Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
10 فروردين 1358
انتخابات شهرها، استانها و شوراها - كورش زعيم
 از: کورش زعیم

ماهنامه ايرانهمر - اسفند 1383

روزنامه همشهري - 1381

روزنامه افتخارات ملي - مهر 1370

نخستين چاپ - 1358

انتخابات شهرها، استانها و شوراها

  حکومت دموکراسی فقط به این معنی نیست که کشور دارای یک مجلس شورای نمایندگان انتخابی باشد و رییس جمهوری هم با رای مردم برگزیده شود. هرچند که این دو نهاد از پایه های اصلی یک سامانه مردم سالار بشمار می روند، ولی صندلی روی دو پا نمی ایستد. پایه های دیگری هم مورد نیاز است تا حکومت شکل کاملا مردمی بخود بگیرد.

در یک نظام دموکراتیک همه مسئولانی که مستقیما با زندگی مردم سروکار دارند باید برگزیده مردم باشند. یکی از مهمترین این نهادها شهرداری است. بر خلاف رییس جمهوری که کارش در سطح کلان است و بطور غیر ملموس در زندگی روزانه مردم اثر می گذارد، کار شهردار را مردم روزانه لمس می کنند. محیط زندگی مردم واکثر خدماتی که مردم برای رفاه و زندگی خود درشهر نیاز دارند توسط شهردار اداره می شود. ایمنی ساختمانها، خیابان بندی، روشنایی، آسفالت کوچه ها، پارک ها،  پاکیزگی شهر، انتقال زباله، اتوبوسرانی، مترو، تاکسی، مغازه داری، پارک ها، آلودگی هوا، ترافیک، حفاظت وحراست، آتشنشانی، و دهها خدمات و وظایف دیگر که با زندگی مردم آمیخته است، مسئولیت مدیریت آن به عهده شهردار است. شهردار مانند کدبانوی یک خانه است که کیفیت زندگی در آن خانه وابسته به مدیریت و لیاقت اوست.

بخت اینکه یک ازدواج غیرداوطلبانه یا انتصابی خانواده خوشبختی بوجود آورد بسیارکم است، هرچند که فشارهای اجتماعی، یا وحشت از فشارهای اجتماعی، باعث پیوند ناخواسته طرفین شود. بهمین ترتیب، احتمال اینکه یک شهردار انتصابی بتواند خواسته های مردم شهر را درک کند و شرایط دلخواه یا مورد نیاز آنان را بوجود آورد بسیار پایین است. در کشور ما که همیشه شهرداران توسط حکومت مرکزی منصوب شده اند، کمتر شهرداری بوده که مردم شهر ازاو به نیکی یاد کنند و درتاریخ شهرشان او را به عنوان مردی بزرگ ثبت نمایند.

هم اکنون اگر آماری ازاحساس مردم شهرهای کشور نسبت به عملکرد شهردارانشان، درگذشته و کنون، گرفته شود، اکثریت مردم از اکثریت قریب به اتفاق شهرداران ابراز نارضایتی خواهند کرد؛ یا، در بهترین شرایط، نسبت به بود یا نبود آنان بی تفاوتی نشان خواهند داد. مردم به شهردار خود همانند هر مسئول اداری دولتی دیگر مینگرند که بر آنان حکومت می کند. مردم در برابر انتصاب، وجود، عملکرد، لیاقت یا کفایت او خود را محکوم و گاه مستاصل احساس میکنند. من در طی ربع قرن گذشته تعداد زیادی از شهرداران شهرهای کوچک و بزرگ را ملاقات کرده ام و متوجه شده ام که تقریبا همه این شهرداران انتصابی، مردم را فرمانبر خود می شمارند. هرچند که اکثریت آنان حسن نیت داشته و  مایل بوده اند و قصد داشته اند که به شهر خدمت کنند، ولی وفاداری و پاسخگویی آنان نسبت به نهادها یا کسانی که آنان را منصوب کرده بودند، یا با نفوذ خود باعث منصوب شدن آنان شده بودند، بوده و هست نه به مردم.

چنین وضعی برای اداره شهرها مناسب نیست. همه شهرها را نمی توان با انتصابات وپخشنامه های دولت مرکزی ومقررات یکسان وطرحهای یکسان و کنترل از راه دور اداره کرد. طرحهای جامع را نمی توان درتهران کشید و ابلاغ کرد. مقررات محلی را نمی توان در تهران وضع کرد و به همه شهرها فتوکپی فرستاد. اکثر شهرهای ما برای خود یک تاریخ هستند و هرکدام فرهنگ و آیین ها و ویژگیهای مردمی و فولکلوریک یا امکانات اقتصادی ویژه خود را دارند. آنها مانند گلهای گوناگون و رنگارنگ یک گلستان هستند که بایستی، رنگ و بو و زیبایی و جلوه خود را حفظ کنند، نه اینک زیر غبار یکسان نگری مدفون گردند. حفظ شخصیت شهرها را نباید با ایستایی یا عقب افتادگی تکنیکی اشتباه گرفت، زیرا آنچه اداره یک باغ را پیشرفته می سازد، سیستم آبیاری و نکهداری آن است نه یکسان سازی گیاهان آن.

افزون بر این، هر نهادی که مستقیما با مردم سروکار داشته باشد ولی برگزیده و برخاسته از میان آن مردم نباشد، به فساد و زورگویی گرایش می یابد. مردم در مراجعه به آنها به مستخدمانشان مراجعه نمی کنند، بلکه به اربابانشان مراجعه می کنند و همانطور هم با آنان رفتار می شود. شهرداران به پشتوانه حامیانشان، در تصمیم گیری خودکامگی می کنند یا حتی پا فراتر از قانون می گذارند.

نگارنده در سال 1358 در چنین مقاله ای پیشنهاد کرده بود که شهرداران انتخابی باشند و در هر شهر با رای مستقیم مردم برگزیده شوند. این پیشنهاد را دوباره در سال 1371 در مقاله دیگری  تکرار کردم. آنروزها هنوز قانون شوراهای شهر اجرا نشده بود. من این پیشنهاد را سه باره در سال 1381 در روزنامه همشهری تکرار کردم و سپس در 1383 در ماهنامه ايرانمهر. اکنون دراینجا براي پنجمين بار تکرار میکنم که نه تنها شهرداران، بلکه استانداران، فرمانداران، بخشداران و دهداران، همه و همه بایستی برگزیده مستقیم مردم باشند. روش کنونی انتخاب شورای شهر هم به هیچ وجه پاسخگوی نیاز نمایندگی مردم شهر نیست؛ پیشنهاد خود درباره آن را نیز در اینجا شرح می دهم.

یک شهردار باید درشهر خود شخصیتی شناخته شده باشد، و یا دستکم برای انتخاب شدن وادار شود خود را به مردم بشناساند. مردم باید بدانند که اوکیست، از کجا آمده، سوادش چیست، چه تجربه ای دارد و پیشتر چکاره بوده است. مردم باید بدانند که تا چه حد مسایل شهر را درک می کند، باورهایش چیست و چه برنامه ای برای شهر دارد؟ نامزد شهرداری باید مستقیما با مردم روبرو شود، خواستهای آنان را بشنود و به آنان قولهایی بدهد. مردم بر پایه این شناخت و نیز قولهایی که به آنان داده می شود، شهردار دلخواه خود را بر می گزینند.

در چنین وضعی، شهردار خودرا مدیون مردم خواهد دانست و نسبت به انجام وظایف و مسئولیت های خود کوشا خواهد بود، زیرا اکنون شهردار می داند که برای حفظ شغل خود باید مردم را راضی نگه دارد نه وزیر کشور و استاندار و یا صاحبان نفوذ سیاسی خاص را؛ و دیگر اینکه  خویشاوندی او با شخصیت های حاکم و قدرتمند، و یا ابراز وفاداری نسبت به آنها، دیگر ضامن گزینش او نخواهد بود.

پیشنهاد می کنم که در راستای اصلاح قانون انتخابت شورا ها و شهرداریها، لایحه یا طرحی که حاوی مقررات زیر باشد، برای تصویب به مجلس شورا ارائه شود:

   انتخابات شهردار، بخشدار و دهدار

1-      شهردار هر شهر، بخشدار هر بخش، و دهدار هر ده بایستی با رای مستقیم مردم برای مدت چهار سال برگزیده شوند. شهردار، بخشدار و دهدار، هر کدام رییس قوه اجراییه قلمرو جغرافیایی خود خواهند بود.

2-      رای دهندگان کسانی خواهند بود که جای زندگیشان در محدوده شهر، بخش یا ده باشد. مدت زمان زندگی رای دهنده در محدوده شهر، بخش یا ده اهمیت ندارد، فقط او می تواند در هر انتخابات فقط در قلمرویی که هر بار سکونت خود را در آن اظهار کرده است رای بدهد. یعنی ما باید اجازه بدهیم که هر شهروند ایرانی بدون از دست دادن حق انتخاب مسئول اجرایی محل سکونت خود، هرچقدر هم که موقتی، با آسودگی خاطر به سراسر کشور مهاجرت یا مسافرت کند.

3-      نامزدهای شهرداری، بخشداری یا دهداری باید دستکم شش ماه پیش ازنام نویسی برای انتخابات، ساکن آن شهر، بخش یا ده بوده باشد یا محل سکونت خود را آنجا اعلام کرده باشند.  سکونت مستمر ضرورت ندارد، بلکه نامزد باید منزلی اجاره ای یا ملکی در آن محدوده داشته باشد، نشانی خود را در محل اعلام کند، و بتواند ثابت کند که در طول شش ماه در آن محدوده حضور داشته است. این مقررات اجازه می دهد که بومیانی که در جای دیگر زندگی کرده اند و اکنون قصد خدمت به منطقه خود را دارند، بدون اینکه زندگی جاری خود را دگرگون کنند،  بتوانند در انتخابات شرکت نمایند، و دیگر اینکه بومیان دیگر نقاط که با منطقه انتخابات آشنایی دارند، یا در آنجا محبوبیت دارند، و فکر می کنند می توانند در آنجا سرچشمه خدمات ارزنده شوند، فرصت این خدمت را پیدا کنند. اصل این است که همه ایرانیان در همه جای ایران بومی هستند، فقط باید از منطقه مورد نظر خود آگاهی داشته باشند یا آگاهی پیدا کنند.

4-      فرمانداران و استانداران نیز بایستی بهمین ترتیب انتخاب شوند. فرماندار و استاندار انتصابی در یک سامانه مردم سالار بی معناست. در عین حال، باید ملاحظات زمان و موقعیت سیاسی و استراتژیک کشور را در اجرای این هدف در نظر گرفت. پیشنهاد من این است که پس از نهادینه شدن اصل انتخابی شدن شهردار، بخشدار و دهدار، یعنی پس از گذران یک دوره چهار ساله، فرمانداریها نیز مشمول این قانون بشوند که هم فرماندار و هم شورای فرمانداری انتخابی شوند.

5-      انتخاب استانداران و شورای استان ازحساسیت ویژه ای برخوردار است. ولی در حال حاضر که حاکمیت کشور ما تحت فشار گروههای انحصار طلب و ضد مردمی داخلی است و، در نتیجه، نارضایتی در همه جا بویژه در استانهای مرزی گسترده و عمیق می باشد، و اینکه کشورها و نیروهای خارجی در حال توطئه برای تجزیه ایران هستند وبسیاری از شهروندان، ناراضی از سیاست ها و رفتار حکومت مرکزی، در معرض فریب خوردن و آسیب رساندن به یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور می باشند، انتخاب بومی استانداران بایستی با احتیاط برنامه ریزی شود. پیشنهاد من این است که پس از نهادینه شدن انتخابات فرمانداریها و گذران یک دوره چهار ساله، با فرض اینکه نظام دولت مرکزی مردم سالار و کشور قانونمند شده باشد، قانون انتخابات استانداران و مجلس های شورای استان اعمال شود. ولی در هر حال،  تا هنگامیکه دولت مرکزی غیر دموکراتیک و خاصیت دافعه برای مردم دارد و غرور شهروندی ایرانیان را ضعیف می کند، اقتصاد کشور ورشکسته و در انحصار عده ای خاص مردم را از اشتغال، پیشرفت و رفاه اقتصادی محروم کرده و فشارهای اجتماعی مردم را از کشور گریزان کرده است، این طرح باید به عقب بیافتد.     

   انتخابات شوراها

1-      هر شهر دارای یک شورای شهر خواهد بود که اعضای آنرا مردم شهر با رای خود بعنوان نمایندگان خود بر می گزینند. همین قاعده باید برای بخشداری ها و دهداری ها اعمال شود. این نهاد ها در واقع قوه های قانونگزاری شهرها، بخشها و دهها را تشکیل می دهند. روش کنونی رای گیری برای شورا های شهر کاملا غیر دمکراتیک و نا کارآست. اینکه یک عده کسان سرشناس با تبلیغات همگانی فقط به صرف اینکه چهره های شناخته شده ای هستند، خود را نامزد شورای شهر کنند و انتخاب شوند فقط یک نمایش سینمایی است. هیچکدام از این نمایندگان نمی توانند خود را نماینده واقعی مردم شهر معرفی کند، هرچند که با رای مردم شهر برگزیده شده باشد. همانند نمایندگان یک مجلس شورای ملی، نمایندگان شورای شهر بایستی نماینده خواستهای بخشی از شهر باشند که از آن شناخت داشته و نسبت به مردم آن پاسخگو باشد. مثلا یک شهروند نازی آباد نمی تواند مطمئن باشد نماینده ای که شهروندان الهیه هم به وی رای داده اند حساسیت چندانی نسبت به نیاز های اودر نازی آباد داشته باشد و بر عکس.

2-      در شهرهای بزرگ که جمعیت آنها بیشتر از یکصد هزار نفر است، شهر بایستی به شماری برزن بخش شود. این بخش بندی بر پایه جمعیت و نیز با در نظر گرفتن جغرافیای سهولت خدمات رسانی به اهالی شهر ساکن در هر برزن، و حتی ملاحظات تاریخی، انجام می گیرد. حداکثر جمعیت هر برزن 250 هزار نفر خواهد بود. یعنی شهری مانند تهران باید حدود چهل نماینده در شورای شهر داشته باشد.

3-      هر عضو شورای شهر نماینده یکی از این برزنها خواهد بود. در هنگام انتخابات شهر، بجای انتخابات سراسری که اکنون برگزار می شود، در هر برزن برای برگزیدن نماینده آن برزن انتخابات برگزار خواهد شد. نامزد نمایندگی هر برزن بایستی دستکم شش ماه پیش از نام نویسی برای انتخابات، در آن برزن سکونت داشته بوده باشد. در واقع، نماینده هر برزن در شورای شهر بایستی توسط اهالی آن منطقه شناخته شده باشد یا خود را به آنان بشناسد و با مسایل و نیاز های مردم آن برزن آشنایی داشته باشد. اینکه هر کس که نامش در روزنامه ها شناخته شده شود و یا مصدر کاری دولتی بوده باشد، از شهرت همگانی خود استفاده کند و بعنوان نماینده شورای شهر توسط همه اهالی یک شهر بزرگ، به صرف اینکه شخصیت معروفی است،  برگزیده شود بسیار غلط و ضد ارزش است. این شخص هیچ خاصیتی برای مردم شهر نخواهد داشت و احتمالا همه رفتار او سیاسی، کلی گویی و برای کسب وجهه جهت جهش به مقامهای بالا تر خواهد بود.  

4-      در شهرها و بخش های زیر یکصد هزار نفر، انتخابت سراسری انجام خواهد گرفت، ولی برزن بندی نیز مجاز خواهد بود. در ده ها انتخابات شورای ده سراسری برگزار خواهد شد.

5-      کمینه شمار اعضای شورای شهر، بخش یا ده هفت نفر خواهد بود. در شهرهای بزرگ، شمار اعضای شورای شهر بستگی به جمعیت شهر و شمار برزنها خواهد داشت.

6-         هر شورا یک نفر را از میان خود بعنوان رییس شورا، یک نفر را بعنوان دبیر و یک سخنگو بر خواهد گزید.

7-      شوراها قوه های مقننه محدوده خود خواهند بود. شورای شهر می تواند قانونهایی که در تضاد با قانون اساسی، قانونهای مصوبه مجلس شورای ملی، مجلس شورای استان و شورای فرمانداری نباشد وضع کند. شوراهای بخش و ده نیز می توانند هر قانون و مقرراتی را که مغایر با قانونهای مربوطه شورهای بالاتر از خود نباشد وضع و اجرا کنند.

8-      اعضای شورا های شهر، و دیگر شورا ها، برای مدت چهار سال انتخاب خواهند شد. برای تداوم شوراها، در بار اول، نیمی از اعضای شورا بایستی برای دو سال انتخاب شوند و سپس همگی هر چهار سال.

9-      همین ترتیب می توان برای فرمانداریها و استانداریها عمل کرد. شوراهای استان بایستی مانند مجلس شورای استان عمل کند و پس از مجلس شورای ملی کشور، مهمترین شورای قانونگزاری خواهند بود که در چارچوب قانون اساسی و قانونهای مصوب مجلس شورای کشور برای پیشرفت و رفاه مردم استان قانونگزاری خواهد کرد.

بخش بندی انتخاباتی تهران

در تهران بزرگ، هنگام بخش بندی و تعیین پیرامون برزنها، بهتر است کمی ابتکار و اصلاحات صورت گیرد تا تهران از این حالت بخش بندیهای ساختگی و غیر منطقی منطقه های بیست و دوگانه، که دائم در حال افزایش است، خارج وقابل اداره گردد. در برزن بندی شهر، منطقه ها دستخوش تغییراتی خواهند شد. برخی شهرکهای پیرامونی و ماهواره ای مستقل خواهند گشت و از دید اداره شهری دارای شهرداریهای جداگانه خواهند شد. منطقه هایی مانند شمیران، لویزان، لواسان، شهرک غرب، سعادت آباد، تهران پارس، نارمک، تهران نو، و شهرک های تعریف شدنی امثال آنها باید تبدیل به محدوده های شهرداریهای مستقل شوند. البته در محدوده ابرشهری مانند تهران، این شهرداریهای ماهواره ای باید درهماهنگی با شهرداری مرکزی تهران عمل کنند، زیرا بسیاری از خدمات شهری میان آنها مشترک می باشد، ولی بهیچ وجه نباید زیرفرمان شهرداری تهران باشند. آنها باید شهردار وشورای شهر برگزیده خودرا داشته باشند. در محدوده ابرشهرها، شهرداریهای ماهواره ای چیزی شبیه به یک حکومت فدرال عمل میکنند که در سیاست داخلی مستقل، ولی در سیاست خارجی و در بهره برداری از خدمات همگانی تابع تشکیلات مرکزی می باشند.

گسترش شهر تهران که اکنون بطورمصنوعی و بیش از حد توان اداره آن، صرفا" با عقب کشیدن مستمر مرزهای آن و بزرگتر و بزرگترکردن قلمرو شهرداری مرکزی صورت گرفته، بسیار غیرمنطقی، گسترده وغیر قابل اداره است. پیشنهاد من این است که محدوده شهر تهران ثابت شود و بعنوان یک شرکت سهامی شهری که سهامداران آن شهروندان آن هستند به ثبت برسد. تهران دیگر حق نداشته باشد به زمین های پیرامون خود دست درازی کند. اگر شهرکی درکنار شهر تهران بوجود آمد، باید مستقل باشد وخدمات خود را خود فراهم سازد، مگر با تهران برای استفاده از مازاد امکانات تهران مذاکره و آنرا خریداری نماید، همانگونه که مثلا نخجوان ازبرق مازاد کشور خریداری می کند ولی داخل محدوده اداری استان فروشنده خدمات قرارنمی گیرد.

در آینده، شهرکهای نوین بایستی بطور مستقل و توسط مدیران و نمایندگان برگزیده اهالی همان شهرک اداره شوند. معمولا اکثریت ساکنان شهرکها از قشرهای خاص هستند که نیاز ها و سلیقه های ویژه خود را دارند، وفقط نمایندگان برگزیده خودشان میتوانند پاسخگوی نیازها و سلیقه های آن ساکنان باشند. این روش، بسیاری از تنشها و نارضایتی های ناش از عملکرد مسئولان انتصابی و نیز احساس تبعیض و گرایشهای محله ای را کاهش خواهد داد. اهالی هر شهر یا شهرک مطمئن خواهند بود که مالیات و عوارضی که به شهرداری خود می پردازند هزینه بهبود خدمات و محیط زیست خودشان خواهد شد، نه محله ای چند کیومتر آنسوتر؛ هزینه هایی که بهبود های ناشی از آنها توسط اهالی قابل لمس و رویت و قابل کنترل خواهد بود.        

  (ماهنامه ایرانمهر، اسفند 1383)      

نامه كورش زعيم به رييس جمهور خاتمي:                                                                                           

10 اردیبهشت 1384

پیوست: 4 برگ 

جناب آقای سید محمد خاتمی

ریاست محترم جمهوری

کاخ ریاست جمهوری

خیابان پاستور

تهران

    سرور گرامی:

   از شنیدن پیشنهاد اخیر شما در مورد انتخابی شدن شهرداری ها در اخبار روزهای اخیر، بسیار خوشنود شدم که سرانجام پس از گذشت ربع قرن از پیشنهاد من در مورد انتخابی شدن بسیاری مقامات محلی، از جمله شهرداران، آن رییس جمهوری محترم موضوع را رسمی مطرح کردند.

 یک نسخه از مقاله اینجانب که در سالهای 1358، 1371، 1381 در مطبوعات پرتیراژ روز و آخرین بار در شماره اسفند 1383 مجله ایران مهر منتشر شده است برای ملاحظه ارسال می دارم. 

                                                                                 با گرامیداشت،

                                                                              کورش زعیم

بازدید صفحه: 2339
 



با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد ایا گمان نمی کنید در شرایط کنونی کاهش تولید و صادرات نفت امنیت، ملی ما را به خطر بیندازد؟ با سپاس
سعید
صادرات نفت ارتباطي به امنيت ملي ندارد. امنيت ملي با ديپلوماسي و روابط خوب بين المللي و كردار درونمرزي يك كشور دارد. اگر دزدها را بتكانند، صادرات 5 سال نفت يك شبه بدست مي آيد.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ایا با نظر دکتر خاوند درباره تاثیر نفت بر ساختار ژئوپلتیکی منطقه(به خصوص میان ایران و عراق)موافق هستید؟با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-oil-market-opec-stats-behin-d-iraq-saudi-arabia-kuwait-sanctions/24698555.html
سعید
تحليل درست است اگر معادله رقابت و تعاملات را حجم توليد نفت بدانيم. توليد نفت مانند استخراج معدن، كمك چنداني به توسعه صنعتي كشور نمي كند مگر اينكه درآمد نفت از چرخه هزينه هاي جاري خارج شود و فقط براي توسعه بكار رود. تجربه اخير ما اين بوده كه افزايش توليد و درآمد نفت ما براي هزينه هاي جاري بكار مي رود و فقط دزدي و فساد اداري را افزايش مي دهد؛ و چون درآمد دزديده شده به خارج از كشور فرار مي كند، كشور در عقب افتادگي و فقر سقوط مي كند. از آنجا كه سيستم ديواني ما فسادپرور است، من ترجيح مي دهم توليد نفت كماكان كاهش پيدا كند تا ما به فكر توسعه صنعتي و كشاورزي خود بيافتيم. آنگاه هيچ كشوري با درآمد نفتش نمي تواند در مسابقه اقتصادي با ما رقابت كند.

مهندس زعیم، درود امیدوارم سخن اخر باشد؛ عمر انسان بسیار کوتاه تر از ان است که بخواهد خود را درگیر سلیقه ای نا هنجار بسیار از ادمها ی متوهم بکند واقعیت های زندگی چیز دیگری است و واقعیت های مبارزه سیاسی در درجه نخست مردم داری و صداقت و پاکدامنی است شوربختانه امروز دیگر ان اصالت سیاسی در بین نیروهای ملی که من در شهید فاطمی و مصدق و فروهرها و امیر انتظام ها سراغ داشتم کمتر دیده می شود دانستم؛ نباید بسیاری از انسانهای امروزی را در مقام قیاس با ان بزرگان میهنی سنجید اما چه باید کرد که بضاعت نیروهای ملی شوربختانه در همین حد و حدودهای محدود خلاصه شده است. با شجاعت وبا صدای بلند میگویم، در مورد شما اشتباه کردم، علتش هم دفاع جوانان جبهه از شما بود، از شما گله ای نیست، اما از این جوانان بلی.
نوید قرقرو

سپاس از مهرتان، با اجازه تشریف خواهیم برد، سپاس از تمامی پاسخ ها ومحبت های شما، در طول این دوره !!
نوید
هالا از ما قهر نكن! بهت عادت كرده ام.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد گمان نمیکنید این جزایر در دست مصر نباشد؟ نماینده سوریه در سازمان ملل پس از تصویب قطعنامه علیه دولت بشار اسد در چند هفته قبل خطاب به عربستان گفته بود"به جای دخالت در امور دیگر کشورها جزایر خود را از اسراییل پس بگیرید" با سپاس http://irdiplomacy.ir/fa/page/1900102
سعيد
اين "فارس" كه اين را نوشته مشق هاي خونه اش را انجام نداده. جزيزه تيران كه يك جزيره يهودي نشين بوده، در سده ششم ميلادي توسط امپراتوري بيزانس تصرف شد. پس از ظهور اسلام آنها از آنجا رفتند و پس از تشكيل دولت عربستان، اين جزيره هم جزوي از پارك ملي (نامش يادم نيست) عربستان بشمار آمد. در جنگ شش روزه توسط اسراييل به عنوان اينكه در تورات و داستان مهاجرت يهوديان نام جزيره تيران آمده، آن را اشغال كردند، بعد تخليه كردند، دوباره در جنگ 73 آن راشغال كردند و بزودي تخليه كرده تحويل ارتش مصر دادند. از آن روز تا كنون، فقط ارتش مصر و نمايندگان ائتلاف ناظر بر آتش بس در آنجا هستند. مصر اداره جزيره را تا كنون بر عهده گرفته و هيچگاه جزيره را به عربستان پس نداده است.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ایا با نظر دکتر خاوند درباره تاثیر نفت بر ساختار ژئوپلتیکی منطقه(به خصوص میان ایران و عراق)موافق هستید؟با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-oil-market-opec-stats-behin-d-iraq-saudi-arabia-kuwait-sanctions/24698555.html
سعید

ارزو داشتم خلبان نیروی هوایی می شدم و با جنگنده ام چند موشک به سمت برج العرب دبی شلیک می کردم تا از وسط نصف شود و امثال امارات و عربستان و بحرین دیگر جرات گستاخی علیه وطن من را نداشته باشند.
عشق پرواز
هرگز چنين نيانديش. با شليك چند موشك، سياست آنها را عوض نمي كني، فقط دل خودت را خنك مي كني. اين سياست ها از جاي ديگر آب مي خورد و عامل اصلي ايجاد ضرورت براي اين سياست ها خود جمهوري اسلامي است.

با درود فراوان خدمت استاد گرامی بنده پیشنهاداتی داشتم برای آینده ایران دموکراتیک اولین پیشنهاد من در خصوص حمایت دولت از اقشار کم در آمد جامعه در خصوص بیماریهای خطرناک است هرساله در کشور ما ایران هزاران نفر به دلیل بیماری و عدم درمان بخاطر فقر جان خود را از دست می دهند پیشنهاد من این است که دولت 90درصد هزینه ها و داروهای بیماری های خطرناک نظیر سرطان ها،ایدز،بیماری های مزمن کلیوی و بیماری های عفونی خطرناک اقشار کم درآمد و فقیر جامعه را متحمل شود.درست است که باعث هزینه های اضافی و باری بر دوش دولت خواهد بود اما اقدامی بسیار ارزشمند است.در واقع خیلی بیشتر از این هزینه صرف اقدامات بیهوده در عرصه سیاست خارجی می شود. پیشنهاد دوم من مقابله با تن فروشی زنان نه از راه برخورد و دستگیری و جمع آوری بلکه با تعیین مقرری ماهیانه و پرداخت آن به این زنان می باشد تا هنگامی که دولت برای آنان شغلی آبرومند ایجاد کند.همانطور که همه می دانند مهم ترین دلیل تن فروشی در جامعه ایران فقر می باشد. پیشنهاد سوم من درباره مبارزه با فساد مالی و اداری می باشد متاسفانه ایران امروز جزو فاسدترین کشور های دنیا از لحاظ فساد مالی و اداری می باشد و فساد در میان ارشد ترین مقامات نیز وجود دارد.با عمل غیر انسانی اعدام و احکام خشونت آمیز نمی توان جلوی فساد مالی ایستاد همانطور که تجربه اخیر نشان داد بلکه باید نهاد و سازمانی قدرتمند و مستقل از حکومت ایجاد کرد و برخورد حتی با بالاترین مقام کشور بخاطر فساد صورت گیرد و مصلحت اندیشی ها به کنار گذاشته شود همچنین در این زمینه باید فرهنگ سازی کرد تا پارتی بازی ،فساد مالی،اختلاس،رشوه...از میان برداشته شود. با سپاس فراوان
hossein bodaghi
با سپاس از پيشنهادهاي شما، 1- در مورد بيماري هاي ويژه، من با شما هم باور هستم. در طرحي كه در حال پژوهش و يادداشت برداري هستم و به بيمه درماني مربوط مي شود، دولت بخش بسيار بزرگ آن را خواهد پرداخت. فعلن پيش بيني كرده ام كه بيمه درماني و بيمه هاي مكمل تا 85% هزينه را بپردازند، ولي طرح هنوز نياز به پژوهش بيشتر دارد. 2- من بخش عمده اي از اين دشواري ها اجتماعي را در دو طرح "سالمندان" و "كودكان" آورده ام. در بخش "بيكاري" من پيش بيني كرده ام كه دولت هم كاريابي كند و هم ماهانه بيمه بيكاري بپردازد. در هر جامعه كمابيش حدود 4% نيروي كار نمي خواهد كار كند و سربار جامعه است. آنها را هم با برنامه هاي تشويق به آموختن حرفه اي خواهيم كوشيد كاهش دهيم. در مورد روسپي گري، آن بخش از اين حرفه را كه به اجبار انجام مي گيرد (يا اقتصادي يا فشار گروه هاي بزهكار) پوشش داده ام، ولي شماري هستند كه اين حرفه را دوست دارند و به هيچ حرفه ديگري تن در نمي دهند (هالا چراي آن بماند). براي اينها مانند گذشته در هر شهر محله مناسبي در نظر خواهيم گرفت كه با پروانه كار و زير پوشش پزشگي كار كنند.

درود، مهندس زعیم (نمیگویم، عزیز، یا گرامی چون از صمیم قلب نیست، وبراساس عادت نمینویسم) سپاس از پاسخ شما، من با اندکی از هموندان، ارتباط دارم؛ نه تعداد زیادی،!!که از جبهه ملی کنار کشیدند؛افرادی ، بعلت بیماری، ملاحظات ، یا سرخورده شدند، یا مورد توهین قرار گرفته اند؛ که فعالیت شما ندارند ،شناخت من از جبهه بواسطه این افراد بود، تا امدیم بیاییم داخل خانه مصدق؛ دیدم انها دارند می ایند بیرون؛ مهندس زعیم، شما داوری میکنید؛!!! گویا پیش از زاد، یاد میدهید، که من با شمار زیادی؛ در ارتباط بوده ام؛ و پرسشهای زیادی کرده ام، وپاسخم را میدانستم، نه چنین نیست! بفرض من پاسخ خود را میدانستم؛ دلیل نمیشود؛ که پاسخ من را ندهید؛ و از عالم غیب خبر به شما رسیده است؛ که پاسخم را میدانم؟ ارتباط من با این افراد اندک، بیشتر عاطفی بوده است؛ و وارد مسائل جبهه ملی نشده ام، به لطف فیسبوک با برخی جدیدا اشنا شدم، که جوان وخام، بکار من نمی ایند،اما شما چرا!!! چند تن از اعضای جبهه نام ببرید، که وبسایت دارند، فعالند وپاسخ میدهدند؟ جز شما سوال از شما؛ چه ارتباطی دارد؛ که من با سایر اعضا تماس داشته باشم یا نه؛ من از شما میپرسم؛ اما گویا چنان اطلاعاتتان قوی است؛ که کوپن میدهید؛ که اگر بفرض از انها سوال کردم؛ از شما نباید پرسید؛ چون کوپنم تمام شده است وبصورت مودبانه وغیر مستقیم میگوید، نوید عزیز برو از انها بپرس، از من داناترند و....---- من میخواهم از شما بپرسم؛ شما اگر مایل بودید؛ به سوال من پاسخ بدید نباید؛ بروید ببینید؛ من چه منابعی دارم، با چه افرادی دوست هستم؛ مثل شما شده مانند فردی، که از مغازه دار اولی، پنیر میخرد؛ برای خرید تخم مرغ به مغازه همجوار میرود؛ که تخم مرغ بخرد؛ مغازه دار دومی چون میبیند، از خودش پنیر نخریده؛ تخم مرغ بهش نمیدهد، میگوید ندارم؛ برو از همونی پنیر خریدی بگیر؛ من جدیدا از طریق فیسبوک؛ با شما ارتباط گرفتم،و عیسا خان؛(کسانی در جبهه هستند....)، جزئ گروهی هستید، که فعالید وجدا امضا میکنید، که عیسا خان بخاطر انتقاد به پستی که گذاشته بودند، از صفحه فیسبوک شان اخراج کردند؛ چرا؟ جمله جالبی، از قول بختیار در پاسخ بنی صدر گذاشته بودند؛ بسیار زشت وزننده بود! این یکی از بزرگان جبهه بود ، سوال تخصصی میپرسیدم، که اینگونه با یک انتقاد برخورد کردند دیگری شما هستید، اگرچه بیرون نمیکنید؛ اما داوری میکنید، متلک وتیکه بار میکنید؛ وخودتان را از بالا به پایین می اورید؛ در مقابل من، که گویا از سوالاتم ؛ منظور دیگری دارم، سوالاتم رنگ وبوی خاصی دارند،سوال سیاسی؛ پاسخ سیاسی نه مهندس زعیم؛ چنین نیست؛ من حتی انتقادی به پست شما در مورد روز قدس داشتم؛ که خواستم اعتراض کنم؛ اما خودسانسوری کردم؛ همانجوری به ما لطف دارید؛ .......... نمیخواستیم، از سایه تان بی بهره شویم، شما به ظاهر انسانی انتقاد پذیر ودمکرات نشان میدهید؛ وتمامی سوالات را بدون سانسور در معرض عموم قرار میدهید؛ وادعای این را دارید که من به جوانان پاسخ میدهم؛ حال اگر کسی چون من؛ انجور دوستان دیگر میپرسند باب میل شما نیست؛ بپرسم سعی میکنید؛ در این میدان اینگونه بدر کنید؛ بقولی با پنبه سر میبرید؛ مانند عیسی خان عمل نکردید ونمیکنید؛ سبک خودتان را دارید؛ میگویید من کم لطفی کردم، ومن همین نظر را در مورد شما دارم؛ در نتیجه باید از فردی منصف پرسید در مورد سوالات من وپاسخ شما، با تقدیم احترام
نوید عزیز
باز هم مي گويم، نويد عزيز، از ته دل هم هست، چون من همه جوانان ايران را دوست دارم. من نمي دانم مشكلت چيست، ولي كلاهت را قاضي كن. در طي بيش از يك سال است كه با در ايميل،‌ فيسبوك و اينجا در تماس هستي، و شايد تا هالا صدها مطلب نوشته اي، ولي تنها پرسشي كه كرده اي و بدرد ديگران هم شايد بخود،‌اين بوده كه چگونه مي شود به جبهه ملي پيوست. اين را هم تا كنون بارها پرسيده اي و پاسخ داده ام. بقيه است همه اش قرقر كردن است. برگرد نوشته هايت را بخوان و كمي در فرو انديش.

با درود لطفا تحلیل خودتان را راجع به اظهار نظر اکبر ترکان«معاون اسبق وزارت نفت»بیان بفرمایید. ایشان در نشستی اظهار داشت:«اکبر ترکان در نشست تخصصی رویکرد‌ها و استراتژی‌های نوین تامین مالی پروژه‌های زیرساخت و انرژی با رویکرد مدیریت صحیح منابع مالی موجود، با بیان اینکه در ۱۰۳ سال گذشته مجموع درآمدهای نفتی ایران به بیش از یکهزار و ۱۱۶ میلیارد دلار رسیده است، گفت: از دوره حکومت مظفر‌الدین شاه تا سال ۱۳۵۲ شمسی درآمد‌های نفتی ایران حدود ۲۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است.این کارشناس اقتصاد انرژی با اعلام اینکه حجم درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۳۵۲ شمسی تا زمان پیروزی انقلاب به ۱۱۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار رسیده است، اظهار داشت: در مجموع پیش از پیروزی انقلاب نزدیک به ۱۴۰ میلیارد دلار درآمد نفتی نصب اقتصاد کشور شده است.»یعنی از سال ۱۳۵۷تا امروز در امد نفتی ۱۰۰۰میلیارد دلار بوده است . 
 حمید
آمار درست است.

جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟ http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1906354
سعيد
من كه پيشتر به اين اختلافات اشاره كرده بودم و گفته بودم كه اينها هرگز نتوانسته اند و نخواهند توانست متحد شوند.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با توجه به اینکه این جزایر عملا در کنترل اسراییل هستند.با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1906361
سعيد
جزيره تيران هر چند متعلق به عربستان است، ولي اكنون در دست مصر مي باشد. اسراييل فقط براي مدت كوتاهي در جريان بحران سوئز، و سپس در جنگ شش روزه در 1967، آن را اشغال كرد كه تا 1982 ادامه داشت.

با درود همزمان با حضور بان کی مون در اجلاس غیرمتعهدها برنامه سخنرانی برای ایشان در«مرکزمطالعات عالی بین المللی دانشگاه تهران»ترتیب داده شده بود.هنگام ورود٬ ایشان میپرسد پس «دانشجوها»کجا هستند؟جوانها چه شدند؟ پاسخ می گیرد که اینها استادان دانشگاه ها هستند و بعد «بان کی مون»سخنرانیش را شروع می کند./ استادان محترم رهبران جوان ایران خانمها٬ اقایان شما بدانید که جامعه بین الملل و سازمان ملل متحد ۱۰۰٪ از مردم ایران در مبارزاتشان برای دمکراسی و ازادی و حقوق بشر حمایت می کنند.ما میدانیم که اولین اعلامیه حقوق بشر در دنیا ۲۵۰۰سال پیش ازطرفکورش پادشاه ایران صادر شد.همچنین او به موارد مختلف نقض حقوق انسانها از جمله حکم اعدام و بخصوص اعدام زیر سن قانونی را نادرست دانست. مایلم بدانم با توجه اهمیت مسئولیت«بان کی مون»گزارشی از این گردهمایی در اختیار کسی قرار گرفته است یا خیر؟ اگر جواب مثبت است ایا امکان دارد که مشروح سخنرانی ایشان را در اینجا قرار دهید که بتوانیم از محتوای نظر ایشان اگاه شویم. با سپاس دوباره
حميد
سخنان بان كي مون خيلي مهم است، چون تاييد امريكا و اتحاديه اروپا را دارد. من اگر سخنراني را پيدا كنم اين كار را مي كنم.

درود دگربار مهندس زعیم؛ به سوال من خوب دقت نکردید؟ سوالم این بود شرایط عضویت در جبهه ملی چگونه است؟ کنکور سراسری؛ گزینش، نخبه گزینی؛ منظور این بود،!! اما من از اطلاعات سوال نکردم، از یکی از اعضای جبهه ملی پرسیدم، چرا اگر یادتان باشد؛ در گفتگویتان با صدای امریکا، اقای خادم گفتند، کلوپ خانوادگی،-دوست ندارم، موضوع کش بدهم؛ اما متاسفانه شما همانجور دوست دارید، پاسخ میدهید، انچه دوست دارید؛ مینویسید؛ و به مخاطبان وبسایت از طریق سوالات ، برای مثال،من بدون انکه شخص سوال کننده، به پاسخ خود برسد. امیدوارم؛ نگویید متاسفم، که اقا نوید اینگونه برداشت کردید، که صادقانه نیست.. احساس میکنم، با نوع پاسخگویی تان؛ به مخاطب تان؛ خودم را میگویم، احترام نمیگدارید؛ ما که خرگوشی در مابین بزرگان نیستیم؛ اما سوال من وپاسخ خودتان؛ را نشان دوستی بدهید، تا داوری کنند، شما دچارخودشیفتگی،خود بزرگ بینی هستید، اما من بخاطر کسب دانش از شما، بردباری وتحمل میکنم، با انکه غرورم را دوست دارم، همانطور گفتم قبلا، مانند استادی فقط دانش دارد وبس، ودانشجو جهت کسب دانش، خفت برخورد های نامناسب استاد را تحمل میکند، اما اگر قصد دارید، اینگونه پاسخ دهید،راضی به زحمت ومزاحمت نیستم، دم را روی کول گذاشته، میرویم، متاسفانه شرایط حاکم بر کشور، وفاصله من از مرکز، انتخاب رابرای من محدود کرده است، از استفاده از بزرگان دیگر، که کمی مهربان تر، با احترام بیشتر، و با ملاحظه تر برخورد میکنند ناگذیر فعلا فقط شما را یافتیم،
نوید
نويد عزيز، كم لطفي مي كنيد. شما با شمار زيادي از هموندان جبهه ملي ايران دو سه سال است در تماس هستيد. از همه آنان پرسشهاي زيادي كرده ايد. همه آنان كه شما در تماس هستيد از من آگاهتر و داناتر و مسئول تر و مطرح تر هستند. بنابراين، به نظر مي آيد كه شما پاسخ خود را مي دانيد. در هر حال شما مي توانيد براي عضويت، نخست در سازمان دانش آموختگان درخواست كنيد. شرط اول خواندن و پذيرش اساسنامه و منشور جبهه ملي ايران است. سپس درخواست كتبي براي عضويت با معرفي خود. طبق مصوبه جبهه، بايد شش ماه در جلسه هاي سازمان شركت كنيد و دستكم ماهي 500 تومان شهريه بدهيد. پس از گذشت شش ماه يا شش جلسه، هر كدام ديرتر، اگر دو طرف همديگر را باور كردند، مي توانيد عضو محسوب شده و به هر سازماني كه مربوط به تخصص شما باشد ملحق شويد.

جناب استاد نظر شما درباره اخبار زیر چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f3_usa_says_no_secret_contact_iran/24696946.html
سعید
اگر مي خواستند پيام ها آشكار و رسانه اي شود كه توسط شخص سوم نمي فرستادند.

جناب استاد گمان کنم شارون هنوز نمرده باشد. با پوزش http://www.radiofarda.com/content/f4_ariel_sharoon_live_possibility_isreal/24369268.html
سعید
اشتباه از من بود. من فكر كردم پس از آن حمله قلبي دوم، كما و تلاش هايي كه براي نجاتش كردند تا حالا مرده باشد. ولي در هر هال در صحنه سياسي اسراييل مرده است.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد ایا گمان نمی کنید با توجه به ضعف نیروی هوایی روسیه در برابر ناتو انها به داشتن پدافندهای ضدموشکی قوی نیاز داشته باشند؟ چون از زمان پایان جنگ جهانی دوم سرمایه گذاری بالایی در این زمینه انجام دادند.مانند سرنگونی هواپیمای جاسوسی"یو2" امریکا در زمان خروشچف. با سپاس
سعید
ناتو خطري براي روسيه نيست. روسيه به تدريج وارد خانواده جهاني مي شود. هم اكنون كميسيون مشترك با ناتو دارند و هفته پيش هم كه وارد سازمان بازرگاني جهاني شد. اين روند ادامه خواهد داشت.

ای کاش همه مخالفان جمهوری اسلامی همانند استاد زعیم از پیشرفت تکنولوژیک و افزایش قدرت نظامی کشور شادمان می شدند.نه همانند امثال اقای نوری زاده که این پیشرفتها را به تمسخر می گیرند.
سعید
در اينجا دو نوع ديد است: يكي پيشرفت تكنولوژيكي كشور كه در هر هال هر شهروند را شادمان مي كند، دوم تهديد كردن ابرقدرتها با آن پيشرفت ها كه خود در گامهاي نخستيني است. آنان كه امريكا و اسراييل و ناتو را تهديد مي كنند، يا بكلي از سطح امكانات آنها بي خبر هستند يا مردم را مي خواهند فريب بدهند.

جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست؟با سپاس http://www.radiofarda.com/content/f4_iran_start_build_new_defense_missile_s300/24696143.html
سعید
من اميدوار بودم و حدس مي زدم كه دست به اين كار بزنند. البته دو سه سال طول خواهد كشيد تا قابل اعتماد در برابر تهديدهاي موشكي تكنولوژي امروز شود، ولي در هر حال راه درست است. من اگر بودم، احتمالن اس 300 را نمي خريديم، چون با وجود اينكه از تكنولوژي خوبي برخوردار است، مانند آبكش سوراخ دارد. آنچه من از آن برآورده ام، اينست كه البته يك آزمايش واقعي كاستي هايش را نشان خواهد داد. روسها دليلي براي يك پدافند ضد موشكي ندارند، بنابراين، آنچه مي سازند براي فروش به كشورهاي ديگر است.

با درود به استاد زعیم جناب استاد به نظر شما در انتخابات اینده اسراییل حزب کادیما از کارگر شکست خواهد خورد؟ با سپاس
سعید
مي پندارم كه مردم اسراييل نه از كاديما، بلكه از ليكود رويگردان شوند. اريل شارون كه كاديما را در 2005 بنيانگذاري كرد، خواسته بود از حزب تندرو ليكود فاصله بگيرد و كمي به ميانه نزديك شود و پيشنيه تروريستي خود را بفراموشاند. بهمين دليل كساني مانند اهود اولمرت و تزيني ليوني به آن پيوستند. حتا شيمون پرز هم از حزب كارگر گسست و به اين حزب پيوست. وقتي شارون مرد، حزب برهبري اين دو نفر در انتخابان 2009، بيشترين راي را نسبت به حزبهاي ديگر آورد كه براي يك حزب نوپا شگفت انگيز بود. نزديك به يك چهارم كرسي را كنست را بدست آوردند و دولت تشكيل دادند. در واقع موفقيت كاديما به علت اين سه نفر و بويژه رهبري ليولين بود. اشتباه بزرگي كه كاديما كرد ائتلاف با ليكود براي تشكيل كابينه بود. آنها هم شرط را نخست وزيري نتانياهو قرار دادند و سر و كله ليبرمن هم پيدا شد، چون به چند كرسي حزب او هم نياز داشتند. در انتخابات آينده حزب كارگر بيشترين راي را خواهد آورد و پشت سرش كاديما. به اين ترتيب اين دو حزب خواهند توانست دولت آينده را تشكيل دهند كه در اين صورت احتمالا ليولين كه زن باشعور و مدير و مدبري است، نخست وزير خواهد شد.

در مورد، رنگ سبز یکی از نوشته های خودتان را در wordبگذارید، وبا چند رنگ امتحان کنید؛ مثلا ابی..... شاید نظرتان عوض شود
نوید
چشم، بايد از طراح تارنما بخواهم.

درود مهندس زعیم شرایط عضویت در جبهه ملی چگونه است؟ تعداد حال حاضر جبهه به 100 نفر میرسد؟ از امضای بیانیه هایتان میگویم باسپاس
نوید
جبهه در هال كنون اجازه عضوگيري ندارد. سد نفر كه چه عرض كنم، بازجويانم مي گفتند حداكثر 30 تا 50 نفر.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد اگر ممکن است در مورد اینکه"حرفهای نتانیاهو از تهدیدهای حساب شده سیاسی گذر کرده"کمی بیشتر توضیح دهید. با سپاس
سعید
نتانياهو نخست وزير خوبي براي اسراييل نبوده و نتوانسته مسايل اقتصادي و حتا مهاجرت منفي را حل كند. رابطه اش با امريكا و اروپا بخوبي گذشته نيست و در رابطه با پلستين هم نتوانسته سياست تهاجمي خود را نسبت به خانه سازي را مانند گذشته دنبال كند. انتخاب ليبرمن ديوانه به وزارت خارجه بزرگترين اشتباهش بود. حزب او در انتخابات آينده افول خواهد كرد و حزب كارگر روي كار خواهد آمد. بنابراين، نتانياهو به سيم آخر زده و ديوانه وار به دنبال كسب وجهه است، ولي با وجود اينكه مي داند اكثريت قريب به اتفاق مردم اسراييل، از جمله موساد، با حمله به ايران مخالف هستند، و حتا با روابط بد با ايران مخالف هستند، دست به اين ماجراجويي غيرعادي مي زند. ما بايد شاهد دگرگوني هاي سياسي در اسراييل باشيم.

با درود به جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر چیست(به خصوص بخش مربوط به اظهارات ژنرال دمپسی)؟ با سپاس http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1906261
سعيد
نتانياهو پا را فراتر از امكانات سياسي خود در امريكا و اروپا گذاشته است. حرفهاي بچه گانه اش از تهديدهاي حساب شده سياسي گذ كرده و اميدوارم همراه با ليبرمن و وزير دفاعش خريت نكنند. من تصور مي كنم او به گونه اي كنار گذاشته خواهد شد.

با درود فراوان مهندس زعیم گرامی پیشنهادات بسیار مفیدی دادید انتخاب شهرداران،استانداران و فرمانداران با رای مستقیم مردم نمود کامل نظامی دموکراتیک است.این سیستم جلوی فساد توسط مدیران را می گیرد و باعث می شود آنان در قبال اقداماتشان به مردم پاسخگو باشند.
hossein bodaghi
درست است. اين چشم انداز من براي ايران آينده است.

شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد