Monday, December 23, 2024   امروز ,   دوشنبه 3 دی 1403 خورشیدی

جزئیات مطالب  

   
4 ارديبهشت 1385
ميزگرد ماهنامه ايرانمهر با ادب، باوند، توكلي، حاتمي، دلبري و زعيم - سياست خارجي و منافع ملي ايران (بخش دوم)

میزگرد ماهنامه ایران مهر با حضور سرهنگ بازنشسته نصراله توکلی نیشابوری، دکتر داوود هرمیداس باوند، مهندس کورش زعیم، مهندس بهاء الدین ادب و رضا دلبری 

پرسشگر: عیسی خان حاتمی 

دوشنبه 4 ارديبهشت 1385   

سیاست خارجی و منافع ملی کشور   

    

حاتمی :  1- با سپاس از آقای زعیم و همچنین دوستان و سروران گرامی که حول محورپرسش مطرح شده به بیان دیدگاههای خود پرداختند، حال به  پرسش دوم بحث می پردازیم.  با توجه به نظام بین المللی، توان وقدرت ملی ما متحدان بین المللی مان آیا توانایی ایستادگی در برابرنظام جهانی را داریم یا خیر و اگر نداشته باشیم آیا امکان اینکه منافع ملی اساسی ما از جمله تمامیت ارضی و استقلال ما آسیب ببیند وجود دارد؟ و برای اینکه این تقابل اتفاق نیافتد چه باید کرد

توکلی:  همانطور که استحضار دارید سیاست نه شرقی و نه غربی تنظیم سیاست ملی مورد پیشنهاد با توجه به روی 27 سال گذشته و وضع فعلی حاکمیت باید تجدید نظرشد . این حاکمیت این تنظیم سیاست ملی باید 1- براساس اهداف ملی که قبلاً باید تهیه و تنظیم شده باشد قرار بگیرد و بر پایه منافع ملی 2- اوضاع واحوال موجود جهان 3- مخاطرات و خطرهای احتمالی از طرف دشمنان وپشتیبانی ها و حمایت هایی که از طرف دوستان احتمالی ما متصور است 4- منافع و مصالح ملی و میهنی ما و نه هیچ چیز دیگر.

شرایط  زمان با قرن نوزدهم و حتی قرن بیستم و دوران شوروی وجنگ سرد به کلی عوض شده، ما الان نه وضع دوران قاجار را داریم و نه وضع دوران شوروی سابق و جنگ سرد، بطور کلی همه شرایط ما و جهان عوض شده. در حال حاضر موقعیت ایران در کانون استراتژی بزرگ  Grand national strategy  کلیه قدرتهای خارجی قرار گرفته است.از همان ابتدا هم اشاره کردم که قبل از استقرار دموکراسی واقعی و تایین به هدفهای ملی و تشکیل یک حکومت مقتدر ملی، همه این برنامه ریزی ها و بررسی ها  بی نتیجه خواهد بود، و به طور کلی همانطور که بنده در پاسخ به سؤال اول شما عرض کردم استقرار دموکراسی باید پایه ی همه این راه حل ها باشد.

ادب  : راجع به سؤالاتی که فرمودید، من عرض می کنم در حقیقت چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاقات در دهه پایانی قرن 20 و این پند ساله در حقیقت قرن 21 و هزاره سوم اتفاق افتاده است این است که : در حقیقت یک دهکده کوچک جهانی به نوعی دارد محقق می شود و به نوعی این پیشرفت علم و فن آوری باعث شده که امروز ما شاهد هستیم که مثلاً شخصی در نیویورک درخواست تاکسی می کند و ترکیب رسیدن تاکسی به محلی که اون اسکان دارد در هندوستان انجام می شود.

بحث دیگری که مطرح می شود بحث اتحاد اروپا با توجه به اینکه همه مرزبندیهای آن درحال از بین رفتن است و به یک کشور متحد تبدیل شده اند. که دسترسی به این مقاصد حتی اگر استفاده صلح جویانه دولت ولی در پرتو خط مشی هایی که اتخاذ  شده ما در جایگاهی قرار گرفته ایم و در هر صورت به عنوان تهدیدی در مقابل امنیت جامعه بین المللی مطرح شده است. یعنی مسئله ما به ابهاماتی که در رویه رفتارها به دلیل ابهامات ما چه از لحاظ داخلی و چه از لحاظ  بین المللی . این ابهام و پیچیدگی نمودار شد . فرایندش سبب شده که ما در این اتهام قرار بگیریم که قصد و نیت ما صرفاً برای سلاح هسته ای است و از جایی که متهم شدیم که یک دولت غیر مسئولی هستیم و در عین حال اینجور القاء شده که احتمال دارد که اگر این احتمال اتفاق بیافتد به نحوی از آنها منتقل شود به دست گروههای تروریستی . و به دیگر سخن مسئله ایران را در مقابل جامعه بین المللی قرار داده شده و یک بسیج جهانی علیه ایران پدیدار شده. بنابراین ما باید مسئله را درشرایط و اوضاع و احوال خاص خودش بررسی کنیم. من معتقدم در چنین شرایطی مصلحت ما در این است که به نحو معقولی  و خردمندانه بتوانیم این موضوع را حل و فصل کنیم و همانطور که اشاره کردم این دستاورد کوچک که جزو حداقل5/3 درصد  NPT    است اگر این دستاورد مبنایی باشد برای اینکه از نظر داخلی خصوصیت شکست تلقی نشود یک پیروزی تبلیغاتی از آن برداشت می شود و مبنایی شود برای هل معقولانه ی این معضول طبیعی می تواند باشد ولی در صورتی که این حرکت سرآغاز و رادیکالیسمی باشد به باالاجبار جامعه ایران را در مضان مخاطرات سنگینی قرار دهد و صدماتی را به منافع ملی و نسل جوان وارد آورد.

ولی اولویت به نظر بنده برای ها، اگر ساختارجامعه برمبنای حقوق بشر و دموکراسی و خصومت با آن باشد من فکر می کنم که ما هیچ مشکلی در سیاست خارجی خودمان نخواهیم داشت.   بلکه به دلیل امکانات بسیار بسیار قابل توجهی که ما از نظر منابع طبیعی، چه از نظر جایگاه ژنوپلوتیک در منطقه داریم و نسل جوانی که امروز اکثریت جامعه ما را تشکیل می دهند ما بر اساس این 3 اصل مردم سالاری- حقوق بشر و حکومت قانون می توانیم در یک شاهراه بزرگی گام برداریم، مسائل و مشکلات بین المللی را به نفع مردم کشورمان حل و فصل کنیم و جایگاه مطلوبی  در نظام بین المللی ابراز کنیم و در تصمیم گیریهای اخیر به مسائل بین المللی مشارکت مؤثر داشته باشیم، درغیر این صورت ما مواجه با مسائل و مشکلاتی خواهیم بود که نابخشودنی خواهد بود از لحاظ نسل حاضر و نسل آینده و به گفته معروف به دلیل عظمت و کوتاهی در حفظ منافع ملی نابخشودنی خواهد بود. در حقیقت ایران دارای یک کانون استراتژیک انرژی قرار گرفته و در حقیقت بنیان در اتراتژی کلان قدرتهای بزرگ قرار گرفته ایم و باید هرچه زودتر روشن شود و من به این باورم همانطور که قبلاً اشاره کردم این که این نظام جهانی باید پذیرد واقعییت امر این است که باید ژنوپولیتیکش اولویت پیدا کرده و اون بنیان گروهی آن لذا مصلحت هر کشوری اقتضا می کند که خط مشی را در سیاست خارجی به طور کلی در مسائل جامعه مدیریت خودش اتخاذ کند که بتواند تعاملات همه جانبه و مثبت با همه داشته باشد و از سیاستهایی که جنبه آبش آفرینی داشته باشد بپرهیزد شاید این یک سیاست خارجی صحییح است آنچه که در قانون اساسی ما بر مبنای قانون اساسی تهیه شده یک تعارض بنیادی دارد و با واقعیت منافع ملی ایران سازگاری ندارد با منطق نظام بین المللی همسویی ندارد و خط مشی هایی رو هم که با الهام از آن اتخاذ شده بدون تردید در راستای منافع ملی است بلکه در جهت حفظ منافع جناحی و یا گروه خاصی است. بنابراین امروز تحولاتی که در حول محور می یابد و بخصوص در این 15 سال اخیر همانطور که اشاره شده تحولاتی است که تصادفاً فرصتهای جدید را به نفع ایران بوجود آورده که تحولاتی که در آسیا و تصور بوجود افتاد چه رویدادهایی که بعد این در حول و حوش همسایگی ما پدیدار شد. همه به عنوان فرصتهای است که قابل استیفا ولی به دلیل خط مشی های خارج از منافع ملی ما اتخاذ کرده که خودمو نو با مشکلاتی روبرو کردیم اگر تاکنون نتوانسته ایم مشکلات را با دید خردمندانه حل کنیم امروز اقتضای می کنیم در فرصت کوتاهی که در این بدهد مونده بنا داریم این موانع و مشکلات را از بین ببریم همانطور که آقای دلبری اشاره کردند ما با چند معضل روبرو هستیم. یک مسئلۀ تکنولوژی هسته ای 2 مسئله ادعا یا اتهام به حمایت از تروریسم بین المللی هستیم 3 مسئله حقوق بشر و آزادیهای اساسی است و 4 موضع گیری در مقابل مسائل عراق می باشد. که از آخر شروع می کنم من به این باورم که ما هیچ منابع ملی و اساسی در مسائل اعراب و اسرائیل نداریم به دلیل موضع نادرستی که اتخاذ کرده ایم بهای بسیار سنگین رو به جان خریده ایم و هنوز هم می پردازیم و بازار این که ما توان بازدارندگی و در صورتی که طرفهای درگیر به آن شده اند که راه سازشی را در پیش بگیرند توان بازدارندگی و جلوگیری از این جریان را نداریم و دوم اینکه طرفهای درگیر به هیچ وجه کسب اجازه ای از ایران نخواهد کرد و سپاسگزاری از سوی جهان عرب ونگران نشده و ما متهم به اخلال در این روند هستیم.

در مورد حمایت از تروریسم بین المللی به نظر بنده به می گردد به آن چیزی که ما در قانون اساسی پیش بینی شده تحت عنوان حمایت و همراهی با کشورهای اسلامی و فراتر از همه حمایت از نهضتهای آزادی بخش. من به این باورم حمایت از این پدیده ها آنچه که در چهارچوب مجامع و محافل بین المللی به صورت قطعنامه ها و ... است ما هستیم قبل از انقلاب بوده امروز هم  ما می توانیم در چهارچوب روال های منطقی و حقوقی بین المللی حمایت کنیم. ولی فراتر از این ها اتخاذ این راهکارها و صرف مبالغ بسیار گزاف از ثروت کشور در شرق اند تبادر غرب اند جاهای دیگر  از بین بردن انرژی فعالان معکوسی را برای ما بوجود آورده است در مورد تکنولوژی هسته ای من به این باورم همه تصور که قبلاً اشاره کردم به عنوان عضو  NPI  مافی بدست این حق را داشته باشم حداقل در بخش اقتصادی ما شاهد این هستیم که دیگر اقتصادی ملی در اروپا دارد معنای خودش را از دست می دهد. اینها همه نشانهایی از بحثی است که دنیا دارد به سمت و سویی حرکت می کند که اون دهکده کوچک جهانی که حق رو می ریزند دارد به صورت یک واقعیت عینی در می آید. ولی معنا این نیست که ما در حقیقت خود باخته باشیم و در حقیقت از منافع ملی و بخصوص بحث فرهنگ ملی خودمان به قول معروف دفاع نکنیم و دست و پا بسته تسلیم این قضایا شویم. کسانی که به نظرمن می توانند در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشند و در حقیقت از منافع ملی کشورشان در عرصه بین المللی دفاع نمایند که در بازی باشند و قواعد بازی را رعایت نمایند و احترام  بگذارند به آنچه که تجامع بین المللی به عنوان کنوانسیها نها اومدن و رعایت کردند. به نظر بنده ما برای اینکه کمتر آزار ببنیم و کمتر زیان ملی داشتند باشیم باز تکرار می کنم اولین قدم شکاف ملت دولت را به کار نمی برم بلکه شکاف ملت حکومت، شکافی که بین ملت و حکومت است و این که اراده ی ملی امروز متجلی نیست در بحثهایی که باید باشد نیست، عقیده بنده این است که ما باید این شکاف را کم کنیم . و به ملت بها دهیم و همانطور که عزیزان و بزرگواران حاضر در بحث عنوان فرمودند بحث حقوق بشر، به واقع بحث حقوق بشر و کلیه میثاقهای بین المللی باید رعایت شود و همه ملت با هر نژاد و آیین و تباری نفس خود را در حاکمیت باید تنبیه و تأثیر گذاری خودشان را شاهد باشند لذا ما در درجه اول برای اینکه در مقابل این همجونی بین المللی بتوانیم خودمان را حفظ کنیم به نظر بنده اول باید کمربندی های داخلی را سفت کنیم. در اول باید با ملت خودمان آشتی کنیم و اعتماد ملت را نسبت به حکومت جلب کنیم قبل از حضور در عرصه بین المللی . و درعرصه بنی المللی هم همانطور که اشاره شد به هر حال امروز چالشهای ما با جامعه بین المللی معطوف به چهار مورد است بحث اساسی در کشور ما حقوق بشر است و بخش دوم این است که چه منافعی را ما تأمین می کنیم در خاورمیانه و در پی چه اهدافی داریم حمایت همه جانبه از بعضی از حرکات برادران و خواهران فلسطینی می کنیم چه دستاوردی برای ملت خواهد داشت که این سؤال باید به ملت پاسخ داده شود. بحث سوم بحث تروریسم است و اینکه ما متأسفانه در دنیایی که تمام دنیا این حرکت زشت و آدم کشی کور و به خطر افتادن جان انسانهای بی گناه را محکوم می کنند ما در این شرایط داریم گردانهای افتخاری تربیت می کنیم داریم می گوییم که اینها را آماده کردیم که برومند و در حقیقت با خود کشی یک عده ی  دیگر را هم بکشند آیا ما با این حرکت خودمان چه چیزی را می خواهیم ثابت کنیم و ما با این حرکت چه کسانی را می خواهیم بکشیم آیا دسترسی به اون افرادی که ما در پی خدمت آنها از روی زمین و گرفتن زندگی و حیات آنها هستیم خواهیم داشت و آیا انسانهای بیگانه دیگری در گوشه دنیا جان خود را از دست خواهند داد و ما بیشتر نه جامعه بین المللی اند و خواهیم شد و منفور خواهیم شد. به نظرمن این بحثها را اساسی در یک کلام باید ما در حقیقت با دنیا آشتی کنیم برای اینکه در دنیا همه دشمن ما نیستند. حالا ما ممکن است بعضی از کشورهای زیاده خواه و سلسه طلب را دشمن خودمان تلقی کنیم ولی همه دنیا که دشمن ما نیستند خیلی از کشورهایی که بهر حال عضو غیرمتعهدها هستند امر نه ه م در مجامع بین المللی رأی به ضرر مالی می دهند، حداقل ما در گذشته ی نه چندان دهد با اینها رابطهای داشتیم. ما در حقیقت به نظر بنده با اعتماد سازی  در سیاست خارجی و در حقیقت به صورت معقول و منطقی همانطور که اشاره شد، مرحوم دکتر مصدق در زمین حریف توانستند به زمین حریف بازی را به نفع کشور ما تموم کنند با تکیه بر رعایت قواعد بازی و قانون مند عمل کردند ما می توانیم از منافع ملی کشورمان دفاع کنیم و نگاه ایدولوژیک به آنها تقریباً نگاهی ایدئولوژیکی که حاکمیت دامن می زند آنها را از صحنه اجتماع و سیاست حذف کند ما باید به دولت بفهمانیم که قدرتها باید روی همدیگر تأثیر می گذارند و زمانی که شما می خواهید مسئله فلسطین را با مسئلۀ خودتون حل شود و در مسائل لبنان و سوریه دخالت می کنند عراق را به حال خودش رها نمی گذارید. کشورهای دیگر هم این حالت را دارند و باید ما تمام تلاش خودمان را بکار ببریم که این از توان معنوی و فشارهای قانونی و نهادهای بین المللی استفاده کنیم که جریانهای دموکراتیک داخلی را روبه پیشرفت و ترقی ببریم و امکان تهدید و توان سرکوب را از حاکمیت سلب کنیم و فضای امنی را برای فعالین سیاسی در داخل کشور بوجود آوریم. تنها راهی که ما می توانیم در برابر سیاستهای تنش زای دولت و حاکمیت باشیم همین است.

دلبری:  ما در حال حاضر مشکلی که در سیاست خارجی کشورمان داریم این است که باز من تأکید می کنم مشکل سیاست خارجی دولت که به نفع ملت تموم شود. به این دلیل من هیچ وقت حاضر نیستم از کلمه ما یعنی سیاست جمهوری اسلامی وسیاست نیروهای سیاسی استفاده کنم بنابراین در اول هر صحبتم این را تأکید می کنم و معتقدم سیاست جمهوری اسلامی معضلات جدی و اساسی دارد یکی از مشکلاتش تعدد منابع تصمیم گیری و تکثیر منابع مشروعیت و قدرت است و این تصمیم گیری دو برای کسانی که در عرصه سیاست خارجی فعال هستند و مدیران سیاست خارجی ایران بسیار سخت و مشکل کرده است اگر چه حلقه ی اصلی تصمیم گیری در درون نهاد رهبری، شورای عالی امنیت ملی هست و تقریباً حتی دولت جدید کاملاً همسو با ساختار های اصلی و هسته ی اصلی قدرت است اما باز هم می بینیم که پرونده ی انرژی هسته ای را دیگران در موردش تصمیم می گیرند و وریه خارجی دولت احمدی نژاد هم به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ی ایشان قدرت ندارد. از این منظر این تعدد منابع تصمیم گیری مشکلات عدیده ای را برای اونها بوجود آورده .( از طرفی همانطور در بخش اول بند به آن اشاره نمودم) نگاه طعنه آمیزی که در سیاست خارجی دارد و همان نگاه، می توان گفت به تبع مارکس سیاست نه شرقی و نه غربی به جنگ 8 ساله منجر شد و تمام سرمایه های ما در و معنوی و انسانی ما از بین رفت و حاکمیت کمدیکشا در حالت فعلی است که تقریباً می خواهد یک مدلی از آن ارائه نمایند حرکاتی که مثلاً روی دولت فعلی تمام تلاش را می کند که خودش را به دولت رجایی نزدیک کند و یک تقلید برداری از آن دولت و دولت های اول انقلاب داشته باشد . با توجه به اینکه در حالیکه شرایط جهانی به شدت تغییر کرده و شناخت پیش فرضهای جهانی اگر دولت می خواهد به نفع منافع ملت کار کند.عمل نماید در حالیکه من معتقدم این دولت به هیچ عنوان نه قصدی در جهت منافع ملی دارد و نه توان این کار را دارد که بتواند منافع ملت را تأمین نماید و اگر هم ما سیاست خارجی را نفع می کشیم باید از منظر منافع ملی به نفع بکشیم و باید بگوییم که سیاست های تنش زایی که در عرصه بین المللی دولت فعلی دارد و تلاشی که رویارویی با ابرقدرتهای جهانی و یک همجونی قدرت جهانی عملاً به نابودی کشور می انجامد و با شعار و با تأکید و حرکت پوپولیستی ما نمی توانیم در برابر قدرتهای خارجی بایستیم. قرار نیست ما دوباره وارد جنگ و تحریمی خانمانسوز شویم که دود آن به چشم ملت برود. متأسفانهه دولت فعلی فکر میکند با رویارویی با دنیای غرب می تواند یک فضای پوپولیستی در داخل کشور به وجود بیاید و بهانه ی خدش را بخشی از نیروهای مستضعف جامعه را که با همان حرکت پوپولیستی که عرض کردم به سمت خودش جلب کرده همراه ستاد همسو بکند و از آن طرف یک سرکوب داخلی بوجود آورد و تمام نیروهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی فعال و معتقد به دولت را در آن فضای پوپولیستی سرکوب کند تا به تداوم قدرت اقتدارگر بیانجامد عملاً بنده معتقد هستم که پس زمینه این دولت می تواند این باشد که کاری که ما می توانیم انجام دهیم در عین حالیکه نسبت به رفتارهای تند بین المللی در مورد ایران تقد داریم تلاش کنیم تا از فشار جامعه جهانی و از فشار جامعه جهانی در جهت تحولات دموکراتیک استفاده کنیم و باید بدونیم که الان جامعه جهانی تبدیل شده  به یک دهکده جهانی و عملاً با توجه به رشد روابط پیچیده اقتصادی سیاسی – فرهنگی و انفجار اطلاعات و فضای رسانه ای شدید که در دنیا بوجود آمده بدونیم که کشورها از همدیگر متأثر هستند و به یکدیگر تأثیر می گذارند و این طبیعی است که بنابراین مثل ماهی است که از واقعیت فرار می کند. اگر دولت ایران به کشورهای همسایه خودش و به گروههای فعال در کشورهای دیگر کمک می کند و خودش را از حساب ملت از سرمایه های مادی و معنوی ملت به کشورهای مثل فلسطین وحتی گروههای داخلی آن کمک می کند و تلاش می کند که یک گروه را در برابر گروه دیگر قرار دهد. خوب طبیعتاً این حق همه ی کشورهای دنیاست. که اگر دولت ایران این حق را برای خودش به رسمیت می شناسد باید این حق را برای سایرکشورها هم به رسمیت بشناسد و عملاً جریانهای داخل نباید هراس داشته باشند که با این انگ از صحنه داخلی حذف شوند و با یک انگ دیگر با وطن فروشی و خیانت بخواهند از صحنه داخلی حذف شوند متاسفانه باید بدبختانه اسرائیلی ها در 5 بخارهای  بزرگ دنیا لابی های توبی دارند و اگر مستقیماً ما به قورذ نکنند می توانند به منافع ما در جاهای دیگر به صورت های سیاسی لطمه وارد کنند.

حاتمی :  حال در اینجا به  سؤال سوم میزگرد می پردازیم: سیاست دشمن تراشی با اسرائیل چه اهدافی را دنبال می کند و آیا رسیدن به آن در جهت منافع ملی است؟

ادب:  من در ابتدای بحث عرض کردن که حاکمیت روشن نکرده برای ملت چه اهدافی را دارد دنبال می کند اگر بحث دفاع از مظلوم هست کهدر داخل کشور خیلی از آحاد مردم بخصوص قومیت ها مظلوم تر از فلسطینی های هستند و چرا ما به داخل کشورمان نگاهی نمی اندازیم؟ به عنوان مثال الان چیزی حدود 10 میلیون که در ایران زندگی می کنند! آیا در میان این 10 میلیون که یک آدم شایسته نسبت که در مدیریت کلان و یا مدیریت میانی مثل و وزارت خانه ها معاونت های رئیس جمهور و قضات رتبه به هر حال سفیر کبیر و مدیریت های میانی دیگر مثل استانداری ها و مایه مناصب دیگر حضور داشته باشند. ما در اول اگر شعار عدالت را مطرح می کنیم باید عدالت همه جانبه را در کشور رعایت کنیم چه از نظر اقتصادی چه از نظر سیاسی و چه از نظرمسائل اجتماعی در حال حاضر بخش قابل توجهی از کشور در حقیقت تحت ستم هستند. من اگر از دیدگاه مذهبی بخواهم به این مسئله توجه کنیم و من باب مسلمانی می گویند چراغی که در منزل رواست به مسجد حرام است. ما در کشور هفته ی وحدت برگزار می کنیم و در حالیکه 25 درصد از ملت ایران سنی مذهب هستند چطور می شود بین این 25 درصد هشت تا استان توسعه نیافته داریم چهار تا استان کردنشین و چند تا هم استانهای اهل تسنن نشین هستند که بیشتر مردمانشان سنی هستند. از این بحث ها بحث های به نظر من بحث هایی است که دولت جمهوری اسلامی به عنوان یک تاکتیک از این قضیه استفاده می کند و در پی منافع ملی هم این تاکتیک را بکاز نگرفتهاستو چرا ؟ به تصور بنده جنگ را دور می کند از نظام خودش و در حقیقت جامعه جهانی را در دنیا مثل لبنان و حمایت از گروهای تحت حمایت ایران در مقابل اسرائیلی های و همینطور در کشورهای دیگر دارد ادامه می دهد. در اینجا تکرار می کنم اگر بحث دفاع از مظلوم است در سودان هم اتفاقاتی که  در دارکو می افتد اتفاق قابل توجهی است که چرا دولت جمهوری اسلامی ایران در مقابل اتفاقی که در سودان در حال اتفاق افتادن است حکومت کرده و یک موضع مشخصی اتخاذ نمی کند ولی بحث فلسطین را به شدت پی می گیرد و در شرایطی که ( من به عنوان یک ایرانی در خدمتون هستم) ، برادران هم دین و هم کش ما در کشورهای عربی باید بزرگترین حامی فلسطینیان باشند امروزه به اندازه ی ما خودشان را به آب و آتش نمی زنند و درحقیقت اصلاً ما را قبول ندارند و به عنوان مثال در حقیقت خط اصلی اسرائیل در زمان جمال عبدلناصر کشورمصر بود و اسرائیلی ها مصر را قصب کردند و اشغال کرند و در حالی که کشور همسایه و هم مرز با اسرائیل هستند در حال حاضر با هم تعامل مثبت برقرار نموده اند و ما از این گوشه دنیا داریم به هر حال داریم دخالت می کنیم. بهر حال خود آقای خالد مشعل که به تهران در دانشکده فنی در جمع دانشجویان شرکت می کنند و وقتی دانشجویان مطرح می کنند ما اسرائیل را با خاک یکسان می کنیم به می گوید مواظب باشید ما هم در همسایگی اسرائیل هستیم مواظب باشید ما را هم با خاک یکسان نکنید . وقتی که خود فلسطینی، کسی که خودش در حال مبارزه با اسرائیلی ها هستند و این حرف را می زنند آیا ما کاسه ی داغ تر از آش هستیم و به نظر من ما خوب است به عنوان  یک عضو جامعه بین المللی همصدا با دیگر کشورهایی که در عرصه ی بین المللی کار می کنند ما هم خود مونو در خط مقدم قرار ندهیم و آنها را بکشیم ولی به هر حال مزایای آ« را دیگران ببندد. بخصوص ما در این قضیه چقدر غرامت دادیم به فلسطینی ها و اعراب چقدر غرامت دادند وظایف و تکالیف آنها چیست و وظایف وتکالیف ما چیست در این نوع برخورد رو با توجه به اینکه در دنیا ما چه بخواهیم نه این ملت به قول معروف دیگر توان جنگ و ستیز با دنیا را دارد، چه به صورت جنگ نظامی و چه به صورت جنگ دیپلماسی، و نه اینکه به صلاحش است که این کار را بکند، ما باید در عرصه ی بین المللی هرچه بیشتر تعامل مثبت با دنیا داشته باشیم ولی در درجه اول آنچه که مهم است و هیچ کشوری به خودش اجازه ی نه تجاوز سیاسی نه تجاوز نظامی به خودش را نخواهد داد، و در حقیقت جلب و جذب ملت ایران و حاکمیت اراده ی ملی بر مقررات کشور است.   

حاتمی:  سؤال بعدی که مطرح می شود به این صورت است که اگر در صورتی که بتوانند غنی سازی اوارنیوم و شاید هم داشتن ساخت سبب اتمی دست یابد آیا در جهت منافع ملی کشور تغییراتی در نظام بین المللی بوجود می آید یا خیر؟

به تصور بنده اولویت کشور ما در حقیقت ساختن بمب اتم نیست و طرفدار پیشرفت و توسعه علم هستیم و عرصه های زیادی هستند که اگر ما بخواهیم در آن عرصه ها فعالیت کنیم و توسعه علمی کشور را محقق کنیم. د رحقیقت بنده تصورم به این است کهدسترسی حتی به ساخت بمب اتمی هم منافع ملی ما را تأمین نخواهد کرد و به عنوان یک ایرانی وفعال سیاسی معتقدم که ما باید به دنبال جامعه عاری از سلاح اتمی باشیم نه تنها در خاورمیانه بلکه در تمام دنیا ذرات خانه های بزرگ کشورهای سلطه گر هم کشورهای صنعتی هم بمب های اتمی  موجود خود را هم به نوعی باید از بین ببرند و بیشتر از این سلاح کشتار جمعی ضررهای زیادی دیده و یکی از جریاناتی که بیشترین خسارت و ضرر را از این بمبها دیده ما که دها هستیم در هر چهار نقطه ای که الان هستیم چه در ایران چه در عراق چه در ترکیه و چه در سوریه. هیچ کس فاجعه حلبچه را از یاد نمی برد که دیکتاتور عراق چگونه از این سلاح برعلیه ملت خودش استفاده کرد ودر داخل کشورها هم ما همچنان محرومین شیمیایی در سردشت داریم و مدیران هم همینطور و پس از گذشت چندین سال هنوز هم آثار و تبلیغات بمباران زمینهای کشاورزان برای ما گذاشته داره تلفات خودش رو به صورت امراض سرطان و امثالهم از کردها داره می گیره

نفراتشان را و لذا به عنوان یک کرد ایرانی عرض خودم روتکرار می کنم بنده ایده آل و آرمانم و کلیه کسانی که صلح را پی گیری می کنند باید به دنبال این باشند که جامعه بین المللی عاری از سلاح های اتمی باشد و کشورهایی که به فن آوری بمب اتم دست پیدا کرده اند چه در خاورمیانه و چه در سایرکشورهای ملطب باید یک همجونی جهانی ایجاد شود که آنرا از بین ببرند.

دلبری:  مسئله انرژی هسته ای در دنیا به این مناسبت که کشوری که به دلیل پیشرفت تکنولوژی در سطح بالا قرارداد صرفاً به دنبال انرژی هسته ای باشد، چون انرژی هسته ای یک انرژی بسیار گران و پر هزینه و در عین حال آلوده کننده است. کشورهایی به دنبال انرژی هسته ای می روند که از منابع طبیعی نفت و گاز و منابع انرژی دیگر کمتر بهره برخوردار باشند و تقریباً صرفه جویی اقتصادی مناسبی برای ایشان داشته باشد.

به نظر بنده نگاه ما به مسئله انرژی هسته ای نباید نگاه  ایدئولوژیک باشد باید ببینم اگر انرژی هسته ای برای ما منفعت اقتصادی دارد، سود تجاری دارد و امکان بالابردن یک فن آوری علمی داشته باشد باید به سمتش برویم و تا زمانی که انرژی هسته ای برای ما صرفه جویی اقتصادی ندارد اصلاً شعار داشتن انرژی هسته ای حق مسلم ماست و زمانی ما می توانیم انرژی هسته ای را به عنوان یک حق مسلم تلقی کنیم که سود برای ما داشته باشد و سود آن  منافع ایدئولوژیک و یوسیپایی نمی تواند  باشد و صرفاًَ  باید سودش عینی- عملی و اقتصادی باشدد و باید حساب هزینه فایده اقتصادی را بکنیم الان به لحاظ اینکه ایران از منابع بسیار گسترده نفت و گاز برخوردار است و دومین کشور جهان در زمینه ی مسائل نفتی است و ذخایر گازی است، دستیابی به انرژی هسته ای نه تنها برای ما سود اقتصادی ندارد بلکه به شدت دارای ضرر اقتصادی است از طرفی ایران منابع و معادن اورانیوم بسیار ضعیفی داریم و معادنی که هست و از لحاظ در صد اورانیوم بسیار در سطح پائینی  قرار گرفته ایم و از این لحاظ غنی سازی اورانیوم برای ما سود ندارد و به طور کل ما این مسئله را باید به دو قسمت تقسیم کنیم یک قسمت غنی سازی اورانیوم است که در دنیا خودش یک صنعت خاص دارد و دسته های غنی شه اورانیوم در دنیا به عنوان یک سبه خاص اقتصادی  فروخته می شود و اما تحریم های این محصول قرار داریم و بحث دوم استفاده از انرژی هسته ای که توسط اورانیوم غنی شده تأمین می شود، ما در هر دو حالت آن سود نمی کنیم و حالت اول منابع و معادل غنی اورانیوم نداریم و حالت دوم  به این دلیل که از طریق صحیح و منطقی با دنیای خارج  ارتباط برقرار نکردیم، کشورهای مانند روسیه از این شکاف ایران با کشورهای صنعتی دنیا سوء استفاده می کنند و به شد ت هزینه های گزاف اقتصادی را به کشور ما تحمیل می کنند و عملاً قیمتی که برای ما تمام میشود انرژی برقی که اگر به وجود آید (انرژی برق بوشهر) چنین کار درستی نیست و از طرفی اگر حاکمیت فکر می کند دستیابی به بمب اتم جهت صلح برای می رود که یک دوقطبی وجود داشته باشد در حالی که  در منطقه خاورمیانه بین ایران و کشورهای خاورمیانه دوقطبی وجود ندارد و اگر ایران فکر می کند دوقطبی که وجود دارد دوقطبی ایران و امریکا در منطقه خاورمیانه است عملاً با دستیابی ایران به بمب هسته ای تبدیل می شود به کره شمالی که نه تنها از انزوای فعلی بیرون نمی آید، بلکه به یک انزوای بیشتر و نهایی که به سمت انحطاط کامل پیش می روند خواهیم رفت.   

حاتمی:  پس با توجه به مطالبی که بوسیله سروران بزرگوارگفته شد ما براین نتیجه رسیم که :

دموکراسی، حقوق بشر، حکومت قانون و عدالت اجتماعی بعنوان مهمترین نیاز جامعه امروزی ایران است

و برای رسیدن به این اهداف ما نیاز به دولت آشتی ملی داریم که بتواند نهادهای لازم جهت تحقق اهداف بالا تشکیل بدهد و این دولت آشتی ملی باید بوسیله افرادی خوشنام  که پیشینه مخالفت با دموکراسی  و حقوق بشر نداشته باشند و مردم ایران جهان بتوانند به آنان اعتماد نمایند. بوجود میاید در صورت بوجود آمدن این دولت و تحقق شروط بالا – اینان سیاست خارجی اتخاذ خواهند کرد که :

الف: با سامانه نظم بین المللی تضاد نداشته باشند

ب: منافع ملی ما را با منافع نظم جهانی همسو نمایند          

ج: به عنوان یک کشور که در آن تمامی ایرانیان بدون توجه به جنسیت و رنگ و گویش و مذهب با هم برابر باشند و وحدت ملی را در جامعه ما تحقق می پذیرد

د: در این شرایط کشور، دولت وملت ایران مورد احترام جامعه جهانی قرار می گیرد و می توانیم با توجه به موقعیت استراتژیک و داشتن جامعه با فرهنگ و باهوش جایگاه واقعی خود را در نظم جهانی بیابیم و منافع ملی خود را حفظ نماییم بدون تحقق این اهداف به بیراهه می رویم و هرگونه تقابل با نظم جهانی به ضرر ماست و آنان که چنین اهدافی دارند دانسته یا ندانسته در جهت اهداف دشمنان ایران عمل می نماییم


بازدید صفحه: 1891
 


شما می توانید نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

   
 : نام ونام خانوادگي
 : توضیحات

کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمائید
 
   
   
 

      



 

جستجو در سایت

 

 

فهرست موضوع ها

 

      جمهوری اسلامی
      انتخابات در ایران
      حقوق بشر در ایران
      سیاست خارجی ایران
      اقتصاد ایران
      میراث فرهنگی و تاریخی
      کورش بزرگ
      پاسارگاد و تخت جمشید
      دموکراسی و سکولاریسم
      جنبش های ملی ایران
      جنبش ملی کردن نفت
      جبهه ملی ایران
      چهره های ملی ایران
      بحران هسته ای ایران
      خلیج پارس
      دریای مازندران
      سازمان ملل متحد
      شورای امنیت
      شورای حقوق بشر
      دیوان کیفری بین المللی
      یونسکو
      آسیای میانه و قفقاز
      خاور میانه
      خاور دور
      اروپا
      امریکای شمالی و جنوبی
      درباره من
      فرتور ها (عکس ها)
      English
 
 
 

 پیشنهاد ها و نوآوری ها

 

کلیه حقوق این وب سایت مربوط به کوروش زعیم ،محفوظ می باشد و هرگونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد