Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
17 شهريور 1391
به رهبران جدايي طلبان و ستيزگران مسلح عليه ايران - كورش زعيم

نامه سرگشاده به رهبران جدايي طلبان

و ستيزگران مسلح عليه ايران

از: كورش زعيم

جنگ افزار من كلك من است و سخن من است. من هرگز به روي هم ميهن خود، هر چند با او مخالف باشم يا به من ستم كرده باشد جنگ افزار بدست نمي گيرم. من هرگز به روي مردم همسايه ايران جنگ افزار بدست نمي گيرم. آنها همه از خودمان هستند.

من هنگامي جنگ افزار بدست مي گيرم كه كسي يا دولتي عليه مرزهاي ميهن من اقدام كند، يا به آنها تجاوز كند. ديگر براي من مهم نيست حق با كيست، زيرا حق با تماميت ارضي ميهن من است. خانه من مقدس است و ديوارهاي خانه من حد خودي و بيگانه را تعيين مي كند.

براي من بلوچ و ترك و كرد و عرب و تركمن و لر و پارس تفاوتي ندارد. همه گل هاي گلستان بي همتاي ايران هستند. زيبايي گلستان ايران از وجود همه ماست.

وقتي شما جنگ افزار بدست مي گيريد و مدعي مبارزه براي حقوق فقط بخشي از ملت ايران مي شويد، بدگماني را به سوي خود جلب مي كنيد. چرا فقط بخشي از ملت؟ چه كاسه اي زير نيم كاسه است؟ 

پرسش پيش مي آيد كه چون همه مي دانيم شما قدرت مالي و جنگ افزاري لازم را براي رويارويي با يك دولت قدرتمند و مجهز را نداريد، ناچار دست به دامان دولتي بيگانه مي شويد. وقتي دولتي بيگانه به شما كمك مي كند، انگيزه اش چيست؟ او بايد منافعي در اين كارزار داشته باشد. در اينجا هم بدگماني را به خود جلب مي كنيد. چه چيزي را يا چه خدماتي را به آن دولت بيگانه قول داده ايد؟ اگر آن دولت بيگانه اي كه از شما قدرتمندتر باشد، كه بي شك هست، شما مجبور به وفاي تعهدتان به او هستيد، وگرنه شما را وادار مي كند.

اگر از دولتهاي بيگانه كمك مي گيريد، به مردمي كه مدعي حفظ حقوق آنان هستيد خدمت نمي كنيد، شما به حس قدرت طلبي يا جاه طلبي  يا ارضاي كينه و عقده هاي خود خدمت مي كنيد. اگر در مبارزه مسلحانه خود موفق شويد، كه امكان آن نزديك به صفر است، آن دولت بيگانه بر شما سلطه خواهد داشت و استقلال سياسي و اقتصادي شما را خواهد گرفت. شما كه اين عدم استقلال سياسي و اقتصادي را هم اكنون هم كه داريد، چرا بايد براي تعويض ارباب هزينه بدهيد، آنهم چنين هزينه اي دهشتناك؟ چند نفر حاضريد كشته بدهيد و چند نفر حاضريد بكشيد؟

اگر آن دولت بيگانه كه شما از او پشتيباني مي خواهيد تا بر اين دولت خودي چيرگي يابيد، آن دولت بيگانه به منافع ملي خود خيانت كرده خواهد بود اگر امكانات و قدرت خود براي هيچ سودي براي ملت خودش در اختيار شما بگذارد. شما جاي او بوديد، چنين خيانتي به ملت خود مي كرديد؟

ايراني ايراني را كشتن درست نيست. آنان كه از سوي شما كشته مي شوند ايراني هستند و آنان كه از نيروهاي نظامي و امنيتي كشور كشته مي شوند هم ايراني هستند. همه فرزندان و برادران ما هستند. در اين ميان هزاران نفر آواره مي شوند، بي خانمان مي شوند، خانه ها خراب مي شود، شهرها ويران مي شوند، افراد بيگناه خانواده ها، زنان و كودكان كشته يا زخمي مي شوند، همه اينها براي چه؟ شما كه دستتان به آمران نمي رسد. بياييد دلايل خود را براي اين مبارزه خونين و خانمان برانداز توضيح دهيد و توجيه كنيد، شايد ما هم جنگ افزار برگرفتيم. اگر منظورتان اصلاح يا تغيير ساختاري سياست داخلي است، اين كار با جنگ افزار عملي نمي شود، زيرا شما مشروعيت خود را، حتي در عرصه سياست بين الملل، از دست مي دهيد.

آنان كه قصد تجزيه كشور را به بهانه كسب حقوق بخشي از مردم يك كشور دارند، چون براي انجام اين كار، كه خود خيانت به مردم ميهن نياكاني تلقي مي شود، بايد براي انجام اين مقصود از بيگانگان كمك بگيرند. حتا اگر در جنگ با ميهن خود بختي براي موفقيت داشته باشند، كه خواهم گفت چرا از محالات است، امثال من را كه از شهروندان دلسوز براي همه مردم و مبارز مسالمت جو هستيم و بجز با قلم و سخن سر و كار نداريم، وادار خواهند كرد جنگ افزار بدست بگيريم. امثال ما ديگر سربازان ساده جوان و معمولي نيستيم.

به فرض محال موفقيت، دولت نوپايتان متكي و وابسته به بيگانه خواهد بود. خدمت به بيگانه، مردم زير فرمانروايي شما را آزرده، سرخورده و ناراضي خواهد كرد و به اعتراضشان واخواهد داشت. شما مجبور خواهيد شد براي حفظ قدرت خود و جلوگيري از ابراز نارضايتي مردم ديكتاتوري كنيد، ناراضيان را سركوب كنيد و در نتيجه خشونت و فساد و استبداد  برقرار و گريبانگير مردم خواهد شد.  

شما به كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز بنگريد كه همه از كشوري مستبد و خشن و غيردموكراتيك جدا شدند. همه مردم آن كشورها تحت حكومتهاي غيرانتخابي ديكتاتوري خشن و فاسد زندگي مي كنند كه چيزي بهتر از شرايط گذشته به مردم عرضه نمي كنند. 

مبارزه مسلحانه شايد در سده هاي گذشته پاسخ مي داد، زيرا در آن زمانها مردم براي نسلها جز ديكتاتوري و زور و فساد، روش حكومتي ديگري را نمي شناختند، و براي مردم تفاوتي نمي كرد چه كسي حكومت كند. تاريخ برايشان بجز استبداد و خشونت به بار نياورده بود. با يك مبارزه مسلحانه يك حكومت استبدادي مي رفت و يك حكومت استبدادي ديگر جاي آن را مي گرفت. تاريخ تكرار مي شد. در آن زمان مردم از اوضاع و احوال همديگر مانند امروز آگاه نبودند.

در چين يك مبارزه مسلحانه يك نظام ديكتاتوري فاسد و خشن را برانداخت و يك حكومت به مراتب ديكتاتورتر و خشن تر را جانشين ساخت كه بيش از شصت ميلون نفر را براي تثبيت قدرت خود كشت و براي پنجاه سال مردم چين را تحت ستم فزاينده و فقر و محروميت قرار داد.

در روسيه يك مبارزه مسلحانه يك نظام ديكتاتوري فاسد را برانداخت و يك حكومت هزار بار خشن تر و فاسدتر را براي هفتاد سال حاكم كرد كه براي تثبيت قدرت خود دهها ميليون نفر را كشت يا به اردوگاههاي كار اجباري فرستاد و ملت روسيه را در فقر و محروميت قرار داد.

بسياري مبارزات مسلحانه در تاريخ معاصر شكست خوردند، ولي در مسير خود صدها هزار كشته و ويراني بر جاي گذاشتند.

اگر قصد از مبارزه مسلحانه اين است كه رئيس شويد، فرمانروايي كنيد يا در تعيين سرنوشت كشور خود مشاركت داشته باشيد كه حق مسلم شماست، بيايد با ما در يك مبارزه مسالمت آميز خردمندانه همراه شويد. ما بجاي اينكه هر كدام به سويي بكشيم، نيروها را همگام و كارآمد كنيم كه نه تنها شما بلكه همه ملت ايران بتواند بدون هيچ تبعيض و ممنوعيت يا موانع ديگر شايستگي خود را به نمايش بگذارد.

آيا شما مي خواهيد يك كاستروي ديگر باشيد و مردمي را براي دهها سال اسير بگيريد؟ آيا شما مي خواهيد استاليني ديگر باشيد و مردمي را براي دهها سال در ترس و خفقان نگه داريد؟ آيا شما مي خواهيد يك مائوي ديگر باشيد و مردمي را براي دهها سال وحشت زده و فقير نگه داريد؟

چرا گاندي نباشيد؟ چرا ماندلا نباشيد؟ چرا آن سان سوچي نباشيد؟

ما هم به عنوان يك شهروند ايراني مانند شما درد داريم و در پي آزادي، برابري و دموكراسي هستيم، ولي هرگز دست به اسلحه نمي بريم. ما باور داريم كه اراده يك ملت بسيار قدرتمندتر از اسلحه سخن مي گويد.

شما كه راه مبارزه مسلحانه را در پيش گرفته ايد و در پس ذهنتان انديشه جدا سازي بخشي از ايران به عناوين ظاهري مختلف لانه كرده، چه الگويي را در ذهن داريد؟

آيا الگوي شما مبارزان باسك در اسپانياست؟ شايد ايرلند شمالي باشد، يا الگوي تاميل ها در سري لانكا، يا چچن ها در روسيه؟ پيشه وري و غلام يحيي در آذربايجان؟ كدام مبارزه مسلحانه را در تاريخ معاصر مي شناسيد كه موفق بوده آزادي را براي مردمي به ارمغان بياورد؟ آيا حاضريد كمكهاي مالي و تسليحاتي القاعده و امثال آنها را بپذيريد؟ يا كمكهاي برخي دولتهاي ديگر را كه براي هدفهاي بلندپروازانه خودشان از شما استفاده ابزاري مي كنند؟

والاترين مبارزه اي كه مي توانيد پيگيري كنيد اينست كه همچنان ايراني باشيد. ايراني بودن بزرگترين دشمن ديكتاتوري هاست و آنان را به زانو درخواهد آورد. من اين را باور دارم. اسلحه را زمين بگذاريد. شما بسياري از جوانان پاك و ميهن پرست ايران زمين را با اتهاماتي چون ياغي گري يا گرايش فكري يا همكاري با شما مبتلا مي كنيد. آنان از صحنه مبارزه سياسي صلح جويانه خارج مي شوند و ما تنهاتر مي شويم.

خوشبختانه، ما اكنون آثاري از خردمندي و بازگشت به ميهن در برخي گروههاي پيشتر مسلح مي بينم كه باورم را به قدرت سرشت ايراني بودن افزوده است. بيانيه گروه پژاك كه اسلحه را زمين گذاشته اند و قصد ورود به مبارزه سياسي دارند و بيانيه مشترك كموله و حزب دموكرات كردستان دلمان را روشن كرده كه مبارزه مسلحانه را كنار گذاشته شده و از اين پس در چارچوب يك منشور حق طلبانه و دموكراتيك با حفظ تماميت ارضي ايران كه براي همه ما مقدس است فعاليت خواهند كرد. ما انتظار اينگونه برخورد ميهن گرايانه را از همه گروه هاي ناراضي و خشمگين از تبعيض و محروميت داريم. بياييد دست ها را به سوي يكديگر دراز كنيم و آنها را بفشاريم و به جهان نشان بدهيم و ثابت كنيم كه چه ملت بزرگ و با فرهنگي هستيم. همبستگي ما براي حفظ ايران، كشورهاي بيگانه اي را كه در تخيلات بيمارگونه خود قصد آسيب زدن به ميهن بزرگ ما را دارند خنثي خواهد كرد، و ما با هم ايراني خواهيم ساخت كه در آزادمنشي و پيشرفت جهان را به ستايش وادارد.

كورش زعيم

عضو شوراي مركزي جبهه ملي ايران

تهران – 17 شهريور 1391 
بازدید صفحه: 3093
 



آقا یه سوال؟ شما برای چه کسانی دارین جون خودتونو به خطر میندازین؟ مصدق با اون همه خدماتش تقریبا 70 درصد مردم اون رو نمیشناسن و بقیشونم اهمیتی نداره براشون که مصدق چیکارا کرده...................تو فیسبوک وقتی عکس شاه خائنو میذارن 100.000 لایک یخوره و تو کامنتاشم یه عالمه طرفداری که چرا شاه رفتش و کاش نمیرفت................وقتیم عکس مصدق عزیزو میذارن 100 تا لایکم نمیخوره و بعدشم با کلی بد و بیراه که خیانت کرد به کشورمون...........میدونم بحثم اینجابیخود و بی ربطه.........ولی واقعا میخوام بدونم دلیلتون برای این همه زندانی شدن و شکنجه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟برا کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تنها
بيشتر پيروان مصدق به اين آب و خاك وفادارند و در اينجا مانده اند، ولي هيچ رسانه اي براي آنها باز نيست و همگي در فيسبوك نيستند چون گرفتار ابتدائي ترين نيازهاي زندگي هستند. از سوي ديگر، بيشتر هواداران پادشاهي خارج از كشور هستند و آنقدر جوانند كه بجر جمهوري اسلامي نديده اند و آزدادي هاي اجتماعي (نه سياسي) آن زمان را شنيده اند. در واقع لايك كردن آنان راي منفي به جمهوري اسلامي است، نه راي مثبت به پادشاهي. آنها كه دوره مصدق را "ديده اند" پير هستند و از فضاي مجاز دور.

با درود - شاید نتوانسته ام منظورم را درست منتقل کنم٬ منظورم درخواست غرامت جنگ از دولت عراق است به خاطر وارد اوردن صدمات جانی و مالی به این مملکت نه کاسه گدایی بدست گرفتن تقاضای صدقه از ان جماعت چشم دریده. درثانی در تائید فرمایش شما در مورد مفتخوری این مردم!! مگر نمی بینید از مفتخوری مجبور به فروش اعضای بدن خودشان شده اند. چرا وقتی که کویت تا اخرین ریال خسارت خودش را از دولت عراق دریافت کرد ما شاهد اینچنین  توجیه عجیبی از جانب هیچ شهروند کویتی نبودیم؟ با وجود اینکه هر دو کشور هم عرب هستند و دهها بهانه دیگر هم  میتوان در این باره سر هم کرد!! اما اگر صدایی از جانب ایران بگوش برسد انهم برای اعاده حق پایمال شده اش فوری به مفتخوری و گدایی متهم میشود. با چنین دوستانی چه احتیاجی به دشمن داریم!!
 حمید
من مي خواستم برسانم كه اكنون هنگام اينگونه خواستها نيست: 1- با درخواست ما موافقت نخواهد شد و اگر به سازمانهاي بين المللي هم برويم، به علت اينكه همه دشمن ما هستند، موضوع از بن منتفي خواهد شد. 2- عراق تنها همسايه اي است كه دشمني آشكار با ما نمي كند. چنين درخواستي، گروههاي مخالف جمهوري اسلامي را برخواهد انگيخت كه تبليغات ضد ايران بكنند و دولتشان را ناچار به احتياط كنند. 3- تحريم ها اجازه هيچگونه پرداختي را به ايران نمي دهند. 4- اگر پولي هم داده شود، مانند پول نفت به اتلاف و دزدي و خروج از كشور دچار خواهد شد. منظورم از گدا صفتي و مفتخواري همين بود كه اگر هم غرامتي گرفته شود، سودي براي ملت ايران نخواهد داشت.

با درود- به قول معروف ما که طمعکار نیستیم اما بعضی خبرها در این اوضاع و احوال تلخ و شیرین است. شیرین از این منظر که اوضاع اقتصادی عراق رو به سامان است و در نتیجه مردم هم از رفاه بیشتری برخوردار میشوند. تلخ برای ایرانیها چون  میپرسند«چند سال دیگر باید بگذرد تا از دولت عراق که توان تنظیم بودجه  82 میلیارد دلاری برای خودش را دارد ادعای جبران خسارت بکنیم»؟ بالاخره با حلوا حلوا کردن خسارت که جبران نمیشود! بفرمایید.  « روزنامه شرق.وضع اقتصادی عراق در حال بهبودی مستمری است. بودجه سال‌جاری عراق تقریبا 82‌میلیارد دلار تنظیم شده است و در سال آینده بالغ بر 111‌میلیارد دلار خواهد بود بنابراین ما شاهد هستیم که این مسایل روز بروز بهترمی شود. زیرساخت‌های عراق در حال بازسازی هستند و شرکت‌های زیادی در حال رقابت برای بازسازی زیرساخت‌های عراق هستند»
 حمید
ما بايد از ذهنيت گدايي كه سي سال است دچار آن هستيم خود را آزاد كنيم. براي هزينه هاي خود به اندازه كافي به منابع زيرزميني خود دست گدايي و مفتخوري دراز مي كنيم. ما بايد در انديشه توليد ملي باشيم، وگرنه به عنوان يك ملت مستقل بايد فقط در خواب ببينيم. شوروي درس عبرتي براي ما نشده است.

با درود به جناب استاد زعیم 1.جناب استاد همداستان شدن ما با ترکیه در حفظ تمامیت سرزمینی یکدیگر چه تاثیری در رابطه ما با کردهای ترکیه خواهد داشت؟فدا شدن انها مانند فدا شدن کردهای بارزانی پس از امضای پیمان 1975 ایران و عراق؟ 2.ایا اروپا پس از بیش از یک قرن همچنان درگیر دوران عثمانی است و به همین دلیل سالها ترکیه را پشت در اتحادیه نگه داشته اند؟ با سپاس
سعید
1- اين كار هوشمندي ويژه خود را نياز دارد. تضمين حفظ تماميت ارضي جلوي شيطنت و توطئه آنها را نمي گيرد. در هر هال، ما هرگز به كردان در هر كجاي جهان خيانت نخواهيم كرد. 2- تركيه دوباره عثماني بازي خود را آغاز كرده و اين كار اروپا و بويژه اروپاي خاوري را كه براي صدها سال گرفتار خشونت، غارت و قتل عام هاي فجيع و تجاوز آنها بوده اند شادمان نمي كند.

جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1907114/
سعيد
اين خبر درست است كه اسراييل، از سال 2008 كه آقاي نتانياهو انتخاب شد، از طرح تجزيه و تغيير جغرافياي خاور ميانه پشتيباني مي كند و كمك رساني به پ ك ك جزوي از اين برنامه است. اگر تركيه دست از شيطنت در مورد ايران و پشتيباني از پان تركيسم دست بردارد، آنگاه ما مي توانيم به يك راهكار مشترك در حفظ تماميت ارضي يكديگر همداستان شويم. تركيه مست بازسازي "شكوه!" عثماني خونريز و 5 سده دوران خشونت و قتل عام و تبعيض شده و نمي تواند انتظار داشته باشد كه از طرح نئوكان ها و ام آي 6 بريتانيا در امان باشد.

با درود- سوالی برایم پیش امده با ارزوی اینکه جوابی برایش پیدا شود. بزرگان و رهبران مسلمان در تاریخ عربستان  همه در دوره قبل از اسلام رشد و نمو کرده اند و بعد اینکه دیدند اسلام اوردن چه منافعی دارد همیشه اماده جهاد بودند. اما در هیچیک از اسناد تاریخی نمونه ای را شاهد نیستیم که اعراب به گذشته و نیاکان پیش از اسلام خود بی حرمتی کرده باشند یا اماکن و ساختمانهای ان دوره را تخریب کرده باشند!! اما ما ایرانیها نتنها باید گذشته مان را انکار وتکفیر کنیم بلکه باید به تخریب افتخارات تاریخیمان هم اقدام کنیم و منکر افتخاراتمان باشیم. چرا اگر عربها در هر جمله ای چند بار داد«عربیت و تعصب عربی و ..» را سر بدهند اشکال ندارد ولی اگر ایرانیها  بقصد اگاهی ٬ تاریخ گذشته خودشان را مورد باز نگری قرار دهند مورد لعن و نفرین واقع میشوند؟ بقول معروف «قربان برم خدا را- یک بام و دو هوا را.
 حمید
عربستان فرهنگ قبيله اي هزاران ساله خود را حفظ كرده كه اسلام چاشني آن شده است. بنابراين دليلي ندارد كه گذشته خود را انكار كنند. آنها باور دارند كه اسلام زاده همان فرهنگ قبيله اي است. در صورتيكه ما در ايران اين فرهنگ را تحميلي مي دانيم. هر چند اسلام را كه خودمان تكميل، ترويج و گسترش داده ايم، ولي با فرهنگ كهن نياكان ما در تضاد است. بنابراين، جمهوري اسلامي كه فرهنگ اسلامي را زاده اراده و تلاش ايرانيان مي داند، براي باوراندان باورهاي خود راهي به جز نابود كردن فرهنگ و ميراث كهن ايران نمي شناسد. همانگونه كه عربان بت هاي خود را شكستند و فقط به ال لاه اقتدا كردند، جمهوري اسلامي هم نابودسازي فرهنگ والا و ميراث پر عظمت ايران را مشابه بت هاي كعبه مي پندارد.

با درود به استاد زعیم جناب استاد چرا بشار اسد از ایران نام نبرد؟
سعید
لابد براي اينكه مي داند روابط بسيار نزديك او با جمهوري اسلامي حساسيت برانگيز است.

ا درود - امیرکبیر هم همچون دیگر سیاستمداران ما فرزند زمانه خویش بود و البته مدت ۳۹ ماه زمامداری او با خدمات و اشتباهاتی هم همراه بود.اما مسئله مهمی که ما باید یاد بگیریم این است که افراد خدمتگزارهم میتوانند راه خطا بروند و یاداوری اشتباهات این اشخاص به معنای نفی خدمات انان نمی باشد بلکه تلاشی است در جهت جلوگیری از تکرار دوباره همان اشتباهات در اینده مملکت.بله امیر خدمت کرد البته در حد توان و فهم خود اما مرتکب اشتباه فاحشی هم شد و ان عبارت است از اماده کردن اذهان عمومی برای نابودی بابیان و اجرای این طرح شرم اور یعنی کشتار هموطنان خود با این استدلال که چون باور و اعتقادشان برخلاف باورهای من است.در ضمن نوشته اید که « هر چند طبق دين اسلام هر گونه ادعاي پيامبري ارتداد است و اميركبير هم مسلماني متعهد بود» ایکاش هنگامی که امیر در صدد فراهم اوردن این لکه سیاه در تاریخ ایران بود کسی ارام به او می گفت « مگرهر بار کسی ادعای اوردن دین جدیدی را مطرح کرد مورد ازار و اذیت قرار نگرفت؟ مگر دین یا نظر جدید باعث به چالش کشیده شدن اعتقادات و باورهای گذشته نبوده پس چطور است حق بیان عقاید برای شما حق است اما برای دیگر ایرانیان ناحق.!!این عادت بد ایرانیها که حاضر به نقد قهرمانان خود نیستند باعث شده که همیشه دور خودمان بگردیم و وقت و انرژی و ثروتمان را بهدر بدهیم.اگر ان دوره یعنی« ۲۰ دی ۱۲۳۰»تا صد سال بعد دلایل این تنگ نظری را بررسی کرده بودیم ٬ اگر کشتار دگر اندشان را محکوم کرده بودیم٬ و پاسداری میکردیم از ایده های سکولار مطرح شده در دهه چهل خورشیدی!! هرگز به این بلایا گرفتار نمی شدیم.چقدر خوب است که به مسائل و نکات تعیین کننده برای سرنوشت خود و مملکت دوبار فکر کنیم قبل از انکه عملی انجام بدهیم .مثلا این جمله معروف «شیخ فضل الله نوری» که بر سر مشروطه خواهان فریاد میزد که «محال است با اسلام حکم مساوات» در جواب عده ای که اسلام و قران را تفسیر میکردند.اما چون شور به جای شعور نشسته بود در نتیجه هیچ کس از خودش نپرسید که چرا نباید باور کرد به سخنان «شیخ فضل الله نوری»کسی که یکی از مفسران دین است . اما باید تفاسیر میرزا قشم شم را باور کرد؟ وقتی غیرت زیادی بجای منطق بنشیند این میشود.
حميد
من نمي توانم و نمي خواهم استدلال شما را به چالش بكشم، ولي باور دارم كه ما نبايد از بزرگان خود انتظار ابرانساني داشته باشيم، و ديگر اينكه بايد هر رويداد را در شرايط زمان خود داوري كنيم. پس از پايان يك بازي فوتبال همه ما كه هرگز فوتبال بازي نكرده ايم به آساني مي توانيم حركت هاي درست را براي گل زني تجويز كنيم. در ميدان بازي شرايط با صندلي راحتي جلوي تلويزيون در خانه متفاوت است. ما علي دايي و علي كريمي را ستايش نمي كنيم چون هميشه گل مي زنند يا هميشه تيم را برنده مي كنند. ستايش ما براي اينست كه خوب بازي مي كنند، حتا اگر ببازند. نادرشاه را ستايش مي كنيم براي اعتلاي ايران و براي انديشه رفع دشمني هاي مذهبي ميان شيعه و سني، ولي از قتل عام او در هندوستان شرمساريم، ما از آغا محمدخان به درستي به علت خشونت هاي زياده او انتقاد مي كنيم، ولي او ايران تكه پاره را يكپارچه كرد. ما از رضا شاه به علت خشونت و زياده خواهي و شهوت ثروت او انتقاد مي كنيم، ولي نمي توانيم انكار كنيم كه ايران عقب افتاده قاجاري را به قرن بيستم هدايت كرد. ما بايد نكته هاي مثبت گذشتگان را ستايش كنيم و از نكته هاي منفي درس بگيريم. اكنون هم همين است.

بله جناب مهندس.من نامه را دقیق مطالعه نکرده بودم.و بیشتر به عنوانش توجه کرده بودم.با پوزش
رضا
*

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس بشار اسد در مصاحبه با مجله الاهرام مصر گفت:قصد دارد «مفهوم بزرگی را که مردم بدون آگاهی به تکرار آن عادت کرده‌اند» را تصحیح کند. به گفته او، این مفهوم درباره مثلث ثبات منطقه‌ای در خاورمیانه است که به قول مشهور «مصر، عربستان سعودی و سوریه را در بر می‌گیرد، اما حقیقت این نیست. مثلث حقیقی تعادل استراتژیک در منطقه خاورمیانه، همواره مصر، سوریه و عراق بوده و خواهد ماند.
سعید
درست مي گويد. عربستان هيچگاه در معادلات نبوده و اكنون خود را با ترفندهاي سياسي و مالي مي خواهد وارد كند. بنابراين، چون از اين مثلت دو بر آن (سوريه و عراق) زير نفوذ ايران قرار دارند، مي توان گفت كه ثبات منطقه بر دوش ايران است و مصر. تركيه بازي را باخته است، و با تبليغات ضد ايراني و خواسته بازگشت به "شكوه و جلال" عثماني، چيزي شبيه خواست آقا موسوي خودمان است كه شكوه دهه 60 مي خواهد برگردد. ولي دولت تركيه اقدامات عملي انجام مي دهد.

درود به اقای زعیم اگر شما کومله و دمکرات را تجزیه طلب نمی دانید پس چرا به اقای سعید گفتید"من ديدگاهم را را در نامه سرگشاده گفته ام. مثل اينكه شما مطلبي را كه در آن نظريات خود را مي گذاريد نخوانده ايد"؟ نامه شما خطاب به رهبران جدایی طلبان ایران بود و اقای سعید نیز تلویحا از شما درباره تجزیه طلب بودن یا نبودن کومله یا دمکرات پرسیده بود و شما پاسخ خود به اقای سعید را به نامه سرگشاده ارجاع دادید.
رضا
من در همان نامه سرگشاده از توافقنامه اين دو حزب استقبال كردم. خطاب من به آنها بود كه هنوز در انديشه مبارزه مسلحانه هستند. من نامشان را نبردم، چون من مي دانم چه گروههايي هستند، آنها هم مي دانند كه من مي دانم، ولي ترجيح مي دهم نام نبرم تا بلكه آنها هم روش خود را بازنگري كنند.

با درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی استاد درباره شخصیت امیرکبیر با اینکه ایشان نقاط مثبت زیادی دارند اما نقاط ضعفی نیز دارند از جمله دستور قتل و عام بابیان نظرتان چیست؟
hossein bodaghi
داستان باب و رويدادهاي زمان محمدشاه و ناصرالدين شاه خيلي پيچيده است و در چند سطر نمي توان چكيده كرد و مصلحت هم نيست. ولي، اميركبير كه مردي بسيار خردمند و ايراندوست بود و در همان زمان كوتاهش تحول بزرگي را در ايران آغاز كرد، مطمئن هستم كه تصميم او، هر چند طبق دين اسلام هر گونه ادعاي پيامبري ارتداد است و اميركبير هم مسلماني متعهد بود، دلايل غير ديني و ملي هم داشت كه شرح آن در اينجا نمي گنجد.

با درود- منشور پیشنهادی در اینترنت عرضه شده که تقریبا در برگیرنده مجموعه نظرات فعالین اجتماعی است ۱- اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوبه ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸)، کنوانسیون ها و میثاق های آن.۲-حفظ تمامیت ارضی، یکپارچگی ایران و همبستگی ملی ایرانیان.۳- کشور ایران متشکل از اقوام مختلفی است که ملت یگانه ایران را تشکیل می دهند. ما به برابری حقوقی کامل شهروندان ایران، صرف نظر از قوم، نژاد، رنگ، اعتقادات مذهبی و سیاسی و فرهنگی اعتقاد داریم.۴-مخالفت با هرگونه حمله نظامی خارجی علیه ایران.۵-آشتی ملی به معنای طرد خشونت و انتقام جویی و تاکید بر اجرای عدالت از مجرای قانونی با رعایت موازین حقوق بشر.۶-جدایی دین از حکومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها.۷-لغو مجازات اعدام و منع هر نوع شکنجه.۸- آزادی اندیشه و بیان، آزادی مطبوعات و رسانه ها در سراسر ایران، آزادی تشکل احزاب، اتحادیه های صنفی کارگران وصنعتگران مستقل و همچنین به رسمیت شناختن سندیکای کارگری مستقل و حق اعتصاب کارگران و کارمندان.۹-برابری حقوق زنان با مردان در تمام عرصه ها همانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.۱۰-تحقق و اجرای حقوق و منافع کودکان بر اساس پیمان نامه بین المللی حقوق کودک ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹. -۱۱-پذیرش اصل ساختار حکومت غیرمتمرکز مبتنی بر تقسیم قدرت میان بخش های مختلف کشور، با فراهم نمودن زمینه مشارکت مستقیم مردم مناطق مختلف ایران از طریق ایجاد ـ نهادهای دمکراتیک محلی ـ جهت اداره امور سیاسی (انتخاب مسئولین محلی)، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی خود. مسئولیت های اصلی دولت مرکزی از جمله شامل امور زیر خواهد بود:سیاست اقتصادی کلان کشور همانند تقسیم عادلانه درآمد ملی، مدیریت منابع زیرزمینی، چاپ و ضرب پول واحد ملی کشور-  پدافند ملی (حفاظت از مرزها و تمامیت ارضی توسط نیروهای نظامی)-  تعیین خط مشی های کلان در سیاست خارجی، امضای عهدنامه ها و قراردادهای بین المللی که بر عهده قوه قانون گزاری ملی است .  تعیین حداقل استانداردهای بهداشتی و آموزشی در سطح ملی. -۱۲- تفکیک و استقلال کامل قوای مقننه، مجریه و قضاییه. ۱۳- فراهم آوردن فضای آزاد و امن برای شالوده ریزی یک اقتصاد سالم با هدف افزایش توانایی های علمی و تکنولوژی کشور و ارتقای جایگاه اقتصادی ایران بر اساس توزیع عادلانه ثروت به منظور استقرار عدالت اجتماعی و بالابردن سطح رفاه عمومی بکارگیری تجربه های اقتصادی ایران و جهان در خدمت تامین توسعه پایدار. ۱۴- حفظ و حراست از میراث تاریخی و فرهنگی و محیط زیست ایران. ۱۵- ایجاد فضای آموزشی سالم با پرهیز از هر نوع تبعیض های ایدئولوژیکی و برقراری عدالت آموزشی، تسهیلات آموزشی، پژوهشی و رفاهی بطور یکسان برای همه دانش آموزان، دانشجویان و دانشگاهیان در سراسر کشور. ۱۶- پیگیری سیاست خارجی مسالمت آمیز و عادلانه با در نظر گرفتن منافع ملی و تعهد به حفظ صلح و امنیت در منطقه و سراسر جهان و پایبندی به پروتکل عدم گسترش سلاح های هسته ای..- کارپایه منطقی بنظر می رسد 
 حمید
زمان زيادي براي اين منشور صرف شده و شخصيت هاي زيادي در آن نظر داده اند، شايد بيش از چهل نفر در طي دو سال، كه همه آنها در نشست هاي ما (پرويز ورجاوند، هرميداس باوند، علي رشيدي و من) نهايي شد و توسط من به نگارش درآمد. از اين تيم، سه نفرشان (ورجاوند، رشيدي و من) در كميته هاي 5 نفره تدوين منشور جبهه ملي در سال 1358 و 1365 هم شركت داشتند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد تصور می کردم شما احزاب کومله و دمکرات را تجزیه طلب نمی دانید.چون اشاره صریحی به ان نفرمودید. با سپاس و پوزش
سعید
در سياست بايد شرايط و مقتضيات روز را سنجيد. من ديگر كاري ندارم كه در گذشته چه بوده و چرا بوده، امروز اين دو حزب كه بخشي از ناراضيان هم ميهنان كرد ما را نمايندگي مي كنند، اعلام مي كنند، اسلحه را زمين گذاشته اند و مي خواهند وارد جريان سياسي كشور شوند و 90% مطالبي كه اعلام كردند منطبق با منشور جبهه ملي است. ما اين موضع را باور مي كنيم و اسقبال مي كنيم و مي كوشيم باز آنان را به خود نزديكتر كنيم.

با درود فراخوانی در نشریات الکتریکی  با عنوان«به خاطر صلح و آزادی»بچاپ رسیده است٬ با توجه به خطیر بودن اوضاع  مملکت در نگاه اول حرکتی مثبت بنظر میرسد اما متاسفانه باز میبینیم کسانی که خواستار تغیرات بنیادی در جامعه و  استقرار نظامی مبتنی بر«جدایی دین از دولت» در جامعه نیستند دوره افتاده و سعی بر موج سواری و کنترل و به هرز بردن دوباره اعتراضات مردم دارند.برای روشنتر شدن نظرم باید چند نکته را یاداوری کنم٬ اولا دیگر دوران حرکتهای هیئتی گذشته است  در قرن حاضر این احزاب سیاسی شناسنامه دار هستند که با پا پیش گذاشتن وامضا کردن این نوع  فراخوانها اولا میتوانند  اعتبار خط فکری خود را به محک دوباره بگذارند٬ دوما امضا سازمانی یعنی قبول مسئولیت در موارد مشخص و نظرات مطروح شده. مثلا«احمد صدر حاج سید جوادی» که به اندازه کافی تجربه و دارند و بعنوان  یک قانوندان به اهمیت شفاف گویی و اعلان مشخص خواسته ها هم واقف مثلا وقتی در اخرین نامه خود از موکل سابق  خود میخواهد که:« شرعاً و قانوناً حضرتعالی را وصی بر حفظ حقوق و جان اعضای خانواده و خانواده‌ی بزرگ‌ترم یعنی نهضت آزادی ایران و دیگر آزادی‌خواهان دربند اعلام می‌کنم.» مشخصا تقاضای خود را مطرح میکند. من کاری  به درست و یا غلط بودن درخواست ایشان ندارم بلکه قصدم فقط نشان دادن تردستی بکار رفته در متن این فراخوان است که میتواند فقط باعث اجر اخروی«احمد صدر حاج سید جوادی» البته بزعم خودش٬ و خوشحالی رفیق عمویی از سوی  دیگر بشود. زبان دو پهلویی که در این فراخوان بکار رفته و جمع اضداد امضا کنندگان ان یاداور حکایت ان دایه بچه  میباشد که هر چه بچه را بیشتر بخود می فشرد و سعی در ساکت کردن او داشت اثری نمی بخشید تا اینکه رهگذری بر  او بانگ زد که ناراحتی و وحشت بچه از خود توست این تو هستی که او را میترسانی و باقی ماجرا. چه خوب است  کسانی که هنوز جای زخمهایشان التیام نیافته در موارد اینچنینی با چشم بازتر و بدور از احساسات با مسائل برخورد کنند زیرا روا نیست در این لحضات سرنوشت ساز باز هم ملعبه دست جماعتی«جو فروش گندم نما شد»مایل هستم نظر شما را در این مورد بدانم. همچنین بنظر شما ضرر و زیان بیان موارد گنگ و مبهم و سردرگم کردن مردم را میتوان به حساب فعالیت و تحرک سیاسی دانست؟ایا سکوت کردن در مقابل این اعمال بنوعی تائید ضمنی ان نیست؟ 
 حمید
آري، من آن را پيش از انتشار خواندم. در هر هال، كار مثبتي است و نشانگر احساسات ضد جنگ مردم ايران است. شما اگر مي خواهيد همه نيروهاي مثبت كشور را براي ميهنتان بكار بگيريد، اينقدر نبش قبر نكنيد و به گذشته نپردازيد. آقاي حاج سيد جوادي نشان داده كه مردي ميهن پرست و شجاع است و از اقرار به اشتباه، كه همه ما ممكن است دچار آن شويم، ترسي ندارد. من اين گونه شخصيت ها، بويژه شخص ايشان، را احترام زيادي مي گذارم.

جناب استاد ایا در درازمدت خطرناک نیست که اجازه داد"اوليائي بخواهند كودكانشان را نسبت به بقيه جمعيت ايران بيگانه كنند و جدايي ارتباطي بوجود بياورند" با سپاس
سعید
اين يك كنايه بود كه برخي پان تركيست هاي متعصب و وابسته ممكن است بخواهند اين كار را براي همه جمعيت مورد نظرشان بكنند. ولي در هر حال اگر پدرومادري ترجيج مي دهند كودكانشان زبان ديگر بجز زبان ميهن خودشان را بياموزند، كسي نمي تواند جلوشان را بگيرد. خود بايد پاسخگوي فرزندانشان در اينده باشند.

1.جناب استاد مطالب زیر بخشهایی از پاسخ شما در چند مصاحبه به مسئله اموزش زبانی در ایران است.من در این صحبتها تناقض می بینم. لطفا در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید تا ابهامها برطرف شود. "در مبحث مربوط به زبان اگر شما به‌هركسي كه گويش خاصي دارد بگوييد آن‌ را آموزش‌ بده كه تخم تجزيه پاشيده مي‌شود. اگر به آن‌ها اجازه دهيم زبان خود را آموزش دهند تا ده سال ديگر بچه‌هاي ما همديگر را درك نخواهندكرد و ارتباط‌ها قطع خواهد شد. اين خود يك تجزيه‌ي غير فيزيكي است. در آن صورت اگر به هر منقطه‌ي کشور برويم، بايد يك مترجم همراه داشته باشيم تا زبان همدیگر را بفهمیم. اما مي‌توان زبان محلي را در كنار زبان رسمي آموزش‌داد.اموزش زبان رسمي، اجباري است. در حالیکه زبان رسمی و دیوانی ایران باید از کودکی آموزش داده شود، و مدارس دولتی که با بودجه همه ملت ایران اداره می شوند، باید فقط زبان رسمی را که وسیله ارتباطی همه ملت ایران است، آموزش دهند هیچ منعی برای آموختن هر زبان دیگر نباید وجود داشته باشد. مدرسه های خصوصی می توانند زبان چینی و سواهیلی را هم آموزش بدهند و کسی نباید جلو آنها را بگیرد. ولی اینکه ما بیاییم آموزش زبان ترکی اسلامبولی را به کودکان در استانهای آذربایجان ایران ترویج دهیم، این نشانگر نقشه های دراز مدت برخی همسایگان دارد که به دست هموطنان گمراه و شاید خائن اجرا می شود. امروز جهان به‌سمتي مي‌رود كه يك زبان رسمي جهانی در حال شكل‌گيري است، الان در ايران يك زبان رسمي داريم. آيا بايد عقب‌گرد كنيم و درحالي‌كه جهان به‌سمت يك زبان واحد مي‌رود به‌سمت تكثر زبان در كشور برويم؟" 2.نظر شما درباره بیانیه مشترک اخیر کومله و حزب دمکرات چیست؟ با سپاس
سعید
1- اين نوشته مغايرتي به سخنان كنون من ندارد. زبان رسمي اجباري، زبان مادري در كنار آن. من آموزش تركي اسلامبولي در آذربايجان اعتراض كردم، زيرا پان تركيست ها بجاي تركي آذري تركي اسلامبولي، كه يك زبان بيگانه و نه زبان مادري است، در آنجا آموزش مي دادند و مي دهند و لباس ارتش تركيه به همراه نشانه ها و پرچم تركيه بر تن كودكان خود مي كنند. 2- من ديدگاهم را را در "نامه سرگشاده" گفته ام. مثل اينكه شما مطلبي را كه در آن نظريات خود را مي گذاريد نخوانده ايد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد لطفا موضع جبهه ملی را درباره مسئله اموزش زبان مادری و اموزش به زبان مادری برای اقوام ایرانی بیان فرمایید.با سپاس http://www.khalije-fars.com/item/11930
سعید
زبان رسمي، ملي و مشترك ما در ايران زبان فارسي است كه بايد در مدرسه هاي دولتي از كودكي آموزش داده شود. هيچ ممنوعيتي براي آموزش زبان بومي هر بخش ايران در كنار زبان رسمي نبايد وجود داشته باشد. هيچ ممنوعيتي هم وجود نخواهد داشت كه در مدرسه هاي خصوصي هر زباني را كه مي خواهند آموزش دهند حتا اگر اوليائي بخواهند كودكانشان را نسبت به بقيه جمعيت ايران بيگانه كنند و جدايي ارتباطي بوجود بياورند.

با درود به استاد زعیم 1.جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟بخشهایی از ان مطابق با تحلیل شماست. http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/19062825.به نظر شما نفوذ ترکیه در حال حاضر در منطقه قابل مقایسه با نفوذ ایران پیش از انقلاب در منطقه می باشد؟ با سپاس
سعيد
1- معلوم بود كه اردوغان دستپاچه عمل مي كرد كه البته تا حد زيادي نقشه هاي داود اوغلو بود. اگر آرامتر و پخته تر عمل مي كردند، مي توانستند از اين فرصت نادر تاريخي بهره زيادي ببرند. 2- نفوذ ايران در آن زمان بيشتر بود و احترام بشتري در جهان داشت تا تركيه امروز، ولي نفوذ ايران را شاه كم كم آلوده توهمات خود كرد.

جناب استاد بنابراین اگر باکو بتواند ناگورنو قره باغ را پس بگیرد با نخجوان وصل می شود و مرز ما با ارمنستان از بین رفته که در راستای منافع ملی ما نیست. با سپاس از شما
سعید
نه، هنوز يك باريكه دالاني خواهيم داشت، مگر اينكه باكو ادعاي آن تكه دالان را هم بكند. در هر حال شرايط كنوني استراتژيك ما ايجاب مي كن كه مرزهاي كنوني ماندگار باشند. در آينده ممكن است شرايط به اين حساسي نباشد.

با درود به استاد زعیم جناب استاد با توجه به اینکه قره باغ کاملا در درون خاک اذربایجان قرار دارد و 7 منطقه اطراف ان هم در کنترل ارمنستان می باشد حتی در صورتیکه دولت ارمنستان تمامی قره باغ و 7منطقه اطراف انرا هم تخلیه کند باز هم مرز 40 کیلومتری ما با ارمنستان بافی خواهد ماند. با سپاس
سعید
قره باغ تنها آري، ولي نگورنو قره باغ شامل حدود 80% قره باغ و بخش كردستاني آن جمهوري مي شود و تا مرز ايران ادامه دارد و حدود 100 كيلومتر به دالان 40 كيلومتري ارمنستان مي افزايد.

درود فراوان استاد نظرتان درباره شخصیت تاریخی کریم خان چیست؟ در ایران دموکراتیک با ایجاد یک ارتش ملی و دائمی می توان خدمت سربازی که معضلی بزرگ برای جوانان است را لغو کرد؟
hossein bodaghi
1- كريمخان يك دوران كوتاه از درخشش انديشه ايراني بودن بود. پس از او ما دوران كوتاه مصدق را داريم. 2- آري، من باور دارم كه يك ارتش داوطلب حرفه اي بيشتر از جواناني كه به اجبار خدمت مي كنند كارآيي خواهد داشت. ولي در شرايط جغرافيايي و راهبردي كه كشور ما قرار دارد، آموزش نظامي براي جوانان اجباري خواهد بود.

با درود .«پروین اعتصامی» از مفاخر ملی ماست و هنرش در به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی ماست٬ دو نمونه زیر انچنان گویاست که احتیاج به هیچ توضیحی ندارد.شعر«طوطی و شکر»به اندازه کافی گویاست بخوانیم و بدانیم.  «به گزارش خبرگزاری فارس از قم‌ حجت‌الاسلام تقی قرائتی چهارشنبه شب در مراسم بزرگداشت آیت‌الله احمدی فقیه یزدی در مسجد فاطمیه(س) قم با بیان اینکه آنچه انسان را وارسته می‌کند شاگردی است خاطر نشان کرد: علم به علوم اسلامی و انسانی گفته می‌شود در حالی که فیزیک و شیمی فن و صنعت است..رئیس مؤسسه مسجد با اشاره به اینکه زمانی از خارج شیر و ماست و پنیر وارد می‌کردیم و هم‌اکنون در بسیاری این موارد خودکفا شده‌ایم و صادرات داریم‌ اظهار داشت: باید روزی فرا رسد که ما در حوزه از نظر طلاب هم بی‌نیاز شویم و نیاز به صادرات پیدا کنیم.وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه هم‌اکنون ما در ایران نیاز به 250 هزار مسجد داریم ولی  متاسفانه در حال حاضر کمتر از 70 هزار مسجد داریم.دومین خبر مربوط است به:رجانيوز: وزير ارتباطات و فناوری اطلاعات در همايش ائمه ی جمعه كشور اعلام كرد تا پايان سال جاری كليه ی امامزاده های كشور به اينترنت پر سرعت مجهزمي شوند. رضا تقی پور ضمن اعلام اين خبر افزود: «تاكنون بيش از هزار و دويست امامزاده به اينترنت پر سرعت يک مگابيت مجهز شده اند و انتظار داريم اين رقم تا شش ماه آينده به بيش از بيست هزار برسد.» ايشان با اشاره به ثبت رسمی سی و دو هزار امامزاده در كشور گفت: «صحبت هايی با مسئولين يكی از سرويس دهنده های وبلاگ فارسی داشته ايم، قرار بر اين شده كه براي هر امامزاده يک وبلاگ نيزايجاد كنيم تا زائرين بتوانند آمار و اطلاعات خود را در آن ثبت كنند زيرا اين موضوع سبب صرفه جويی در وقت حاجت مندان خواهد شد. به عنوان مثال فردی كه داراي يک مشكل خاص است ميتواند با جستجو در وبلاگ ها دريابد كه براي حاجت گرفتن بايستی به كدام امامزاده مراجعه كند.»  تاجری در کشور هندوستان/ طوطئی زیبا خرید از دوستان/ ا شد آن طوطی، برای سودگر/ هم رفیق خانه، هم یار سفر/ هر زمانش، زیر پا شکر فشاند/ گاه بر دوش و گهی بر سر نشاند/ بزم، خالی شد شبی از این و آن/خانه ماند و طوطی و بازارگان / چونکه امشب خانه از مردم تهی است / خفتن ما هر دو، شرط عقل نیست / نوبت کار است، اهل کار باش/ من چو خفتم، ساعتی بیدار باش / طوطیک پر کرد زان گفتار، گوش/ شد سراپا از برای کار، هوش/ سودگر خفت و ز شب پاسی گذشت / هم قفس، هم خانه، قیراندود گشت / برفکند از گوشه‌ای، دزدی کمند / شد بزیر آهسته از بام بلند/ کرد همیانها تهی، آن جیب بر/ زانکه جیب خویش را میخواست پر/ دزد، بار خویش بست و شد روان / خانهٔ خالی بماند و پاسبان / صبحدم برخاست بازرگان ز خواب / حجره‌ها را دید، بی فرش و خراب / کرد از انبار و از مخزن گذر / نه اثر از خشک دید و نه ز تر / چشم طوطی چون ببازرگان فتاد / انگ زد کای خواجه صبحت خیر باد / گفت آب این غرقه را از سر گذشت/ کار من، دیگر ز خیر و شر گذشت/ فرشها کو، کیسه‌های زر کجاست/ گفت خامش کیسهٔ شکر بجاست / گفت دیشب در سرای ما که بود / گفت شخصی آمد اما رفت زود / گفت دستار مرا بر سر نداشت / گفت من دیدم که شکر بر نداشت / گفت مهر و بدره از جیبم که برد / گفت کس یکذره زین شکر نخورد / پیش ما، ای خواجه، شکر پر بهاست / تا چه چیز ارزنده، در نزد شماست /
 حمید
پروين اعتصامي به علت تعصب ضد زن مذهبي آنجور كه بايست تجليل نشده است.

درودی دوباره خدمت استاد زعیم 1.جناب استاد مگر در شرایط کنونی نخجوان یکی از جمهوری های خودمختار اران نیست؟با توجه به اینکه نخجوان توسط خاک ارمنستان از سرزمین اصلی اران جدا شده چگونه ممکن است که دالان ارتباطی ما با ارمنستان بسته شود؟ 2.ایا سیاست حمایت بی چون و چرا از ایروان باعث نمی شود که حتی بعد از روی کار امدن یک حکومت دمکرات در ایران دولت باکو(الهام علیف یا یک حکومت دمکرات)به ایران اعتماد نداشته باشد؟ با سپاس
سعید
1- غرب پيشنهاد كرده كه مسئله قره باغ با مذاكره حل شود. هر گونه سازش ممكن است دلان ارتباطي ما را قطع كند. 2- اين سياست تا بوجود آمدن دولتهاي دمكرات در ايران و آران ادامه خواهد داشت. الهام علي اف رفتني است، حتا با پشتيباني اسراييل و تركيه. شما آغاز آن را پس از آرامش در ايران مشاهده خواهيد كرد. آنگاه تعدل در روابط ايجاد خواهد شد. بيشتر مردم آن جمهوري نسبت به ايران احساس خانودگي دارند.

با درود به استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟به خصوص تحلیل پایانی. با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1906773
سعيد
"جاي خالي ايران" حرف بي معنايي است. آنها براي منزوي كردن ايران از قفقاز و توطئه عليه ايران اين كنفرانس ها را برگزار مي كنند. هرچه ما بيشتر تعلل كنيم و در توهم قدرت منطقه اي ولي بي سياست باشيم، آنها بيشتر و بيشتر بهم نزديك مي شوند و سپس كشورهاي آسياي مركزي را هم در اين كنفرانس عضو مي كنند. ما بهيچ وجه در مورد قره باغ نبايد كوتاه بياييم و بايد از ارمنستان پشتيباني بي چون و چرا كنيم تا نخجوان به جمهوري آران نپيوندد و ما دالان ارتباط خود را با ارمنستان داشته باشيم. اين سياست بايد تا هنگامي كه ما يك حكومت دموكرات و مردم پسند و جهان پسند پيدا كنيم ادامه داشته باشد.

با درود به استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟به نظر می رسد برای اقای نگهدار حفظ تمامیت سرزمینی ایران مهم ترین اصل نیست. با سپاس http://www.alarabiya.net/views/2012/09/11/237412.html
سعید
مطلب نامناسبي در شرايط كنوني نيست. هر چند همه استدلال ايشان را نفهميدم، ولي آنچه فهمديدم منفي نبود. لپ كلم اين است كه بخشي از يك كشور نمي تواند بدون راي همه ملت آن كشور، آن بخش را جدا كند. اين چيزي است كه من هميشه گفته ام. فرزند شما كه يك اتاق خواب از خانه شما به او اختصاص دارد نمي تواند بدون موافقت همه اهل خانه، ديوار بكشد و اتاق خودش را جدا كند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر چیست؟با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1906708
سعيد
تركيه در شتاب براي صعود به قدرت سياسي اول منطقه فريب خوش خيالي هاي قطر و عربستان را خورد. آنها پول دارند، ولي تصور مي كنند كه پول مي تواند جاي اراده و خرد سياسي و دورانديشي را بگيرد. آنها همه نفوذ جمهوري اسلامي را در سوريه دستكم گرفتند و عامل روسيه را در معادلات خود نياوردند.

جناب استاد نظر شما درباره مناقشه های مرزی اخیر میان چین و همسایگانش چیست؟در صورت حادتر شدن بحران مرزی میان چین با فیلیپین،ژاپن،اندونزی و ویتنام امکان مداخله امریکا برای کنترل چین وجود دارد؟(به خصوص بعد از تغییر راهبرد نظامی جغرافیایی امریکا در تمرکز قدرت نظامی از خاورمیانه به اقیانوس ارام و خاور دور). با سپاس
سعید
من تصور نمي كنم اين اختلاف به درگيري بيانجامد و انتظار سازش طرفهاي درگير را با هم دارم. يك درگيري مسلحانه در آن منطقه اختلاف را حل نخواهد كرد، ولي فاجعه به بار خواهد آورد.

با عرض درود فراوان خدمت استاد زعیم گرامی نتانیاهو و ایهود باراک دو جنگ طلب .یادآور هیتلر و گوبلزدر قرن بیست و یک.این دو جنگ طلب سیاسی به خود اجازه می دهند که برخلاف تمام قوانین و حقوق عرف بین المللی کشوری را تهدید به جنگ کرده و برای رسیدن به نیات پلید خود حتی دست به ترور دانشمندان یک کشور بزنند نتانیاهو متوهم خود را در قامت منجی و مسیحای قرن بیست و یک ملت یهود میبیند.اخیرا نتانیاهو با گردن کلفتی خود به غرب گفته اگر برای ایران خط قرمز تعیین نمی کنید پس به ما هم کاری نداشته باشید.غرب خوب می داند که اگر اسرائیل درگیر جنگ با ابران و متحدانش شود به تنهایی نمی تواند در صحنه نبرد باقی بماند و به ناچار غرب را هم وارد این جنگ خانمانسوز خواهد کرد.از طرفی دیگر حکومت ایران هم مقصر است ایران برای اعتماد جامعه بین المللی به برنامه هسته ای خود باید اجازه بازدید از سایت نظامی پارچین را بدهد و فردو را ببندد.حاکمان ایران در جنگ افروزی دست کمی از نتانیاهو ندارند.تهدید کردن یک کشور به حذف از نقشه جغرافیایی جهان حرفی گزاف و مسخره است که تبعات آن مظلوم نمایی دولت اسرائیل در جامعه بین المللی و این که هدف ایران نابودی اسرائیل توسط سلاح های هسته ای و نتیجه آن حمایت جامعه بین اللملی از اسرائیل برای حمایت از حمله اسرائیل است.هولوکاست یک واقعیت تاریخی است و رد کردن آن از سوی رهبران ایران بیخردی کامل است که فقط باعث منزوی تر شدن ایران می شود.دولت اسرائیل مدعی شده که امنیت کشورش توسط ایران تهدید می شود و استناد به سخنان رهبران حکومت اسلامی می کند.به باور من هر لحظه که می گذرد صدای ناقوس جنگ بلندتر از گذشته شنیده می شود جنگی که خانمان سوز خواهد بود.اگر روزی ایران به سرنوشت عراق و افغانستان دچار شود و چکمه های بیگانه در مام میهن قدم زند مرگ برای ایرانی با شراف تر از زندگی ست. چو ایران نباشد تن من مباد
hossein bodaghi
احساست تند شما را درك مي كنم. آقاي نتانياهو اين آخر عمري كمي ديوانه شده. اميدوارم بتوانند به او افسار بزنند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد پیرو نظرات شما و اقای بداغی باید بگویم که اوباما در سیاست خارجی یک رییس جمهور ضعیف بوده که باعث شده کشورهایی مانند عربستان از حد خود خارج شوند.اوباما اصلا قابل مقایسه با امثال کلینتون، بوش پدر و ریگان نیست. با سپاس
سعید
اين سنجش درست است، ولي از سال دوم رياست جمهوريش، وي به علت بي برنامگي و خطاهاي متعدد كه كرد، سياست خارجي را به هيلاري كلينتون واگذاشت. هيلاري هم هميشه با مشورت شوهرش سياستگزاري مي كند. از آن پس سياست خارجي امريكا جهت پيدا كرد. اين چيزي بود كه من پيش از انتخابات گذشته امريكا و سپس پس از برگزيده شدن كلينتون به وزارت خارجه پيش بيني كرده بودم. پيش از انتخابات گفته بودم كه "سياست خارجي امريكا در دست هيلاري كلينتون خواهد بود". وقتي اوباما انتخاب شد، پنداشتم اشتباه كرده بودم، ولي با انتخاب كلينتون به وزارت، ديدگاهم درست از آب درآمد.

به محسن و بهروز : ما دمکراسی و حقوق بشر را برای ایران می خواهیم..ایرانی با وسعت 1648195 کیلومتر مربع...دمکراتیک ترین کشورها و سیاستمداران دنیا هم اجازه نمی دهند که چهارتا و نصفی تجزیه طلب هر کاری دلشان خواست انجام دهند..برای ما ایران مهم تر از هر چیز است..ایران...
سعید

هروز گرامی شاگرد حقوق بشر بودن در حرف نیست در عمل است. حرف زدن هزینه ندارد. شما اول باید بپذیرید که در ایران نابرابری ملی وجود دارد. بعد در موردش راه حل بدهید. شما بعنوان یک عرب ایرانی در خوزستان وقتی ۵ نفر از اعضای یک خانواده ات اعدام میشود و چند نفردیگر در اعتراض به حقوق انسانی از دست داده شان در زندان بسرمیبرند. بنظر شمای چگونه باید به آن برخورد کرد؟ اگر ایرانیان از هر قوم تبار حامیان خود را دربین بقیه مردم ایران نه یابند ناچارا نگاهشان به خارجی خواهد بود. برخورد های امرانه کمکی به حل مسئله ملی در ایران نمی کند. بلکه عدم حساسیت را دامن میزند. حالا شما بیایید روز و شب درمورد ترم قومی، ملی، تباری سخن بگوید وقتی عمل ما همان است که در حکومت های مرکزی ضد دموکراتیک صرفا با هدف حفظ قدرت مرکزی برای بقای ناقابل خود داشته اند. باید با این دید به مصاف پرداخت. در غیر اینصورت شما در فردای ایران آزاد همان خواهید کرد که جمهوری اسلامی در ترکمن صحرا و کردستان و آذربایحان کرد. باید به ملیت های ایرانی در عمل نشان داد که بعنوان یک غیر کرد و ترک .... دلمان همانقدر برای کردستان وبلوچستان می سوزد که برای مشهد واصفهان شیراز و تهران و... اگر قرار باشد فرهیخته گان ما همان گویند که دشمانان این آب و خاک کردن. پس فرق ما چیست؟ اگر قرار باشد چکمه پوشتان «مام وطنی» تبعیضات چند گانه در مورد اقوام ایرانی، در راس تمام بیدادگری حکومت اسلامی ایران که برهمه ملت ایران اعمال میشود را نبیند و راه کار ویژه ای نداشته باشند، انوقت است که سیاست دشمنان خارجی، برای پاره پاره کردن ایران زمین زمینه اش را ما هموار کرده ایم. با سپاس فرید
فريد

درود فراوان خدمت آقای مهندس زعیم عزیز استاد به نظر شما شانس کدامیک بیشتر است اوباما یا رامنی؟ آقای اوباما قول افزایش مالیات از طبقه سرمایه دار را داده و همچنین افزایش اشتغال اگر به 4سال قبل برگردیم وضع آمریکا بسیار وخیم بود و نوعی ناامیدی از وضع کشور وجود داشت اما الان نوعی خوشبینی برای بهبود وضع اقتصادی وجود دارد به قول کلینتون برای جبران خراب کاری های دولت بوش 4سال کم است.همچنین طبقه متوسط پشتیبان آقای اوباما خواهد بود زیرا اگر رامنی به قدرت برسد ممکن است مسئله بیمه درمانی را منتفی کرده و فشار را بر طبقه متوسط آمریکا زیاد کند.دیروز آقای رامنی در مصاحبه ای گفته اوباما در سیاست خارجی شکست خورده و دلیل حرف خود را مسئله ایران می داند اما ایشان فراموش کردند همین آقای اوباما بود که جنگ در عراق را به پایان رساند و در اففانستان تا پایان سال 2014 نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج می شوند در دوره زمامداری اوباما مسئله بهار عربی پیش آمد و از همه مهمتر او کسی بود که توانست بن لادن دشمن شماره یک آمریکا را نابود کند.
hossein bodaghi
برداشت شما درست است. رامني در شان يك رييس جمهور امريكا نيست. تا هالا كه اوباما 2 به 1 جلو است.

بلاخره این رژیم کاری میکند که انسانهای فرهیخته به جان هم بیافتند. مساله این است، که تا این حکومت برقرار است روز و روزگار ما بر همین منوال خواهد بود و مردم ایران از یک گرفتار به گرفتاری دیگر خواهند افتاد. ما دشمن تراشی میکنیم ، یک روز با عراق جنگ میکنیم، روز دیگر اسرائیل را نابود میکنیم ، بعد اسرائیل ما را تهدید میکند ، غنی سازی انجام میدهیم و دنیا را مدیریت میکنیم، از خونریزی اسد حمایت میکنیم. کمک کنندگان زلزله را دستگیر میکنیم، کرد ها مرتب اعدام میکنیم ، ترکها بلوچ ها ، فارس ها راسرکوب میکنیم ، دنیا را با مردم ایران دشمن میکنیم، سرمایه های ایران برای خرید پشتیبان بذل و بخشش میکنیم، به فرهیختگان اجازه اظهار نظر و کمک و راهنمایی در اداره کشور نمیدهیم، کشور را به لبه پرتگاه میرسانیم، اقوام مختلف را سرکوب میکنیم و وقتی فکر های رهایی به سرشان زد چنان سرکوب میکنیم که نتوانند قد بلند کنند. تازه فرهیختگان چکمه پوش را هم به نیروی خود میافزاییم. !!!!! انگار همه این قصورات از ما بوده و ما باید تاوان آن را بدهیم. !!!! دوستان به خود بیاییم. ملت ایران رودر روی همدیگر نباید بایستد. تمام این بلاها را یک عامل موجب شده و آن دیکتاتوری ج-ا است . تا این سیستم بر قرار است، یک روز یک روز تحریم خواهیم شد، بعد امپریالیسم به ما حمله خواهد کرد، روز دیگر اسرائیل ، روز بعد استان های مختلف تلاش خواهند کرد که خود را رها کنند. شاید هم انتخابات بعدی دوباره مردم دم در بیاورند. مگر ما چقدر میتوانیم گرفتاریهایی که ج-ا برایمان درست می کند را حل کنیم؟ فراموش نکنیم که عامل همه این گرفتاریها ی ما ایرانیان، همان سرکوبگر مشترک ماست. گیریم فرهیختگی را کنار گذاشتیم و چکمه پوشیدیم و هموطنان خود را سرکوب کردیم آیا روز بعد ، ماه بعد یا سال بعد گرفتاری نخواهیم داشت. دوستان مشکل اصلی را پیداکنیم. بهروز بسیار عزیز، اگر قرار شد که این حکومت موجب شود که مردم ما را به جان هم بیافتند ، من در کنار ج-ا نخواهم بود، خشونت و سرکوب را تبلیغ نخواهم کرد و همچنان عامل تمام بدبختیها را ج-ا معرفی خواهم کرد. با تشکر، مریم
مريم

ایده سامان «مستقل و ملی» فقط به عمر نامبارک ۳۴ ساله جموری اسلامی مربوط نمیشود. بلکه این ایده کهن در تاریخ حداقل ۱۰۰ ساله اخیر ایران از زمان قاجار تاکنون وجود داشته. تنقر و خشم ما از حکومت بی کفایت جمهوری اسلامی نباید دلیلی بر چشم بستن بروی حقایق و واقعیات باشد. اگر چنین شود ما نیز دچار همان گرائی که ازش اظهار برائت میکنیم میشویم. ولی آنچه که اهمیت دارد و میبایست محور برخورد ما با تمامی خواست ها و امیال جدائی طلبانه باشد نه از دیدگاه شخصی و فراقومی بلکه از دیدگاه یک عرب ایرانی در خوزستان، یک بلوچ ایرانی در بلوچستان، یک ترک ایرانی در آذربایجان و ترکمن صحرا، یک گیلکی ایران در خطه مازندران، یک لر ایران در لرستان، ویک کرد ایران در کردستان باشد. وقتی به تبعیضات قومی در ایران که حاصل فقط سیاست های ۳۴ ساله اخیر نیوده بلکه تاریخ کهن تری دارد. که بربستر کمک های خارجی، حکومت های شیخ خزئل در خوزستان، قاضی محمد در کردستان، وپیشه وری در آذربایجان را بوجود آورد بدلیل تبعیضات و نبود حقوق برابر و یکسان نگری اقوام ایرانی در داشتن حقوق اقتصادی - سیاسی عدالت طلبانه بوده. نیروهای خارجی از آنان برای پیشبرد اهداف تسلط طلبانه خود بر ایران استفاده کرده و میکنند. چشم بستن بروی این حقایق تاریخی و صرفا ندیدن عوامل اصلی چنین گرایشات جدائی طلبانه ما را دچار همان باور میکند که جناب کوروش زعیم را علی رغم باورش به مبارزه مسالمت آمیز مجبور میکند که با تمام دلائلی که برای نفع اعمال خشونت در نوشته دردمندش اظهار میکند بجای برخورد سیاسی با این معضل تاریحی و کهنه در ایران چکمه بپا کند و بگوید: آنان كه قصد تجزيه كشور را به بهانه كسب حقوق بخشي از مردم يك كشور دارند، چون براي انجام اين كار، كه خود خيانت به مردم ميهن نياكاني تلقي مي شود، بايد براي انجام اين مقصود از بيگانگان كمك بگيرند. حتا اگر در جنگ با ميهن خود بختي براي موفقيت داشته باشند، كه خواهم گفت چرا از محالات است، امثال من را كه از شهروندان دلسوز براي همه مردم و مبارز مسالمت جو هستيم و بجز با قلم و سخن سر و كار نداريم، وادار خواهند كرد جنگ افزار بدست بگيريم. این همان درک یک جانبه ایست که «مام وطن» را فقط از دیدگاه خود دیده وعلی رغم بزرک گوئی با بستن هرراه حل سیاسی، راه کار را درمقابل چنین گرایشاتی با بپا کردن چکمه می بیند. آیا رژیم سلطنتی و جمهوری اسلامی جزء این نمودن؟ دوستان راه حل مسئله اقوام و مشکل تبعیض وبرتری در ایران با برخورد های امرانه و از بالا نیست. بلکه دیاگوگ سیاسی است. زمانی که این گقتمان در مقابل گرایشات افراطی ولی حق طلبانه بسته شود، انوقت شما نیز به «جنگ افزار» متوسل خواهید شد. ارادتمند فريد
فريد

خسرو جان من نمیدانم که چه چیزی در نوشتار اقای زعیم خواندی که بدین گونه بر اشفتی و زبان شعاری که راه به جایی نمیبرد گشودی. به باور من بخش عمده این نوشتار کاملا همگون با نظرات تو است ایشان نیز ببودن یک حکومت مسئول در برابر مشکلات مردم از جمله کرد های ایران را ریشه مشکلات میداند. ایشان یک سوال بسیار اساسی از دو حزب مطرح کره اند و ان این است که ایا این دو حزب برای دموکراسی در تمام ایران مخواهند عمل کنند و یا در محدوده جغرافیایی کردستان؟ این سوالی است که بسیاری از جواب دادن به ان طفره میروند.به باور من پاشخ روشن به این سوال به پراکنده کرن ابر های بی اعتمادی بسیار کمک میکند. چند سوال از خود تو و ثریا دارم. به باور شما این دو حزب چند درصد مردم کردستان ایران را نمایندگی ممکنند و امید ان دارم جواب ان بر مبنای حداقل مدارک و اسناد باشد. دوم ان که جریانی مثل کومله با عقاید چپ اتشین در گذشته که ایرادی به ان نیست چه حکومتی را برای اینده کردستان در نظر دارد؟ در اینده داور بین این دو حزب در رفع و رجوع اختلافا تشان اسلحه است یا روش های دموکراتیک، شرایط کنونی را فراموش کنید که دشمن مشترک بر بسیاری از اختلافات سر پوش موقت میگذارد، همه میدانیم که ریشه اختلافات عمیق است؟ نقش کمک های خارجی و با عبارت نرمتر بشر دوستانه خارجی را در رسیدن این دو حزب برای رسیدن به اهداف نه چندان روشنشان را چگونه ارزیابی میکنید؟ ایا این دو حزب با سابقه طولانی مبارزه اکنون ابزاری در دست غرب به عنوان عامل فشار بر ایران نیستند؟ که از صمیم قلب ارزو دارم چنین نباشد در غیر این صورت شاهد ان خواهیم بود که دو سازمان مبارز دیگر ایرانی به سازمان مجاهدین بپیوندند و از حمایت مردم محروم شوند.
حميد ش

dost aziz dar inja neshtan va az inja lengash kon gotan besyar sadeh ast. Agar kasi ra dar iran soragh dari keh 1/5 zaeim aleh tamamiet khahi jomhori eslami mobarezeh kardeh befarma. dost aziz hormate khod va digar kasani keh dar rahe iran mobarezeh mikonnd negah darim. va barye matrah kardan khod beh bozorganeman tigh nakeshim. piroz bashid
پيروز باشيد

آقای زعیم؛ خبر بدی برایت دارم ؛ سالهاست به ایران حمله شده و خاک وطنت را به توبره کشیده اند ءبخشی آز سهم دریای خزر را جمهوری اسلامی بخشیده است ؛ ذخایر وطنت را در بازار های چین به حراج گذاشته اند و بجایش اجناس بنجل می گیرند و پوتین پول ملت ما را میخورد و اگر جمهوری اسلامی شما جیک بزند ؛ تهدیدش می کنند که دیگر آز غنی سازی دفاع نخواهند کرد ؛ کجایی برادر ؛ شمشیر چوبینت را غلاف کن ؛ این جمهوری اسلامی است که فضا را برای تفکرات تجزیه طلبی آماده می کند ؛ خانه آز پای بست ویران است ؛ همه مشکلات آز حکومت اسلامی خودمان است ؛ سوراخ دعا را گم کرده ای ؛ مسبب مشکلات سوریه آز جمله حضور تروریست ها در جنبش مردم بشار اسد است و مسبب هر چه بر سر ایران بی اید همین جمهوری اسلامی است و بس . بجای حمله به کومله باید گفت لعنت بر حکومتی که تمایلات تجزیه طلبی را موجب می شود
خسرو

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد در پاسخ به یکی از پرسشهای من درباره جنگ احتمالی کره شمالی و کره جنوبی فرمودید:هزینه جنگ برای جنوب 10 برابر هزینه ان برای شمال خواهد بود.با توجه به اقتصاد1000میلیارد دلاری کره جنوبی و اقتصاد ورشکسته کره شمالی لطفا در این مورد توضیح دهید که چرا کره جنوبی متحمل چنین هزینه سنگینی می شود و لی کره شمالی نه؟ با سپاس
سعید
در بمباران ها و موشك پراني هايي كه خواهد شد، تاسيسات اقتصادي كره جنوبي كه بيش از تاسيسات كرده شمالي ارزش دارد، تخريب خواهند شد. از سوي ديگر، يك كارخانه برق در كره جنوبي كه خاموش شود صدها ميليون دلار آسيب اقتصادي وارد مي آورد، ولي در شمال شايد دهها مليون. الي آخر...

اقای مهندس شما فرمودید"من چیزی را که نابودکننده باشد به وجود نمی اورم".ایا گمان نمیکنید هر ایرانی وطن دوستی که دارای دانشی بالا همانند شما است باید برای افزایش قدرت نظامی کشورش کمک کند؟ در تبادل نظرهای شما با اقای سعید در این سایت و وبلاگهای قبلی خواندم که در بسیاری موارد از جمله منشور جبهه ملی شما برنامه ها و راهبردهای زیادی برای قدرتمند کردن نظامی ایران دارید.
رضا
شك نيست كه من يك ارتش قدرتمند و روزآمد را براي ايران مي خواهم. در شراطي كه ما از ديد جغرافيايي و معادلات سياسي قرار داريم، اين يك نياز است، ولي، اميدوارانه، فقط براي پيشگيري از بلندپروازي هاي احمق هاي سياسي جهان. ولي يك ارتش قدرتمند بايد با خردمندي اداره شود و بكار گرفته شود. وقتي يك ارتش وارد نبرد مي شود، بايد مطمئن باشيد كه يكي از طرفين احمق بوده است. اما، عدم دخالت من در ساختن ابزار نابودكننده، يك احساس شخصي است كه هميشه در وجود من قدرت داشته است.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟نگران کننده است. با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f4_saundaytimes_claim_israel_new_bomb_iran/24702698.html
سعید
آري، من درباره اين بمب مي دانم. من چندين سال پيش شنيده بودم كه امريكا در حال پژوهش است. علاقمند شدم و خودم آغاز به پژوهش كردم. دو سه بار من را از سايتهايي مانند وزارت دفاع انگلستان قفل كردند تا نتوانم وارد شوم.يك تئوري از خودم داشتم كه يك گام فراتر از اين حرفها مي رفت. صنايع دفاع خودمان بو برد و آمدند از من پرسيدند كه اين چيست كه روي آن كار مي كنم. گفتم بازي مي كنم. از من خواستند به آنها در طراحي و ساختش كمك كنم. من اطلاعات تئوريك را دادم، ولي از همكاري خودداري كردم، طرح خود را هم ندادم كه من چيزي را كه نابود كننده باشد بوجود نمي آورم. از بقيه بگذريم... من تصميم گرفته بودم اين مكانيزم را در ابعاد آسماني طراحي كنم كه نيازي به به باتري يا توليد كننده موج الكترومغناطيس نباشد. پس از حمله امريكا به عراق و مشاهده عكسهاي آنچه در فردودگاه بغداد رخ داده بود، شك كردم مبادا اين بمب الكترومغناطيسي را آزمايش كرده باشند. سرانجام تصميم گرفتم اين انديشه را بكلي از ذهنم پاك كنم. ولي از آن سال تا كنون، شك ندارم كه صنايع نظامي خودمان هم بيكار ننشسته است.

سپاس از شما جناب استاد..
سعید

با عرض درود فراوان استاد حرف شما کاملا صحیح است(اراده یک ملت بسیار قدرت مند تر از اسلحه سخن می گوید)هیچ کشوری در تاریخ از طریق مبارزه مسلحانه به دموکراسی نرسیده است. استاد چند وقت پیش در کلاس با یکی از اساتید که روحانی هم بود بحث می کردم بر سر مسئله سقط جنین ایشان می گفت در اسلام سقط جنین حرام است زیرا حکم یک انسان کامل را دارند.البته ایشان نتوانستند پاسخ بدهند که اگر متوجه باشیم جنین دارای نقص جسمانی باشد بطوری که توانایی زندگی از او سلب شده باشد آیا باز هم از دیدگاه ایشان سقط جنین حرام است؟البته از دیدگاه علمی جنین زمانی که عصبش شکل نگرفته هنوز حکم موجودی که درد و رنج را احساس می کند ندارد.به نظر من سقط جنین نباید ممنوع باشد زیرا در برخی موارد مثل حاملگی های ناخواسته در یک رابطه غیر رسمی دختران برای حفظ آبروی خود ناچار به مراکزی غیر قانونی و غیر بهداشتی برای سقط جنین روی می آورند که منجر به مرگ آنان نیز می شود.در مواردی که جنین دارای نقص جسمانی شدید می باشد اگر جنین سقط نشود در حق آن موجود ظلمی بسیار شده است.یا مثلا زمانی که به دنیا آمدن جنین خطر جانی برای مادرش به همراه می آورد. با سپاس
hossein bodaghi
من هم با شما موافق هستم. نجات زندگي مادر كه سالها جامعه براي پرورش او سرمايه گذاري كرده، بسيار مهمتر از بدنيا آوردن يك جنين با آينده نا معلوم و بدون مادر و امكانات پرورشي طبيعي است.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مقاله زیر(به خصوص از لحاظ نظامی)چیست؟ با سپاس http://newcoy.persianblog.ir/post/492/
سعید
من نمي خواهم در شرايط حساس كنوني درباره سيستم هاي پدافندي كه خود ما نيز از آنها برخورداريم بحث كنم، ولي فانتوم ها، بويژه آنها كه براي عكسبرداري تجهيز و نوسازي شده اند در برابر سيستم هاي دفاع هوائي پرسرعت نوين قدرت مانور چنداني ندارند. شايد خلبان بي احتياطي كرده و ارتفاع خود را بيش از آنكه گزينه فرار را براي خود محفوظ نگه دارد، كم كرده بوده است.

جناب استاد تا پای جان ایستاده ایم و دشمنان ایران زمین را چه خارجی باشند چه فریب خوردگان داخلی اگر سلاح به دست گیرند شکست خواهیم داد.زیرا ارزوی ما پیوستن به سربازان شهید وطن مانند سرهنگ اریوبرزن است.
سعید
تو خود آينه اي از آريوبرزن هستي.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد هرگاه چنین نامه هایی از سوی شما و جبهه ملی منتشر می شود باور بفرمایید من به شخصه احساس قدرت و افتخار بیشتری می کنم و به اینده ایران امیدوارتر می شوم و نگرانی ام نسبت به سرنوشت ایران کمتر می شود. با سپاس فراوان از شما
سعید
احساسات شما ستايش انگيز است.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد