رادیو زمانه
|
تاریخ انتشار مطلب:
۱
مهر
۱۳۸۸
|
گفتوگو
با کوروش زعیم
کوروش زعیم: سیاست کلی، ایجاد
ترس است
مریم
محمدی
در حالیکه
اکثر دستگیریهای سه ماههی اخیر، مربوط به تبعات
انتخابات دهم ریاست جمهوری بود، دستگیری کورش
زعیم، از رهبران جبههی ملی داخل، در
روز سی و یکم خرداد ماه، به نظر نمیرسید که
مستقیما با مسایل انتخاباتی، مرتبط
باشد
.
اما آقای کوروش زعیم
بیش از سه ماه را در زندان گذراند و اخیرا آزاد شد. در
زمینه دستگیری و آزادی کوروش زعیم، با ایشان گفتوگو
کردهام
.
آقای زعیم،
نحوهی آزادی شما چگونه است؟ آیا با وثیقه آزاد
شدهاید؟
بله، با وثیقه؛
البته بعد از تمام شدن بازجوییها و بعد از این که همهی
پرسشهایشان را پرسیدند و پاسخها داده شد، زمان آن رسیده بود که تصمیم
بگیرند
.
تهدیدهایی هم بود که برای من
حبس تعزیری و یا تبعید به جایی بد آب و هوا بخواهند. آنطور هم که شنیدهام،
دادستان با آزادی من مخالفت میکرد، ولی به هرحال، مثل
این که جا تنگ بود. باید مرا بیرون میبردند که دیگران بیایند و جای من را
بگیرند
.
آقای زعیم
در مورد شرایط دوران بازداشت خود بگویید
:
خُب، زندان جای
جالبی نیست. البته رفتارشان، دست کم با من، احترامآمیز بود
.
هرچند
در صحبتها از ترفندهای روانشناسی استفاده میکنند، این جزو تخصص آنها است،
ولی جمعا احترامآمیز بود
.
چه مدت در
انفرادی بودید؟
روزهای اول، چند روز
انفرادی بودم. بعد آقای تاجیک (روزنامهنگار) را آوردند پیش
من. بعد از آن، هر دوی ما را به اتاق دیگری که زندانی دیگری هم در آن بود،
بردند
.
کم کم تعداد ما به چهار نفر
رسید
.
علت
دستگیریتان چه بود؟
بیشتر به خاطر
صحبتهایی بود که در سخنرانیها و مصاحبههایم کرده بودم و
مانیفستی هم که آخر اردیبهشت ماه، «برای نجات میهن»، منتشر کردم، تا حدودی
حساسیت
ایجاد کرده بود. تشکیلات
همبستگی که گروههای مختلف را گرد هم آورده بود و سر و
صدایی به پا کرد، نیز دخیل بود. مجموعهی این فعالیتها، ایجاد حساسیت
بسیار کرده بود و منجر به دستگیری من
شد
.
بیانیهای
که آقای زعیم اشاره میکند، در اردیبهشت ماه، تحت عنوان
«
مانیفست آزادی یا برای نجات میهن» منتشر شد. در
این بیانیه که انعکاس فراوانی
داشت، آسیبهای
گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، به
جامعهی
ایران وارد شده است، عنوان شده بود و راهکارهایی برای برونرفت از بحران،
پیشنهاد
شده بود
.
مهمترین راهکار
نیز پیشنهاد تشکیل دولت موقت، با شرکت سازمانها و احزاب سیاسی
و مدنی موجود در کشور که معتقد به دمکراسی و
آزادی باشند بود
.
جریان همبستگی نیز تشکلی بود از برخی چهرههای
صاحبنام سیاسی، برای پیشبردن یک
ائتلاف وسیع ملی
.
از آقای زعیم میپرسم؛ با توجه به اتهاماتی که
شنیدهاند و پاسخهایی که
دادهاند، چه روندی را در آینده محتمل میبینند؟
فعالیتهای سیاسی ایشان در آینده،
چگونه پیش خواهد رفت؟
در این سی ساله، این
چهارمین بار بود که من مورد بازجویی قرار میگرفتم و به
هرحال، مسیر اشخاصی مثل من خیلی مشخص است
.
ولی فکر میکنم،
گاهی اینگونه بازجوییها، گوشها و چشمهای دو طرف را باز
میکند. خود وزارت اطلاعات، یک سازمان هوشمند است. سازمانی چکشی، مثل
گروههای دیگر
نیست
.
همانطور که
ساواک در زمان شاه بوده و گزارشهایی به شاه میدادند که اوضاع بد
است و ممکن است انقلاب بشود، درست است که شاه گوش نداد،
ولی گزارشهایی که ساواک
میداد، گزارشهای
درستی بود
.
الان هم همینطور است. در هر حال، راه و اندیشههای ما مشخص است. از
آنها
نمیتوانیم برگردیم
و شخصیت خودمان را نمیتوانیم عوض کنیم. چون راهمان را باور
داریم. ولی خُب، دو طرف چشم و گوششان به واقعیات باز میشود
.
امیدوارم که
بودن من در آنجا و صحبتهایام، به ویژه در بخش پایانی، تاثیرگذار
بوده باشد
.
کوروش زعیم،
عضو مرکزی جبهه ملی داخل
با توجه به
همین امیدواری شما، با برخی توصیههایی که در جامعه میشود و
امیدواریهایی
که گاهی پیدا میشود، دستگیریهای مجدد و روند اُفت و خیزی که در
رسیدگی به
وضعیت زندانیان وجود دارد را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک مقدار از
دستگیریها اجباری است. یعنی روند سیاست کلی نظام جمهوری اسلامی،
خشونت، دستگیری و ایجاد ترس است. من این را پیش از
انتخابات نیز گفته بودم که ایجاد
ترس، سیاست کلی است
.
البته، الان ما
یک هرم قدرت یا هرم مسئولیت برای این کار نداریم. هرکس برای خودش
یک هرم قدرت درست کرده است. در این میان، وزارت اطلاعات
یک سازمان حرفهای و تخصصی
است. در همهی
کشورها اینطور است
.
ولی سازمانهای امنیتی که
گروههای نظامی دیگر یا گروههای هرم قدرت دیگر به
وجود آوردهاند، کمی ناشیانه عمل میکنند و تصور میکنند میتوانند با
فشار
فیزیکی، به نتیجه برسند
.
به عقیدهی من،
این روند ادامه خواهد داشت تا نتیجهی
آخر که صد درصد مطمئن هستم، به نفع مردم تمام خواهد شد
.
این ادامه
تا نتیجه، به نظر شما، چقدر زمان خواهد برد؟ یا حداقل ممکن
است در
کوتاه مدت، این فضای خشونت و شدت عمل، فروکش کند؟
فعلا که اصلا، چنین
روزنهای باز نشده است. ولی امیدوارم، این روند خشونت ادامه
پیدا نکند
.
مسایل انتخابات را من پیش از
انتخابات دیده بودم و هشدار داده بودم
که به خشونتهای خیابانی و تظاهرات مردم خواهد انجامید و نظام به هیچوجه
حریف
جامعهی زنان ایران، یعنی جنبش
زنان، همچنین جنبش دانشجویان نخواهد شد
.
این دو قشر جامعهی ما که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل میدهند،
شدیداً، ناراضی
هستند و هیچ نیروی
نظامی و نیروی قهاره و فشار حریف آنان نخواهد شد
.
جریان انتخابات و رویدادهای پس از انتخابات ثابت
کرد که آن دید من درست بوده
است
.
اوضاع را
در کوتاه مدت، چگونه میبینید؟
پیشبینی کرده بودم،
اگر همین توهم قدرت که الان از سوی برخی از نهادها به نمایش
گذاشته میشود، ادامه پیدا کند، شاهد بدتر شدن اوضاع و خدای ناکرده، فدا
شدن تعداد
زیادی از شهروندان و
هممیهنانمان خواهیم شد
.
به همین
دلیل، آن پیشنهاد را برای اتخاذ یک روش معقول، مسالمتآمیز و دوستانه،
برای همبستگی ملی دادم. تا این که جلوی خشونتها وجلوی
سوءاستفادهی بعضی از
گروهها را بگیریم و
بتوانیم بدون خشونت و بدون ایجاد شرایط سوءاستفادهی برخی
بیگانگان و برخی گروههای ضد ایرانی، نوعی دمکراسی که همهی طبقات کشور را
راضی
کند، ایجاد کنیم
.
این که چقدر این
تاثیر خواهد داشت و کی به این واقعیت پی خواهند برد، نمیدانم
.
ولی امیدوارم پیش از این که دیر شود، روی بدهد
.
بارها تذکر دادم و
گفتم، فدا کردن من و امثال من، راه به جایی نخواهد برد. ما را
چه صد سال در زندان نگاه دارید، چه از بین ببرید، صورت
مساله را نباید پاک کرد
.
باید چشم و گوش را
باز کرد و راهی پیدا کرد که ما از این بحرانی که روز به روز بدتر
خواهد شد، نجات پیدا کنیم و کشورمان را که الان
۳۰
سال است، به اندازهی
۱۰۰
سال
عقب افتاده است، به
پیش ببریم
.
کمتر کشوری ثروت ما را در این
مدت سی سال داشته و هدر داده و اینطور درجا زده
است. بنابراین، ملت ایران سزاوار است که به سوی آینده برود
.
ما حرفهایمان
را زدهایم، حرفهای آنها را هم شنیدهایم. ببینیم، چه میشود
دیگر
!
وقتی
«ائتلاف ملی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران» را منتشر میکردید
و اساساً
الان، فکر میکنید این ائتلاف ملی، چه نیروهای بالفعلی، در حال حاضر، در
داخل کشور،
دارد؟
ائتلاف ملی یا
همبستگی، متاسفانه به علت فشار و ترفندهایی که علیه آن ایجاد شد،
گستردگی که انتظار میرفت، پیدا نکرد. یعنی فرصت آن را
نیافت
.
ولی امیدواریم که در آیندهی
نزدیک، بتواند بدون مخالفت نظام و حتا با شرکت بعضی
از گروههایی از درون نظام که چشم و گوششان بعد از سی سال، باز شده است،
این
همبستگی برای نجات کشور ایجاد
شود
.
الان دیگر، خودخواهی گروهها که «من پاکم، من همهی کارهایم را خوب
انجام
دادهام» یا «فلان
گروه اشتباه کرده، باید از دور خارج شود»، اندیشههای بچهگانه
است
.
به
هرحال، کشور ما از اندیشههای مختلفی تشکیل شده و مردم ما باورهای مختلف
دارند. اگر به این هوشمندی برسیم که باید همه با هم کار
کنیم و جلوی ضایعاتی را که
تا کنون داشتهایم،
بگیریم و بتوانیم پیشرفت کنیم، یک بُرد است
.
هرچند فکر نمیکنم به این همبستگی، در حال حاضر،
اجازهی فعالیت داده شود، ولی
به آیندهی آن بسیار امیدوار هستم.