرایش شدیدی به شوروی و سپس به روسیه داشته و دارد دست اینها را باز می گذارد.

اعضای جوان شاید متوسط باشند.منظور من قدیمی ترها بود.

قدیمی ها هم همین شرایط را دارند. البته کسانی که سابقه 40 تا 60 سال کار حرفه ای و کارآفرینی دارند با جوانان تازه دانش آموخته تفاوت دارند. نباید اینطور باشد؟ باید همه فقیر و دست به دهان و شکست خورده زندگی اقتصادی باشند، آنگاه برای پیشرفت اقتصاد و رفاه مردم نسخه بنویسند؟!

آقا ما شنیدیم که اعضای جبهه ملی از قدیم بسیار پولدار هستند..درسته؟

بیشتر اعضای جبهه ملی از طبقه متوسط و تحصیلکرده هستند.

اذربایجان جنوبی
تورک

این را که دارید، چرا باید خدمت به کشور بیگانه کنید؟ شما از بازماندگان مغول و تاتار هستید یا مانند ما و مردم ترکیه و قفقاز آریایی هستید؟

درود به استاد گرامی جناب استاد دیدگاه شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://iranefardanews.com/%d9%85%d8%aa%d9%86-%da%af%d9%81%d8%aa%e2%80%8c%d9%88%da%af%d9%88%db%8c-%d8%ac%d9%84%d8%b3%d9%87-%d8%a7%d9%85%d9%86%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%af%d8%a7%d9%88%d8%af%d8%a7%d9%88%d8%ba%d9%84%d9%88-%d8%a8%d8%a7/
سعید

آری متن گفتگوی وزیر خارجه و مسئولان نظامی و امنیتی ترکیه درباره حمله به سوریه را خوانده بودم. من بارها گفته ام که ترکیه هنوز در توهم باززنده سازی دولت عثمانی است و می تواند برای سوریه، عراق و بویژه ایران خطرناک باشد. ولی این دولت کنونی سرنگون خواهد شد. کشورهای مورد خطر هم که بیکار ننشسته اند.

کشور شما به 4 یا 5 کشور تقسیم خواهد شد.از شمال تا جنوب و از جنوب شرق تا شمال غرب
تورک

شما کدام یکی را می خواهی؟