جزئیات مطالب اندیشه ها ، گفتار و نوشتار کوروش زعیم

Monday, December 23, 2024 امروز , دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب

تير

1391

آنها كه طبل جنگ را نمي شنوند ناشنوا هستند - هنري كيسينجر

Henry Kissinger: “If You Can’t Hear the Drums of War You Must Be Deaf”

by Alfred Heinz Source: Global research

چهارشنبه ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۲

گفتگوي هنري کیسینجر با آلفرد هاينز (تارنامه پژوهشهاي جهاني)

اگر شما طبل جنگ را نمی شنويد

بايد كَر باشيد

هنری کیسینجر، وزير خارجه و استراتژيست سياست خارجي ريچارد نيكسون و سپس جرالد فورد، رييس جمهورهاي گذشته امريكا، كه هنوز در 89 سالگي در طراحي راهبردي نظام سياسي ايالات متحده نفوذ فراوان دارد و در تاريخ معاصر امريكا از او به عنوان يك استراتژيست برجسته ياد مي شود، در واپسين سخنان خود به ترسيم سياست جهاني امريكا، بويژه درباره خاورمیانه و ایران پرداخته است.

وی در گفتگو با گلوبال ریسرچ (سازمان پژوهشي براي جهاني شدن) گفت: اگر شما آواي طبل هاي جنگ را نمی شنويد، احتمالن كر هستید. شما باید خود را برای پایان دنیا که بسيار نزديك است، آماده کنید. فقط خدا بچه های ما را نجات دهد.

کیسینجر هميشه تحلیل هایي از حوادث آینده دارد كه تا حدودی از زمان خود جلوتر است، و روشن نيست خودش تا چه اندازه در طراحي آنها دست داشته است. .

کیسینجر در سخنان خود در 25 ژانويه ( 5 بهمن 1390)، گفت كه آمریکا هم اکنون در حال راضی کردن روسیه و چین در مورد ایران است. البته ایران هدف اصلی و نهایی اسرائیل است. ما به چین اجازه داده ایم که قدرت نظامی خود را افزایش دهد و به روسیه نیز اجازه داده ایم که برای باززنده سازي قدرت دوران شوروی تلاش کند. در واقع ما به آنان رویای دروغین دلیر بودن و پهلوان بودن را اعطا کرده ایم که این مسئله به نابودی سریع تر آنان کمک خواهد کرد. آمریکا مانند یک تیرانداز تند و فرز در برداشتن اسلحه عمل می کند و زمانی که آهنگ انجام حمله را داشته باشد، با سرعت شليك مي كند. جنگی که دنیا پیش رو دارد، رخ خواهد داد و اوضاع به قدری آشفته خواهد شد که تنها یک ابرقدرت می تواند در آن جنگ پیروز شود.

اين ابرقدرت ما هستیم. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا تا این حد برای تکامل خود و تبدیل به یک دولت بزرگ و پر قدرت شتاب دارد، زیرا آنها می دانند که چه حادثه ای در شرف وقوع است. اروپاییان برای اینکه در این رقابت قدرت بقای خود را تضمین کنند، مجبورند تبدیل به یک دولت کامل و جامع و همبسته شوند. ضرورتی که اروپاییان درك مي كنند، من را به این نتیجه می رساند که آنها خوب می دانند كه مرحله نهایی مسابقه به سود آمریکا خواهد بود.

کیسینجر در ادامه سخنان خود اشاره كرد که مردم جهان و مقامات کشورها بهتر است نفت و ملت خود را کنترل کنند و همچنین ذخیره خوراك مردم را نیز تحت کنترل خود درآورند.

مردم عادی ممکن است بتوانند خود را برای جنگ آماده کنند و این کار را با نقل مكان به روستاها و یا پيرامون شهرها و ساختن یک مزرعه انجام دهند. ولي شما باید اسلحه خود را نیز همراه ببرید. چرا که جمعیت گرسنگان و قحطی زدگان در پيرامون شما پرسه خواهند زد. افزون بر این باید دقت داشت که حتی اگر نخبگان و كارشناسان بتوانند خود را نجات دهند و جايي امن برای خود ایجاد کنند، باید در زمان جنگ به شدت مراقب باشند خود را مانند شهروندان عادی نشان دهند، زیرا همچنان این احتمال وجود دارد که پناهگاه آنان به تسخیر دیگران درآید.

كيسينجر در پایان سخنان خود گفت: ما به ارتش گفته ایم که آمریکا مجبور است هفت کشور خاورمیانه را به دلیل منابع غنی آنان زير کنترل خود درآورد و این در حالی است که دولت آمریکا نزديك به پایان رساندن این مرحله از برنامه خود است. همه می دانند که نظر من در مورد ارتش چیست، اما من مجبورم این مسئله را گوشزد کنم که ارتش در مورد حوادث اخیر اقدامات غیر ضروری زياده اي انجام داده است. ولي آن آخرين پله، كه ايران است، نقطه عطف خواهد بود.

تا كي چین و روسیه می توانند كنار بنشينند و شاهد جاروكشي آمریکا؟ روسیه و چین هنگامي از خواب بيدار خواهند شد که اسرائیل مجبور شود با تمام قدرت و جنگ افزارهای موجود خود وارد جنگ شود و هر تعداد عرب را که می تواند از پای درآورد. اگر همه چيز خوب پيش برود، امید مي رود كه نیمی از خاورمیانه به سرزمین اسرائیل تبدیل گردد.

کسینجر افزود: جوانان ما در يك دهه گذشته در بازي هاي جنگي رايانه اي بخوبی آموزش دیده اند. جالب است بدانیند كه بازی راينه اي تازه اي که با نام جنگ مدرن 3 به بازار آماده، مانند یک آینه همان چیزی را نشان می دهد که برنامه ريزي شده تا در آینده نزدیک در جهان رخ دهد. جوانان ما در آمریکا و در غرب آمادگی کامل دارند، زیرا آنان به خوبی در برنامه ریزی های جامع آموزش دیده اند تا به سربازان خوب تبدیل شوند. و زمانی که به آنان دستور داده شود بیرون بیایند و با چینی ها و روس ها مبارزه کنند، آنان این دستور را اطاعت خواهند کرد. ما می توانیم یک جامعه جهانی نوين بسازیم، جامعه ای که در آن تنها یک ابرقدرت باقی خواهد ماند و آن ابرقدرت حکومت جهانی را تشکیل خواهد داد. فراموش نکنید که آمریکا بهترین سلاح ها را در اختیار دارد و بهترین افراد ارتش را که هیچ یک از دیگر کشورهای جهان از آن برخوردار نیستند. ما زمانی که وقتش فرارسد، آن سلاح ها و آن امکانات را به جهانیان معرفی خواهیم کرد.

بازدید صفحه: 2415

Your hnoesty is like a beacon
Terri

من واقعا نمی فهمم که اگر ما تا این اندازه به امریکا وابسته بودیم چطور از جنگ سرافراز بیرون امدیم!؟مگر هوشمندی سرباز ایرانی بدون تسلیحات مدرن می توانست عراق را شکست دهد!؟مگر در جنگ چالدران ارتش ایران با وجود سربازان فداکارش به دلیل نداشتن توپ و سلاح گرم و استفاده از شمشیر و تیرکمان از ارتش عثمانی که مجهز به توپ و سلاح گرم بود شکست نخورد!؟ من در بسیاری از ابراز نظرهای سیاستمداران و به خصوص ژنرالهای غربی و روسی در زمان جنگ خواندم که انها هم همین تصور غلط را داشتند که با قطع روابط نظامی ایران و امریکا ارتش ایران حتی نمیتواند یک هواپیما بلند کند.ولی بعدا به اشتباه محاسباتی خود پی بردند. همان بهتر که شاه این جبهه ملی ها را سرکوب کرد.وگرنه اگر قدرت به دستشان می افتاد معلوم نبود با ارتش ایران چکار می کردند! احتمالا ارتش ایران تبدیل میشد به ارتشی کوچکتر از ارتشهای ژاپن و سویس .دقیقا همان حرفهایی را می زنند که خمینی میزد.اینها به سلاحهای مدرنی که شاه فقید خرید و در جنگ استفاده شد می گویند اسباب بازی.خمینی هم می گفت اهن پاره.جالبه که همین اسباب بازیها و اهن پاره ها اگر نبود الان اقای صدام در قصر خودش در اهواز نشسته بود.
ناشناس

آقاي ناشناس احساساتي گرامي، ما در جنگ با عراق از حداقل امكانات جنگي برخوردار بوديم و اين هوشمندي ارتش و فداركاري و ميهن پرستي جوانان ما در ارتش، نيروي هوايي، دريايي ، سپاه و بسيج بود كه توانستيم پايداري كنيم. اگر ما آن ابزاري را كه شاه خريده بود همه را آماده بكار و بدون وابستگي (كه من توضيح دادم) مي داشتيم، با وجود امكانات عظيم صدام حسين ما چند ماهه در بغداد مي بوديم. اينقدر احساساتي نشويد به واقعيات بنگريد. دوم اينكه شاه ارتش را "ارتش من" مي خواند، پس فرماندهان ارشد خود را هم جوري بر مي گزيد كه به "من" وفادار باشند، نه "ارتش ايران". بهمين دليل وقتي "من" از كشور، آنهم براي بار سوم، فرار كرد، سرفرماندهي ارتش ايران متزلزل شد.

درود به اقای زعیم اقای زعیم یعنی شما می خواهید بگویید جوانان ایرانی در ان زمان هوش یادگیری تعمیر و نگهداری جنگنده ها را نداشتند و همانند کشورهای عربی بودند؟بسیاری از دوستان و همرزمان من از همافران و تکنسینها و مهندسین بسیار مجرب نیروی هوایی و هوانیروز بودند. کسانی که با اتمام اموزش در امریکا به ایران باز گشتند و در جنگ هم وظیفه خود را بخوبی انجام دادند. با تشکر
نظامی ایرانی

دوست گرامي، چرا مغلطه مي كنيد؟ از شما انتظار نداشتم كه اينگونه برخورد كنيد. همه آنان كه مرا مي شناسند مي دانند كه من درباره هوش و توانمندي ايراني چه گفته ام و چه باور دارم. عدم دسترسي به لوازم يدكي و تكنولوژي مربوطه چه ارتباطي با هوش يا مهارت دارد؟ امريكاييان به هيچ كشوري بجز اسراييل كد سيستم هاي ردگيري و راهبري جتهاي جنگي مدرن خود را نداده اند. بهيچ كشوري. اين چه ارتباطي با هوش و مهارت و آموزش آنها دارد. من از شما انديشمندي بيشتري انتظار داشتم.

درود به اقای زعیم اقای مهندس من گفتم:"جمهوری اسلامی با اعدام و زندانی کردن و فراری دادن فرماندهان و بسیاری از تکنسینها، خلبانان،همافران و کادرهای باهوش نیروی زمینی باعث شد که قدرت ارتش ایران در شهریور59 به حدود 30 درصد قدرت واقعی اش کاهش یابد یعنی افراد ایرانی نه تعمیرکاران بیگانه.منظور من تکنسینها و کادرهای ایرانی بود نه خارجی. با تشکر
نظامی ایرانی

آقاي نظامي گرامي، من نمي خواهم وارد بحث عددي بشوم كه چند نفر اعدام شدند يا چند نفر فرار كردند. من دارم به شما مي گويم كه لوازم يدكي و بخشي از تجهيزات حساس و تكنولوژيك در دست ما نبود. بهمين دليل امريكا به تايوان ندا داد كه اين كار را براي نيروي هوايي انجام دهد. اين واقعيت است و نبايد روي آن بحث احساسي كرد، وگرنه من خيلي از شما احساساتي تر هستم. من حرفي را نمي دانم نمي زنم و من اين را مي دانم.

با درود به جناب استاد زعيم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر از اقای نوری زاده چیست؟البته در این مطلب هم تبرئه کردن حکومت سعودی از دخالتهایش در امور کشورهای منطقه و سلفیها در سخنان اقای نوری زاده مشهود است (حضور دایمی اقای نوری زاده در رسانه های تبلیغاتی سعودیها مانند الشرق الاوسط و العربیه و به گفته خود ایشان"گرفتن بالاترین دستمزد از انها بابت مصاحبه و مقاله"دلیل چنین اظهاراتی از سوی ایشان است). با سپاس "نکته‌ای را ذکر کنم که با تبلیغات وسیع جمهوری اسلامی به نوعی باور عمومی تبدیل شده است و حتی می‌بینم بسیاری از کارشناسان غربی نیز دچار این اشتباه می‌شوند که سلفی‌ها در مصر و تونس و مغرب و لیبی و... از حمایت عربستان سعودی برخوردارند. این در حالی است که امامان سلفی معاصر از بن لادن و ظواهری گرفته تا ملاعمر و سیف العدل و عولقی دشمنان خونی عربستان و آل سعودند. خود سعودی‌ها از سال 2000 درگیر نبردی پیدا و پنهان با سلفی‌ها و شیوخ متعصب وهابی هستند که در برابر اقدامات ملک عبدالله پادشاه سعودی تا پای طراحی قتل او پیش رفتند. ایجاد دانشگاه مختلط، اعطای حق رأی و انتخاب شدن در شوراها به زنان، تکفیری‌های سعودی را به تکاپو واداشت و فتاوی علیه ملک عبدالله صادر شد. سعودی‌ها در دوران موسوم به جهاد در افغانستان البته حامی مجاهدین افغان بودند و مراکز داوطلب جهادی گرفتن در پاکستان نیز اغلب از حمایت مالی و معنوی آنها برخوردار بودند. بگذارید رازی را در اینجا باز گویم. رژیم مدعی بود عبدالمالک ریگی و جندالله مورد حمایت سعودی‌ها هستند، خود ریگی مساله‌ای را که می‌گویم باز گفت و همین موضوع را من از دیگرانی شنیدم که در جریان امر بودند. یکسال پیش از دستگیری عبدالمالک او با گذرنامه پاکستانی و در جمع شماری از بلوچهای پاکستان با ظاهری متفاوت از همیشه برای حج به عربستان رفته بود. سعودی‌ها در بازرسی محل استقرار کاروانهای پاکستانی چند تن را به علت همراه داشتن مقادیر زیادی پان ـ آمیزه‌ای از توتون و آهک و... که به آن ناس هم می‌گویند و در شبه قاره به عنوان ماده‌ای مکیف آن را در دهان می‌جوند و شیره‌اش را می‌مکند ـ دستگیر کردند. یکی از اینها اعتراف کرده بود که عبدالمالک هم در کاروان است. ظاهراً عبدالمالک به‌دنبال دستگیری یکی از همراهانش از کاروان گریخته بود چون وقتی مأموران آمدند پیدایش نکردند. عبدالمالک به کمک چند یمنی از طریق یمن از عربستان گریخت و به پاکستان باز گشت. منظورم این است که سلفی‌ها با آل سعود بیش از همه دشمنند. در مورد رابطه سعودی‌ها و اخوان المسلمین باید بگویم در دوران عبدالناصر که روابط مصر و سعودی تیره بود صدها تن از اخوان بعد از اعدام سید قطب رهبر فکریشان و گسترش ابعاد حملات ضد اخوانی، به عربستان گریختند. بسیاری از آنها در مقام واعظ و مدرس شرعیات در این کشور به کار مشغول شدند. فرزندان اینها نیز در مدارس و دانشگاههای سعودی آموزش دیدند و به حرفه‌های گوناگون از پزشکی و مهندسی و حقوقدانی تا قبرکنی و ملائی و قضاوت مشغول شدند. بعضاً در دوران سادات و مبارک به مصر بازگشتند، بعضی به قطر و امارات رفتند و شماری نیز در استرالیا و کانادا و آمریکا و اروپا به نشر اسلام اخوانی مشغول شدند. البته شماری نیز چون سیف العدل و ظواهری از افغانستان سر درآوردند. با این توضیح که سیف العدل امروز در پناه ولی امر مسلمانان چهارراه آذربایجان، مشغول دعاگوئی به ذات اقدس نایب امام زمانی است که اصلا قبولش ندارد. در سالهای اخیر روابط سعودیها با اخوان المسلمین هم به هم خورده است و اخیرا دستگیری احمد الجیزاوی یک وکیل مصری در فرودگاه مدینه به علت داشتن ده هزار قرص مخدر و اعترافات او و یک داروساز مصری که اتفاقا فرزند یکی از اخوانی‌های قدیمی مقیم سعودی است به جرم خود، در مصر تظاهراتی در برابر سفارت سعودی از سوی سلفی‌ها و طرفداران اخوان المسلمین بر پا شد که به دنبال آن سفیر سعودی قاهره را به قهر ترک گفت. شورای نظامی حاکم با پوزش خواهی هیأتی را به ریاست رئیس پارلمان که از بزرگان اخوان المسلمین و حزب آزادی و عدالت است و تنی از مشایخ اخوان به ریاض فرستاد و آنها در دیدار با مقامات سعودی ضمن عذر خواهی متعهد شدند اجازه ندهند اعتبار و حیثیت عربستان در مصر آسیب ببینند".
سعيد

آقاي نوري زاده شناخت بسيار ژرفي از سردمداران كشورهاي عربي دارد. حرفه روزنامه نگاري ايشان ايجاب مي كند كه چنين شناختي را پيدا كند. ولي شناخت من زياد ژرف نيست و از تحليل گفته ها و عملكرد آنها شناخت خود را تنظيم مي كنم. سخنان شما هم درست است، ولي من نمي خواهم وقتم را صرف جزئيات رويدادهاي ميان شخصيت هاي اين كشورها كنم، مگر اينكه نسبت به سرنوشت يا سياستگذاري در ايران تاثيرگذار باشند. من دورادور اين رويدادها را نظاره مي كنم تا بتوانم آن رويدادهاي تاثيرگذار را شكار كنم و در معادلات خود وارد نمايم.

با درود به شما جناب استاد زعیم 1.جناب استاد ایا خلبانان عرب در مانور احتمالی شرکت می کنند یا خلبانان غربی و هندی؟ایا حضور عربستان در این مانور هم با پشتیبانی فنی-لجستیکی غرب است؟ 2.ایا ارتشهای مصر و ترکیه هم مانند عربستان به حمایت لجستیکی و فنی غرب نیاز دارند؟ارتش عراق در زمان جنگ با ایران چطور؟ با سپاس
سعيد

اين را نمي دانم كه خلبانها مختلط هستند يا نه هرچند كه چنين حدسي مي زنم؛ ولي شك ندارم همانگونه كه تركيه به پشتيباني ناتو و امريكا متكي است، عربستان خيلي بيشتر به غرب، بويژه امريكا براي سرويس دادن به نيروي هوايي خود متكي است. توان عربستان در تعمير و نگهداري جت هاي جنگي بسيار بسيار پايين است.

با درود به شما جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره مطلب زیر به خصوص سخنان فرمانده نیروی هوایی سعودی از دید نظامی و فنی چیست؟ با سپاس http://www.radiofarda.com/content/o2_saudi_fighters_turkey/24606277.html
سعيد

هر چه شرايط ايران طولاني تر دوام آورد، آمادگي همسايگان ما براي پشتيباني از تجزيه طلبان و مشاركت در يك جنگ منطقه اي بر سر ايران بيشتر خواهد شد. در هر حال آنها خود را براي رويدادهاي احتمالي امسال آماده مي كنند.

درود به اقای زعیم اقای مهندس من متوجه باسخ"كه هيچي شما متوجه شديد"نشدم ممکن است در این مورد توضیح بدهید. با تشکر
نظامی ایرانی

يعني شما متوجه شديد كه نيروي هوايي ايران و نيروي زرهي چقدر به قطعات و تعميرات بيگانگان وابسته بود.

درود به اقای زعیم 1.اقای مهندس کاملا با نظرات شما در مورد اینکه جمهوری اسلامی با اعدام و زندانی کردن و فراری دادن فرماندهان و بسیاری از تکنسینها، خلبانان،همافران و کادرهای باهوش نیروی زمینی باعث شد که قدرت ارتش ایران در شهریور59 به حدود 30 درصد قدرت واقعی اش کاهش یابد(که خود مشوق صدام حسین برای حمله بود)موافقم. 2.اینکه عربستان به دلیل حمایت امریکا عددی هست که به قول خود شما"ارزشمند نیست"یک بچه کوچک هم می تواند در پناه یک زورمند قوی هیکل برای بچه های بزرگتر از خودش رجز بخواند.این که قدرت محسوب نمیشود. 3.ایا شما براورد خود در مورد کمیت ارتش ملی ایران را که در وبلاگ قبلی ارائه کرده اید تغییر داده اید؟ 4.من ارزو دارم که روزی بتوانیم مدرن ترین جنگنده ها و تسلیحات را بسازیم ولی ایا به نظر شما این کار در ابتدا مستلزم خریداری جنگنده از کشورهای غربی و مشارکت در تولید برای ورود تکنولوژی به ایران نیست؟چین با وجود پیشرفت اقتصادی عظیمش هنوز نتوانسته یک جنگنده بومی تولید کند و از روسیه و حتی اسراییل کمک می گیرد چه رسد به ما. 5.نظر شما درمورد کمیت و کیفیت صنایع نظامی کنونی ایران چیست؟ با تشکر
نظامی ایرانی

1- كه هيچي شما متوجه شديد. 2- چه بخواهيد چه نخواهيد اين شرايط در مورد عربستان و ايران وجود دارد. 3- سياست توانمند كردن يك ارتش با زمان و پيشرفت تكنولوژي تغيير مي كند. من اكنون ديگر با شمار زياد تانك موافق نيستم. تانك هاي آينده ما بايد سبكتر و سريعتر و قدرت مانور بيشتري داشته باشند. من جنگ افزار هاي دفاعي ديگري را در نظر دارم. من ايده اي براي تانكهاي كوچك دارم كه خواب شب از سر دشمن خواهد گرفت. ولي جنگهاي آينده جنگ زميني نيست و جنگ تن به تن نيست. ما بايد خود را براي جنگهاي دفاعي آينده آماده كنيم. ايده هايي براي بمب هايي هست كه به اندازه يك بمب اتمي كوچك تخريب مي كند، ولي تابش راديواكتيو ندارد و توفان آتش ايجاد نمي كند، ولي همه چيز را در محدوده خود خاكستر مي كند و سربازان دشمن را بي حس مي كند تا دستگير شوند. جنگ آينده جنگ از راه دور است و جنگ الكترونيك است. 4- البته در مرحله آغازين ما جت جنگي خواهيم خريد، ولي بشرط اينكه بخشي از آن در ايران توليد شود. من اين راپيشتر گفته ام. ما هم كمك خواهيم گرفت. كمك گرفتن عيب نيست. وابسته شدن بي رفت و برگشت عيب است. 5- صنايع نظامي كنوني ايران بد نيست. كمي ندانم بكاري مي كنند و بودجه زيادي را هدر مي دهند، ولي پيشرفت قابل توجهي دارند.

درود به اقای زعیم 1.اول اینکه همان سلاحهایی که اقای پهلوی خریداری کرد ایران را در جنگ نجات داد.همان ارتشی که اقای پهلوی ساخته بود.مگر ما در ان زمان با خطر شوروی و عراق روبرو نبودیم!؟در ضمن چه کسی گفته ما برای"پنچر شدن تانک یا تعمير هواپيماهاي جنگي به تعميركار امريكايي نیاز داشتیم!؟ارتش ایران در سال1355 در زمینه تعمیر نگهداری و اورهال جنگنده هایش کاملا خودکفا شده بود.اثباتش هم عملکرد ارتش ما در جنگ با عراق است.مگر بعد از انقلاب مستشاران و به قول شما تعمیرکاران امریکایی از ایران نرفتند!؟پس چگونه نیروی هوایی ما 400 سورتی پرواز در روز انجام میداد!؟چگونه خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی ما در عملیات حمله به اچ3 بانفوذ به عمق 800کیلومتری خاک عراق از روی کوهستانهای مرزی عراق-ترکیه 45 فروند هواپیمای عراقی را روی زمین نابود ساختند!؟چگونه نیروی دریایی ما در عملیات مروارید 80درصد نیروی دریایی عراق را نابود کرد!؟چگونه نیروی زمینی ما عملیاتهای بزرگی چون شکست محاصره ابادان، فتح المبین، ازادی خرمشهر، فتح فاو و رسیدن به 15 کیلوتری بصره را انجام داد!؟مگر خود شما اقای زعیم در مطلبتان به مناسبت ازادی خرمشهر نفرمودید "صدام حسین به شدت از لشگر92 زرهی وحشت داشت"!؟نکند جمهوری اسلامی در فاصله بهمن57 تا شهریور59 ارتش ما را از وابستگی به تعمیرکاران روسی و امریکایی نجات داد و در فاصله یکسال و نیم ارتش ما را خودکفا کرد!؟شما که خودتان بهتر می دانید که اگر جمهوری اسلامی فرماندهان ارتش را اعدام نمی کرد یا مجبور به فرار نمی کرد(و گروگانگیری رخ نمی داد)صدام حسین جرات حمله به ما را نداشت.من این جمله را دقیقا از نوشته شما در"پیشنهاد برای برای نجات میهن"خواندم.درمورد تعداد تسلیحات و کیفیت انها هم براورد من حتی شاید کمتر از براوردی باشد که شما برای ارتش ملی ایران ارائه داده اید! این مطلب را هم از وبلاگ قبلی شما خواندم. 2.در مورد عربستان هم باید بگویم انها اکنون که ایران ضعیف و منزوی شده عددی نیستند چه برسد به دوران قبل از انقلاب.با وجود افزایش تولید عربستان در سال1976 باز هم این ایران بود که امنیت و ثبات منطقه را تامین میکرد و قدرت بلامنازع منطقه به شمار می رفت. 3.اقای مهندس زعیم شما سرور من هستید ولی برای من بعنوان یک ایرانی ملی گرا تقسیم منافع در خلیج فارس با عربستان یا هر کشور دیگری قابل قبول نیست.انها می توانند برای امنیتشان به ما تکیه کنند ولی ارتش ملی ایران باید امنیت را تامین کند و قویترین ارتش منطقه و بزرگترین قدرت سیاسی منطقه باشد.درمورد اقتصاد هم کاملا با شما موافقم.تا یک اقتصاد قوی نداشته باشیم ارتشی قوی هم نخواهیم داشت و اگر هم داشته باشیم پایدار نمی ماند مانند ارتش شوروی. با تشکر فراوان
نظامی ایرانی

1- نظامي ايراني عزيز، احساساتي نشويد. شما لازم نيست به من بگوييد كه ارتش ايران چه كرده و چه مي توانست بكند. من بارها گفته ام كه ارتش ايران به دليل هوشمندي خارق العاده افرادش هميشه حماسه آفريده و جهان را شگفت زده كرده. ايتها كه من گفتم درباره سرباز ايراني است كه سرامد جهان است. اين شعار نيست من اين را باور دارم، و اگر خائن و وطن فروش در ميان ما نباشد، هيچ ارتشي حريف تاكتيكهاي ارتش ما نمي شود. ولي درباره نيروي هوايي بايد واقعيت ها را بدانيد. شما حساب خليان هاي معجزه گر ما را با وسايلي كه بايستي با آن مي جنگيدند جدا كنيد. پس از انقلاب كه امريكائيان رفتند و جمهوري اسلامي بسياري از قهرمانان نيروي هوايي و ارتش را اعدام كرد، بسياري از جت هاي اف 4 و اف 5 و اف 14، خوابيد و هيچ كس نمي توانست آنها را تعمير كند، چون قطعات نداشتند. اف 14 ها كه خدا بيامرزدشان، حتا كامل تحويل نشده بودند. در سال 1358، با دشواري هاي بسيار دولت به نيروي هوايي تايوان كه همان جت هاي اف 4 و 5 را بكار مي برد قرارداد بست كه بيايند و جتهاي ما را تعمير كنند. آنها آمدند و در طي يك سال (اگر درست بخاطر بياورم) تعمير كردند و رفتند. آقاي نظامي ايراني عزيز، فقط در پادگان حميديه مقر لشگر 92 زرهي (كه من در هنگام ساختمان آن از آن بازديد و ارزيابي مهندسي براي اطمينان از استحكام آن كزده بودم) از 450 تانك فقط 30 تانك قابل استفاده بود و بقيه لنگ تعمير و قطعات و راننده بود. حمله اي كه ما به سپاه سوم عراق كرديم فقط با 8 تانك در يك گردان و چند تاي ديگر در گردان ديگر بود. من شرح نقش حياتي ارتش را در جنگ خرمشهر داده ام، و در نوشته ديگري جادوي ارتش ايران را در دو نيم كردن و فرو شكستن سپاه چهارم عراق توضيح داده ام. فكر مي كنيد براي چيست كه من هميشه به "ايراني" مي نازم؟ همه اينها دليل آن نيست كه ما كارهاي نابخردانه سردمدران را چشم پوشي كنيم. 2- عربستان عددي هست، چون بزرگترين نيروي نظامي تاريخ بشريت از آن پشتيباني مي كند و همان ارتش با ما دشمن است. در آن زمان عددي نبود، چون در برابر ارتش ايران قرار گرفته بود و كسي با ما كاري نداشت، اگر پا روي منافعشان نمي گذاشتيم. 3- كشور را با شعار نمي شود اداره كرد، اگر مي شد، خبره تر از جمهوري اسلامي نمي شود پيدا كرد. ميان آنچه ما مي خواهيم و آنچه ما مي توانيم فاصله بسيار است.

درود به اقای زعیم 1.اقای مهندس اگر شما به اینکه ایران باید ارتشی بزرگ و قوی داشته باشد معتقد هستید و انرا در منشور جبهه ملی گنجانده اید پس چرا می گویید:"ايران درآمد ناشي از افزايش چهار برابري نفت را، صرف توسعه اقتصادي و صنعتي نکرد، بلكه صرف خريد تجهيزات نظامي با ادعاي پنجمين ارتش جهان شدن را کرد"؟من بعنوان یک نظامی ان دوران اعتقاد دارم که ارتش شاهنشاهی ایران باید بسیار قویتر از ان چیزی که بود میشد.مثلا نیروی هوایی ما حداقل به1000 فروند جنگنده نیاز داشت در حالیکه ما فقط 450 فروند داشتیم.نیروی زمینی ما به 10000دستگاه تانک و نفربر نیاز داشت در حالیکه ما فقط4400 دستگاه داشتیم.نیروی دریایی ما حداقل به 2 فروند ناو هواپیمابر و چند فروند ناو و ناوشکن سنگین دیگر نیاز داشت.بنابراین مشاهده می کنید که ارتش ما باید بسیار قویتر می بود. 2.درمورد توسعه صنعتی هم خودتان بهتر می دانید که ما در همان دوران بزرگترین قدرت صنعتی منطقه بودیم. 3.در مورد عربستان هم باید بگویم انها اکنون که ایران ضعیف و منزوی شده عددی نیستند چه برسد به دوران قبل از انقلاب..با وجود افزایش تولید عربستان در سال1976 باز هم این ایران بود که امنیت و ثبات منطقه را تامین میکرد و قدرت بلامنازع منطقه به شمار می رفت. با احترام به شما تصور می کنم انتقادات شما به رویارویی دیرینه سلطنت طلبان و جبهه ملی برمی گردد که یک طرف 28 مرداد را کودتا و طرف دیگر انرا قیام ملی می دانند. با تشکر
نظامی ایرانی

نظامي ايراني گرامي، شما اينهمه اسباب بازي هاي جنگي را براي چه لازم داشتيد؟ كدام استراتژيست نظامي چنين برآوردهايي كرده بود و براي چه؟ براي جنگيدن با كي؟ بهر هال اگر در آن زمان چنين برآوردهايي كرده بودند، من به آنها نمره صفر مي دهم. رفوزه شدند. يك ارتش قدرتمند بايد متكي به يك اقتصاد قدرتمند و يك جامعه صنعتي قدرتمند باشد. ارتشي كه همه چيزش را بايد از كشورهاي بيگانه خريداري كند و تا تانكش پنچر شد، بدود به تعميركار امريكايي و تا تريلر تانك برش جوش آمدن بدود پيش تعميركار روسي يا هواپيماهاي جنگيش را خارجيان تعمير كنند كه ارتش قدرتمند نمي شود. ما ثروتي را كه فروش نفت نصيبمان كرده بود، همه را دو دستي تحويل همانها داديم كه نفت را از ما خريده بودند. شانزده ميليارد دلار صرف خريد جنگ افزار شد. آمارش را در نوشته هاي من مي توانيد بيابيد. چند ميليون دلار به آلمان و فرانسه و امريكا داده شد براي نيروگاههاي هسته اي كه ما هرگز نياز نداشتيم. فقط براي نمايش اينكه آقاي پهلوي دستانش را روي سينه اش بگذارد و بگويد ما پنجمين قدرت نظامي جهان مي شويم. ولي وسائط نقليه اش كه بايد تانكها را به جبهه برسانند، در جاده تهران قم، 50 كيلومتر نرفته جوش مي آمدند. اگر كارشناسان امريكايي كشور را ترك مي كردند، بادكنك ارتش پنجم جهان مي خوابيد. به ياد بياوريد كه ارتش روسيه در جنگ دوم بزرگتر از امريكا بود، ولي به علت يه اقتصاد ناتوان و صنعت عقب افتاده، در ميانه جنگ كم آورد و امريكا از پشت جبهه (ايران) به شوروي هم جنگ افزار و هم مواد خوراكي براي مردم گرسنه اش مي رساند. شما مي خواستيد مانند شوروي ارتش قدرتمند داشته باشيد؟ اگر من به يك ارتش قدرتمند باور دارم، براي اين است كه از اقتصاد قدرتمندي كه بوجود خواهيم آورد نگهباني كند، كه متكي به جامعه صنعتي قدرتمندي كه خواهيم داشت باشد. من هرگز با هواپيمايي كه لوازم يدكي و پيچ و مهره اش دست ديگران باشد نخواهم جنگيد. اگر جمهوري اسلامي آدم هاي تهي را بر مسند تصميم گيريهاي مهم نمي گماشت، هم اكنون ما كشتي صادر مي كرديم، هواپيماي مسافري و جت جنگي صادر مي كرديم، در فضا ايستگاه مي داشتيم، مجهز به هواپيماهاي بي سرنشين مي بوديم و جنگ افزارهاي مي داشتيم كه عقل جن به آن نمي رسيد. ولي ظاهرا كنون عقل امريكا و اسراييل به آنها رسيده و با همانهاست كه جهان را تهديد مي كنند. ولي ما ده سال جلوتر مي بوديم. قدرت نظامي ايران بايد قدرت انديشه نظامي آن باشد، نه تعداد اسباب بازي هايي كه از مغازه خريداري كرده است. از سوي ديگر، ما بايد همسايگان خود را دوست خود كنيم و با هم همكاري و همياري براي رفاه و خوشبختي مردمانمان كنيم، نه زمينه براي دشمني و رويارويي فراهم نماييم. همين عربستان ثروتهايي دارد كه خودش نمي داند و ديگران در جهان هم نشنيده و نخوانده ام كه بدانند يا آشكار كرده باشند. ما مي توانيم به آنها كمك كنيم و هر دو سود ببريم. ما در ايران ثروتهاي عظيم نهفته داريم كه خيلي بيش از نفت و گاز ارزش دارند، ولي هنوز نهفته هستند. اينها بايد پشتوانه قدرت ما باشد.

باتشکر از شما اقای کوروش زعیم بابت مطلب جالبی که گذشته اید. با ارزوی موفقیعت روز افزون برای شما وسایراعضای جبهه ملی با تشکروسپاس
محمدحاتمی

با درود به جناب استاد زعيم جناب استاد براساس اسناد ژنرال برنت اسکوکرافت مشاور امنیت ملی پرزیدنت جرالد فورد در کنفرانس اوپک در دوحه در دسامبر سال 1976 ایران قصد داشت که بین 20 تا 25 درصد بهای نفت را افزایش دهد ولی عربستان با اشاره امریکا تولید نفت خود را از 8.6 میلیون بشکه در روز به 11.6 میلیون بشکه در روز(حداکثر توان تولیدش)رساند و با این کار فقط 5 درصد بهای نفت افزایش یافت و چون ایران بودجه خود را بر اساس افزایش حداقل 20درصدی قیمت نفت تنظیم کرده بود افزایش تولید عربستان باعث رکود اقتصادی در ایران در سال1977 شد (که شما حتما انرا بخوبی به یاد دارید).سوال من از شما این است که چرا با وجود رکود سال1977 اقتصاد ایران به زانو در نیامد و ایران تا زمان انقلاب جایگاه برتر سیاسی-نظامی خود در منطقه خلیج پارس را حفظ نمود ولی اکنون سقوط قیمت نفت(با افزایش تولید عربستان) می تواند اقتصاد کشور را تا مرز فروپاشی بکشاند؟ با سپاس
سعيد

در آن زمان جامعه غرب و امريكا مشاهده كرده بود كه ايران درآمد ناشي از افزايش چهار برابري نفت را، نه صرف توسعه اقتصادي و صنعتي نمي كند، بلكه صرف خريد تجهيزان نظامي با ادعاي پنجمين ارتش جهان شدن و ادعاي بمب اتمي داشتن و وام دادن به كشورهاي خارجي و ساخت شماري غيرعادي ( 20 عدد) از نيروگاههاي هسته اي كرده است. من اين آمار را در مصاحبه هاي خود داده ام. اكثريت افزايش درآمد نفت به هزينه هايي غير از توسعه صنعتي و براي ارضاي خودبزرگ بيني و شهوت قدرت محمدرضا پهلوي مي رفت. از سوي ديگر، با وجود تمكين غرب به تامين همه نيازهاي هسته اي ايران، شاه بطور پنهاني با افريقاي جنوبي (در زمان آپارتايد) و پاكستان (در زمان ديكتاتوري) قراردادهاي تامين اورانيوم غني شده درجه سلاح هسته اي و تجهيزات غني سازي و توليد سلاح هسته اي بسته بود. از جمله تمهيداتي كه غرب عليه ايران به اجبار تدارك مي ديد كه سرانجام به تصميم براي سرنگوني شاه منجر شد، علامت به عربستان براي مقاومت در برابر زياده روي هاي ايران بود. ايران از همان زمان دچار ركود اقتصادي شديدي شده بود و روند افزايش نارضايتي هاي مردم به درجه انفجار مي رسيد كه ساواك در سال 1355، گزارشي تحليلي به شاه داد كه اگر اقتصاد ايران كماكان بسوي سقوط رود، در ايران انقلاب رخ خواهد داد. اقتصاد ايران چيزي نماينده بود كه زانو بزند.

با درود دوباره به شما جناب استاد زعیم جناب استاد نظر شما درباره دیدگاههای اقای کیسینجر چیست؟ایا بخش اعظم این نوشته بیشتر به یک رویا پردازی نمی ماند؟ با سپاس
سعيد

چرا، بخش عمده آن روياهاي ايشان است. ولي در بيانات سياستمداران، بويژه آنان كه بسيار با نفوذ هستند، در محافل سياستگزاري حضور دارند و در طراحي سياستهاي درازمدت دست دارند، بايد به نكته ها توجه كرد. من از سخنان اينگونه آدم ها، هميشه دنبال سرنخ مي گردم. با توجه به نكته ها در اظهارات سياستگزاران ابرقدرتها و انديشمندان سياسي و پيگيري نمودهاي آنها در رويدادهاي ظاهرا بيگناهانه و غيرعمد در جهان، شما مي توانيد با بهم جفت كردن آنها تصوير كلي را حدس بزنيد. اين نكته سنجي و ريزبيني چيزي است كه در سياستگزاري هاي ملي ما غايب است و همه چيز را در سطح مي بينيم. من يك معما جلوي روي شما مي گذارم. آن را حل كنيد: چند سال پيش مجله نشنال جئوگرافيك نام خليج پارس را عوض كرد، پشت سر آن روزنامه ايندپندنت انگلستان كار مشابهي كرد، پست سر آن مجله معروف و بسيار پر تيراژ آلمان مقاله اي در هجو و نفي كورش نوشت كه او يك غارتگر خونخوار بوده است، چندي بعد هاليوود آن فيلم مسخره 300 را در استهزاي ايرانيان ساخت، پان تركيست ها به نوشتن كتابهاي جعل تاريخ كهن ايران پرداختند، ادعاي جزيره ها دوباره مطرح شد. نيروي دريايي امريكا نام خليج پارس را در نقشه هاي نظامي خود به عربي تبديل كرد، در كشور خودمان چند نفر از شخصيت هاي روحاني و غير روحاني با نفوذ از نازيدن به كورش انتقاد كردند، در تمام اين مدت سازمان ميراث فرهنگي به تخريب شتابان ميراث تاريخي كهن ايران پرداخت، نقشه تجزيه ايران توسط نئوكان هاي امريكا منتشر شد، گوگل نام خليج پارس را حذف كرد، در باكو تظاهرات در ادعاي به آذربايجان جنوبي آغاز شد، صداي امريكا مصاحبه با آقاي بني طرف را كه خودمختاري در خوزستان مي خواهد بر خلاف عرف خود بارها و بارها و بارها پخش كرد، و عيره و غيره. شما پرتقال فروش را پيدا كن.

با درود به جناب استاد زعيم جناب استاد سوال دیگری درمورد اینکه"چرا عربستان نمی توانست در دوران قبل از انقلاب از سلاح نفت علیه ایران استفاده کند"داشتم. چرا در ان دوران عربستان جایگاه برتر ایران در خلیج پارس را بذیرفته بود و مثلا در ماجرای بارپس گیری جزایر سه گانه که منافع ایران و اعراب تضاد شدیدی پیدا کرد به این کار دست نزد؟ایا ایران در ان دوران برای حفظ روابط خوب با عربستان و در نتیجه عدم استفاده عربستان از سلاح نفت به این کشور باج می داد؟ با سپاس
سعيد

جزاير سه گانه هيچ ارتباطي با منافع اعراب نداشت. همه مي دانستند و مي دانند كه اينها متعلق به ايران بوده و هست. هيچگونه از اين رقابت ها وجود نداشت و دو كشور با هم براي متعادل نگه داشتن بها و بازار نفت همكاري مي كردند. ولي اكنون كه پس از سه دهه كه نتوانسته اند هيچگونه با ايران كنار بيايند و از چيرگي مذهبي جمهوري اسلامي بر اقليت هاي شيعه كشورهايشان مي ترسند و ديگر اينكه غرب پس از تلاش سي ساله به اين نتيجه رسيده كه براي كاهش خطر جمهوري اسلامي ايران بايد چند تكه بشود، مسئله جزيره ها هم وارد معادلات شده است.