سخنرانی کورش زعیم در شب هفتم درگذشت
مهندس نظام الدین موحد
18 اسفند 1385
در
يادبود مهندس نظام الدين موحد
بسياري از ما كه در اينجا به يادبود و
گراميداشت دوست، هم انديش و همرزم خود، نظام الدين موحد گرد آمده ايم، او را فقط
به خاطر مبارزه چند ده ساله اش عليه خودكامگي و فساد و به خاطر مسئوليت هاي حزبي
وسياسيش مي شناسيم. ما از هويت مهندسي، مديريتي و خدماتيش آگاهي دقيقي نداريم.
زيرا او مردي بود ساكت و بي ادعا، كم حرف و تودار.
من در اينجا، به نام يك هموند سازمان
مهندسان جبهه ملي ايران، كه سالها با ايشان همنشين بوده ام، مي خواهم گوشه اي از
زندگي مهندسي و مديريتي او را بازگو كنم كه متوجه شويم موحد مردي بسيار با ارزش تر
از آن بود كه ما در زمينه فعاليتهاي چشمگير سياسي از او ديده ايم. داستان پر محتواي
مبارزات سياسي و فداكاري ها و رنج هاي او توسط دوستان ديگر در اينجا بازگو شده است.
موحد فارغ التحصيل چهارمين دوره دانشكده
فني دانشگاه تهران، در مهندسي مكانيك، بود. وي پس از اتمام تحصيل به استخدام راه
آهن دولتي ايران درآمد و بزودي به رياست ترابري و كارخانهاي راه آهن گماشته شد. پس از مدتي، از آنجا كه در كار شايستگي و
كارآمدي خود را اثبات كرده بود، به دريافت بورسيه تحصيلي سازمان ملل براي تكميل
معلومات در دانشهاي ترابري در بلژيك نايل شد. موحد با عشقي كه به دانش و مهندسي
داشت به اين هم بسنده نكرد و دوره هايي را براي كسب تجربه عملي در بلژيك، فرانسه و
انگلستان به كارآموزي پرداخت. پس از بازگشت به ايران، تلاش هاي او براي بهبود وضع
مديريت دولتي با دانشهاي جديد و تجربيات كسب شده، و نيز بخاطر انتقادهاي او از
ناشايستگي و نادرستي در سامانه راه آهن، و بويژه سازماندهي اعتصاب مهندسان براي
احقاق حقوق و دخالت دادن در تصميم گيري هايي كه مربوط به كارشان بود، منجر به بركنار
و منتظر خدمت شدن او شد.
پس از بركناري از راه آهن، مسئوليت
سامانه آبياري مناطق كشاورزي و عشايري كازرون را بر عهده گرفت. كيفيت، استحكام و
كارآمد بودن كانال مهمي كه او در آن زمان باعث احداث و در نتيجه رونق كشاورزي در
منطقه شد، هنوز پس از دهها سال مورد ستايش است، كما اينكه در اسفند 1385، پس از
اينكه خبر درگذشت او به گوش مردم فارس رسيد، روزنامه هاي بومي با ستايش از زحمات
وي، تاييد كردند كه اين كانال هنوز پابرجا، مستحكم و ياري دهنده كشاورزان و عشاير
آن منطقه است.
موحد آنقدر نسبت به اجراي صحيح و
درستكارانه پروژه هاي تحت مسئوليتش و جلوگيري از اتلاف بودجه دولت تعصب داشت كه
گاهي شبانه بي خبر به محل كار ميرفت و با ابزاري كه به همراه ميبرد، به بازرسي
كيفيت كار و آزمايش كيفي مواد و مصالح ساختماني مي پرداخت. بارها دستور تخريب يا
بازسازي سازه هايي را كه به سطح استاندارد نمي رسيدند داده بود كه پيمانكاران را وادار
كرده بود كه در پروژه هاي تحت نظر ايشان دست ازپا خطا نكنند. بارها با اشخاص بانفوذ
وحتي عاملان و نزديكان دربار درموارد مكان يابي صحيح براي احداث كانالهاي آبياري و
حفر چاههاي عميق بسود كشاورزان و عشاير و نه زمين هاي خانواده سلطنتي و اشخاص
قدرتمند استوار مبارزه كرد.
هنگامي كه وزارتخانه آب و برق ايجاد شد،
مهندس موحد جزو نخستين كساني بود كه به آنجا منتقل و درسمت مديركلي طرحها و بررسي
ها به خدمت مشغول شد. مسئوليت توسعه بسياري از سدهاي زمان كه از بهترين سدهاي
ساخته شده در ايران بشمار ميروند، از جمله سد لتيان و سد شاه عباس، با ايشان بوده
است.
مهندس موحد در سال 1350 براي گذراندن يك
دوره آموزشي در مديريت و برنامه ريزي به دانشگاه استانفورد در امريكا رفت. در سال
1355، موحد مديرعامل شهر صنعتي رشت كه در شرف احداث بود شد و تا 1359 كه كليه
كارهاي زيربنايي شهرك به اتمام رسيده و كارخانه هاي مهم بسياري در آن آغاز به
توليد كرده بودند در آنجا انجام وظيفه مي كرد.
در سال 1357، شاپور بختيار كه به نخست
وزيري گماشته شده بود، به مهندس موحد پيشنهاد وزارت نيرو را كرد. مهندس موحد كه
جريان سياسي كشور را خوب تشخيص داده بود و براي تلاش بختيار سرانجامي قائل نبود،
به او پاسخ داد: "ما ساليان سال براي حاكميت مردم تلاش كرده ايم. حال كه ملت
ايران قاطعانه به دنبال خواسته خود قدم بر مي دارد، چگونه مي توانيم مخالف موج شنا
كنيم؟"
در سال 1358، پس از تشكيل دولت موقت،
مهندس موحد به دعوت مهندس بازرگان مسئولت هاي جانشين وزير راه، رييس كل راه آهن
دولتي ايران و مديريت كشتيراني ملي آريا را، كه بعدها به كشتيراني جمهوري اسلامي
ايران تغيير نام داد، پذيرفت و در مدت تصدي خود از فروپاشي و هرج و مرج و اتلاف
سرمايه هاي ملي نهايت تلاش خود را و بطور موفقيت آميز انجام داد.
در سال 1360، به سازمان برنامه و بودجه
انتقال يافت و در سمت معاون فني سازمان به خدمت مشغول شد. در پي رويدادهاي 1360،
مهندس موحد در مخالفت با سياستهاي آيت الله خميني و روشهاي خشونت آميز و
انحصارگرانه جمهوري اسلامي در اداره كشور، درخواست بازنشستگي از خدمات دولتي كرد.
از جمله فعاليت هاي اجتماعي چشمگير مهندس
موحد مشاركت در بنيانگذاري حزب ايران، سازمان مهندسين ايران و همچنين كانون
كارشناسان رسمي دادگستري بود كه هر سه نهاد در زمره مهمترين نهادهاي مدني ايران
بشمار مي روند. همه تلاشهاي او در عرصه خدمات فني و مهندسي، همانند نقش او در
مبارزات سياسي، عشق او به پيشرفت با كمترين هزينه و بيشترين سرعت براي خوشبختي و
سربلندي ملت ايران بود. او نسبت به حفاظت از سرمايه هاي ملي احساس نگراني و تعصب
زيادي داشت و يك مسئول دولتي را امانتدار مردم تلقي مي كرد كه اين انديشه در نحوه
عملكرد او در سراسر زندگي حرفه اي و خدماتي اش بطور بارزي مشهود بود.
باور او براي توسعه و آباداني كشور بر
اين بود كه اين بايد با برنامه ريزي دقيق و صحيح، پيشرفته ترين روشهاي مديريتي، با
تكنولوژي روز و در نهايت درستي و امانت انجام گيرد. تاسيسات زيرساختي را پايه
توسعه و پيشرفت تلقي مي كرد و همه اينها را فقط توسط يك نظام مردم سالار و پاسخگو
و تحت حاكميت ملت امكان پذير مي دانست. مهندس نظام الدين موحد مرد بزرگي بود كه
اگر در يك نظام آزاد و مردمي زندگي مي كرد، دورانديشي و كيفيت و كميت خدماتش در
راستاي آباداني پايدار كشور، او را در زمره چهره هاي فراموش نشدني و تاريخي مديريت
كشوري جاويدان مي كرد. ما دوستان مهندس موحد او را خوب نمي شناختيم، زيرا او
پرحرفي نمي كرد، لاف نمي زد و خودستايي نمي كرد. مردي آرام و كم سخن و بي ادعا، كه
گنجينه اي از دانش و تجربه و عشق خدمت به ميهن بود، و من مطمئنم كه گهگاه در برابر
لاف زدنها و خودبزرگ بيني هاي برخي از ما، بدون ادعاي متقابل، تحمل و بردباري نشان
مي داد و مي گفت "من فقط مي خواهم اصولي فكر كنم". چرا ما بايد فقط پس
از مرگ همديگر را بشناسيم؟