نيايش سال نو
ای
تویی که خورشید من ایرانی را گرفتی و در تاریکی و ایستایی ذهن خود زندانی كردي،
اي
تويي كه شير وجود من را با ناوجودی بیگانه جانشين كردي،
اي
تويي كه آهن اراده من را با سنگ خارة خود مي ترساني،
و
پرچم زيباي سه رنگين من را به رنگ بیگانه درآوردی.
بدان
که رویاروی من ايراني ایستاده ای!
ای
که با ذهن خشکیده در بی تاریخ خود، میهن من را در سیاهچاله فردا انداخته ای،
بدان
که من مغز نابارور تو را چنان با جنبش آزادگی خود تکان خواهم داد تا زنده و پوياگردد.
من
دل سياه و تاریک تو را با فرهنگ ایرانیم چنان روشنايي خواهم بخشید كه از تنفر نیکی
و زيبايي دست برداری.
بدان
که تو در تحمیل اندیشه تاريك خود بر من پیروز نتواني شد.
تو
خشونت فرهنگ واپسگراي خود را بر من چيره نتواني كرد.