Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
5 تير 1392
گفتگوی هفته کانادا (رضا سامانی) با کورش زعیم - انتخابات ریاست جمهوری، تغییر یا توهم؟

انتخاب ریاست جمهوری، تغییر یا توهم؟

گفتگوی مجله هفته کانادا (رضا سامانی) با کورش زعیم

5 تیر 1392 (26 ژوئن 013)

پرسش 1) در ماه های منتهی به انتخابات، نگاه شما به انتخابات چه بود؟ آیا اصولا پیش بینی وقوع تحولی داشتید؟ انتخاب حسن روحانی شما را غافلگیر کرد؟

کورش زعیم: ما فعالان اوپوزیسیون سیاسی بیرون از حاکمیت، از یک سال پیش هشدارهای فراوان همراه با احضار و تهدید دریافت کرده بودیم که درباره انتخابات چیزی ننویسیم و نگوییم و از نظام هم انتقاد نکنیم. ما خود نگران گزینه های احتمالی بودیم که من در نوشته ها و مصاحبه هایم به آنها اشاره کرده بودم. ما سه گزینه را احتمال می دادیم: یکی تداوم دولت توسط باندی که احمدی نژاد دکور ویترینی آن بود، و هدفش را نابودسازی ریشه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور و تخریب حیثیت بین المللی ایران و در نتیجه افزایش فزاینده اعتراضات مردمی و کشاندن آن به شورشهای خیابانی و درگیری های مسلحانه در برخی مناطق حساس کشور، تشخیص داده بودیم. علت بدبینی ژرف و فزاینده ما نسبت به دولت آقای احمدی نژاد، نادانی و بیسوادی و فساد گسترده سردمداران آن بود. ما تحلیل کردیم که گماشته شدن اشخاص اینگونه ناشایسته در پست های کلیدی نمی تواند عمدی نباشد.  

گزینه دوم ما یک کودتای سیاسی یا حتا نظامی بود، به قصد جلوگیری از تداوم روندی که در بالا شرح دادم، توسط گروه هایی که هنوز وجدان ملی خود را حفظ کرده اند و نگران آینده بسیار بسیار خطرناکی هستند که عمدتا توسط دار و دسته احمدی نژاد ایجاد شده است. من خطر دولت نهم و دهم را بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود از 1383 (پیش از انتخابات نهم) و نیز از 1387 (پیش از انتخابات دهم) هشدار داده بودم.

سومین گزینه ما هشیار شدن راس نظام نسبت به جدی بودن و نزدیکی خطر جنگ داخلی یا حمله از خارج و فروپاشی کشور، طرد چاپلوسان و دروغگویان در سیاستگزاری و باز کردن فضا برای آرام کردن خشم عمیق و نارضایتی گسترده مردم بود. دو عامل می توانست به این روند کمک کند: یکی سران اصلاحات که از عملکرد گذشته خود درس عبرت گرفته بودند و از پشتیبانی قشرهای کشوری و لشگری و مذهبی خاصی هم برخوردار بودند، و دیگر فشارهای مستقیم بین المللی.

خوشبختانه گزینه سوم به محک آزمایش گذاشته شده است. هر چند این گزینه آرمانها و هدفهای بنیادین ما را در جبهه ملی ایران اغناء نمی کند، ولی گاهی انسان باید برای حفظ موجودیت کشورش تحمل گزینه های نه چندان دلخواه را بکند. در هفته های آخر، ما باور کرده بودیم که روند انتخابات به سمت میانه روی و تنش زدایی، هم داخلی و هم خارجی، می رود، و وجود مخالفان قدرتمند تداوم افراط گرایی در درون نظام، تقلب به سود تندروان مشکوک بسیار دشوار خواهد بود.  

پرسش 2) به نظر شما آقای روحانی تا چه حد می توانند در مواجهه با بحران های داخلی و خارجی، موفق عمل کنند؟ آیا ایشان را یک شخصیت کاریزماتیک معتدل می دانید که توانایی ایجاد وحدت را دارد؟

کورش زعیم: آقای روحانی شخصیتی میانه رو است، ولی یک پا این سوی جوی و یک پا آن سوی جوی دارد. از آنجا که شخصی باسواد، هوشمند و دنیا دیده است، می تواند با زیرکی این دو سویگی را در راستای انجام آنچه خود می داند "باید" انجام دهد بکار برد. آقای روحانی کارهای ناخوشایندی در گذشته کرده و مخالفانش این ها را گوشزد خواهد کرد، ولی باید بداند که بدکارگی ها در عملکرد همه سران گذشته جمهوری اسلامی وجود داشته، و این کارهای آینده اوست که می تواند برایش خوشنامی ایجاد کند. آقای روحانی "می تواند" بحران های موجود را مدیریت کند، و هیچ نیازی به "وحدت" ندارد، فقط باید توپها را توی هوا نگه دارد و راهی را که "باید" در پیش بگیرد.

پرسش 3) به عنوان یک فعال سیاسی قدیمی، چه توصیه ای و یا چه توقعی در اولویت خواسته های شما از دولت آینده   قرار دارد؟

کورش زعیم: سفارش های من به رییس دولت آینده این است که، نخست برای ترکیب کابینه اش سراغ مهره های سوخته دولتهای سازندگی یا اصلاحات نرود. در میان آنها فقط اندک شماری بودند که توان انجام مسئولیت هایشان را داشتند. اگر آنان کارشان را درست انجام داده بودند، بنیان اقتصادی و مدنی و قضایی ما اینقدر سست و شکننده نبود که شخصی مانند احمدی نژاد همه چیز را به آسانی بهم بریزد و نادانی و فساد و بطور کلی ناشایستگی را در کشور در سطحی باور نکردنی بگستراند. من از آقایان رفسنجانی و خاتمی درخواست دارم که وامداری سیاسی نکنند و مهره های دوران خود را به آقای روحانی تحمیل نکنند. کشور ما چیزی که کم ندارد افراد کارشناس و شایسته و، مهمتر از همه، میهن پرست و درستکار است که این کشور مانند داروی جلوگیری از مرگ مغزی به آنان نیاز دارد.

http://hafteh.ca/index.php?option=com_k2&view=item&id=1469:%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85%D8%9F-%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D8%A7-5-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%D9%90-%D8%B7%DB%8C%D9%81-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86&Itemid=294

بازدید صفحه: 2055
 



درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1918297
سعید
بحران سوریه به صحنه نبرد ایران و ترکیه تبدیل شده است: این سیاست غلط ترکیه بود که آنها را رویاروی ایران قرار داد. سیاست غلط ایران هم این بوده که اجازه داده این رویارویی شکل بگیرد. دو کشور همسایه که اگر در یک راستا قرار بگیرند همه توطئه های غرب و عربستان و قطر نقض بر آب می شود. امیدوارم دو طرف چشمهایشان را از دیگران برگیرند و بخود آیند. اگر بازنده ای در این رقابت ناسالم باشد، نخست ترکیه در چاله خواهد افتاد، ولی آسیب دو سویه خواهد بود

درود به استاد گرامی جناب استاد در مورد فرهنگ مصر که دوستمان به آن اشاره کرد،شما پیشتر فرموده بودید"مصر هرگز در درازای تاریخ نتوانسته مرکز فرهنگی منطقه شود". با سپاس
سعید
فرهنگ مصری و یونانی فرهنگهایی درونگرا بوده اند، برخلاف فرهنگ ایرانی و رومی که برونگرا و جهانگرا بوده اند. ایران آهنگ جهانی کردن فرهنگ خود را با اعتلای جنبه های انسانی آن داشته و همیبشه موفق هم بوده، در صورتیکه روم فرهنگ خود را با شمشیر تحمیل می کرده، چیزی شبیه فرهنگ عرب.

درود به استاد گرامی ۱.جناب استاد بنابراین آیا در آینده خط تولید شهاب و سجیل ادامه خواهد یافت(در کنار تولید موشکهای هوشمند مانند کروز)؟ ۲. چرا بیست سال قبل، ابلهان طرح سیرجان را خنثی کردند!؟ نگرانی واقعی دبی چه بود که تا این حد ترسیده بودند؟ ۳.در مورد فرهنگ مصر که دوستمان به آن اشاره کرد،شما پیشتر فرموده بودید"مصر هرگز در درازای تاریخ نتوانسته مرکز فرهنگی منطقه شود". با سپاس
سعید
1- شهاب 3 را که کپی موشک نودونگ-1 است می توان بهبود داد. از شهاب 4 و 5 که چیزی نشنیده ایم (اگر وجود داشته باشند)، ولی خبر شهاب 6 فقط از نتانیاهو شنیده ایم. بنابراین، تا اطلاعات کافی درباره سری شهاب ها منتشر نشود، اظهار نظر دشوار است. ولی موشک سجیل (هر کس این نام را برای یک موشک ایرانی برگزیده می خواسته ثابت کند که قران را خوانده است!) یک موشک پیشرفته است و تا آنجا که من می دانم شبیه هیچ موشک چینی و کره ای و روسی نیست. ولی کمی شبیه موشک قدر-110 است. یک موشک دو مرحله ای با برد 2400 کیلومتر و پرتاب زاویه ای (برخلاف موشکهای پیشین که همه پرتاب عمودی بودند)، بویژه سجیل-2 یک موشک تکنولوژی بالاست که بدست مهندسان خودمان طراحی شده. دستگاه هدایت کننده آن و هدفگیری آن بسیار بهتر از دیگر موشکهایمان است. کلاهک بزرگتری را می تواند حمل کند و به علت نوک آن که تا زمان برخورد می تواند جهت عوض کند، اشکارسازی آن توسط سامانه های دفاع ضدموشکی بسیار دشوار است. این موشک می تواند خانواده نوینی را در صنعت موشک سازی ایجاد کرده باشد. 2- درباره طرح سیرجان، اول اینکه دو مامور وزارت اطلاعات به دیدن مدیرعامل سازمان رفتند، نوار مصاحبه من را با بی بی سی به او نشان دادند و اشاره به مصاحبه من با مجله نیوزویک امریکا کردند و به ایشان هشدار دادند که من ضد انقلاب و ضد نظام هستم و در نیوزویک به فلان والامقام توهین آمیز بوده ام، و اینکه ایشان باید برای کار با من پاسخگو باشد. دلیل دوم، دزدی، زیرا در آغاز پروژه من همه مسئولان را گرد آوردم و ضمن تشریح روش مدیریت خود گفتم که من نه رشوه به کسی می دهم و نه اجازه می دهم در پروژه من چنین اتفاقی بیافتد، و اگر خواستم به کسی هدیه یا عیدی بدهم آن را از دربان ساختمان تا مدیرعامل یکسان می دهم. بزودی دو معاون را عوض کردند تا با من فرخورد کنند و زیر فشارم بگذارند. سوم اینکه مسئول طرح منطقه آزاد بندر جبل علی درباره من شنیده بود و نیز اینکه من پروژه را جنبه و شهرت جهانی داده بودم و از خیلی کشورها درخواست سرمایه گذاری می رسید. آنها می ترسیدند جاذبه پروژه من پیشرفت آنها را کند و کساد کند. 3-

درود به آقای مهندس زعیم یکی از افراد اپوزیسیون در مورد مصر می گوید:"مصری ها کشورشان را ام الدنیا(مادر جهان)می دانند که در سرود ملی شان هم هست و پر بیراه هم نمی گویند". گویا ایشان تمدن باستانی ایران را فراموش کرده که حال سنگ مصریها را به سینه میزند!! آقای زعیم نظر شما درباره این سخنان چیست؟ مصر ام الدنیا!؟
رضا
من نوشته آن "اپوزیسیون" را نخوانده ام. ولی اگر مصریان چنین ادعایی می کنند ایرادی بر آنان وارد نیست. چون غرب تمدن باستان مصر را بزرگ می کنند و تبلیغ می کنند، در حالیکه تمدن ما را توسط عمال خائن در ایران به نابودی می کشانند و توانایی های ما را به یونان و روم و عرب و مغول نسبت می دهند.

درود به شما لطفا حقارت را در لینک زیر ببینید.مشابه همین رفتارهای حقارت‌ آمیز را علی اکبر ولایتی،کمال خرازی،محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی هم انجام می دادند.ننگ بر ما که کشورمان را به اینجا کشاندیم.یعنی ما که نکشاندیم، پدران و مادران و اجداد ما کشاندند. http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/07/130712_l03_uae_iranian_expulsion.shtml
a.m
وزیر خارجه ایران از امارات خواست در تصمیم به اخراج ایرانیان تجدید نظر کند: اگر آنها یک جو احترام برای جمهوری اسلامی قایل بودند یا دستکم ذره ای حق شناسی برای سرمایه و مهندسی ایران که دوبی را از بیایان تبدیل به آنچه اکنون هست کردند قایل بودند، اکنون می بایست پای هم میهنان ما را در آنجا می بوسیدند. ما باید این ناسپاسی ها را در روابط آینده خود با آنها به یاد داشته باشیم. بیست سال پیش مدیر عامل بندر آزاد جبل علی که تازه سه سال بود آغاز به فعالیت کرده بود به من که طرح منطقه آزاد سیرجان را طراحی و اجرا می کردم زنگ زد و گفت شما دارید چکار می کنید. شما با طرحتان ما را نابود می کنید. بیاید باهم مشترک کار کنیم. ولی احمق ها و دزدان جمهوری اسلامی طرح من را خنثی کردند.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره خبر زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f8-saudies-targeting-iran-and-israel-with-missiles-1/25043647.html
سعید
عربستان موشگهای دونگ فنگ 3 خود را به سوی ایران و اسراییل نشانه گرفته است: موشک دونگ فنگ 3، به نام نسیم خاور، یک موشک بسیار قدیمی و مدل پیشرفته دونگ فنگ 1 است که از موشک R2 شوروی با سوخت الکل و اکسیژن مایع کپی برداری شده بود. دونگ فنگ 3 یک موشک میانبرد و کپی R14 روسی است که ادعا می کنند برد 3000 کیلومتر دارد. نگران نباشید، چین در حال تخلیه انبارهایش از موشکهای قدیمی زمان شوروی و مائو است. مدل کنونی که چین از آنها در ارتش خود استفاده می کند، دونگ فنگ 31 با سوخت جامد با برد 8000 کیلومتر و بار 1000 کیلوتنی، و دونگ فنگ 41 با برد 12000 کیلومتر و تا 10 کلاهک است که هنوز پرده برداری نشده است. اسراییل شکمش را گرفته و می خندد.

جناب استاد از نظر نظامی آیا اسراییل از اینکه "مصر تا حد امکانات خود به آموزش و خوداتکایی می پردازد"نگران نیست؟ با سپاس
سعید
نه. اسراییل مصر را همانند ایران یک قطب بالقوه ثبات سیاسی در منطقه می شناسد.

درود به استاد گرامی جناب استاد بنابراین به نظر شما باید خط تولید شهاب و سجیل متوقف شود؟ ۲.چرا اعراب خلیج پارس در تسلیحات به سمت خوداتکایی نمی روند؟ ۳. آیا توان تعمیر و نگهداری ما از مصر بالاتر است یا خیر؟ با سپاس
سعید
1- این دو موشک در جهان موشک ها حکم ژ3 را دارد در جهان تیربارها. این موشکها هنگامی کاربرد دارند که بسیار انبوه تولید شوند و در جنگی همانند انتفاضه که فلستینی ها سنگ پرانی می کنند، شلیک گردند. 2- جنوب خلیج پارس اهل صنعت نیستند. آنها بازرگانان خوبی هستند. 3- توان ما بسیار بالاتر از مصر است و ما می توانیم در یک نظام مردم سالار و سیاستگذاری خردمندانه (180 درجه خلاف این سالها) خود مرکز تکنیک تعمیر و نگهداری منطقه شویم. پیش از انقلاب هواپیمایی های عربی برای تعمیر و سرویس هواپیماهایشان در ایران توقف می کردند.

جناب استاد حوصله را شما دارید که به تمام سوالات پاسخ می دهید به خصوص کنه ای مانند من که ۵ سال است شما را راحت نمی گذارد. با سپاس
سعید
من باید به خواننده ام احترام بگذارم. اگر نمی خواستم به پرسشها پاسخ بدهم، بخش دیدگاهها را می بستم. افزون بر این، این دیدگاهها را فقط شما نمی خوانید. می دانم که "خوانده" می شوند، گزارش می شود و در "تحلیل"ها بکار می شود.

جناب استاد آیا سرمایه گذاری برای تولید موشکهای اسکاد(غیر هوشمند) مانند شهاب و سجیل فاقد ارزش راهبردی نیست؟ با سپاس
سعید
این موشکها برد کوتاه و میانه دارند. در زمان جنگ عراق از دقت بیشتری نسبت به Frog های عراق داشتند، ولی اکنون فقط به درد ترساندن همسایه ها می خورند که روز به روز خودشان مسلح به موشکهای دقیق تر می شوند. موشکهای اسکاد را می شود با تیر و کمان زد، چنانکه در دوران موشک پرانی به تهران من روشی را پیشنهاد کردم که پرتابهای دوتایی عراق را خنثی و متوقف کرد. در حال حاضر، این موشکها را می توان مانند موج انسانی (که در جنگ آقایان بکار بردند چون تکنیک جنگی بلد نبودند) علیه دشمن بکار برد.

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا مصر هم مانند اعراب خلیج پارس از نظر نظامی،فنی، تعمیر و نگهداری وابسته به متخصصان غربی است؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f35_f16_delivery_egypt/25042673.html
سعید
تحویل جنگنده های F-16 به مصر از تعهدات گذشته امریکاست. امریکا بار دیگر درباره کشورهای خاورمیانه اشتباه کرد که نشانه تاثیرپذیری اوباما از مشاوران ماجراجوی محافظه کارا است. امریکا (همانگونه که در 1388 از مردم ایران روی گرداند) از ریاست جمهوری محمد مرسی پشتیبانی کرد به خیال اینکه ورود آنها به صحنه سیاست دندان خشونت فطری آنها را می کشد. ولی اکنون که متوجه شده اند، به ارتش مصر که در راه نجات کشور عمل کرده کمک های خود را دریغ نخواهند کرد. مصر در نعمیر و نگهداری جنگ افزار هوایی بهیچوجه قابل مقایسه با کشورهای عربی نیست. آنها تا حد امکانات خود به آموزش و خوداتکایی می پردازند.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟ به نظر می رسد سرمایه گذاری برای تولید موشکهای این چنینی برای کشورهای فاقد سلاح اتمی مانند ما دیگر بی معنی باشد! با سپاس http://newcoy.persianblog.ir/post/568/
سعید
این مقاله که شرح موشکهای ایران و عراق است، ولی موشکها نیاز ندارند کلاهک اتمی داشته باشند؛ و امیدوارم روزی کاربرد نیروی اتمی برای جنگ و انرژی منسوخ شود که خطرناکترین موجودان روی زمین است. من نخستین بار در 1359، با وجود اینکه از نادر کسانی بودم که به بخشی از این صنعت وارد بود، مقاله ای در رد این منبع انرژی نوشتم. سالها درباره اینکه چگونه می توان رادیواکتیویته اتم اورانیوم را در خود فلز خنثی کرد اندیشه کرده ام. اگر روزی کسی بتواند به این مهم دست یابد، آنگاه انرژی هسته ای با ارزش خواهد شد، وگرنه باید کنار گذاشته شود. من این را در سال 1981 نوشتم، ربع قرن بعد هم ژاپن با ایمن ترین نیروگاهها با بزرگترین فاجعه تاریخ خود روبرو شد و آلمان تصمیم گرفت نیروگاههای هسته ای را بکلی کنار بگذارد. ولی هنوز ما احمقها در پی این دیوانگی بی بدیل هستیم.

درود به استاد گرامی جناب استاد من ۷ سال است که تمام نوشته ها و مصاحبه های شما را میخوانم و با سعه صدری که دارید و طی۵ سال اخیر به سوالات من پاسخ داده اید با نظرات راهبردی شما در زمینه های نظامی، امنیتی، اقتصادی و...آشنا شده ام. در مورد سوالات a.m هم نظر خود را درباره یک مساله خاص بیان کردم. با سپاس
سعید
چه حوصله ای دارید!

درود به شما آقای مهندس بخش خلیج پارس را خواندم سخنرانی شما در بوعلی همدان ستایش انگیز است.مطالبی که از آن برداشته ام و به بحث ما و انفعال دولتهای رفسنجانی و خاتمی مربوط است را در زیر می آورم که یکی نظر شما و دیگری نظر دکتر باوند است : ۱. دولت ایران در این توهم غیرممکن است که کوتاه آمدن در برابر این دیکتاتورها، که خودشان در آینده نزدیک با مردمشان مسئله خواهند داشت، حمایت آنها را در سازمان ملل خواهد خرید. هر چند بار هم که اینها در برابر کشورهای عرب سرخورده شوند، باز از خواب بیدار نمی شوند. ۲.ایران ضمن آنکه باید روابط حسنه ای با همه همسایگان داشته باشد و سعی کند از هرگونه تنش پرهیز کند، لحظات و شرایطی پیش می آید که برخی کشورها جسارتی را به سرزمین دیگری در پیش میگیرند که خویشتن داری و ملاطفت، آنان را نسبت به ادعایشان جری تر می کند و گمان می کنند محق هستند و در نتیجه باید سیاستی محکم در پیش گیرند. با تمام این احوال این رفتارهای اخیر بهانه ای بیش،از سوی کشورهای عربی خصوصا خود امارات و شورای همکاری خلیج فارس نیست و ایران باید با قوت تمام از جزایر خصوصا ابوموسی به عنوان بخشی از تمامیت ارضی خویش دفاع کند.به هرحال موضع ما در خصوص تمامیت ارضی باید محکم و قاطع باشد و نباید با خویشتن داری بیش از حد آنان را جسورتر کرد. آقای زعیم سفرهای رفسنجانی و خاتمی به کشورهای عرب و انفعال دولتهای آنها کاملا در تضاد با مطالب فوق(برگرفته از بخش خلیج پارس)است.چون به معنای بی تفاوتی آنها در برابر گستاخی است. با تشکر
a.m
شاید سفر این آقایان به عربستان منفعلانه بوده، ولی نتیجه اش ایجاد جو تنش زدایی و کاهش ترس جهانی از جمهوری اسلامی بود. هر چه مسئولان خود را خردمندانه تر جلوه بدهند، افکار عمومی جهانی نسبت به ادعاهای علیه ما کمرنگتر خواهد شد. شما یادتان هست که ما در تظاهرات جلوی سفارت اماران چه کردیم. در شرایط آقای احمدی نژاد چنین کاری یک دهم اثر آن زمان را نمی داشت، چون همه چیز تراویده از دولت او دروع و احمقانه و ضد ارزش بود. آنها جسورتر می شوند وقتی دشمنان غربی علیه ما جسورتر اقدام می کنند، زیرا آنها بدون پشتیبانی غرب، در برابر ما صفر هستند.

درود به استاد گرامی جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ پس از گزارشاتی درمورد احتمال قطع کمکهای آمریکا به مصر، عربستان و امارات طرح کمک جایگزین به مصر را مطرح کرده بودند. آیا ریاض و ابوظبی می توانند خلاف سیاست آمریکا حرکت کنند؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f8-saudy-uae-aid-to-egypt/25041669.html
سعید
کمک هشت میلیارد دلاری عربستان و امارات به مصر: قطر پشتیبان اخوان است و در مصر تلاش کردند تا اخوان حکومت را بدست بگیرند. عربستان می خواهد سلفی ها در مصر قدرت داشته باشند و امارات هم حنفی ها. عربستان با قطر رقابت یا بهتر بگویم دشمنی سخت دارند، زیرا امیر قطر سوگند خورده بود که حکومت آل سعود را سرنگون کند. امریکا هم با اطمینان هایی که اخوان به آنها داده بودند با ریاست جمهوری مرسی موافقت کرده بود، و اکنون مانند همیشه یر در گم هستند.

با درود به استاد گرامی جناب استاد اگر من هم بودم نه تنها سفر نمی‌کردم و با آنها دست هم نمی دادم در برابر تحریف نام خلیج پارس سفرای ایران را فرا میخواندم و درصورت تکرار سفرای آنها را هم اخراج میکردم. دیگر چه برسد به ادعا نسبت به تمامیت سرزمینی. من این را از سخنرانی همدان شما در سال۸۶ و نظراتتان در۵ سال اخیر که از شما پرسیده ام آموختم. با سپاس
سعید
خوشحالم که شما دستکم یکی از دیدگاههای بنیادی من را خوانده اید. بقیه را هم در بخش "خلیج پارس" بخوانید همه پاسخهای خود را گرفت. من فقط با شعارهای بی پایه و لات بازی مسئولان مخالفم.

درود آقای زعیم یعنی شما سیاست خارجی رفسنجانی و خاتمی را که خود منتقد آن بودید هم اکنون تایید میکنید!؟ به آقای سعید پاسخ دیگری دادید!! پس به نظر شما کار خوبی است که ما به کشورهایی که مدعی خاک ما هستند برویم و با آنها دست بدهیم و روبوسی کنیم تا آنها در ادعاهای خود گستاختر شوند!؟پس عزت و حیثیت ملی چه!؟با این حساب سیاست خارجی مقتدرانه ایران قبل از انقلاب نادرست بود!؟ هموند شما آقاب دکتر باوند از سفر احمدی نژاد به امارات در سال۸۶ انتقاد کرده بود و اعتقاد دارند که" باید قاطعانه و نه منفعلانه با آنها برخورد کرد تا در ادعای خود جری تر نشوند".
a.m
من وقتی در اینجا به پرسشهای شما پاسخ می دهم، فرضم بر این است که شما از دیدگاههای بنایدین من و برنامه های استراتژیکی که به آنها باور دارم و عرضه کرده ام آگاه هستید؛ و درباره آنها دستکم در همین ریسمان دیدگاهها خوانده اید. من که نمی توانم هر بار سی سال تحلیل و ابراز دیدگاه و ارائه طرحهای استراتژیک برای ایران را برای هر پرسش تکرار کنم. این درست نیست که شما یک جمله را ایزوله کنید و آن را به رخ من بکشید. بخوانید و با دیدگاههای من در این مورد آگاه شوید. در همین تارنما چندین نوشتار و گفتگو و سخنرانی در این رابطه هست.

درود به شما سال آخر خاتمی حرف شما درست اما ۷ سال اول چه!؟ ما ۸ سال محکوم شدیم و آقای خاتمی حقیرانه دست فهد و عبدالله و امیر کویت و قطر و پادشاه بحرین را می فشرد و به قول دوستان با آنها روبوسی میکرد!! یادمان نمی رود اقتدار دکتر عباس آرام،آقای اردشیر زاهدی و دکتر عباسعلی خلعتبری وزرای خارجه مقتدر ایران که کسی جرات گستاخی به ایران را در برابر آنها نداشت. همینطور آقای کامبیز آتابای رییس فدراسیون فوتبال ایران که در کویت تهدید به خروج ایران از کنفدراسیون آسیا کرد، میزبان به دست و پا افتاد و سریع نقشه را با نام خلیج پارس جایگزین کردند و آقای آتابای به جلسه بازگشت.ما این قدرت ملی را می خواهیم نه چیزی که در زمان خاتمی یا رفسنجانی بود. 2. آیا ایران باید برای اینکه عربستان یا مصر جلوی امارات را بگیرند با آنها روابط خوب داشته باشد یا با قدرت ملی خود؟ آيا باید تمامیت سرزمینی کشور را به روابط با دیگران پیوند زد تا هر موقع روابط سرد شد دوباره ادعا مطرح شود!؟پس قدرت کشور در دفاع از منافع ملی چه میشود!؟
a.m
1- من هم بودم دست این آقایان را در دوستی می فشردم تا اگر علیه ایران سخنی گویند یا اقدامی کنند، آنان را متهم به نقض وفای به عهد کنم و هر اقدام خود را در برابر افکار عمومی توجیه نمایم. 2- ما خود باید توان پیشگیری داشته باشیم و به هیچ کشور متکی نباشیم. این خرد ما خواهد بود که دیواری مانند دیوار چین (که نسخه برداری از دیوار خودمان بود) در برابر زیاده خواهی ها بر پا خواهد کرد.

درود به شما آقای زعیم سوال اینجاست آیا ایران باید برای اینکه عربستان یا مصر باید جلوی امارات را بگیرند با تنها روابط خوب داشته باشد یا با قدرت ملی خود؟ آيا باید تمامیت سرزمینی کشور را به روابط با دیگران پیوند زد!؟ شما را به پاسختان به آقای سعید ارجاع می دهم که تلویحا انتقاد آقای سعید از سیاست خارجی حقیرانه خاتمی را وارد دانسته بودید. سوال : با انتخاب آقای روحانی و تاکید ایشان بر تنش زدایی در سیاست خارجی سوالی که مطرح میشود این است که آیا قرار است با این تنش زدایی(احتمالا ظاهری) ایران دوباره همانند دوران خاتمی منافع ملی کشور را فدای حفظ روابط به ظاهر خوب با همسایگان کند؟ آیا قرار است دوباره کشورهای عرب به هویت ملی و تمامیت سرزمینی ما گستاخی کنند و آقای روحانی(همانند خاتمی) به عربستان و کویت، قطر و... برود و با پادشاهان و امیران آنها روبوسی کند؟ آیا قرار است همانند زمان خاتمی برای حفظ روابط خوب مثلا با عربستان،حامی سیاستهای آنها در اوپک باشد؟آیا قرار است همانند زمان خاتمی نتیجه۸ سال سیاست تنش زدایی این باشد که در سال هشتم برای اولین بار در تاریخ خود جمهوری اسلامی ما را رسما و کتبا اشغالگرجزایر سه گانه بخوانند؟ آیا قرار است نظاره گر دخالتهای گستاخانه عربستان در بحرین و منطقه باشند و سکوت کنند تا به تنش زدایی لطمه ای وارد نشود؟ جناب استاد زعیم،من مخالف سیاست تنش زدایی نیستم اما تنش زدایی حقیرانه ای که بخواهد این گونه باشد را نمی خواهم!! من مخالف همکاری با همسایگان نیستم اما همکاری ای که همانند زمان قبل از انقلاب(با پذیرش نقش برتر ما در منطقه) باشد نه همکاری حقیرانه ای همانند زمان خاتمی. به قول پرزیدنت نیکسون: هیچگاه نباید منافع ملی را فدای رسیدن به توافق در مذاكرات با دشمنان یا رقبا کرد. پاسخ : من نگرانی های شما را درک می کنم و بسیاری از مردم همین بدبینی را در نهاد خود دارند. امیدوارم روحانی از قدرتی که مردم به او داده اند هوشمندانه بهره برداری کند. فرق میان ایشان و خاتمی آن دوران، سوای اینکه روحانی قاطعتر است و با رهبری روابط خوب دارد، این است که در آن زمان رفسنجانی پشتیبانی خود را از خاتمی دریغ کرد، خاتمی آن شهامت رویارویی را نداشت و رهبری با او ضدیت داشت و حتا سپاه یا بسیج تهدید به تعرض به جان او را کرده بودند و مانورهایی هم در این راستا انجام دادند. در آن زمان آگاهی رسانی به گستردگی امروز نبود. بنابراین، روحانی باید این موقعیت را درک کند و مارک خود را در تاریخ ایران ثبت نماید. واکنش نخستینی کشورهای عربی مثبت بوده و این دیدگاه من را که آنها آرامش و امنیت خودشان را ترجیح می دهند اثبات می کند.
a.m
تنش زدایی حقیزانه را هیچکس نمی خواهد، ولی بدتر از آن تنش زایی احمقانه است. تمامیت ارضی کشوری مانند ما که با طرح و پشتیبانی برخی قدرتهای مطرح جهان مورد هجوم فرهنگی و سیاسی همسایگان غرق در خودبزرگ بینی می شود، فقط به شاخ و شانه کشیدن نظامی نیست. اکنون دیگر زمان تهدید نظامی نیست، هر چند قدرت بازدارنده نظامی هنوز کاربرد دارد. وقتی ما با همه کشورها روابط طبیعی و دور از تنش های مصنوعی داشته باشیم، افکار عمومی جهانی کمتر از نیروی نظامی تاثیرگذار نیست. وقتی ما منافع اقتصادی درهم تنیده با اقتصادهای قدرتمند جهان داشته باشیم، نفوذ سیاسی بنگاههای اقتصادی آنها در سیاست کشورهایشان بی تاثیر نخواهد بود. اگر نظامی مردم سالار داشته باشیم و حقوق بشر را در کشور رعایت کنیم، سیاست خارجی ما از پشتیبانی اکثریت مردم برخوردار خواهد بود. اگر قدرت اقتصادی داشته باشیم، کشورهای کوچک که اقتصادشان به ما وابسته خواهد بود، در تنش زایی و رویارویی با ما احتیاط خواهند کرد. اگر شما دیدید در سالهای آقای احمدی نژاد گاهی ما به پروپای امارات و امثال آنها می پیچیدیم، برای این بود که ابلهان حاکم بر ما شاید هشیار شوند، و در ضمن آنها بدانند که احساسات شدید مردمی در ایران وجود دارد و با هر گونه تحرک آنها مخالفت و مقابله خواهد کرد. آقای a.m. گرامی، دفاع از منافع کشور فقط داد زندن و فحش دادن و هارت و پورت کردن نیست، بلکه مجموعه ای از ابزار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی است که فقدان هر کدام مانند پنچر بودن یک چرخ وسیله است.

درود به شما بهترین روابط با عربستان در زمان خاتمی البته به شکل توهین آمیز و بدون حفظ اقتدار ایران.۸ بار در۸ سال محکومیت ما در شورای همکاری بخاطر جزایر و در سال آخر قبل از احمدی نژاد اشغالگر خواندن ما!! اگر شما راضی به این گونه روابط خوب هستید ما نیستیم.ما نمي توانیم با این کشورها این گونه روابط خوب داشته باشیم
a.m
خواهش می کنم به جمله های من را با دقت بیشتری توجه کنید. وقتی یک دولت در جهان سیاسی احترام داشته باشد و روابط خوب داشته باشد، یا دستکم در برابر دشواری های داخلی موضع جهانی خود را از دست ندهد، همین احترام جهانی برایش ایجاد قدرت سیاسی بالقوه می کند. در سال آخر خاتمی، ناتوانی او و عدم همکاری و حرف شنوی نیروهای مسلح از او بسیار آشکار شده بود و اعتبار بین المللی خاتمی به شدت آسیب خورده بود. امارات مانند هر کودک شر دیگری، وقتی طرف قدرتمند خود را لگد خورده در جوی آب افتاده ببیند، او هم لگدی نثارش می کند.

ضمنا باید توجه داشته باشیم که مصر بعنوان یکی از اعضای موسس اتحادیه عرب نمي تواند موضعی خلاف دیگر اعضا از جمله عربستان در نزديكی با یک کشور غیرعرب بزرگ مانند ایران اتخاذ کند.
a.m
چرا می تواند. اگر اتحادیه عرب تصمیمی بگیرد که با سیاسی راهبردی مصر در منطقه مغایرت داشته باشد، مصر مخالفت خواهد کرد. در شرایطی، یعنی اگر نتواند دیگران را کنترل کند، ممکن است مصر از اتحادیه هم خارج شود. مصر یک سر و گردن از دیگران بالاتر است.

درود به شما "ما نمی توانیم با کشوری که از ادعای امارات حمایت می کند روابط قوی داشته باشیم و همکاری کنیم" این جمله خود شماست. 2.اگر مصر قوی شود می تواند رقیب منطقه ای ما باشد پس بهتر است زیاد هم قوی نشود هماینطور عراق و ترکیه. سپاس
این دولتها هستند که گاهی با آنها دشواری پیدا می کنیم، نه کشورها. آنچه من گفتم مربوط به زمانی بود که آقای مرسی رییس جمهور شده بود و از ادعای امارات پشتیبانی کرد، من هم اشاره کردم که ایشان زیاد دوام نخواهد آورد. ولی وقتی دولت عوض می شود، سیاست آنها هم برابر با سیاستهای استراتژیک آنها تغییر پیدا می کند. مصر رقیب ما نیست. این رقابت را، اگر باشد، خودمان بوجود می آوریم. کارهای احمقانه می کنیم و حرفهای احمقانه می زنیم و آنها از ما فاصله می گیرند. من عربستان را هم گفته بودم که رقیب ما نیست، ولی از فرصت ها استفاد می کند، و دیدید که در زمان خاتمی بهترین روابط را داشتیم. وقتی آقای دکتر محمود احمدی نژاد با رای اکثریت مردم و بدون هیچگونه تقلب انتخاب شدند، شاه عربستان او را تحقیر کرد و گفت ما با کوتوله های سیاسی کاری نداریم. ولی اکنون به روحانی تبریک گفته و از بهبود روابط استقبال کرده است. این طبیعت سیاست است.

درود به شما آقای مهندس من قبلا هم گفته بودم از اینکه در مصر اسلامی ها روی کار باشند باید خوشحال باشیم نه ناراحت.چون چنان گندی به کشورشان خواهند زد که تا دهه ها شاید نتواند سر بر آورد و این یعنی نابودی یکی از کشورهایی که خود را رقیب ما می داند!!حالا شما از این کار ارتش مصر تقدیر می کنید!؟مرسی باید می ماند تا مصر ضعیف و ضعیفتر شود.آقا در دنیای سیاست باید با واقعیات جلو رفت نه احساسات!! به قول استالین: بگذار دشمنانت همیشه با هم در جنگ و ستیز باشند تا در نهایت تو بتوانی حرف آخر را بزنی.
a.m
دشمنانت آری، به شرط اینکه توان تشخیص آنها را از دوستان بالقوه داشته باشید. دشواری استالین هم این بود که نمی توانست دوست را از دشمن تشخیص دهد و کشورش نه تنها نتوانست حرف آخر را بزند که مردمش را به خاک سیاه نشاند. مصر یک کشور با فرهنگ و هم طبقه ماست. مصر یک دوست و هم پیمان بالقوه ماست و ما باید همکاری کنیم تا دشواری هایش را حل کند و قدرتمند شود. دشمنان بالقوه ما کشورهایی هستند که هنوز با شیوه قبیله ای متعلق به ماقبل تاریخ اداره می شوند و فرهنگ و دانش و توانایی ما را بر نمی تابند. در گذشته از شمال و جتوب ما مورد حمله، فقط برای غارت، اینگونه جوامع قرار می گرفتیم.

آقای زعیم این یکی از پاسخهای شماست به آقای سعید درمورد بحرین : "بحرین حیاط خلوت عربستان نيست و ارتباط از طریق قبیله حاکم است که بزودی سرنگون خواهند شد" پاسخ دیگر شما: "اگر من بودم عربستان جرات اعزام نیرو به بحرین نداشت" با تشکر
رضا
درست است و من این گفته را تایید می کنم. جمهوری اسلامی آسیب زیادی به روابط ما ایرانیان با مردم بحرین زده، همانجور که در یمن عمل کرده، در جمهوری آذربایجان عمل کرده، در عراق عمل کرده و در افغانستان، الی آخر. با محاسبات من فقط 3 در صد مردم بحرین تبار عرب دارند. البته مهخاجرت های اجباری یکی دو قبیله از شبه جزیره به آنجا تلاش برد این معادله برهم زند، ولی حضور باشندگان کشورهای دیگر مانند پاکستان و هندوستان و غیره، تعادل را نگه داشته است. آمار خودشان کلا دروغ است. من هنوز هم می گویم که در برابر یک ایران دموکرات و نیرومند (نه فقط نظامی) عربستان خودش می کوشد زیر بال و پر ما باشد. آسیبی که جمهوری اسلامی به ریشه روابط ما با این کشورها زده به آسانی و در کوتاه مدت جبران نخواهد شد.

درود آقای نوری زاده علت بحرین حیاط خلوت عربستان را وجود پلی می دانند که بین دو کشور است!حال من نمی فهمم چگونه چند قطعه آهن میتواند انقدر تاثیرگذار باشد!! شما چه فکر می کنید آقای زعیم؟ در یک ایران ملی چگونه؟
رضا
آن پل نماد این تصور عربستان است که بحرین خیاط خلوتش است، نه عامل این اندیشه. باید توجه داشته باشید که عربستان از نزدیک شدن بحرین به ایران هراس دارد، زیرا نه تنها بحرین ایرانی است، بلکه منطقه قطیف هم که نزدیک به صنایع نفت عربستان است یک منطقه ایرانی است که از هزاران سال پیش که حاشیه جنوبی جزوی از ایران بود، از جمله برای ارتش ایران بهترین سرنیزه ها را می ساختند.

درود به آقای مهندس زعیم اگر"باور دارید آقای نوری زاده، مرد میهن پرستیست و ایران را به همه مال دنیا نمی فروشد"پس چرا ایشان بحرین را حیاط خلوت عربستان می‌داند؟این در تضاد با نظر شما در این مورد است! چرا ایشان به دوستی با اشخاصی چون انور عبدالرحمان بحرینی و عبدالرحمن راشد سعودی(که در تمام گفته ها و نوشته های خود نام خلیج پارس را تحریف کرده و جزایر ایرانی را اماراتی اشغالی می خوانند) افتخار میکنند؟ چرا ایشان در انتقاد از هیات حاکمه عربستان همیشه خط قرمز دارند!؟ چرا ایشان در تحلیلهای خود به شکل تلویحی از سیاست عربستان در لبنان حمایت میکنند؟ چرا ایشان در انتقاد از سرکوبگری ال خلیفه در بحرین سکوت کرده و با وقاحت تمام لشگرکشی عربستان به بحرین را " طبیعی" خواندند!؟ چرا ایشان به اعراب مشاوره میدهند که"بیایید در عراق سفارتخانه بزنید تا جلوی نفوذ ایران را بگیرید"!؟ آیا این حرفها در جهت منافع ملی ایران است!؟آیا یک وطندوست از منافع دشمنان کشورش دفاع میکند و به آنها مشاوره میدهد!؟ آیا شما بعنوان یک وطندوست تا بحال یکبار از این حرفها زده اید؟ خیر.چون شما وطندوست واقعی هستید و نیازی هم به مصاحبه و مقاله نوشتن برای رسانه‌های عرب و گرفتن دستمزدهای کلان از آنها ندارید(خود آقای نوری زاده گفته: من بالاترین دستمزد را بابت مقاله و مصاحبه از آنها میگیرم) آقای زعیم من ۱۲ سال تمام برنامه ها، نوشته ها و مصاحبه های آقای نوری زاده را با دقت دنبال میکنم و به این نتیجه درمورد ایشان رسیده ام. هیچ دشمنی ذاتی هم با وی ندارم بلکه منتقد ایشان در این زمینه هستم. با تشکر
رضا
این پرسشها را از خود ایشان بپرسید. من هیچ آگاهی از اندیشه و روشهای ایشان ندارم، فقط برداشت خود را از گفته ها و نوشته های ایشان ابراز کردم. ولی در مورد بحرین، باید توجه کنید که عربستان براستی بحرین را حیاط خلوت خود می دادند و بهمین دلیل به آنجا نیرو فرستاد و ما جرات نداشتیم انگست تکان بدهیم. این یک وقعیت از دیدگاه عربستان است. لازم نیست ما با این انگاره موافق باشیم. بحرین مال ماست، در این ما شکی نداریم، ولی از آنجا که جمهوری اسلامی در آنجا بجای ایجاد اعتماد و احساس مادرگونگی رقابت شیعه-سنی براه انداخته و مردم بحرین را تقسیم کرده، محبوبیتی ندارد، بجز در میان گروهی وابسته به خودش. اکثریت مردم بحرین را که ایرانی یا ایران تبار هستند نتوانسته بخود جذب کند. چیزی شبیه باکو که عوامل جمهوری اسلامی وقتی مردم آنجا از یوغ شوروی رها شدند و به ایران پناه بردنه آنان را با کتک و چماق و سرنیزه برگرداند و بالا رفتن پرچم ایران را در لنکران و باکو (همین آقای ولایتی) تقبیح کرد! شما باید میان واقعییات و آرزوها تفاوت قایل شوید. اکنون باکو که مردم آنجا را طرد کردیم و با سیاستهای خود رنجاندیم و ترساندیم، حیاط خلوت ترکیه شده است.

درود آقايل مهندس پس اگر چنین نظام طبقاتی در ایران وجود داشت،کنیز وجود داشت ما چه افتخاری داریم به حقوق زنان ایران باستان و نظام آن دوره بکنیم!؟
رضا
کنیزها یا آنچه برخی تاریخ نویسان "برده" خطاب می کنند، کسانی بوده اند که بدهی های خود را نمی توانستند بدهند و از روی ناچاری و گاهی به عنوان مجازات خدمتکار می شدند. ولی آیا بستانکار آنها دستمزدشان را می گرفت بر من روشن نیست، ولی آنچه بر می اید اینست که دستکم یک چهارم دستمزدشان را خود دریافت می کردند. کنیز به عنوان خدمتکار زن یا کلفت.

مهندس زعیم:این آقای نوری زاده دیگه شورش را درآورده!! برای حمایت از حکومت بحرین(و عربستان)میگوید: "در بحرین 2 سال قبل مخالفان یک پلیس را با ماشین زیر گرفتند و کشتند" انگار ایشان چشمش را به روی کشته شدن 60 نفر از مخالفان توسط حکومت ال خلیفه بسته!!.آخر پول گرفتن از رسانه های عرب برای مصاحبه و مقاله چقدر ارزش دارد که آدم منافع کشورش و حقایق را بفروشد!؟ واقعا برای این شخص متاسفم
رضا
من از این رویدادها آگاهی دارم، ولی از داوری بدون داشتن آگاهی از اندیشه ها و انگیزه ها پرهیز می کنم. آنچه باور دارم اینست که آقای نوری زاده، مرد میهن پرستیست و ایران را به همه مال دنیا نمی فروشد. شما باید از خوش بپرسید چرا.

در دوران هخامنشی چطور؟ با سپاس از شما
رضا
هخامنشیان هم هفت دودمان بودند. طبقات همان زمینداران بزرگ، مغ ها و روحانیان، کشاورزان یا دهقانان، کارگزان و پیشه وران بودند. زنان هم مانند مردان کار می کردند و مزد برابر می گرفتند، ولی سه ماه مرخصی بارداری داشتند و زنان آبستن سهمیه بیشتر از گوشت می گرفتند. مردان، حتا شاه در مجالس پایین دست مادر خود می نشست و فرزندان بدون اجازه مادر نمی نشستند. مرد فقط می توانست یک زن داشته باشد. ولی اگر زن نازا بود می توانست زن دیگری اختیار کند. اگر با کنیزی ازدواج می کرد، کنیز آزاد بشمار می آمد.زنان آزاد بودند در همه مشاغل کشوری و لشگری مشارکت نمایند. بطور کلی قانهای ان زمان درباره زنان خیلی پیشرفته از قانون جمهوری اسلامی بود.

درود به شما آقای مهندس آیا در دوران اشکانیان و ساسانیان در ایران نظام طبقاتی وجود داشت و زنان در مقایسه با مردان حقوق پایین تری داشتند؟
رضا
در دوران اشکانیان گونه ای سامانه طبقاتی وجود داشت. نخست هفت خاندان بزرگ بودند که شاه در راس آنها بود، سپس نجیب زادگان و اشراف کوچکتر بودند. پادشاهی موروثی نبود و توسط مجلس مهستان که نمایندگان همه خانواده های بزرگ بودند برگزیده یا خلع می شد. سنای روم نسخه برداری از مهستان ایران بود. فرماندهان ارتش را مجلس بر می گزیدند و مالیاتها را تعیین می کردند و فرمان جنگ و صلح و غیره را همه مجلس تصمیم می گرفت. بنابراین، هیج خاندانی نمی توانست بر خلاف مصوبه های مجلس عمل کند. بطور کلی پنج طبقه وجود داشت: زمین داران بزرگ، خاندان پادشاهی و درباریان، دوم: صاحبان شغل های دولتی کشوری و لشگری. سوم، مغان و روحانیان، چهرم: پیشه وران و خرده مالکان، و پنجم: کشاورزان و بردگان (بردگان اسیران جنگی بودند که روی زمین کار می کردند و یک چهارم محصول را به عنوان دستمزد دریافت می کردند. آنان آزاد بودند با پس انداز خود زمین خریداری کنند و به بالا صعود کنند. مزدان بیش از یک زن عقدی نمی توانستند داشته باشند، ولی اشراف زادگان زن غیر عقدی که بیشتر غیرایرانی بودند داشتند و در جنگها با خود می بردندو زن ایرانی عقدی را حق نداشتند با خود ببرند. طلاق جایز نبود، ولی مرد فقط می توانست زنش را طلاق دهد اگر عقیم بو، فاسد بود، جادوگری می کرد یا قاعدگی خود را از شوهر پنهان می کرد. بطور کلی پارتیان به زن احترام زیاد می گذاشتند و در خانه مرد مطیع اراده زنش بود. 2- در زمان ساسانیان چهار طبقه وجود داشت: شاهزادگان و زمینداران بزرگ و روحانیان، دوم ارتشیان، سوم، دبیران، و چهارن روستاییان و پیشه وران. در دوره ساسانیان در طبقات پایین تر از اشراف، زنان دوس به دوش مردان کار می کردند. فقط زنان طبقه شاهزادگاه و اشراف حجاب داشتند. شمار همسران بستگی به وضع اقتصادی مرد داشت. ولی فقط یک زن عنوان بانوی خانه را داشت. شوهر مکلف بود هزینه زندگی بانوی خود را تا آخر عمر بدهد. اگر مردی زنی را طرد می کرد (طلاق می داد) حق نداشت او را از خانه بیرون کند، ولی زن حق داشت شوهر دیگری اختیار کند.

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا پس از۱۰-۲۰سال مذکور ادامه فروش گاز طبیعی از طریق خطوط لوله به اروپا،چین و هند باعث وابسته ماندن آنها به ما و در نتیجه تامین(بخشی از)منافع امنیت ملی ما نمیشود؟ با سپاس
سعید
این وابستگی خیلی محدود خواهد بود، همانگونه که ما وابسته به واردات گندم برای تهیه نان هستیم. ولی هر دوی آنها قابل جانشینی است. چین و هند هر دو منابع زیر زمین بزرگی باید داشته باشند که هنوز کاملا اکتشاف نشده، و بی تردید منبع انرژی خود را به ایران محدود نخواهند کرد و نه اینکه به گاز. منافع استراتژیک ما با چین و هند هنوز تعریف نشده و بجز آن پیمان نظامی با هند و مصر که من در دهه هفتاد پیشنهاد کرده بودم، چیزی روی میز نیست. با چین هم که پیشنهاد من را در دهه 60 این آقایان نفهمیدند و ما اکنون با روابط یکطرفه وابسته به چین شده ایم، در صوزتیکه می توانست وارونه این باشد.

درود به استاد گرامی حناب استاد زعیم نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟ آیا شما با صادرات گاز طبیعی ایران از این مسیرها(در حال یا آینده) به اروپا موافقید؟ 2.آیا گاز مایع بعنوان یک فرآورده می تواند صادر شود یا فقط باید بعنوان مواد اولیه کارخانه ها در داخل کشور استفاده شود؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f12_nabacco_pipeline_suffers_setback/25031474.html
سعید
ما چاره ای بجز فروش گاز برای تامین هزینه بازسازی کشور ویران شده مان نداریم. البته گاز مایع ارجح است، چون یک فراورده صنعتی بشمار می آید، هرچند که پایین دست نزدیک است. در طی 10 تا 20 سال پس از آغاز بازسازی این ویرانه، باید به تدریج گاز را بیشتر برای ماده اولیه صنایع پتروشیمی و غذایی بکار ببریم.

درود به استاد گرامی جناب استاد آیا واقعا اکثریت مردم عربستان در فقر هستند!؟اگر این گونه است پس در کشور ما باید اکثریت مطلق در فقر باشند! مثلا حدود۷۰ تا ۸۰ درصد من جایی آماری خوانده بودم که رقم فقیران در عربستان را حدود ۳۰ تا۴۰ درصد برآورد کرده بود. با سپاس
سعید
من نمی خواهم آمارم را روزآمد کنم، ولی 30 تا 40% کم است؟ کشوری که بزرگترین صادرکننده نفت دنیاست و سردمدارانشان کاسه توالتشان را از طلای ناب می سازند (نه فقط روکش طلا) و کاسه بشقابشان از طلای خالص است، و وقتی میهمانی برای چهل نفر می دهند فقط دیس پلو و بره و مرغشان چهل متر در چهار متر است، باید حتا یک نفر فقیر داشته باشد؟ شما میهمانی هایی که آقای علم الهدی در مشهذ برای دو نفر می دهد عکسهایش را نگاه کنید، آنگاه همان را تبدیل به چهل نفر میهمان کنید در عربستان. در امریکا هواپیماهای شخصی متعلق به صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ و بیشتر برای تردد سریع است. لیرجت، سسنا، و غیره. در عربستان شاهزاده های بیکار و مفتخور و خوشگذاران هر کدام هواپیما مشابه یک کاخ دارند که هواپیمای رسمی رییس جمهور امریکا در برابر آنها طویله است. بروید کاخهایشان در خارج از کشور بازدید کنید. بروید در قمارخانه های ویژه ثروتمندان مانند موناکو مشاهده کنید چگونه با بی اعتنایی میلیونها دلار در یک شب می بازند. از سوی دیگر، چند ده کیلومتر آنطرفترشان کودکان افریقایی را ببینید که از گرسنگی پوست و استخوان شده اند و از پیشاب گاوها و برگ درختان و سبزه خود را سیر می کنند، اگر سبزه ای باشد.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد