سخنرانی کورش زعیم در منزل منصور اسانلو
در ديدار از خانواده منصور اسانلو
9 آذر 1386
بند 4 ماده 23 بیانیه جهانی حقوق بشر، که
ایران متعهد به آن است می گوید: همه کس حق دارد برای حفظ منافع خود به تشکیل
اتحادیه های صنفی بپردازد و یا در آنها عضو شود.
"هر کس" در اینجا فکر می کنم یعنی
همه شهروندان جهان یا دستکم کشورهایی مانند ایران که بیانیه را رسماً پذیرفته اند.
اصل بیست و ششم قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران می گوید: احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی
و اقلیتهای دینی آزادند، مشروط به اینکه اصول آزادی، استقلال، وحدت ملی، موازین
اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمی توان ازشرکت در آنها منع
کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
"کس" در اینجا فکر می کنم یعنی
هر شهروند جمهوری اسلامی ایران
اگر ما در این جهان زندگی نمی کنیم و
شهروند این کشور نیستیم، پس در کجا زندگی می کنیم که در قانون هایش هیچکدام از
موارد بالا رعایت نمی شود؟
که در آنجا تشکیل یا عضویت در انجمن های
صنفی یا اتحادیه ها جرم است؟
که در آنجا مطالبه دستمزد بیشتر یا در
خواست شرایط بهتر کار و زندگی جرم است؟
که مطالبه حقوق عقب افتاده توسط کارگران
جرم است،
و اینکه گردهمایی چند کارگر برای شور و
همزبانی، پایه های حکومت فرو می ریزد.
چرا باید کارگران ما که ریشه درخت اقتصاد
کشور را تشکیل می دهند زیر خط فقر زندگی کنند؟ به کارگران کشورهایی که سالها پیش
زیر خط فقر بودند و برای کار به کشور ما هجوم می آوردند بنگرید، که اکنون به علت
سیاستهای درست و کارآمد اقتصادی، طبقه متوسط مرفه کشورشان را تشکیل داده اند و ما
برای کار به کشور آنها هجوم می بریم.
چرا کارگران ما نباید مانند همه کشورهای
در حال رشد یا پیشرفته، در رفاه زندگی کنند، اتحادیه تشکیل بدهند و صدای مطالباتشان
را به گوش کارفرمایان و دولت برسانند. مذاکره کردن یا حتا اعتصاب کردن برای شرایط
بهتر، چه چیزی را به خطر می اندازند؟ بجز
اینکه در درازمدت ایجاد تعادل در روابط کارگر و کارفرما کند و رضایتمندی و بهره
وری را افزایش دهد؟
ما چرا نباید بتوانیم درک کنیم اعتراض
منطقی و مسالمت آمیز کارگر به سود اقتصاد کشور است، به پیشرفت کمک می کند، زیرا در
شرایط مناسب و رضایتمندی، کارایی افزایش مییابد، تولید افزایش می یابد، ضایعات
کاهش پیدا میکند، سود بنگاه اقتصادی افزایش مییابد، مالیات دولت افزایش می یابد، و
کارگران نیز در نتیجه آن هم می توانند سطح زندگی خود را ارتقاء دهند. در این دایره
سازنده و مثبت همه برنده هستند. رضایتمندی کارگران و آموزگران از مهمترین هدفهاییست
که حکومتگران باید برای ایجاد ثبات و آرامش در پیش گیرند.
آیا در این کشور هرگز عقل وارد سیاستگزاری
ها خواهد شد؟ من که بردبارانه 28 سال است منتظرم.