این در حالیست که بلوچستان مستعد پیشرفت اقتصادی چشمگیر
است. 300 کیلومتر مرز آبی مستعد صنایع جهانی دریایی، چراگاه های گسترده برای
دامپروری، منابع طبیعی پر ارزش و دست نخورده زیرزمینی که میتواند صنایع مادر و بزرگ
را تغذیه کند، آفتاب کویری که می تواند برق کل ایران و پاکستان و افغانستان را
تامین کند، و دریایی از آب شیرین که در ژرفای زیر کویر خفته، وچیزهای دیگر که
اینجا جای گفتنش نیست. من حدود بیست سال پیش ضرورت احداث راه آهن سراسری از چابهار
و بندرعباس به ترکمنستان و تاجیکستان را پیشنهاد کرده بودم که می توانست استان
بلوچستان را متحول کند. هر چند این کار آغاز شد، ولی کندی پیشرفت نشان می دهد که
دولت مرکزی اهمیت اقتصادی و استراتژیک آن را درست نمی فهمد. همه اینها با مردمی
سختکوش و هنرمند، که میتوانند هم کشور را بهتر از این آقایان اداره کنند و هم با
کمی توجه استانشان را ثروتمند و مردمشان را مرفه کنند. تنها تحفه ای که جمهوری
اسلامی به استان برده خشونت است. خشونت خشونت می زاید، و مردم را از مرکز متنفر می
کند و حس انتقامجویی را بر می انگیزد.
من در سال 1385، هنگامی که در انفرادی اوین زندانی بودم، در
بازجویی ها گفتم و نوشتم که سیاست جمهوری اسلامی در بلوچستان بسیار خطرزا است.
گفتم که می بینم ماموران مخفی یک کشور خاص در آنجا به ایجاد گروه های تروریستی
بپردازند و بزودی ما در بلوچستان آتش درو خواهیم کرد. دولت باید بی درنگ تبعیض
مذهبی را بردارد، و راه ورود مردم بلوچ را به دولت و اداره کشور باز کند و به
سرمایه گذاری سنگین در آنجا بپردازد. سال بعد گروه جندالله ریگی بوجود آمد. جمهوری
اسلامی بجای دلجویی از مردم به اعدام و اعدام واعدام پرداخت و بسیاری خانواده ها
را سوگوار کرد وکینه را در دل مردم نشاند و کشور ما هم دهها سرباز جوان ایرانی و
مردم بیگناه را در خشونت ها از دست داد.
وقتی ریگی را گرفتند، گفتم او ایرانی است و نباید اعدام
شود. اگر او برود گروههایی خطرناکتر ایجاد خواهند شد و پای القاعده به بلوچستان
باز خواهد شد. فراموش نکنید که اسامه بن لادن گفته بود که هدف اصلی ایران است و
نوبت ایران هم خواهد شد.
اکنون جیش العدل بوجود آمده که توسط القاعده و طالبان
پشتیبانی می شود. سفارش من به جمهوری اسلامی این است که آن دادستان خطاکار نادان
را که 16 ایرانی را به تلافی جنایت جیش العدل اعدام کرد، به جرم قتل عمد دستگیر
کنند. جیش العدل تا کنون بیش از 100 ایرانی را در چندین عملیات کشته است، و مگر اینکه
به خود مردم انگیزه رویارویی بدهیم و اقدامات دلجویانه چشمگیر انجام بگیرد، کشتار
از هزار نفرهم خواهد گذشت. همان گروههای بیگانه که نقشه تجزیه ایران را کشیده اند،
و اکنون حتا در داخل ایران نارضایتی خود را از مذاکره ایران با غرب نشان می دهند،
میدان جنگ خاورمیانه را می توانند و خواهند به بلوچستان کشاند.
پرسش 2: راهکاری که شما پیشنهاد می دهید چیست. فکر می کنید
چگونه می شود به این خونریزی پایان داد؟ آقای زعیم، شما چه فکر می کنید؟
کورش زعیم:
جمهوری اسلامی در بلوچستان و در کردستان، بویژه این دو جا،
سیاستی بسیار غلط و قبیله ای را اجرا کرده و اصلا هیچ درک استراتژیک از اتفاقاتی
که می افتد نداشته اند، هیچوقت، و همان کار را میکنند که متجاوزان می کنند اینها
هم میکنند. نمی توانند تصور کنند پشت این حمله ها و پشت آن گروههایی که حمله ها را
میکنند چه برنامه ای خفته است.
بنابراین، بجای اینکه اندیشه کنند و یک برنامه درست استراتژیک
انجام دهند که حمله ه را خنثی کنند، تا آنجا که ممکن است، و مقاومت کنند که آنها
پیروز نشوند، بر عکس نه تنها آنها را جری تر می کنند، بلکه به آنها بهانه می دهند
که بیشتر حمله کنند. خود مردم هم از این نادانی ها به خشم می آیند وته دلشان
تفاوتی میان جمهوری اسلامی و گروههای حمله کننده نمی بینند، چون از هیچکدام خیری
ندیده اند. بنابراین، سیاست جمهوری اسلامی غلط است و آنها که تصمیم گیری می کنند
که چه کسی را دستگیر کنند و چه کسی را اعدام کنند هم غلط تصمیم گیری می کنند.
پرسش 3: آقای زعیم، مردم بلوچستان درباره فعالیت گروههایی
چون گروه جیش العدل و گروه جندالله چه فکر می کنند؟
کورش زعیم:
مردم بلوچستان هیچ سودی یا کمکی از دولت های ایران، بویژه
جمهوری اسلامی، نداشته اند، و آنها فاصله زیادی، در ذهن خودشان، بین خودشان و دولت
مرکزی احساس می کنند. من باور دارم که آنها تصور می کنند که اصلن جزو ایران بحساب بحساب
آورده نمی شوند؛ و هیچ راهی ندارند مگر اینکه خودشان برای خودشان دست و پا کنند.
این یک روند فکری بسیار خطرناکی است.
من در این باره بارها نوشته ام و گفته ام از چندین سال پیش،
که در بلوچستان تحولاتی در حال رخ دادن است که ممکن است ما در آنجا آتش درو کنیم.
اکنون خیلی آسان می شود گروههای تروریستی مانند جیش العدل بوجود بیاید. اکنون
القاعده هم که پشتیبانی عربستان را در مورد ایران دارد، و هم پشتیبانی کشورهای
پولدار دیگر جنوب خلیج فارس را، به آسانی می توانند گروههای دیگری را هم مانند جیش
العدل بوجود بیاورند، و در آنجا واقعا جنگ، نمی خواهم بگویم جنگ شیعه و سنی، ولی
جنگ مذهبی و جنگ علیه دولت مرکزی چنان گسترده شود که توان مقابله با آن را نداشته
باشیم.
من ته دلم تصور میکنم که آدم نمی تواند اینقدر احمق باشد که
این کارها را در آن استان بکند. اینها حتمن از جایی خط می گیرند که این استان را
برسانند به جایی که دیگر قابل کنترل نباشد. بنابراین، من احساس خطر می کنم و
نگرانم که در مسیرش ما جان های زیادی را از هم میهنانمان از دست بدهیم و فدا کنیم.
پرسش 4: آقای زعیم، گروه جیش العدل گفته که اعدام 16 نفر در
زاهدان آنها را از حملات انتقام جویانه آینده باز نخواهد داشت. شما آینده را چطور
می بینید، و فکر می کنید که درگیری ها بین جمهوری اسلامی و گروههایی مثل جیش العدل
ادامه خواهد داشت؟ و مردم بلوچ این وسط چه ضرری خواهند کرد؟
کورش زعیم:
مردم بلوچ همیشه قربانی سیاست های غلط تهران بوده اند. از
زمان قاجاریه تا کنون، که من به آن اشراف دارم، و امروزه هم بیش از همیشه، که در
این مدت نزدیک به دویست سال که این مردم زندگیشان توام با محرومیت بوده، بیش از
همه زیان می بینند.
ببینید، این جیش العدل برنامه ای از پیش ریخته شده دارد. همه
چیز از پیش تدوین شده است. هم اکنون در بلوچستان پاکستان، آنها کودکان پنج شش ساله
را می گیرند و برای هر 20 تا 30 نفر مدرسه صحرایی درست می کنند، مغزشویی می کنند و
به آنان عملیات انتحاری
و جنگی یاد می
دهند. آنها، به قول خودشان، تا موفق نشوند دست بردار نخواهند بود، زیرا
پشتیبانانشان دولتهایی هستند که با ایران بسیار بسیار سر ستیز دارند و ثروت هنگفتی
دارند که نمی دانند با آن چکار کنند. بنابراین، ما این مشکل را که داریم هیچ، من
همانجور که پیش بینی کرده بودم گروهی مانند جندالله بوجود خواهد آمد، و بعد از آن
ماجرا گفتم که گروه خطرناکتری بوجود خواهد آمد که با القاعده همکاری خواهد داشت،
اکنون هم می گویم که جیش العدل تنها نیست و دو سه تای دیگر در سالهای پیش رو در
پاکستان و ایران ظهور خواهد کرد و ممکن است سراسر بلوچستان را بخون بکشند. مگر
اینکه، یک نفر آدم عاقل در تهران پیدا شود که اندیشه استراتژیک کند. این آقایان که
بهیچوجه توانش را ندارند و انگیزه اش را هم ندارند.
http://www.radiofarda.com/audio/audio/1024074.html
(1)- در اسطوره ایرانی، سیستان و بلوچستان یازدهمین
سرزمینی است که آهورامزدا آفرید. بلوچان همانند ک
ُ
ردان اصیل ترین ایرانیان آریایی هستند، و زبان
بلوچی پهلوی اوستایی است که اصالت خود را حفظ کرده است. از زمان کورش بزرگ تا
ساسانیان، بلوچان از نخبگان ارتش ایران بودند و در کتیبه های بیستون و تخت جمشید
از آنان یاد شده است. با پیشینه ای که از شایستگی ایرانیان بلوچ و ک
ُ
رد می دانیم، باور دارم که کشور ما باید به دست
آنها اداره شود، نه این آقایان که معلوم نیست وفاداریشان به کجاست.
از
زمان قاجار و شکست ما در جنگ با روسیه، بریتانیا از ضعف دولت استفاده کرد و با
توطئه و نفاق افکنی وتهدید بخش عمده ای از بلوچستان را پیوست هندوستان کرد و مرز
ایران از رودخانه سند به مرز کنونی جابجا شد. فعالیت جاسوسهای بریتانیا در ایجاد
تنش های طایفه ای باعث امنیتی شدن مرز بلوچستان شد. امیرکبیر نخستین کسی بود که
توجه ویژه به توسعه اقتصادی بلوچستان کرد و سردار نخعی بلوچ را فرماندار استان
کرد. ولی پس از مرگ امیرکبیر ماموران مالیات دولت مرکزی برای رفع بی پولی دربار،
فشار زیادی روی مردم گذاشتند بدون اینکه دولت مرکزی سرمایه گذاری خاصی در استان
انجام داده باشد. این آغاز تنش میان مردم بلوچستان و دولت مرکزی بود و طایفه های
مختلف بلوچ بارها علیه پادشاهان قاجار خیزش کردند.