Saturday, January 11, 2025   امروز ,   شنبه 22 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
5 دی 1391
شادباش زايش مسيح و سال نو ميلادي - كورش زعيم

پيام شادباش زايش عيسي مسيح و

 آغاز سال 2013 ميلادي

به هم ميهنان مسيحي در سراسر جهان

 

بزرگداشت زايش حضرت عيسا براي ما ايرانيان كه پشتوانه تاريخي و فرهنگي آن را به جهان هديه كرده ايم، معنايي بس ژرفتر از بزرگداشت يك پيامبر مسالمت جو و مردمي دارد. ميلاد مسيح نماد قدرت فرهنگي ونفوذپذيري انديشه خداشناسي انساندوستانه و زيباي ايراني است. افسانه زيباي پاكي مادر پيامبر، فرستادن سه سفير از سوي ايران به پلستين براي پشتيباني مالي و نظامي از مادر مقدس حضرت عيسا، نگهداشت آيين هاي ايراني در مراسم ديني مسيحي و برپايي كليساها و مسجدها بر روي مهرابه هاي ما در سراسر آسيا و اروپا، نشانگر بنيادي بودن انديشه ايراني در فرهنگ غرب و خاورميانه است.

من همچنين فرا رسيدن سال نو 2013 ميلادي را به همه هم ميهنان مسيحي در سراسر جهان شادباش مي گويم و نويد كه سال نو، سال تحول در راستاي سعادت ملت ایران خواهد بود.

روند پاكسازي جهان از حكومتهاي خودكامه، فاسد و ضد مردمي در طي دهه گذشته نشانگر این است كه جامعه بشري خود را براي تمدني نوين در سده بيست و يكم آماده مي كند. جهانی شدن هرگز بدست نخواهد آمد مگر اينكه حكومتهاي همه کشورهای جهان مردمسالار گردند و رعایت حقوق بشر در سراسر جهان نهادینه شود.

تنها درطی دودهه 1960 تا 1980، بیش از60 کشور جهان از دیکتاتوری ومستعمرگی به گونه اي مردمسالاری تبدیل شدند، كه اوج اين سيل دموكراسي خواهي، فروپاشي شوروي و آزادي پانزده كشور ديگر از بردگي عقيدتي و محروميت اقتصادي بود. این روند با سرعت و گاهی با زور ادامه پيدا كرده است. اروپا همه ديكتاتوري هاي سنتي خود را كنار گذاشت و پس از دهها سال جنگ و خونريزي و مرگ و ويراني و عقب افتادگي اقتصادي به اين نتيجه رسيد كه راهي جز دموكراسي و همبستگي براي فراهم آوري خوشبختي همه مردمانشان وجود ندارد.

در دهه آغازين هزاره سوم، كشورهايي مانند عراق، افغانستان، زيمبابوه، تونس، مصر، يمن، ليبي، ساحل آج، برمه، سوريه، بحرين، دچار همين روند تحولي بايسته و گريزناپذير شده اند؛ و كشورهايي مانند اردن، سودان، اريتره، سومالي، عربستان، ... و سرانجام برنئو و كره شمالي در صف نوبت ايستاده اند. جمهوري آذربايجان (اران) و كشورهاي آسياي مركزي هم در طي سالهاي پيش رو دستخوش تحولات عمده خواهند شد. این تحولات نشانگر اراده جامعه بشري براي دستيابي به آرمان حق گزينش آزاد، آزاديهاي مدني، حقوق بشري و يكپارچگي سياسي و اقتصادي در منطقه خودشان و سپس سراسر جهان است. كورش بزرگ بنيانگذار اين آرمان بزرگ در بیست و شش سده پيش بود. او بود كه نظم نوين جهاني را اعلام و پايه گذاري كرد و رهايي از بردگي عقيدتي و اقتصادي، آزادي انديشه و آزادي گزينش را حق مسلم آدميان اعلام نمود.

حكومتهای خودكامه که یکسد سال پیش بيشينه کشورهای جهان را تشکیل می دادند، اکنون فقط انگشت شمار هستند؛ و آنها كه باقي مانده اند از سرنوشت امثال طالبان، صدام حسين، بن علي، حسني مبارك، قذافي و بشار اسد عبرت بگيرند. آنها بايد "امروز" به صداي ملتهاي خود و ضروريات جهان نوين پاسخ بدهند كه ديگر فردايي برايشان نيست.

كورش زعيم

5/10/1391 

بازدید صفحه: 1491
 



دوستان مصدق و عاشقان ایران، سلام. احتراما، در زیر اطلاعات حرکت جدید مردمی به نام "بنیاد میراث مصدق" (و کمپین جایزه صلح نوبل مصدق) را خواهید یافت. امیدوارم بزودی سعادت تماس با شما را پیدا کنم. زنده باد یاد و راه مصدق مجتبی آقامحمدی Phone: (520) 325-3545 (Tucson, Arizona, U.S.) Skype: moji.agha ------------------------------------------------------------- Noam Chomsky Endorses Mossadegh Legacy Institute and Nobel Prize Petition Hi/Salam. If you are interested, please contact me--and spread the word. Thanks Peace, Moji Agha Phone: (520) 325-3545 (Tucson, Arizona, U.S.) Skype: moji.agha ---------- From: Mossadegh Institute Date: Sun, Dec 23, 2012 at 2:39 PM Subject: Progress Report # 1: Nobel Petition Update & Happy Holidays/New Year From the MLI To: Mossadegh Institute December 23, 2012 Dear Mossadegh Legacy Institute (MLI) Community, Hi/Salam -- and Happy Holidays/New Year! I am happy to be sending you the first of our periodic brief Progress Reports--and this one shares our addition of a little summary (in English and Persian) to the Posthumous Nobel Peace Prize for Mossadegh: Petition to Nobel Foundation: SUMMARY--in English: To partially correct an immense historical injustice, this petition [backed by Prof. Noam Chomsky at signature number 19] asks the Nobel Foundation to make an historic exception to its 1974 decision, and as early as possible award a posthumous Nobel Peace Prize to Dr. Mohammad Mossadegh. خلاصه--به فارسی: برای جبران بخشی از یک بیعدالتی بزرگ تاریخی، امضا کنندگان این طومار [با پشتیبانی استاد نوام چامسکی در امضای شماره نوزده] از بنیاد نوبل میخواهند که نسبت به تصمیم سال ۱۹۷۴ خود استثنایی تاریخی قائل شده، و در اولین فرصت یک جایزه صلح نوبل پس-از-وفات را به دکتر محمد مصدق اعطا کند Now, if you have not signed the petition yet, please do so, if possible right now: http://www.gopetition.com/petitions/posthumous-nobel-peace-prize-for-mossadegh-petition-to.html If you have signed it, first THANK YOU and second, please SPREAD THE WORD any way you know how to--for example by using the updated information that appears at the bottom of this e-mail. So that we can speak to the Nobel Foundation with effectiveness, our initial goal is to have 100,000 signatures for this "historic" petition, so we have a long way to go. The task is not easy, but, our inspiration is Dr. Mohammad Mossadegh--who made an impossible possible. And please also remember that your signing of this "historic" petition (and joining/supporting the MLI) would be giving voice to a lot of voiceless people (past and present), especially inside Iran. Again, thank you and Merry Christmas, Happy Holidays, and Happy New Year! Peace and justice on a living planet, Moji Agha (Mojtaba Aghamohammadi) Initiator, Mossadegh Legacy Institute (MLI) ------------------------------------------------------------------------- Hi/Salam. You are hereby warmly invited to sign this potentially historic petition. This e-mail to the initial singers contains the relevant information. ---------- Thanks for Joining Prof. Noam Chomsky (Sig. # 19) in Signing the Mossadegh Nobel Peace Prize Petition: PLEASE SPREAD THE WORD Dec. 23, 2012 Dear initial signers of the petition, Hi/Salam. Thank you VERY much for joining this potentially historic effort. Given that the Mossadegh Legacy Institute (the "mother" of this petition) has just been born herself, and is not connected with "money and power," it is up to "we the people" to advance the cause--which would need at least 100,000 signatures to get the attention of the Nobel Foundation. Hence I am writing to ask you [and you are a very distinguished group of 45, so far, with Prof. Chomsky at signature # 19] to please do whatever you can to spread the word of what this petition's uphill objective, especially if you are part of any organization or academic institution. So that you can use this e-mail for forwarding, posting, "liking/sharing" on Facebook--or whatever other methods of spreading the word you know, AND/OR to join/support this initiative, below please find the following: 1- Posthumous Nobel Peace Prize for Mossadegh: Petition to Nobel Foundation http://www.gopetition.com/petitions/posthumous-nobel-peace-prize-for-mossadegh-petition-to.html TEXT OF THE PETITION: We, the undersigned, respectfully call on the Nobel Foundation to make a SPECIAL HISTORICAL EXCEPTION to its 1974 decision to stop awarding posthumous Nobel Prizes, and as soon as possible and appropriate, award a deeply deserved Nobel Peace Prize to the Late Iranian Prime Minister, Dr. Mohammad Mossadegh. In supporting this timely initiative by the Mossadegh Legacy Institute (MLI), we are only seeking the Nobel Prize recognition that the "George Washington of Iran" was unjustly denied while still alive; thus our requested Mossadegh Nobel Peace Prize need not necessarily include a monetary component. برای جبران بخشی از یک بیعدالتی بزرگ تاریخی، امضا کنندگان این طومار [با پشتیبانی استاد نوام چامسکی در امضای شماره نوزده] از بنیاد نوبل میخواهند که نسبت به تصمیم سال ۱۹۷۴ خود استثنایی تاریخی قائل شده، و در اولین فرصت یک جایزه صلح نوبل پس-از-وفات را به دکتر محمد مصدق اعطا کند 2- Birth Announcement [including the MLI's Mission Statement} of an AMERICAN Initiative for Healing “Prof. Noam Chomsky: Join Mossadegh Legacy Institute” 15 December 2012 In English: http://radiokoocheh.com/article/191196 In Persian: بیانیه «تولد» انستیتو میراث مصدق «چامسکی:پیوستن به انستیتو میراث مصدق یک مسوولیت اخلاقی آمریکایی» http://radiokoocheh.com/article/191465 3- Mossadegh Legacy Institute (MLI) : FACEBOOK: http://www.facebook.com/MossadeghLegacyInstituteMli (for "liking/sharing" and comments) WEBSITE: http://www.mossadeghlegacyinstitute.org/ E-MAIL: mossadegh.legacy.institute@gmail.com 4- Please visit our website's "Funding" page to see how interested persons would be able to make tax-deductible contributions to this effort: http://www.mossadeghlegacyinstitute.org/ THANK YOU AGAIN -- AND HAPPY HOLIDAYS/NEW YEAR! Peace and justice on a living planet, Mojtaba Aghamohammadi (Moji Agha) Please see the "who we are" and "contact" pages of the MLI's website.
مجتبي آقامحمدي
سپاس از تاخير در پاسخ. من همين پيام شما را در فيسبوك هم دريافت كردم.

آفای زعیم آمریکا یک ارتش روزآمد و بزرگ دارد.کشور ما هم باید به تناسب وسعتش ارتشی بزرگ و روزآمد داشته باشد. نمی دانم چرا نظرات دیگران را به تمسخر می گیرید!؟ مگر خودتان منشور جبهه ملی برای آینده ایران را تدوین نکردید و در آن به همه مسایل از جمله نظامی و سیاست خارجی نپرداختید!؟ حالا اگر من نظری دادم باید روی یخ بنشینیم!؟
نظامی ایرانی
نظامي ايراني گرامي، من هرگز ديدگاههاي ديگران را مردود نمي شمارم كه از برخي هم مي آموزم. من بيكار نيستم كه در اينجا وارد اين بحثها شوم. كافيست من يك ايده كوچك را از سخنان شما دوستان بگيرم، (حتا چيزهايي كه خودتان هم متوجه نيستيد)، و به سطح دانش و زمينه هايي كه بايد بيانديشم بيافزايم. چند مقاله تا كنون از اين سرچشمه بوده است. من احساسات ميهن پرستانه شما را مي ستايم كه براي يك نظامي برازنده است. شوربختانه در جهان امروز هنوز ما به يك ارتش نيرومند و روزآمد نياز داريم. من اين روزها بيشتر روي واژه "روزآمد" تكيه مي كنم تا "بزرگ". براي داشتن يك ارتش نيرومند و روزآمد نياز به كاربرد "بزرگ" نيست. تكنولوژي جنگ اكنون بسوي "نيرومند و كوچك" مي رود. ما بايد دانش خود را بيافزاييم، از آخرين تكنولوژي هاي جنگ بهره بگيريم و آنها را پيشرفت دهيم. در آينده آنكه پيشرفته تر است برنده ميدان خواهد بود نه آنكه بزرگتر. براي مثال، من اكنون انديشه اي دارم كه اگر روزي به ثمر برسد، نيروي زميني دشمن را مي توان در جا ايستا كرد. ما بايد در زمينه هاي كنترل از راه دور، عمليات ماهواره اي و سايبري سرآمد شويم، ولي نه براي كنترل مردم خودمان. ما اكنون طبل سينه را مي كوبيم كه با تكنولوژي پيشرفته خود چند جوان وبلاگ نويس مخالف را شناسايي و دستگير كرديم يا كسي را كه به فلان مسئول نظام توهين كرده بود خاموش كرديم. اين در حاليست كه دشمنان ما مانند آب روان آرام و بي صدا از رير در وارد مي شوند و شايد بزودي بخشهاي عمده اي از كشور را آب بگيرد.

آقای مخالف وطنت لطفا اندکی بیشتر بیاموز اولا 270 میلیارد بشکه نفت قدرت نمی شود.دوم:اگر عربستان 270 میلیارد بشکه نفت دارند کشور ما هم 140 میلیارد بشکه نفت به اضافه 16درصد ذخایر گاز جهان و معادن و منابع طبیعی دیگر و سرزمینی بسیار مساعد برای کشاورزی دارد که می تواند غذای تا 10 برابر جمعیت عربستان را تامین کند.مهمتر از همه مردمی باسواد،آگاه و باهوش دارد.دقت کنی می بینی ما بسیار از دوستان شما در آن سوی خلیج پارس ثروتمندتریم!!!
سعید
***

زعیم: اقرار می کنی که ضعیفترید؟
الاحواز العربی
هم ميهن بيگانه گراي گرامي، اگر خوشحالت مي كند كشور همسايه از كشور تو قوي تر باشد، من اقرار مي كنم كه اگر جنگ افزارهاي دو طرف را روي ترازو بگذاري و كيلويي بسنجي بار مرده جنگ افزارهاي آنها (به اضافه آنچه در سفارش دارند، ولي هنوز تحويل نگرفته اند) شايد چند كيلو بيشتر باشد. ولي بهتر است مغزهاي دو طرف را روي ترازو بگذاري و خرد دو طرف را بسنجي. آنچه در مبارزه بر و باخت را تعيين خرد و نوآوري است نه پاره هاي آهن.

زعیم: در رقابت با عربستان نیستی چون هیچگاه نمی توانی باشی.ذخیره ای بیش از 270 میلیارد بشکه نفت را با فرض هر بشکه 50 دلار حساب کن ببین چقدر می شود!؟
الاحواز العربی
ما شادمانيم كه يك همسايه ثروتمند داريم و اميدواريم بتوانيم بخش عمده اي از اين ثروت را با اجراي قراردادهاي عمراني و صنعتي در عربستان بدست آوريم.

من با اینکه عربستان دمکرات و مرفه باشد مخالف نیستم.من می خواهم ارتش کشور من بزرگترین ارتش منطقه باشد و امنیت را تامین کند(مثل قبل از انقلاب).نیروی هوایی کشور من باید بر منطقه تسلط کامل داشته باشد.نیروی دریایی ما باید(همانند زمان داریوش کبیر) بر آبهای خلیج پارس،دریای عمان و شمال اقیانوس هند سیادت کامل داشته باشد.در این موارد نه حاضر به تقسیم منافع و قدرت با عربستان یا هر کشور منطقه ای دیگری هستم و نه رقیب نظامی را بر می تابم.آنها می توانند زیر چتر امنیتی-نظامی ما باشند.استقبال می کنیم.این دیدگاه و رویکرد من است.نگویید میلیتاریستی می اندیشم.از اقتصاد هم غافل نیستم.می دانم برای حفظ یک ارتش قوی باید اقتصاد هم قوی باشد.شوروی آینه ماست.
نظامی ایرانی
شوروي تنها كشوريست كه ما بايد از سرمشق آن پرهيز كنيم. لطفن روي يك كيسه يخ بنشنيد، آتشتان فرو بنشيند. "بزرگترين ارتش" ديگر معنا ندارد، بايد روزآمدترين ارتش بود. شما اگر در تكنولوژي هاي نوين سرآمد باشيد، مي توانيد ارتش كوچكي داشته باشيد، ولي از همه موثرتر باشيد. مسئله ما درونمرزي است نه برونمرزي. توطئه هاي برونمرزي از درونمرز تقويت مي شوند. شما فعلن قاچ زين را بچسبيد. من زنگ پايان را مي شنوم.

زعیم: می بینم در عرض چند هفته واقع گرا شده ای و حالا به قدرت اعراب و ضعف کشورت اقرار می کنی!! نظراتت در همین صفحه را بخوان و ببین سلاحهایی که آنها را اسباب بازی می خواندی حالا به اقرار ضمنی خودت به کابوسی برای کشورت تبدیل شده اند و تو از آنها می ترسی..حالا حرف امیر بندر بن سلطان که گفت"شاخ ایران را با جتهای مدرنمان می شکنیم"قبول کردی!؟حالا دیدی همین پول به قول تو بادآورده نفت چقدر در قدرت اعراب و ضعف کشور تو تاثیر دارد!؟ حتی اگر آروزیت در به اصطلاح دمکراسی شدن ایران هم تحقق یابد باز هم شما از اعراب ضعیفترید.چون پول اعراب بیشتر از شماست.
الاحواز العربی
هم ميهن ناراضي پشت كرده به ميهن عزيز، من هميشه مي كوشم واقعگرا باشم. من از تو بيشتر مي ترسم تا امير بندر سلطان. همين جمله اي كه از او نقل كرده اي نشانگر بي خردي و بي سياستي اوست. او در تعصبي وهم آميز با ايران دشمني مي كند. همان تعصبي كه 1400 سال پيش منجر به قتل عام ايرانيان، غارت كشور و نابودي كتابخانه هاي ما شد، ولي براي مردم عربستان حاصلي نداشت. بني اميه را ايرانيان سرنگون كردند و امپراتوري جديد در مركز ايران مستقر شد و سياست و خرانه و دانش و ارتش را ايرانيان در دست داشتند. سياستهاي امير بندر سلطان عربستان را به يك تحول بزرگ اجتماعي خواهد كشاند و مردم عربستان را از شر امثال او قبيله هاي حاكم بر ثروت و سرنوشت مردم رها خواهد ساخت. آنگاه مردم راي خواهند داد، زنان رانندگي خواهند كرد و درآمد كش.ور براي آباداني و پيشرفت كسور هزينه خواهد شد نه براي مستراح هاي طلاي خالص حاكمان. اگر مي شد شاخ ايران را با جتهاي مدرن بيگانگان شكست، صدام حسين اين كار را كرده بود. من در قابت با عربستان نيستم و شادمان مي شوم اگر در زماني كه كشور من دموكراتيك شده، عربستان قدرتمند و دموكرات باشد. مطمئن باش در آن زمان ما همسايگان بسيار خوبي براي هم خواهيم بود. تو ايراني عزيز عرب يا عرب زبان، عرب تباري تو، اگر براستي چنين است، براي من بسيار محترم است، ولي ايراني بودن خود را دستكم نگير.

قبل از انقلاب هم ما ابرقدرت منطقه بودیم..بزرگترین اقتصاد منطقه را داشتیم. بزرگترین و قویترین ارتش منطقه را داشتیم.نیروی هوایی مان بیش از ۵۰۰۰ خلبان بسیار ماهر داشت که از بهترین دانشکده های آمریکا با بالاترین درجات فارغ التحصیل شدند(عملکرد این ارتش زخم خورده را در جنگ دیدید)بانفوذترین کشور منطقه بودیم و بالاترین احترام جهانی را داشتیم.دیگر ابرقدرتی به چه می گویند!!؟ما سرخورده هستیم اما چیزی که بوده و وجود داشته را می گوییم.. اعراب بدون غرب عددی نیستند.بگذارید هرچه دوست دارند اسباب بازی بخرند. ایرانی از اسب افتاده ولی از اصل نه.حالا بگویید این احساسات است.اشکالی ندارد....
نظامی ایرانی
من در مورد قدرت و احترام و نفوذ ايران با شما هم عقيده هستم و بار ها آن را برشمرده ام. ولي با دشمني شما با "اعراب" موافق نيستم. من نمي دانم چرا قدرت ايران را هميشه با قدرت عربستان مي سنجيد. ما بايد زمينه هاي ترس و نگراني عربستان را از خودمان رفع كنيم و به يك همكاري سازنده دست بيابيم. چه عيبي دارد ما در صنعتي شدن و آباداني عربستان شركت كنيم و منافع خود را به يكديگر گره بزنيم. چه عيبي دارد ما اين دشمني بي معناي تاريخي را كنار بگذاريم و دوستي و همكاري كنيم؟ مگر مردم فرانسه و آلمان با هم دشمني ديرينه نداشتند كه اروپا را بارها به خون كشيد؟ چه حاصل شد بجز عقب افتادگي و فقر و بدبختي مردمانشان. اكنون را بنگريد. مگر مردم كره و ژاپن با هم دشمني ديرينه نداشتند؟ ايراني از اسب افتاده، زيرا ما بجاي درمان ناداني و عقب افتادگي ذهني سردمداران خودمان، دچار تعصبات بي معنا شده ايم و به همسايگان گير داده ايم و انرژي سازنده خود را عبث به هدر مي دهيم.

زرادخانه و دارایی نظامی به قول خودتان اسباب بازی؟آنها با این زرادخانه در ۲۰سال گذشته نتوانستند بجز گزافه گویی در حرف و روی کاغذ هیچ اقدام عملی در برابر ما انجام دهند!!حالا می خواهند بکنند!؟دهها میلیارد دلار خرید نظامی در ۲۰ سال گذشته که در انبار زنگ میزند و باز هم تقاضا از آمریکا برای حمایت بیشتر.تازه از فرانسه و بریتانیا هم خواسته اند که آنها هم بیایند!!این یعنی چه!؟یعنی اعتراف به ضعف و ناتوانی.یعنی همان اسباب بازی که شما فرمودید!یعنی اینکه آمریکا می داند که اعراب نمی توانند امنیت خود را تامین کنند چه رسد به منطقه!به همین دلیل خودش هم در منطقه است!برای اینکه اگر زمانی خواستند با ایران درگیر شوند خلبانان غربی سوار همین جنگنده هایی شوند که به اعراب فروخته اند بجای اینکه از هزاران کیلومتر دورتر چند صد فروند بیاورند!حالا شاید چند خلبان عرب هم در این عملیات مشارکت کنند..بله شاید آمریکا بتواند ما را نابود کند ولی آنها بدون آمریکا و بریتانیا از تامین امنیت داخلی خود ناتوانند چه رسد به درگیری با ما !!
نظامی ایرانی
عربستان اخيرا، بويژه از پارسال با ورود امير بندر سلطان به دايره قدرت، دچار توهم درباره نقش خود در منطقه شده است. آنها هميشه نقش ميانجي و آشتي دهنده را بازي مي كردند، ولي اكنون تصورات ديگري دارند، مانند كسي كه پشت به خورشيد ايستاده باشد و سايه خود را بلندتر از آنچه هست ببيند. اين شرايط بسيار خطرناكي براي همسايگان است. بودجه امسال عربستان 221 ميليارد دلار بوده كه بهت انگيز است و فقط فروشندگان اسلحه را شادمان مي كند. همچنين سالها بود خواستار خريد تانكهاي پلنگ آلمان (لئوپارد) و نفربرهاي زرهي كه جستجوگر مواد راديو اكتيو و شيميايي هم هستند بود. هفته گذشته سرانجام وزارت خزانه داري آلمان به بهانه "خطر بزرگ ايران" موافقت خود را با فروش اين جنگ افزارها اعلام كرد. آلمان هميشه بارومتر خوبي در ارزيابي تحولات بين المللي است. مدتها طول خواهد كشيد تا عربستان دست به اين اقلام پيدا كند، ولي چرخش آلمان نشان از سياست قاطعتري عليه ايران است. نگاه شما به توان نظامي عربستان خيلي متعصبانه است و تصور مي كنيد كه رقيب و دشمن ما عربستان است و توان نظامي خود را با عربستان مي سنجيد. از اين منبر نخ نما شده پايين بياييد. من بر سر ديدگاه خود كه عربستان بدون اجازه يا چراغ سبز امريكا هرگز به ايران تعرض نخواهد كرد ايستاده ام، و اينكه سرشت سياست عربستان دوستي با ايران را به دشمني و جنگ ترجيح مي دهد. ولي عربستان در ضمن كه مي خواهد حيثيت سياسي خود را ارتقاء دهد نگران اوضاع اجتماعي خود نيز هست. اين زره پوشها همانهاهستند كه براي كنترل شورشهاي خياباني بكار برده مي شوند و عربستان آنها را به نام تقويت نظامي عليه ايران مي خرد. همين ديروز در شهر قطيف (كه يك شهر ايراني است) تظاهرات گسترده اي شد. بيكاري در عربستان در اوج تاريخي خود است، زيرا آنها با اينهمه ثروت نقدي به ساخت كشور خود نپرداخته اند. قبيله شاهزادگان درآمد كشور را بين خود تقسيم مي كنند و چيزي بجز جاده هاي نمايشي و خيابانهاي خوش تركيب و آرايش سوپر مدرن مسجدالحرام براي مردم نمي ماند. عربستان هرچند ممكن است در مورد جزيره ها به امارات كمك كند، ولي، براي مثال، هيچ چشمداشتي به خوزستان ما ندارد، زيرا نه به نفت آن نياز دارند و نه توان اداره آن را. و مي داند همانها كه اكنون به كشور خود خيانت مي كنند، به آنها هم كه يك "خارجي" تلقي خواهند شد خيانت خواهند كرد.

آفای زعیم گرامی بنابراین نتیجه می گیریم تمام صحبتها درمورد پتانسیل ایران برای تبدیل شدن به بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی منطقه مبالغه ای بیش نیست.چون اعراب چه با ما دوست باشند چه از ما بترسند اگر بخواهند با پول کلان نفتشان می توانند با ما برابری کنند.حال من نمی دانم چرا شما و آقای سعید مدام از ابرقدرتی ایران قبل از انقلاب صحبت می کنید!؟خودتان اقرار کردید آن زمان انگیزه نداشتند.یعنی اگر می خواستند شاید حتی می توانستند تهدیدی برای تمامیت سرزمینی ما باشند.
آرش
نه، آن روزها هيچ خطري براي تماميت ارضي ما نداشتند، زيرا نه دارايي نظامي كنوني را داشتند و نه اعتماد بين المللي را و ايران هر دو را داشت. من هيچگاه از ابرقدرتي ايران پيش از انقلاب سخني نگفته ام. اين توهمات رويايي برخي ميهن پرستان سرخورده است. ايران بي شك اين پتانسيل را دارد و ابرقدرتي هم فقط به توپ و تفنگ نيست. آنها، آري، اكنون انگيزه دارند، پول دارند، پشتيباني ابرقدرتها را دارند، بدنامي ايران را در افكار عمومي جهان را دارند، همراهي كشورهاي عرب و عرب زبان را كه پيشتر با ايران دوستي مي كردند مانند مصر و اردن و لبنان و سوريه را هم دارند و خواهند داشت، نارضايتي گسترده مردم ايران را هم دارند، توطئه بين المللي تجزيه ايران را هم دارند، نبليغات دروغ و وارونه گويي دشمنان فرهنگ و تاريخ ما را دارند، نارضايتي از نفوذ مذهبي و دخالت ايران در امور داخليشان را هم دارند، زرادخانه پر و مدرن تا خرخره پر شده را هم دارند، بهترين زمان در 1400 سال گذشته را در دست دارند، عوامل و جاسوسهاي خود را در درون سامانه حكومتي ما هم دارند، همكاري سازمانهاي جاسوسي ام آي 6 و موساد و تركيه و عربستان را هم دارند؛ تلويزيون تركيه براي نخستين بار از ظلم به 30 ميليون "تورك" در ايران سخن مي راند، محمد مرسي از يك ناتوي عربي سخن مي راند، و غيره و غيره. بنابراين، ما تا خانه خود را به سامان نرسانيم و آنهم خيلي خيلي زود.... گربه عزيز خداحافظ!

با درود به استاد زعیم جناب استاد صحبتهای شما در مورد توان آمریکا در برابر ایران غیرقابل انکار است.من گمان کردم منظور شما اعراب بدون آمریکا است. 1.گمان نمی کنم اسراییلی ها و لابی قدرتمندشان در آمریکا اجازه دهند برتری نظامی اسراییل بر اعراب با رسیدن آنها به سطح ایران از بین برود چون در هر هال به ایران اعتماد بیشتری دارند تا اعراب حتی ایران با حکومت جمهوری اسلامی 2.جناب استاد اگر پول مهم است عراق و اعراب جنوب خلیج پارس قبل از انقلاب هم در مجموع پول بیشتری از ما داشتند(با جمعیتی کمتر از نصف ما بیش از2.5برابر ما درآمد نفتی داشتند)ولی از ما ضعیفتر بودند. با سپاس
سعید
آري، ولي در آن زمان از ما ترس نداشتند و انگيزه اي براي قدرت يافت نظامي هم نداشتند. حكومت خود را مستحكم مي ديدند و هم خود را براي دزديدن درآمد كشور و تقسيم ميان "شاهزادگان" يا قبيله خود و سرمايه گذاري در كشورهاي غربي صرف مي كردند. اكنون از سياست خارجي مذهب محور جمهوري اسلامي سخت نگران هستند، هم مردمشان بيدار شده اند و قدرت را براي سركوب شورش هاي احتمالي كه ممكن است با كمك ايران مذهي باشد مي خواهند و هم اينكه اگر قرار شد حمله اي به ايران شود و مشاركت آنها خواسته شده بود، بتوانند موثر باشند و سهمي از غارت سرزميني ببرند. اگر يك تكه زمين از ما بگيرند، مردمشان هم غرق در غرور پيروزي تا مدتي ساكت خواهند ماند.

با درود به استاد زعیم جناب استاد شما در جایی می فرمایید: خریدهای نظامی اعراب اسباب بازی هستند و اکنون می فرمایید"عربستان بزرگترین بودجه نظامی را تصویب کرد"این صحبتها باهم تناقض دارد. در جایی فرمودید:ما هر چه قوی شویم(به تناسب قدرت دشمنان)از شوروی قویتر نخواهیم شد.آیا منظورتان این است که ما از عربستان(وابسته به آمریکا)ضعیفتر هستیم یا خواهیم بود؟در پاسخ به یکی از سوالات من درباره تهدیدات بندربن سلطان در استفاده از جنگنده های تورنادو،فرمودید"اگر جنگی میان ایران و عربستان درگیرد و آمریکا دخالت نکند ایران با همه ناتوانی‌ها و ندانم کاریها می تواند در یک هفته عربستان را به زانو درآورد". با سپاس
سعید
شما به همه سخنان من توجه كنيد: 1- تسليحات كنوني آنها اكنون در برابر ايران اسباب بازيست، زيرا نه توان و نه انگيزه استفاده از آن را دارند. 2- آنها به دستور امريكا و با پشتيباني فني و سياسي امريكا از آن مي توانند استفاده كنند. 3- قدرت نظامي شوروي در برابر قدرت نظامي امريكا قابل توجه بود و در يك درگيري هر دو مي توانستند يكديگر را نابود كنند. قدرت ما هر چه كه باشد در برابر قدرت امريكا ناچيز است و تفاوت تكنولوژيكي، تجربه جنگي، مالي و داشتن پشتيباني كشورهاي ديگر از زمين تا آسمان است. ما نمي توانيم با هيچ يك از كشورهاي عرب بدون دخالت امريكا درگير شويم. ما نمي توانيم امريكا را نابود كنيم، ولي امريكا مي تواند در عرض كمتر از يك ماه ايران را تبديل به يك ويرانه كند. 4- اگر ما به سياست خود ادامه بدهيم، عربان هم به تجهيز و تمرين و آموزش و تجربه اندوزي خود ادامه بدهند، كه اين كار را با سرعت در هال انجام هستند، ديري نخواهد پاييد كه خواهند توانست با ما از لحاظ نظامي برابري كنند. آقاي سعيد خان زمان ايستا نيست. ديگران نمي ايستند ما را تماشا كنند. هم پولشان از ما بيشتر است و هم ترسشان. پشتيباني و همكاري همه قدرتهاي جهاني را هم دارند و در صورت لزوم همه عليه ما به كمك آنها خواهند شتافت. هالا كجاي سخنان من با هم تناقض داشت؟

آقای مهندس زعیم اگر خدای ناکرده این اتفاقات بخواهد بیفتد من یکی از اولین کسانی خواهم بود که برای حفظ ایران خواهم جنگید تا کشته شوم.
نظامی ایرانی
شما دومين كس خواهيد بود، ولي احساسات شما از عملكرد سرهنگ آريوبرزن واقعي تر نيست كه حكومت مركزي هخامنشي به او و آرمان دفاع از ميهنش خيانت كرد و او را تنها گذاشت تا كشته شود و راه ورود دشمن از روي جسدش باز گردد. داريوش سوم خود بازنده شد. ديروز عربستان بزرگترين بودجه نظامي تاريخ كشور را تصويب كرد. هر چه ما قوي شويم از شوروي سابق (به تناسب قدرت دشمنان) قويتر نخواهيم شد. حكومت ايدئولوژيك شوروي مانند يك كاخ شني با يك باد فروريخت و 15 كشور از آن جدا شدند. اگر يك فرد خردمند، نه لات و لوتهايي كه در نظام شوروي در سلسله مراتب قدرت پرورش يافته بودند، دو سال زودتر زمام را بدست گرفته بود، شوروي با ديدگاه نويني كه براي همه پذيرفتني بود نجات پيدا مي كرد، ابرقدرت باقي مي ماند و مانند اكنون بدست يك مافياي فاسد كه اموال دولت گذشته را تاراج كرده اند نمي افتاد و با وجود پيشرفته بودن از چين، اينگونه در سياست جهان بدنام و زبون نمي شد. وقتي شما در ناز و نعمت مال مفت و توهم قدرت فرو مي رويد، هيچ چيز شما را بيدار نمي كند تا هنگامي كه دير شده باشد. بشار اسد نمي توانست در آغاز بهار عربي دو سال پيش آينده را بخواند و مخالفان را آزادي ورود به مشاركت در اداره كشور بدهد؟ نه 50 هزار نفر كشته مي شدند، نه جنگ مذهبي در مي گرفت، نه كشورش در آستانه تجزيه قرار مي گرفت، و هم اينكه بشار اسد به نام يك رهبر هوشمند و مردمي در تاريخ سوريه و جهان ثبت مي شد. همين شرايط در زمان خروشف و سپس در زمان برژنف پيش آمده بود. آنها نيز نفهميدند. وقتي مي گويم چشم و گوش اينگونه حكومتها در زندان توهماتشان نمي بينند و نمي شنود، اثباتش اين است كه درباره آينده شوروي برخلاف نظريه خود كا گ ب و ديگر پژوهشگران كه شوروي تا 2025 و حداقل سال 2000 پابرجا مي شمردند در سال 1980 فروپاشي را در حدود 10 تا 12 سال در تحليل خود پيش بيني كردم. بشار اسد را هم در مصاحبه اي دو سال پيش گفتم كه به سرنوشت صدام و قذافي دچار خواهد شد. چرا خودشان نمي فهمند؟ براي اينكه دور و برشان را اشخاص فاسد و چاپلوس و بعضا عوامل اطلاعاتي بيگانه محاصره كرده اند و آنان را بيشتر و بيشتر در توهمات فرو مي برند تا به مقاصد شخصي خود و يا مقاصد اربابان بيگانه برسند.

توافق از پیش هم به معنی دیپلماسی پویای ایران بود که غرب را وادار کرد نقش برتر ایران را بپذیرند.انقدربه این شاه متوفی توهین نکنید.ایران بدبخت بعد از جنگ دوم را همین شاه ساخت.اقتصادش،ارتشش و احترام جهانی اش.می توانید انکار کنید!!؟؟
نظامی ایرانی
من نه به شاه متوفي و نه به هيچ كس ديگر كه بر اين سرزمين تاثيرگذار بوده توهين نكرده و نمي كنيم. شما هرگز يك شعار زشت يا صفت متهم كننده از من نشنيده ايد. من بارها در همين جا گفته ام كه انگلستان به علت دشواري هاي مالي شديد كه ناشي از جنگ دوم بود، نمي خواست و نمي توانست در برونمرز هزينه كند و همه جاي "امپراتوري" خودش را جمع كرد و به خانه برگشت. ديگر كسي نبود كه بيايد. شوروي كه با اخطار امريكا جرات نمي كرد بيايد پولش را هم نداشت، فرانسه و آلمان كه گرفتار اقتصاد خود بودند، پس چه كسي مي خواست به خليج فارس بيايد؟ بوركينافاسو؟ البته ارتش ايران در هال قوي شدن بود و از همه كشورهاي منطقه قدرت بيشتري داشت. دهها هزار مستشار امريكايي در ايران مشغول كمك به ايران بودند، آموزش نظاميان، تانك، زره پوش، جت جنگي، جنگ افزار و كمك به پيشرفت صنايع نظامي.

چنین رویدادی رخ نخواهد داد آقای زعیم..بر فرض محال هم که رخ دهد باز هم قدرت ژیوپلتیکی ایران در خلیج فارس که ناشی از موقعیت جغرافیایی طبیعی است ما را بزرگترین بازیگر منطقه خواهد کرد.اعراب هیچگاه نمی توانند به تنهایی با ایران در بیفتند.بخواهند یا نخواهند ما بزرگترین کشور منطقه ایم.
نظامی ایرانی
نظامي عزيز، ما با شعار و آرزو نمي توانيم كشور خود را توانمند كنيم. وقتي سه جزيره استراتژيك دهانه هرمز را از ما گرفتند و در آن استقرار نظامي پيدا كردند، وقتي خوزستان را جدا كردند، و وقتي آذربايجان ما "آذربايجان جنوبي" شد، وقتي كردستان ما به كردستان عراق پيوند خورد، بلوچستان به ما پشت كرد، چگونه آن نمي شود. ما اكنون در آستانه اين فاجعه ها هستيم. ما تا جذابيت انساني نداشته باشيم، در اين جهان يكپارچه شدني هيچ كس براي ما تره خرد نخواهد كرد.

با درود به جناب استاد زعیم اما حضور امریکا در منطقه در 3 دهه گذشته عملا جایگاه ابرقدرتی دهه 70 ایران را از ما گرفت و ما با خروج امریکا از منطقه می توانیم دوباره ان جایگاه را بدست اوریم. 2.به نظر شما پس از خروج آمریکا از منطقه کشورهای دیگری مانند روسیه،چین یا مثلا نیروی نظامی مشترک اتحادیه اروپا جای امریکا را خواهند گرفت؟ ایران دمکرات باید اعلام کند پس از خروج امریکا حضور هیچ کشور فرامنطقه ای را در خلیج پارس و دریای عمان تحمل نخواهد کرد(همانند اواخر دهه 60 که بریتانیا اعلام کرد تا پایان این دهه از منطقه خارج خواهد شد و ایران چنین هشداری را داد). با سپاس
سعید
آنها "ابرقدرتي" را از ما نگرفتند، ما با رفتار ستيزگرانه در روابط بين المللي و رفتاري كه مي توانست بالقوه قصد ناامن كردن منطقه تلقي شود، آنها را دعوت كرديم كه بيايند آن را از ما بگيرند. اگر ما نمي توانستيم چنين پيامدي را پيش بيني كنيم، بايد كه خيلي خام بوده باشيم. با روشي كه هنوز داريم نه تنها هرگز نمي توانيم جايگاه خود را بدست بياوريم كه تداوم رفتار تهديدآميز ما به كشورهاي عرب جنوب خليج پارس اجازه و زمان كافي را مي دهد كه با ثروت كلانشان مدرنتري جنگ افزارها را خريداري كنند و نظاميان خود را كه به تدريج در كابرد آنها آموزش دهند و كارآيي آنان را بالا ببرند. وقتي چنين رويدادي كه در تاريخ آن كشورها پيشينه ندارد رخ داد، ما در نهايت يك بازيگر كوچك خواهيم بود. 2- آن كشورها هم اكنون در خليج پارس و اقيانوس هند هستند. ولي اگر (در شرايط سياسي ما) امريكا برود، روسيه صد در صد جاي آنها را خواهد گرفت، ولي نه ناتو، زيرا ناتو يك نيروي كاربردي است نه استراتژيك. ايران دموكرات لازم نيست به كسي هارت و پورت كند كه فقط مايه خنده آنها خواهد شد، بلكه بايد به بازسازي حيثيت بين المللي خود بپردازد. در دهه 60، اين هشدار مسخره شاه نبود، توافق از پيش شده بود.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد چرا کشورهای عرب از بریتانیا خواستند از منطقه خارج نشود؟ آیا مخالف اعطای این نقش به ایران بودند؟و اگر پاسخ مثبت است چرا نتوانستند از تبدیل ایران به بزرگترین قدرت منطقه جلوگیری کنند؟ 2.مطمئنا در آینده هم از آمریکا می خواهند که از منطقه خارج نشود.شما وضعیت را در آن زمان چگونه می بینید؟آیا هم اکنون دارای چنین تاثیرگذاری در سیاست غرب هستند؟ با سپاس
سعید
1- قدرت ايران ذاتي است اكتسابي نيست. يعني حتا در زماني كه ايران از ديد نظامي ناتوان باشد، ابهت فرهنگي آن بر ديگران سايه مي اندازد. شهروندان كشورهاي همسايه اين ابهت فرهنگي را احساس و احترام مي كنند. كشورهاي عرب چون نمي دانند اين قدرت فرهنگي چه تاثيري در شهروندانشان دارد و ايران تا چه حد مي تواند بوسيله شهروندان آنها در كشورشان نفوذ داشته باشد، از پشتيباني يك نيروي نظامي مي خواهند برخوردار باشند. يك حالت آرامش دادن به احساس حقارت است. از سوي ديگر مي دانستند كه يكي از موثرترين و خطرناكترين دشمنان فطري ايران و فرهنگي ايراني انگلستان بوده و هست؛ در صورتيكه امريكا نسبت به تاريخ و فرهنگ ايران احترام زياد دارد. 2- انگلستان در كشورهاي عرب نفوذ ذاتي و كنترل كننده دارد، در صورتي كه امريكا نفوذش بر پايه منافع مشترك است. امريكا هيچ اعتمادي به كشورهاي عرب ندارد و اين عشق دو طرفه است. بنابراين خروج نيروهاي امريكايي يا عدم خروج آنها هيچ تاثيري در موقعيت ايران نخواهد داشت.

چقدر نظرات اعضای جبهه ملی مانند هم است.مطلب زیر از آقای هرمیداس باوند دقیقا مشابه نظرات آقای مهندس زعیم است. "الان هم این کشورهای کوچک در خلیج فارس بقای خود را از نظر امنیتی با فضایی که ایجاد شده مرهون آمریکا می دانند لذا برای آنها حضور امریکا در خلیج فارس بسیار اهیمت دارد. حتی وقتی انگلستان اعلام کرد که می خواهد به دلیل مالی از شرق سوئز خارج شود پیشنهاد کردند که تمام هزینه های بریتانیا را بپردازند که از منطقه خارج نشود. ولی حال که آمریکا در منطقه حضور دارد حضور یک قدرت فرامنطقه ای در خلیج فارس برای این کشورها یک تضمین اتکایی است. لذا تلاش می کننند که منافع و مصالح خود را تا حد زیادی با خواست ها و منویات آمریکا هماهنگ کنند. همین الان هم انگلستان در این کشورها از نظر اقتصادی بسیار فعال است اما هیاهوو سر وصدای کمی به پا می کند. یکی از خبرنگاران کانادایی چندی پیش می گفت کشوری که واقعا از خلیج فارس منتفع می شود بریتانیا است. ولی هیاهوی حضور غرب بیشتر به آمریکا مربوط می شود و به پای آمریکا نوشته می شود. این کشورها هم از حضور اقتصادی بریتانیا و هم حضور نظامی آمریکا استقبال می کنند". عواقب سیاست های تهاجمی در سیاست خارجی اعراب برای ایران شمشیر از رو بستند http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1910825
آرش
معيار ما براي تحليل رويدادها منافع ملي ايران است. بهمين دليل به ژرفاي آنها مي نگريم نه به شعارهاي بي سروته و اوباشانه كه واقعيت ها را پنهان مي كند و به سياستگذاري هاي غلط و خلاف منافع ملي منجر مي شود. براي برخي سردامداران مهمتر اين است كه دهانشان را باز كنند و شتر گاو پلنگ بگويند و در آينه از ابهت خودشان لذت ببرند، هرچند كشور را به سقوط بكشانند. آنها درك نمي كنند كه بيگانگان به آنها مي خندند و مسخره شان مي كنند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد مطلب زیر در تایید نظرات شما درباره قدرت نظامی اعراب است. سوال من این است که آیا بخشی از مطلب که در مورد حوثی ها و عربستان است از نظر شما درست می باشد؟ با سپاس http://www.persian.rfi.fr/%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%B1%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9-20121226/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
سعید
مي پندارم كه نويسنده يا در اين باره همفكر من است يا نوشته هاي دو سه سال اخير من را، بويژه در بخش نظرات، خوانده است. خريد اينهمه ابزار پيشرفته و گرانقيت توسط عربستان و امارات بيشتر به يك طنز مي ماند. صنايع نظامي امريكا بايد خيلي دوستشان داشته باشد. در مورد حوثي ها هم از عهده يك گروه چريكي كه از كمك ايران برخوردار بودند بر نيامدند.

درود به آقای زعیم فرمودید"لات بازي يعني لاف زدن، يعني تهديدهاي بي معني و تهي از واقعيت كردن،يعني ترساندن، ديپلماسي بين المللي يك دانش و يك هنر است. اگر شما پيوسته قدرت فيزيكي خود را به رخ بكشيد، نشانه ترس شما از طرف است". ما شاهدیم که کشورهایی مانند آمریکا،بریتانیا و فرانسه تمام این اقدامات را انجام می دهند به خصوص آمریکا که همیشه قدرت نظامی را به عنوان یک عامل فشار بر کشورهای متخاصم و خطرناک یا رقیب بکار می برد.حتی ایران هم برای وادار کردن عراق به پذیرش خط تالوگ در اروندرود(پیمان1975) و اعاده حاکمیت بر جزایر و قبولاندن نقش رهبری منطقه ای خود بارها از قدرت نظامی به عنوان یکی از ابزارهای فشار استفاده یا تهدید به استفاده از آن نمود.بهرحال قدرت نظامی یکی از مولفه های قدرت ملی هر کشوری است. با تشکر
آرش
اين فقط قدرت نظامي امريكا نيست كه طرف را وادار به سازش يا تمكين مي كند. شوروي قدرتي نظامي كمتري از امريكا نداشت، ولي در آن زمان حتا شوروي مواظب بود پا روي دم امريكا نگذارد. قدرت نظامي يك پشتوانه است. قدرت اقتصادي، آزادي مردم كه امريكا را فرارگاه و پناهگاه و هدف تحصيل و زندگي اكثريت آنهايي كرده كه در كشور خود نمي توانند آزادي داشته باشند و استعدادهاي خود را شكوفا كنند، دانش و تكنولوژي پيشرفته، نفوذ اقتصادي در ديگر كشورها، نفوذ سياسي و هم پيمانان قدرتمند مانند اروپا و ژاپن و غيره، داشتن هوادار زياد در همه كشورهاي جهان، ثبات اقتصادي، داشتن معتبرترين پول جهان، مالكيت و كنترل رسانه ها، بويژه در فضا، .... چقدر دليل بياورم كه قدرت نظامي دليل قدرت نيست و كاربرد آن براي نفوذ سياسي بسيار كودكانه است.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد