Saturday, January 11, 2025   امروز ,   شنبه 22 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
16 مهر 1391
جشن مهرگان - روز ملي پيمان 1391
جشن مهرگان -روز ملي پيمان
هموندان جبهه ملي ايران در جشن مهرگان در انجمن فردوسي 
از راست به چپ: مسعود صفاريان، رامين بختيار، كورش زعيم، لقا اردلان، پيمان عارف، سميرا جمشيدي و ناهيد فرهاد   

 

بازدید صفحه: 2464
 



Thanks for being on point and on traegt!
Kalpna
*

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد با توجه به تحلیل شما از اوضاع سوریه ایا سیاست جمهوری اسلامی برای نگه داشتن بشار اسد در راستای منافع ملی است(حتی اگر خود حکومت برای منافع ملی چنین سیاستی را در پیش نگرفته باشد)؟ با سپاس
سعید
نگه داشتن بشار اسد در راستاي منافع ملي ما نيست. رفتار جمهوري اسلامي در سوريه بسيار نپخته، چكشي و بي خردانه بوده و ما را منفور مردم سوريه و شيطان در ذهن جهانيان كرده است. دستكم يك نسل خوشرفتاري طول خواهد كشيد تا ما را ببخشند. حفظ سوريه به عنوان دروازه راهبردي كشور در شرايط كنوني بسيار ضروري است. اگر جمهوري اسلامي يك جو خرد و دورانديشي داشت، نمي گذاشت بشار اسد دست به جنايت هاي هولناك بزند، يا اينكه بي درنگ، پيش از اينكه كار به اينجا برسد، او را بركنار مي كردند، فراري مي دادند و يك نفر معتدل را بجاي او مي گماشتند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908183
سعيد
تحليل به نسبت درستي است. بدبختانه براي مردم سوريه، ملاحظات استراتژيك منطقه اي الويت دارد. سياست امريكا در سوريه به دست نئوكانها، فرقه بسيار تندرو و خشن يهود كه نتانياهو سخنگوي بسيار ملايم آنها شده، ام آي 6 و پان تركيسم يا نئوعثمانيسم و عربستان هدايت مي شود. بخاط عقده اي كه همه اينها نسبت به ايران دارند، همبسترهايي ناجور شده اند. و اين به علت سردرگمي و عدم قاطعيت دولت اوباماست. آنها نقشه كوچك كردن كشورهاي خاور ميانه، ايجاد دشمني و نفاق و درگيري هاي بي انتهاي مرزي و قومي و مذهبي هستند تا خاور ميانه به قول يكي از اين جانوران بسيار پرنفوذ، بر پايه فرهنگ غني و كهن خود نتواند سر برافرازد. سوريه دروازه ورودي آنها شده بود، يهمين دليل تظاهرات مسالمت جويانه مردم را با تزريق اسلامگرايان افراطي و مزدوران جنگي خونين كردند تا زودتر اين دروازه را فتح كنند. از سوي ديگر، روسيه در آنجا بطور اتفاقي با ايران هم هدف شده، زيرا هم پايگاه دريايي دارد كه براي نخستين بار نقطه حضور نظامي آنها به غرب است و هم اينكه مي خواهند در برابر امريكا كم نياورند. حضور ايران در سوريه و لبنان حياتي است. ايران بايد آن جبهه را نگه دارد. اگر سوريه سقوط كند دو نيمه خواهد شد، لبنان هم دو نيمه خواهد شد. عراق هم دو يا سه قطعه خواهد شد. سپس نوبت تجزيه ايران خواهد رسيد. تركيه هم در اين بازي بازنده مي بود. غرب از تعصبات قومي و بلندپروازي هاي ابلهانه تركيه استفاده كرده آنها را وادار كرده بود ابتكار عمل را بدست بگيرند. ولي در عمل به علت اقدامات عجولانه و بلندپروازانه و كركري خواندن ها كه بيشترش براي بالابردن حيثيت كشور در برابر هم ميهنان آذري ما بود، بادش خالي شد. اگر سوريه سقوط كند، تركيه هم دچار تنش هاي مسلحانه داخلي خواهد شد. اگر تركيه بازي را ببازد، حيثيت بين الملليش خدشه دار شده و در برابر مردم خود و كردها تحقير خواهد شد و خود تبديل به دروازه ورودي خواهد شد. در اين بازي، ايران چاره اي بجز نگه داشتن سنگر ندارد. ما به مردم سوريه بسيار بدهكار هستيم و بايد جبران كنيم. ولي مسئله رويايي با طرح خاورميانه بزرگ و فضولي يك مشت ديوانه عقده اي شرور سياسي و مذهبي در امور اين منطقه است. در اين بازي عربستان و قطر هم سر جاي خود نشانده شده اند، تركيه از نفس افتاده و سبيلش آويزان شده، گروهها مسلح تجزيه طلب ما هم ماست را كيسه كرده اند و امنيت مرزهاي عراق و ايران فعلن حفظ شده است.

با درود امیدوارم روز به روز مخاطبان شما بیشتر شود جناب زعیم گرامی
امیر
سپاس از مهر شما.

با درود- بدرستی اشاره نموده اید که:«هيچ كس را در تاريخ جهان مصون از انتقاد نمي دانم. ولي انتقاد بايد هدف سازنده داشته باشد نه فقط براي كوبيدن يا تحقير كه اكنون بسي از دوستان خودم اين كار را مي كنند». من نمیتوانم در مورد هدف دیگران از یاداوری مسائل ان دوره «بخصوص زمانی»قضاوت کنم اما من هوادار نظری هستم که  میگوید٬ باید خرافات زدائی کرد٬باید خطاها را یاداوری و بررسید تا برای اینده دیگر مجبوربه تکرار همان خطاها نشویم.. والا فعالین سیاسی که باورمند به جدایی دین و دولتند و استقرار حکومتی دمکراتیک را اخرین شانس برای   همه میدانند چرا باید بقصد ثخریب و تحقیردیگران انگشت بر کمبودها و خطاها بگذارند؟ نمیتوانیم به دلیل ترس از مرض یا غرض داشتن عده ای نقطه ضعفها و روایتهای ابهام الوده و شاید ناراست را تکرار و بازتولید کنیم و باز مدعی تحول خواهی باشیم.«شرط عاشق نیست با یکدل دو دلبر داشتن // یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن» من  به سندی  دیگر اشاره میکنم  تا فضای حاکم بر دولت مصدق را بهتر بشناسیم و بتوانیم در بررسیهایمان بدور از سیاه و سفید دیدن اشخاص بهتر ببینیم و در اینده بدور از احساسات عمل کنیم.سند باز از «باختر امروز» است. «باخترامروز ۴شنبه ۲۱امرداد ۱۳۳۲- شماره -۱۱۶۹». :امروز یک مقام مطلع و نزدیک به نخست وزیر از تهیه یک لایحه قانونی برای ممنوعیت فروش مسکرات الکلی خبر داد.لازم به یاداوری است که اجازه فروش مشروب در بیستم امرداد«یعنی روز پیش از چاپ این خبر»بپایان رسیده است.پایان خبر-- خوب خواندن این خبر در وحله اول  شاید مهم نباشد اما علاقه مندان به تاریخ را به اندیشه وا میدارد که اگر تفکیک  صندوقهای رائی گیری در رفراندم بدون اطلاع مصدق انجام پذیرفته است تلاش برای تهیه لایحه ممنوعیت مشروبات الکلی که در هیئت دولت باید به تصویب برسد و انتشار خبر در روزنامه متعلق به«وزیر امور خارجه» نه میتواند دروغ باشد و نه بدون اطلاع  مصدق. باز تکرار میکنم هدف من از طرح اینگونه سؤالات دیدن اوضاع و احوال و مسؤلین ان دوره بدور ازهاله  تقدس ایجاد شده و یا تلاش برای تخریب انان است. سرخوش باشید
 حمید
من چنين خبري را يادم نيست، ولي مي دانم كه آيت الله كاشاني و فداييان اسلام كه تا آن هنگام خود را در كنار دولت قلمداد مي كردند، پيوسته درخواست فرستادن وزير به كابينه و تصويب لايحه هاي گوناگون مي كردند. مصدق زير بار هيچ فشاري نمي رفت. كدورت ميان كاشاني و مصدق از آغاز نخست وزيري مصدق از آنجا آغاز شد كه كاشاني از مصدق مي خواست دو نفر را به مجلس بفرستد (يكي از آنان مصطفي فرزندنش) و ديگر اينكه دو وزير را به كابينه بفرستد. همچنين پيوسته "توصيه" هايي براي اشخاص مختلف به خط خود مي نوشت و مي فرستاد. مصدق دستور داده بود همه چيز بايد طبق قانون انجام شود. سرانجام كاشاني به ستوه آمد و در كودتا عليه مصدق اقدام كرد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد لینک زیر را عینا از سایت دیپلماسی ایرانی کپی کردم با سپاس http://irdiplomacy.ir/fa/page/1908049
سعيد
برژينسكي درست مي گويد كه نگاه راكني ساده لوحانه است. ميت رامني هيچگاه در فاي ديپلماسي بين المللي يا سياست برونمرزي نبوده است. من با دقت سخنانش را گوش داده ام و اين نتيجه را گرفته ام كه مي تواند مانند بوش، يا شايد براي ما بيشتر، آدم خطرناكي باشد. هوادان پشت پرده او كه سياست خارجي را به او تلقين مي كنند و پول برايش خرج مي كنند، محافظه كاران نو و هواداران تندرو اسراييل در امريكا و مروجان "تلمود" كه در يهوديت نقش القاعده در اسلام را بازي مي كنند هستند. من باور دارم كه رامني وادار به آغاز جنگ در خاور ميانه و كليد زدن طرح تغيير جغرافياي منطقه خواهد شد. اين جنگ يا از سوريه آغاز خواهد شد يا با توطئه اي مانند ترور وليعهد اتريش در جنگ اول يا كشتن سربازان آلماني در يونيفورم لهستاني توسط آلمان در جنگ دوم، يا غرق يك كشتي جنگي به نام ايران يا توسط ايران يا در پشتيباني از حمله امارات به سه جزيره يا سناريوهاي ديگر، عليه ايران آغاز خواهد شد.

پوتین سفرش را به ترکیه در اعتراض به نشاندن هواپیمای روسی لغو می کند.شاه در سال1968 سفرش را به عربستان در اعتراض به دعوت از شیخ بحرین لغو می کند.بومدین واسطه میشود و صدام را به محل اقامت شاه در الجزیره می برد.کامبیز اتابای رییس وقت فدراسیون فوتبال ایران وقتی در کویت نقشه ای را بانام جعلی خلیج...می بیند از جلسه بیرون می رود و اخطار می دهد که اگر نام نقشه درست نشود ایران در جلسه شرکت نخواهد کرد.میزبان به دست و پا افتاده و نقشه ای با نام خلیج پارس جایگزین می شود.احمدی نژاد و وزرایش 10 بار به عربستان و کویت و امارات می روند ولی در پاسخ یک نفر از انها هم به ایران نمی اید.این چه گفتگو وتفاهمی است که شما اقای مهندس از ان دم می زنید!؟مگر ایران یک کشور کوچک مانند بنگلادش یا لبنان یا اردن است!؟قاطعیت و اقتدار و احترام در سیاست خارجی به چه مفهومی است!؟چرا کشورهای گستاخ عربی به دنبال سفر به ایران برای رفع سوتفاهم نیستند!؟مگر ما به جرایر انها چشم طمع داریم!؟مگر ما نام دریای عمان را تحریف کرده ایم!؟از اسب افتادیم ولی از اصل که نیفتادیم. با پوزش
رضا
شما پاسخ خود را خودتان بخوبي داده ايد. دولت هر كشور براي آن كشور شخصيت سياسي روز را رقم مي زند. در آن زمان سردمداران كشور ما باسواد بودند، با فرهنگ بودند و به ميهنشان عشق مي ورزيدند. هر كدام براي خودشان شخصيتي بودند. طرفهاي هاي ما هم در برابر شخصيت و ميهن دوستي آنان تسليم مي شدند، زيرا مي دانستند كه با اينها نمي شود مانند لاتها برخورد كرد. احمدي نژاد و وزرايش 10 بار به عربستان رفتند كاري ابلهانه كردند. اگر سفرشان و هدفشان مهم مي بود مي توانستند درخواست كنند كه سفر دوم را عربستان بكند. ولي وقتي رييس جمهوري اجازه مي دهد طرفش در همان سفر اول به او بگويد "با سياستمداران كوتوله معامله نمي كنيم" و او را تحقير كند، آن 9 بار ديگر را به دريوزگي رفته است. شرم بر يك ايراني كه چنين خفتي براي ميهن بزرگ ما رقم بزند. در تاريخ سازمان ملل سابقه نداشته كه در اجلاس سالانه وقتي سران كسورها عكس يادگاري مي گيريند، همه دور احمدي نژاد را خالي كنند و از دو متر نزديكتر نشوند. اينها همه بي احترامي است. ايشان هر كجا كه رفته مورد بي احترامي قرار گرفته. در خيلي سفرها هيچكس بجز يك كارمند ساده به استقبال او نرفته. شما بجاي سرزنش طرفهاي ما در كشورهاي ديگر خانه خود را تميز كنيد.

من اگر بودم تا زمانی که انها از چنین گستاخی هایی دست بر نمی داشتند سفرای ایران را هم از این کشورها فرا می خواندم و سفرای انها را هم اخراج می کردم
رضا
شما مطمئن باشيد كه اگر دولتي داشته باشيد كه جلب احترام كند و سفيران و وزيرانتان بيسواد و لات و لوت نباشند، اگر رييس جمهورتان حرف حسابي، حتا براي يك بار، بزند، آنها گستاخي نمي كنند هيچ، احترام شايسته كشوري مانند ايران را هم حفظ مي كنند.

درود به اقای زعیم منظور شما این است که باید به کشورهایی که به خاک کا چشم طمع دارند و علیه کشور و فرهنگ ما گستاخی می کنند هم سفر کرد؟در حالیکه انها حتی یک بار هم به این سفرها در8 سال گذشته پاسخ نداده اند!؟پس عزت ملی چه می شود!؟
رضا
ما بايد به همه كشورها سفر كنيم و پيوند گفتماني خود را با آنان حفظ نماييم. اينكه آنها در 8 سال گذشته به اين سفرها پاسخ نداده اند و با فرستادگان ما هم توهين آميز برخورد كرده اند به دليل كيفيت فرستادگان ماست. ببينيد ما چه كساني را فرستاده ايم كه فقط حرف مفت زده اند و بجز بي آبرويي براي ما به ارمغان نياورده اند. چرا اين توهين ها را در طي بيست سال پيش از آن يا پيش از انقلاب نمي كردند؟

درود بر شما- همانطور که می بینید منبع مورد استفاده من روزنامه«باختر امروز»با سردبیری و مدیریت شخص «حسن فاطمی»است ایشان وزیر امور خارجه وقت ایران بوده است و اگر اطلاعات مندرج در این نشریه را معتبر ندانیم٬ شما سند معتبر مکتوبی از دست اندرکاران ان دوره سراغ دارید؟اگر هست لطفا معرفی بفرمایید تا من نوعی بتواند این اسناد تاریخی را مطابقت دهد و به واقعیت نزدیکتر شویم.در رابطه با عمل ضد ازادی و تفتیش عقیدة صد در صد یعنی جدا کردن صندوق های رای گیری٬برای موافقین و مخالفین رفراندم!!لطف کنید و فقط یک نمونه مانند این نحوة رای گیری در گوشه ای از این جهان مثال بیاورید؟مگر نه این است که انتخابات یعنی ابراز عقیده و نظر به صورت مخفی و معنای ان احترام به حریم شخصی تمام شهروندان  درنتیجه مردم با دل و جان به نتایج این چنین انتخاباتی گردن می نهند. ضعف بزرگ جبهه ملی عدم شجاعت در برخورد با خطاهای مصدق و نقد انهاست.بالاخره باید به خطاها برخورد کرد.مصدق در دوره ای از تاریخ نچندان دور این مملکت تاثیر گذار بوده٬ مصدق و تیم همراه    او باز تاکید میکنم «مصدق و تیم همراه» او بود که لایحه ملی کردن نفت را بتصویب رسانیدند.امری بس مهم  انجام شده است و یاد این عزیزان در تاریخ بثبت رسیده و انکار و تکرار ان جزهرز نیرو و برباد گره زدن حاصلی ندارد. برخورد با اشتباهات گذشته ازجانب دوستان اولا باعث ترویج فکر«هیچ چیز انقدر مقدس نیست که به نقد کشیده نشود  »دوما این اقدام می تواند گروههای سیاسی دیگر را تشویق به بازنگری درگذشته خود کند .والا «پیشوا پیشوا»کردن   و مصدق و دیگر همراهان ایشان را مبرا از هر خطایی دانستن ان هم در این دوران!! معنی بیش از کم لطفی دارد.  دمکراسی جستجوگر قهرمان نیست.در فرهنگ دمکراتیک شناسه یک حزب سالم یک شخص در گذشته نیست. دوستان محترم بهتر از هر کسی میدانند که درممالک ازاد هزاران همانند مصدق زحمت کشیده اند تا انها به اینجا که میبینیم رسیده اند . شما ندیده و نمی بینید که یک حزب متمدن و امروزی رهبر سیاسی در گذشتة خودش را بعنوان  نشان مشخصه برگزیند.باورمندان به ازادی و از جمله مصدق با برداشت و اگاهیش از دمکراسی در ان زمان بدنبال شخص نیستند٬هدف ازادی و پیشبرد اهداف دمکراسی است نه باز کردن بنگاهی که وظیفه خود را تنها  شب چله و  سالگرد و ذکر مصیبت میداند.دوست گرامی با توجه به سن و سال شما در ان زمان و از طرفی درک جامعه روشن فکری ما از حق و حقوق مخالف در ان زمان فقط بیشتر باید فکر و اسناد را بررسی کنیم همین.وقت شما خوش
 حمید
من با شما كاملا موافق هستم. من هيچ كس را در تاريخ جهان مصون از انتقاد نمي دانم. ولي انتقاد بايد هدف سازنده داشته باشد نه فقط براي كوبيدن يا تحقير كه اكنون بسي از دوستان خودم اين كار را مي كنند. من موافق هستم كه جدا كردن صندوق هاي راي كار درستي نبود و حقانيت راي دهندگان مثبت را زير پرسش مي برد. اين كار مصدق نبود. بودند پيرامونيان كه كاسه داغتر از آش مي شدند و شعور سياسي دورانديش نداشتند. ولي هيچگونه فشار يا شرايطي ويژه در هيچكدام از اردوهاي موافق و مخالف نبود. البته اين توجيه آن خطاي تاكتيكي نيست، فقط شرح رويداد است.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر و تهدید عربستان به بازنگری در روابط خود با لندن چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908049
سعيد
اين صفحه باز نمي شود.

جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1908017
سعيد
بكار گرفتن ثروت نقدي كشورهاي جنوب خليج پارس براي بهبود اقتصاد جهاني كاري بسيار ضروري و هوشمندانه است. اين كشورها، بجز اندكي استثناء، ثروت هنگفتي را كه با فروش نفت و نه از راه توليد بدست آورده اند بخشي از آن را سران كشورها و قبيله ها دزديده و ثروت اندوزي كرده اند و بخشي را هم در ذخيره ارزي كشورهايشان نگه داشته اند. عمده اين ثروت نقدي در غرب سرمايه گذاري شده يا در بانكها بصورت سپرده يا با خريد سهام شركتهاي بزرگ و يا خريد املاك. اين ثروت در صورت جابجايي مي تواند اقتصاد برخي كشورهاي غربي را آسيب فراوان بزنند. آنها از صندوق بين المللي پول استفاده مي كنند ولي به آن چندان كمك نمي كنند. آنها چاره اي ندارند كه يا در ثبات اقتصاد غرب مشاركت داشته باشند و يا توسط همان غرب به بي ثباتي كشيده شوند.

با درود-با توجه به اینکه باز هم عده ای اگاهانه و کسانی از سر ناگریزی حرف ان جماعت را مبنی بر به اجرای  کامل قانون اساسی حلال مشگلات ماست تکرارمیکنند من توجه علاقه مندان به واقعیات را تنها به یک  مورد از  اینگونه کج فهمیها و عواقب ان جلب میکنم.در روزنامه «باختر امروز»شنبه ۲۴امرداد۱۳۳۲برابر ۱۵اوت۱۹۵۳ صفحه ۷- شماره۱۱۷۱به سردبیری «حسین فاطمی»خبری چاپ شده که بسیار اموزنده است مبنی بر: «مصدق از شاه درخواست می کند که ٬ چون در نتیجه مراجعه بآرای عمومی در تاریخ دوازدهم و نوزدهم امرداد ۱۳۳۲ ملت ایران با انحلال دوره هفدهم مجلس شورای ملی رای داده از پادشاه تقاضا میشود که فرمان انتخابات دوره هیجدهم صادر شود تا دولت مقدمات انتخابات را فراهم کند .این همه‌پرسی به خاطر هم‌زمان نبودن رای‌گیری در تهران و شهرستان‌ها و جدا بودن صندوق‌های مخالفان و موافقان مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت. در تهران برای موافقان صندوق ­هایی در میدان­‌های سپه و راه‌آهن و برای مخالفان صندوق­‌هایی در میدان‌های بهارستان و محمدیه قرار داده شده بود!!  مقابل مجلس است و روی یک پلاکاردِ بزرگ این جمله بچشم می خورَد: کسانی که اینجا رأی می‌دهند، طرفدار انحلال مجلس هستند!!. تا ساعت ۹ به وقت محلّی، فقط سه نفر برای اعلام رأی «نــــه» در این صندوق حضور یافتند و ازاین سه نفر، تعداد زیادی عکس گرفته شد از آنها فیلمبرداری شد و مورد اهانت و آزار قرار گرفتند. گزارشگر لوموند در گزارش بعدی خود خبر داد: «… طرفداران دکتر مصدّق در تهران برنده شدند. بر طبق خبر رادیو تهران، بیش از صد هزارنفر به طرفداری از دکتر مصدّق رأی به انحلال مجلس و فقط ۶۷ نفر رأی مخالف دادند و این نتایج، مربوط به تهران است که حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد»در این همه‌پرسی در حدود دو میلیون ایرانی (از جمعیت حدود ۱۸ میلیونی ایران شرکت کرده و ۹۹٫۹٪ از شرکت کنندگان به «انحلال مجلس و ابقای دولت» رای مثبت دادند. و شمار آرای مخالفان مطابق با آمار اعلامی در تهران ۱۱۵ نفر و در کل شهرستانها فقط ۷۱۰ نفر بود. در ۲۱ مرداد ۱۳۳۲ مصدق، رسما نتیجه یعنی «ابقای دولت و انحلال مجلس ۱۷» را اعلام کرد.تصمیم دکتر مصدق برای انحلال مجلس و ابقای دولت از طریق مراجعه به همه پرسی در حالی که کمتر از یک سال از عمر آن مانده بود، باعث مخالفت جمعی از برجسته ترین مشاوران و هواداران دکتر مصدق از جمله دکتر معظمی، دکتر شایگان، دکتر کریم سنجابی، دکتر غلامحسین صدیقی، مهندس احمد رضوی، خلیل ملکی و محمود نریمان شد. آنها تلاش کردند که مصدق را از تصمیم خود منصرف کنند اما او بر سر رای خود باقی ماند. این یاداوری به دو دلیل انجام شد اولا نگاهی به گوشه ای از تاریخ مملکت و دیدن بعضی حقایق از جانب دوستان یکسو نگر. دوما که نشان دهم وقتی مصدق میتواند اینچنین کند وای بحال دیگران.
 حمید
من مي پندارم كه شما جزييات شرايط آن روز را نخوانده ايد. پيشنهاد مي كنم كتاب من را به نام "جبهه ملي ايران از پيدايش تا كودتاي 28 مرداد" بخوانيد. كتابيست مرجع كه تا كنون هيچكس به عدم صحت هيچ مطلبي در آن اعتراض نكرده است. من خودم مسئول يك از چادرهاي راي گيري در ميدان توپخانه بودم. علت جدا كردن موافق و مخالف جلوگيري از درگيري ميان دو اردو بود، ولي هيچ و هرگز كسي به راي دهندگان مخالف تعرض نمي كرد. مجلس تا آن هنگام فقط حدود 70 نماينده منتخب داشت. دهها گزارش از تقلب فاحش در انتخابات دوره هفدهم، خريد كرسي مجلس، دخالت و تهديد ارتش و زورگيرها در راي گيري از بسياري شهرستانها از جمله از شميران و لواسان رسيده بود. قصد دربار و عوامل بريتانيا اين بود كه نمايندگان خود را تحميل كنند و موضوع ملي شدن نفت را خنثي نمايند. من شاهد بودم، كه يكي از دوستان خانوادگي ما، كه پزشگ بود، و يكروز در همان دوران انتخابات به خانه ما آمده بود، به پدرم گفت كه كرسي مجلس در شهر خودش را (نام نمي برم) به مبلغ 30 هزار تومان خريده بود. گفت اگر پدرم بخواهد يكي هم براي او مي خرد! جريان انتخابات آنقدر فاسد بود كه مصدق براي نجات لايحه ملي شدن و خلع يد از بريتانيا چاره اي جز تجديد انتخابات نداشت. بزرگي مصدق در هوشمندي و وقت شناسي او بود. او خودش را فدا كرد تا دستاورد ملت ايران نجات يابد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس "وزیر اطلاع رسانی کویت گفت که کشورش در مقابله با آنچه که او "تهدیدات ایران" توصیف کرد در کنار امارات قرار دارد. به گزارش عصر ایران، این اظهار نظر در حالی منتشر می شود که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران قرار است در هفته جاری برای حضور در نشست "مجمع همکاری آسیایی" راهی کویت شود. محمد عبدالله الصباح وزیر اطلاع رسانی کویت در مصاحبه با روزنامه الشرق عربستان سعودی اضافه کرد: تهدیدات اخیر ایران علیه امارات در موضوع جزایر سه گانه، به هیچ وجه قابل توجیه و درک نیست. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره این موضوع، بارها بر موضع خود تاکید کرده اند. محمد عبدالله الصباح افزود: دولت کویت شانه به شانه در کنار برادران اماراتی ایستاده است. دلیل این موضوع نزدیکی واقعی دو کشور به یکدیگر است. بدون شک مسئله جزایر سه گانه در بالاترین سطح بررسی و تصمیمات لازم در این باره اتخاذ می شود. قبل از این رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران تهدید کرده بود در صورت پافشاری امارات بر ادعای مالکیت بر جزایر سه گانه، تهران در روابط دیپلماتیک با ابوظبی تجدید نظر خواهد کرد.
سعید
ارتباط و گفتگو با همسايگان، حتا آنها كه با ما دشمني دارند كار نادرستي نيست. ارتباط و گفتگو بسياري از سوء تفاهم ها را رفع مي كند و تفاهم را بيشتر مي كند. هر چند آقاي احمدي نژاد شايسته انجام چنين ارتباطاتي كه بايد هوشمندانه و سياستمدارانه باشد نيست، ولي اين كاستي اصل حركت را نفي نمي كند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد با توجه به مقاله زیر(به خصوص 2 پاراگراف اول)ایا ما هم که سودای احیای نفوذ ایران در شبه قاره هند،اسیای میانه،قفقاز و خاورمیانه را در سر داریم در واقع همان اشتباه ترکیه را مرتکب خواهیم شد؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1907915
سعيد
تركيه اشتباهي را كرد كه من اميدوار بودم بكند. هرچند ما هم در منطقه خوب بازي نكرده ايم. من موافقم كه طرح زيركانه داوداوغلو در سوريه به بن بست رسيده. اكنون وي تلاش مي كند با اقداماتي مانند مشترك كردن ارتش و پرچم، دولت باكو را زير چتر تركيه بياورد. هشياري ما در آنجا هم مي تواند اين برنامه را عقيم كند. نفوذ يك كشور فقط نفوذ نظامي يا سرزميني نيست. ما در سوريه و بحرين و افغانستان بسيار بد عمل كرديم، ولي بخت با ما يار بود كه ديگران بدتر عمل كردند. در آينده ما سياست ديگري خواهيم داشت.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی استاد آیا ما سکولارها در آینده دموکراتیک ایران می توانیم روابط خوبی با اعیاد علاوی و سکولارهای عراق داشته باشیم با حزب جمهوری خلق ترکیه چطور؟با توجه به اینکه این گروه ها عمدتا ملی گرا و چشم طمع به خاک ایران دارند؟ سوال بعدیم ارزیابی شما از کارنامه حزب توده ایران است.این سازمان که در ابتدای تشکیلش ادامه دهنده اندیشه بزرگمردانی چون ارانی بود و بزرگان زیادی از کشور از هواداران این حزب بودند و کمک شایانی به فرهنگ لائیک در ایران نمودند ولی اشتباهاتی همچون ماجرای آذربایجان مقابله با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت از منافع دولت امپریالیستی شوروی در ایران و اتحاد با خمینی به بهانه مبارزه با امپریالیسم داشتند. با سپاس فراوان
hossein bodaghi
هيچ دليلي وجود ندارد كه ما با همه حزب ها و گروههاي سياسي همسايگانمان ارتباط نداشته باشيم. يك ارتباط محترمانه و سالم مي تواند خيلي از تندروي ها را كاهش دهد و بلندپروازي ها را دچار ترديد نمايد. اگر آن حزبهايي را هم كه شما نام برديد، ما در شرايط آ‍زاد به بحث و نشان دادن خودشان مي كشيديم، خودشان مجبور مي شدند در هدفهاي خود تجديد نظر كنند. ايتاليا هم حزب كمونيست دارد كه پيشتر به كرملين وصل بود، ولي اكنون حضور دارد، ولي در اقليت است و هوادارانش شناخته شده هستند. وقتي ما حزبهاي مخالف را زير فشار مي گذاريم، آنها را به زيرزمين مي كشانيم، خشمگين مي كنيم و از خود نااميد مي كنيم. در اين حالت است كه براي رسيدن به هدفهايشان، هرچند هم احمقانه، به نيروهاي بيگانه متوصل مي شوند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد لطفا درباره مطلب زیر که در پاسخی به ان اشاره فرمودید کمی توضیح دهید؟با سپاس "تركيه در مورد درگير شدن در بحران سوريه از مرز خردمندي گذر كرده است. به باور من تركيه با ذهنيت بازسازي امپرتوري مرگبار عثماني وارد اين بازي شد، در صورتيكه مي توانست از آن براي اعتلاي حيثيت جهاني تركيه بهره برداري كند".
سعید
گاهي پيشرفت هاي مادي و افزايش احترام به شخصيت ها باعث بيدار شدن كيش شخصيت و ماليخولياي بلندپروازي هاي تاريخ-پايه مي شود. من اميدوار بودم كه با رفتن فرقه نظامي گري در تركيه، بلندپروازي هاي گسترش ارضي كاهش پيدا كند و نركيه كه مي خواهد خود را به اروپا نزديك كند، روشهاي آزادانديشانه آنها را هم تقليد نمايد. ولي با روي كار آمدن داوداوغلو، عثماني گرايي در سياست تركيه قدرت گرفته و مست باده رفاه نسبي و كسب احترام سياسي، يك بازگشت به گذشته آغاز شده است. يكي از موانع ورود تركيه به اتحاديه اروپا، نفرت تاريخي اروپاي خاوري از جنايت هاي غيرقابل تصوري است كه عثماني ها در آنجا مرتكب شدند كه قتل عام ارمنيان كمترينش بود. در فروپاشي يوگوسلواي، مسلمانان آنجا قرباني اين نفرت ژرف از هر چه مسلمان است شدند.

با درود فراوان استاد به نظرتان دولت احمدی نژاد تا پایان مدت قانونی بر سرکار خواهد بود؟
hossein bodaghi
ايشان نمي بايستي كه حتي دو سال هم سر كار مي ماند. در سال 1384، من پيش بيني كرده بودم كه ايشان بيشتر 2 تا دو ونيم سال دوام نخواهد آورد. ولي ديديم كه قدرتهاي زمان اجازه ندادند در سال 1386 كه يازده وزير ايشان استيضاح شد و طبق قانون ايشان بايد كنار مي رفتند، كنار بروند. پس بايستي كه امدادهاي غيبي پشتيبان ايشان بوده باشند تا ايران به اين شكل بيافتد. اكنون بايد منتظر پيامدهاي اين پيش زمينه باشيم.

با درد فراوان خدمت مهندس زعیم گرامی استاد آقای نورالدین کیانوری در کتاب گفتگو با تاریخ مطرح می کند که مظفر بقایی از قبل از 30تیر با دربار در ارتباط بود و همچنین دلیل حمایت او از نهضت ملی به خاطر ارتباط او با آمریکا بود تا بتواند منافع شرکت های نفتی آمریکایی را تامین کند؟نظرتان درباره این سخنان چیست؟استاد آیا شما از نزدیک مظفر بقایی را دیده اید؟ ایشان در کتاب از رهبران حزب ایران بسیار تعریف می کند ولی تهمت های نابجا و بی پایه و اساسی به زنده یاد بختیار و زنده یاد ملکی می زند؟ ایشان همچنین نقش حزب توده را برجسته میکند و میگوید شخصا به دکتر مصدق هشدار داده کودتا در شرف وقوع است. آیا واقعیت دارد که آریکا نقشه داشته که اگر کودتا شکست خورد در ایران جنگ داخلی راه بیندازد؟ با سپاس
hossein bodaghi
من آقاي بقايي را از دور ديده بودم، ولي از نزديك نمي شناختم. اجازه بدهيد من وارد بحث هايي كه نياز به علم غيب دارد وارد نشوم.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1907794
سعيد
اين ديدگاهي بود كه من در اين بخش به آن اشاره كرده بودم. تركيه در مورد درگير شدن در بحران سوريه از مرز خردمندي گذر كرده است. به باور من تركيه با ذهنيت بازسازي امپرتوري مرگبار عثماني وارد اين بازي شد، در صورتيكه مي توانست از آن براي اعتلاي حيثيت جهاني تركيه بهره برداري كند. اگر جنگي درگيرد، كه مي خواهند تركيه را وارد آن مهلكه نمايند، دسيسه نئوكانها به نتيجه رسيده خواهد بود و تركيه نه تنها "امپراتوري" عثماني را بازسازي نخواهد كرد كه به يك كشور كوچك كم اهميت تبديل خواهد شد. البته ايران هم به همين منجلاب فروخواهد افتاد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.persian.rfi.fr/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF/20121009-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%85
سعید
من درباره قطر پيشتر هم نوشته ام كه هوشمندانه ترين استراتژي اقتصادي و سياسي در خليج پارس را پي مي گيرد. اين 60 ميليارد دلار، دو سومش متعلق به ايران است كه آنها به علت بي لياقتي ما از منابع طبيعي ما بهره برداري مي كنند و كشور خود را مي سازند. ولي از آنجا كه ذهنيت كشورهاي عرب بومي بازرگاني است، اين اقتصاد مانند اقتصاد امارات آسيب پذير است. در هر حال، يك كشور غني در همسايگي ما بهتر از گداگشنه هاست كه مي توانند زمينه رشد افراط گرايي و خشونت گرايي شوند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد شما فرموده بودید"نیروی زمینی ایران قدرت بزرگی است"به نظر شما درصورت تغییر شرایط در ایران چند سال زمان می برد تا ارتش ایران و نیروی هوایی از ترکیه قدرتمندتر شود؟ 2.نظر شما درباره مقایسه صنایع نظامی ایران با ترکیه چیست؟ با سپاس
سعید
1- با زيرساختهايي كه ما داريم و دانشمندان و مهندسان درجه يكي كه ما مي توانيم به كشور برگردانيم و با روابط خوبي كه با همه كشورها خواهيم داشت، چيزي بين 6 تا 8 سال. 2- صنايع نظامي ايران، با همه ندانم بكاري ها و فرصت سوزي ها و سياستگزاري هاي نادرست، شالوده بسيار قدرتمندي دارد. صنايع تركيه ژرفاي چنداني ندارد.

با درود-دکتر" نصرت الله جهانشاهلو افشار" روز چهار شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۱ در سن نود و نه سالگی در شهر برلن آلمان درگذشت، او معاون میرجعفر پیشه ‌وری در غایله‌ ی آذربایجان و از اعضای گروه معروف به پنجاه و سه نفر بود. جهانشاهلو افشار در سال 1292 هجری به دنیا آمد. وی در سال 1313 بدانشكده ‌ی پزشكی دانشگاه تهران راه یافت و در همین سال با دکتر " تقی ارانی " آشنا شد كه این آشنایی موجب فعالیت‌های سیاسی گردید. در سال 1316 همراه با پنجاه و دو تن دیگر به اتهام فعالیت‌های کمونیستی دستگیر وزندانی شد. پس از رخداد سوم شهریور 1320 همراه با گروهی از هم ‌بندان خود، از زندان آزاد شد.جهانشاهلو افشار، همزمان با تحصیل پزشكی و دریافت درجه ‌ی دكترا در این رشته به حزب توده پیوست و فعالیت رسمی سیاسی اش را آغاز كرد، وی در سال 1324با تشكیل فرقه ‌ی دموكرات در آذربایجان، بعنوان معاون اول پیشه ‌وری وارد فرقه‌ ی دموكرات شد. با سرنگونی فرقه دموکرات در سال 1325 به باكو رفت و پس از چند سال در مسكو سكونت گزید در آن‌ جا به دریافت تخصص پزشكی و دكترای علوم سیاسی نایل آمد. سپس از مسكو به لایپزیك ( آلمان شرقی) رفت. وی چند سال پیش ازوقوع انقلاب اسلامی در ایران، به آلمان غربی پناهنده شد و تا هنگام مرگ در شهر برلن زندگی می‌كرد. جهانشاهلو افشار و "انور خامه‌ای " تنها بازماندگان گروه پنجاه و سه نفر بودند. ما و بیگانگان نام کتاب خاطرات دکتر جهانشاهلو افشاراست، این كتاب دربرگیرنده‌ ی خاطرات سیاسی نصرت‌الله جهانشاهلوافشار است كه در آن درباره ‌ی حزب توده و فرقه‌ ی دموكرات فعالیت‌های فرقه ‌ی دموكرات، نیز فرمانپذیری فرقه‌ایهای یاد شده از نظام اتحاد شوروی سخن رفته است.نصرت الله جهانشاهلو افشار، یک ایرانی میهن دوست بود و درسال های پایانی زندگی اش همواره چشم به راه آزادی ایران بود.
 حمید
از آگاهي رساني شما بسيار سپاسگزارم.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1907762
سعيد
مطلب مهمي نيست، از اين سنجش هاي ژورناليستي درباره شخصيت هاي معروف زياد انجام مي شود، ولي نه اوباما ريگان است و نه ريگان اوباما. آخر خط تفاوتهايشان نشان داده خواهد شد. ريگان يك شخصيت قاطع شناخته شده بود، اوباما يك شخصيت نه چندان.

دشمن دانا بلندت میكند بر زمینت میزند نادانِ دوست با خواندن مقاله جمال درودی با عنوان«از تهران تا قاهره, ازکودتای ۲۸ مرداد تاانقلاب ۱۳۵۷» بی اختیار گفتم این  هموطن من سوراخ دعا را گم کرده والا دراین وانفسا به برنامه ای که(۷۵ روز) پیش پخش شده اویزان نمیشد و در عوض اپیدمی فحشا و اعتیاد و دزدی و جنایت را تقدیس نمیکرد.«دن کیشوت»ما برای اثبات اینکه هنوز کار امد و مبارز است باز به صحرای کربلای ۲۸امرداد و چاقو خوردن فاطمی و دیگر مخلفات چسبیده و انچنان میدان داری میکند که فراموشم شد بپرسم قیمت اعما و احشا چقدر است٬ ایا در زمانی که در سر شما شور بود و دیگر هیچ  در بر هم پاشنه میچرخید؟ راستی وقتی که قصد کاشتن گل ارکیده در صحرای العلمین را داشتید مظنه جیگر چند بود؟ ببینیم  مثل«سوراخ دعا گم کردن»چرا ساخته شده است  شعر زیررا بازبخوانیم تا موضوع برایمان روشن شود! شخصی به وقت استنجا می‌گفت اللهم ارحنی رائحة الجنه به جای آنکه اللهم اجعلنی من التوابین واجعلنی من المتطهرین که ورد استنجاست و ورد استنجا را به وقت استنشاق می‌گفت عزیزی بشنید و این را طاقت نداشت: آن یکی در وقت استنجا بگفت /که مرا با بوی جنت دار جفت /گفت شخصی ورد خوب آورده‌ای/ لیک سوراخ دعا گم کرده‌ای /این دعا چون ورد بینی بود چون / ورد بینی را تو آوردی به ک.../ رایحه‌ی جنت ز بینی یافت حر / رایحه‌ی جنت کی در آید ازدبر/ ای تواضع برده پیش ابلهان/ وی تکبر برده تو پیش شهان/ آن تکبر بر خسان خوبست و چست هین مرو معکوس عکسش بند تست/از پی سوراخ بینی رست گل/ بو وظیفه‌ی بینی آمد ای عتل/بوی گل بهر مشامست ای دلیر/جای آن بو نیست این سوراخ زیر/کی ازین جا بوی خلد آید ترا/ بو زموضع جواگرباید ترا/هم‌چنین حب الوطن باشد درست / تو وطن بشناس ای خواجه نخست «جلال الدین محمد بلخی»
 حمید
برخي از دوستان دل سوخته ما سرخوردگي ها را نمي توانند پشت سر بگذارند. مانند يك ضايعه احساسي، داغش در دلشان حك شده و از بين نمي رود. نمي توان سرزنشان كرد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست(به خصوص بخش مربوط به توان نظامی و صنایع هوایی ترکیه)؟ با سپاس http://newcoy.persianblog.ir/post/497/
سعید
نظر نمي خواهد. تركيه قدرت نظامي بزرگي است و از ناتو هم پشتيباني مي شود. چون اعتماد غرب را جلب كرده، همانگونه كه پيش از انقلاب ايران اين كار را كرده بود، اجازه مي دهند بخشي از هواپيماها و كشتي هاي نظامي را توليد كند. ما كه بسيار بسيار جلوتر بوديم، بسيار بسيار عقب افتاده ايم.

با درود- مهرگان پیروز«هرکسی کو دور ماند از اصل خویش./ باز جوید روزگار وصل خویش» جناب مولانا
 حمید
*

درایران امروز کمتر ایرانی به این اعیاد توجه دارد حتا در منطقه ی من که زمانی یک رکن مهم ایرانشهری بوده کمتر کسی از این عید یاد میکند وبامفهوم مهرگان آشناست حالا تهران وشهرهای دیگر که تکلیفشان معلوم است. حتا یکی از دوستانی که در این فرتور با شماست مطمئنم از مهرگان هیچ نمیداند وبارها ملیونی که به دنبال رسوم کهن میروند را انسان هایی در ضدیت بامدرنیت خطاب نموده.
منصور
*

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد