مصاحبه زن امروز صدای امریکا (حمیده آرمیده) با کورش زعیم
با حضور آقایان علی افشاری و حسن زارع زاده اردشیر.
آدینه 24 اسفند 1386 (14 مارس 2008)
انتخابات مجلس هشتم
پرسشگر (آرمیده):
آقای افشاری لطف کردند و ترکیبی که الان وجود دارد و شرکت
کردند در انتخابات به عنوان نامزدهای انتخابی به ما گفتند و تجسم کردند جلو چشم
ما. اگر امکان دارد در مورد این مسئله صحبت کنید با ما و هم می خواهم نظر شما را
تا اینجای قضییه داشته باشم. سازمان سیاسی شما، سازمان سیاسی جبهه ملی، میشود گفت
که نخستین سازمانی بود که بطور سریع و صریح
تحریم کرد شرکت در انتخابات را. می خواهم بدانم که موضعتان چیست و در مورد آن هم
صحبت کنیم.
کورش زعیم:
موضع ما درباره انتخابات خیلی روشن است. ما همیشه اعتراض می
کردیم به دموکراتیک نبودن انتخابات در ایران. ما هشت سال پیش در انتخابات اعلام
کردیم که با ساختار کنونی امکان اینکه انتخابات آزاد و دموکراتیک در ایران انجام
بشود وجود ندارد و در انتخابات شرکت نکردیم. حتا در دوره اول انتخابات جمهوری
اسلامی هم که تقریبا می شود گفت که آزادترین انتخابات این سی ساله بوده، جبهه ملی
ممنوع بود از ورود به مجلس شورا. در این مجلس کنونی، ما داستان دیگری می بینیم. ما
این روندی را که از چهارسال پیش آغاز شد که روی کار آمدن و در کنترل درآوردن کشور
توسط جناح نظامی گرای جمهوری اسلامی بود که به ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد منجر
شد. من یادم است که همان موقع پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سه تا از
دانشگاههای تهران که میز گردی بود با نمایندگان کاندیداهای مطرح آن زمان، من آنجا
خدمتشان گفتم که هیچکدامشان انتخاب نخواهند شد و کسی که انتخاب خواهد شد کسی خواهد
بود که همه ما را شگفت زده خواهد کرد. چون ما روند را می دیدیم، روند نظامی گرایی
و روند این ایدئولوژی که اکنون دارد چیره می شود بر سیاست ایران را، و دیدیم که
آقای احمدی نژاد انتخاب شدند. و من در یک مصاحبه تلویزیونی گفتم که این روند تا
حدود دو سال دیگر تکمیل خواهد شد. تکمیل آن با کنترل قوه قضائیه و کنترل مجلس
شورای اسلامی خواهد بود. اکنون هم اگر توجه کرده باشید، روند رد صلاحیت های گسترده
که تا کنون همیشه توسط شورای نگهبان انجام می شد توسط وزارت کشور انجام شد. این
کار برای این بود که اطمینان حاصل شود دستکم دو سومشان از حامیان بی چون و چرای
جناحی که دولت کنونی نماینده آن است بشود تا بتوانند در مجلس آینده دو سوم اکثریت
قاطع را داشته باشند تا لایحه ها و طرح هایی را که در برنامه دارند تصویب کنند، و
دیگر شورای نگهبان توان اینکه آنها را رد بکند نداشته باشد. البته آن یک سوم بقیه
را هم شورای نگهبان برای اینکه بتواند نمایش رقابتی بودن انتخابات را بدهد و مخالفت
ها و اعتراضات درون حاکمیت را آرام کنند تایید صلاحیت کرد.
آنچه مهم است در این انتخابات مجلس، اینست که این مجلس
اکثریت قاطعش با جناح نظامی گرای حامی دولت کنونی خواهد بود و اینهم بخاطر اینست
که حتمن برنامه هایی دارند برای آینده کشور و لایحه هایی برای تصویب که تحمل
مخالفت از جناح های دیگر را ندارند. بنابراین، ما شاهد مجلس یکدست خواهیم بود که
با قوه اجراییه و بخش عمده ای از قوه قضاییه و بخش عمده اقتصاد کشور که با 40%
اقتصاد که در دستشان بود و اکنون با این دولت کنترل بیش از 80% اقتصاد و در نتیجه کل اقتصاد کشور در دست این جناح
خواهد بود، ما شاهد تحولات بسیار مهمی در طی چند هفته و چند ماه آینده، وقتی که
مجلس اجلاس کند، خواهیم بود.
پرسشگر (آرمیده):
آقای زعیم، شما هم اکنون صحبت های آقای رفسنجانی را
شنیدید. نظر شما درباره صحبت های آقای رفسنجانی چیست درباره انتخابات و اینکه
دموکراسی حداقل و انتخابات بهترین نوع انتخابات است به نسبت شرایط منطقه؟
کورش زعیم:
من ترجیح می دهم درباره شخصیتهای جمهوری اسلامی حرفی نزنم.
خود ایشان چند وقت پیش شایع شده بود که به هوادارانشان گفته بودند که در این
انتخابات شرکت نکنند. ولی آنچه که مهم است برای ما، به عنوان یک سازمان اوپوزیسیون،
و من به عنوان یک شهروند ایرانی، اینست که این انتخابات با انتخابات های گذشته
تغییر چندانی نکرده، فقط حلقه خودی ها تنگتر شده است. ما تخلفات مهمی در خود همین
قانون اساسی جمهوری اسلامی می بینیم که موقعی می روید نام نویسی کنید از شما تعهد
می گیرند که به آن الزام داشته باشید. مثلا اصل 23 به صراحت تفتیش عقاید را ممنوع
می کند، و اینکه زندان سیاسی نباید داشته باشیم، که ما همه اینها را داریم. اصل 24
آزادی بیان و مطبوعات را تضمین کرده و ما نه آزادی بیان و نه آزادی مطبوعات داریم.
اصل 26 تضمین کرده که سازمان های سیاسی و صنفی آزادند تشکیل شوند و فعالیت کنند.
همانطوری که می دانید ممنوع است فعالیت سازمانهای سیاسی و مگر اینکه در چارچوب
محدوده حاکمیت باشند، حق تشکل و فعالیت ندارند.
اصل 27 تشکیل اجتماعات و راه پیمایی را آزاد اعلام کرده
بشرط اینکه اسلحه حمل نکنید. در صورتیکه سازمانهای خارج از حاکمیت مانند جبهه ملی
حق گردهمایی و سخنرانی در تالارها را هم ندارند. جبهه ملی حتا بردن نام شخصیت هایش
در رسانه ها ممنوع است. اینها تخلفات فاحش قانون اساسی خود جمهوری اسلامی است. تا
حالا هم عملکرد شورای نگهبان که مسئول رد صلاحیت ها بوده، دخالت در گزینش نامزدها
بوده، که آنهم تخلف از ماده 99 قانون اساسی است که شورای نگهبان را مسئولیت نظارت
بر انتخابات داده، مانند هیئت های نظارت. بنابراین، وقتی تخلفات اینقدر فاحش و
اینقدر روشن است و جای تعبیر نیست، اینگونه صحبت ها باید در قالب هدفهای خودش
ارزیابی شود. ما این انتخابات جمهوری اسلامی را به هیچ وجه چیزی نزدیک به انتخابات
آزاد در مقایسه با هیچ کشور دیگر ... (قطع سخن)
پرسشگر (زارع زاده اردشیر): آقای زعیم،
جلوتر ما در
این باره صحبت
خواهیم کرد. اجازه بدهید من سئوالی از آقای افشاری بپرسم. آقای افشاری آیا شما
سئوالی ندارید؟
افشاری:
من با تحلیل آقای زعیم موافقم ... پرسشی ندارم ...
پرسشگر (زارع زاده اردشیر)
: ... آقای زعیم، به تخلف و تقلب در انتخابات اشاره کردید.
شما که در ایران هستید، فکر می کنید که در انتخابات امروز چنین اتفاقی بیافتد یا
نه؟
کورش زعیم:
تخلفاتی که من گفتم، تخلفات قانون اساسی است ... (قطع سخن)
پرسشگر (زارع زاده اردشیر):
آقای زعیم، جدا از قانون اساسی، خوب یک سری اشکالاتی هست
که اشاره کردید؛ قبلا هم در اینجا خیلی بحث کرده ایم. فکر می کنید امروز با توجه
به روند برگزاری انتخابات و اخباری که وجود داشته چنین اتفاقی بیافتد یا نه؟
پرسشگر:
ایشان به اصول قانون اساسی اشاره کردند که وجود دارد در قانون اساسی، اما
تخلف شده در اجرایش.
کورش زعیم:
ببینید، من منظورم از تخلف عدم رعایت مفاد قانون اساسیست،
این از دوره اول انتخابات در جمهوری اسلامی این تخلفات بوده. منظورم تخلف از قانون
اساسیست نه مثلا تقلب در رای یا عوض کردن صندوق ها یا استفاده از شناسنامه های
مرده. اینها را من نگفتم. اینها چیزهاییست که روزنامه ها و اشخاص دیگر در اینباره
سخن پراکنی می کنند. من منظورم یک نگاه اصولی تر بود. که قانون اساسی جمهوری
اسلامی که همه نامزدها و نمایندگان و همه شهروندان به آن الزام دارند که رعایت
کنند و احترام بگذارند، این انتخابات مانند همه انتخاباتب که در جمهوری اسلامی رخ
داده، حتا در مورد مجلس ششم، همه این تخلفات را داشته و هیچکدام از گروه های خارج
از حاکمیت اجازه فعالیت و بیان دیدگاههایشان و آزادی گزینش طبق مفاد قانون اساسی
نداشته اند. شورای نگهبان هم، که ... حالا این دفعه کار شورای نگهبان آسان شد و
وزارت کشور کار آنها را انجام داد خیلی بهتر و شدیدتر ... ولی همه جریان انتخابات
در جمهوری اسلامی در مغایرت و در تضاد با مفاد قانون اساسی بوده که همه موظف هستند
آن را رعایت کنند. من منظورم این بود، من کاری با عملکرد انتخابات ندارم. وقت کل
خراب باشد، حالا هر چه در درون آن خراب باشد دیگر فرع است به اصل و در آن مستتر
است. وقتی شما محدود می کنید انتخابات را و گروههایی را حذف می کنید، حقوق گرههایی
و بخشهایی از جمعیت را نادیده می گیرید و انتخابات را برگزار می کنید، دیگر مسلما
آن موارد فرعی هم که شما به آن اشاره کردید رخ می دهد. چرا از من می پرسید، از خود
اقایا روحانیان و آقایان اصلاح طلبان و آقایانی که این بلا سرشان آمده بپرسید و در
روزنامه ها نوشته اند که آیا این انتخابات به درستی انجام می شود یانه. لزومی
ندارد از من بپرسید.
پرسشگر (آرمیده):
آقای زعیم گرامی، به عنوان آخرین سئوال از شما می توانم
بپرسم که حالا آینده را شما چه جور ترسیم می کنید، با آرایشی که اکنون وجود دارد
بین نامزدان و مجلسی که در پیش است، آینده سیاسی ایران را شما بطور کلی چه جور
ترسیم می کنید؟
کورش زعیم:
من این مجلس را یک مجلس سرنوشت ساز می بینم. این مجلس با
روندی که که اجرا شده و با دو سوم اکثریت قاطع که از این جناح خاص خواهند بود،
کشور را به یک دوراهی سرنوشت خواهد رساند.
پیش از اینکه نظر خود را برای پس از این دوراهی سرنوشت ساز
بگویم، می خواهمکمی به عقب برگردم، به مجوی، یعنی موجهایی، که در ایران رخ داده از
پایان جنگ عراق با ایران. موقعی که جنگ تمام شد، موج بسیجیان و سربازان، بویژه
سپاه، بازگش از جبهه انجام شد و ؤزیم آن موقع که توسط چپ های مذهبی اداره می شد،
نگران این بودند که این موج صدها هزار بسیجی و جوان سپاهی که وارد اجتماع می شوند
و بیکار هستند، مدعی و طلبکار هستند، اگر برایشان کار و اشتغال وجود نداشته باشد،
ممکن است یک معضل اجتماعی شود و خطراطی را برای نظام بوجود بیاورد. آن موقع برنامه
ای را اعلام کردند، اگر خاطرتان باشد، که برخی وزارتخانه ها و سازمانها خودکفا
شوند و آنها را تشویق کردند که وارد جریان اقتصاد شوند، ایجاد اشتغال بکنند و خیلی
برنامه های سنگین اقتصادی را به آنها واگذار کردند. بیه این ترتیب، این نظامیان
گذشته وارد اقتصاد کشور شدند. طی این مدت به علت اینکه قدرت نظامی داشتند، و نظام
به آنها بدهکار بود و آنها هم قصد داشتند این بدهکاری را وصول کنند، از این قدرت
استفاده کردند و نفوذ زیادی در اقتصاد کشور پیدا کردند که در روزنامه ها درباره اش خوانده اید و تا 40%
اقتصاد کشور را در کنترل درآوردند، و مسائل جنبی آن که خیلی درباره اش بحث شده
است. چون بعد از این که این اتفاق افتاد و اداره این شرکتهای به اصطلاح اقتصادی در
دستشان بود به این تصور رسیدند که از دانش آنها و مدیریت آنها، که برخی مدرسه هم رفته
بودند، دانشگاه رفته بودند و فارغ التحصیل شده بودند، باید استفاده شود. به
روحانیانی که کشور را کرده بودند، هم در اداره جنگ و هم در اداره اقتصاد، اعتراض
داشتند. اینها تصور داشتند که مدیران بهتری هستند و سزاوارند که کشور را خود اداره
کنند. بویژه در اواسط ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که ... (قطع ارتباط)