مرسي سخت در تلاش است كه يك گام مثبت كه قابل تبليغ باشد براي مصر بردارد، ولي بي اعتمادي عربستان و قطر و امارات به اخوان المسلمين، بويژه اينكه اين كشورها سل هاي عملياتي اخوان را در كشورهاي خودشان كه براي براندازي دولتهايشان فعاليت مي كردند كشف و اعضاي آنها را دستگير كردند. هيچ كشور عربي به اخوان المسلمين اعتماد ندارد. اخوان اخيرا توسط سلفي ها اداره مي شود و آن اعتدالي را كه در زمان حسني مبارك بالجبار به آن دست يافته بودند از دست داده اند.

لبته تركيه هم پيماني مناسب و طبيعي براي امريكاست، ولي مي پندارم سر برنامه هاي انگلستان و نومحافظه كاران براي منطقه، ميان امريكا و تركيه چسبندگي لازم بوجود نيايد. تركيه خود آبستن تحولاتي است كه براي چند سال آن را بي ثبات خواهد كرد.

بخش ديدگاههاي من براي دو هفته بسته شده بود.

***

***

***

***

لندن در آستانه طلاق از اتحادیه اروپا انگلیس راه خود را جدا می کند؟ پاسخ من اين است كه انگلستان براستي هيچگاه به اتحاديه اروپا نپيوست. انگيزه نخستين اين بود كه رهبري اتحادي را به دست بگيرد و آنها را به دنبال سياستهاي خود بكشاند. ولي با وجود آلمان و فرانسه، اين امر نزديك به غيرممكن بود، با توجه به بي اعتمادي تاريخي كه قاره نشينان اروپا به جزيره نشينان داشته اند. در همين راستا، انگلستان هرگز واحد پولي خود را يورو نكرد و در بيشتر ماجراجويي هاي جهاني با امريكا مي پريد نه با اروپا. دولت كنوني هم تصميم گرفته كه استقلال شيرين تر و ارزانتر است و حاضر نيست پول خود را صرف نجات كشورهايي بكند كه اقتصاد خود را از روي ناداني، فساد و سوء مديريت آسيب مي زنند.

نه تنها اعدام از ديد انساني مردود است كه اجراي آن در ميان مردم، از ديد كافران غربگرا نشانه اي از توحش دارد. اينكه چه آسيبي به روحيه مردم، بويژه به نسل نوجوان مي زند اهميتي ندارد زيرا قانون بايد اجرا شود. و من مجريان حكم اعدام را سرزنش نمي كنم؛ زيرا سواي ديدگاههاي شخصيشان، آنان مجبور به اطاعت از فرماندهان و فرماندهان از راي دادگاه هستند. از كجا كه برخي از مجريان زير چهره پوشيده در نقاب خود هنگام اجراي حكم نمي گريند و در دل خود نسبت به حكم دهندگان احساس نفرت نمي كنند. از سوي ديگر، بايد توجه كنيد كه بيشتر دادرساني كه حكم اعدام مي دهند قاضيان روحاني هستند و با رعايت قوانين اسلام حكم حد شرعي مي دهند نه حكم بر پايه قانون جزاي مدني. قانون محدوديت زنان نيز بر پايه حكم شرعيست و شما نمي توانيد ايراد بگيريد، زيرا قانونگزاران تصور مي كنند حكم خدا را صادر مي كنند؛ و من نشنيده ام كه خدا هرگز به اين احكام اعتراض كرده باشد.

ترس مردم تايوان از كمونيسم و محدوديت هاي اقتصادي و خفقان سياسي چين است. همچنان كه چين كمونيسم را با پيشرفت اقتصادي خود در چاه فاضلاب مي اندازند و در مسير باز كردن فضاي سياسي كه اكنون تا حد زيادي انجام شده است، كم كم تفاوتهاي اقتصادي و سياسي ميان تايوان وچين بسيار ناچيز خواهد شد. در آن زمان، و از آنجا كه تايوان نياز شديد به بازار چين دارد براي ادامه رشد اقتصادي خود دارد، پيوند سياسي آنها خيلي آسان خواهد بود، اگر امريكا دخالت نكند. البته ترس امريكا هم بسيار كاهش پيدا خواهد كرد. هم اكنون هم بسياري از كارخانه هاي تايوان، توليد خود را براي توليد ارزانتر به چين منتقل كرده اند.

آري.

فروش نفت خام به تدريج و همپا با افزايش توان كاربرد در صنايع داخلي كاهش پيدا خواهد كرد. بودجه كشور از محل ماليات تامين خواهد شد و اجاره. اجاره يعني حق استخراج و ديگر كارمزدهاي ارئه خدمات دولتي. درآمد فروش نفت يا گاز خام مي رود توي ذخيره ارزي كشور و مورد مصرف آن را با پيشنهاد رييس دولت مجلس شورا و مجلس مهستان تصميم خواهند گرفت.

نه. پانه تا از ناتو خواسته در طرح استراتژي نوين امريكا كه تمركز نيرو در آسيا و اقيانوس آرام است شركت كند. طرح من براي ناتو چيز ديگري كه هنوز فزصت نكرده ام آن را ويرايش و منتشر كنم. زمان هم در شلوغي هاي كنوني درگيري در كشورها مناسب نيست. طرح بايد در زمان آرامش مطرح شود.

1- اروپا بخوبي مي تواند از خود دفاع كند. برتري نظامي فقط در تعداد سلاح نيست بلكه در برتري سلاح، بسنده بودن سلاح و كارآمدي نظامي است. من با هيگ موافق نيستم. روسيه شايد دشواري هاي درونمرزي در آينده داشته باشد، ولي حمله به اروپا بسيار غيرمحتمل است. 2- وقتي اقنصاد تايوان با اقتصاد چين درآميخته شد، كه در حال درآميخته شدن است، نيازي به بازپسگيري نظامي نخواهد بود.

اشخاص حقير وقتي كسي را در خيابان افتاده مي بينند، يك لگد هم آنها به او مي زنند تا احساس قدرت كنند. كشورها هم همينطور. قدرتمند باشي جلوي رييس جمهورت كرنش مي كنند، ناتوان و منزوي و فقير باشي رييس جمهورت را مسخره مي كنند.

1- اظهارات آقاي پانتا كه براي چالش افراطگرايي كره شمالي موضع نظامي خود را در آسياي دور تقويت مي كنند را من خريدار نيستم. هرچند دفاع از ژاپن و كره جنوبي و تايوان بر دوش امريكاست، ولي كره شمالي بدون اجازه چين و روسيه دست از پا خطا نخواهد كرد. بنابراين، جابجايي به سوي آسياي دور براي حفاظت از منافع كنوني كه كشورهاي اقيانوسيه هم جزو آنها هستند است. افزون بر آن، اگر قرار باشد در خاورميانه اتفاقاتي بيافتد، چين در دخالت درنگ كند. 2- در اروپاي همبسته و وجود قدرت ناتو براي نگهباني از اين قاره، ديگر نيازي به حضور نظامي امريكا در اروپا ندارد و هزينه آن بار سنگيني بر دوش امريكاست. اروپا هم در خطر حمله نظامي از خارج نيست. 3- با حضور سنگين نظامي امريكا در خاور ميانه (دريايي و هوايي) نيازي به پشتيباني از پايگاههاي امريكا در اروپا نيست. نيروي دريايي و هوايي امريكا در خليج پارس، درياي عمان و تركيه براي ساكت نگه داشتن روسيه هم بنظر كافي مي رسد.