Saturday, January 11, 2025   امروز ,   شنبه 22 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
26 تير 1392
زرتشت نخستین قانونمند کننده جامعه بشری

زرتشت در نیویورک

 

تندیس زرتشت در برابر ساختمان دادگاههای استیناف نیویورک در میدان مدیسون، به عنوان نماد "قانون" که ایرانیان پایه گذار آن بوده اند، از سال 1950 (1328) به نمایش گذاشته است.

باستان شناس استرالیایی ویلیام کالیکان (84-1928)، که مدتی هم در ایران به کاوشهای تاریخی پرداخته بوده است، می نویسد: "قانونهای ماد و پارس در سراسر جهان باستان به دادگستری بی خشونت و به فسادناپذیری شهرت داشت.

"این پارسیان بودند که اصول قانونمداری و قانون ضرورت وجود "مدرک و گواه" و پیروی از "رویه" را در محاکمه متهمان، به جهان عرضه کردند.

مفاهیم "حکمیت و داوری" برای حل اختلافات، آزادسازی زندانی با قید کفالت یا ضمانت، وکیل مدافع برای متهم، وکالتنامه و اعتبار آن، وصییتنامه و ضرورت اجرای آن، همه سرچشمه ایرانی دارند که بعدها توسط یونانیان و رومیان برداشت شدند.

در بزرگداشت اشو زرتشت (پیامبر ایرانیان) که پایه گذار قانونمداری و قانون های اجتماعی در جهان بوده است، تندیس این مرد بی همتا همراه با تندیس های ترویج کنندگان دیگر قانون در تاریخ بشر: حضرت موسی، مانو (استوره هندی که افسانه کشتی نوح از او برداشت شده)، کارل شارلمانی (امپراتور روم و فرانکستان و پدر فرانسه و آلمان)، و آلفرد بزرگ (پادشاه انگلستان) در میدان مدیسون نیویورک برابر ساختمان دادگستری دیده می شوند.

 

بازدید صفحه: 1689
 



با درود فراوان از حوصله و شکیبایی شما بسیار سپاسگزاراست . از اینکه به عرایض این کمترین توجه می فرمایید باز هم سپاسگزارم . جباب آقا .عیب کار در این است که همه ی این احزاب و گروهها و مدعیان صاحبان اصلی حق را به هیج می شمارند . اکثریت قریب به اتفاق یک هدف را دنبال می کنند اما فقط و فقط به سر کردگی خودشان . و بد تر از این که خودشان می برند و خودشان می دوزند . از پیش همه چیز را به جای صاحبان اصلی حق تعیین و تدوین و تصویب می کنند . غافل از این که عاقبت این مردم یعنی صاحبان اصلی حق هستند که حرف آخر را می زنند . ( تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ) . این درست همانی است که این شاگرد شما عرض کرد یعنی بر تر دانستن نفع شخصی و یا گروهی و یا حزبی در برابر نفع ایران و ایرانی . بزرگوار مردم ایران آن مردم سی سال پیش از این نیستند . یکی از بزگترین دستاورد این تغییر و تحولات مشتاق شدن مردم به امورات سیاسی است . درست همان چیزی که سی سال پیش فقط و فقط در انحصار تعداد اندکی از نخبگان و خواص بود . این احزاب و تشکل ها هرگز مپندارند که می توانند عقاید خود را به خورد این مردم بدهند . مردم از دور کردار و گفتار و پندار همه ی این مدعیان را زیر نظر دارند . همین خود پسندی و مهم دانستن نفع شخصی بسبت به نفع ایران و ایرانی است که انگیزه را از مردم گرفته است . عرایضم را کوتاه کنم . یکی از بهترین تبلیغ ها برای هر حزب و گروه و دسته و شخص این است که دیگر مدعیان با آن حزب و گروه و شخص مخالفت و عناد بورزند . این عمل حساسیت و توجه همگان را به آن شخص برمی انگیزد . ( عدو شود سبب خیر ). درست شما دارید همین کار را می کنید . با آن شخصی که مخالفت می کنید ندانسته دارید آن شخص را بزرگ و مورد توجه مردم قرار می دهید . خاصه اینکه مردم می گویند مگر قرار نیست که در پایان ما مردم حرف آخر را بزنیم . پس این آقایان چرا با هم مخالفت می کنند . بزرگواران ...در سایه ی اتحاد و همبستگی شما سود بیشتری می برید . به جرات عرض می کنم که در اتحاد و همراهی و همبستگی است که می توان نظر عامه را به خود جلب کرد و آرمانها را پیاده نمود نه این شیوه ای که شما برخورد کرده اید . اینک اکثریت قریب به اتفاق مردم می پندارند این شماهستید که عملا سد راه اتحاد و همبستگی هستید آن هم به خاطر منافع گروهی که ارزش بیشتری برای شما دارد تا منافع مردم . شما یک جنگ از پیش باخته ای را شروع کردید . یعنی از همان ابتدا کیش و مات شدید . شمارا به یاری برای نجات مردم طلبیدند و شما از یاری رساندن به مردم خود داری و مخالفت و دشمنی ورزیدید . بزرگواران شما بدون اندیشه عمل کردید . شما از همان روز اول باختید . من تعجب می کنم که باز هم به این رویه ی اشتباه باز هم ادامه می دهید و به زیان خود هم تبلیغ می کنید . شما اگر هم مخالف بودید اینک هنگامه ی مخالفت نبود . آقا جان طرف از روز اول شما را از میدان به در کرد . مطب دوم این که شور بختانه هستند تعدادی وطن فروش که می پندارند در آینده ایران به چندین کشور تقسیم خواهد شد و اینان می اندیشند که بالاخره سهمی از یکی ازقسمت ها به آنان خواهد رسید . به همین ادله خواهان اتحاد و همبستگی نیستند . ( فکری که آقا کوره برای فلانش می کرد ) آقا جان مردم زیرکانه همه چیز را رصد می کنند تنها راه موفقیت در آینده جلب رضایت مردم است با سخن و کردار و پندار مردم پسند زیرا این مردم هستند که صاحب اصلی حق و صاحب رای هستند .
خسرو
***

با درود جناب آقای زعیم پاسخ شما روئیت شد .بسیار بسیار سپاسگزار است.حضرت آقا پاسخ و عدله ی شما قانع کننده نیست . با سپاس
خسرو
شما من را قانع کنید که چگونه میتوانیم یک گروه را در میان بسیاری گروه ها به عنوان برحق ترین برگزینیم، و چگونه میتوانیم ظان گرهها را همراه کنیم و از تضعیف حرکت گروه برگزیده شده جلوگیری کنیم.

با درود فراوان جناب آقای کورش زعیم این کمترین شب گذشته دیدگاه خودم را در چند جمله کوتاه به آگاهی رسانده است . پاسخ نفرموده اید و اثری از نوشته و پرسش این جانب نیست . انتظار دارید این کمترین در باره حضرتتان چگونه بیاندیشد ؟ امید پاسخ دارد با تقدیم احترامات فائقه خسرو
خسرو
من پاسخ دادم. شما نگاه نکرده اید. شما زیر مطلب "زرتشت در نیویورک"نوشته اید.همانجا پاسخ خود را خواهید یافت.

با درود فراوان آقا جان این کمترین به این نتیجه رسیده است که هر حزب ویا هر گروه و دسته و هر شخص که در راه اتحاد و همبستگی تلاش می کند و از موازی سازی و ایجاد تفرقه و دشمنی پرهیز می کند و به ایران و ایرانی می اندیشد شایسته ی ستایش است . اگر در این راستا نباشد بدون هیچ شک و تردیدی یا خائن است و مملکت فروش و یا خود خواهی است که منافع شخصی خودش برایش مهمتر از منافع ایران و ایرانی است . آقا جان شما چرا در راه اتحاد و همبستگی با شورای ملی همکاری نمی کنید و آیا نباید ایران برای شما مهم تر از اختلافات گذشته ی حزبی و اختلافات شخصی باشد ؟ با سپاس
خسرو
همه دهها گروه سیاسی که در برونمرز بوجود می آید خود را حقگوتر و حقدارتر از دیگران می داند و همه را به پیروی از خود میخواند. در ایران هم همین دشواری را داریم.

مثلا من بعنوان یک ایرانی به کورش بزرگ افتخار می کنم اما یکی از آشنایان می گوید من افتخار نمی کنم که من را عصبانی کرد و دیگر رابطه ای با او ندارم..احتمالا این شخص به خونخواران عثمانی مانند سلیمان افتخار میکند!!
احمد
شما نباید به آشنایتان پرخاش کنید یا پیوند خود را ببرید. شما باید با دوستی و مسالمت کم کم تاریخ را به او بشناسانید.

البته تمام این حرفها فقط برای روشن شدن بعد تاریخی مساله است که بتوان پاسخ مستدل داشت وگرنه امروز کدام کشور دنیا تک زبانه است که ایران باشد؟ در آمریکا حدود یک سوم جمعیت اسپانیایی زبان هستند ولی انگلیسی را بعنوان زبان رسمی بلدند و خود را آمریکایی می دانند.
احمد
درست است. و دانستن تاریخ بهتر از ندانست و احساستس سخن گفتن است.

درود بر شما درمورد پانترکیسم بله حرف شما درست است از اواخر عثمانی بود ولی من درباره زبان حرف می زنم.. به نظرم در نوشته های شما یک تعارض وجود دارد و آن اینکه شما فرمودید از زمان مغول زبان ترکی با پهلوی شمالی آمیخته شد و زبان آذری به مرور ایجاد شد از طرف دیگر می فرمایید از زمان عثمانی، آذربایجان ترک زبان شد در حالیکه مطابق همین لینک ویکیپدیا پادشاهان صفوی هم ترک دانسته شدند.یعنی 400 سال قبل از آغاز پروژه پانترکیسم. دوم اینکه پاسخ ندادید چرا بقیه ایران مانند اصفهان و شیراز و... ترک زبان نشدند با توجه به اینکه مغول و سلجوق فقط بر آذربایجان تسلط نیافتند بلکه بر تمام ایران تسلط یافتند؟ سپاس
احمد
ابن مقفع به نقل ابن ندیم و حمزه اصفهانی به نقل از یاقوت و خوارزمی به زبان مردم آذربایگان بدون ذکر نام اشاره کردند و نیز واژه هایی از زبان مردم آذربایگان را در کتاب خود آورده اند. پس از اینها یعقوبی در ۲۷۸ قمری در کتابش آذریه را به عنوان صفت در مورد مردم آذربایگان به کار برده سپس مسعودی که در ۳۱۴ قمری از تبریز دیدار کرده زبانهای ایرانی و پهلوی دری و آذری را ذکر کرده است که به نظر او ظاهرا مهمترین زبانها و گویش های ایرانی بودند.پس از حمزه اصفهانی که زبان مردم آذربایجان را پهلوی می نامد ابواسحاق ابراهیم استخری است که در ”مسالک و الممالک“ در نیمه اول سده چهارم هجری صریحاً زبان مردم آذربایگان را ایرانی و الفارسیه ذکر می کند. مولف بعدی ابوالقاسم محمد ابن حوقل درگذشت بعد از ۳۷۸ همان مطلب استخری را بیان می کند. پس از او ابو عبدالله مقدسی در سده چهارم هجری از زبان مردم آذربایجان سخن گفته و می نویسد که زبانشان خوب نیست اما فارسی آنها مفهوم است و در جای دیگر می گوید زبان مردم آذربایگان بعضی دری است و بعضی پیچیده است. داستانی که سمعانی درباره ابوذکریا خطیب تبریزی در ۵۰۲ و استادش ابوالعلای معری آورده است موید رواج زبان آذری در آذربایجان در سده پنجم و ششم است. حمدالله مستوفی در ”نزهت القلوب“ تالیف ۷۴۰ زبان زنجان و مراغه را پهلوی ذکر می کند و عبارتی از زبان مردم تبریز نقل می کند که یک عبارت ایرانی است. تا سده پنجم در همه کتابهایی که از زبان آذربایجان ذکر شده است. تا ۸۷۲ و آق قوینلو از ۸۷۲ تا ۹۰۸ زبان آذری سخت ترین آسیبها را دید و در برابر زبان ترکی اقوام ترک و تاتار یا غوزها و اغوزها و اوشارها که افشارها باشند که در پیرامون شهرهای آذربایگان مستقر شده بودند به مرور عقب نشینی می کرد و رو به فراموشی می گذاشت. و این وضع در دوره صفویان که با ورود ترکمانهای مهاجر قزلباش و چیرگی و انبوهی آنها که شیعه بودند یعنی در واقع علی اللهی بودند و از خاندان صفوی هواخواهی می نمودند و بیشتر کارهای دولتی و لشکری به دست آنان و به زبان آنان انجام می گرفت شدت یافت و مردم شهرها یا تاجیکان از ترس جان مجبور شدند زبان ترکی را فراگیرند و محاورات خود را با این زبان انجام دهند. مدتها این دو زبان ادامه یافت تا رفته رفته آذری جای خود را به زبان اقوام مسلط داد و ازحدود سده ۱۱ و ۱۲ ترکی در تمام شهرهای آذربایگان رواج یافت و آذری به اسم زبان تاتی در تعدادی از روستاهای دوردست و کوهپایه های صعب العبور و دره هایی که پای ترکان بدان جا نرسیده تکلم می شود. این مطالب اشاره مختصری است به سیر تاریخی زبان مردم آذربایگان بود که نشان دمی دهد تا سده یازدهم هجری هنوز بیشتر مردم آذربایگان به ویژه تبریز به آذری سخن می گفتند و اینک بیش از ۴۰۰ سال نیست که زبان ترکی در این خطه رواج یافته است.اما مسئله ای که اغلب در این مورد مطرح است و خلط مبحث های زیادی به عمل می آید چگونگی ورود ترکان و زبان ترکی به آذربایگان است. از بررسی های دقیق تاریخی چنین به دست می آید ورود ترکان یا مختصر بگوییم اغوزان و سلجوقیان به آذربایگان در سده پنجم هجری صورت گرفته و پیش از آن هیچ نشانی از ترکان و زبان ترکی در این سرزمین مشهود نبوده است. زکی ولید که خود از معتصبان[ترک] شمره می شود صراحتا می نویسد که در آن زمان به استثنای اراضی معدودی از شرق ایران هیچ ناحیه ای که ترکان در آن به طور دسته جمعی سکنا گزینند وجود نداشته است. (بخشی از سخنرانی دکتر ذکاء، دانشمند بزرگ فقید)

درود به شما دولت جمهوری اسلامی داشتن نفوذ در افغانستان و عراق را بر اجرای قرارداد هیرمند و مطالبه غرامت جنگی از عراق ترجیح داده! حال اینهم این دو مساله بر نفوذ ترجیح دارند. اگر شما بودید چه سیاستی اتخاذ می کردید؟ با تشکر
نظامی ایرانی
نظامی ایرانی گرامی، من هنوز امیدوارم که روزی، بزودی، ازشر حکومت فرقه ای رها شویم و یک دولت ملی داشته باشیم تا بتوانیم سیاستهای موثر در راستای حفظ منافع ملی و سربلندی کشور را بکار بریم. من از توضیح این سیاست ها خودداری می کنم و گاهی در گذشته هم در برابر اینگونه پرسش ها گفته ام که نمی توانم توضیح دهم. توضیح و بحث علنی آنها، تاثیرگذلریشان را در هنگام اجرا کاهش می دهد یا از دست می دهد.

درود به استاد گرامی جناب استاد،مصاحبه شما درمورد سوریه در زمستان سال گذشته را خواندم. ۱.ایران در سال2001(حمله آمریکا به افغانستان) توان اقتصادی و نظامی کافی برای سرنگونی طالبان(مستقیم یا غیرمستقیم)را نداشت و اگر هم داشت نمی توانست بر طرح آمریکا پیش دستی کند آن هم در برابر دولت راست محافظه کار جرج بوش و در شرایط دشمنی با آمریکا ۲. اگر ترکیه و عربستان خود هدف طرح هستند پس چرا به بیرون (ایران) سنگ پرتاب می کنند؟ ۳َ. چرا ترکیه(و عربستان)پس از آگاهی از طرح واکنش شدیدی نشان نداده و از ۷سال قبل روابط نزدیک با کشورهای غربی را حفظ کرده اند؟ با سپاس
سعید
1- ما خوب می توانستیم طالبان را شکست بدهیم و بکلی از هم بپاشانیم. در آن زمان هم مجاهدین احمدشاه مسعود و هم دوستم و حکمتیار، با وجود رقابت بین خودشان با ما همکاری می کردند و م نفوذ اطلاعاتی خوبید در میان طالبان داشتیم. ما کار ا در کمتر از یک سال تمام می کردیم. من آن را در آن زمان پیشنهاد هم کردم و نوشتم که شرم بر ما که امریکا باید به محله مابیاید تا آن را برای ما امن کند. شما این مطلب من را بخوانید: http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=478 2- لابد تصور میی کنند یا به آنان اطمینان داده اند که چنین چییزی وچود ندارد، یا اینکه تصور می کنند با قدر نشان دادن خود عاملان طرح را منصرف می کنند. من نمی دانم، ولی سیاستمداران همیشه می توانند مرتکب اشتباهات سرنوشت ساز شوند. 3- نزدیک نگه داشت خود و روابط خوب خردمندانه است. آن زیانهایی را که ما متحمل شده ایم در ستیزگری های احمقانه برای آنها روی نداده است. 2-

یک دلیل دیگر هم می تواند همان سوال دوستان باشد که چرا تمام ایران که سالها زیر سلطه مغول و سلجوق بود ترک نشد و فقط آذربایجان شد مثلا شیراز و اصفهان که اشاره شد. زنده باد ایران
احمد
لطفن پاسخ من را در زیر را بخوانید. ترکی زبان کردن آذربایجان، پروژه پان ترکیسم عثمانی در سالهای آخرش بود. لطفن به پاسخ من در پایین و نیز به نوشتار دکتر حمید احمدی کمی پایین تر مراجعه کنید.

آقا من خودم ترک آذری هستم البته ایرانی.این استدلال که آذربایجان از زمان عثمانی ها،ترک شده کاملا نادرست است عثمانی ها که 600 سال قبل ظهور کردند یعنی قبل از آن، آذربایجان،ترک زبان نبود!؟ در همین لینک ویکیپدیا که دوستمان داده تصویری از شاه اسماعیل صفوی است که او را ترک می داند.جد شاه اسماعیل یعنی شیخ صفی الدین اردبیلی هم ترک بود.یعنی می خواهم بگویم قبل از عثمانی ها هم آذربایجان، ترک بود احتمالا از زمان همان سلجوقیان.
احمد
احمد عزیز، ایرانیان از دوران فریدون با عرب و "ترک" آمیخته بوده اند. مادر رستم عرب بود و فرزند فریدون را ترکستان دادند. ایرانیان هیچگاه توجه به نژاد نداشته اند، بلکه سرشت کسان برایشان مهم بود. کما اینکه در حالیکه ضحاک خون جوانان ایرانی را می ریخت و مغزشان را به مارهایش می داد، زال ایرانی با دختری (رودابه) از خانواده ضحاک ازدواج کرد. ما در اینجا درباره زبان رسمی سخن می گوییم. شما کمی درباره زبانهایی که اکنون مجموعه آنها را ترکی می خوانند (از زمان عثمانی) مطالعه کنید. در آن زمان در بین مغولان و هون ها و ترکستانی ها و تاتارها زبان های مستقلی بود و بهیچوجه زبان یکدیگر را نمی فهمیدند. در اواخر دولت عثمانی بود که مامور اینتلیجنت سرویس (نامش را فراموش کرده ام، یادم آمد می نویسم) و نماینده صحیونیست های اروپا طرح ترکی خواندن زبان عثمانی و همه قبیله های آسیای مرکزی و قفقاز را کلید زدند. آنها برنامه فروپاشاندن عثمانی را که تضعیف شده بود و در اروپا هم مرتکب جنایات غیرقابل تصوری شده بود داشتند (کاری شبیه شوروی) و چون ایجاد اسراییل در برنامه بود، می خواستند دولتهای منطقه را برای حفظ امنیت اسراییل آینده کوچکتر و دچار درگیری های داخلی کنند. اندیشه پان ترکیسم و ترکی خواندن زبان همه قبیله های مغولستان تا قفقار در راستای ایجاد یک رقیب قدرتمند در برابر ایران بود. زبان ترکی از هنگامی وارد این منطقه شد ک خلیفه بغداد (یادم نیسست کدام بود، شایید معتصم؟) به ایرانیان در دربارش بدگمان شد و غلامان ترک خود را مسلح کرد و به نگهبانی کاخ و خودش گماشت. آنها کم کم قدرتمند شدند، خانواده های خود را آوردند یا تشکیل دادند و نفوذ خود را گستراندند. بقیه را خود بخوانید یا حدس بزنید. ولی اینها هیچکدام ارتباطی با مردم آذربایجان (آتروپاگان) که از اصیل ترین و کهن ترین ایرانیان بودند نداشته و ندارد.

درود به شما آقای زعیم چرا از سوال آقای سعید عصبانی شدید!؟ گفت نظرتان چیست؟برای مثال قبل از انقلاب، عمان تا زمانیکه روابط ایران و عراق برقرار نشد از برقراری روابط با عراق خودداری کرد.این مساله را سلطان قابوس صریحا گفت که"با از سرگیری روابط ایران با عراق حالا عمان هم روابطش را با عراق عادی خواهد کرد".با توجه به دیگر سوالات آقای سعید احتمالا منظورشان این بوده که چرا افغانستان که همسایه و حیاط خلوت ایران است باید با کشوری که به جزایر ایرانی طمع دارد پیمان ببندد.
نظامی ایرانی
من خشمگین نشدم. پرسش تکراری بود و سخنان گذشته من نادیده یا فراموش شده بود. من بارها گفته ام که در زمانی که شما به آن اشاره می کنید، ایران قدرتمندبود، هم اقتصادی و هم نظامی و در سراسر جهان احترام داشت. آنوقت این را شما مقایسه می کنید با شرایطی که ایران در همه زمینه ها ذلیل و بندنام و منفور است. افغانستان نه تنها پشت به ما کرده و با شیخ نشین ها پیمان می بندد، در مورد هیرمند هم گفته که "هرگز" اجازه نخواهد داد آب به ایران برسد، مذاکره هم نمی کند. ذلیل تر از این در دنیا کشور سراغ دارید؟

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f8-saudi-offers-a-deal-to-russia-over-syria/25070364.html
سعید
رویترز: پیشنهادهای میلیاردی سعودی به روسیه برای قطع کمک به اسد: آقای بندر باید کودک باشد که بیاندیشد روسیه، آنهم پوتین، این پیشنهاد را خواهد پذیرفت. سوریه برای روسیه و ایران یک مسئله بسیار مهم استراتژیک است. هوسبازی و ماجراجویی نیست. عربستان که جنگجویان خون آشام القاعده ای را به سوریه فرستاده باید از این منصرف شود. اگر این ماجراجویی عربستان نبود چندین ما پیش دولت موقت تشکیل می شود و خنریزی ها به پایان می رسید. روسیه تسلیحات خود را خواهد فروخت، عربستان را هم سیاستمدارانه تهدید خواهد کرد که دست از جنایت در سوریه بردارد. مطلب سوریه من را در همین تارنمابخوانید: http://kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=583

آقای مهندس لینک زیر مربوط به جمعیت کل ترکهای جهان(و مطالب مفید دیگر) است که حدود180 میلیون نفر هستند یعنی حدود نصف ادعای پانترکها.گویا پانترکها هم عادت به چند برابر کردن همه چیز دارند تا دروغ بزرگ راحت تر باورانده شود. سپاس http://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85_%D8%AA%D8%B1%DA%A9%E2%80%8C%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1
رضا
این نوشتار بسیار درست است. پان ترکیسم اساسا بر پایه دروغ و توسط سازمان جاسوسی بریتانیا و یهودی ها صهیونیست برای ناتوان سازی ایران اختراع شد. امیدوارم اندک هممیهنان فریب خورده ما بیشتر خود را آگاه کنند و بازیچه دست بیگانگان نشوند.

درودی دوباره به آقای زعیم این مساله ترک زبان نشدن بقیه ایران نکته مهمی است چون پانترکها استدلالهایی می کنند که ذهن برخی هم وطنان آذری ما را مشغول می کند و باید پاسخی قانع کننده نه به پانترکها بلکه به بعضی از هموطنان داد. از جمله این استدلالها : ۱. نشان دادن نقشه ایران در دوران مغولها و سلجوقیان و بیان این نکته که اگر آذربایجان از اول ترک زبان نبود اکنون کل ایران باید ترک زبان می شد. ۲. قیاس با خوزستان به این صورت که می گویند در خوزستان هم اعراب از اول حضور داشتند به همین دلیل با وجود 200 سال اجباری بودن زبان عربی، پس از احیای زبان فارسی،مردم خوزستان زبان عربی خود را حفظ کردند وگرنه کل ایران باید عرب زبان میشد. سپاس
رضا
1- من دلیل ترک زبان شدن آذربایجان را یک پروژه امنیتی مخفی عثمانی بود در پایین شرح داده ام. کتاب دکتر حمید احمدی را هم بخوانید. پروژه "ختنه" یعنی رواج زبان ترکی با آموزش کودکان و حذف فارسی و ترک تبار خواندن مردم آتروپاتگان، که سازمان امنیت ترکیه سالهاست روی آن سرمایه گذاری می کند ادامه همین پروژه از زمان عثمانی بود. از آنجا که عثمانی ها نمی توانستند آذربایجان را با زور تصرف و نگه دارند، این پروژه را زیر نظر انورپاشا آغاز کردند. مردم آذربایجان پس از تصرف تبریز توسط عثمانی و سر بریدن هزاران تبریزی و شهرهای دیگر و منار درست کردن با آنها، ترسانده شدند که اگر زبان آنها را یاد نگیرند همه را سر خواهند برید. خاطره همین کار که عربها با ما کردند از ذهن مردم پاک نشده بود. 2- خوشبختان زبان پارسی پس از شکست عربها و آمدن آل بویه و سامانیان و دیگر حکومتهای ایرانی باززنده سازی شد و زبان عربی فقط نزد قبیله های مهاجر در خوزستان و آخوندها باقی ماند. همه پادشاهی های مغول و ترک تبار زبان پارسی را پذیرفتند و در گسترش و اعتلای آن کوشیدند، حتا عثمانی ها. در اواخر حیات عثمانی بود که فکر می کنم "سلیم" دستور داد برای زبان ترکی دستور بسازند و آن را قاعده مند کنند تا جای فارسی را بگیرد. زیرا عثمانی که همیشه در حال گسترش امپراتوری بود و حداکثر خشونت را در این راه بکار می برد، میدانست که با زور حریف ایران نمی شود. پس از راه فرهنگ سازی دروغین وارد شد. در اروپای خاوری که عثمانی ها، البته به نام اسلام، جنایت هایی کردند که انسان نمی خواهد هرگز به یاد بیاورد، سرچشمه نفرت آنها از هر چه مسلمان بود شد. سربریدن، دست و پا بریدن، تجاوز جنسی به زنان نامسلمانان، دریدن اندام جنسی، دریدن پستانها و شکم ها. جنایات سربها علیه مسلمانان یوگوسلاوی در واقع عقد گشایی از آنچه بود که زمان عثمانی در دل نگه داشته بودند.

درود به استاد گرامی جناب استاد بنابراین ترک زبان شدن اکثریت آذربایجان در یک روند چند قرنه( از مغولان تا عثمانیان) انجام شد؟ ۲. چرا در نقاطی مانند خراسان،شیراز، اصفهان و... با وجود سلطه مغولان،تیموریان و سلجوقیان زبان اکثریت غیر ترکی باقی ماند؟ با سپاس
سعید
در آذربایجان، حکومت عثمانی برنامه ترک زبان کردن مردم را توسط سازمان مخفی خود "تشکیلات مخصوصه" زیر نظر انور پاشا اجرایی کرد تا مقدمات تصرف آنجا را بوسیله شورش مردمی آسانتر کند.

درود به استاد گرامی جناب استاد پاسخ شما مربوط به تاریخچه پانترکیسم در زمان معاصر است یعنی زمانی که قرنها از آمیخته شدن زبان آذربایجان با ترکی گذشته بود.سوال من(و احتمالا آقای رضا) مربوط به زمانهای سلطه مغولان،تیموریان و سلجوقیان است که چرا کل ایران ترک زبان نشد و فقط آذربایجان شد؟ با سپاس
سعید
ترک زبان شدن آذربایجان از همان دوران رقابت عثمانی با ایران آغاز شد که در واقع جانشین سلحوقیان شده بودند. پیش از آن آذربایجان ترک زبان نشده بود. هنوز در لنکران وباکو و اران درصد مهمی از جمعیت آنجا فارسی سخن می گویند. آذربایجان گذرگاه حمله به آناتولی و اروپا بود و طبیعتا شمار نظامیان مغول و سلجوق و غیره که زبانی بجز ترکی نمیدانستند (با وجود رسمی بودن زبان فارسی) ترکی سخن می گفتند و مردم هم برای تعامل با آنان یاد می گرفتند.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس "وزرای امور خارجه افغانستان و امارات متحده عربی در مورد همکاری های امنیتی، اقتصادی و سیاسی موافقتنامه چندجانبه امضا کرده اند.وزارت خارجه افغانستان با نشر بیانیه ای نوشته است كه امضای موافقتنامه همكاری درعرصه های امنیت، سیاست و اقتصاد میان افغانستان و امارات متحده عربی را مستحکم می کند.براساس خبرنامه، زلمی رسول، وزیر خارجه افغانستان با شیخ عبدالله، همتای امارتی اش، موافقت کرده است که شرکت هوایی امارات متحده عرب، پرواز های خود را بتاریخ هفده هم ماه اسد سال جاری در کابل آغاز کند.مقام های این دو کشور همچنان تعهد کرده اند که یک موافقتنامۀ همکاری استراتژیک دراز مدت را در آینده نزدیک به امضا می رسانند.مقام های وزارت خارجه افغانستان تاكید كرده اند كه در امضای این موافقتنامه طیف وسیع از روابط دوجانبه، به هدف تقویت هرچه بیشتر روابط و همکاری های درازمدت میان افغانستان و امارات متحده در نظر گرفته شده است".
سعید
پس با کی پیمان ببندند؟ با جمهوری اسلامی برخوردار از تنفر جهانی با اقتصاد ورشکسته و زمامداران بی سواد و فاسد؟ حلقه هر زمان تنگ تر می شود. شما بودید چکار می کردید؟

درود به استاد گرامی جناب استاد با این وضع خطر پانترکهای داخلی و خارجی می تواند همیشه بعنوان یک کانون بحران علیه ما باشد حتی در یک ایران دمکرات.. نباید چاره اساسی تری اندیشید؟ ۲. لطفا به این پرسش هم پاسخ دهید که چرا زبان منطقه آذربایجان که پهلوی شمالی بوده تغییر کرد در حالی که زبان دیگر نقاط ایران که پهلوی جنوبی بود تغییر نکرد؟ آیا مغولان،تیموریان و سلجوقیان بر تمام ایران سلطه نیافتند؟ با سپاس
سعید
1- بزرگترین ضربه به پان های جدایی خواه که از برونمرز مدیریت می شوند، دموکراسی در ایران و تضمین آزادیهای مدنی و حقوق بشری است. البته با اقتصاد ورشکسته هم نمی توان کسی را دلبسته کرد. 2- من پرسش زبان در آذربایجان را در پایین پاسخ دادم.

درود به استاد گرامی جناب استاد این سوال رضا ذهن من را هم مشغول کرده است که چرا زبان منطقه آذربایجان که پهلوی شمالی بوده تغییر کرد در حالی که زبان دیگر نقاط ایران که پهلوی جنوبی بود تغییر نکرد؟ آیا مغولان بر تمام ایران سلطه نیافتند؟ با سپاس
سعید
در زمان عثمانی سازمان پرقدرت مخفي تحت نظر انورپاشا (تشكيلات مخصوصه) كه اندكي قبل از آغاز جنگ جهاني اول به منظور فراهم ساختن زمينه ترويج پانتركيسم و الحاق مناطق شمال غرب ايران، قفقاز، شمال شرق ايران و آسياي ميانه تشكيل شده بود، واحدهاي تبليغي و عملياتي متعددي را به ايران اعزام كرد که در شهرهاي تبريز و تهران مستقر شده بودند. گروههاي عملياتي و تبليغي فوق در طول دوران اشغال آذربايجان از سوي عثماني پس از انقلاب اكتبر 1917 روسيه، براي تبليغ و سازماندهي هسته هاي پانتركي در تبريز تلاش كردند، اما مخالفت شديد ايران دوستان تبريز، به ويژه شيخ محمد خیابانی ، تلاشهاي آنها را خنثي كرد. سقوط امپراتوري عثماني و از ميان رفتن رهبران ثلاثه پانترك (انور، طلعت و جهان) باعث توقف موضع گيريهاي مداخله جويان محافل پانتركيستي و جمهوري نوين تركيه نسبت به ايران نشد. در اين رابطه ميتوان اقدامات سازمان «ترك اجاقي» اشاره كرد كه در كنفرانس 1923 استانبول، آذربايجان ايران را بخشي از جهان ترك دانست و خواستار پيوستن آذربايجاني ها به جمهوري تركيه شد. سازمان ترك «اجاقي» در سالهاي دهه 1930 نيز در راستاي تبليغات گسترده خود مطالب عمده اي را عليه ايران انتشار داد. در اوايل سالهاي دهه 1940، گروههاي پانتركيستي كه از سوي سفارت آلمان در استانبول و خارج از تركيه حمايت ميشدند، به عمليات خود عليه ايران افزودند در جريان تلاش محرمانه نمايندگان گروههاي پانتركيست با ماموران اطلاعاتي آلمان نازي در برلين، پانتركيستها در صدد برآمدند كه نظر آلمانها را به آذربايجان ايران جلب كنند. براساس اسناد محرمانه آلمان نازي، نوري پاشا برادر انورپاشاي معروف، در جريان يك ملاقات با نمايندگان نازي در جبهه شرقي در 1941 (پيش از هجوم آلمان به شوروي) پيشنهاد ايجاد جمهوريهاي ترك در آذربايجان ايران و شمال عراق را كه متحدان تركيه خواهند شد، به نازيها ارائه داد. در طول سالهاي 44 ـ 1941 كه فعالترين دوران تحرك پانتركيستهاي «تركيه» بود، فشارهاي زيادي براي حمايت تركيه از راه اندازي حركتهاي پانتركي در ايران صورت گرفت. محافل پانتركيست بخشي از تلاشهاي خود را بر دانشجويان ايراني مشغول به تحصيل در استانبول و آنكارا و گرايش دادن آنها به فعاليتهاي پانتركيستي متمركز ساختند. آذریهایی که در ترکیه تحصیل میکردند افکار آنها را با اندیشه های پانترکی تسخیر میکردند تا این دانشجو بعد از برگشتن به ایران این افکار را در داخل ایران پیاده و تبلیغ کند. در همين دوره، يعني 1942 بود كه يكي از اولين كتابهاي پانتركيستي پيرامون آذربايجان ايران توسط شخصي به نام صنعان آذر (نام مستعار) با استفاده از تبليغات تاريخي محافل پانتركيستي سالهاي قبل درباره ايران نوشته شد. در همين دوره يكي از نويسندگان پانتركيست تركيه (صلاحالدين ارتورك) در كتاب خود كمك به « برادران ترك در ايران» را براي كسب استقلال خود، به عنوان نخستين، گام به سوي وحدت در «توران بزرگ» پيشنهاد كرد. بعد از جنگ جهاني نيز مبلغان، روزنامه نگاران و نويسندگان پانتركيست تركيه، نظير جلال الدين يوسل احمد جعفر اوغلو و يوسف آزمون و فاروق سومر مطالب مشابهي را كه بيشتر رنگ و بوي احساسي شديد همراه با پرخاشگري داشت و از تخيل پردازيهاي ذهني سرچشمه مي گرفت تا منابع تاريخي معتبر، درباره آذربايجان ايران مينوشتند. نشريات پانترک خواستار تقويت نيروهاي مسلح تركيه و آماده سازي آن براي رهاسازي « تركهاي ايران» شدند. با تاسيس حزب پانتركيستي اقدام ناسيوناليست به رهبري آلپ ارسلان توركش، كه خواستار كمك تركيه به هسته هاي پانتركي جهان براي آماده سازي مقدمات تشكيل « توران بزرگ» بود، تبليغات پانتركي عليه ايران شدت بيشتري پيدا كرد. نشريات حزب مذكور و نشريات بعدي در دهه 1970 (پس از انقلاب اسلامي ايران) نظير « چاغري» به طرح مطالب نژادپرستانه خواستار رهاسازي آنها از به اصطلاح « ستم فارسها» شدند. در سالهاي دهه 1980 كه موج اسلامگرايي تركيه را نيز در برگفت، تبليغات ضد ايراني حزب « اقدام ناسيوناليست» عليه ايران شدت گرفت و پانتركيستهايي نظير فاروق سومر و محرم ارگين به تلاش براي جذب عناصر ايراني اهل استان آذربايجان و تبديل ساختن آنها به مهره هاي فعال پانتركيست تلاش كردند. از اوايل دهه 1980 تعدادي از عناصر چپگراي افراطي آذربايجان ايران به تركيه رفتند و نزد اين پانتركيستها به فراگيري آموزه هاي رمانتيك پانترکی با هدف تسخیر افکار و احساسات آذریها بصورت حرفه ای مشغول شدند تا بعدها به ترويج آنها در ايران دست بزنند. در سالهاي دهه 1990، به ويژه پس از فروپاشي شوروي و استقلال جمهوري آذربايجان، تعدادي از عناصر با سابقه پانتركيست متعلق به فرقه دمكرات آذربايجان، كه پس از انقلاب اسلامي وارد ايران شده بودند به محافل سابق الذكر پيوستند تا در لحظه مناسب به كمك عناصر ماركسيست پانتركيست ايران (به ويژه چهره هاي فعال مسئول نشريه وارليق) آمده و فعاليتهاي سياسي و سازماني خود را در ايران آغاز كنند. باز شدن فضاي سياسي ايران در 1376 و جنگ قدرت ميان نيروهاي چپ و راست (موسوم به اصلاح طلبان و اصولگرایان) جمهوري اسلامي، فرصت مناسبي دست داد تا عناصر گوناگون پانتركيست ايراني (حلقه هاي باكو و استانبول) و هسته هاي فعال چپ و راست (در اروپا و آمريكا) با حمايت هاي مالي و سياسي تركيه و جمهوري آذربايجان، به انتشار نشريات گوناگون محلي در استانهاي آذربايجان ايران بپردازنند و ضمن تبليغات گسترده پانتركي به سازماندهي هسته هاي فعال در سطوح گوناگون دست بزنند. به اين خاطر از اوايل دهه 1990 به بعد دوره جديد و مهمي از تبليغات، تلاشها و سازماندهي ها در رابطه آذربايجان ايران شروع شد كه در آن شعار « آذربايجان واحد» و هدايت تلاشهاي پانتركي جهت دامن زدن به احساسات تركي و طرح تضاد و كشمكش قومي ميان « ترك و فارس» به عهده جمهوري آذربايجان و عناصر افراطي پانترك آن گذاشته شد. دکتر حمید احمدی

لعنت بر سلطان محمد خوارزمشاه و حاکم اترار که با از بین بردن قراختاییان(که حایل میان ایران و مغولها بودند) و کشتن فرستادگان چنگیز باعث حمله مغولان به ایران شدند. در صورتی که ایران مورد حمله مغولان قرار نمی گرفت و آنها در همان منطقه خودشان می ماندند دیگر اتفاقات بعدی(سلجوقیان و تیموریان) رخ نمی داد تا اکنون پان ترکها تاریخ را تحریف کنند،در صدد ختنه و توطئه های مشابه بر آیند، ذهن هموطنان آذری ما را مسموم کنند و یکپارچگی ایران ما را تهدید کنند. با سپاس از شما آقای زعیم.چشم امیدمان به امثال شماست.
رضا
***

درود آقای زعیم جمعیت کل ترکهای جهان چقدر است؟ تحریف کنندگان مربوطه آنرا بیش از400 میلیون نفر و سومین زبان دنیا میدانند.ولی من هرچه حساب کردم از اروپا تا مغولستان حتی به 200 میلیون هم نرسید. سپاس
رضا
من آنها را نشمرده ام، ولی در سه آمار رسمی سازمان ملل و دانشنامه زبان کمبریج و سازمان سیا، در سال 1986، سخنگویان این زبان در ایران بین 7 و 7.76 میلیون تخمین زده شده بوده است. با احتساب قشقائیان و افشاریان و سنقریان و ترکمن ها، شاهسون و خلجی حدود 24% ایران بوده اند. ترکیه حدود 70 میلیون، قفقاز و آسیای مرکزی را هم بیشتر از 40 میلیون نمی شود. می ÷ندارم 200 میلیون شما نزدکتر به واقعیت باشد.

درود به شما آقای زعیم پاسخ علمی به سخنان زیر چه می تواند باشد؟ ۱.زبان آذری با ترکی استانبولی همان قدر فرق دارد که زبان فارسی ایران با زبان فارسی افغانها. ۲.چگونه زبان منطقه آذربایجان که پهلوی شمالی بوده تغییر کرد در حالی که زبان دیگر نقاط ایران که پهلوی جنوبی بود تغییر نکرد؟ مگر مغولان بر تمام ایران سلطه نیافتند؟ ۳. تفاوت میان پهلوی شمالی و جنوبی در چه حدی بود؟ آیا زبان هم را می فهمیدند؟ سپاس
رضا
1- مقایسه چندان نادرستی نیست. فراموش نکنید که آناتولی که از زمان شکست عثمانی ها توسط "آتاترک" ترکیه خوانده شد، هزاران سال جزوی از خاک ایران بوده است. 2- آنچه در آذربایجان ما رواج یافته ترکی آغزی است که بیشتر در قفقاز رواج دارد. در دیگر نقاط ایران ترکی توسط ایل ها سخن گفته می شده، مانند ترکی قشقایی، ترکی افشار، ترکی ترکمنی و غیره و تاثیر چندانی روی زبان کهن نگذاشته بوده. دیگر اینکه فارسی دری از زمان سامانیان رسمی شد و به تدریج که با ادبیات و فرهنگ دانشیک رواج پیدا کرد، زبانهای پهلوی که با نابودکرده کتابها و سوزاندن کتابخانه ها توسط عربان، و گریختن دانشمندان و فرهیختگان ایران به اروپا و دیگر کشورها، زبانهای پهلوی قدرت خود را از دست دادند و کمکم فراموش شدند. فردودسی، و دیگر شاعران به زبان فارسی و دری سخن می گفتند و دودمانهای مغول و تیمور و سلجوق فارسی دری را رسمی اعلام کردند و آن را در سراسر قلمرو خود رواج دادند. در واقع، این اراده پادشاهان "ترک" زبان بود که فارسی دری از چین تا اروپای خاوری و از جمله امپراتوری عثمانی گسترده شد و در سراسر ایرانزمین جای زبانهای پهلوی را گرفت. 3- پهلوی جنوبی را قلمرو قوم پارس سخن می گفت و پهلوی شمالی را قلمرو قوم ماد (کرد و آذرآبادگانی و غیره).

درود به جناب زعیم جناب مهندس این پاسخ یکی از افراد پانترک است: "زبان آذری با ترکی استانبولی همان قدر فرق دارد که زبان فارسی ایران با زبان فارسی افغانها .پس از این جملات که یکی نیستن دوری کنید.زبان ترکی ما سالهاست که تدریس نشده ولی باز ترکی باقی ماند و تبدیل به فارسی نشد.چگونه زبان منطقه ی آذربایجان که می گویید پهلوی شمالی بوده تغییر کرد در حالی که زبان دیگر نقاط ایران که مغول ها حمله کرده بودند تغییر نکرد!؟ما خیلی قبل تر ازفارس ها ساکن این مناطق بودیم با زبان ترکی ".
رضا
علت تغییر زبان آذربایجان حکومت درازمدت مغولان و سپس سلجوقیان در آنجا بود. اگر توجه کنید همه نام های جغرافیایی که قدمت چندهزار ساله دارند فارسی هستند. برخی از نام های جغرافیایی که در مسیر حرکت آنها بود ترکی شد. مانند سیاهرود که شد قره چای و غیره شما به پان ترک ها توجه نکنید، شما به سخن دانشمندان آذربایجان از دیرباز تا امروز گوش کنید. پان ترک ها هدف سیاسی دارند و از خارج پشتیبانی می شوند. من نه نسبت به عربی و نه ترکی حساسیت ندارم. من به همزبان بودنمان حساسیت دارم

درود دوباره آقای مهندس سوال من هم همین است: اگر آسیای میانه جزو توران بوده و اکنون هم بجز تاجیکستان(قزاقستان را نمی دانم) بقیه ترک زبان هستند پس چطور در حوزه فرهنگ ایران است؟(حتما پان ترکیستها هم بر همین اساس ادعا می کنند).از طرفی دیگر ما شاهانی چون اسماعیل سامانی داشتیم که در آسیای میانه تمام هم و غمش را بر احیای زبان پارسی گذاشت.آقای زعیم من گیج شده ام! لطفا به عنوان یک تاریخدان بی طرف پاسخ دهید. با سپاس
رضا
رضای عزیز، زبان فقط یکی از ارکان فرهنگ است. ما در ایران زبان های زیادی داشته ایم. در زمان هخامنشیان کتیبه ها و فرمان ها به دو زبان پهلوی و آرامی نوشته می شد. از اسلام تا سامانیان زبانمان عربی بود، چون اگر فارسی سخن می گفتیم زبانمان را به درخت می کوبیدند یا می کشتند یا دختران و زنانمان را می بردند یا زمینمان را تصاحب می کردند. از زمان سامانیان زبانمان دری شد که اکنون هم هست. زبابان رسمی مردم هندوستان برای هشتصد سال فارسی بود تا انگلیسیان با همان شیوه های مشابه عربان زبان رسمی هندوسستان را به انگلیسی تبدیل کردند. وقتی مغولان حمله کردند، زبان خودشان را تحمیل نکردند و زبان فارسی را برگرفتند، ولی چون سربازانشان سواد نداشتند با همان زبان قبیله خودشان سخن می گفتند و مردم آذربایجان که پهلوی سخن می گفتند سربازان مغول و سلجوقی را "ترک نفهم" می خواندند نه هم میهنان خود را. همانگونه که عربان فارسی زبانان را "عجم" می خواندند. مهم این نیست که زبان رسمی ما چیست، مهم اینست که همه ما به یک زبان سخن بگوییم. البنه زبان ادبیات ما هم یک عامل تصمیم گیرنده است.

درود به جناب مهندس کوروش زعیم به نظر شما یک انسان باید چه کند تا قوی و نترس باشد؟ این روزها افراد از نظر بدنی زورمند دیگران را تهدید می کنند و درصدد درگیری فیزیکی بر می آیند به خصوص اگر فکر کنند طرف مقابلشان از این نظر از آنها ضعیفتر است.. شما به من بیست و اندی ساله چه پیشنهاد می کنید؟ یکی می گفت" فنون رزمی یاد بگیر" نمی خواهم از تهدید کسی بترسم یا باج بدهم. با تشکر از شما
هادی
باید خودباور بود، به یک آرمان وفادار. درگیری فیزیکی شما را در حد مهاجمان پایین می آورد. قدرت باید در ذهن شما باشد نه در بازوهایتان. قدرت بازو را دیگران می توانند چیره شوند، ولی قدرت ذهن شما آنها را میی ترساند. نباید نترس باشید، بلکه باید خطر را واقع گرایانه ارزیابی کنید و خردمندانه با آن روبرو شوید. مهاجم از چشمان شما و از چهره شما می تواند ترس یا شجاعت شما را بخواند. بیشتر آنان به کسی که شهامت از چهره اش هویداست حمله نمی کنند. فقط از ترس بترسید، زیرا در این صورت می توانید یک حیوان درنده را هم از حمله منصرف کنید. من از شما جوانتر بودم که چهار جوان را که برنامه ریزی برای حمله به من را داشتند با یک نگاه منصرف کردم، زیرا نمی توانستند حدس بزنند من چه در چنته دارم.

البته در پاسخ به آنها ما هم می توانیم ادعا کنیم که در دوران داریوش بزرگ 44 درصد خاک کره زمین امپراتوری ایران بوده و باید احیا شود. حال نمی دانم در آن زمان هم ترکها در نواحی غرب چین و مغولستان بوده اند یا نه!؟
رضا
البته تمامی خاک آناتولی و مقدونیه جزوی از خاک ایران بوده است. این ادعا را نکنید، زیرا فوری کشف میکنند که داریوش بزرگ تورک بوده، همانگونه که پارسال کشف کردند که خلیج پارس خلیج تورکی بوده است.

درود به آقای زعیم آقای مهندس اگر پیشینه زبان و فرهنگ ترکی به نواحی غرب چین و مغولستان بر میگردد و با توجه به اینکه اکنون کشورهای آسیای مرکزی ترک زبان هستند پس چگونه می گوییم آسیای مرکزی در حوزه فرهنگی ایران است!؟ پان ترکیستها می گویند فرهنگ ترکی از مغولستان تا ترکیه گسترده بوده و در افکارشان احیای" توران" را در سر دارند. لطفا مختصری از بعد تاریخی ماجرا را توضیح دهید. با سپاس
رضا
پان ترکیست ها تحت تاثیر تبلیغات فریبکارانه ای که از حدود 1380 توسط سازمان جاسوسی ترکیه با بودجه نخستینی 200 میلیون دلار برای ترک کردن آذربایجان آغاز شد، هستند. پروژه امنیتی تجزیه ایران رمز "ختنه" را داشت، یعنی کم کم از راه تزریق فرهنگ و تاریخ دروغ و ترویج آموزش ترکی به کودکان بجای فارسی، ذهن مردم آذربایجان را تغییر جهت بدهند. آنها نویسندگان را اجیر کردند تا تاریخ ایران و بویژه بخش آذربایجان را تحریف کنند، تاریخ کهن ایران را انکار کنند، کورش را یک غارتگر و راهزن و آدمکش معرفی کنند و اینکه تخت جمشید را اسراییلی ها 150 سال پیش ساختند و زبان ترکی یکی از زبانهای اصلی دنیا و فارسی شاخه هفدهم ترکی است. بعدها گفتند فارسی شاخه سی و یکم عربی است، ...الی آخر. بعدا توران را هم تصاحب کردند. توران بخش خاوری ایرانزمین بود که شامل یک استان غرب چین و آسیای مرکزی کنونی می شود. تورانیان بیشتر همان خراسان بزرگ بودند. سه حمله بزرگ از خاورزمین به ما شد که مغول ها بودند، هون های سپید بودند که به علت قدرت ایران در آن زمان از شما دریای کاسپین گذشتند و به اروپا حمله کردند، و دیگر حمله تیمور بود. مغولان فرهنگی برای عرضه نداشتند.همه خیمه نشین و بیابانگرد بودند که شما می توانید فرهنگ آنان در فیلم روسی "چنگیزخان" ببینید. هر سه یورش فقط کشتند و غارت کردند و سر بریدند و مناره ساختند. آنها زبان نوشتاری نداشتند و دستور زبان هم نداشتند. قبیله تا قبیله گویش متفاوتی داشتند. وقتی به ایران آمدند و ایرانیان آنان را رام کردند، زبانشان را هم قاعده دادند. روسها از آن زمان تا کنون در فرهنگشان ما ایرانیان را برای حمله مغول به روسیه سرزنش می کنند. روسها می گویند این شما ایرانیان بودید که این وحشی های بیابانگرد را آدم کردید و روش نوین جنگ و کشورداری را یاد دادید و آنها با این دانش وتجربه به ما حمله کردند. در تمام طول دوران عثمانی زبان دیوانی فارسی بود. آتاتورک بود که دستور داد برای زبان ترکی خط ایجاد کنند. اکنون زبان ترکی اسلامبولی آمیخته ایست از فارسی و عربی و ترکی مغولی و ترکیه ای ها در چند سال اخیر تلاش زیادی داشته اند تا واژه های فارسی را با انگلیسی و فرانسه جانشین کنند، چون ترکی مغولی شمار زیادی واژه نداشته است.، و این یک تعصب بیمارگونه است.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی استاد نظرتان راجع به تحریم کامل نفت ایران که امروز در کنگره آمریکا به رای گذاشته خواهد شد چیست؟آیا این اقدام با نامه صدوسی نماینده کنگره برای مذاکره با ایران متناقض نیست؟ با سپاس
hossein bodaghi
چرا، متناقض هستند، ولی اکثزیت کنگره بر این باور هستند که سیاست خارجی ایران قابل اعتماد نیست. رفتار جلیلی در مذاکرات نشانگر فریبکاری در مذاکرات بوده و سد اصلی جلوی هر گونه توافق رهبری بوده است. آنها این تحریم ها را تصویب کرده اند تا در صورت تداوم وقت کشی و فریبکاری، آنها را فوری اجرا کنند.

درود ۱. اسکندر همیشه در میان ایرانیان به دلیل آتش زدن تخت جمشید منفور بوده است.یک ایرانی چرا باید تخت جمشید را آتش بزند!؟ ۲.در سیاست"هرگز،هیچ وقت و بهیچ عنوان" نداریم. حتی اگر مصر هم پیمان ما باشد نباید ارتش مصر از ارتش ایران قویتر و مدرن تر باشد.
a.m
1- اسکندر تخت جمشید را عمدی آتش نزد، زیرا آن را کاخ خود می شمرد. وقتی جشن پیروزی گرفته بودند که سرانجام به میراث خود رسیده است، و همه به نوشیدن و پایکوپی می پرداختند، اسکندر رکسانا (روشنک) معشوقش را که سپس با هم ازدواج کردند، بر دوش گرفت و برسم شادی دور تالار بزرگ کاخ چرخیدند. رکسانا یکی از مشعل های روشنایی برداشت که بچرخاند. مشعل به پرده ها و سپس به پالارها گرفت و آتش گرفتند. چون سقف تالار بسیار بلند بود نتوانستند آتش را خاموش کنند و آتش به پالارهای چوبین که سقف را نگه داشته بودند گرفت و آنها را سوزاند. تخریب تحت جمشید توسط عربان صورت گرفت که ستون ها شکستند و غیره. 2- قویتر بودن یا نبودن ما بستگی به شعور زمامداران ماست که چگونه سیاست خارجی را اداره کنند، که ما از ایم موهبت محروم بوده ایم.

درود به شما آقای زعیم ما در دوران قبل از انقلاب هم دمکراسی نداشتیم اما دولت ایران نسبت به تمامیت ارضی و نام خلیج پارس بسیار حساسیت داشت. ژاپن دمکراسی دارد، تمام اهرمهایی که به آقای سعید پاسخ داده اید را هم دارد بجز نظامی ولی جزایرش 68 سال در اشغال روسیه است. با تشکر
نظامی ایرانی
پیش از انقلاب هم اقتصاد قدرتمند داشتیم و هم ارتش قدرتمند؛ و هر دو در حال رشد. احترام ما هم در سراسر جهان کم نظیر بود. اسکناس ما در همه کشورها به آسانی پذیرفته می شد، حتا در فروشگاهها! به هر کشوری، بجز کمونیستی ها، براحتی بدون ویزا سفر می کرد یا ویزای خود را در فرودگاه بی دردسر می گرفتی. هواپیمایی ایران ار خوشنامترین و ایمن ترین خط هوایی جهان بود ..و ...و ...و. مسئله جزیره های کوریل فرق می کند. در جنگ جهانی دوم روسها جزیره های دشمن را اشغال کردند. در پیمان صلح سان فرانسیسکو در 1951، ژاپن پذیرفت که جزیره های کوریل جزوی از خاک ژاپن نیست. اختلاف کنونی این است که ژاپی می گوید برخی از جزیره های که شوروی اشغل کرده بود جزو جزیره های پیمان سان فراسیسکو نیست. روسها می گویند هست.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره خبر زیر چیست؟بوی خوبی به مشام نمی رسد!! با سپاس http://www.persian.rfi.fr/%DA%A9%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%8F%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-20130725/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
سعید
آری، انتظار می رفت. اینها در راستای همان طرح خاورمیانه و تغییر مرزهاست. جنگهای داخلی سوریه و عراق و سپس ترکیه و ایران و البته افعانستان همگی در راستای این شیطنت ام.آی.6، نومحافظه کاران امریکا و بخشی از اسراییل است. دولت آقای دکتر محمود احمدی نژاد، رییس جمهور محبوب و مردمی که با تقلب فاحش و خشونت و خونریزی روی آمد و ماند، جاده صاف کن این طرح در ایران بود.

با عرض درود خدمت استاد زعیم گرامی استاد به نظر شما آیا سیاست ایران در بحث هسته ای تغییر می کند؟من زیاد خوشبین نیستم با توجه به این مسئله که رئیس جمهور حکومت حق تعیین سیاست های هسته ای را ندارد و اخیرا هم احمدی نژاد گفته در مسائل اتمی هیچکاره است.ایران هم برای کوتاه آمدن نیاز به دریافت امتیازی قابل توجه دارد و با توجه به اینکه عمده تحریم های بزرگ از سوی آمریکا برای رفع آن نیاز به تایید کنگره ای دارد که با اوباما بر سر بسیاری از مسائل از جمله ایران دارای اختلاف است و اوباما چندان دستش باز نیست
hossein bodaghi
مشکل ایران با جامعه جهانی بحث هسته ای نیست. اختلاف بر سر دخالت های و کمک های ایران به گروه های تندرو شیعه، بویژه علیه اسراییل، در برخی نقاط است. جمهوری اسلامی غنی سازی 20% را کنار گذاشته و خود را به 3 تا 4% محدود خواهد کرد. رفع تحریم ها هم از هم اکنون با برداشتن تحریم لوازم پزشکی و دارو و مواد خوراکی آغاز شده است. رییس جمهور امریکا فقط می تواند تحریم هایی را که با فرمان وضع کرده لغو کند. تحریم های کنگره امریکا و پارلمان اروپا به درازا می کشد.

ببینید آقای زعیم انتخاب نام الکساندر یعنی ستایش از یکی از خونخوارترین و کثیف ترین دشمنان ایران.بریتانیا همچنان دشمن ایران است. http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/07/130724_u08_royal_boy_george.shtml
a.m
این حرفها چیست، آقای آ.م؟ الکساندر به معنای مدافع (نجات دهنده) و نگهبان است. الکساندر یا اسکندر دشمن ایران نبود. او پسر پروشات شاهدخت هخامنشی و به روایتی، که من در حال پیگیری هستم، فرزند ناخواسته پادشاه ایران بود. مادرش را به مقدونیه (اسپارت که نیمه مستعمره ایران بود) تبعید کردند و به فیلیپ پادشاه مقدونیه سپردند تا در ایران توسط فرزندان دیگر شاه کشته نشود. اسکندر در آنجا به دنیا آمد و هرگز فیلیپ را که قرار بود نقش پدرش را بازی کند ندید. چند نفر از درباریان ایران به دیدن پروشات در پلا (مقدونیه) رفتند و از او خواستند که به ایران بازگردد و اسکندر را به پادشاهی برساند، زیرا اردشیر سوم همه شاهزدگان را کشته است و کسی بجر داریوش که شایسته پادشاهی نیست نمانده است. پروشات دختر اردشیر سوم و همسرش آتوسا بود و خواهر ارشک که پس از اردشیر بر تخت نشست. بنابراین، طبق باور من، اسکندر که یک شاهزاده ایرانی بود به تشویق مادرش و بزرگانی از ایران برای بازپس گرفتن تاج و تخت خود به ایران حمله کرد. به همین دلیل است که نام اسکندر در ایران هرگز در ردیف مهاجمان بیگانه برده نشده است.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f8-iea-report-of-iran-sanctions/25056041.html
سعید
این درست است که تحریم خرید نفت و گاز ایران، تولید و فروش همسایگان عرب ما را افزایش داده است.

درود امیدوارم تحویل این جنگنده ها به مصر در شرایطی که ما در تحریم تسلیحاتی قرار داریم کاملا متوقف شود.نمی شود آنها روز به روز قویتر شوند و ما ضعیفتر. سپاس http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/07/130724_u08_us_delays_jets_egypt.shtml
a.m
ما هرگز نباید نگران مصر باشیم. مصر یک هم پیمان استراتژیک ما خواهد بود.

درود به شما آقای زعیم بگذارید به زبان ساده"تکلیف را معلوم کنیم". برخی از نظرات شما با برخی دیگر نمی خواند! چرا؟ عرض میکنم: ۱.شما می فرمایید"شرط گذاشتن خوب نیست" ما میگوییم اینجا مساله شرط نیست بلکه نام خلیج پارس و تمامیت ارضی ما مطرح است یعنی خط قرمز. و در این شرایط ما نمی توانیم با آنها روابط خوبی داشته باشیم.هر وقت گستاخی ها را پایان دادند بله بهترین روابط را خواهیم داشت. جمله شما: ما هرگز با چنین شخصی که با توطئه های علیه ایران همراه شده روابط قوی نخواهیم داشت و نمی خواهیم داشته باشیم.(حالا بجای محمد مرسی بگذارید شاهان و امیران کشورهای عربی). ۲.شما می فرمایید"شرکتهای مشترک و مشارکت های بازرگانی و صنعتی و سرمایه گزاری آنها در کشور ما با همسایگان کار دستی است، زیرا منافع آنها را با ثبات و پیشرفت ایران گره می زند". ما میگوییم نه با کشورهایی که به نام خلیج پارس و تمامیت ارضی ما چشم طمع دارند(خط قرمز).عزت ملی ما از میلیاردها دلار سود این شرکتها بالاتر است.هر وقت گستاخی ها را پایان دادند اگر منافع ملی اقتضا کرد پیمان تجارت آزاد هم می بندیم. جمله شما: اگر در حالت ناتوانی دست دوستی را دراز کنید دست گاز گرفته خواهد شد. نتیجه گیری : کشور یا کشورهایی که خطوط قرمز ما را نادیده بگیرند نمیتوانیم با آنها روابط خوب داشته باشیم.اگر بخواهیم داشته باشیم از دید طرف مقابل یعنی هیچ حساسیتی درمورد تمامیت ارضی و هویت ملی خود نداریم و باعث گستاخ تر شدن آنها می شویم. شرط روابط خوب احترام متقابل و برابری است نه گستاخی. چند مثال: ۱.دولتک بحرین در اعتراض به آنچه دخالت ایران میخواند سفیرش را فرا میخواند و همچنین اگر یک مقام حکومتی غیرسیاسی تاریخ جدایی بحرین از ایران را تعریف کند.فقط تعریف تاریخ. ۲. دولتک سعودی در اعتراض به مقاله روزنامه کیهان درمورد چگونگی تشکیل عربستان و نقش سرهنگ لورنس، به ایران اعتراض میکند و سطح روابطش با ایران را پایین می آورد و سفر وزیر خارجه حقیر جمهوری اسلامی را لغو میکند. با تشکر
نظامی ایرانی
نظامی گرامی، شما سخنان من را در شرایط جمهوری اسلامی با سخنان من برای شرایط کشور دموراتیک و قدرتمند آینده قاطی کرده اید. شما نخست به پرسشی که من پاسخ داده بنگرید و پاسخ من را در شرایط ذکر شده ارزیابی کنید. در اعتراض شما سه چیز آمیحته شده: ا- توضیح سیاست من در شرایط نامطلوب جمهوری اسلامی. 2- توضیح سیاست من در شرایط یک نظام مردمی و ایران محور. 3- دیدگاه کلی من درباره اینکه سیاست خارجی ایران چگونه باید مدیریت شود. یکی را در جای دیگری گذاشتن ایجاد توهم در تفسیر می کند.

درود به استاد گرامی جناب استاد درست است که سرمایه گذاری مشترک با همسایگان در جهت منافع ملی است اما با حفظ اقتدار و عزت ملی کشور. نه در کنار توهین به هویت ملی و ادعای سرزمینی نسبت به ما. این مانند شخصی است که برای حفظ درآمد روزانه خود هر توهین و تحقیری را از جانب هر شخصی می پذیرد و تحمل میکند. ۲. در سیاست واقعی تمام کشورها برای پیشبرد منافع خود از تمام اهرمهایی که دارند استفاده می کنند و برای آنها باجگیر نامیده شدن یا نشدن هم مهم نیست.مانند آمریکا که از قدرت نظامی اش بعنوان یک اهرم برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی اش استفاده میکند.یا عربستان درمورد نفت و روسیه درمورد گاز. (البته منظور من از اهرم های ایران فروش نفت و گاز خام نیست). با سپاس
سعید
شما سخن از بدیهیات می کنید، انگار من حفظ اقتدار را نفی کرده ام. امریکا از اهرم نظامی استفاده می کند، چون اهرم اقتصاد هم دارد، اهرم احترام هم دارد، اهرم جاذبیت مهاجرت هم دارد، اهرم تکنولوژی هم دارد، اهرم وسعت و جمعیت هم دارد، اهرم دموکراسی را هم دارد. با نفت و گاز که از زیر زمین در می آوریم، در واقع از طبیعت می دزدیم، و می خوریم که اهرم نیست. تنفر و ترس مردم جهان از ما که اهرم نیست. چهارتا فشنگ و خمپاره که اهرم نیست. داشتن بیشترین و بزرگترین دزدهای حکومتی جهان که اهرم نیست.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعيم گرامي استاد به نظر شما تغيير الفباي عربي به لاتين يا خط ملي اوستايي مي تواند صورت بگيرد؟الفباي عربي براي زبان پارسي داراي مشكلاتي است كه مثلا واج هاي بي صدا ادا نمي شود خط لاتين يك خط جهاني است كه باعث پويايي زبان پارسي مي شود با سپاس
hossein bodaghi
خط عربی برگرفته از خط آرامی میانرودان است که یکی از دو خط رسمی ایران از زمان هخامنشیان بود. پس از اسلام، بویژه در زمان مامون که نیمه ایرانی بود، دانشمندان ایرانی به تکمیل آن پرداختند و چون در آن زمان زبان عربی رسمی شده بود ( در دویست سال سیاه پس از اسلام اگر فارسی سخن می گفتنی زبانت را به درخت می دوختند) به خطر عربی معروف شد. یکی از شخصیت هایی (که همه ایرانی بودند) که در ساخت این خط پیشگام بود محمد شیرازی (ابن مقله) و پیش از آن سیبویه شیرازی بود. در مورد تغییر خط فارسی به لاتین، 160 سال است که در ایران بحث می شود. بسیاری از دانشمندان خط فارسی را بازدارنده پیشرفت دانشیک و همگامی با جهان می دانند. فراموش نکنید که خط لاتین هم تکمیل یافته خط میخی ایرانی است. در دوران معاصر، مهندس ناطق رییس شرکت نفت ایران در زمان شاه تغییر خط را پیشنهاد کرد و همراه با دوستش مهندس کیوان الفبای لاتین جایگزین را در جزوه ای کوچک چاپ کردند. مهندس کیوان پس از درگذشت مهندس ناطق، این جزوه را به من داد و چون از علاقه من به این موضوع آگاه بود، از من خواست روی آن کار و تغییر خط را پیگیری کنم. اکنون پسر ایشان فرهاد کیوان هم این هدف را پیگیری می کند. دو سال پیش من بحثی با محمدجان شکوری بخارایی (دانشمند و زبانشناس عضو فرهنگستان تاجیکستان و عضو فرهنگستان فرهنگ و زبان فارسی ایران) درباره دشواری های خط فارسی داشتم. ایشان هم اندیشه هایی در این مورد داشت، ولی بیشتر به حذف 6 حرف عربی و گذاشتن زیر و زبر و پیش عقیده داشت. ما قرار گذاشتیم که برای بحث و نتیجه گیری کمیته ای مشترک از زبانشناسان دو طرف، و شاید افغانستان هم، که ایشان و من هم عضو آن باشیم، تشکیل دهیم. شوربختانه، ایشان پارسال درگذشتند و این اندیشه هم برای زمان حاضر معطل ماند.

درود به استاد گرامی جناب استاد مطلب زیر برگرفته از مقاله آقای دکتر رضا تقی زاده است که تصور می کنم بخشی از آن(فروش نفت و گاز خام...)با برنامه راهبردی درازمدت شما یکی نباشد. با سپاس "ايران قادر بود، بجای امضای تعهدات کاغذی و بدون پشتوانه برای فروش گاز، ظرفيت واقعی صادرات گاز خود را درکنار ظرفيت صادرات نفت، نه تنها در شکل يک اهرم اقتصادی و منبع توسعه ملی، که بعنوان يک اهرم سياسی در معادلات و مناسبات خارجی نيز مورد استفاده قرار دهد".
سعید
من درست ایدگاه را نمی فهمم. البته نباید دیدگاه یک تحلیگر را باخواندن یک جمله گزیده شده از آن ارزیابی و داوری کرد. ولی من با اهرم قرار دادن صادرات موادی که دیگران به آن "نیاز" دارند موافق نیستم، زیرا این کار ما را در رده باجگیران قرار می دهد و اعتماد جامعه جهانی را به ما کم می کند. ما باید راههای خردمندان تر و قدرتمندانه تر داشته باشیم تا مجبور نشویم برای پیشبرد خواسته های خود به شهروندان کشوری آسیب برسانیم تا، برای مثال، زمستانی را بخاطر ما در سرما زندگی کنند یا روشنایی نداشته باشند. این کارها مال کسانی است که عقلشان به طراحی کارهای درست و موثر نمی رسد.

دقیقا جناب استاد..همانند 3 دهه گذشته در دوران رفسنجانی،خاتمی و احمدی نژاد که بارها دست ما گاز گرفته شد. اما آقایان دلخوش به تاسیس شرکت حمل ونقل با عربستان و حضور در نمایشگاههای دبی، ریاض، کویت و... بودند.
سعید
شرکتها مشترک و مشارکت های بازرگانی و صنعتی و سرمایه گزاری آنها در کشور ما با همسایگان کار دستی است، زیرا منافع آنها را با ثبات و پیشرفت ایران گره می زند.

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا نظر شما در این مورد با نظر دکتر باوند(که در همین تارنما وجود دارد)تضاد دارد؟ با سپاس دکتر باوند : ایران ضمن آنکه باید روابط حسنه ای با همه همسایگان داشته باشد و سعی کند از هرگونه تنش پرهیز کند، لحظات و شرایطی پیش می آید که برخی کشورها جسارتی را به سرزمین دیگری در پیش میگیرند که خویشتن داری وملاطفت، آنان را نسبت به ادعایشان جری تر می کند و گمان می کنند محق هستند و در نتیجه باید سیاستی محکم در پیش گیرند". دکتر باوند:
سعید
سخن من و ایشان یکیست. شما اگر جمله های من را با دقت بیشتر بخوانید متوجه می شوید که من رفتار مسالمت آمیز و همکارانه را همراه با قدرت اقتصادی و نظامی تجویز کرده ام. اگر در حالت ناتوانی دست دوستی را دراز کنید دست گاز گرفته خواهد شد.

ما اقتداری همانند زمان قبل از انقلاب می خواهیم نه حقارت جمهوری اسلامی
سعید
اقتداری که فقط از راه نمایش قدرت نظامی وجود داشته باشد، مانند دوچرخه سواری روی یک چرخ است.

درود به استاد گرامی جناب استاد ولی اگر من بودم سفر نمی کردم تا زمان به رسمیت شناخته شدن تمامیت سرزمینی ما.ما نمی توانیم به کشورهایی سفر کنیم که چشم به تمامیت سرزمینی ما دارند. آقایان در 2 دهه گذشته بارها سفر کردند و نتایج این سفرها چیزی جز گستاخ تر شدن آنها نبود. این موضع بارها مورد اشاره دکتر باوند نیز بوده است. با سپاس
سعید
سیاست من همیشه این بوده و هست که دوستان را نزدیک خود نگه دارم و دشمنان را نزدیکتر. در سیاست قهر و آشتی معنا ندارد و باید مستقیم رفت توی دل دشواری ها.

استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1918501/%D8%B9%D8%AF%D9%85+%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86+%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6+%D8%A8%D9%87+%D9%88%D8%A7%D8%B4%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%86+%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C+%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%B1+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86+.html
سعید
موشک هایی که در نتیجه استراتژی آمریکا مستقر شدند، عدم اطمینان ریاض به واشنگتن برای مهار تهران: 1- این موشکهای دونگ فنگ بسیار قدیمی هستند و این روزها فقط به درد دکور می خورند. 2- دعواهای میان کشورهای شبه جزیره عربستان بیشتر قبیله ایست تا استراتژیک. شاید امریکا از این دشمنی های قدیمی و لج بازی ها خسته شده و نمی خواهد به درون آنها کشانده شود. 3- پشتیبانی سنتی عربستان از القاعده اکنون برای امریکا، اروپا و هم پیمانان آنها در خاورمیانه خطری بزرگ به شمار می آید. شاید نسل بعدی حاکمان عربستان بتواند در سیاست خارجی عربستان تغییر مسیری ایجاد کند.

جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1918586/%DA%86%D8%B1%D8%A7+%D9%88%D8%A7%D8%B4%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%86+%D8%AF%D8%B3%D8%AA+%D8%AA%D9%84+%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%88+%D8%B1%D8%A7+%D8%B1%D9%88+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F.html
سعید
خشم شدید اسرائیلی ها از تازه ترین افشاگری امریکا، چرا واشنگتن دست تل آویو را رو کرد؟: حمله اسراییل چیزی نبود که به تکنولوژی امریکا برای کشف آن نیازبوده باشد. و اینکه در یک روزنامه امریکایی افشا شده، دلیل "فاش کردن دولت امریکا" نیست. می پندارم ایران و مصر و ترکیه هم فهمیدند که کار اسراییل بوده. در هر صورت اوباما می خواهد در دوران ریاست جمهوری خودش به اختلاف اسراییل و پلستین پایان دهد و پلستین را به عضویت سازمان ملل درآورد. دولت امریکا و اکثریت سیاستمداران آن از مسخره بازی های نتانیاهو خسته شده اند و از او متنفرند. این اظهار که امریکا این حمله را فاش کرده که سوریه به اسراییل حمله کند، آنقدر کودکانه است که ارزش تفسیر ندارد. سوریه هرگز چنین حماقتی نخواهد کرد.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1918572/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6 %D8%A7%D8%B2 %D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86 %D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86 %D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%85 %D9%85%DB%8C %DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF .html
سعید
نقشه های آل سعود برای مصر پس از مرسی، ریاض از اخوان المسلمین انتقام می گیرد: این بر می گردد به اختلاف میان عربستان و قطر. اگر یادتان باشد من پارسال در همینجا گفتم که امیر قطر سوگند خورده که آل سعود را سرنگون کند. قطری ها اخوان را پشتیبانی می کنند و عربستان سلفی ها را. همچنین پارسال خبر دادم که عربستان یک سلول خرابکاری اخوان را در ریاض کشف و ده نفر افراد آن را دستگیر کرده است. اخوان با کمک قطر برای عربستان برنامه دارند. از سوی دیگر امریکای ساده اندیش به مرسی چراغ سبز داده بود با این تصور که ورود آنها در مدیریت کشور به ثبات مصر کمک می کند. وقتی رییس ستاد ارتش مرسی را دستگیر کرد، مرسی گفته بود، "پاسخ امریکا را چه خواهید داد؟" او هم پاسخ داده بود که با امریکا کاری ندارند. یک دلیل هم که امریکا به امیر قطر "دستور" داد که به سود پسرش کناره گیری کند، همین دشمنی بوده است.

درود به استاد زعیم گرامی "مشاور حسن روحانی از سفر احتمالی او به ریاض خبر داد" جناب استاد ۳۶ سال قبل رییس جمهور آمریکا نخستین سفر خارجی اش را به ایران انجام داد، اکنون رییس جمهور ایران میخواهد نخستین سفر خارجی اش را به عربستان انجام دهد. با نادیده گرفتن ادعاهای ارضی آنها نسبت به کشور ما که در چنین شرایطی روابط هم نباید داشته باشیم تا زمانی که آنها تمامیت ارضی ما را به رسمیت بشناسند شما(جمهوری اسلامی) ۱۰ بار بروید و آنها یک بار هم به ایران نیایند.تاسف انگیز است.
سعید
در سیاست خارجی کینه توزی و شرط گذاشتن خردمندانه نیست. یک دیپلمات گاهی با حفظ موضع قدرت می تواند در چنین حرکتی طرف را خلع سلاح کند. عربستان یا باید بر موضع شیطنت آمیز خود پافشاری کند، که در آن هنگام خود را هدف طرحهای امنیتی ایران خواهد کرد، یا برای حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود این دیدار را بهانه قرار داده از فرصت استفاده کند و مواضع گذشته خود را به عملکرد دولت احمدی نژاد نسبت دهد.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد