گفتگوی آرش جعفری با کورش زعیم
26 فروردین 1388
موضوع:
کودتای 28 مرداد، مصدق و راه مصدق
پرسش 1:
کاشانی در رخداد 28 مرداد 1332 چه نقشی بازی کرد؟
کورش زعیم:
بزودی پس ازنخست وزیر شدن مصدق، کاشانی از مصدق دلخور
شده بود، زیرا مصدق زیر بار سفارش های کاشانی نمی رفت و حضوری را هم که کاشانی
انتظار داشت با معرفی دو وزیر در کابینه داشته باشد بدست نیاورد؛ ولی با وجود این،
مصدق را پشتیبانی می کرد. این اختلافات وقتی سر باز کرد که لایحه اختیارات مصدق که
کاشانی با آن مخالف و بارها به کنایه از آن انتقاد کرده بود در 1331 درمجلس تصویب
شد. کاشانی برای نخستین بار مخالفت خود را در یک اعلامیه اندرزگونه ولی انتقادآمیز
آشکار کرد. با وجودی که رهبران جبهه ملی برای حل اختلاف تلاش نمودند هرچند در 30
بهمن 1331، دو طرف در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کردند که اختلافی ندارند، ولی هیئت
حل اختلافی که بدین منظور تشکیل شده بود در 16 اسفند اعلام کرد که اختلاف میان
مصدق و کاشانی "تا حدودی" حل شده است. شکاف میان دو رهبر سیاسی و مذهبی
روزبروز بیشتر می شد تا اینکه انتخابات درونی مجلس هفدهم در روز دهم تیر 1332،
برگزار شد و برخلاف انتظار دکتر معظمی بیشتر از کاشانی راای آورد. این شکست برای
کاشانی گران آمد و با صدور اعلامیه ای شدیدالحن که حاکی از کینه شخصی بود شمشیر
خود را علیه مصدق از رو بست.
کاشانی همچنین با همه پرسی مصدق برای انحلال مجلس مخالف
بود و پس از اعلام همه پرسی اعلامیه دیگری علیه مصدق و همه پرسی صادر کرد. در این
اعلامیه ایشان با اشاره به خواست امام زمان گفته بود: "... شرک در رفراندوم
....مبغوض حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرج و حرام می باشد، البته و البته هیچ
مسلمان وطن خواهی در آن شرکت نخواهد کرد ...". پس از تصمیم به همه پرسی، همه
نمایندگان جبهه ملی و مستقل از مجلس استعفا کردند و فقط 117 نماینده درباری باق
ماندند که آنها نیز کاشانی را به ریاست مجلس برگزیدند. ولی در همه پرسی 12 امرداد،
مردم عکس سفارش کاشان عمل کردند و در سراسر ایرن حدود سه میلیون رای موافق و کمتر
از دو هزاررای مخالف داده شد.
تردیدی نیست که مخالفت بیمارگونه کاشانی با مصدق با
جداکردن دو اردوگاه ملی و مذهبی و نیز با تشویق بالقوه دربار و بیگانگان برای بهره
برداری از این شکاف، آسیب بزرگی به جنبش ملی ایران زد و زمینه را برای عملیات
براندازی دولت فراهم نمود.
پرسش 2:
اگر ملت ایران اسناد فاش شده توسط سازمان های جاسوسی سیا
و ام ای 6 در جریان کودتای 28 مرداد را می خواندند واکنششان نسبت به کاشانی و
هوادارانش چه بود؟
کورش زعیم:
مردمی که اهل خواندن هستند اکثرا از جریان 28 امرداد
آگاه هستند و براندازی دولت مردمی مصدق را توسط بیگانگان باور دارند. آن اسناد که
در طی سی سال گذشته به تدریج آزاد شده اند و کتابهای زیادی هم در این زمینه نوشته
شده است، ولی باید در هر حال این مستندات را ترجمه و چاپ کرد و در دسترس نویسندگان
و پژوهشگران قرار داد تا در تحلیل های آینده دقت و واقعییت های بیشتری را بازتاب
دهند.
پرسش 3:
بعد از انقلاب مدارکی منسوب به کاشانی توسط حزب جمهوری
اسلامی منتشر شد. صحت و سقم این مدارک منسوب را چگونه ارزیابی می کنید؟
کورش زعیم:
اگر منظورتان نامه ای به خط کاشانی به مصدق است که او
را از وقوع یک کودتا خبردار می کند، باید بگویم که این نامه جعلی است و توسط پسر
ایشان محمد که همیشه خط پدرش را تقلید می کرد نوشته شده است.
پرسش 4:
آیت الله طالقانی مهندس بازرگان دکتر یدااله سحابی و
دیگر اعضای نهضت ازادی تا زمان حیات دکتر مصدق چقدر به ایشان نزدیک بودند؟
کورش زعیم:
آقای بازرگان جزو شخصیت های حاشیه ای دولت مصدق بود و
یک بار هم صحبت وزارت فرهنگ برای ایشان شد که مصدق به علت تعصب ایشان آن را
نپذیرفت. ولی مصدق ایشان را برای مدیریت شرکت ملی نفت به آبادان فرستاد. مهندس
بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت الله طالقانی در سال 1339 به جبهه ملی دوم
پیوستند. در همان سال جبهه ملی ایران برای اعتراض به انتخابات دوره بیست و یکم و
فقدان آزادی در مجلس سنا بست نشست. بازرگان جزو 15 نفر اعصای بست نشین جبهه ملی
بود و طالقانی هم یک بار در روز دوم یا سوم اعتصاب به دیدن بست نشینان رفت.
پرسش 5:
در اوایل انقلاب قرار بود نام خیابانی به اسم دکتر مصدق
نام گذاری شود چرا این کار محقق نشد؟
کورش زعیم:
پس از انقلاب، نام خیابان پهلوی به "دکتر محمد
مصدق" و خیابان آریامهر به "دکتر حسین فاطمی" تغییر یافت، ولی
عوامل ضد ملی که مواضع قدرت نشسته بودند، بزودی باعث تغییر نام خیابان مصدق به
ولیعصر شدند، ولی به علت شهید بودن زنده یاد فاطمی و سرسختی دکتر سعید فاطمی،
زورشان به این خیابان نرسید.
پرسش 6:
و در حال حاضر با آن که شورای شهر تهران قرار بود
خیابانی را به نام ایشان نامگذاری کند چرا این امر محقق نشد؟
کورش زعیم:
شورای شهر تهران در
سال گذشته در یک نمایش ملی گرایی که در حاکمیت جمهوری اسلامی مد شده بود، نام یک
خیابان درجه سه را می خواستند به نام مصدق تغییر دهند که خوشبختانه مورد مخالفت
تندروان حکومت قرار گرفت. من هم از آنها سپاسگزاری کردم که از نامگذاری برای مصدق
منصرف شده اند، زیرا باور دارم در زمان مناسب خود مردم از مصدق بطور شایسته تجلیل
خواهند کرد.
پرسش 7:
با وجود این که دکتر مصدق وصیت کرده بود که در کنار
شهدای سی تیر دفن شود چرا بعد از 43 سال هنوز در احمدآباد آبیک این چنین مهجور
مانده است؟
کورش زعیم:
اوایل انقلاب تلاشی برای جابجایی آرامگاه مصدق شد و حتا
سنگ یادبودی نیز برای او در کنار آرامگاه شهیدان سی تیر برپا شد. ولی بزودی ارازل
و اوباش سنگ را سرنگون کردند و شکستند. خانواده دکتر مصدق و جبهه ملی آنگاه تصمیم
گرفتند که به علت نبود امنیت در ابن بابویه از اوباشان، مصدق در همان احمدآباد
ماندگار شود. من شخصا عقیده داشتم و این عقیده را بارها به فرزند ایشان دکتر
غلامحسین مصدق که دوستی خانوادگی داشتین و نیز به شادروان داریوش فروهر گفتم که
بهتر است همین آرامگاه باغ احمدآباد را که ملک شخصی است تبدیل به زیارتگاه کنیم و
مصدق را به دست حوادثی که بر آنها کنترلی نداریم نسپریم.
پرسش 8:
روند مجوز گرفتن شما در حالی که تدابیر شدید امنیتی در
مراسم سالگرد فوت و تولد ایشان برقرار می شود چگونه است؟ و در مراسم دکتر رویدادهایی
نظیر اتفاقی که برای چهار دانشجوی پلی تکنیک در مراسم مهندس بازرگان بوجود
آمد رخ داده است؟ و به نظر شما این پروژه شوم ادامه خواهد داشت؟
کورش زعیم:
آنجا اکنون موقوفه و دارای یک هیئت امنا است. هیئت امنا
هر سال باید برای مراسم 14 اسفند و 29 اردیبهشت اجاز بگیرد و البته مسئولان امنیتی
هم به این شرکت که سخنرانان را تایید کنند و سخنان سیاسی روز نشود این اجازه را می
دهد. با وجود این، جو آنجا همیشه به شدت امنیتی است و گاهی برخوردهای خشونت بار هم
اتفاق می افتد.
پرسش 9:
اگر دکترمصدق هم اکنون زنده بود آیا باز هم بر سر
نفت و مسائلی که جبهه گرفته بود باز هم جبهه می گرفت؟
کورش زعیم:
مصدق بر سر نفت جبهه نگرفته بود، او ضرورت زمان را برای
استقلال سیاسی و اقتصادی ایران از چنگال محدود کنند و تحقیر کننده بیگانگان تشخیص
داد و اقدام کرد. ضرورت آن زمان و عامل بازگرداندن حیثیت ملی ما نفت بود، امروز
شاید چیز دیگری می بود یا اینکه اصلا نیازی به درگیر شدن نمی داشتیم. سیاستمرد خوب
آنست که ضرورت زمان را به درستی شناسایی کند و خردمندانه در انجام آن بکوشد. مصدق
مردی با چنین توانایی بود.
پرسش 10:
جبهه ملی برای ادامه راه ایشان علی رغم فشار های زیاد
چه تدبیری اندیشیده است؟
کورش زعیم:
جبهه ملی همیشه در راه ایشان بوده و همیشه برای حفظ
منافع ملی تلاش کرده اسا. البته ما هنوز خرد مصدق را نتوانسته ایم بکار گیریم، ولی
در حال یادگیری و تمرین و تلاش هستیم.
پرسش 11: چرا بعضی
افراد موجود در سیستم سیاسی کشور خواهان از بین رفتن نام ایشان از ذهن مردم هستند؟
کورش زعیم:
زیرا مصدق نماد مردمی بودن یک حکومت است. زیرا مصدق
نماد همه آزادی های مدنی، شهروندی و حقوق بشر است. یاد و ارزیابی چنین مردی برای
حکومتی که آزادیهای مدنی مردم باور ندارد، می تواند مردمی را که این حکومت بر آنان
فرمانروایی می کند بیدار کند و برانگیزاند.
پرسش 12:
با وجود اینکه افرادی حاضر بودند با هزینه شخصی باغ
احمدآباد را که الان در حال نابودی است ترمیم کنند، چرا با اقدام آنها مخالفت شد؟
کورش زعیم:
هرگز مخالفتی با پیشنهادی برای ترمیم نشده است. اکنون
باغ احمدآباد ثبت میراث فرهنگی است ومتناسب با کمکهابی مردمی در حال ترمیم است. من
نمی دانم شما به چه پیشنهادی اشاره می کنید که با آن مخالف شده است. هیئت امناء از
هر کمک مالی مردمی در این رابطه استقبال می کند.
پرسش 13:
نسل امروز چقدر با افکار مصدق آشناست؟
کورش زعیم:
نه به اندازه کافی. جلوگیری جمهوری اسلامی از آزادی بیان
و آزادی مطبوعات باعث شده که اطلاعات لازم برای شناختن اندیشه های مصدق در دسترس و
نیز امکان ترویج آنها نباشد. ولی آنقدر کتاب درباره مصدق در درون و برون کشور جاپ
شده که به هیچوجه فقر مرجع نداریم.
پرسش 14:
افکار مصدق چقدر برای امروز ما مفید است؟
کورش زعیم:
متاسفانه هنوز کشور ما به اندیشه های مصدق نیاز دارد.
اندیشه های بسیار ساده است: دموکراسی و حقوق بشر. با وجود این شرایط شما می توانید
شخصیت ایرانی راستین بروز می کند و دوباره با دانش و هنر و خرد خود جهان را غنی می
سازد.
پرسش 15:
کدام شخصیت سیاسی امروز افکاری نزدیک به افکار مصدق
دارد؟
کورش زعیم:
در درون حاکمیت که همه به گونه ای اندیشه های متضاد با
مصدق را بروز می دهندو در بیرون از حاکمیت هر کدام از شخصییت های برجسته و شناخته
شده ملی بخشی از اندیشه ها و صفات مصدق را برگرفته اند، بنابراین، برای برخورداری
از یک مصدق دیگر باید با هم همبسته شوند و همکاری کنند.
پرسش 16: امسال برای
تولد دکتر چه برنامه ای دارید؟
کورش زعیم:
امسال هم مانند سالهای گذشته به باغ احمدآباد می رویم و
آرامگاه مصدق را گلباران می کنیم. شاید هم فرصتی پیدا کنیم سخنی بگوییم.
پرسش 17
: سخنی از دکتر که در خور امروز ماست بگویید.
کورش زعیم:
مهمترین سخن او به باور من این است که گفت آتش جنبش ملی
نباید خاموش شود و باید آنقدر این مبارزه توسط مردان بیدار کشور دنبال شد تا به
نتیجه برسد.
پرسش 18:
به گفته عده ای از
صاحبنظران، ملی بودن صنعت نفت ایران، از جمله موجبات سخت شدن راه گذار به دموکراسی
در ایران شده است، و نفت موجبات بقای دیکتاتوری ها را فراهم آورده است، نظر شما
چیست؟
کورش زعیم:
من نمی دانم این
"صاحبنظران" استدلال خود را از کجا آورده اند، ولی دموکراسی بدون
استقلال سیاسی و اقتصادی مفهوم ندارد. نفت که منبع تنها درآمد ارزی کشور بود و در
آن زمان تنها ذخیره ثروت شناخته شده و در حال بهره برداری کشور بشمار می آمد و می
توانست پیشرانه توسعه پایدار و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور باشد، در دست
بیگانگان بود و ما هیچ اختیاری بر روی آن نداشتیم. بیگانگان نه تنها از ثروت ما
برای توسعه و پیشرفت خود بهره برداری می کردند، بلکه در سیاست داخلی و خارجی ما هم
اعمال نفوذ می نمودند تا ما همیشه متکی باشیم و نتوانیم به استقلال سیاسی و
اقتصادی دست یابیم. ملی کردن صنعت نفت این طلسم شوم را شکست و زمینه را برای توسعه
و پیشرفت و سرانجام دموکراسی پایدار فراهم نمود. برقراری دوباره دیکتاتوری، در
واقع پاتک بیگانگان برای بازگشت به شرایط گذشته بود که البته بازگشت کامل به شرایط
گذشته دیگر امکانپذیر نبود، زیرا مصدق غرور ملی را به مردم بازگردانده بود و به
مردم ثابت کرده بود که می توانند مستقل باشند.
پرسش 19:
قردادهای نفتی این روزها، با توجه به امکانات محدود صنعت نفت ملی
ما (که البته با توجه به جهانی شدن این صنعت ناگذیر نیز شده است) موجب غارتی
سهمگین تر از قبل شده، نظر شما چیست؟
کورش زعیم:
غارت شدن درآمد نفت
امروزه دیگر ارتباطی به بیگانگان ندارد. اینها دزدان بومی هستند که این خیانت بزرگ
را به مردم و آینده این ملت می کنند. امکانات صنعت نفت ما محدود نیست و ما می
توانیم با همین امکانات کشوری بسیار ثروتمند و قدرتمند بسازیم؛ ولی اکنون کشور در
دست کسانی است که فقط به منافع شخصی و گروهی می اندیشند و حاضرند ملتی بزرگ را
فدای شهوتهای ثروت و قدرت خود کنند.
پرسش 20:
با این اوصاف آیا ادامه صنعت نفت ملی به این نحو را مفید می
دانید؟ و اهداف نهضت دکتر مصدق رسیدن به چنین صنعت نفت ملی بود؟
کورش زعیم:
صنعت نفت اکنون
متعلق به ماست و این تدبیر و مدیریت ماست که آینده ساز است. مصدق به هدف خود رسید
و اختیار ثروت ما را به خودمان باز گرداند، ما را در جهان سربلند کرد و آینده ای
روشن را برای ما ترسیم نمود. این شکست و سرافکندی ماست که نتوانسته ایم مدیریتی
کارآمد، درستکار و میهن پرست برای کشورمان برقرار کنیم. او دیگر نمی توانست این
لقمه را بجود و در دهان ما بگذارد.
پرسش 21:
نقش آیت الله طالقانی در ماراتن دوگانه دکتر مصدق و
کاشانی چه بود؟
کورش زعیم:
آیت الله طالقانی
هیچ نقشی یا حضوری در نهضت ملی ایران نداشت. فکر می کنم آن روزها ایشان به خانه
آیت الله کاشانی رفت و آمد داشت و شاید هم با فدائیان اسلام همکاری می کرد.