آقايان الهام علي اف، خوزه دوس سانتوس، مله زناوي، عبدالله دوم، ايسائياس آفوركي، اسلام كريمف، عبدالعزيز بوتفليقه، حماد بن عيسي آل خليفه، حسن البولكياه، الكساندر لوكوشنكو، بليز كامپائوره، امان الله رحمان، قربانقلي بردي محمدف، اسماعيل عمر گوجليه، رابرت موگابه، عمر البشير، عبدالله بن عبدالعزيز، قابوس بن سيدالسعيد، نورسلطان نظربايف، پال بييا، كيم جونگ اون، كاستروها، يحيي جامه، تئودور اوبيانگ و محمد ششم، همه رفتني هستند. ايشان بايد هشدار رويدادهاي اخير را دريافت كرده باشند و تا نوبتشان برسد بايد تصميم بگيرند آيا با مسالمت كشور را تبديل به جمهوري هاي آزاد و دموكراتيك خواهند كرد يا با سرسختي كردن به سرنوشت صدام و قذافي دچار خواهند شد. دوران ديكتاتوري و حكومت هاي خانوادگي و قبيله اي و فرقه اي و پادشاهي به پايان رسيده است. حكومت هاي اردن، بحرين، عربستان، عمان و مراكش تا فرصت باقيست، بايد حكومت را به مردم واگذار كنند و آرام خود را كنار بكشند تا گرفتار خشم خام مردم نشوند.
بيشتر ديكتاتورها ميلياردها از دارايي مردم خود را دزديده اند و اين دزدي ها را در كشورهاي ديگر براي خودشان و خانواده شان سرمايه گذاري كرده اند. همكاران خود را هم در ازاي حفظ امنيت و دوام حكومت آنها در دزدي آزاد گذاشته اند. براي مثال، پادشاه برونئو كه كشورش فقط 330 هزار نفر جمعيت دارد، يكي از بزرگترين ثروتمندان جهان به شمار مي رود. اين ديكتاتورها هزاران نفر را زنداني و شكنجه كرده و كشته اند، اگر سرانجامشان قرار باشد همانند صدام، قذافي، گباگبوي ساحل آج يا حتي حسني مبارك باشد، راه فراري بجز كشتن و كشتن و كشتن ندارند.
ما بايد راه فراري براي ديكتاتورها فراهم كنيم. آنها وقتي همه راه ها را بسته مي بينند ديوانه مي شوند. اين سازشكاري نيست، اين كوشش براي نجات جان هزاران نفر از ناراضيان در هر كشور است كه در غير اينصورت شكنجه و كشته خواهند شد. رويدادهاي ليبي مثال خوبيست و در سوريه سناريوي ليبي بسيار خشن تر و خونين تر در حال اجراست. من باور دارم كه اگر تضمين جاني داشته باشند، بيشتر ديكتاتورها اگر هوشمند هم نباشند، زيركي خود را بكار خواهند گرفت. ديكتاتورهاي احمقي مانند معمر قذافي، علي عبدالله صالح كم هستند كه با وجود اعطاي تضمين جاني دست بر نداشتند. ديكتاتورها از انتقام مردم وحشت دارند؛ از سوي ديگر، مي پندارند اگر هزاران نفر را قتل عام كنند پا برجا مي ميمانند. برخي آنقدر جنايت كرده اند و مي كنند كه ممكن است پايشان حتي به دادگاه كيفري بين المللي نرسد. ولي ديگراني در كشورهاي ديگر هستند كه جنايت هايشان هنوز اينگونه فاش نشده است. آنان را مي توان امان داد، اگر پيش از درگيري با مردم كناره گيري كنند، بايد حتي ثروت هاي نامشروعشان را بشرط سرمايه گذاري در كشور خودشان از مصادره مصون داشت. اوگاندا در دهه 70، يكي از روان پريش ترين ديكتاتورهاي تاريخ را داشت. ايدي امين شهوت خون و كشتن داشت. او بيش از سيصدهزار نفر از مخالفان را كشت و خودش در تجاور و شكنجه و كشتن بيرحمانه آنها در زندان شركت مي كرد. وقتي با حمله همسايه اش تانزانيا در سال 1979، سرنگون شد، عربستان به او پناهندگي داد و بقيه عمر را در آنجا گذارند و مردم اوگاندا كشورشان را چنان بازسازي اقتصادي و سياسي كردند كه نمونه اي براي افريقا شد.
ملت مصر كه با پيشينه تمدن كهن خود اكنون ابوالهول را سرنگون كرده، بايد براي كشورهاي ديكتاتورزده ديگر جهان سرمشقي خردمندانه شود. اگر حسني مبارك اعدام نشود و تامين جاني و مالي بگيرد، اين نمونه قابل تبليغي براي ترغيب ديگر ديكتاتورها به كناره گيري است. اعدام كردن حسني مبارك كه با آسيب كمتري كناره گيري كرد، موج ترس را در اردوي ديكتاتورها افزونتر خواهد نمود. در كشورهايي كه اعتراضهاي مردمي هنوز گسترده نشده، در پيشگيري از انقلاب، به دستگيري و شكنجه و كشتار گسترده مخالفان خواهند پرداخت. سرنوشت پيش روي سوريه شايد درس عبرت نوع ديگري براي آنان شود. ما كشورهايي مانند بحرين، جمهوري آذربايجان، كشورهاي آسياي مركزي، سودان و چند كشور ديگر را داريم كه بايد بزودي منتظر تحول بنيادين در نظام حكومتي خود باشند. اينها آنقدر جنايت و غارت كرده اند كه با توجه به موج تحولات اخير از سرانجامشان وحشت دارند، بنابراين، در كشتار مخالفان دست پيش خواهند گرفت.
زمان ديكتاتورها پايان يافته و همه آنها بايد يا ملتهاي خود صلح و كناره گيري كنند، و دولت هاي بعدي بايد امنيت آنها را تضمين نمايند. در غير اينصورت، در رويارويي با ملت خود دچار كينه و انتقامجويي خواهند شد، و يا با دخالت جامعه جهاني مانند ديكتاتورهاي يوگوسلاوي و كامبوج و ساحل آج بقيه عمر خود را در زندان لاهه خواهند گذراند. من راه ديگري در طالعشان نمي بينم.
بايد به ديكتاتورها باوراند كه اگر بطور مسالمت آميز كنار بروند، خودشان و خانواده شان در امان خواهند بود، ثروتهاي نامشروع آنان اگر در كشور خودشان سرمايه گذاري شود مصادره نمي شود و تحويل دادگاه كيفري بين المللي هم نخواهند شد. دولت موقتي كه دوران گذار از ديكتاتوري به دموكراسي را عهده دار مي شود بايد اين باور را داشته باشد كه براي انتقام نيامده و در برابر انتقامجويي قاطعانه خواهد ايستاد.
كورش زعيم
10 بهمن 1390 (30 ژانويه 2012)