گفتگوي روزنامه ایران (ساير محمدي) با کورش زعیم
26 مرداد 1381
امروز با
کورش زعیم
کورش زعیم، متولد 1318، دارای لیسانس مهندسی سازه و
تحصیلات در رشته مدیریت از فوق لیسانس تا سطح دکترا، همگی از امریکا است. او دارای
چند اختراع ثبت شده و تعداد زیادی
گواهینامه های دوره های تخصصی گوناگون، از اقتصاد تا سازه های هسته ای، از امریکا می باشد.
نخستین کتاب او در 13 سالگی نوشته شد و تا 18 سالگی پنج
کتاب، دو ترجمه و سه تالیف، و چندین اثر مطبوعاتی از او منتشر شد. از سال 1355 تا
کنون نیز افزون بر دهها مقاله و مصاحبه، حدود 6 ترجمه و 6 تالیف، که سه تای آن کتابهای فنی و مهندسی
هستند، از او منتشر شده است. آخرین اثرنگارشی او تاریخچه جبهه ملی ایران و، در
ترجمه، کتابی از کارهای کارل پوپر می باشد.
پرسش: اعتقاد
دارید که تاریخ نویسی آکادمیک نمی تواند تشنگی نسل نو را فرونشاند، چرا؟
پاسخ: تاریخ
آکادمیک خشک است، روح ندارد، فقط اطلاعات می دهد، و اطلاعات در جزئیاتی می دهد که
بخش بزرگی از آن در زندگی روزمره کاربردی ندارد. در زمان حاضر، نسل جدید ما که
سالهاست به او اطلاعات ضد و نقیض و گاه نادرست درباره گذشته اش خورانده شده، واو
را از خود بیگانه کرده، تشنه اطلاعاتی است که روانش را بازسازد، و تاریخی که هویت فرهنگی
و تاریخی او را شفاف کند، به او غرور بدهد از آنچه گذشتگانش بوده اند و اعتماد
بنفس بدهد از آنچه خودش می تواند باشد. اگر جوان برای خود هویتی غرورآمیزنیابد، یا
منفعل و شکست خورده زندگی خواهد نمود، یا به افراطی گری خواهد گرایید و یا برای
بازیافتن خویشتن و هویتی شفافتر به سرزمینهای دیگر مهاجرت خواهد کرد. نوشتن
رویدادهای تاریخی برای جوانان باید آنگونه تاثیر گذارد که پند تاریخ در ذهن آنان لانه کند، تا وقتی که خود مسئولیتی
اجتماعی پیدا می کنند بطور خودکار از تکرار اشتباهات پرهیز نمایند.مردم ومسئولان
کشورما از آنجا که همیشه از کودکی دروغ خورانده شده اند، هیچگاه از تاریخ عبرت
نگرفته اند نمی گیرند، زیرا واقعیت تاریخ را نمی دانند، وبنابراین همیشه اشتباهات
تاریخی ما تکرارشده است.
پرسش: شما
تاریخ نویسی خود را در چه ژاندرتاریخ نویسی شروع کردید، .......، تطبیقی یا
انتقادی؟
پاسخ: من تاریخ
نویس نیستم، بنابراین پاسخی برای شما ندارم. من فقط شاید آینه ای از تاریخ ساخته
ام تا مسئولان و فعالان سیاسی خود را و اطرافیان خود را در آن ببینند و بشناسند: و
نیز چاپلوسان و توطئه گران را، رانت خوران و خیانت پیشگان را، و آنها را که وطن
نمی شناسند و وطن ما را هم از ما می گیرند. آنها همه در این آینه هستند.
پرسش: منابع
اصلی پژوهش کتاب شما چه بوده؟ کتاب سیاست و قلم که شما نام برده اید هنوز کاملا
چاپ نشده بود که منبع شما باشد؟
پاسخ: من همیشه از
کسانی که الهام می گیرم، دوست دارم یا به آنان احترام می گذارم در نوشته هایم یاد
می کنم. در این کتاب، افزون بریادداشتهای شادروان سفری، ازدهها کتاب و مقاله
استفاده کردم، با چندین نفرهم که در صحنه بوده اند گفتگو کردم. سفری در آن زمان
گزارشگر روزنامه باختر امروز، مورد اعتماد
شهید دکتر فاطمی، و از نزدیک شاهد بیشتر رویداد ها بوده است. از جمله دیگر
سیاستمداران که با آنان مشورت کردم، دوستان عزیز و از دست رفته ام شادروان دکتر
غلامحسین مصدق، شهید دکتر شمس الدین امیر علایی، شهید داریوش فروهر، و مشوق من
برای نگارش این کتاب، زنده یاد علی اردلان بودند.
پرسش: مابقی
رویداد ها را آیا خودتان در صحنه حضور داشته اید؟
پاسخ: من در آن
زمان خیلی جوان بودم، ولی به علت علاقه زیاد به جنبش ملی ایران و نزدیک بودن
خانواده ما با بسیاری از سیاستمداران ملی و مبارز جبهه ملی، بطور طبیعی درگیر و
شاهد رویداد ها بودم.
پرسش: نسخه
دست نویس دکتر مصدق که از آن استناد کرده اید آیا هنوز منتشر نشده؟ علت چیست؟
پاسخ: کتاب "خاطرات
و تالمات دکتر مصدق" که در سال 1365 به همت آقای ایرج افشار چاپ شد، از روی
همان دست نویس است. یک نسخه رونوشت کاربنی از آن دستخط هم به امانت نزد من است که
پس از اجرای یک چاپ جدید از آن در کتابخانه دکتر مصدق نگاهداری خواهد شد.
پرسش: چه
درسهایی ازرویداد های 28 مرداد می توان گرفت؟
پاسخ: رویدادهایی
که منجر به کودتای 28 مرداد شد درسهای زیادی در بر داشت، ولی ما هنوز هیچ چیز از
آنها یاد نگرفته ایم، همانگونه که از هیچ کدام از رویدادهای کلیدی کشورمان چیزی
یاد نگرفته ایم. دلیل آنهم شاید این باشد که جریان اطلاعات و رسانه ای هیچگاه در کشور
ما آزاد نبوده است، و ما همیشه آنچه را خوانده ایم که حکومت وقت برای ما تجویز
کرده است. اشخاص، گروهها و جناحهایی که علیه مصدق و اصلاحات اساسی او مدام توطئه
می کردند و با بیگانگان همساز می شدند، آنهایی بودند که برای حفظ امتیازات ویژه و
رانتخواری هایشان حاضر به انجام هر خیانتی علیه ملت و دولت بودند. برای دزدان و
رانتخواران میهن معنایی ندارد، چون بهر حال پولهایشان و خودشان را به خارج از کشور
انتقال می دهند و پشت سرشان راهم نگاه نمی کنند. اکنون نیزآن جناحهای سیاسی که به
دلایل عقیدتی، سلیقه ای یا قدرت خواهی های کور، در کار اصلاحات کارشکنی می کنند،
باید خود را در این آینه جستجو کنند واز تاریخ پند گیرند، که روزی از همان
رانتخواران که اکنون از روابط خود با آنها سوء استفاده میکنند سرانجام از پشت خنجر
خواهند خورد، زیرا مفت خواران دوست و دشمن نمی شناسند. آنگاه است که جناح راست و
چپ، محافظه کار و اصلاح طلب، تمامیت خواه و کثرت گرا، همه فدا خواهند شد.
پرسش: آنچه
در این سالها توسط مورخان خارجی و داخلی پیرامون آن مقطع از تاریخ نوشته شده، کدام
یک معتبر تر است و دلایل واقعی بودن آن؟
پاسخ:
نوشتن تاریخ
معاصر در کشورهایی که آزادی اندیشه و نوشتار محدود است یا وجود ندارد، هیچگاه نمی
تواند بیطرفانه و عاری از احساسات یا اغراض شخصی یا گروهی باشد. بهمین دلیل ما
مغایرت های زیادی را در اینگونه نوشتار می بینیم. نویسندگان خارجی هم هنگام
گردآوری اطلاعات خود، دچار همین دشواریها می شوند. تاریخ نویسی معاصر در کشورهایی
مانند ما، یک مبارزه ادبی برای تثبیت دیدگاه ها و عواطف شخصی و جناحی در تاریخ
است. این مسئله در زمان هرودوت و گزنفون هم وجود داشته، در تاریخ ما همیشه بوده
و امروز هم وجود دارد. ما هرگز به واقعیات تاریخ
معاصر خود پی نخواهیم برد، مگر اینکه دستکم سده ای بگذرد و پیوندهای عاطفی و
عقیدتی با آن رویدادها بمیرند. آنگاه شاید بتوان ارزیابی نسبتا درستی از آنچه که در
زمان زندگی ما گذشته داشته باشیم.
26
مرداد 1381