درباره نامه پيشنهادي به دموكراتهاي
سناي امريكا:
دوستان گرامي:
از اينكه پيش نويس نامه پيشنهادي به
سناتورهاي دموكرات امريكا را براي من فرستاديد سپاسگزارم. از آنجا كه اين نامه
قرار است بنام جبهه ملي ايران فرستاده شود، به خود اجازه دادم كه ديدگاه خود را به
شرح زير تقديم نمايم:
1)
متن نامه نشانگر خشم، انزجار و
frustration
نويسندگان آن نسبت به عملكرد امريكا در كل منطقه و توهين و اتهاماتي نسبت به آن
كشور است كه هرچند ما مي توانيم با آنها موافق باشيم، ولي برخي از آنها با وجود
نزديك بودن به واقعيت قابل اثبات در يك دادگاه نيست، بنابراين، اين نامه نمي تواند
يك نامه سياسي يا دستكم سياستمدارانه باشد كه جلب همدلي مخاطب را كند.
2)
نامه درخواست انصراف از حمله به ايران را دارد كه خواستي
بسيار منطقي و واقعگرايانه و خواست همه ما ايرانيان است، ولي لحن آن چنان است كه
فقط اگر ما قدرتمندتر از امريكا باشيم مي توانيم آنرا چنين پرخاشگرايانه عنوان
كنيم و انتظار اطاعت داشته باشيم. درغير اينصورت بايد چنين خواستي را با چنان
متانت و استدلال عنوان كنيم كه مخاطب مجبور شود به عقل سليم خود مراجعه كند و
دلايل ما را مورد توجه قرر دهد.
3)
هيچ سياستمدار امريكايي حاضر نيست توهين به ساختار سياسي و
اداري كشورش را از يك بيگانه (و حتا از يك هم ميهن) تحمل كند. هرچند نويسنده قصد
دارد از رقابت ميان دموكراتها و جمهوري خواهان امريكا بهره برداري كند، ولي اين
اين رقابت برخلاف كشورهاي استبدادي يك خونخواهي نيست كه آنها آمادگي تحمل تهاجم
لفظي يك بيگانه را داشته باشند.
4)
مخاطب قرار دادن دموكراتهاي يكي از دو مجلس قانونگزاري
امريكا و بي اعتنايي به كل مجلس سنا، و حتا به كل نمايندگان كنگره، نشانگر ناآگاهي
از ساختار سياسي آن كشور است.
5)
ما در گفتمان با سياستگزاران يك كشور بايد درايت، كفايت و
خردمندي خود را نشان دهيم نه خشم و كينه جويي و انزجار خود را. اينگونه برخورد فقط
عملكرد ناخردمندانه و ناهوشمندانه جمهوري اسلامي را برائت و در برابر عملكرد ما
درخشش مي دهد. واكنش مخاطبان فقط اين خواهد بود كه اين مردم سزاوار همان رژيم هستند.
6)
اگر مايل هستيد با ارسال يك نامه فقط خشم خود را از امريكا
و هم پيمانانش و از جمهوري اسلامي نشان دهيد، آن را بنام جبهه ملي انجام ندهيد.
جبهه ملي به خردمندي كساني چون مصدق مي نازد كه، برخلاف رفتار ناهوشمندانه مسئولان
جمهوري اسلامي، بزرگترين و فدرتمندترين كشور دنيا را به چالش ميكشد و آن كشور را
با قانونهاي خودش و در زمين بازي خودش با خرد و متانت شكست ميدهد و در اين مسير نزد
مردمان كشور دشمن و افكار عمومي جهانيان قهرمان هم مي شود. ما هم بايد نشان دهيم كه سزاوار آرمان
آزادي و حاكميت ملي خود هستيم و توان و خرد آن را داريم كه كشور خود را بهتر از
جمهوري اسلامي اداره كنيم و اعتماد و احترام جهانيان را نيز جلب نماييم.
با پوزش از شما عزيزان و گراميداشت،
كورش زعيم
29 ژانويه 2007 (9 بهمن 1385)