Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
2 شهريور 1392
سخنرانی کورش زعیم در همایش اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران (شیکاگو)
پیام کورش زعیم در همایش اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران (شیکاگو)

23 آگوست 2013 (1 شهریور 1392)



فرهنگ اصیل یکتایی و دینی ایرانی

حکومت دینی و یکتایی را نمی پذیرد

به نام خداوند ایرانزمین

با درود به هم میهنان باشنده در این گردهمایی و همه هم میهنانی که شنونده این برنامه هستند:

شاید من تنها کسی در میان شما باشم که معنای سکولار دموکراسی را ندانم. اگر دموکراسی دینی، دموکراسی نظامی، دموکراسی سوسیالیستی یا دموکراسی در انواع دیگر وجود داشته باشد، دموکراسی سکولار هم برای تاکید بر متمایز بودن آن از دیگر انواع دموکراسی میتوانست مطرح باشد. ولی دموکراسی در ادبیات ساده و واژگان محدود من فقط یک معنا دارد: فرمانروایی مردم بر مردم برای مردم و با رای مردم. یعنی یک نظام سیاسی که هیچگونه وابستگی ایدئولوژیک، ابزاری، نژادی، یا فرقه ای نداشته باشد و متعلق به تمامی شهروندان کشور باشد. یعنی مردم کشور آزاد باشند به هر عقیده و فرقه و دین و نظام سیاسی یا اقتصادی باور داشته باشند. یعنی یک نظام مردمسالار متکی به رای اکثریت   با حفظ حقوق اقلیت است، برابری همه شهروندان در برابر قانون وآنهم فقط قانونی که نمایندگان مردم که با رای آزاد مردم برگزیده شده باشند تدوین شده باشد، قانونی که میان اکثریت و اقلیت، با دین و بی دین، زن و مرد، این نژاد و آن نژاد، و این نیاکان و آن نیاکان، تفکیک و تبعیضی قایل نشده نباشد، که هیچ سازمان یا شهروندی نتواند به آزادی و حقوق شهروندی دیگر تجاوز کند، که اصول جهانی حقوق بشر چراغ  راه حکومت و جامعه باشد. بنابراین، از دیدگاه من، وقتی می گوییم دموکراسی، یک دنیا حرف زده ایم.

فرهنگ اصیل ایرانی، اهورایی و دینی است، ولی حکومت دینی را نمی پذیرد؛ یکتاپرست است، ولی حکومت یکتایی را نمی پذیرد؛ جهانگراست و حکومت منزوی و مطرود جهان را نمی پذیرد.

در این سالها که هر سال آن احساس عقب افتادگی یک دهه را به ما داده، دولتهایی با دیدگاههای چپگرا، نظامی گرا، امنیتی گرا و پوچگرا آمده اند و رفته اند. به این معنا که در هر دوره ریاست جمهوری اسلامی، دیدگاه سیاسی و اقتصادی و حتا خوانش مذهبی بکلی متمایز از دوره پیشین بوده است. در این فرایند تنها تغییری که رخ داده جابجایی مهره ها دریک حلقه محدود سیصد تا چهارصد نفری است، هر بار خواسته اند که ما تصور کنیم تحولی رخ داده یا در حال رخ دادن است. اگر ناراضی شدیم، یک خوش سیما و خوش سخن را می آوردند تا سرگرم شویم و نارضایتیمان کاهش یابد،؛ وقتی آرام گرفتیم، یکی زشت کردار را می آورند. از آنجا که این بردن ها و آوردن ها با محروم کردن اکثریت گروههای سیاسی و مدنی و محدود کردن رقابت ها و ممنوع کردن فعالیت و ابراز عقیده و انتقاد، به همراه تفتیش عقاید و بازداشت و زندانی کردن و اعدام انجام می گیرد، ما اکثریت ملت ایران احساس می کنیم که سایه هایی بیش در زندگی سیاسی میهن خودمان نیستیم.

همانگونه که در سال 88، هر کدام از نامزدان ریاست جمهوری که انتخاب شده اعلام می شد، نماینده مردم ایران نمی توانست باشد، انتخاب اخیر هم گزینشی درون حکومتی بود. در هر حال، مردم خسته ما به شعارها و قول های انتخاباتی دل بسته اند، هرچند که از گزینش در یک انتخابات آزاد محروم بوده اند.

پیش نیاز انتخابات آزاد، آزادی بیان و آزادی گردهمایی، آزادی فعالیت حزبها و سازمانهای جامعه مدنی، نبود زندانیان سیاسی وعقیدتی، وجود امنیت برای همه مردم و فقدان بیم وهراس در میان فعالان  سیاسی و اجتماعی، و در نهایت زمان کافی و فرصت برابر برای تبلیغات انتخاباتی است. بنابراین، در هر نوع انتخاباتی که فرصت مشارکت و رقابت برابر برای همه نیروها و جریان های سیاسی فراهم نباشد، مشارکت بدون تبعیض تمامی مردم ایران دررای دادن و رای گرفتن امکان نداشته باشد، در واقع گونه ای انتصابات با رنگ فریبای انتخابات است. در نتیجه، رئیس جمهور برگزیده، هر چقدر هم که متعهد خدمت به مردم باشد، نمی تواند بدون حفظ منافع گروه هایی که او را برگزیده اند یا اجازه داده اند برگزیده شود، گامی در راستای حقوق مردم و رفاه عمومی بردارد؛ و این چیزی بجز تکرار تجربه شکست خورده پیشین و نمایشی برای مشروعیت بخشی به عملکرد انحصارگرایانه و بحران ساز مراکز قدرت و رانت خواری سیاسی و اقتصادی نخواهد بود. در انتخابات اخیر هم اگر همین مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی از پیامدهای خطرناک عملکرد برگزیده هشت سال پیش خود وحشت زده نشده بودند، تن به انتخاب شدن رییس جمهور جدید که، هرچند از خودشان است، ولی کمی استقلال رای و عقلانیت از خود نشان می دهد، نمی دادند.

با توجه به هیئت وزیران تایید شده و نشده، این دیدگاه تایید می شود که نظام حاکم فقط اجازه استقلال و خردگرایی در وزارتخانه هایی مانند نفت و خارجه و اقتصاد را داده تا مشکل اصلی خودش را که بی پولی و رکود اقتصادی و تحریم های بین المللی است برایش حل کنند. در آنجا که مربوط به پرورش نسل جوان کشور است، مانند گسترش دانش و بهبود کیفیت مراکز آموزشی و دانشگاهها و ورزش جوانان، در را به روی رییس جمهور بسته اند، و وزارت کشور را هم جهت مدیریت انتخابات در آینده برای خودشان نگه داشتند. این نشانه حسن نیت قدرتمداران نظام جمهوری اسلامی درباره نقش   دولت جدید و تامین رضایت مردم نیست، بلکه نشان از کولی گرفتن نظام ازدولت منتخب برای گذر از رودخانه خروشان بحران است.

ولی این مردم، مردم سال 76 نیستند که به امید تغییر بنیادین و آزادی های مدنی به اصلاحاتی سطحی دل ببندند. این مردم در سال 78 و سال 88 بیداری و قدرت خود را به نمایش گذاشتند، و این مردم با نمایشی دیگر در انتخابات 92، پیامی رسا به گوش قدرتمداران رساندند که این آخرین آزمایش است.  رییس جمهور روحانی دچار یک پارادوخش است، هم می داند که در شرایط تاریخی استثنایی قرار گرفته که می تواند با برآوردن مطلبات مردم محبوب آنان شود، و هم اینکه اگر به انتظارات حاکمیت بی اعتنا شود مانند خاتمی او را خنثی خواهند کرد. او در سه قفس تو در تو گرفتار است و باید یک هودینی باشد تا بتواند خود را از قید آنها آزاد کند و به مردم بپیوندد.

برخی مردم بر این باورند که دایره باطل چرخاندن مهره ها و شخصیت های درون نظام از نو آغاز شده است. امروز دیگر مردم آن بردباری و تحمل را ندارند که هشت سال دیگر، یا حتا چهار سال را در حالت انتظار بسر ببرند. امیدواریم که آقای حسن روحانی که تصور می رود با حسن نیت پا به میان گذاشته این واقعیت را درک کند. آقای روحانی در طی سال اول باید صداقت، انگیزه و تعهد خود را به ملت با پیشرفت های ملموس در تحقق قولهایش نشان دهد، در غیر این صورت مردم از او دست خواهند کشید.  

ما اکنون در زمان بسیار حساس و مخاطره آمیزی از تاریخ معاصر میهنمان هستیم. کشوری به عظمت ایران در اثر شش دهه عدم امکان مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش، بی اعتنایی به ملت، بی خردی، ناشایستگی، قدرت طلبی و تمامیت خواهی گروهی کوچک که همه ابزار ثروت و قدرت کشور را بدست گرفته اند، به ذلتی افتاده که افزون بر ناامیدی و نگرانی مردم از آینده، از هر سو و هرکس در جهان تحقیر می شویم، تهدید می شویم و زور می شنویم، و در همه عرصه هایی که با زندگی مردم و سربلندی کشور بستگی دارد، شکست خورده ایم.

ما بر این باور هستیم که فقط مردم هستند که می توانند و باید سرنوشت خود را تعیین کنند تا حاکمیت ملی برقرار شود. برخلاف باور قدرتمداران حاکم، مردم ایران صغیر و محجور و دیوانه نیستند که حق رای دادن و تصمیم گیری نداشته و نیازمند قیم باشند. ما باور داریم که تا شرایط آزاد برای ابراز عقیده، فعالیت سیاسی و گزینش مستقیم و آزاد برای همه فراهم نباشد، و تا هنگامیکه قدرت گزینش و تصمیم گیری و دسترسی به رسانه ها در دست اشخاص و مراکز خاص باشد، فرض برگزاری انتخابات آزاد از سوی حاکمیت امکان ناپذیر و غیرواقعی خواهد بود.   

اکنون به نظر می رسد که فرصت بسیار محدودی به علت اضطرار حاکمیت برای ما فعالان بوجود آمده، و ما کنشگران سیاسی بیرون از حاکمیت باید خود را به یکدیگر نزدیکتر کنیم. دولت جدید می خواهد تلاش کند قطار بی ترمز دولت گذشته را که در سرازیری به ته دره رسیده، از همان راه، یعنی چارچوب ساختار جمهوری اسلامی، بالا بیاورد. کاری بس دشوار و در مرز غیرممکن است. ولی اگر یک ایستگاه هم برگردد، بخشی از فشار طاقت فرسای کنونی بر گرده ملت ایران برداشته خواهد شد. برای نشان دادن راه بهتر و پایاتر که پیشگیر ناکامی های گذشته باشد، آیا خواهیم توانست در اصول بنیادین هم آوا و همداستان شویم؟  آیا این رویای نزدیک شدن ما کنشگران بیرون از حاکمیت هرگز به بیداری خواهد انجامید؟ ما زمانی مناسبتر از امروز نخواهیم یافت.

من از همه فعالان سیاسی ایرانی که هدفی جز حاکمیت ملی و استقرار دموکراسی و حقوق بشر درایران ندارند دعوت می کنم که بیایید در این واپسین فرصت کوچک و کوتاه ایجاد شده، آینه ها را بشکنیم و بجای خود یکدیگر را هم ببینیم و بی تعصب ارزیابی کنیم، و بی توجه به دیدگاه یا سلیقه سیاسی خود، برای یک هدف مشترک که همه ما در آن هم آوا هستیم همگرا شویم. سلاح ما نفوذ اندیشه ماست و پژواک آوای همگانی ماست. آنچه یک حکومت خودکامه را می ترساند تعداد سازمانهای مخالف نیسست؛ قدرت اندیشه، توان سازماندهی، همبستگی هدفگرا، و عشق غرورآمیز به میهن است.

کورش زعیم

عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایرن

یکم شهریور 1392

 

بازدید صفحه: 1982
 



دعوای مهشید امیرشاهی، هادی خرسندی با میرفطروس را ببینید. دعواهای محمد امینی و نوری علاء در گذشته و امروز دعوای نوری علاء هم با "اتحاد برای پیشبرد سکولاردمکراسی در ایران" و هم با کورش زعیم را ببینید. اخیرا نوری علا نوشته هر کسی امروز شراکت سیاسی نکند سهمی به او در فردای ایران نمی رسد! یعنی چه؟ دایره بسته مافیای اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم باید مورد انتقاد قرار گیرد. دو دایره بسته مافیایی داریم، یکی رژیم، دیگری اکثریت اپوزیسیونش
حق
*** ***

با درود، حضراتی مثل اسماعیل نوری علاء، یکروز شیفته جمهوری اسلامی و روز دیگر شیفته ناشناخته هایی مثل سکولاردمکراسی و "سکولاریسم نو" شان! با بازی با این الفاظ در برون چنان سر در گمی ای بین ایرانیان ایجاد کرده اند که فقط می تواند مایه خرسندی جمهوری اسلامی شود! م. سحر سکولاردمکرات؟ در سایت گویا به اکبر گنجی تاخته که چرا در مقاله اخیرت به بشار اسد، لقب سکولار داده ای؟ به حضرات سکولار برخورده چون گنجی با سکولار نامیدن اسد، سکولار و سکولاریسم را لکه دار کرده! در ستون نظرات چنان سر در گمی ای نسبت به سکولاریسم دیده می شود که بیا و تماشا کن گریه کن بحال این اپوزیسیونی که ضعفش مایه شادمانی جمهوری اسلامی و عمالش از سکولار و سکولاردمکرات؟ گرفته تا لیبرال دمکرات های قلابی می شود! وای بحال این روزیکه سکولاریسم برای برخی معادل دمکراسی و حقوق بشر شده و بدتر آنکه برخی از این حضرات روشنفکر، سکولاریسم را مقدم بر دمکراسی و حقوق بشر هم معرفی می کنند! نه از تبلیغشان برای امام راحلشان خیری دیدیم و نه از این تفاسیر عجیبشان از سکولاریسم و سکولاردمکراسی شان که معلوم نیست چه اعجوبه ای است! حتما از جنس همان جمهوری اسلامیشان است که زمانی مبلغش بودند و معنیش در هیچ دانشنامه علمی ای پیدا نمیشد! من نمی دانم که واکنش سنگ پای قزوین به این سخن گوهر و ناب حضرات چیست وقتی اعلام می کنند که لیبرال دمکراسی و سوسیال دمکراسی زیر مجموعه های سکولاردمکراسی است؟؟؟ اقلا برای بیسوادان و عوامی مثل من منبع این اعلامیه تازه شان در دانشنامه های معتبر جهان و نشریات علمی معتبر جهانی را ذکر کنند! چه می شود بجز اینکه منه بیسواد با خواندن آن منابع چیزی بارم شود و انقدر گیر ندهم که سکولاردمکراسی و سکولاریسم نو دیگر چه صیغه ایست که با شکست جمهوری اسلامی ناب تان امروزه باب کرده اید؟ من که هیچ، اقلا کورش زعیم دهانش بسته می شود و دیگر به سکولاردمکراسی تان گیر نخواهد داد! بگذریم از اینکه چرا اکبر گنجی در آن مقاله اش انقدر اصرار دارد که بشار اسدش را سکولار بنامد وقتیکه اسد سکولارست! آیا زشتی سکولاریسم را به مخاطبانش می خواهد نشان دهد یا می خواهد سکولاریسم او را وسیله ای کند تا سکولارهای ایرانی از او طرفداری کنند تا در حمایت از اسد و حفظ او با جمهوری اسلامی همسو شوند؟
حق
***

با درود فراوان استاد من اندیشه می کنم که کشور های غربی به ویژه انگلیس و آمریکا خواهان حفظ نظام و وضعیت موجود هستند . تنها اسراییل است که با غرب همسو نیست . شما چگونه می اندیشید ؟ آیا باز هم منتظر فرصت هستید ؟ حفظ وضعیت موجود برای همه دنیا بهترین است بغیر از ایرانی .درخواست دارم نظر شما را بدانم .
( سیاوش )
شما زیاد دور از واقعیت نیستید، ولی نگاه غرب، بویژه امریکا، نسبت به ایران چرخش کرده و رجیح می دهند قدرت ایران کاهش پیدا نکند و ساختار حکومتی به تدریج اصلاح شود. آنها خطر بزرگ را برای بشریت القاعده و شاخه های آن می دانند و عربستان که پشتیبان آنهاست. بزودی تعییرات مهمی در عربستان کلید خواهد خورد. انگلسان هم با مریکا همصداست.

با درود چشمم آب نمی خوره . به قول کرمانشاهی ها : گمان نیه کم فلانی خیبر گیری نمی بینم .
( سیاوش )
***

با درود کسی را که خواب است می توان بیدار کرد . اما کسی را که خود را به خواب زده است هرگز !!!!
( سیاوش)
آنکه خود را بخواب زده هشیار است و منتظر فرصت.

با درود به نظر من در ایران می توان مردم را به دو دسته تقسیم کرد . 1 - دسته ای که وقایع روز را دنبال می کنند و بسیار کنجکاو هستند . 2 - دسته ای که کاری به این کار ها ندارند و فقط و فقط در اندیشه تهیه معاش هستند . این دسته برایشان تفاوتی نمی کند که این برسر کار بیاید یا آن . پس روی سخن این کمترین با این دسته نیست . و اما در باره دسته اول که به سرنوشت خود و کشور و مردم اندیشه می کنند و با حساسیت وقایع روز را دنبال می کنند . در یک جمله عرض می کنم که این دسته از مردم آنچه را که باید بدانند می دانند و خوب را از بد تشخیص می دهند اما با شرایط حاکم کاری از دستشان بر نمی آید . در طی این سی و چهار سال هزاران بار از تریبون های مختلف مطالبی را که آقایان خارج نشین سعی در تفهیم آن مطالب به مردم را دارند شنیده و دیده اند . به گونه ای که تا مطلبی مطرح می شود مردم تا انتهای آن مطلب را خوانده و دانسته اند . پرسش این است که آیا فرمایش فرمودن کافی نیست ؟ آیا مطلب تازه ای هم مانده است که مردم ندانند ؟ آیا هنگامه عمل نرسیده است ؟ . آقایان خارج نشین فقط و فقط با فرمایش نشسته اند تا به خیال خودشان مردم عاصی شوند و تنگ بیایند و عصیان کنند و همه چیز را به هم بریزند و سپس سامان بدهند و به قول معروف تخت تخت سپس با سلام و صلوات دست به دامان آین آقایان خارج نشین بشوند که آقایان منت بگذارید و تشریف بیاورید تحویل بگیرید . اگر کسی ایرانی را خوب بشناسد می داند که چنین چیزی محال است غیر ممکن است . یعنی هرچه ظلم و زور بیشتر شود هرچه گرسنگی بیشتر شود ایرانی مطیع تر می شود . ایرانی از امنیت و از سیری است که معترض می شود . نه از گرسنگی و ظلم . از قرار معلوم اگر اوضاع بر این منوال باشد سالهای سال کوچکترین تغییری حاصل نخواهد شد . با توجه به وضعیت موجود آقایان خارج نشین زهی خیالات باطل .
( سیاوش)
همه کشورها و همه ملت ها در این تعریف شما می گنجند، ولی ظاهرا شما فقط ملت ایران را می شناسید. همه مردم میخواهند زندگی کنند و این حق آنهاست. اقلیتی هم هستند که می خواهند بهتر زندگی کنند، پس در برابر عوامل مخالف این خواست سر بلند می کنند و مبلرزه می کنند. این چیزی نیست که ویژگی فقط یک ملت باشد.

درود به استاد گرامی جناب استاد، تحلیل گران دو دیدگاه متضاد در این مورد دارند : ۱. حاکمان سعودی با وجود تحصیل در بهترین دانشگاههای جهان هنوز قبیله ای می اندیشند و هویت عربی- غیرعربی بیان می کنند در حالیکه طبق نظر شما مردم این کشورها خود را مصری، لبنانی،سوری و...می دانند. ۲.عربستان یکی از کشورهایی است که نقش رهبری در اتحادیه عرب دارد و لبنان،اردن،تونس،مراکش،مصر و... این مساله را پذیرفته اند.حالا یا بخاطر پول و کمکهای مالی عربستان یا به هر علت دیگری. با سپاس
سعید
1- این درست است. بیشتر آن دانشجویان با پول بادآورده پاپا به عیاشی می پردازند. شما یک دانشمد از عربستان می شناسید؟ 2- عربستان نقش رهبری ندارد. نفوذ سطحیخود را با پول می خرد. لبنان، اردن، سوریه و مصر و مراکش و الجزیره هرگز این رهبری را نپذیرفته اند. آنها به تاریخ و فرهنگ خود می نازند که عربستان ندارد. البته عربستان به عنوان جایگاه قبله اسلام مورد احترام در چارچوب اسلام است، همانگونه که اورشلیم را سه دین احترام می گذارند و بیت المقدس مسلمانان است. شما در این ارزیابی ها مواضع ناسیونالیستی را با دینی باید جدا کنید. طبقه متوسط و باسواد این کشورها، بویژه سوریه و مصر و لبنان و تونس خوششان نمی آید عرب بخوانیدشان.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره سخن زیر چیست؟ بی معنی به نظر می رسد! با سپاس " سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی حکومت سوریه را حکومتی خواند که هویت عربی خود را از دست داده است".
سعید
مردم سوریه، لبنان و مصر هرگز خود را عرب نخوانده اند. اگر از هر کدام بپرسید، پاسخ می دهند "من لبنانی هستم، عرب نیستم" یا مصری هستم یا سوری هستم.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی استاد همانطور که مطلع هستید سوریه احتمالا طی روزهای آتی مورد تهاجم محدود نظامی از سوی کشورهای غربی قرار خواهد گرفت به نظر شما چقدر احتمال دارد که این جنگ تبدیل به یک جنگ تمام عیار شود؟و واکنش ایران و دیگر متحدان اسد چه خواهد بود؟ با سپاس
hossein bodaghi
این حمله، اگر صورت بگیرد، جنبه تنبیهی خواهد داشت و برای کاهش توان نظامی سوریه خواهد بود نه نابود کردن آن. خواست غرب اینست که صجنه جنگ داخلی را برابر کنند تا بشار اسد را به پای میز مذاکره بکشد و به پذیرش دولت انتقالی مجبور سازد. https://www.facebook.com/kourosh.zaim?hc_location=timeline

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی با شما موافقم که نباید خود را اسیر واژگان و ایسم ها کنیم.تعریفی که شما از دموکراسی کردید عینا همان مفهوم سکولار دموکراسی است زیرا تا زمانی که همه مردم فارغ از رنگ و دین و عقیده برابر نباشند دموکراسی وجود نخواهد داشت.بحث این است که ما از دموکراسی سخن می گوییم اما متاسفانه در دنیای امروز کمتر حکومت و دیدگاهی پیدا می شود که نگوید کشورش بهترین دموکراسی در دنیا است.هرچند حکومتی باشد ایدئولوژیک.حتی نئونازی ها هم در اروپا سخن از دموکراسی می گویند.آیا نباید بین ما و آنان تمایزی باشد؟و به صورت واضح تر سخن از دموکراسی مد نظر گفت؟ با سپاس
hossein bodaghi
ما نباید بگذاریم ادعاهای دیگران، چه درست و چه نادرست، تعریف خودمان را از آنچه می خواهیم منحرف کند. شما سخن خود را بگو، از تجربه مثبت دیران بهره بگیر و اعتنایی به آنچه دیگران از دموکراسی تعریف می کنند نکن. مهم این است که ما چه تعریفی از آنچه می خواهیم داریم.

با درود مساله همین است که آقای سعید اشاره کرد:"همصدا شدن با بقیه درمورد جزایر سه گانه". نمکدان ترک خورده است.
نظامی ایرانی
در سیاست، آنهم سیاست بین الملل، نمکدان و رفیق بازی و همسفرگی جایی ندارد. همه چیز با منافع ملی (یا حتا مطامع ملی) در پیوند است. دوست امروز ممکن است دشمن فردا باشد، یا دشمن امروز در فردا دوست. کشورهای کوچکتر که توان دستیابی به منافع ملی خود را بدون کمک بیگانگان ندارند، در هر فرصت در پیشبرد منافع یا مطامع ملی خود تلاش می کننند، درختانی هستند که زودتر و بیشتر در برابر نسیم های سیاسی خم می شوند.

درود به استاد گرامی جناب استاد سفر سلطان قابوس پادشاه عمان به ایران ما را به یاد اولین سفرش به ایران می اندازد که در دوران اقتدار ما در منطقه انجام شد.عمان نمک خورد اما در جنگ ما با عراق نمکدان نشکست.فقط ای کاش در مورد جزایر سه گانه همصدا با بقیه نمی شد تا دین خود را به ایران تمام و کمال ادا میکرد. با سپاس
سعید
عمان و بویژه خاندان پادشاهی قابوس مدیون ایران هستند، ولی دخالتهای مذهب محور ایران و تهدیدهای درباره تنگه هرمز عمان را آزرده کرده بود. این ایران بود که جدایی خواهان کمونیست عمان را سرکوب کرد و کشور را نجات داد. عمان به ایران به عنوان یک برادر بزرگتر نگاه می کند. این نگاه بسیار کهن است و ممکن است گاهی آزرده شود، ولی برگرفته نخواهد شد.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی استاد شما عرض کردید که فرهنگ ایران اهورایی و دینی و یکتاپرست است آیا به نظر شما یکتاپرست بودن یک ملت به ملتی که چندگانه پرست یا اصلا بدون باور به مسائل اهورایی و دینی می باشند دارای مزیت است؟به باور من نیست.البته ایرانیان همیشه یکتاپرست نبودند در دوره ای از تاریخ آیین هایی چون مهرپرستی و دیوپرستی...داشتند. بحث سکولار دموکراسی در ایران بسیار مهم است زیرا در ایران عده ای که کم هم نیستند و قدرت بسیار زیادی دارند باور دارند به دموکراسی دینی. با سپاس
hossein bodaghi
آای بداغی گرامی، خود را گرفتار قیدهای واژگانی نکنید که دوباره با دقت همه مطلب را بخوانید که من دارم چه می گویم. اگر امروز بگویم زیر آسمان آبی و زیبای تهران به افق آینده می نگرم، آیا شما خواهید گفت آسمان تهران دیگر آبی نیست و آلوده است و افق را هم نمی شود دید؟

درود بر آقای زعیم، من به سهم خود بر تک تک جملات ایشان صحه میگذارم و گفتار میهن دوستانه ایشان را تنها راه رسیدن به یک دموکراسی نسبی و سعادت ملت ایران میدانم که هدف همه کنشگران سیاسی و حقوق یشری است. امیدوارم همگرائی ما راه گشای رفع مشکلاتی باشد که یک قرن با آن مبارزه میکنیم. جاوید ایران
Mostafa Morid
***

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد