گفتگوي تلويزيون رسا (ا. ر.) با كورش زعيم
تاريخچه و عملكرد حزب نهضت آزادي
ايران
15 ارديبهشت 1390 ( مه 2011)
پرسش 1
: شباهت شرايط فعلي و شرايط پس از كودتاي 28 مرداد و پس از
15 خرداد؟
كورش زعيم
: شرايط كنوني كشور شباهتي نه به شرايط پس از كودتاي 28
مرداد دارد و نه به 15 خرداد. تلاش براي مقايسه اينها با هم، ما را از ديدن زواياي
ظريف و متفاوت آن محروم مي كند. شرايط آن رويدادها بسيار مشخص و قابل تعريف و
ارزيابي بود. دو طرف معادله شناخته شده، خواسته ها روشن و موانع قابل لمس بودند.
اكنون شرايط بسيار پيچيده در معادلات چند مجهولي و طرفهاي معادله نامشخص و غيرقابل
شناسايي هستند. بنابراين، كار كنشگران سياسي بسيار ظريف و دشوارتر است و امكان به
بيراهه رفتن بسيار بيشتر.
پرسش 2
: چگونگي تشكيل نهضت آزادي.
كورش زعيم
: در ارديبهشت سال 1340، شماري از اعضاي جبهه ملي ايران كه
جناح مذهب گرا بودند، از جبهه شاخه زدند و نهضت آزادي ايران را تشكيل دادند.
بنيانگذاران نهضت آزادي 25 نفر از جمله مهدي بازرگان، يدالله سحابي، محمد رحيم
عطايي، عباس سميعي، احمد صدر حاج سيد جوادي، عباس رادنيا و حسن نزيه و آيت الله طالقاني
بودند. نهضت آزادي خود داراي دو جناح بود، جناح مذهبي شامل طالقاني، يدالله سحابي
و عباس شيباني، و جناح سياسي شامل حسن نزيه و عطايي. مهندس بازرگان به هر دو جناح
نزديك بود و مي توان او را سياسي – مذهبي خواند.
پرسش 3
: علت شكل گيري نهضت آزادي ايران در شرايطي كه موسسين آن از
اعضاي برجسته و موسس جبهه ملي دوم بودند چه بود؟ (ضرورت تشكيل نهضت آزادي) آيا به
نظر شما تشكيل نهضت در آن مقطع عملي درست بود؟
كورش زعيم
: اين آقايان همه عضو جبهه ملي ايران بودند، ولي ريشه
اعتقادات سياسي آنها در مذهب بود. آنان مي گفتند كه جبهه ملي به جدايي مذهب از
حكومت عقيده دارد، در صورتيكه مذهب يك ايدئولوژي است و مي تواند راهنماي ما در
سياست باشد. افزون بر اين، باور داشتند كه جبهه ملي در مبارزه براي آزادي كند عمل
مي كند و پويايي لازم را ندارد، ولي آنها مي توانند در قالب يك حزب مذهب گرا بهتر
و فعال تر مبارزه كنند. حسن نزيه و محمد رحيم عطايي، با وجود اينكه جنبه سياسي
آنان بر جنبه مذهبي مي چربيد، به عنوان ايدئولوگ نهضت عمل مي كردند كه چگونه مي
توان با كاربرد مذهب در سياست موفق تر بود.
پرسش 4
: تفاوتها و شباهتهاي رويكرد نهضت آزادي به حركت روحانيون
در دهه 40 با جبهه ملي ايران را توضيح دهيد.
كورش زعيم
: نهضت آزادي خود را عضو جبهه ملي مي دانست و حتا از جبهه
درخواست كرده بود كه به عنوان يك سازمان وابسته به عضويت جبهه در آيد. در كنگره
1341، اعضاي نهضت آزادي، مانند طالقاني، بازرگان، نزيه و ديگران، در حاليكه
درخواست عضويت حزب نهضت آزادي ايران در دست بررسي بود، به عنوان اعضاي جبهه ملي
ايران حضور داشتند. در آنجا حسن نزيه در هيئت رئيسه كنگره انتخاب شد. مهندس
بازرگان و آيت الله طالقاني جزو 35 نفر شوراي مركزي جبهه ملي ايران انتخاب شدند،
ولي يدالله سحابي و حسن نزيه نفر 36 و 38 شدند. بنابراين، كل عضويت نهضت آزادي
نسبت به جبهه ملي ايران وفادار بود. پس از تشكيل نهضت آزادي، مهندس بازرگان نامه
اي به مصدق در احمدآباد نوشت كه در آن تشكيل نهضت آزادي و وفاداري آن را به اصول
نهضت ملي و شخص مصدق اعلام نموده درخواست تاييد كرده بود. بنابراين، تفاوت چنداني
ميان جبهه و نهضت بجز جنبه مذهبي آن نبود. البته در اواخر دهه چهل، جنبه مذهب
گرايي نهضت آزادي كمي تعديل شد. بايد توجه كرد كه در مرامنامه نهضت آزادي پيروي از
بيانيه جهاني حقوق بشر و منشور سازمان ملل متحد آمده بود؛ بنابراين، در اصول سياسي
فاصله بسيار زيادي با روحانيت سنتي و محافظه كار داشتند.
افزون بر آن، پس از كودتاي 28 امرداد 32، و پشت كردن جامعه
روحاني به دولت ملي مصدق و پشتيباني قدرتمند آنها از كودتا و حكومت محمدرضا شاه، روابط
جبهه ملي با جامعه روحانيت تيره شده بود و بي اعتمادي ژرفي در جبهه ملي نسبت به
روحانيان سنتي حكمفرما بود. نهضت آزادي كه جنبش هايي در ميان روحانيان، سربازگيري
و سازماندهي بخش انقلابي روحانيان را مي ديد، مي خواست فاصله خود را با آنان كمتر
كند و بدون اينكه همراه و همرزم شود، در جاده اي كه آنان صاف مي كنند گام بردارد.
ما بعدها هم ديديم كه پس از انقلاب، نهضت آزادي با وجود مشاركت در دولت و برخي
نهادهاي انقلابي، سرنوشت خود را با روحانيت حاكم گره نزد.
پرسش 5
: علت شكل گيري سازمان مجاهدين و جدايي اعضاي آن از نهضت
آزادي؟
كورش زعيم
:
نهضت آزادي بيشتر به
مبارزه فرهنگي با رژيم معتقد بود تا مبارزه خشونت آميز. آقاي بازرگان در يك
سخنراني نهضت آزادي را اينگونه تعريف كرده بود:
«اولاً
مسلمانيم، دين را از سياست جدا نميدانيم. ثانياً ايراني هستيم ولي
ايراندوستي و ملي بودن ما مُلازم با تبعيض نژادي نيست. ثالثاً تابع قانون
اساسي مشروطه هستيم، رابعاً مصدقي هستيم، مصدق را از افتخارات ايران و شرق ميدانيم.»
ولي گروهي از جوانان كه در كلاس هاي آموزش اسلام انقلابي كه
آنروزها معمول شده بود، شركت مي كردند و اسلام انقلابي را با انديشه هاي ماركسيستي
و مبارزه مسلحانه همساز مي ديدند، روش مبارزه مسالمت آميز نهضت را نمي پسنديدند. هدفهايي
مانند
مذهبي بودن، مليگرا بودن، تبعيت از قانون
اساسي مشروطه و وفاداري به منشور سازمان ملل و بيانيه حقوق بشر و بدتر ازهمه مصدقي
بودن، نميتوانست شيوههاي انقلابي را براي مبارزه نويد بدهد. بهمين دليل،
پنج نفر از اين جوانان، از جمله محمد حنيف نژاد، علي اصغر
بديع زادگان و سعيد محسن، در سال 1348، از نهضت آزادي جدا شدند و سازمان مجاهدين
خلق را براي انجام مبارزه مسلحانه تشكيل دادند.
پرسش 6
: به نظر شما دلايل پذيرش نخست وزيري توسط مهندس بازرگان چه
بود؟ آيا اين دلايل را منطقي مي دانيد؟
كورش زعيم
: البته شايعه نخست وزيري بازرگان همزمان با دولت بختيار و
شايد پيش از آن هم وجود داشت. روحانيت به جبهه ملي به علت اعتقاد به جدايي دين از
حكومت اعتماد نداشت. از سوي ديگر، مي دانست كه در جامعه روحاني نمي تواند كسي را
پيدا كند كه تجربه كشورداري و يا حتا مديريت داشته باشد. پس بايد يك تكنوكرات ملي
را برگزينند كه هم جبهه مذهبي قوي داشته و به روحانيت هم نزديك باشد. ملي براي
اينكه جامعه ايراني را خرسند كند و مذهبي براي اينكه در فكر حذف روحانيت نباشد.
اين شخص مي تواند مدتي نخست وزير باشد و دوستان خود را نيز ير كار بگمارد تا شيرازه
اداره كشور از هم نپاشد. روحانيان هم در كنار هر كدام از اين تكنوكراتهاي مذهبي به
عنوان معاون يا مشاور گماشته مي شوند تا راه و چاه را ياد بگيرند و بعدها بازرگان
را كنار بگذارند و خودشان زمام امور اجرايي بدست بگيرند. خود بازرگان بعدها گفت كه
فريب خورده بود. مهندس بازرگان بهترين گزينه بود كه نه تنها اين پيش نيازها را
دارا بود، اهل دروغ و ريا و خودكامگي و ستيزگري هم نبود. از سوي ديگر، بازرگان با
شاپور بختيار دوست بود و اين دوستي مي توانست از يك رويارويي خونين جلوگيري كند. مهمتر
از اين، گزينش بازرگان به امريكا اين پيام را مي داد كه ايران پس از انقلاب به سوي
دموكراسي و آزادي هاي مدني كه بازرگان به شدت به آنها معتقد بود مي رود نه يك دولت
انقلابي مانند كوبا و ونزوئلا. با دانستن نيت روحانيت انقلابي حاكم، گزينش بازرگان
از منطقي قوي برخوردار بود.
پرسش 7
: پس از سركوب هاي سالهاي ابتدايي دهه 60، حيات سياسي نهضت
آزادي چگونه تداوم يافت و رويكرد نهضت آزادي نسبت به شرايط حاكم بر اين دهه چگونه
بود؟
كورش زعيم
: از سال 1360 تا 1364 نهضت آزادي به علت دستگيري ها و
ممنوعيت فعاليت جبهه ملي و نهضت، بجز فعاليت حدود چهل نفر از اعضاي جبهه كه به
عنوان "گروه حسن نيت" فعاليت نيمه علني مي كردند، هيچگونه فعاليت حزبي صورت
نمي گرفت. در سال 1364، به ابتكار ابراهيم يزدي از نهضت آزادي و علي اردلان از
جبهه ملي، «جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت ملي» تشكيل شد. اين جمعيت هم پس از صدور
نامه 90 امضاء خطاب به رييس جمهور وقت، هاشمي رفسنجاني، تعطيل شد و شمار زيادي از
اعضاي آن دستگير و زنداني شدند. از دو سال آخر رياست جمهوري آقاي رفسنجاني تا دوره
اول رياست جمهوري محمود احمدي نژاد، هم جبهه ملي و هم نهضت آزادي فعاليت هاي خود
را، البته به صورت محدود و تحت تهديدهاي مستمر ادامه دادند.
پرسش 8:
توليدات فكري چه نقشي در پيشبرد اهداف احزاب و گروههاي
سياسي دارد؟ با توجه به اينكه نهضت آزادي ايران پس از بازرگان توليدات فكري بسيار
كمي داشته است، دلايل اساسي اين فقدان تئوريك را چه مي دانيد؟
كورش زعيم
: اصولا در حزب هاي سياسي انديشه نو توليد نمي شود. بيشتر
انديشه ها و تحليل ها در راستاي توجيه راهبردها و راهكارهاي آن حزب يا سازمان
سياسي است. چون حزبها بايد در محدوده مرامنامه يا منشور خود بيانديشند. هر انديشه
كه بيرون از آن چارچوب باشد، انحرافي تلقي مي شود كه يا رد مي شود و يا منجر به انشعاب
مي گردد. انشعاب و تشكيل سازمان مجاهدين خلق بر پايه همين استدلال است كه آنها
توليد انديشه اي كردند كه با مرامنامه نهضت آزادي همخواني نداشت. توليد انديشه
بيرون از مرامنامه هنگامي مي تواند صورت گيرد كه كشور در بحراني خطرناك و آسيب زا
قرار مي گيرد. آنگاه مي توان با انديشه هاي نو به نجات كشور پرداخت و سپس دوباره
سوار قايق حزب شد، مگر اينكه شرايطي جديد سياسي بوجود آمده باشد كه حزب را وادار
به نوانديشي كند.
پرسش 9:
با توجه به اينكه 50 سال از تاسيس نهضت آزادي مي گذرد،
ارزيابي شما از 50 سال فعاليت نهضت آزادي در عرصه سياسي ايران چيست و دورنما و نقش
نهضت در آينده ايران را چه مي دانيد؟
كورش زعيم
: در طي سه دهه جمهوري اسلامي، نهضت آزادي بارها وادار به
بازنگري در روشها و باورهاي خود درباره چگونگي اداره كشور و استعدادهاي نظام حاكم
در اين مورد شده است. از سال 1378 تا انتخابات سال 1388، من شاهد بوده ام كه مواضع
نهضت آزادي نسبت به اينكه چه بايد كرد و چه مي توان كرد كم كم به مواضع جبهه ملي
ايران نزديكتر شد. من نهضت آزادي را در ايران آينده يك حزب بسيار فعال و پويا مي
بينم، ولي گرايش آنها به كاربرد ابزار مذهب براي كشورداري تعديل و جنبه ملي گرايي
آنها بسيار قدرتمندتر هويدا خواهد شد. نام آنها مي گويد "نهضت آزادي
ايران"، بنابراين، در راستاي آزادي و آزاد ماندن ملت ايران تلاش خواهند
(يادداشت: اين مصاحبه ويديويي كه توسط مصاحبه گر و فيلمبردار رسا در تهران انجام شد، در مالزي براي پخش از تلويزيون رسا تاييد نشد.)