مصاحبه
رادیو زمانه با کورش زعیم، مدیر روابط عمومی جبهه ملی ایران
جمهوری اسلامی قانون اساسی خودش را زیر پا میگذارد
ایرج ادیبزاده
23 بهمن 1386
بیست و نه سال بعد از انقلاب 57 که باعث بهوجود آمدن جمهوری
اسلامی در ایران شد، گروهها و شخصیتهایی که در مسیر این انقلاب قرار داشتند، به
ارزیابی تازهای از نقش خود پرداختهاند. از جمله سازمان جوانان جبهه ملی ایران،
شعبهی اروپا در بیانیهای به مناسبت سالگرد انقلاب، خواهان بازبینی تازهای از
نقش این جبهه در این انقلاب و انتقاد از خود شدهاند
.
جبههی ملی ایران نیز در بیانیهای، عدم شرکت خود را در
انتخابات مجلس هشتم اعلام کرده است. برای اطلاعات بیشتر با آقای کوروش زعیم، مدیر
روابط عمومی جبهه ملی ایران در تهران تماس گرفتم و میپرسم
:
از شعارهای اولیهی این جبهه که «آزادی، استقلال و حاکمیت ملی»
بودند، چه چیزی باقی مانده است؟
شعارهای «آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی یا حاکمیت ملی»،
شعارهای جبههی ملی پیش از و پس از انقلاب بود. اینها شعارهای جمهوری اسلامی
نبوده، بلکه جمهوری اسلامی بعد از انقلاب آنها را تصرف کرد و نیروهای ملی و
نیروهای دگراندیش را کنار زد؛ حتی آن شعارها هم دیگر باقی نمانده است. به خاطر
آنکه به دلیل انحصارگری که بعد از انقلاب پیش آمد، این شعارها کنار گذاشته شد و کم
کم، همانطور که دیدید جمهوری اسلامی، کوچکتر و منحصر به افراد خاص و جناحهای
خاصی شد. تا امروز که ما جناح جدیدی را دیدیم که این شعارها را به کلی عقب زده و
مسیر جدیدی را برای کشور تعیین کرده است
.
یک انقلاب همان روزی که انجام میشود، تمام میشود. یعنی واقعا
بعد از آنکه آن رژیم فرو پاشید و ما هم فرصت پیدا کردیم که کشور را با شرایط جدیدی
اداره کنیم، این انقلاب تمام شد. اگر بعد از سی سال هنوز داریم صحبت از انقلاب و
ارزشهای آن میکنیم؛ معلوم میشود که در ادارهی کشور به هیچوجه موفق نبودیم و
الان داریم بهانهتراشی میکنیم که ناتوانیها و شکستهای خودمان را پنهان کنیم
.
به هر حال، جبههی ملی به هیچوجه نمیتواند سرزنش شود برای
این سرنوشتی که گریبانگیر مردم شده است. چون از همان اول انقلاب، کنار گذاشته شد
و تاکنون به هیچوجه اجازهی رقابت، شرکت در ادارهی کشور و حتی اظهار نظر آزاد را
هم ندارد
.
انقلاب را در واقع نیروهای ملی بهوجود آوردند و نیروهای مذهبی
با قدرتی که در شعارهای مذهبی آنها وجود داشت، بهویژه در آن موقع و نیز
سازمانداری قوی که داشتند به دلیل اینکه زمان شاه، اجازه داشتند فعالیت کنند. در
صورتیکه نیروهای ملی به هیچوجه اجازه نداشتند این کار را بکنند و قدرت شعارهای
مذهبی آنها در کشوری که به هر حال مذهب همیشه جزو زندگی مردم بوده، جبههی ملی را
و نیروهای دگراندیش را به کلی کنار زدند
.
ما دنبالهرو نبودیم، همکاری همهی قشرهای ملت بود که انقلاب
را به پیروزی رساند؛ نه اینکه یک گروه. ما هم نمیتوانستیم جدا از همهی قشرهای
ملت عمل کنیم
.
در بیانیهی جبههی ملی ایران نیز گفته شده که این جبهه، پس از
ارزیابی شرایط کنونی ایران در انتخابات مجلس هشتم، شرکت نمیکند
.
این موضع جبههی ملی چیز تازهای نیست. ما این موضع را همیشه و
بارها داشتیم. به علت اینکه هیچ وقت انتخابات در جمهوری اسلامی، آزاد نبوده است و
حتی در آن دورهی اول هم که شرکت در انتخابات آزاد بود، ولی نیروهای جبههی ملی،
مستقیم یا غیر مستقیم، منع شدند از حضور و ورود در مجلس. ما همیشه این موضع را
داشتیم
.
ما در دورهی اول اصلاحات، یک کمی موضعمان را ملایمتر کردیم
که شاید، جمهوری اسلامی، سرانجام به این نتیجه رسیده که باید اصلاحات ساختاری بهوجود
بیاورد و این گام اول آنها است که البته بعد از کمتر از دو سال، متوجه شدیم که این
به هیچوجه امکان پذیر نیست، چون ساختار حکومت، بهویژه قانون اساسی، بهطوری است
که اجازه نمیدهد هیچگونه حرکتی بسوی دموکراسی و حاکمیت ملی باشد، انجام بگیرد
.
قبلا هم ما موضعمان، همان موضع انتخابات گذشته بود. ما داریم
میبینیم که سطح ساختار جدید، نه تنها جمهوری اسلامی، قانون اساسی که خودش تصویب
کرده، اجرا نمیکند. من حداقل شش تا هفت تا از اصلهای قانون اساسی را میتوانم
نام ببرم که جمهوری اسلامی در تمام این انتخابات گذشته، زیر پا گذاشته و اخیرا هم
که خیلی بیشتر
.
تازه اگر هم شما از همهی این فیلترها رد بشوید و وارد مجلس
بشوید و لایحهای تصویب کنید که به نفع مردم باشد و مردم را به سوی حقوق مدنی خود،
سوق بدهد؛ باز یک دستی بالاتر است که میتواند آنها را به کلی لغو کند و از مسیر
اجرایی خارج کند. به همین دلیل ما مطابق موضعمان در انتخابات گذشته، گفتیم که
شرکت در چنین انتخاباتی و مشروعیت بخشیدن به روندی است که داریم آن را میبینیم،
بینتیجه است.
.